ماه مبارک رمضان

مرتب سازی براساس

مناجات با خدا -(بوی ملکوت، بوی عرفان آمد) * رعنا اسماعیلی

700

مناجات با خدا -(بوی ملکوت، بوی عرفان آمد) بوی ملکوت، بوی عرفان آمد
گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد

گلعطر فرشته منتشر شد در خاک
ای دل شدگان! بهار قرآن آمد


آمد رمضان و حال خوبی دارم
سرسبزم و اعتدال خوبی دارم

پرواز ، پرنده ، بال و پر ، آزادی ...
من مطمئنم ، خیال خوبی دارم


ماه رمضان و شوق شب بیداری
از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری

تنگ است دلم برای «یارب! العفو»
تنگ است خدا دلم برایت، آری


آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش
همسایه ی غربت تهیدستان باش

در شهر بساط عشق را برپا کن
در فکر دل شکسته ی انسان باش


آمد رمضان ، هَلا ! ز عادت برخیز
گل کرد سپیده ی سعادت ، برخیز

همپای سحر، به سمت بیداری رو
ای بنده ی تن! ز خواب غفلت برخیز


آمد رمض

  • دوشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 یوسف رحیمی

مناجات با خدا -(دو دستم خالي، از خون ديده‌ام پر) * یوسف رحیمی

755

مناجات با خدا -(دو دستم خالي، از خون ديده‌ام پر) دو دستم خالي، از خون ديده‌ام پر
به سويت آمدم دلخون‌تر از حر

گنه‌کار آمده «يا غافرَ الذَنب»
پشيمان آمده «يا کاشفَ الضُّر»

  • دوشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مناجات -(در آخرین شبهای ماهِ عفو و بخشش، این دل به امید تو جانا زنده باشد) * هستی محرابی

558

مناجات  -(در آخرین شبهای ماهِ عفو و بخشش، این دل به امید تو جانا زنده باشد) اللَّهُمَّ يَا مَنْ بِرَحْمَتِهِ يَسْتَغيثُ الْمُذْنِبُونَ
خدايا، اي آن كه گناهكاران از رحمتِ تو ياري خواهند

در سینه ام آهی ز غم آکنده باشد
این بنده از خوابِ گران شرمنده باشد

دارد به آخر می رسد این ماهِ رحمت
چشمم به دستانِ تو که بخشنده باشد

در مختصر ساعاتِ باقیمانده از ماه
عبدِ تو این را با ندامت خوانده باشد

در باغ احسانِ تو گر یاسی نچیدم
هر گونه تقصیر و قصور از بنده باشد

این روزهای واپسین دل بی قرارم
ترسم هنوز بارِ گناهم مانده باشد

ترسم از این که سهمم از ماهِ کرامت
تقصیرِ باقیمانده در پرونده باشد

در آخرین شبهای ماهِ عفو و بخشش
این دل به امید تو جانا زنده باشد

قطعاً نگاهِ مهربانت در شب

  • دوشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:04
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

مناجات با خدا -(پيوند بزن به خود سر و كارم را) * محسن زعفرانیه

660

مناجات با خدا -(پيوند بزن به خود سر و كارم را) پيوند بزن به خود سر و كارم را
درياب دل غافل و بيمارم را

سرشار نما از عشق و رحمت يا رب
ماه رمضان سفره ى افطارم را

  • دوشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

وداع ماه مبارک رمضان -(افسوس و صد افسوس که ماهِ رمضان رفت) * هستی محرابی

745
2

وداع ماه مبارک رمضان -(افسوس و صد افسوس که ماهِ رمضان رفت) افسوس و صد افسوس که ماهِ رمضان رفت
آن غالیه ی عشق که خو کرده به جان رفت

افسوس و دو صد حیف که در ماهِ ضیافت
در وادیِ غفلت همه ساعات و زمان رفت!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 03:41
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

مناجات با خدا -(ی سرّ تو در سینه‌ی هر محرم راز ) *

639

مناجات با خدا -(ی سرّ تو در سینه‌ی هر محرم راز ) ای سرّ تو در سینه‌ی هر محرم راز
پیوسته درِ رحمت تو بر همه باز

هر کس که به درگاه تو آورد نیاز
محروم ز درگاه تو کی گردد باز؟

  • سه شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

مناجات با خدا -(عمرت به سر آمد کجا بودی تو بنده ؟) * سید محمد میرهاشمی

711

مناجات با خدا -(عمرت به سر آمد کجا بودی تو بنده ؟) عمرت به سر آمد کجا بودی تو بنده ؟
از خالق خوبت جدا بودی تو بنده

از ما بدی دیدی مگر ای دلشکسته ؟
با ما چرا نا آشنا بودی تو بنده ؟

چشم انتظار توبه ات بودم بیایی
تا بخشم عصیانت ، کجا بودی تو بنده

همراه با اهل معاصی بوده ای تو
گاهی جسور و بی حیا بودی تو بنده

گاهی تجرّی در گناهانت فزون شد
مست معاصی و خطا بودی تو بنده

هر بار خواندم تا به شهرالله آیی
عازم به صحرای جفا بودی تو بنده

در ارتکاب جرم غرق شور بودی
بی حال هنگام دعا بودی تو بنده

یک نیمه شب رو سوی درگاهم نکردی
بی بهره از حال بکا بودی تو بنده

سرمایه ات جز کرده ی باطل نباشد
بی حاصل از یا ربنا بودی تو بنده

در نامه ی اعمال تو خیری نمانده

  • سه شنبه
  • 22
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

وداع با ماه رمضان -(الوداع ای ماه پر فیض خدا) * وحید زحمتکش شهری

610
0

وداع با ماه رمضان -(الوداع ای ماه پر فیض خدا)  الوداع ای ماه پر فیض خدا
الوداع ای لحظه ی ناب دعا

با تو حال ما دگرگون گشته بود
الوداع ای انقلاب قلبها

با تو ذکر جوشنم الغوث بود
الوداع ای ربنا اغفرلنا

نیمه ی شب توبه بود و گریه بود
الوداع ای ماه عبد پر خطا

الوداع ای ماه محبوب نبی
ماه محبوب همه آل عبا

الوداع ای ماه نور فوق نور
ماه عفو بنده و ماه عطا

الوداع ای ماه افطار و سحر
ماه یکسان گشتن شاه و گدا

الوداع ای ماه مهر و معرفت
قلب ما با تو شده همچون طلا

ذکر اقراء در دلت معنا گرفت
الوداع ای ماه قرآن و ثنا

باز طی شد ماه خوب بندگی
ماه ضربت خوردن شیر خدا

وحید زحمت کش شهری

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

رباعی برای وداع با ماه مبارک رمضان -(ماه رمضان می رود و توشه ندارم) * امیر عظیمی

1148

رباعی برای وداع با ماه مبارک رمضان -(ماه رمضان می رود و توشه ندارم)  ماه رمضان می رود و توشه ندارم
در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم
با روزه خدایی نشدم، باز امیدی
جز گریه ی بر صاحب شش گوشه ندارم

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

وداع با ماه رمضان -(همان خدا اگرچه کوتاهی کرد ) * حمیدرضا محسنات

701

وداع با ماه رمضان -(همان خدا اگرچه کوتاهی کرد )  مهمان خدا اگرچه کوتاهی کرد
نور تو مرا به آسمان راهی کرد

تو شاهد روز محشری ، میدانم
ای ماهِ خدا شفاعتم خواهی کرد

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وداع با رمضان---مناجات با امام زمان(عج) -(رو لبم فریاده اما بی صداست) * محمد علی بیابانی

988

وداع با رمضان---مناجات با امام زمان(عج) -(رو لبم فریاده اما بی صداست)  رو لبم فریاده اما بی صداست
پر شدم از دردایی که بی دواست
دوباره فرصت عاشقی گذشت
نشدم من اونی که آقام میخواست

توی دنیای خودم ندیدمش
یه سحر کاش كه ببینم خوابشو
هرچی که این سی شبه صداش زدم
نشنیدم حتی یه بار جوابشو

داره میگیره صدام مارمضون!
اجابت نشد دعام مارمضون!
دیگه من کاری با هیچکس ندارم
آقام و از تو میخوام مارمضون!

ماهم و نشون بده ماه خدا
ماهی که خورشید اسیر نورشه
داری با جمعه تموم میشی بگو
دیگه فردا جمعۀ ظهورشه

آقاجون مهمونی هم تموم شد و
ساعتای آخر ضیافته
دیگه از فردا صدامون نمیاد
خیالت از دست ماها راحته

شب جمعه س شب رحمت و دعاس
بخششم که دیگه با بزرگتراس
قول بده قفل دلم رو واکنی
کلیدش زی

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

وداع با رمضان--مناجات با خدا -(پاک در بندگی ام قافیه را باخته ام) * موسی علیمرادی

1923

وداع با رمضان--مناجات با خدا -(پاک در بندگی ام قافیه را باخته ام)  پاک در بندگی ام قافیه را باخته ام
فرصتی را که به من داد خدا، باخته ام

یک طرف دست تهی ازطرفی فرصت رفت
بازهم عمر دوسر باخته را باخته ام

من که از دوست به غیر از خودِ او خواسته ام
متن دل را به همین حاشیه ها باخته ام

مست از میکده ها سهم خودش را برده
من ولی حال دعا را به ریا باخته ام

نفس هر طور که میخواست مرا بازی داد
سر و پا را به همین بی سر و پا باخته ام

در پس پرده حنایم چقدر بی رنگ است
آبرویی که تو دادی همه جا ، باخته ام

باختن در همه اوقات ولیکن بد نیست
من دلم را به غم کرببلا باخته ام

باختم دل به حسین و به حقیقت بردم
سجدۀ شکر کنم بس که به جا باخته ام

از همان بار که چشمم به ضریحش افتاد
دل

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وداع با رمضان---مناجات با خدا -(این آخرین شبی است که بیدار بوده ام) * سعید تاج محمدی

795

وداع با رمضان---مناجات با خدا -(این آخرین شبی است که بیدار بوده ام)  این آخرین شبی است که بیدار بوده ام
چشم انتظار لحظه ی دیدار بوده ام

این آخرین دقایق مهمانی است و من
تا صبح پای صحبت دلدار بوده ام

شکرخدا که سی شب اگر خواب مانده ام
وقت نماز صبح خبر دار بوده ام

سی روز گوش من به اذان بود و نام تو
سی مغرب از اهالی افطار بوده ام

یک سال من اسیر دل خویش بودم و
یک ماه را به دوست بدهکار بوده ام

بر من گذشت یک رمضان دگر! بگو
آیا پسند چشم تو اینبار بوده ام؟!

ای ماه! یک نظر کن و شرمنده کن مرا
شرمنده ی نگاه تو بسیار بوده ام...

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

وداع با رمضان---مناجات با خدا -(چشم های به در خداحافظ ) * مهدی رحیمی زمستان

718

وداع با رمضان---مناجات با خدا -(چشم های به در خداحافظ )  چشم های به در خداحافظ
لحظات سحر خداحافظ

روزهای مقدس رمضان
لحظات غریب تا به اذان

حال و احوال قبل افطاری
قدرهای بلند بیداری

چه قدر مانده است تا ساحل
رمضان رفت ای دل غافل

رمضان رفت کوله بارت چیست؟
نکند جز گناه در آن نیست؟

شب بیست و نهم بخوان و بسوز
به خودت آمدی در این سی روز؟

کاری اصلا برای دل کردی؟
باید امشب به خویش برگردی

روزها را مرور کن آری
حاصلت چیست از چه بیزاری؟

از گناه و دروغ و صد رنگی؟
ای بمیری که مایهء ننگی

ای بمیری من دروغ و ریا
شب آخر شده به خویش بیا

دست بردار از دغل بازی
به چه چیزت هنوز می نازی؟

به گناهان بیشتر ز حدت؟
به فریب و به کارهای بدت؟

راه را اشتباه برگشتی
باز هم ب

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

مناجات با خدا -(يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد) * محمد حسین رحیمیان

1804
0

مناجات با خدا -(يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد)  پيک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد
کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد

آه يکى گرفت ،به پاى همه نوشت
ما باهم آمديم که با هم حساب کرد

با اين خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد
يک دم صدا زديم, دمادم حساب کرد

پيش کريم ، دست به جيبم نميبرم
خرج من است، کيسه حاتم حساب کرد

کارم اگر نداشت پس اينجا چه ميکنم؟!
منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد

مقصد عبوديت که نباشد، نميشود
حتى روى عبادت بلعم حساب کرد

معلوم بود آبرويم را نميبرد
از اولش گناه مرا کم حساب کرد

اول بنا نداشت حسابم کند ولى
وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد

ما را اگر خدا نخرد، ميخرد على
بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد

اين گريه قابليت غفران نداشت که...
پ

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

مناجات با خدا -(با درد آمديم امان را طلب کنیم) * محمد جواد پرچمی

854

مناجات با خدا -(با درد آمديم امان را طلب کنیم)  با درد آمديم امان را طلب کنیم
مهمان نوازی رمضان را طلب کنيم

ما سالهاست قسمتمان خشکسالی است
دریا کجاست اشک روان را طلب کنيم

موسی و شيوه سخنش مال ما نبود
پس بهتر آ نکه درس شبان را طلب کنیم

موسی به یمن ضعف تکلم ، کلیم شد
باید که از سکوت ، بیان را طلب کنیم

در های و هوی ما بخدا که خدا نبود
ديکر بس است که هیجان را طلب کنیم

جرمش کم است و جرم گناهش بزرگ،آه
بگذار اختیار زبان را طلب کنیم

حاجات ما بدرد تقرب نمی خورد
اصلا خودت بگو که همان را طلب کنيم

وقتی کنار رحمت دریا نشسته ایم
حیف است آب قطره چکان را طلب کنیم

حیف است جای درد و دل و هم جواری اش
هی از کریم لقمه ی نان را طلب کنیم

حاجت روا شويم، ب

  • یکشنبه
  • 3
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

بهار قرآن -(بیا که وقت نیایش زمان اعجاز است) * زهرا رضازاده

695
1

بهار قرآن  -(بیا که وقت نیایش زمان اعجاز است) بیا که وقت نیایش زمان اعجاز است
زمان پر زدنت باز وقت پرواز است

رسیده فصل شکوفا شدن بهاران شد
همیشه نو شدن دل زمان آغاز است

بگیر دست دعا سوی درگاه حق
رسیده وقت گشایش زمانه دمساز است

بگیر روزه ی پرهیز از گناه و شر
بخوان نماز که وسیله برای ابراز است

زمان یاد خدا وقت عاشقی آمد
زمانه با دل عاشق همیشه همساز است

دوباره وقت ضیافت، بهار قرآن شد
بپر که پنجره ها سوی آسمان باز است

  • یکشنبه
  • 2
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • 09127033809
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

یا غیاث المستغیثین -(در حریم دعوتم من ) * رضا یعقوبیان

1174

یا غیاث المستغیثین -(در حریم دعوتم من ) در حریم دعوتم من
دست خالی آمدم من
کن نگاهی از کرامت
ای خدایا گر بدم من
یا غیاث المستغیثین(2)

ای خدا گر روسیاهم
کوله بارم شد گناهم
آمدم بر تو پناهم
مستمند یک نگاهم
یا غیاث المستغیثین

جز گنه چیزی ندارم
معصیت شد کوله بارم
ای قرار بی قراران
برتو من امیدوارم
یا غیاث المستغیثین

از گناهان خسته ام من
از همه بگسسته ام من
میزبان عالمی تو
یاد تو بنشسته ام من
یا غیاث المستغیثین

ای خدای مهربانم
بر تو یا رب میهمانم
گر چه بد هستم خدایا
از سر کویت مرانم
یا غیاث المستغیثین

روسیاه و بی بهایم
از گنه بنما جدایم
بگذراز جرمم خدایا
من محب مرتضایم
یا غیاث المستغیثین

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

ماه رحمت -(ماه رحمت آمده ماه خدا) * رضا یعقوبیان

547

ماه رحمت -(ماه رحمت آمده ماه خدا) ماه رحمت آمده ماه خدا
ماه قرآن ماه حق ماه دعا
ماه برگشتن به سوی کبریا
ماه بخشایش مه لطف وعطا
ماهی یزدان ماه خوب بندگیست
ماه پاکی ها مه سرزندگیست
ماه مهمانی یزدان آمده
ماه حیدر ماه قرآن آمده
بندگان را وقت غفران آمده
رحمت حق همچو باران آمده
می رسد بر ماالا ای مومنین
رحمت حق ازیسارواز یمین
می دهدحق بر همه عالم نوید
ماه بخشایش مه رحمت رسید
ماهی شادی آفرین،ماه امید
شام غم ها می شود صبح سپید
عالم هستی چه روح افزاشده
درب رحمت بر روی ما وا شده
ماه مهمانی مه لطف الاه
ماه دوری از معاصی و گناه
ماه عفو و بخشش هر رو سیاه
می کند خالق به هربنده نگاه
بندگان را ماه تسلیم و رضا
میزبانی می‌کند از ما خدا
ماه رحمت

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

ماه مهمانی -(رمضان آمده دل شده منجلی ) * رضا یعقوبیان

521

ماه مهمانی -(رمضان آمده     دل شده منجلی ) رمضان آمده دل شده منجلی
ماه مهمانی و. ماه مولاعلی
آمدم امشب به سویت یارب
تا که گیرم عطروبویت یارب
یا کریم العفو(2)

از کرامات تو گشته مهمان تو
بار دیگر شدم غرق احسان تو
گرچه آلوده گرگنهکارم
بر تو ولطف توامیدوارم
یاکریم العفو

تو کرم کردی و میهمانت شدم
با وجود بدی سوی تو آمدم
دعوتم کردی گر بد و پستم
مرحمت فرما و بگیر دستم
یاکریم العفو

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

کوله باری از گنه -(بارالها من به درگاهت پناه آورده ام) * رضا یعقوبیان

1951
2

کوله باری از گنه -(بارالها من به درگاهت پناه آورده ام) بارالها من به درگاهت پناه آورده ام
کوله باری از گنه با اشک و آه آورده ام
در تمام عمرجز غفلت نرفتم من رهی
حال دست خالی و روی سیاه آورده ام
تو عطا کردی و من عمری خطا کردم خدا حال بر درگاه تو عمر تباه آورده‌ام
شرمسارم زاین همه آلودگی‌ها خالقا
کن نگاهی بر من مسکین گناه آورده ام
سیئاتم بیش گردیده است از طاعات من پیش چون تو ای خدایا، پرکاه آورده‌ام
خسته گردیدم زبار معصیت اما ببین
با بدی ها رو به سوی تو الاه آورده ام
با وجود هر بدی دارم به دل مهر علی
حب مولایم علی را زادراه آورده‌ام
من (رضایم) که همی گفته و می گویم باز بارالاها من به درگاهت پناه آورده ام

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

غرق گناه -(الهی بنده ای غرق گناهم) * رضا یعقوبیان

1077
1

غرق گناه -(الهی بنده ای غرق گناهم) الهی بنده ای غرق گناهم
به درگاهت خدایا روسیاهم
در این ماه پر از فیض صیامت
تو کردی بر من مسکین کرامت
شدم شرمنده لطف و عطایت
دلی پر درد آوردم برایت
الهی تو شه ام جرمو گناه است
زبار معصیت عمرم تباه است
خدایا بنده ای گم کرده راهم
نشانم ده تو راهم را ز چاهم
تمام کوله بار من گنه شد
ز فرط معصیت روزم سیه شد
اگرچه من بدم مهمانت هستم
کنار سفره احسانت هستم
خدایا با چه حالی آمدم من
ولی با دست خالی آمدم من
از این بار گناهان خسته ام من
چوسائل بر درت بنشسته ام من
خدایا بی پناهان را پناهی
بر این آلوده هم بنما نگاهی
زبارمعصیت خم گشته پشتم
نگاهی کن تو بر این روی زشتم
نمک پرورده خوان تو هستم
همیشه غرق احسان تو ه

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

سیه رو -(من آن عبد گنهکارم خدایا ) * رضا یعقوبیان

1198

سیه رو -(من آن عبد گنهکارم خدایا ) من آن عبد گنهکارم خدایا
سیه روی وخطا کارم خدایا
ز کوه معصیت ای خالق من
دگر سنگین شده بارم خدایا
بودپرونده‌ام پر از سیاهی
گنهکاری شده کارم خدایا
مرا آلودگی کرده احاطه
به گلزار جهان خارم خدایا
مرا این رو سیاهی کرده بیمار
کسی نبود پرستارم خدایا
بود کالای من بار گناهم
تو هستی تو خریدارم خدایا
غریب و بی کس و بی همزبانم
تویی همدم ،تویی یارم خدایا
خمیده پشتم از بار گناهان
تویی مونس تو غمخوارم خدایا
منم آن بنده شرمنده تو
در این عالم تو را دارم خدایا
اسیر خواب غفلت گشته ام من
نما از خواب بیدارم خدایا
اگر چه من بدم از لطف و رحمت
تویی تنها طرفدارم خدایا
نگاهی کن به حال زارم امشب
زمین گیرم ،گرفتارم خدایا

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

خدایا -(خدایا آمدم بر تو پناهم) * رضا یعقوبیان

525

خدایا -(خدایا آمدم بر تو پناهم) خدایا آمدم بر تو پناهم
زفرط معصیت ها روسیاهم
به فرق منشق مظلوم عالم
ببخشا از کرم جرم و گناهم

الهی غرق احسان تو هستم
در این ماه تو مهمان تو هستم
اگرچه من بدم لیکن همه عمر
نمک پرورده خوان تو هستم

اگرچه بنده ای گم کرده راهم
تودادی در پناه خود پناهم
در این ماه ضیافت خانه خود
به جان مرتضی بنما نگاهم

خدایا از گناهان خسته ام من
چو مرغ بال و پر بشکسته ام من
مرن از درگهت ای میزبانم
کنار سفره ات بنشسته ام من

الهی گرچه پست و بی بهایم
همه عمرم به درگاهت گدایم
تو راهم داده ای ای هستی من
زلطف تو در این مهمانسرایم

خداونداگرفتار گناهم
سراپا معصیت گم کرده راهم
کنون که دعوتم کردی ز رحمت
نگاهی کن بر این روی

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دستان خالی -(خدایا آمدم سوی تو با دستان خالی ) * رضا یعقوبیان

775
3

دستان خالی -(خدایا آمدم سوی تو با دستان خالی ) خدایا آمدم سوی تو با دستان خالی
من وعفوتو،غفران تو یا مول الموالی
نگر بر حال زارم به گلزار تو خارم
خودت آگاهی ازمن کسی جزتوندارم
اگر چه بدم اگرچه ردم
بده یارب پناهم
قسم بر نبی به حق علی
تو بگذرازگناهم

دوباره آمدم با کوله باری از گناهم
به دستان ابوالفضل ازکرم بنمانگاهم
خودم دانم که پستم دل مهدی شکستم
امید اهل عالم بگیرامشب تو دستم
اگر چه بدم اگرچه ردم
بده یا رب پناهم
قسم بر نبی. به حق علی
تو بگذر از گناهم

دوباره ای خدایا شامل احسان شدم من
تودعوت کردی وبرسفره ات مهمان شدم من پرازجرم وخطایم جهنم گشته جایم
دراین شبهای رحمت نگرشورونوایم
اگر چه بدم اگرچه ردم
بده یارب پناهم
قسم بر نبی به حق علی
تو

  • دوشنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

یا رب -(یا رب درماه تومن آمده ومهمان توهستم شرمنده ازکرم وجودتو و احسان تو هستم ) * رضا یعقوبیان

682

یا رب -(یا رب درماه تومن آمده ومهمان توهستم شرمنده ازکرم وجودتو و احسان تو هستم ) یا رب درماه تومن آمده ومهمان توهستم
شرمنده ازکرم وجودتو و احسان تو هستم
ازگناهان خسته منم بال وپربشکسته منم
گرچه گنهکارم تنها تو را دارم
الهنا العفو (۴)

عمری دورازتو شدم خالق من برهمه بدکردم
بردوشم کوه گنه روی سیه سوی تو آوردم
آمده عبدرو سیاه دست خالی سوی الاه
دوباره راهم ده مرا پناهم ده
الهنا العفو

ازبسکه پست وبدم غرق گنه غریب و تنهایم
العفو العفو به لب وذکرخدا گردیده نجوایم
از همه دل بریده ام محضر تو رسیده‌ام
نگر که بی تابم زخجلتت آبم
الهنا العفو

باشدیارب همه عمردردل من همیشه جای تو
در ماه تو شده ام ریزه خور خوان عطای تو
گردم ای حبیب من گشته ای توطبیب من
ببین که گریانم یارب پشیمانم
الهنا

  • دوشنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

ماه رحمت -(به درگاه تو گشته ام مستجیر) * رضا یعقوبیان

584

ماه رحمت -(به درگاه تو گشته ام مستجیر) به درگاه تو گشته ام مستجیر
اجرنا من النار یا مجیر

دراین ماه رحمت تودستم بگیر
اجرنا من النار یا مجیر

اگر چه بدوپست وآلوده ام
زلطف توشرمنده ات بوده ام
زشرمندگی گشته ام سربه زیر
اجرنا من النار یا مجیر

اگرچه منم عبد غرق گناه
زفرط گنه گشته ام روسیاه
به درگاه توآمدم گرچه دیر
اجرنا من النار یا مجیر

همه عمرخودراخطاکرده ام
به تو بابدی ها جفاکرده ام
ثوابم کم است وگناهم کثیر
اجرنا من النار یا مجیر

فقط جرم من زادراهم بود
بدرگاه عفوت نگاهم بود
دگرازخودوزندگی گشته سیر
اجرنا من النار یا مجیر

کنون آمده در پناه توام
که محتاج نیم نگاه توام
به حالم تویی خالق من بصیر
اجرنا من النار یا مجیر

به درگاه تو عبد

  • دوشنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رمضان ماه رحمت(مژده در رحمت حق باز شد) * اسماعیل تقوایی

594

رمضان ماه رحمت(مژده در رحمت حق باز شد) رمضان
مژده، در رحمت حق باز شد
بنده او را گه پرواز شد

شد رمضان ماه عبادات ما
بنده زند پر که رسد تا خدا

ماه فروبست دهان آمده
موسم پالایش جان آمده

بازسحرها ودعای سحر
خواندن قرآن خدا مستمر

لحظه ی افطار بسی جانفزاست
مقصد مقبولی یک روز ماست

چشم وزبان هم بشود روزه دار
بنده بود ممتحنش کردگار

به به از این لذت شبهای قدر
آمدن بنده زسفلی به صدر

هر شب آن خواندن جوشن کبیر
ذکر اسامی خدای قدیر

خواندن قرآن ونماز قضا
ذکر مصیبات علی مرتضا

در رمضان ناله شیطان بلند
اهل صیامند به شیطان گزند

شکر که ماه رمضان آمده
لطف خداوند عیان آمده

شکر دوباره شده ام روزه دار
نوشم ازین میکده، می خوشگوار

شعر:اسماعیل تقوا

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 21:59
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

بهار قرآن (آمدبهارقرآن شادند اهل ایمان) * اسماعیل تقوایی

608

بهار قرآن (آمدبهارقرآن شادند اهل ایمان) بهارقرآن

آمد بهار قرآن،شادند اهل ایمان
لبها شود قرین، گلبوته های قرآن

یکماه شور مستی،اوج خداپرستی
هربنده عاشقست ومعشوق اوست یزدان

یکماه روزه داری،الطاف کردگاری
پاکیزه از بدیها،گردد همی تن وجان

ماه نزول رحمت،ابراز هر ندامت
وقت عروج بهر،هر بنده ی مسلمان

افطارها سحرها، شیرین چنان شکرها
شیرین برای بنده، تلخی برای شیطان

قرآن چوماه بدرست،نازل به شام قدرست
این شب هزارماهست،قدر چنین شبی دان

آماده جام جان کن،ازبهرامتحان کن
خور از می طهورا،ای برخداتو مهمان

این ماه روزه داریست،راهی به رستگاریست
درطول سال باشد،همچون مهی فروزان

خوش آنکه طاقت آرد،یکماه روزه دارد
ماه صیامش آید باعید فطر پایان

شعر:ا

  • جمعه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

ماه رمضان شب قدر -(رمضان سایۀ مهر از سرِ ما می‌گیرد) * محمد حسین شهریار

1186

ماه رمضان شب قدر -(رمضان سایۀ مهر از سرِ ما می‌گیرد) رمضان سایۀ مهر از سرِ ما می‌گیرد
بال رأفت که فروداشت، فرا می‌گیرد

چون نگیرد دلم از رفتن ماه شبِ قدر؟
که خدا سایۀ مهر از سرِ ما می‌گیرد...

نعمتی بود خداداده که کفران کردیم
لاجرم نعمت خود داده، خدا می‌گیرد...

لذت ذوق و صفای شب قدرش ندهند
روزه آن کاو نه به ذوق و به صفا می‌گیرد

رمضان جلوۀ جان می‌دهد و صیقل روح
وه کز او آینۀ دل چه جلا می‌گیرد...

رمضان دار شفایی‌ست که هر جان و دلی
داروی دردی از این دار شفا می‌گیرد

وآن که با جملۀ اعضا و جوارح، به جهاد
روزه با سنگ تمام و به سزا می‌گیرد

در شب قدر اگر دست دهد دامن دوست
دادخواه دو جهان دست دعا می‌گیرد

عرش رحمان به ندایی خفی آن شب خواناست
وآن سراغ

  • جمعه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد