سایر اشعار

مرتب سازی براساس

شعر رباعی مقاومت اسلامی -(هر آب که جاری اَست چون خون سرخ است) * مجتبی حاذق

518

شعر رباعی مقاومت اسلامی -(هر آب که جاری اَست چون خون سرخ است) هر آب که جاری اَست چون خون سرخ است
هر شاخه که سبز بود، اکنون سرخ است
با این همه خون که بر زمین ریخته است
محصول درخت‌های زیتون سرخ است

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:52
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن ناصحی

شعر غزل پایداری -(زیر پا ریخته اینبار کف صابون را) * محسن ناصحی

712

شعر غزل پایداری -(زیر پا ریخته اینبار کف صابون را) به شیخ عیسی قاسم

زیر پا ریخته اینبار کف صابون را
کفر، انگار نخوانده است شب قارون را

شیخ عیسی! وطنت سینۀ ما ،گیرم کُفر
بزند رگ رگ ما جمله حواریّون را

تکّه‌ای از بدن سوختۀ ایرانی
خون محال است مُدارا نکند هم‌خون را

نفست گرم‌تر ای شیخ! مبادا طاغوت
بِبُرد مثل فلسطین نفس زیتون را

اصلاً امروز زمان دست تو باید می‌داد
کارِ از ریشه برانداختن طاعون را

تیغ بردار که یکبار دگر آل سعود
روی منبر نبرد سلسلۀ میمون را

بُت اگر آل خلیفه‌ست، تبردار تویی
پاره کن زودتر این وصلۀ ناهمگون را

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی توحیدی -(بسم الله الرّحمن الرّحیم) * سید محمد علی ریاضی یزدی

586
1

شعر مثنوی توحیدی -(بسم الله الرّحمن الرّحیم) بسم الله الرّحمن الرّحیم
مطلع انوار کتاب کریم

هست خداوند جهان ای بشر
از رگ گردن به تو نزدیک‌تر

گاه برو پیش خدا با وضو
موی به مو حاجت خود را بگو

خواست گشاید درِ رحمت خدا
داد به دست تو کلید دعا

گفت بخوان تا که اجابت کنم
زآن که برآرندۀ حاجت منم

معجزه است آنچه دعا می‌کند
رفع قَدَر، دفع قضا می‌کند

غیر دعا نیست بشر را سپر
در برِ شمشیر قضا و قدر

چیست دعا؟ عرضِ تقاضای ما
از مَلَکُ المُلک دو عالم، خدا

چیست دعا؟ روح عبادات خلق
زمزمۀ خلق و مناجات خلق

گرچه به صورت کلماتی خوش است
لیک به معنی سپر آتش است

دایرۀ نور خدایی دعاست
رابطۀ خلق خدا، با خداست

روز سلامت چو دعا می‌کنی
روی به درگاه خدا می‌کنی

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی توحیدی -(بی‌نور عبادت، دل ما دل نشود) * هادی فردوسی

496

شعر رباعی توحیدی -(بی‌نور عبادت، دل ما دل نشود) امام حسن عسکری(علیه‌السلام):

«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلا بِامْتِطَاءِ اللَّيْلِ»

رسیدن به خداوند متعال، سیر و سفری است که جز با شب زنده‌داری حاصل نگردد.

? بحار الأنوار، ج‏۷۵، ص۳۸۰؛ مسند الامام العسکری(علیه‌السلام) ص۲۹۰

بی‌نور عبادت، دل ما دل نشود
باران امید و شوق، نازل نشود
همواره رسیدن به خدا یک سفر است
آن جز به شبِ سجود، حاصل نشود

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی اعتکاف -(گه‌گاه تنفسی به اوقات بده) * محمد مهدی سیار

683

شعر رباعی اعتکاف -(گه‌گاه تنفسی به اوقات بده) گه‌گاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهٔ مات بده
من می‌دانم سرت شلوغ است ولی
گاهی به خودت وقت ملاقات بده

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی مناجات -(خداوندا به ذات کامل خویش) * هلالی جغنایی

494
-1

شعر مثنوی مناجات -(خداوندا به ذات کامل خویش) خداوندا به ذات کامل خویش
به دریاهای لطف شامل خویش

به آن ذاتی که مانندی ندارد
جهان جز وی خداوندی ندارد

به آن سروی که از بطحا سرافراخت
عَلم بر عالَم بالا برافراخت

به آن شاهی که ماه آسمان شد
شب «اِسرا» مکانش لامکان شد

به دین پاک جمع پاک‌دینان
در ایوان فلک بالانشینان...

به آن رازی که محرم نیست او را
به آن داغی که مرهم نیست او را

به بیماری که رفت از دست کارش
گریبان چاک زد بیماردارش

به دردی کز دوا سودی ندارد
ز کس امّید بهبودی ندارد

به رنجوری که دل برکنده از خویش
طبیب او سری افکنده در پیش

به طفلی کاو ز مادر دور مانده
یتیمی کز پدر مهجور مانده

به سوز مادری کز داغ فرزند
گریبان چاک کرد و موی بر

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل توحیدی -(ای نام دل‌گشای تو عنوان کارها) * واعظ قزوینی

784
2

شعر غزل توحیدی -(ای نام دل‌گشای تو عنوان کارها) ای نام دل‌گشای تو عنوان کارها
خاک در تو، آب رخِ اعتبارها

خورشید و مه، دو قطره ز باران فیض تو
مدّی ز جنبش قلمت، روزگارها...

انگشتی از برای شهادت شود بلند
سروی که قد کشد ز لب جویبارها

از بهر خواندن رقم قدرتت بهار
اوراق گل شمرده به انگشت خارها

لطفت برات روزی مردم نوشته است
با خطّ سبز بر ورق کشت‌زارها

دیوانۀ خیال تو هرجا که پا نهد
ریزد ز شوق عشق تو، طرح بهارها...

موج سراب نیست، که در جستجوی تو
افتاده‌اند از پی هم بی‌قرارها...

راه ثنای ذات تو را چون روم؟ که من
دارم به دوش از گنه خویش بارها...

چون آوری به حشر منِ رو سیاه را
از نسبتم شوند خجل شرمسارها...

«واعظ» اگرچه نیست امیدم به خویشتن
دست

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی توحیدی -(ای وجود تو اصل هر موجود) * هلالی جغنایی

368

شعر مثنوی توحیدی -(ای وجود تو اصل هر موجود) ای وجود تو اصل هر موجود
هستی و بوده‌ای و خواهی بود

صانع هر بلند و پست تویی
همه هیچ‌اند، هرچه هست تویی

نقش‌بند صحیفۀ ازلی
یا وجود قدیم لم‌یزلی

نی ازل آگه از بدایت تو
نی ابد واقف از نهایت تو

از ازل تا ابد سفید و سیاه
همه بر سرّ وحدت تو گواه

ورق نانوشته می‌خوانی
سخن ناشنیده می‌دانی...

چیست این طرفه گنبد والا؟
رَفته گردی ز درگهت بالا

کعبه، سنگی بر آستانۀ تو
قبله، راهی به سوی خانۀ تو

صبح را با شفق برآمیزی
آب و آتش به هم درآمیزی

زلف شب را نقاب روز کنی
مهر و مه را جهان‌فروز کنی

فلک از ماه و مهر چهره‌فروز
داغ‌ها دارد از غمت شب و روز

بحر از هیبت تو آب شده
غرق دریای اضطراب شده...

کوه از جانب

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی توحیدی -(ای صفت خاص تو واجب به ذات) * عبدالرحمان جامی

644

شعر مثنوی توحیدی -(ای صفت خاص تو واجب به ذات) ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسلۀ ممکنات

گر نرسد قافله بر قافله
فیض تو در هم درَد این سلسله

کون و مکان شاهد جود تواند
حجت اثبات وجود تواند

دایرۀ چرخ، مدار از تو یافت
مرحلۀ خاک قرار از تو یافت...

دُرّ سخن را که گره کرده‌ای
در صدف سینه تو پرورده‌ای

عرصۀ گیتی که بُوَد باغ‌سان
تربیت لطف تواَش باغبان...

سرو وی آن سایه‌ورِ سربلند
کآمده از دست تهی بهره‌مند...

بلبل آن طبع سخن‌پروران
در چمن نطق زبان‌آوران

این همه آثار که نادر نماست
بر صفت هستی قادر گواست...

تیغ زبان آخته چون سوسنیم
تیغ شناسایی تو می‌زنیم

بودی و این باغ دل‌افروز نی
باشی و میدان شب و روز نی

بحرِ بقایی تو و باقی سراب
م

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی توحیدی -(به نام چاشنی‌بخش زبان‌ها) * وحشی بافقی

332

شعر مثنوی توحیدی -(به نام چاشنی‌بخش زبان‌ها) به نام چاشنی‌بخش زبان‌ها
حلاوت‌سنج معنی در بیان‌ها...

به شهدی، داده خوبان را شکرخند
که دل با دل تواند داد پیوند...

به سنگی بخشد آن‌سان اعتباری
که بر تاجش نشاند تاج‌داری

به خاک تیره‌ای بخشد عطایش
چنان قدری که گردد دیده جایش

ز گل تا سنگ وَز گل‌گیر تا خار
از او هر چیز با خاصیتی یار

به آن خاری که در صحرا فتاده
دوای درد بیماری نهاده

نروید از زمین شاخ گیایی
که ننوشته‌ست بر برگش دوایی

درِ نابستۀ احسان گشاده‌ست
به هر کس آن‌چه می‌بایست، داده‌ست...

اگر لطفش قرین حال گردد
همه اِدبارها اقبال گردد

وگر توفیق او یک سو نهد پای
نه از تدبیر کار آید نه از رای

در آن موقِف که لطفش روی‌پیچ است
همه تدبیرها

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل توحیدی -(ای نام دل‌گشای تو عنوان کارها) * واعظ قزوینی

769
1

شعر غزل توحیدی -(ای نام دل‌گشای تو عنوان کارها) ای نام دل‌گشای تو عنوان کارها
خاک در تو، آب رخِ اعتبارها

خورشید و مه، دو قطره ز باران فیض تو
مدّی ز جنبش قلمت، روزگارها...

انگشتی از برای شهادت شود بلند
سروی که قد کشد ز لب جویبارها

از بهر خواندن رقم قدرتت بهار
اوراق گل شمرده به انگشت خارها

لطفت برات روزی مردم نوشته است
با خطّ سبز بر ورق کشت‌زارها

دیوانۀ خیال تو هرجا که پا نهد
ریزد ز شوق عشق تو، طرح بهارها...

موج سراب نیست، که در جستجوی تو
افتاده‌اند از پی هم بی‌قرارها...

راه ثنای ذات تو را چون روم؟ که من
دارم به دوش از گنه خویش بارها...

چون آوری به حشر منِ رو سیاه را
از نسبتم شوند خجل شرمسارها...

«واعظ» اگرچه نیست امیدم به خویشتن
دست

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی توحیدی -(سپیده‌دم که هنگام نماز است) * سید محمد علی ریاضی یزدی

543

شعر مثنوی توحیدی -(سپیده‌دم که هنگام نماز است) سپیده‌دم که هنگام نماز است
درِ رحمت به روی خلق باز است

زند جبریل بر آفاق لبخند
بپاشد بر اُفق نورِ خداوند

دهد دل را صفا، جان را جلایی
چه رنگی بهتر از رنگ خدایی

چه گوهرهاست در گنجینۀ صبح
خدا پیداست در آیینۀ صبح

خوشا آنان که بنشینند گاهی
سرِ راهی به امّید نگاهی

شبی در خلوت شب‌زنده‌داران
به میدان محبت، شه‌سواران

همه تن بر زمین و جان بر افلاک
همه پیشانی تسلیم بر خاک

یکی پرسید از آن بیدار سرمست
که شب‌ها لحظه‌ای مژگان نمی‌بست...

چه می‌جویی ز بیداری شب‌ها؟
چه سود از سوز عشق و تابِ تب‌ها؟

جوابش داد پیر بخت‌بیدار
گرفتارم، گرفتارم، گرفتار

از آن شب تا سحر در اضطرابم
که فیضی آید و بیند به خوابم

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل توحیدی -(هر کسی را به سر هوایی هست) * سید محمد علی ریاضی یزدی

834
2

شعر غزل توحیدی -(هر کسی را به سر هوایی هست) هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست

گاه انسان رسد به بن‌بستی
که نه راهی نه رهنمایی هست

نه غباری ز گَرد قافله‌ای
نه نشانی ز نقش پایی هست

نه ز یاران و رفتگان خبری
نه پیامی ز آشنایی هست

از کران تا کران، افق تاریک
نه بدایت نه انتهایی هست...

جاده پر پیچ و غیر ظلمت هیچ
وه چه وحشت‌فزا فضایی هست

دو دلی، اضطراب، ظلمت شب
گم شدن را عجب بلایی هست

ناگهان مژده آورد هُدهُد
که سلیمانی و سبایی هست...

هاتفی مژده‌ام سرود از غیب
گوش جان باز کن صدایی هست

از گره‌های کار بسته مترس
که به عالم گره‌گشایی هست

وحشتی از خروش موج مکن
که در این بحر، ناخدایی هست

این جهان خود به خود نمی‌گردد
که به

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل توحیدی -(سر نهادیم به سودای کسی کاین سر از اوست) * نشاط اصفهانی

514
1

شعر غزل توحیدی -(سر نهادیم به سودای کسی کاین سر از اوست) سر نهادیم به سودای کسی کاین سر از اوست
نه همین سر که تن و جان و جهان یک‌سر از اوست...

گر به توفان شکند یا که به ساحل فکند
ناخدایی‌ست که هم کشتی و هم صَرصَر از اوست

من به دل دارم و شاهد به رخ و شمع به سر
آن‌چه پروانۀ دل‌سوخته را در پر از اوست

از من ای باد بگو خیل گنه‌کاران را
غم مدارید که گر جرم ز ما آذر از اوست

هوسی خام بُوَد شادی دل جز به غمش
خُنَک آن سوخته کِش سود غمی بر سر از اوست

چه نویسم که سزاوار سپاسش باشد
معنی و لفظ و مداد و قلم و دفتر از اوست...

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه ای در مظلومیت شیعیان نیجریه -(صدها شیعه شده در) * امیر عباسی

313

نوحه ای در مظلومیت شیعیان نیجریه -(صدها شیعه شده در) صدها شیعه شده در/راه سرخ خدایی/به جرم عشق زهرا/در زاریا فدایی
اینها نور دو عینند/محبوب عالمینند/فدایی حسینند
مولا اباعبدالله...

مظلومانه شده اند/به غربتی مبتلا/یمن و نیجریه/گردیده کرببلا
یزید این روزگار/که می باشد استکبار/دلها را کرده خونبار
مولا اباعبدالله...

هر که راه اسلامش/راه خمینی باشد/مکتب او مکتب/سرخ حسینی باشد
جهاد ما عبادت/مسیر ما سعادت/حاجت ما شهادت
مولا اباعبدالله...

ذکر عشاق عالَم/جانانه در قربانگاه/السّلامُ علیکَ سیّدی یا ثارالله
شیب الخضیبی آقا/خدّ التریبی آقا/خیلی غریبی آقا
مولا اباعبدالله...

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دودمه ضدّ آل سعود -(شد شیخ نِمِر از ستم خصم تو اعدام) * امیر عباسی

562

دودمه ضدّ آل سعود -(شد شیخ نِمِر از ستم خصم تو اعدام) شد شیخ نِمِر از ستم خصم تو اعدام
علمدار کجایی
این نفس زکیه شده قربانی اسلام
علمدار کجایی

  • دوشنبه
  • 24
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:10
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

زمزمه مسجدی -(عالَم شده از نور حق روشن مبارک) * امیر عباسی

372

زمزمه مسجدی  -(عالَم شده از نور حق روشن مبارک) عالَم شده از نور حق روشن مبارک

یوم الَّه ِ بیست و دو ِ بهمن مبارک

عیدی خجسته بر عاشقان است

روز شکستِ طاغوتیان است

گبانگ امّت گشته مکرّر،الله و اکبر الله و اکبر

الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر

*تابیده بر عالَم فروغ عزّت ما

بیداریِ اسلامیان از نهضت ما

گردیده بر ما،راهِ سعادت

عشق ولایت،شوق شهادت

شد شاد و مَسْرور،دلها سراسر

الله و اکبر الله و اکبر

الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر الله و اکبر

*باکی نداریم ما ازین تهدید و تحریم

ما عاشق جنگیدنِ با صهیونیستیم

ما با سلاحِ تقوا و ایمان

جنگیم همه با اصحاب شیطان

ترسی نداریم از قومِ کافر

الله و اکبر الله و اکبر

الله و

  • جمعه
  • 28
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • sdcsd
ادامه مطلب
 امیر عباسی

زمزمه کاروانهای راهیان نور -(دیگه نمونده طاقتی تو این دلِ صبور) * امیر عباسی

1785
6

زمزمه کاروانهای راهیان نور -(دیگه نمونده طاقتی تو این دلِ صبور) دیگه نمونده طاقتی تو این دلِ صبور
باید بشیم زمینه ساز عرصه ی ظهور
شدیم ما زائر شلمچه و طلائیه
به عشق کربلا با جمع راهیان نور
یا زهرا یا زهرا...

به یاد کاظمی و باکری و همّتیم
پِیِ رضای حقّ و در رَهِ بصیرتیم
برا شهید کربلا به سینه می زنیم
فداییِ حسین و یاور ولایتیم

ایشالا مادری برای ما دعا کنه
وَ حاجتامون و به اذن حق روا کنه
برا دفاعِ از حریم دین و انقلاب
مارَم زهیر و حرّ دشت کربلا کنه

به مسلمین داره میشه به هر کجا ستم
دعا کنیم برا ظهورِ صاحبِ علم
سرودِ عاشقی و زمزمه کنیم همه
به یاد اون شهیدای مدافع حرم

((هوای این روزای من هوای سنگره
یه حسی روحمو تا زینبیه می بره
تا کی باید بشینم و خدا خدا ک

  • جمعه
  • 28
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:09
  • نوشته شده توسط
  • sdcsd
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شور ولادت سرداران کربلا -(مبارکه به عالمین خنده به لب ِ همه تو ماه ِ شعبان) * امیر عباسی

482

شور ولادت سرداران کربلا -(مبارکه به عالمین خنده به لب ِ همه تو ماه ِ شعبان) مبارکه به عالمین خنده به لب ِ همه تو ماه ِ شعبان

ولادت ِ سه نور ِ سبحانی ولادت ِ سه ناطق قرآن

دلها بی قرار و بی تابه،گرم شور ِ ذکر اربابه

آره آرزومه اهل ولا شم،به زودیا زائر کربلا شم

حبیبی حسین حسین حسین حسین...

همیشه به عنایت زهرا،کار ِ دلامونه با ابالفضل

وقتی گره به کارا می اُفته،چاره َ شه فقط یه یا ابالفضل

عباس ای ترنّم هر دل،مولا سیدی ابوفاضل

باب َ الحوائج ِ همه یا عباس،یار ِ عزیز ِ فاطمه یا عباس

یا عباس مدد مدد مدد مدد...

آبرو دار ِ عالمین هستیم،با ولایت حضرت سجاد

مدینه ای میشیم ایشالا ما،به عنایت حضرت سجاد

هستی نور چشم ثارالله،آقا یا وجیهاً عندالله

بخر آبروم وبه روز محشر،عنا

  • شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

مولودی سرداران کربلا -(شده ذکر همه فرشتگان) * امیر عباسی

651
3

مولودی سرداران کربلا -(شده ذکر همه فرشتگان) شده ذکر همه فرشتگان
سیدی یا حسین یا ثارالله
بر همه عاشقان مبارک است
جشن میلاد اباعبدالله
ذکر همه ی هستی و عالَمین
جانم یا حسین یا حسین یا حسین...

چهارمِ شعبانُ المعظّمْ
شادیِ دلها باشد بی قرین
عید جانباز است و مولودیِ
پسر حیدر و ام ّالبنین
بستیم عهد عاشقی با ابالفضل
جانم یا ابوفاضل یا ابالفضل...

آمده ثمر نخل عصمت
به آل پیغمبر نور دو عین
گویم با خوشحالی فرخنده باد
ولادت علیِ بن الحسین
هستی جلوه ی نور حقّ الیقین
جانم مولانا یا زین العابدین...

  • شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شور ولادت سرداران کربلا -(اومده موسم رحمت،هر دلی پر سُرور و شاد) * امیر عباسی

388

شور ولادت سرداران کربلا -(اومده موسم رحمت،هر دلی پر سُرور و شاد) اومده موسم رحمت،هر دلی پر سُرور و شاد
جشن میلاد ثارُالله،هم ابالفضل و هم سجاد
سر زده نور سه شافع محشر
قُرَّةُ العَینِ حیدر و پیغمبر
از یُمنِ این سه مولود زیبا
صفا گرفته هر باغ و گلشن
بگوییم همصدا با شهدا
یا حضرت زهرا چشمَت روشن
یا حضرت زهرا چشمَت روشن...

ای خدا حقّ این سه گل
راه ما را خدایی کن
عاقبت در مسیر خود
جان ما را فدایی کن
ما سائل نور عین تو هستیم
دلدادگان حسین تو هستیم
به حقّ عباس و حقّ سجاد
کاری کن در راه صبر و تقوی
از نوکری ما راضی باشد
زهرا سلام اللهِ علَیها
یا مولانا یا اباعبدالله...

  • شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

سرود میلاد سرداران کربلا -(اومده معشوق خدا بر علی نور عین) * امیر عباسی

454

سرود میلاد سرداران کربلا -(اومده معشوق خدا بر علی نور عین) اومده معشوق خدا بر علی نور عین
نور نگاه عالمین سبط طاها حسین
ذکر لب پیر و جوان حسین جان
امام عاشوراییان حسین جان
ای جانم حسین جان
جانانم حسین جان
ایمانم حسین جان
قرآنم حسین جان
یا مولا حسین جان....

اومدی و صفا گرفت آسمان و زمین
گل پسر شیر خدا یبن امّ البنین
طعم محبتت چو طعم رطب
حقیقت عشق و وقار و ادب
ای دلدار ابالفضل
ای غمخوار ابالفضل
ای سالار ابالفضل
علمدار ابالفضل
یا مولا ابالفضل...

وَحیْ شده از آسمون سوره ای بی قرین
مبارکه ولادتِ سَیّد السّاجدین
اِبنُ الحسین شافع محشر آمد
برادر علیّ اکبر آمد
بی حدی علی جان
سرمدی علی جان
امجدی علی جان
سیّدی علی جان
یا مولا علی جان...

  • شنبه
  • 29
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه رحلت امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه -(آه و واویلا صد آه و واویلا) * امیر عباسی

563
1

نوحه رحلت امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه -(آه و واویلا صد آه و واویلا) آه و واویلا صد آه و واویلا/شعله زد در دل داغ روحُ ا...

نیمه ی خرداد وقت عزا باشد/دل به درد وغم مبتلا باشد

شد امام ما مهمان اجدادش/زنده بادا تا به ابد یادش

حال یاران از هجرش پریشان شد/عمر او وقف ِ،دین و قرآن شد

بوده خار چشم دشمن خوانخوار/شد ذلیل ِ او ظلم و استکبار

ما که مأنوسیم با عشق ثارا.../راهمان باشد راه روح ا...

پیرو خطّ سرخ ولا هستیم/با امام خود عهد جان بستیم

ما همیشه در راه ولی هستیم/تا به پای جان با علی هستیم

جمله بر بندیم از ناله محملها/کربلا باشد مقصد دلها

ناله ها داریم بر آن تن بی سر/هستی مادر،لاله ی پرپر

آنکه شد تشنه قربانی اسلام/رفته بر نیزه،کربلا تا شام

  • یکشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(ممنونِ لطف بی حَدِ آن حیّ سرمدیم) * امیر عباسی

846
1

شعر توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(ممنونِ لطف بی حَدِ آن حیّ سرمدیم) ممنونِ لطف بی حَدِ آن حیّ سرمدیم
ما عاشقان حضرت سَیّد محمدیم

سَیّد محمد آنکه عزیز دل همه است
سَیّد محمد آنکه گل باغ فاطمه است

سَیّد محمد آنکه بُوَد آفتابِ نَصر
نوری زِ اهل بیت و عموی امام عصر

در صحن او چه شور وِلایی به پا شده
حاجات عالَمی به دعایش روا شده

با پای اشکْ هَمرَهِ سَیّد محمدیم
ما سائلان دَرگهِ سَیّد محمدیم

ای حُسنِ حیدریِ تو در جلوه،ماهِ عشق
هستی علم به دوش امامت به راه ‌عشق

تو با امامْ بودی و نورُ الهُدیٰ شدی
در راهِ حَج،فدایی راه خدا شدی

در ماتم تو ای شرفِ آسمان و خاک
اِبْنُ الاِمامْ زد چو گریبانِ خویش چاک

یاد آمدم ز مرثیه و داغ دلبری
از کربلا و خونجگری،بی برادری

اینجا بر

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر غزل توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(من که ستاره ای به سپهر پیمبرم) * امیر عباسی

361

شعر غزل توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(من که ستاره ای به سپهر پیمبرم) من که ستاره ای به سپهر پیمبرم
دلداده ی امامتم و عبد داورم

سَیّد محمد هستم و نور دلِ علی
از نسل آسمانیِ زهرا و حیدرم

جانم حسن تَرَنّمِ روز و شب من است
باشد گُواهِ این سخنم دیده ی ترم

هر چند ازو بزرگترم از لحاظِ سِن
چشمم بُوَد تُرابِ قدوم برادرم

فرزند کعبه هستم و با شوق بندگی
در راهِ حج بُرون شده جانم ز پیکرم

همچون پدربزرگْ به یادِ مدینه ام
گریانِ داغ محسن و غمهای مادرم

از جدّ خویش راویِ یَبن الشّبیبم و
مرثیه خوانِ کشته ی عطشانِ بی سرم

آه از زمانِ حمله ی دشمن به خیمه ها
آتش گرفته ی غم جانسوز معجرم

آه از دمی که پشت سر نیزه دار ها
بودند شمر و حرمله همراه با حرم

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر حضرت حمزه علیه السلام -(حضرت حمزه یار پیغمبر) * امیر عباسی

355

شعر حضرت حمزه علیه السلام -(حضرت حمزه یار پیغمبر) حضرت حمزه یار پیغمبر
همرکاب ذولفقار و ساقی کوثر
به پای سوگ این آقا چه محشری به پا شده
زِ ماتم و عزای او مدینه کربلا شده
میرِ سپاهِ طاها،بنده ی ربّ یکتا
میرسد از داغ تو،شمیمی از عاشورا
یا سَیّدَ الشّهدا...

شد بر او محزون قلب خاص و عام
نیزه بر جانش نشسته در رَهِ اسلام
پیروِ راه حق شدن دارد مصائبی بزرگ
باید بجنگیم همه با ابلیسِ وحشی تر زِ گرگ
مارا دعا کن آقا،رَویم مسیر تقویٰ
همنفسِ شهدا،با پرچم یا زهرا
یا سَیّدَ الشّهدا...

ذکر تو رفعِ هَمّ و حاجات است
بر لب ما یا حسین و یا لَثارات است
صفیه آمد به برت،با ناله و اشک دو عین
دلها بسوزد زِ غمِ زینب و غربتِ حسین
مرثیه ی عاشورا،اَلعطش بچه ها
جسمِ به خ

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

مصائب شهر کوفه -(از غربت عیان شد در کوفه ای خدا) * امیر عباسی

312

مصائب شهر کوفه -(از غربت عیان شد در کوفه ای خدا) از غربت عیان شد در کوفه ای خدا
سر هلال من بر روی نیزه ها
برادرم
قوتِ بلا خورده،سنگ جفا خورده،از بی حیا خورده
وا غربتا
واویلا واویلا...

ای شهید لاله کفن ای برادر
با دخترت حرفی بزن ای برادر
یابن الزهرا
جان من فدایت،گریم در عزایت،بمیرم برایت
وا غربتا
واویلا واویلا...

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر ولادت اولاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(تو ولادت شما میخونم میخونم میخونم) * امیر عباسی

287
1

شعر ولادت اولاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها -(تو ولادت شما میخونم میخونم میخونم) ای عزیز فاطمه یا مولا یا مولا یا مولا ۳بار
یا مولا یا مولا ای عزیز فاطمه یا مولا ۲بار

تو ولادت شما میخونم میخونم میخونم
خیلی آقایی این و میدونم میدونم میدونم
همیشه در ِ خونت می مونم می مونم می مونم
ای یار ِ بی همتا،ای عزیز فاطمه یا مولا۲بار

ای عزیز فاطمه یا مولا یا مولا یا مولا ۳بار
یا مولا یا مولا ای عزیز فاطمه یا مولا ۲بار

محرم راز دل شیدایی شیدایی شیدایی
روی تو آینه ی زیبایی زیبایی زیبایی
نور چشم علی و زهرایی زهرایی زهرایی
دلربای دلها ای عزیز فاطمه یا مولا ۲بار

ای عزیز فاطمه یا مولا یا مولا یا مولا ۳بار
یا مولا یا مولا ای عزیز فاطمه یا مولا ۲بار

با نگاهت میشه حل مشکلا مشکلا مشکلا
اینه

  • دوشنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 19:03
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

خروج قافله امام حسین(ع) از مدینة النبی -(ز گلهای عصمت معطّر تو) * امیر عباسی

340

خروج قافله امام حسین(ع) از مدینة النبی -(ز گلهای عصمت معطّر تو) ز گلهای عصمت معطّر تو
بهشت دل آرای دلبر تو
مدینه تو ای شهر پیغمبر
سلام و درود خدا بر تو
شکوه از تو منجلی،مزار آلِ علی
فدایِ بقیعِ پر از غصه هایت
چو طور سینا تویی،حریمِ زهرا تویی
دلِ بی قرارم نموده هوایت
السّلام ای شهر نبی مدینه...

تو ای خاک پاکِ رسولُ الله
ببین خوانَمَت با دلی محزون
شدی ای زیارتگهِ دلها
اسیرِ وهابیّتِ ملعون
رِسَد بر ما بوی تو،من و شوقِ کوی تو
شود از وصالت دلِ مضطرم شاد
بُوَد عهدم با حسین،به زودی با یا حسین
کُنیمَت زِ دستان این فِرقه آزاد
السّلام ای شهر نبی مدینه...

تو دیدی شبی را که در غربت
دلِ دلبرم تا خدا رفته
به همراهِ اهل و عیال خود
حسین جانبِ کربلا رفته
به همراهِ خواهرش

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن نوحه امامزاده داوود(ع) -(امامزاده داوود،ای رتبهٔ تو گمنام) * امیر عباسی

1167
2

متن نوحه امامزاده داوود(ع) -(امامزاده داوود،ای رتبهٔ تو گمنام) امامزاده داوود،ای رتبهٔ تو گمنام
ای در صراطِ ایمان،شهید راه اسلام
ای عبدِ حیّ معبود،امامزاده داوود...

امامزاده داوود،تو گوهرِ وفایی
فرزند مصطفیٰ و،از نسلِ مجتبایی
ای عبدِ حیّ معبود،امامزاده داوود...

عبدی خدا نَما از،آلِ پیمبر هستی
یاسی زِ بوستانِ،زهرا و حیدر هستی
ای عبدِ حیّ معبود،امامزاده داوود...

امامزاده داوود،مِهر تو در گِل من
عشقت همیشه بوده،مأنوس با دلِ من
ای عبدِ حیّ معبود،امامزاده داوود...

ای مرقدِ تو در کَن،فردوسِ آرزویم
با افتخار آقا،مدح تو را بگویم
ای عبدِ حیّ معبود،امامزاده داوود...

ای کشتهٔ رَهِ دین،ایمان به تو بِبالد
تنها نه شهر تهران،ایران به تو بِبالد
ای عبدِ حیّ معبود،اما

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد