امشب ز خواب های پریشان که بگذریم
این نیمه را به نیمه ی شعبان که بگذریم
بُن بست شهر را بپریم و سپس کمی
این کوچه را به سمت خیابان که بگذریم
از کثرتی که هست فراری شویم و بعد
از جاده های خلوت ایمان که بگذریم
مجنون برای دیدن لیلا گذشت و ما
این شهر را به سمت بیابان که بگذریم
مانند ابرهای ترک خورده ی فراق
از گریه ها به مقصد باران که بگذریم
بر جانماز خشک و کویری دهیم آب
آن گاه مثل رود خروشان که بگذریم
دریا همیشه مقصد هر رودخانه نیست
پس ما شبیه موج سواران که بگذریم
با همرهی سیصد و سیزده سوار عشق
از مکّه و مدینه ی ایمان که بگذریم
زیباترین یقین خدا پیش روی ماست
با یوسفی که یک سره در آرزوی ماست
طرحی دوبار
- پنج شنبه
- 27
- تیر
- 1392
- ساعت
- 12:43
- نوشته شده توسط
- یحیی