ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(ماه رمضان آمده و غرق گناهم) * رضا یعقوبیان

303

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان  -(ماه رمضان آمده و غرق گناهم) ماه رمضان آمده و غرق گناهم
یا رب شب رحمت ز کرم کن تو نگاهم
العفو الهی٣

دعوت شده ام بر سر خوان تو خدایا
از لطف و کرم جرم و گناهم تو ببخشا
العفو الهی٣

من عبد گنهکارم و یا رب تو مجیری
مهمان تو گردیده که دستم تو بگیری
العفو الهی٣

ره‌ توشه ی من گشته خدا جرم و خطایم
با یک نگه از جرم و گنه کن تو جدایم
العفو الهی٣

یا رب تو گواهی که کسی جز تو ندارم
بنما نگهی از کرمت بر دل زارم
العفو الهی٣

بر بنده ی خوب و بد خود یار و حبیبی
بر درد همه عالمِ هستی تو طبیبی
العفو الهی٣

با دست تهی آمده ام سوی تو یا رب
بخشش بود از روز ازل خوی تو یا رب
العفو الهی٣

نزد تو خدایا به گنه می کنم اقرار
سوی تو خدا آمده یک عبد گنهکار
العفو الهی٣

یا رب به حق فاطمه و احمد و حیدر
از جرم و خطاهای من زار تو بگذر
العفو الهی٣

با این همه بار گنهم اهل عذابم
یک بار دگر بنده ی خود کن تو خطابم
العفو الهی٣

من عهد خودم با تو همیشه بشکستم
اکنون بنگر از همه غیر تو گسستم
العفو الهی٣

با کوه گنه آمده این بنده ی مسکین
درد دل من با نگه تو شده تسکین
العفو الهی٣

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(خدای مهربان ای حی مبین) * رضا یعقوبیان

386

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(خدای مهربان ای حی مبین) خدای مهربان ای حی مبین
شده بار گناهان من سنگین
رسیده بر در تو عبد مسکین
الهی یا غیاث المستغیثین٣

خدایا بوده‌ام عمری در غفلت
سراپای وجودم رنج و محنت
کنون گشتم کنار خوانت دعوت
الهی یا غیاث المستغیثین٣

سراپا جرم و عصیان و خطایم
نمودی دعوتم تا من بیایم
خدایا از گناهان کن جدایم
الهی یا غیاث المستغیثین٣

خدایا من اسیر این دنیایم
بود با تو خدای من نجوایم
اگر کورم نما یا رب بینایم
الهی یا غیاث المستغیثین٣

مرا باشد گناه بی حسابم
بدم من مستحق هر عذابم
زِ من بگذر نما بنده خطابم
الهی یا غیاث المستغیثین٣

گنهکاری خدایا شد عادتم
زِ بار معصیت خم شد قامتم
زِ تو شرمنده ام کم شد طاعتم
الهی یا غیاث المستغیثین٣

سراپا جرم و عصیان و گناهم
به نزد تو خدایا روسیاهم
به حق فاطمه بنما نگاهم
الهی یا غیاث المستغیثین٣

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(هرچه ام بنده هستم ) * رضا یعقوبیان

187

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(هرچه ام بنده هستم     ) هرچه ام بنده هستم
از تو آکنده هستم
تا دم مرگ خدایا
از تو شرمنده هستم
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

من به سوی تو یا رب
آمدم دست خالی
ای امید دو عالم
بنگر با چه حالی
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه‌گاه من،یا رب العفو

گرچه غرق گناهم
بر تو امشب پناهم
قسمت می دهم بر
فاطمه کن نگاهم
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

بر تو مهمانم امشب
غرق احسانم امشب
با تمام وجودم
تو را می خوانم امشب
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

تو ز بس مهربانی
بر من آرام جانی
آگهی از وجودم
درد من را تو دانی
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

بنده ی دل شکسته
از گنه گشته خسته
آمده در کنار
سفره ی تو نشسته
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • الهه سادات گلچین حسینی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان -(هرچه ام بنده هستم ) * رضا یعقوبیان

173

مناجاتی ورود به ماه مبارک رمضان  -(هرچه ام بنده هستم     ) هرچه ام بنده هستم
از تو آکنده هستم
تا دم مرگ خدایا
از تو شرمنده هستم
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

من به سوی تو یا رب
آمدم دست خالی
ای امید دو عالم
بنگر با چه حالی
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه‌گاه من،یا رب العفو

گرچه غرق گناهم
بر تو امشب پناهم
قسمت می دهم بر
فاطمه کن نگاهم
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

بر تو مهمانم امشب
غرق احسانم امشب
با تمام وجودم
تو را می خوانم امشب
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

تو ز بس مهربانی
بر من آرام جانی
آگهی از وجودم
درد من را تو دانی
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

بنده ی دل شکسته
از گنه گشته خسته
آمده در کنار
سفره ی تو نشسته
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو

  • شنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1401
  • ساعت
  • 14:52
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

اولین شب جمعه ماه رمضان بهمراه روضه * مرتضی محمودپور

462
1

اولین شب جمعه ماه رمضان بهمراه روضه اولین شب جمعه
ماه رمضان‌الکریم

آسمان شهر را آذین کنید
توسن اقبال خود را زین کنید
آمده فصل بهار ای دوستان
سینه‌ها را سفره‌ی هفت سین کنید

سین اول با سلامِِ آمِنین
بر همه اهل سما اهل زمین
ماه رحمت آمده ای مومنین
بال بگشائید تا عرش برین

ای سبکبالان سبک بالی کنید
در مسیر عشق خوشحالی کنید
سینه‌ها سینای طور عاشقیست
سینه را از کینه‌ها خالی کنید

ذکر لبهای همه یاربنا
دم گرفته زیر لب اغفرلنا
این شب جمعه شب تطهیر ماست
دل رود امشب به سوی کربلا

یک طرف سقا و یکسو اکبر است
یک طرف ششماهه‌ای چون اصغر است
یک طرف گودال و یک سو روی تل
خواهری لب تشنه فکر حنجر است

بیکفن شاهی کفن شد بوریا
غوطه‌ور در خون به دشت کربلا
پای شمر دون بروی سینه‌اش
سینه‌ای افضل ز عرش کبریا

تا که شاه کربلا تنها شده
یا بُنًَیَ ناله‌ی زهرا شده
پیکری عریان به خاک افتاده بود
قد مادر زین مصیبت تا شده

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 3
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه مناجات شبهای رمضان الکریم * مرتضی محمودپور

390
1

زمزمه مناجات شبهای رمضان الکریم زمزمه مناجات
در شبهای ماه رمضان

بنداول
بنده‌ی بی آبرویم آبرویی از تو خواهم
در ضیافت‌خانه‌ی‌ تو، بارالها روسیاهم
دل‌شکسته‌،دیده‌گریان‌،آمدم‌من‌تابه‌سویت
در مسیر بنده‌گی افتاده از لطف تو راهم
یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی(۲)

بنددوم
با دعای افتتاح و با ابوحمزه رسیدم
من‌به‌غیرعشقت‌آقا ازهمه‌دل‌را بریدم
رحمتت را شامل حالم نما ای مهربانم
بار غم های تو من تا به دوش خود کشیدم
یاالهی الهی یاالهی یاالهی(۲)

بندسوم
ای طبیب دردمندان درد من درمان ندارد
از غم دوری رویت هستیم سامان ندارد
من دعا کردم که آیی ای فروغ دیده‌ی من
درد هجرانم همیشه بی توام پایان ندارد
یاالهی الهی یاالهی یاالهی(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه مناجات شبهای ماه رمضان * مرتضی محمودپور

450
1

زمزمه مناجات شبهای ماه رمضان زمزمه مناجات
شبهای ماه رمضان الکریم

بنداول
بنده‌ی عاصی منم آمده‌ام سوی تو
تا که ببخشی شدم معتکف کوی تو
پناه درمانده‌گان حصن حصین همه
بگیر دست مرا به عزت فاطمه
بی پناهم پناهم تویی
در شب تیره ماهم تویی
یاربنا و اغفرلنا(۲)

بنددوم
آمده‌ام تا که تو نظرم به رویم کنی
میان ماه صیام تو شستشویم کنی
بار گناهم زیاد عفو تو بالاتر است
رحمت تو از همه غفلت من سرتر است
بنده‌ی شرمنده‌ات منم
هرچه هستم بنده‌ات منم
یاربنا و اغفرلنا(۲)

بندسوم
به حق شاه نجف ببخش گناه مرا
به سمت کرببلا نما نگاه مرا
تشنه روضه شدم روضه مشک و علم
روضه یاس علی روضه‌ی دست قلم
کربلا خانه خرابتم
چندیه که من بیتابتم
کربلا کربلا کربلا (۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

وداع با رمضان - میهمانی خداوند به پایان آید * اسماعیل تقوایی

281

وداع با رمضان - میهمانی خداوند به پایان آید وداع با رمضان

میهمانی خداوند به پایان آید
وقت تودیع مه روزه و مهمان آید

سخت باشد خداحافظی از ماه خدا
بنده را تیر فراق است که بر جان آید

رمضان بوده مه رحمت وشیطان محبوس
رمضان می‌رود، او باز به میدان آید

رمضان بود و صفا بخشی جان‌ها در آن
در نبودش چه بسا لرزه بر ایمان آید

چه سحرها گذراندیم که افطار شود
با امیدی که دل وجان، به سامان آید

به به از خواندن قرآن خدا با ترتیل
روز محشر به مدد خواندن قرآن آید

بین ما و رمضان فاصله یکسال شود
کاش بینیم همه، آخر هجران آید

شعر:اسماعیل تقوایی

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روزهای پایانی ماه رمضان‌الکریم * مرتضی محمودپور

327
2

روزهای پایانی ماه رمضان‌الکریم حیف ماه رمضان
رو به اتمام است

اینسان به پیش پای تو من پا گرفته‌ام
دست دعا ز عجز به بالا گرفته‌ام

بالا بلند قله‌ی اقبال و معرفت
از یک کرشمه حل معما گرفته‌ام

از ساحل نگاه تو تا بیکرانه‌ها
درّ و گوهر ز سینه‌ی دریا گرفته‌ام

در سایه‌سار رحمتتان آرمیده‌ام
تارنگ‌وبوی‌سایه‌ی‌طوبا گرفته‌ام

ماه صیام رفت و ندیدم جمال تو
هرشب برای وصل تو احیا گرفته‌ام

ذکر دعیتو اول ماه تا به من رسید
با صد امید آمده‌ام جا گرفته‌ام

تا سال بعد تا که شوی میزبان‌من
جام وصال از کفت، آقا گرفته‌ام

#ماه_به_انتها_رسید
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 00:59
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

منا جات با خدا شب آخر ماه مبارک رمضان -(شبِ آخر رسید اما برای عاشق آغاز است) * حسن لطفی

294

منا جات با خدا شب آخر ماه مبارک رمضان  -(شبِ آخر رسید اما برای عاشق آغاز است) شبِ آخر رسید اما برای عاشق آغاز است
که عاشق خوب می‌داند سحر هنگامِ پرواز است

اگر این است آقایم! ندارد سفره‌اش پایان
ضیافت‌خانه‌اش شُکرِ خدا هر روز و شب باز است

خدا را شُکر در سی شب مرا دارالشفا آورد
همین که دید بیمارم دلم لبریز امراض است

خدا را شُکر مهمانِ امامی مهربان بودیم
چرا ما آمدیم اینجا، میان ما و او راز است

خدایا کاش سال بعد سحر‌ها در بقیع باشیم
که در صحن حسن یک طورِ دیگر گریه‌ها ساز است

و شب‌ها جمع می‌گردیم گِردِ مرقدش آن‌جا
کنارِ پنجره فولادِ زهرا که پُر اعجاز است

توسل کن، توکل کن، خدا هست و خدا کافی‌ست
چه غم در پیش راه تو هزاران دست انداز است

خدا را کاش بنویسند در این شب برای ما
امامش را نَه سربار است، بلکه خوب سرباز است
**
حسین است و لبی خشک و... صدای لشکری سیراب
کسی رو می‌زند که روی دستش کودکی ناز است

الهی بشکند دست و کمان حرمله، بد زد
رُباب است و همین روضه: ببین چشم علی باز است...

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:20
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(خداحافظ ای ماه خوب صیام) * سید روح اله موید

275

وداع با ماه مبارک رمضان  -(خداحافظ ای ماه خوب صیام) خداحافظ ای ماه خوب صیام
خداحافظ ای رحمت مستدام

خداحافظ ای سفره‌های سحر
نماز و دعا و قعود و قیام

رسیدیم از این فیض تا عید فطر
از آن حُسن مطلع به حُسن ختام

چه ماهی که با لطف حق شد شروع
چه ماهی که با لطف حق شد تمام

چه شب‌های اُنسی، چه حال خوشی
که پُر می‌شد از عطر رحمت مشام

چه محروم باشم چه مرحوم، باز
به لطف خدا چشم دارم مدام

اگر عقده داری چو من در گلو
اگر از گناهان شدی تلخ کام

به دربار حق رو کن و زیر لب
ببر نام زهرا "علیها سلام"

بگو مهر او هست در سینه‌ام
به اولاد زهرا غلامم، غلام

اگر شاهدی از تو درخواست شد
برای ملائک بگو این کلام
**
دو چشمم عزادار آن تشنه‌ای‌ست
که بر زخم او نیزه شد التیام

عقب مانده‌های حُنین و اُحد
گرفتند از آن بی کفن انتقام

تنش پایمال سُم اسب شد
عیالش روان شد به بازار شام

فدای رقیه که در راه حق
فدا شد برای بقاء قیام

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(مهربان‌ماه من! خداحافظ!) * فاطمه عارف‌نژاد

228

وداع با ماه مبارک رمضان  -(مهربان‌ماه من! خداحافظ!) مهربان‌ماه من! خداحافظ!
اشکِ من! آهِ من! خداحافظ

ای تو اندوهِ تا ابد شیرین
غم دل‌خواهِ من خداحافظ

باز بُغض یتیمی‌ام گل کرد...
پرورش‌گاه من! خداحافظ

باید اینجا جدا شویم از هم
یار هم‌راهِ من! خداحافظ

نرسید آخرش به دامنِ تو
دستِ کوتاهِ من... خداحافظ

من ستاره ستاره دلتنگم
ماه من! ماه من! خداحافظ

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مناجات باخدا وداع با ماه مبارک رمضان -(خودت جلوه دادی، گُل و خارها را) * رضا دین پرور

305

مناجات باخدا وداع با ماه مبارک رمضان  -(خودت جلوه دادی، گُل و خارها را) خودت جلوه دادی، گُل و خارها را
و طوفان زدی دشت و گلزارها را

ای ابرِ خطاپوشِ بارانیِ من!
بگیر از دل و سینه زنگارها را

گداهای شب را ملامت نکردی
کشیدی در آغوش، بیدارها را

درِ خانه‌ات را به مردم نبستی
فقط راه دادی گرفتارها را

همین‌که یکی درد‌ِدل کرد با تو
دوا کرده‌ای درد بیمارها را

رجب، ماه شعبان و ماه خدا... آه!
چه راحت ضرر کردم افطارها را

دوباره به مهمانی‌ات دعوتم کن
دوباره بکش ناز سربارها را

یکی گفت حسین و همه گریه کردند
همان‌جا خریدی گنه‌کارها را
**
به زحمت خودش می‌رساند به زهرا
رقیه تقاضای زواّرها را

رقیه مجیب و رقیه اجابت
ببین دور این کعبه اصرارها را

صدا زد پدرجان نبودی ببینی
که دیدم ته شام و بازارها را

نخوردم زمین گرچه صد ضربه خوردم
گرفتم بجان تو دیوارها را

یتیم خودت را دوباره بغل کن
عوض کن کمی طرز رفتارها را

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

وداع با ماه مبارک رمضان -(ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ) * مرضیه عاطفی

210

وداع با ماه مبارک رمضان  -(ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ) ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ
لحْظاتِ نابِ أدعیه‌خوانی خداحافظ

ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت
شب‌زنده‌داری‌هایِ طولانی خداحافظ

ای سُفره‌ی افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ
ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ

ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه
ای چشم‌های خیس ِ بارانی خداحافظ

ای جنّتِ جوشن کبیر، ای ذکرِ خَلّصنا
شب‌های قدر، ای حالِ عرفانی خداحافظ

خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار
ای حسّ بی‌تابی و حیرانی خداحافظ

ای فرصتِ انفاق در پس‌کوچه‌ی اخلاص
ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ

ای روضه‌ی فُزتُ و ربّ العکبه در محراب
ای فَرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ
**
می‌گفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر
ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ!

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

وداع با ماه مبار ک رمضان -( دور شد باز هم آن همدم و دمساز از ما ) * علی محمد مودب

171

وداع با ماه مبار ک رمضان  -( دور شد باز هم آن همدم و دمساز از ما ) دور شد باز هم آن همدم و دمساز از ما
ماند در خاطره‌اش آن همه پرواز از ما

رمضان دیده‌ی ما را به خدا بینا کرد
اشک‌ها ماند در این ماه پس‌انداز از ما

نیمه‌شب دل بکن از بستر و بسیار مگو
دور شد فرصت پیدایی آن راز از ما...

رمضان رفت ولی روزه و قرآن باقی‌ست
چهره کی پوشد این پنجره‌ی باز از ما؟

تو اگر قدر بدانی همه شب‌ها قدر است
نگرفته‌ست خدا فرصت ابراز از ما...

تا نفس هست، خدا هست که برکت بدهد
که فقط می‌طلبد غیرت آغاز از ما

باز هر صبح و شب آفاق پر از جلوه‌ی اوست
هر اذان دعوت عشق است به آواز از ما

الوداع ای عطش و گریه و لبخند و سکوت
هر سحر یاد کن آه ای رمضان باز از ما
علی

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مناجات با خدا -(مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن) * بردیا محمدی

168

مناجات با خدا   -(مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن) مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن
باز هم از منِ درمانده طرفداری کن

بار من روی زمین مانده..، خدایا چه کُنم
بار من مانده خدایا..، تو خریداری کن

معصیت در دل مُردابْ فرو بُرد مرا
تا که آب از سر من رد نشده..، کاری کن

بنده‌ی نفْس شدم، بندگی‌ام یادم رفت
بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن

اختیاراً ز درِ خانه‌ی تو دور شدم
پس گداییِ مرا لطف کن، اجباری کن

وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد
سفره تا جمع نشد..، اشک مرا جاری کن

در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند
منِ غفلت‌زده را تشنه‌ی بیداری کن

روی قلبم بنویسید: گرفتارِ رضا...
سنگ را در حرمش لایقِ حَجّاری کن

بی پناهیم، پناهِ همه ی ما..، زهراست
زیر بال و پرش از شیعه نگهداری کن

بَرده‌ام..، برده‌ی بی قیمتِ بازار نجف
حلقه در گوش همین بَرده‌ی بازاری کن

دوست دارم که غلامِ درِ حیدر باشم
پس مرا تا به ابد نوکرِ درباری کن

جان آقای غریبی که ندارد حرمی
دل ویران مرا یک شبه مِعماری کن

گریه بر داغِ حسن ارثیه‌ی اجدادی‌ست
ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن

روزه با روضه اگر باز شود..، می‌چسبد
گریه‌کُن! با نمِ اشک خودت افطاری کن
▪️
پیش چشمان پسر، مادر او سیلی خورد
آی ناموس‌پرست! از غم او، زاری کن

جگرش سوخت ولی قاتل او زهر نبود...
قدر یک لحظه فقط فکر به مسماری کن!

میخِ دَر با همه‌ هستیِ حسن بد تا کرد
پای خود را به حریم پَرِ زهرا وا کرد

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مناجات با خدا -(مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن) * بردیا محمدی

230

مناجات با خدا   -(مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن) مانده‌ام بی کَس و بی یار، مرا یاری کن
باز هم از منِ درمانده طرفداری کن

بار من روی زمین مانده..، خدایا چه کُنم
بار من مانده خدایا..، تو خریداری کن

معصیت در دل مُردابْ فرو بُرد مرا
تا که آب از سر من رد نشده..، کاری کن

بنده‌ی نفْس شدم، بندگی‌ام یادم رفت
بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن

اختیاراً ز درِ خانه‌ی تو دور شدم
پس گداییِ مرا لطف کن، اجباری کن

وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد
سفره تا جمع نشد..، اشک مرا جاری کن

در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند
منِ غفلت‌زده را تشنه‌ی بیداری کن

روی قلبم بنویسید: گرفتارِ رضا...
سنگ را در حرمش لایقِ حَجّاری کن

بی پناهیم، پناهِ همه ی ما..، زهراست
زیر بال و پرش از شیعه نگهداری کن

بَرده‌ام..، برده‌ی بی قیمتِ بازار نجف
حلقه در گوش همین بَرده‌ی بازاری کن

دوست دارم که غلامِ درِ حیدر باشم
پس مرا تا به ابد نوکرِ درباری کن

جان آقای غریبی که ندارد حرمی
دل ویران مرا یک شبه مِعماری کن

گریه بر داغِ حسن ارثیه‌ی اجدادی‌ست
ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن

روزه با روضه اگر باز شود..، می‌چسبد
گریه‌کُن! با نمِ اشک خودت افطاری کن
▪️
پیش چشمان پسر، مادر او سیلی خورد
آی ناموس‌پرست! از غم او، زاری کن

جگرش سوخت ولی قاتل او زهر نبود...
قدر یک لحظه فقط فکر به مسماری کن!

میخِ دَر با همه‌ هستیِ حسن بد تا کرد
پای خود را به حریم پَرِ زهرا وا کرد

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان -(چه شب‌های خوبی که با تو سحر شد) * رضا دین پرور

260

مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان  -(چه شب‌های خوبی که با تو سحر شد) چه شب‌های خوبی که با تو سحر شد
نه سختی کشیدم، نه عمرم هدر شد

نگفتی گنهکار بیرون بماند
همین شد که شوقم به تو بیشتر شد

نه منت کشیده، نه زحمت کشیده
خجالت کشیده گدا معتبر شد

همه بار بستند، جز من که ماندم
چه خاکی به روی سر رهگذر شد

جز اینجا دگر سرپناهی ندارم
ببین سائلت باز هم دربه در شد

همه فرصتم رفت و دستم تهی شد
دوسر سود خالص برایم ضرر شد

چه خوش بودی ای سی شب افطار و گریه!
بسوزد فراق تو که دردسر شد

بنا بود در بین آتش بسوزم
علی تا که فهمید، فوراً سپر شد

گناه مرا بین چادر نهان کرد
عجب مادری! جای من خونجگر شد

فقط دست من می‌رسد به محرم؟
حسین جان بیا فرصتم مختصر شد
**
صدا زد بیا خواهرم، وقت تنگ است
بغل کن مرا باز، وقت سفر شد

برو کهنه پیراهنم را بیاور
برو که حسینت دگر مُحتضر شد

چرا خیره ماندی به زیر گلویم
ببین شمر از غصه‌ات باخبر شد

بکش دست بر موی پُر پیچ و تابم
که تقدیر من خنجر از پشت سر شد

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

دوبیتی وداع با ماه مبارک رمضان -(افسوس که این فرصت کوتاه گذشت) *استاد محمد جواد غفورزاده

418

دوبیتی وداع با ماه مبارک رمضان  -(افسوس که این فرصت کوتاه گذشت) افسوس که این فرصت کوتاه گذشت
عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت
یاد شب قدر و چشمۀ فیض به‌خیر
تا چشم به هم زدیم این ماه گذشت

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

الوداع ماه رمضان -(لحظه های پاک تسبیح و دعا) * رسول چهارمحالی

327

الوداع ماه رمضان -(لحظه های پاک تسبیح و دعا) لحظه های پاک تسبیح و دعا
بهترینِ روز و شب ها الوداع
لحظه ی افطار تا وقت سحر
ذکرحق بر روی لب ها الوداع
خواب مومن میشودعین ثواب
لیله القدر پُر از قدر الوداع
الَفِ شَهْر است قدربا نام علی
فاتح خیبر ،حنین ،بدر الوداع
انس با قرآن مناجات سحر
خادمی دین و قرآن الوداع
لحظه لحظه ذوب الطاف خدا
نور عشق و نور ایمان الوداع
بامجیر ،جوشن کبیرآیات وحی
خوگرفتیم ماه رحمت الوداع
گفت نبی المرسلین ماه صیام
ماه عفو برخلق و امت الوداع
میرسد عید سعید پایان ماه
معصیت،عصیان ،گناه الوداع
با امیدی که بگوییم ما همه
ای خطای گاه وبیگاه الوداع

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

عید سعید فطر -(میهمانان خدا عید سعید آ مده است) * رسول چهارمحالی

88

عید سعید فطر -(میهمانان خدا عید سعید آ مده است) میهمانان خدا عید سعید آ مده است
بعد یک ماه عبادت امیدآمده است
سفره را جمع نمودند چه توشه داری
بعد یک ماه بگو به کاسه ات چه داری
عید فطر آ مده و فطرت تو باز شده
موقع دوست شدن با خالق راز شده
بعد یک ماه دعای سحر و افطاری
حال با رحمت حق بیا تو اختیاری
تو وداع کن ز مناجات در ماه صیام
نیمه شبها سحر و ذکر دعا حال قیام
دیدگانت شده بارانی و اما شادی
با همه مهر و صفا ز خالقت کن یادی
خو گرفتی تو به قرآن کریم در این ماه
نکند قطع شود انس به قرآن ای آ ه
رمضان رفته و شوال رسیده از راه
عیدی ما فرج شمس امامت هر جا
کاش این عید سعید بافرج یاس سپید
به من و ما بدهند ،مژده عید سعید
بانگ یا مهدی ما کل جهان پر سازد
عالمی بر پسر حضرت زهرا نازد

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دوبیتی عید فطر -(قبولم می کنی ای شهریار عالم فانی) * رسول چهارمحالی

100

دوبیتی عید فطر -(قبولم می کنی ای شهریار عالم فانی) قبولم می کنی ای شهریار عالم فانی
گرفتار توأم آقا شفاعت جان جانانی
تویی اول و هم آخر وصی خاتم مرسل
بوددستم به دامانت میدانم که میدانی

شب های آخر می پیچه عطریاس
ندا میزد ملائکه آهای یاایهاالناس
سفره رو جمع می کنه عیدی می ده
وقتی که روضه ختم می شه به عباس

لحظه های آخر ماه خدا با حال زار
برزبان العفو،چشمانم بود گریان یار
کاش دیدارش شود محصول کار
عید فطر و عیدیش تو ای نگار

می روی ماه خدا کاش شوم مهمانت
سالها کاش بخوانم شب و روز قرآنت
کاش تا سال دگر لایق این سفره شوم
سحر و چشم تر و لایق این احسانت

سفره را جمع مکن الهی العفو الله
دست من خالی وحق شرف ثارالله
تو کریمی و کرم از در تو باید خواست
حق زهرا و علی الهی العفو مولا

بیچاره کسی که رمضان توبه ندارد
بیچاره تر آنی که ز جان توبه ندارد
با بستن این سفره و با آمدن عید
بر رحمت حق او به زبان توبه ندارد

بیچاره کسی که با خدا کار ندارد
بر درگه او چشم تر و زار ندارد
از خوان کریمانۂ حق می گذرد او
بیچاره کسی که نیمۂ شب یار ندارد

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

وداع رمضان -(خدا حافظ ای ماه راز و نیاز) * رسول چهارمحالی

101

وداع رمضان -(خدا حافظ ای ماه راز و نیاز) خدا حافظ ای ماه راز و نیاز
خداحافظ ای گریه ها در نماز

خدا حافظ ای یا علی و عظیم
خدا حافظ ای ماه رب کریم

خداحافظ ای جوشن و هم مجیر
شب قدر و صد ناله ،عبد حقیر

خداحافظ ای نیمه شب تا سحر
ابو حمزه ،قرآن به سر ،چشم تر

خدا حافظ ای ماه برهان حق
که یک آیه ختمی ز قرآن حق

خداحافظ ای ماه مهمان شدن
همه مورد لطف یزدان شدن

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

رمضان -(ماه تسبیح و مناجات و دعا) * رسول چهارمحالی

93

رمضان -(ماه  تسبیح  و  مناجات و دعا) ماه تسبیح و مناجات و دعا
ماه افطار و سحر با ربَّنا
نیمه های شب به ذکر یا حبیب
توبه ی نصوح با اِغفِر لنا
یا علی و یا عظیم هر نماز
می دهد ذکر و عباداتم بَها
دردعای جوشن شب های قدر
می شود دلهای ما غرق خدا
جزء خوانی های آیات کریم
درد بی درمان ما سازد شِفا
ماه مهمانی به درگاه رئوف
سفره داری که کند بر ما عطا
ماه قدر و ماه قرآن خدا
ارزش یک شب بود بی انتها
درسحرگاهان ابوحمزه به لب
می دهد عطرسحرجان راجلا
هر که درآغوش او گیرد قرار
میشود از غیرحق هرجا جدا
هرکه دراین ماه گیرددست دوست
می رود بالاتر از ارض و سما
ربَّنا با کام عطشان هر غروب
می بَرد دل را به سوی کربلا
باسلامی میشود دل مُحْرِمَشْ
هرکه بادل میرود تا روضه ها

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ماه مبارک رمضان -(آمده ماه خدا ،ماه دعا) * رسول چهارمحالی

104

ماه مبارک رمضان -(آمده ماه خدا ،ماه دعا) آمده ماه خدا ،ماه دعا
آمده نور خدا،اندر دعا
ماه قرآن ماه روزه هر کجا
ماه استغفار و توبه بهر ما
ربنا یا ربنا آید به گوش
ذکر العفو یا الهی هر کجا
یا علی و یا عظیم بعد نماز
میبرد دل را به عرش کبریا

از کریمی چون تو یارب جز کرم باور نبود
غیر احسان و محبت بنده را باور نبود
آمدم من را نمودی غرق لطف و مهر خود
جز به بخشش از در شاهانه ات باور نبود

دست خالی،رو سیاه،آسیمه سر من آمدم
نامۂ، اعمال من،باشد سیه، من آمدم
گفته بودی توبه ات را گر شکستی باز آی
یا غیاث المستغیثینی نگر من آمدم

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

رمضان -(سلام ما به خدا و به ماه بنده نواز) * رسول چهارمحالی

99

رمضان -(سلام ما به خدا و به ماه بنده نواز) سلام ما به خدا و به ماه بنده نواز
به سجده و به قنوت، به حال راز و نیاز

به گریه های شب قدر و توبۂ نصوح
به ربنای اذان ،لحظه های ناب نماز

به افتتاح و ز جوشن کبیر ،ابو حمزه
نموده راه رسیدن به عرش حق را باز

به لحظه های سحر تا رسیدن به خدا
تلاوت شب و روزی ز جرعه های راز

به شهد آ ن رُطَب لحظه های افطاری
به ماه بندگی و استغاثه و پرواز

به گوش جان برسد آیه های نورانی
دعا و ذکر مناجات به تو شود دمساز

به اشک دیدۂ مؤمن ز خوف و ترس خدا
به حال پاک ضیافت که می شود آ غاز

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دو بیتی های حلول ماه رمضان -(در این شب اول بده ما کرب و بلا) * رسول چهارمحالی

95

دو بیتی های حلول ماه رمضان -(در این شب اول بده ما کرب و بلا) در این شب اول بده ما کرب و بلا
دل پاکی و محبوبی، با شور و نوا
چون گشته ربیع اهل بیت و قرآن
بنویس مرا نوکر و عبد در همه جا

در ماه ضیافت خدا مسروریم
مهمان به کرامت خدا مشغولیم
با جوشن و ربنا ،مجیر و قرآن
در دایره لطف خدا مجذوبیم

رمضان الکریم آمده ما دلشادیم
شیطان شده در بند گل در بادیم
این ماه در رحمت حق باز بود
با توبه و استغاثه ای در یادیم

خدا رو شکر ماه دعا رو دیدیم
وقت اذان یا ربنا، اغفرلنا شنیدیم
افطار،سحر روزه و ذکر قرآن
خدا رو شکر دل از همه بریدیم

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دوبیتی ماه ضیافت الهی -(آب و جارو می کنم دل را آمد ماه عشق) * رسول چهارمحالی

86

دوبیتی ماه ضیافت الهی -(آب و جارو می کنم دل را آمد ماه عشق) آب و جارو می کنم دل راآمد ماه عشق
نور باران آینه بندان نمودم راه عشق
ماه نور و ماه ایمان ماه تسبیح خدا
میهمانی که نشسته لحظه‌ای همراه عشق

کی شود با رطب وصل تو افطار کنم
کی شود عشق خودم را به تو اظهار کنم
من که عمری به لبم ذکر فرج زمزمه بود
کاش یک جمعه سحر روی تو دیدار کنم

شهد رطب افطار ،کن کام مرا شیرین
ای رفته سحر بنگر،بر حال من غمگین
ذکر سحرم نامت،ای روح مسیحایی
باز آی و بیا از راه،ای ندبه گر دیرین

ماه مهمانی حق آ مده ای اهل دعا
بشتابید که این سفره شده باز حالا
رحمت و لطف خدا شامل هر بنده شده
رمضان ماه کریمی که کرم کرده خدا

حالا که بوی ماه خدا بر مشام ماست
الّلهُمَ رَّبَ شَهر رَمضان همْ کلام ماست
مهمان خوان کریمانه گشته ایم امسال
در روزه داری و تلاوت قرآن مقام ماست

در ماه خدا نظر که مهمان آ مد
با فصل بهار ربیع قرآن آ مد
شیطان به بند و بندگی شد آزاد
با حال دعا روح به انسان آ مد

با لب خشک و تشنه
به دل به رنگ مهتاب
موقع افطار از دور
سلام می دم به ارباب

السلام علیک یا ذبیح العطشان ابا عبد الله الحسین علیه السلام

شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
بر مشامم می رسد عطر دل انگیز دعا
باز آ ید هر کجا بانگ رحیل ربَّنا
ماه مهمانی حق آ مد شتاب ای عاشقان
ارجعونی می رسد از سوی درگاه خدا

ماهی که تلاوت یک آیه ختم قرآن است
الطاف بی کران خداوند به حال انسان است
بهار معرفت است با نماز و روزه ،دعا
درون بند اسارت وجود شیطان است

با ذکر حسین ،کام عطشان ،روضه
گرما و عطش،لبان خشک و،روزه
گفتم که سلام بر ذبیح العطشان
این ذکر لبم ،ماه صیام، هر روزه

ای بنده نواز بر تو مهمان آمد
بنگر که نسیم عطر رضوان آ مد
با حال دعا و طعم شیرین رُطب
ماه رمضان بهار قرآن آ مد

ای ناز هلال تو عروس دم بخت
ای دیدن روی ماه تو باشد سخت
بنما رخ و بنگر که خریدار توأیم
ای ماه کریم صاحب طلعت و تخت

میخرم ناز تو را ای رمضان رُخ بنما
با سلام و صلوات آخر شعبان تو بیا
دلمان تنگ شده بهر سحر گاهانت
حال ای ماه خدا،سلام احوال دعا

این ماهِ کریم است به نام رمضان
ماهی که شویم ما به خالق مهمان
باز است در رحمت بی حَد خدا
گویند بهار است بهار قرآن

بی سبب نیست که ماه رمضان ماه خداست
آ دم آ زاده و شیطان به بند عقب است
روزه و حال مناجات ،نوای قرآن
رحمت و لطف خدا شامل احوال شماست

زآن شب که هلال روی تو سر زده است
مرغ دل ما به سوی تو پر زده است
ذکر ربَّنا موقع افطار و سحر
بر گدا نظر که حلقه بر در زده است

ای ماه خدا شکر تو را می بینم
یک سال به پای دیدنت می شینم
حالا که شدم شامل الطاف خدا
صد شاخه گُل از ماه رُخت می چینم

اولین روز اولین ذکرم همین
بعد الله و نبّی المرسلین
فاتح بدر و حنین و خیبر است
اشهد ان علی باشد امیر المومنین

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

رمضان -(ماه تو آغاز شد رب الجلیل) * رسول چهارمحالی

158

رمضان -(ماه تو آغاز شد رب الجلیل) ماه تو آغاز شد رب الجلیل
بهر مهمانی به سویت آمدم
آمدم با شرم و اندوه آمدم
کوله باری از گناهان آمدم

آمدم مهمانیت ای مهربان
بهر استغفار و توبه آمدم
آمدم گویم الهی بی کسم
با سیه رویی به سویت آمدم

آمدم در را به رویم باز کن
پشت در محزون و نالان آمدم
ای کریم و ای رحیم و مهربان
عبد آلوده گنه کار وپشیمان آمدم

بارها گفتی بیا ستار هستم عبد من
چون تو ستار العیوبی باز بنگر آمدم
گفته بودی گر هزاران در جهان
توبه بشکستی بیا من آمدم

اشگ های پر ندامت را ببین
دل شکسته زار و نالان آمدم
ای طبیب درد بی درمان من
کن نظر من بهر درمان آمدم

آمدم با کوهی از بار گناه و معصیت
توبه گویان با زبان عذر خواهی آمدم
»ساقی«آمد رو سیه مهمانیت
بهر استغفار سویت آمدم

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

رمضان -(افطار خود با اشک روضه باز کردم) * رسول چهارمحالی

100

رمضان -(افطار خود با اشک روضه باز کردم) افطار خود با اشک روضه باز کردم
در روضه با خالق سخن آغاز کردم
تشنه لب و یادی ز روز محشر خلق
گفتم علی و از سخن سر باز کردم
با چای روضه با لب خشکیده ی خود
گفتم حسین و تا حرم پرواز کردم
افطار ی هر روز ه در ماه خدا را
با یک سلام از راه دور ممتاز کردم
با دیدن طفل یتیم و زار و محزون
آ ن طفل را با یا علی من ناز کردم
در ربَّنای هرشب و شب زنده داری
العفو گویان توبه را اعجاز کردم
در سجده و حال دعا و ذکر یارب
از بهر حاجت دو رکعت نماز کردم
چشمان من بارانی و در حال توبه
سجده به درگاه تو سر افراز کردم
من روزه ی هر روز با عجل فرج بر
صاحب زمان افطار یم را باز کردم

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد