وفات شهادت گونه حضرت رسول الله

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

پیامبر اعظم(ص)شهادت -( بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن ) * حسن لطفی

1507

پیامبر اعظم(ص)شهادت  -( بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن  ) بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن

ای چند شب بیدار مانده آب رفتی
ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن

بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن

رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن

باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن

باید بگویم روضه های بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن

ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن

ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن

در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن

در کوچه

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 15:52
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید پوریا هاشمی

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت ) * سید پوریا هاشمی

1656

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت ) اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت

ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت

پر از دردم ولی درد من اصلا جسم خاکی نیست

بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت

فقط یا رحمه للعالمین یک گوشه چشمی کن

کویرم خاک بی خیرم منو امید بارانت

مرا همسفره ی یک وعده نان خشک خود گردان

که طعنه میزند بر هر ضیافت تکه ی نانت

برای تا خدا رفتن بدستان تو محتاجم

بکش دستی سرم شاید شدم یکروز سلمانت

گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد

به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و احسانت

من اعجاز تو را دیدم میان لحظه هایی که

عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت

چه انسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید

میان عرش غوغا کرده آوای حسن

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( عالم هنوز تشنه ي درک حضور توست ) * یوسف رحیمی

1708
2

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( عالم هنوز تشنه ي درک حضور توست ) عالم هنوز تشنه ي درک حضور توست

أرض و سماست در طلبت أيها الرّسول

روشن شده است تا به ابد عالم وجود

از سجده ي نماز شبت أيها الرّسول

تو مي روي و در دل هر کوچه جاري اَست

عطر متانت و ادبت أيها الرّسول

آماده ي سفر شدي و با وصيتت

جانها اسير تاب و تبت أيها الرّسول

گفتي رضاي فاطمه شرط رضاي توست

خشم خداست در غضبت أيها الرّسول

اما تو چشم بستي و يک شهر درد و داغ

شد سهم ياسِ جان به لبت أيها الرّسول

اجر رسالت تو ادا شد ولي چه زود

بي تو نصيب فاطمه شد چهره اي کبود

شاعر : یوسف رحیمی

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( از سراپای مدینه گِل غم میریزد ) *

2075
2

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( از سراپای مدینه گِل غم میریزد ) از سراپای مدینه گِل غم میریزد

اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد

از نگاه نگران، برق الم میریزد

خوب پیداست که باران ستم میریزد

آه آرامش زهراست به هم میریزد

سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود

یا قرار است که پیغمبر اکرم برود ؟

نور از خنده لب های ترش می بارید

از گرفتاری امت به جزا میترسید

دربه در، در پی ارشاد بشر میگردید

مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید

در دلم شور عجیبی ست نمیدانم چیست

در گلو بغض عجیبی ست نمیدانم چیست

دخترت زار به سر میزند ای وای دلم

در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم

پدرم حرف سپر میزند ای وای دلم

حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم

یک نفر آمده در میزند ای وای دلم

دل برید

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

شهادت پیامبراکرم(ص) -( چو همطراز تو درعرصه ی وجود نبود ) * مجتبی خرسندی

1377
1

شهادت پیامبراکرم(ص) -( چو همطراز تو درعرصه ی وجود نبود ) چو همطراز تو درعرصه ی وجود نبود
جواب مسئله ی ما بجز(( نبود))، نبود

به احترام تو بت ها به سجده افتادند
وگرنه هیچ دلیلی بر این سجود نبود

حرا گواهی این که کسی به خلوت تو
به جز خدا و علی لایق ورود نبود

کنار تو پر جبریل سوخت ، ثابت شد
که شان و منزلت او در این حدود نبود

لب ملایکه را ذکر نیست جز صلوات
چرا که بهتر از این در جهان سرود نبود

وزید عطر نفس های تو ، دگر جایی
برای عنبر و مشک و گلاب و عود نبود

دلیل ((رحمة للعالمین)) شدن این است :
کسی شبیه تو مشتاق لطف و جود نبود

نمی نشست مصیبت به جان آل الله
اگر که دور و بر تو پر از حسود نبود

عجب نبود که محشر به پانمی شد اگر
که صورت گل یاست چنین کبود

  • شنبه
  • 6
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت محسن بن علی(ع)شهادت -( ای محسن شش ماهه ی دیده نگشوده ) * ناصر شهریاری

1469

حضرت محسن بن علی(ع)شهادت -( ای محسن شش ماهه ی دیده نگشوده ) ای محسن شش ماهه ی دیده نگشوده
رفتی و نهان ماند غمت تا به قیامت

ای قبله ی حاجات ، دو دنیاست دخیلت
ای سر نهان گشته ، عیان است مقامت

مدح تو همین بس که تویی زاده ی زهرا
مدح تو همین بس که تویی نور امامت

ای نور دل فاطمه گر جلوه نکردی ....
... نادیده هویداست علی بین جمالت

ای غنچه ی نشکفته ی گلزار پیمبر
بی شک نبوی گونه بُوَد جمع خصالت

شش ماه شدی فاطمه را مونس و همدم
شش ماه ربودی ز دل فاطمه طاقت

در خاطر زهرا و علی بود همیشه
تا این که بیایی و شوی خوش قد و قامت

ای روضه ی سربسته اولاد پیمبر
ای روضه ی ناگفتنی آل ولایت

آقا چه بگویم که تو را بغض علی کشت
آقا چه بگویم من از آن شرح جسارت

تو بودی و زهرا

  • شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

اشعار رحلت پیامبر اعظم(ص) -( هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم ) * سید پوریا هاشمی

1782
4

اشعار رحلت پیامبر اعظم(ص) -( هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم ) هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم
ما چه رحمت هایی از آقای رحمت دیده ایم

بیشتر نام تو روی بچه های ماست چون
بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده ایم

چشم تو اسلام شد ما نیز تسلیمش شدیم
در نگاه تو کرامت بی نهایت دیده ایم

از یهودی ها عیادت کردی ازماهم بکن
با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیده ایم

تو امینی پس دل ماهم امانت پیش تو
سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده ایم

سیرمان کن باهمان یک تکه نان سفره ات
از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیده ایم

سیزده خورشید دیگر جلوه خورشید توست
مصطفی را ماهمه در چند نوبت دیده ایم

اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی یاعلی
از شما جز گفتن از حیدر به ندرت دیده ایم

دختر مظلومه ات ا

  • شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1395
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س) -( خدا اگر به علی همچنان جوان می داد» ) *

902
1

اشعار وفات حضرت ام کلثوم(س)  -( خدا اگر به علی همچنان جوان می داد» ) صدای گریه ی او شهر را تکان می داد
و پای روضه ی او هر که بود جان می داد

میان قوم عرب یک نسب شناس کجاست
که لحن خطبه علی را فقط نشان می داد

نگاه کرد به تسبیح خواهرش زینب
که این حماسه به او قدرت بیان می داد

کلام دختر نهج البلاغه نافذ بود
و درس مردی و غیرت به کوفیان می داد

خطاب کرد: «شما تا ابد دو رو بودید
اگر خدا به شما عمر جاودان می داد

به پاس این همه مدت که دم تکان دادید
خلیفه کاش همان قدر استخوان می داد

در این معامله کوفه سفیه بود سفیه
که دین خویش نفهمیده رایگان می داد

نشسته اید سر سفره ی حرام آن قدر
که نامه های شما نیز بوی نان می داد

و رود های روان را بر آن کسی بستید
که اذن ریزش باران

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

تشنه بودی شبیه ثارالله ای علی اکبر رضای رئوف * نعیمه امامی

1095
1

تشنه بودی شبیه ثارالله ای علی اکبر رضای رئوف یا جوادالائمه ادرکنی

ای فروغ دیده ی خورشید یا جوادالائمه ادرکنی

نهمین آفتاب عشق و امید یا جوادالائمه ادرکنی

ای کریم رئوف زاده جواد هر گدایی که برده نامت را

نشد از آستان تو نومید یا جوادالائمه ادرکنی

زخم بر سینه و جگر می سوخت، ناله می زد امام مردم شهر

پشت در ام فضل می خندید یا جوادالائمه ادرکنی

باز هم بغض و کینه از مولا باز دست ستمگری ملعون

گلی از بوستان زهرا چید یا جوادالائمه ادرکنی

در هیاهوی دف زدن ها... آه... پشت در ناله می زدی آقا

و صدایت به هیچ جا نرسید یا جوادالائمه ادرکنی

پیکرت روی بام افتاده خوب شد که کار این قامت

به لب مقتل البلا نکشید یا جوادالائمه ادرکنی

بال در بال سایه

  • پنج شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 19:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

-( هرچه غیر از عشق بوده پشت سر انداختیم ) * مرتضی محمودپور

852
1

 -( هرچه غیر از عشق بوده پشت سر انداختیم ) هرچه غیر از عشق بوده پشت سر انداختیم
همچو مرغی ناله سر دادیم و پر انداختیم

سر سپرده بوده‌ایم و دل سپرده خواستی
ما از اول پیش چشمانت سپر انداختیم

سجده بر محراب چشمت، چشمهایم را گرفت
بسکه بر قد رسایت چشم تر انداختیم

شور شیرین نگاهت دین و دل از من ربود
زین جهت هر دو جهان را از نظر انداختیم

بر قد و بالای تو سیر دو عالم کرده ایم
بعد از آن باغ جنان را در گذر انداختیم

تا که قاف و شین و عین از مکتبت آموختیم
عین و شین و قاف را زیر و زبر انداختیم

زندگیِ ما خلاصه میشود در کربلا
نای نی از نینوا در نیشکر انداختیم

عاشقانه بسته‌ایم احرام در گرد حرم
در منای کوی تو جان را به سر انداختیم

شاعر : مرتضی مح

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:28
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

لحظه آخر -( لحظه‌ های آخر پیغمبر است ) * اسماعیل تقوایی

1685
3

لحظه آخر -( لحظه‌ های آخر پیغمبر است  ) لحظه های آخر پیغمبر است
بی رمق افتاده بین بستر است

فاطمه دارد به بابایش نگاه
اشک می ریزد غمین ومضطر است

سخت نالان است وبیتابی کند
گرم دلداری زهرا حیدر است

جان پیغمبر بود مولا علی
مونسش در لحظه های آخراست

بر علی گوید وصیتهای خویش
بی علی راه نبوت ابتر است

ای علی،جان تو جان فاطمه
این امانت دست تو چون گوهر است

مطلبی دارم علی جان گوش کن
مطلبی که بهر تو دردآور است

فاش می بینم که بعد من علی
غاصب حق تو اینجا رهبراست

همسرت زهرا شود حامی تو
خطبه خوانان زمان را سرور است

هرچه زهرا می زند فریاد لیک
قلبها سنگ است وهر گوشی کر است

آید آنروزی که زهرا را زنند
صورتش همچون گل نیلوفر است

آید آنروزی که د

  • دوشنبه
  • 22
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 جواد کلهر

داغ زهرا (س) -( پیکر پاک نبی بر خاک است ) * جواد کلهر

1223

داغ زهرا (س) -( پیکر پاک نبی بر خاک است ) پیکر پاک نبی بر خاک است
قلب زهرا و علی صد چاک است
در سقیفه همه یک دست شدند
بزدلانی همگی پست شدند
آنچه در صحبت آنها گم بود
عترت و عهد غدیر خم بود
عوض آنکه تسلی گویند
راه کج را همگی می پویند
این چه معیار مسلمانی بود
راه دیگر هدف ثانی بود
صحبت از غصب خلافت کردند
حمله بر بیت ولایت کردند
نه بر آن گشته که رخصت گیرند
هیزم آورده که بیعت گیرند
هرم شعله به در خانه رسید
بهر یاری علی یار دوید
یاعلی جان به ره فرمانت
فاطمه هست بلا گردانت
داغداری که پس از هجر پدر
پشت در آمد و گردید سپر
تا که ثانی نفسش را بشنید
زود بر آرزوی خویش رسید
با لگد زد به در بیت خدا
تا که از پای بیفتد زهرا
میخ در سرخ شد آن گونه که او

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:42
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

فاطمه و پدر -( فراق تو کشدم ای حبیب ربانی ) * اسماعیل تقوایی

1140
1

فاطمه و پدر  -( فراق تو کشدم ای حبیب ربانی ) فاطمه وپدر
فراق تو کشدم ای حبیب ربانی
تو جان فاطمه هستی ونیک می دانی

زبعد رفتن مادر تو هستی ام بودی
مرو مرو نشود قسمتم پریشانی

بروی سینه ی خود بین حسین وهم حسنم
بگو به خاطر آنها پدر تو میمانی

پدر اگر تو روی بی پناه می گردم
نمک خوران شکنند بعد تو نمکدانی

علی کنار تو ودیگران سقیفه ای یند
به مکرشان شود عهد غدیر قربانی

پدر زبعد تو حیدر غریب می ماند
همو که یافت ازاو رونق این مسلمانی

ز بهر مردن من بعد خود دعا فرما
دلم زبعد توخون است ودیده بارانی

تو باغبانی وما هم گلان باغ توایم
وبی تو باغ نبیند دگر بهارانی

بگفت حضرت طاها بیا تو فاطمه جان
بیا بگویمت آنچه کنون نمیدانی

تو اولین نفرهستی که پیش

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

مثنوي حضرت رسول اكرم صلوات الله عليه و آله -( وقت عروج روح رسول خدا رسيد ) * مجتبی صمدی شهاب

1088
1

مثنوي حضرت رسول اكرم صلوات الله عليه و آله -( وقت عروج روح رسول خدا رسيد ) وقت عروج روح رسول خدا رسيد
از مأذنه صداي اذان عزا رسيد
سهم وجود آل عبا رنج و غم شده
از پنج تن ستاره اي از نور كم شده
چشم يتيم مكه زماني كه بسته شد
شهر مدينه از نفس افتاد خسته شد
دلشوره هاي فاطمه شد اشك و زمزمه
اشكي به رنگ خون چكد از چشم فاطمه
داغ نبي زفاطمه اش صبر برده است
مانند مادري است كه فرزند مرده است
برگونه هاي فاطمه لطمه نشسته است
از اين فراق غمزده چهره شكسته است

رنگ افق ز داغ پيمبر كبود شد
شبنم زديده هاي علي سيل و رود شد
دو شاهزاده روي تن حضرت رسول
افتاده اند ناله زنان همره بتول
آه حسن صداي غريبانه ساز شد
كام حسن به نوحه و مرثيه باز شد
حال حسين حال يتيمي بهانه جوست
گويي دوباره تشنه لب

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:38
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

پیامبر اکرم(ص) -( قد رعنای رسول الله آخر سر شکست ) * محمد جواد شیرازی

1521
3

پیامبر اکرم(ص) -( قد رعنای رسول الله آخر سر شکست ) قد رعنای رسول الله آخر سر شکست
پایه های عرش از این داغِ درد آور شکست

رحمةٌ للعالمین بود و مصیبت ها چشید
صبر کرد و حرمتش در بین هر معبر شکست

جز علی و چند تن دور و برش یاری نبود
در اُحد تنها شد و دندان او آخر شکست

فتنه ی آن دو یهودی عاقبت کاری شد و...
... زهر آتش زد به جان او، دل دختر شکست

گوشه ای از شهر غوغای سقیفه شد بلند
جسم او جان داشت اما حرمت منبر شکست

خواست پیغمبر بگوید باز هم حق با علی است
مردکی پرخاش کرد و قلب پیغمبر شکست

بال خود را بست و سوی عرش اعلی پر کشید
سخت تنها شد امیرالمؤمنین، حیدر شکست

بعد پیغمبر شرر بر خانه ی عصمت زدند
در میان غربت این شهر نیلوفر شکست

در میان دود و آتش

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

مدح حضرت رسول اکرم(ص) -( خدای آینه از جنس دلبری بودی ) * مجید قاسمی

1085
2

مدح حضرت رسول اکرم(ص)  -( خدای آینه از جنس دلبری بودی  ) خدای آینه از جنس دلبری بودی

صفای عطر بهشتِ معطری بودی

توپیش ازآن که خدا فکر خلقتی باشد

در آسمانِ وجود اهل سروری بودی

نه بعد اینکه هزاران هزار پیغمبر

” تو قبل اینکه بیایی پیمبری بودی”

برای فاطمه هم در سنین کودکی اش

تو مهربان تر از الطاف مادری بودی

نوید آمدنت هم پیام وحدت بود

همیشه در پی فکر برادری بودی

هنوز واله ام از وصف این دو نور جلی

علی شبیه تو یا نه تویی شبیه علی؟

تویی که سفره ی اکرام بی حدی داری

هنوز شهره و حُسنِ زبان زدی داری

تویی پیمبر خضرا ، تویی رسول امین

نشان سیدی ات را به گنبدی داری

چه شوکت و جبروتی دراین جهان بهتر

که در حریم خدا رفت و آمدی داری

توچشمه ی برکاتی و ن

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 21:11
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( زرأفت باگدایانش چنان گرم است رفتارش ) * محمد علی کردی

1607
3

شهادت پیامبر اکرم(ص) -( زرأفت باگدایانش چنان گرم است رفتارش  ) زرأفت باگدایانش چنان گرم است رفتارش

که فرق شاه ومسکین رانمی یابی به دربارش

به لطف بودنش باما حسابی ازازل دارد

که تامحشرهمه هستیم هستی را بدهکارش

هم اونوح است وابراهیم وهم موسی وهم عیسی

عجب کاین چارتن رانیست یارایی تکرارش

شکسته نفسی اش ازلفظ(انّی مثلُکُم)یعنی

بخوانش عبد واز معبودهم کمتر مپندارش

مگو معراج فیض مختص اوشد که ازرویی

خدادر عرش نائل آمده برفیض دیدارش

به تشریف جنابش عرشیان گم کرده دست وپا

که چون مجلس بیارایند تاباشد سزاوارش

چنان آیینه ساز آیینه اش را داده صیقل که

دم روح القدس ترسم شود اسباب زنگارش

به کعبه برنمی تابد بتی دیگربه غیرازخود

بت رعناسرشتی که مسلمانند کفارش

شکو

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 21:26
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

حضرت خاتم ٱلنبیین(ص) -( قران به خاطر آورد آیاتِ رحمتت را ) * مرضیه عاطفی

1024

حضرت خاتم ٱلنبیین(ص) -( قران به خاطر آورد آیاتِ رحمتت را ) قران به خاطر آورد آیاتِ رحمتت را
نادیده می گرفتند وقتی محبتت را

تا ریشه کن شود جهل؛ خوردی چه خون دل ها
اما زیاد کردند با فتنه زحمتت را

بودی امینِ حق و محضِ کتابتِ وحی
دستِ علی(ع) سپردی بارِ امانتت را

زخم زبان شنیدی گفتی: «علی(ع) معَ ٱلحق»
زخم زبان شنیدیم! دریاب امتت را

پایِ وصیت تو با جان و دل نشستیم
از هم جدا نکردیم قران و عترتت را

در اولین دقایق شورا گرفته بودند
زهرا(س) چه گریه میکرد متنِ وصیتت را

دین بی تو منحرف شد! با آن همه سفارش
منکر شدند وقتی حتی شهادتت را

روز دوشنبه بود و یک کوچه غرقِ فریاد
کردند استجابت اینگونه دعوتت را

با پشته های هیزم٬ پشتِ درِ ولایت
اهل مدینه دادند مزد رسال

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:51
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 آرش براری

رسول الله (ص) -( کل عوالم تحت فرمان محمد ) * آرش براری

1305
1

رسول الله (ص) -( کل عوالم تحت فرمان محمد ) کل عوالم تحت فرمان محمد
رزق دو عالم بر سر خوان محمد

اعجاز های انبیأ یک سمت باشد
یک سمت هم اعجاز قرآن محمد

صدها خلیل الله خدمتکار احمد
صدها ذبیح‌الله قربان محمد

دینی بجز اسلام مقبول خدا نیست
شکر خدا هستم مسلمان محمد

بهر شفاعت هست در روز قیامت
دست پیمبرها به دامان محمد

جان پیمبر بسته بر جان علی و ...
...جان علی هم بسته بر جان محمد

بعد از غدیر خم فقط چندین مسلمان...
...ماندند پای عهد و پیمان محمد

مرثیه خوانی پیمبر کار ما نیست
زهراست اول‌مرثیه‌خوان محمد

ریحانه باغ نبی را چید گلچین
افتاد آتش بر گلستان محمد

زینب گریبان چاک زد در شام و کوفه
از غصه پاره شد گریبان محمد

اهل قرن در شام و کوفه ک

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت محمد(ص) -( از آسمونا عزا می باره ) * محسن طالبی پور

1084

دانلود متن و سبک نوحه شهادت حضرت محمد(ص) -( از آسمونا عزا می باره ) از آسمونا عزا می باره
غم دلم رو فلک نداره
حالا که داری می ری نذار بمونم اینجا
منم ببر بابا از این دنیا
برای من زندونه مدینه بی تو بابا
قامت کمون می شم من ناتوون می شم
ای وای قسم می دم بابا
منو نذار تنها
بابا بمون کنارم

نرو که زهرا می افته از پا
نرو که حیدر می مونه تنها
اگه بری بعد تو مدینه غوغا می شه
چشای من هر شب دریا می شه
اگه بری بعد تو سقیفه بر پا می شه
دست نگارم و دارو ندارم
ای وای می بنده این غربت
می شکنه این حرمت
بابا بمون کنارم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:35
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر شهادت حضرت محمد(ص) -( این شرحِ ماجرا غوغا کند سرم ) * هستی محرابی

898

متن شعر شهادت حضرت محمد(ص)   -( این شرحِ ماجرا غوغا کند سرم ) این شرحِ ماجرا غوغا کند سرم
شاهِ مدینه وُ بی گنبد و حرم ؟

تصویرِ قبرِ تو فریادِ غربت است
صبری به ما بده، ای صاحبِ کرم

شاعر : هستی محرابی

  • پنج شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:51
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(به رسم فرقه ی عشاق ساده باید مُرد ) * محمد جواد شیرازی

1082
1

شعر شهادت حضرت زهرا(س) -(به رسم فرقه ی عشاق ساده باید مُرد ) به رسم فرقه ی عشاق ساده باید مُرد

به احترام علی ایستاده باید مُرد

چه بی اراده و چه با اراده باید مُرد

برای غربت این خانواده باید مُرد

چه خوب حق رسول خدا ادا کردند

کنار درب حرم کوه هیزم آوردند

میان مسلک کفار این عمل بد بود

هنوز فاطمه مشغول داغ احمد بود

اگرچه بعد نبی غصه هاش بی حد بود

ولی به حرمت حفظ علی مُقید بود

به داد و نعره علی را حرامیان خواندند

درِ حریم نبی را به شعله سوزاندند

رسید این طرف در زبانه ی آتش

و بود فاطمه شانه به شانه ی آتش

امان ز حوریه و تازیانه ی آتش

نشست بر سر و رویش نشانه ی آتش

کسی که بر همه ی خلق نان عطا می کرد

به پای حیدر کرار جان فدا می کرد

لگد زدند، در

  • جمعه
  • 13
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 14:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

ایام فاطمیه، شکوه های جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها از دست غاصبان -(ای خدا من از مدینه می روم) * هستی محرابی

508
1

ایام فاطمیه، شکوه های جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها از دست غاصبان  -(ای خدا من از مدینه می روم)
ای خدا من از مدینه می روم
من ز دردِ میخِ سینه می روم
می روم تا شِکوه بر بابا کنم
سوی ماهِ بی قرینه می روم

شِکوه دارم از جفای روزگار
دل چو کوهِ آتشینه می روم
بس که دلتنگم ز هجرانِ پدر
قصه هایم دل غمینه می روم

زخمِ بازو زخمِ پهلو زخمِ رو
چون که سیرم از مدینه می روم
سوخت از دستِ عدو کاشانه ام
همسرم غربت نشینه می روم

گر چه دردم بر همه نا آشناست
مصلحت گویا در اینه می روم
ای مدینه ای گواهِ دردِ من
حال و روزم اینچنینه می روم

هر کجا باشم به دنبالم چنان
تیغِ دشمن در کمینه می روم
پشتِ در ماندم به جرمِ یا علی
قامتم نقشِ زمینه می روم

می روم تا از علی پنهان کنم
زخمِ پهلویم نبینه می روم
الوداع ای کوچ

  • یکشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شورشهادت حضرت زهرا -(شهیده ی مرتضی فاطمه فاطمه) * میثم مومنی نژاد

1122
2

شورشهادت حضرت زهرا  -(شهیده ی مرتضی فاطمه فاطمه) شهیده ی مرتضی فاطمه فاطمه
ریحانه ی المصطفی فاطمه فاطمه

بانوی روز جزا
حجت بر اولیا
دختر خیرالبشر
حضرت خیرالنسا

اجر پیمبر چه بود
که خانه شد غرق دود
یاس بهشتی چرا
گشته ز سیلی کبود

عرش معلا شکست
شاخه ی طوبی شکست
دست علی بسته بود
حرمت زهرا شکست

پشت و پناه علی
یارو سپاه علی
از چه تو را میزدند
پیش نگاه علی

  • پنج شنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا س -(افتاده آتش بر جان کوثر) * هستی محرابی

618

شهادت حضرت زهرا س -(افتاده آتش بر جان کوثر) السّلامُ عَليْكِ أَيتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمغْصُوبَةُ

افتاده آتش بر جانِ کوثر
گلبرگِ قرآن گردیده پرپر

سوزد گلِ من در آتشِ در
کاری نیامد از دستِ من بر!

مظلومه همسر، مظلومه همسر

#هستی_محرابی

  • دوشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 01:45
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

رحلت حضرت رسول اکرم -( تو مظهر حی مبینی) * رضا یعقوبیان

52

رحلت حضرت رسول اکرم -( تو مظهر حی مبینی) رحلت حضرت رسول اکرم
تو مظهر حی مبینی
تو رحمه اللعالمینی
تو اصل تقوا اصل دینی
سیدنا مولا محمد (3)
********
پیغمبر دین خدایی
تفسیر نو رهل اتایی
اسطوره صبر و رضایی
سیدنا مولا محمد (3)
********
منشا رحمت یا محمد
مظهر وحدت یا محمد
نور محبت یا محمد
سیدنا مولا محمد (3)
********
آخر پیام آور رحمت
محور خاندان عصمت
تو داده ای به شیعه عزت
سیدنا مولا محمد (3)
********
جود و سخاوت بنده تو
لطف و کرم شرمنده تو
دین خدا پاینده تو
سیدنا مولا محمد (3)
********
اهل سقیفه بد و پستند
قلب ترا هر لحظه خستند
دندان تو از کین شکستند
سیدنا مولا محمد (3)
********
کردی وصیت ها به امت
بین شما باشد اخوت
پیروی از قرآن و عترت

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:49
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

حضرت رسول اکرم (ص) -(مظهر نور خدا ای بشر را رهنما) * رضا یعقوبیان

129

حضرت رسول اکرم (ص)  -(مظهر نور خدا   ای بشر را رهنما) حضرت رسول اکرم (ص)
مظهر نور خدا ای بشر را رهنما
خاتم پیغمبران یا نبی المصطفی
اولین نور آخرین پیغمبری
بر همه عالم محمد رهبری
یا ابالزهرا مدد (4)
********
تو حبیب داوری بر همه پیغمبری
اوستاد حیدر و همنشین کوثری
نور بخش کل هستی مصطفی
مظهر یکتا پرستی مصطفی
یا ابالزهرا مدد (4)
********
ای امید عالمین شیعه را نور دو عین
محور عترت تویی جد مظلوم حسین
آخرین منجی حی سرمدی
تو اباالقاسم محمد احمدی
یا ابالزهرا مدد (4)
********
ای رئوف و مهربان بر همه آرام جان
جان زهرا دختر از درت ما را مران
ای که هستی در جهان نور مبین
کن نظر یا رحمه اللعالمین
یا ابالزهرا مدد (4)
********
با دعایت تا به حشر شامل ما رحمتت
رن

  • دوشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شب غم -(شب انا الیه راجعون است) * رضا یعقوبیان

73

شب غم -(شب انا الیه راجعون است) شب انّا الیه راجعون است
قلوب شیعیان از غصه خون است
**
جهان از این مصیبت شام تار است
پیمبر سوی جنت رهسپار است
**
قلوب مسلیمن را غم گرفته
مدینه از غمش ماتم گرفته
**
مدینه شهر غم ماتمسرا شد
علی و فاطمه صاحب عزا شد
**
برفته از جهان شخص پیمبر
بسوزد حیدر و زهرای اطهر
**
ز داغش در جهان محشر بپا شد
نوای اهل دل واویلتا شد
**
امید عالمین گر دیده خاموش
شده عالم ز داغ او سیه پوش
**
زند از داغ او زهرا به سینه
علی غربت نشین شد در مدینه
**
صدای ختم مرسل گشته خاموش
سفارش های او گشته فراموش
**
سقیفه مسلکان با هم نشستند
زختم الانبیا بیعت شکستند
**
ز قران پردۀ حرمت دریدند
جهنم را به جان خود خریدند
**
به جای تسلی

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نور رب العالمین -(تونور رب العالمینی) * رضا یعقوبیان

22

نور رب العالمین  -(تونور رب العالمینی) تونور رب العالمینی
تو رحمة اللعالمینی
ای مظهر خلّاق داور
بر عالم هستی پیمبر
شفیع امّت روز محشر
یابن الحسن اجرک الله(۳)
****
هستی رسول مهربانی
برشیعیان آرام جانی
نور دل اهل ولایی
تو رهبری تو مقتدایی
تو منجی و تو رهنمایی
یابن الحسن آجرک الله(۳)
****
ای رهبر والای امّت
لطفت در عالم بی نهایت
مدینه ات باغ بهشتم
مهرو ولایت در سرشتم
عجین شده با سرنوشتم
یابن الحسن آجرک الله(۳)
****
عالم سراسر شور و غوغاست
هرجا به پا ماتم عظماست
از داغتان ماتم به پا شد
مدینه از غم کربلا شد
ذکر همه واویلتا شد
یابن الحسن اجرک الله(۳)
****
عالم ز غم ماتمسرا شد
مدینه امشب در عزا شد
غمش به سینه ها نهان است
فاطمه دراه وفغان

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

غم جانسوز -(مدینه در عزا شد) * رضا یعقوبیان

37

غم جانسوز -(مدینه در عزا شد) مدینه در عزا شد
شور غوغا به پا شد
بسوی خلدو جنّت
رهسپر مصطفی شد
رفته از دنیا رسول الله
علی مولا آجرک الله
****
یار و غمخوار امّت
نبی گردیده خاموش
از غم داغ بابا
فاطمه شد سیه پوش
رفته از دنیا رسول الله
علی مولا آجرک الله
****
داغ ختم رسولان
خون دل مردو زن کرد
پیکر پاک او را
علی غسل و کفن کرد
رفته از دنیا رسول الله
علی مولا اجرک الله
****
مدینه در عزایش
شده چون روز محشر
زین مصیبت شکسته
قلب زهرا و حیدر
رفته از دنیا رسول الله
علی مولا اجرک الله
****
گل عالم محمّد
ازجهان دیده بسته
شیعه با اشک و ناله
در عزایش نشسته
رفته از دنیا رسول الله
علی مولا اجرک الله
****
زین جهان رفته احمد
همه هستی حیدر
سوزد

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد