رسیده فاطمیه دلها همه غمینه
شیعه در انتظاره کی آقاشو ببینه
کی میای آقا عالم بوددر انتظار
بی شما آقا به رنج و غم همه دچار
یابن فاطمه رویت شود کی آشکار
یابن فاطمه یابن الحسن مهدی بیا(۲)
رسیده فاطمیه علی و دست بسته
مادردر انتظار است با پهلوی شکسته
گشته است بپا بزم عزای فاطمه
میرسد بگوش&nbs
- شنبه
- 5
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 11:21
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
باران شده و هوای نم نم داریم
درد و غم وغصه های مبهم داریم
در جشن تولدی که برپا کردیم
آقا بخدا فقط تورا کم داریم
منصوره محمدی مزینان
- سه شنبه
- 19
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 19:09
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
- دوشنبه
- 21
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 11:25
- نوشته شده توسط
- سید محمد حسینی
ادامه مطلب
درهم و برهم شده حالم ،دمی اعجاز کن
یک دری را قدرِ یک لحظه برویم باز کن
من خودم را نوکرِ این خانواده خوانده ام
گر غلامِ خانه ام ،آقایِ من ابراز کن
حنجره از غصّه ات سازِ مخالف می زند
با ظهورت تارِ صوتیِ مرا هم ساز کن
نیستم قابل برایِ گفتگو.. قطعِ یقین
مثلِ جدّ خویش با چاه مدینه راز کن
با نگاهی شاد کن قلبِ مرا در یک سحر
با نگاهی عاشقِ دلخسته را طنّاز کن
در میان روضه ها گریانِ جدّت می شوم
چون پدر در محفلِ گریه مرا هم ناز کن
خود مراقب باش این نوکر ضیعف ست و ضعیف
درهم و برهم شده حالم ،دمی اعجاز کن
- شنبه
- 3
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 10:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فدای شالِ سبزِ غرقِ نورت
بیا تا جان بگیرم در حضورت
خیالت تخت آقا! مثل هر شب...
ندارم آرزویی جز ظهورت!
- یکشنبه
- 11
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 18:30
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
دلشوره و دلواپسی تقدیرمان شد
فصلِ غم انگیزِ خزان تصویرمان شد
این عمرِ بی حاصل که با ترفندِ ابلیس
صرف ِ بلاتکلیفی و تحقیرمان شد
روز ازل «قالوا بلی» را دیر گفتیم
تردید! بی شک باعثِ تأخیرمان شد
آخر-زمانی بودنِ ما؛ دقّ مان داد
جامانده هایِ منتظر؛ تفسیرمان شد
گمراهه رفتیم و بد و بیراه گفتیم
شیطان نشست و عاشق ِ تقصیرمان شد
گفتیم امشب را نمازِ شب بخوانیم
در خوابِ غفلت گم شدیم و دیرمان شد
ایکاش سبک ِ زندگیمان بندگی بود
سوءتفاهم باعثِ تغییرمان شد
آنقدر با عصیان صفا کردیم تا که...
درد و بلا آخر گریبانگیرمان شد!*
*«قال علی(ع): لا یأمَنُ البَیاتَ مَنْ عَمِلَ السَّیئاتِ
حضرت علی(ع): آنکه مرتکب گناه
- یکشنبه
- 11
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 18:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
کاش روزی برسد عشق تو واگیر شود
این همه زخم جدایی ز تو تدبیر شود
درد بی دردی ما کرده قرنطینه تو را
سیل درد تو الهی که سرازیر شود
هرکه درد غم عشق تو ندارد باید
با سرشک سحری شسته و تطهیر شود
تا که غربال نگردیم فرج نیست که نیست
باید از پرده برون فتنه و تزویر شود
گوش عالم همگی کر شده است از کرونا
فتنه اینجاست که باز آمدنت دیر شود
کار شیطان صفتان راه به جایی نبرد
میرسی از ره و ابلیس به زنجیر شود
میرسی از ره و کوری حسودان زمان
گره چشم من و زلف تو تقدیر شود
روضه تعطیل شد و اشک نباشد تعطیل
هرگز از گریه مپندار دلم سیر شود
کربلا خلوت و قم خلوت و مشهد خلوت
گریه کن سیر «رئوفی» که بلا گیر شود
- دوشنبه
- 12
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 19:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
ای آشنای این دل درد آشنای من
روز فراق تو شده شام عزای من
دارمدوباره سر بههوای تو میشوم
حالا کهنیست هیچدلی مبتلای من
چونگوشهگیر کرده مرا درد غُربتت
حرفی نمیزند کسی از اِنزوای من
یامرگ یاوصالتو با خواست خودت
نزدیک میشود به اجابت دعای من
یاایّها العزیز ؛ ذلیلانه آمدم
بلکه دوباره درگذری از خطای من
هرطور میل توست مرا از خودت بران
کاری نکرده ام که بمانی برای من
شاید گرفته آه تو دامان بنده را
وقتی شدیدتر شده درد و بلای من
حتماً مُقصّرم که جوابم نداده ای
یا آشنا نبوده به گوشَت صدای من؟
((تنهادلمبهگفتن"یابنالحسن"خوشاست
از من مگیر دلخوشیام را خُدای من))
محمدقاسمی
پنجم ر
- پنج شنبه
- 15
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 12:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
روزجمعه
توسل به امامزمان(عج)
سفرتطولکشیده است کجایی آقا
کمرم بی تو خمیده است کجایی آقا
روزها از پی هم میگذرد سرگردان
چونکهرویتوندیدهاست...کجاییآقا
چشمدر راه تو مادر به مزار دوشهید
دیده خونبار رسیده است کجایی آقا
میشود رویگشاییو بیایی تو ز راه
نفسم بی تو بریده است کجایی آقا
شب جمعه به حرم ضجه زدم با مادر
از افق صبح دمیده است کجایی آقا
طفل ششماههی بی شیر تبسم میکرد
بر گلو تیر خریده است کجایی آقا
شاموکوفهچقدر سختگذشتبر زینب
ناسزا بسکه شنیده است کجایی آقا
- جمعه
- 16
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 00:32
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
حالا که بلا دَر این جهان می بارد
مرگ آمده بر پیر و جوان می بارد
ما یاد تو افتاده و از لبهامان
صد ناله ی صاحب الزمان عج می بارد
- دوشنبه
- 26
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 21:31
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
این آخرین سه شنبه پایان سال ماست
گویی دوباره درد فراق تو مال ماست
یک لحظه هم نبوده برایت غمین شویم
با این حساب غصه و غم سهم حال ماست
از شیعیان محض و مطیعت که هیچ وقت
اینکه شدیم شیعه یتان از خیال ماست
فال فرج زدیم و جوابش چنین رسید
ترک گناه راه میان وصال ماست
حق با شماست اینکه بگویی برایتان
این ادعای منتظرانت وبال ماست
آقا ببخش نوکر خوبی نبوده ایم
مشغول نفس بودنمان اشتغال ماست
آقا تو را به جان ابلفضل حلال کن
ما را غلام و جزو محبان خیال کن...
- سه شنبه
- 27
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 21:03
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب