شد فصل ندبه و دل خانه ی غم است
صاحب عزا بیا، ماه محرّم است
مأنوسی ای حبیب، با روضه ی غریب
از بعد قرن ها، حال تو درهم است
امروز اگر تنم، احرام عاشقی ست
فردا گواه ما، این رَخت ماتم است
تا عادت شما، احسان و رأفت است
سائل کجا پیِ، دینار و درهم است
جز خانه ی کریم، حاجت کجا بریم؟
ای آن که از دمت، روزی فراهم است
ای ساحل نجات، سر منشاء حیات
بی تو نفس زدن، مثل جهنّم است
موعود هل اتی، در راه مانده را...
نیمه نگاه تو، فیض دمادم است
این روزها بُود، مهر تو شاملم
در بزم روضه ها، لطفت مسلّم است
یک کربلا بیا، ما را حواله کن
آن جا که مهبط، ارباب عالم است
شاعر : احسان محسنی فر
- چهارشنبه
- 26
- تیر
- 1392
- ساعت
- 06:19
- نوشته شده توسط
- یحیی