جرم من را ننویسید که ساغر زده ام
بنویسید که امشب دو برابر زده ام
مست بودم که چنین باده مکرر زده ام
گرچه یک بار فقط میکده را در زده ام
شصت و نه بار ز میخانه جواب آمده است
ذره در چشم کریمان به حساب آمده است
در عریضه ننوشتم که دوا می خواهم
نان من کم شده یا آب و هوا می خواهم
ننوشتم صله ی شعر عبا می خواهم
شصت و نه بار نوشتم که تو را می خواهم
شصت و نه قطره اشکم که چکیدم امشب
شصت و نه مرتبه باید بنویسم زینب
آن خدایی که ازل پایه پیوند گذاشت
گریه را مرحله آخر لبخند گذاشت
نام میلاد تو را گریه یک بند گذاشت
به خدا اسم تو را نیز خداوند گذاشت
خواست جام اسدالله لبالب باشد
امر فرمود که او صاحب زینب باشد
زینت
- شنبه
- 7
- بهمن
- 1396
- ساعت
- 17:41
- نوشته شده توسط
- ایدافیض