وفات شهادت گونه حضرت رسول الله

مرتب سازی براساس
 حسن ثابت جو

سبک 3 ـ ذکر / شور واحد ـ بابا -(چشمان زهرا اشکِ خون ببارد) * حسن ثابت جو

764

سبک 3 ـ ذکر / شور واحد ـ بابا -(چشمان زهرا اشکِ خون ببارد) سبک ۳ ـ ذکر / شور واحد ـ بابا
یا ختم المرسلین ـ یا رسول الله(۴)
***
چشمان زهرا اشکِ خون ببارد
بنت النبی دگر بابا ندارد
بهر تسلای دلِ غمینش
روي قبرِ پدر سر مي‌گذارد
شد ذکر دخترش ـ آه و واویلا
یا ختم المرسلین ـ یا رسول الله
***
گفته بابا به او آرام جانم
نور چشم پدر، روح و ریحانم
بعدِ من اوليّن شهيده هستي
مي‌رسي در برم ای مهربانم
گوید زهرای او ـ با آهِ جانکاه
یا ابالفاطمه ـ یا نبی الله
***
گفته نبی فداي رنگ و بويت
قبرِ من محرمِ هر گفتگويت
دل خسته مي‌شوي از اين زمانه
دشمن سيلي زند بابا به رويت
زهراي مضطرش ـ غمگين و خسته
پاي مزار او ـ قدّش شکسته

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

سبک 4 ـ ذکر / شور ـ داغ -(آه و واویلا از دل زهرا) * حسن ثابت جو

1361

سبک 4 ـ ذکر / شور ـ داغ -(آه و واویلا از دل زهرا) سبک ۴ ـ ذکر / شور ـ داغ
آه و واویلا ـ از دل زهرا(۲)
داغِ بابا شد ـ قاتلِ زهرا(۲)
***
خدا به اشك زهرا
کسی غريب نباشه
نگيره دردي رو که
براش طبيب نباشه
آخه غمِ غريبي
دل‌ها رو مي‌سوزونه
هر كي خودش غريبه
اين غصه رو مي‌دونه
***
زهرا ديگه غريب شد
آرامشي نداره
كنارِ جسمِ بابا
بارون اشك مي‌باره
می گفت ببوسم ای گل
چشماي بسته‌ات رو
تو غصه جا گذاشتی
زهراي خسته‌ات رو
***
حرفای آخر تو
به یاد من می مونه
به گوش من که خوندی
یه حرف عاشقونه
گفتی که این جدایی
خیلی دوام نداره
زودی می آی کنارم
می بینمت دوباره

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:06
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزلی ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص) -(ای مدینه به برت قبرِ پيمبر داري) * حسن ثابت جو

833

غزلی ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص) -(ای مدینه به برت قبرِ پيمبر داري) غزلی ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص)
ای مدینه به برت قبرِ پيمبر داري
خاطرات غم و افسردنِ کوثر داری
این سؤالی ست که هر شیعه ز تو می پرسد
خبر از قبر نهان گشته ی مادر داري؟
يك طرف بارگه سبزِ پر از جاه و جلال
يك طرف خاك بقيع است كه در بر داري
گاه زوّار تو در مسجد و گاهي به بقيع
شرحِ بين الحرمين است كه در سر داري
بوی یاس است نسیمی که ز مادر مانده
اين چنين است كه تو خاكِ معطّر داري
داني از بهرِ چه اين گونه منوّر گشتي
چونكه در دامن خود اين همه زيور داري
ساكن هر شبِ بين الحرمينت مهدي‌ست
وارثِ و منتقمی زاده ی حیدر داري

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 00:15
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزلی ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص) -(از پيش زهرايت مرو،‌ زهرا پريشان مي‌شود) * حسن ثابت جو

963

غزلی ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص) -(از پيش زهرايت مرو،‌ زهرا پريشان مي‌شود) غزلی ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص)
از پيش زهرايت مرو،‌ زهرا پريشان مي‌شود
از هجر تو اي مهربان، پيوسته گريان مي‌شود
گويد كه اي باباي من، من را به همراهت ببر
روح تو در جسم من و بي تو چه بي‌جان مي‌شود
دانم كه بعد تو پدر، بي حرمتي گردد فزون
اين دخترِ غم پرورت، در كوچه حيران مي‌شود
بابا قسم دادم تو را بر اشكِ چشم خسته ام
بي من مرو، بي تو دلم، شامِ غريبان مي‌شود
بعد تو من پژمرده و گردد علي خانه نشين
بي تو به دست دشمنان، بر نيزه قرآن مي‌شود
بعد تو فرزندم حسن، غربت نشينِ‌غم شود
با کینه های قاتلش، مسمومِ دوران مي‌شود
بعد تو مي‌دانم حسين، بر خاك داغِ كربلا
در شطِ خونِ حنجرش، لب تشنه غلطان مي‌شود

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 00:16
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

شعر ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص) -(گريه كن اي ديده روزِ ماتم است) * حسن ثابت جو

1277

شعر ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص) -(گريه كن اي ديده روزِ ماتم است) شعر ویژه رحلت حضرت پیامبر اکرم(ص)
گريه كن اي ديده روزِ ماتم است
آخرِ عمرِ رسولِ خاتم است
ناله خيزد از دلِ ارض و سما
دل غمين گشته تمام ماسوا
از مدينه مي‌رسد آه و فغان
راويِ قرآن رود از اين جهان
خاتم پيغمبران در بستر است
بهر او خونين دو چشمِ حيدر است
در كنارِ بستر آن مقتدا
ناله خيزد از دلِ خير النسا
گه به هوش است و رود گاهي ز هوش
شمع هستي مي‌شود ديگر خموش
در وداعِ‌ آخرينِ خود رسول
سر برآرد ناله‌ از جانِ بتول
گفت اي زهراي من روح و روان
گريه كمتر كن تو اي آرامِ جان
گريه‌ات برجانم آذر مي‌زند
از فراقت مرغ دل پَر مي‌زند
بعد من دشمن بیاید سوی تو
بی حیا سیلی زند بر روي تو
كُشته گردد محسنِ نيكوي تو
تخته

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 00:17
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

هجران پیغمبر (ص)_دختر کنار بستر بابا در احتضار است * اسماعیل تقوایی

1050
0

هجران پیغمبر (ص)_دختر کنار بستر بابا در احتضار است هجران پیغمبر(ص)

دختر کناربستر، بابا در احتضار است
بابا به فکر دختر، او زار وبیقرار است

بابا زبعد مادر،بوده امید زهرا(س)
حالا رود زدستش،این جور روزگار است

مولا علی(ع) که بوده،بر مصطفی(ص) برادر
با دیده های گریان،گوشش به حرف یار است

در گوش او بگوید ، ناگفته ها پیمبر
از بعض این سخنها،حیدر چه دل فکار است

حیدر زبعد طاها، بر تو جفا نمایند
دستان تو ببندند، افتاده ذوالفقار است

زهرا که بوده جان وهستی من،زبعدم
جان برلبش بیاید،بر رنج وغم دچاراست

در پیش چشم طفلش، سیلی زنند برویش
دستش حسن(ع) بگیرد، با چشم اشکبار است

پشت در سرایت، آتش به پا نمایند
زهرا به پشت آن در،افتاده در فشار است

حیدر امانت من،ز

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

متن شعر و سبک (حضرت رسول اکرم ص) -(شهر پیمبر،را غم گرفته) * رضا یعقوبیان

680

متن شعر و سبک (حضرت رسول اکرم ص) -(شهر پیمبر،را غم گرفته) شهر پیمبر،را غم گرفته
زهرای اطهر،ماتم گرفته
رفت از دنیا پیمبر
ماتم گرفته حیدر
یا زهرا یا زهرا
تسلیت بر تو زهرا۳

شهر نبی شد،پر شور و غوغا
می زند بر سر،غمدیده زهرا
رحمت بر عالمین است
از چه نقش زمین است
یا زهرا یا زهرا
تسلیت بر تو زهرا۳

بیست و سه سال او،زحمت کشیده
جز رنج و کین از،امت ندیده
او را از کینه خستند
دندانش را شکستند
یا زهرا یا زهرا
تسلیت بر تو زهرا۳

دشمن قرآن،روی جهالت
بعد از نبی داد،مزد رسالت
گل از شاخه جدا شد
محسن زهرا فدا شد
یا زهرا یا زهرا
تسلیت بر تو زهرا۳

  • چهارشنبه
  • 1
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دودمه های حضرت محمد(ص) -(مدینه گشته خاموش ) * رضا یعقوبیان

2235
2

دودمه های حضرت محمد(ص) -(مدینه گشته خاموش ) مدینه گشته خاموش
زهرا شده سیه پوش

دلها گرفته از غم
شد وقت آه و ماتم

مدینه شهر پیغمبر غریب است
پیمبر رفته و حیدر غریب است

مدینه سید بطحا کجا رفت
رسول الله بی زهرا کجا رفت

محمد رفت و امت بی قرارند
به جای دسته گل هیزم بیارند

علی پیراهن ماتم به تن کرد
به دست خود پیمبر را کفن کرد

صبح روز محشر است
ماتم پیغمبر است

محشر کبرا شده
بی‌پدر زهرا شده

خون به دل حیدر است
رحلت پیغمبر است

عزای پیغمبر مختار شد
حضرت صدیقه عزادارشد

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک زمینه رحلت جانگداز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم -(ایام رحلته ختمی مرتبته ای دل ای دل ای دل) * امیرحسین سلطانی

709

سبک زمینه رحلت جانگداز پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم -(ایام رحلته  ختمی مرتبته ای دل ای دل ای دل) بند اول

ایام رحلته
ختمی مرتبته ای دل ای دل ای دل
کعبه سیه پوشه
نبیه رحمته ای دل ای دل ای دل

یه نیمه نگاش به فاطمه اس
یه نیمه نگاهش به حسن
انگاری دلش تو کوچه هاس
به زیر لبش میگه نزن

غم تو چشاش لونه کرده
تمومه غصه اش یه درده
درده چهل تا نامرده

میبینه دستی که بسته اس
و پهلویی که شکسته اس
دخترشو زار و خسته اس

《ای وای امون از مدینه》

بند دوم

بسته بار سفر
میره با چشم تر ای دل ای دل ای دل
تا ترک خونه کرد
زهرا شد نوحه گر ای دل ای دل ای دل

دل بی بی لرزید وقتی که
دیدش اجل اومد پشت در
دل بابا لرزید وقتی که
دخترشو میزد پشت در

اونا که خیر از تو دیدن
به خونه لشکر کشیدن
یاس تو یک دفعه چیدن

رو صورتش

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)کنار بسترت نشسته فاطمه * محمود اسدی

602

(زمزمه)کنار بسترت نشسته فاطمه زبانحال حضرت زهرا سلام الله با پدر

کنار بسترت نشسته فاطمه
از پا نشستی و هستم به زمزمه
رفتن تو برای زهرا سخت است
دیدن تنهایی مولا سخت است

زبانحال پیغمبر اکرم با دختر

گریه مکن به من کنار بسترم
دگر نشد ز کین بریده حنجرم
هستی اگر چه از فراقم محزون
ولی ندیدی صورتم را پر خون

ایندم آخری هستم به شور و شین
گریه کنم برای غصه ی حسین
دختر سه ساله اش می افتد از پا
بیند سر بریده ی بابا را
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 00:26
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر نوحه رسول الله صلى الله عليه -(خدا حافظ اى پدر جان _ شده زهرا ديده گريان ) * قاسم نعمتی

653

متن شعر نوحه رسول الله صلى الله عليه  -(خدا حافظ اى پدر جان _ شده زهرا ديده گريان ) خدا حافظ اى پدر جان _ شده زهرا ديده گريان
به اين چشم نيمه بازت_ دل دختر را مسوزان
پدر جان _ مرو اى مهربانم
دعا کن _ دگر زنده نمانم
نگاهت _ زده اتش به جانم
مدينه بى تو غمخانه ماست
على بعد از تو تنهاى تنهاست
پس از تو اهسته رو به پايان - عمر زهراست
پدر جان خدا حافظ پدر
بدون تو تکيه گاهم _ همين عمر کم نخواهم
از ان ترسم خانه من _ شود روزى قتلگاهم
پدر جان _ برو داغم نبينى
دمى که _ به اه اتشينى
بگويم _ بيا فضه خذينى
شود راه چشمم تيره و تار
زند بوسه بر اين سينه مسمار
زنم تکيه با پهلوى زخمى_ کنج ديوار
پدر جان خدا حافظ پدر
چگونه با گريه هايم _کفن اماده نمايم
از امشب فکر حسين _ به فکر کرببلايم
پدر جان _

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر حضرت رسول(ص) -(پلک هاى کبود خود وا کرد ) * قاسم نعمتی

760

متن شعر حضرت رسول(ص) -(پلک هاى کبود خود وا کرد ) پلک هاى کبود خود وا کرد
دور تا دور خود تماشا کرد
اشک از گوشه دو چشمش ريخت
گريه بر گريه زهرا کرد
زير لب يادى از خديجه نمود
صحبت از ان انيس غمها بود
پير مرد عصا به دست حجاز
بر دعا دست خويش بالا کرد
ثقلين اين دو پايه دين را
در نظام وجود ابقا کرد
نور او در زمان جهل و کفر
چهره اين زمانه زيبا کرد
حرمت دختران زنده به گور
خون دل خورد تا که احيا کرد
تا بگويد على امام شماست
فکر يک دست خط و امضا کرد
يک نفر گفت ((الرجل يهجر))
اتش فتنه را مهيا کرد
لحظه اخر اين رسول غريب
محشرى را ز گريه بر پا کرد
نگران غرور زهرا بود
نظرى بر على تنها کرد
دست و بازوى فاطمه بوسيد
بعد هم توصيه به مولا کرد
گفت زهرا امانت است على

  • پنج شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شهادت پیامبر اعظم -(یاعلی بنشین کنارم، یاریِ آلام کن) * محمود ژولیده

654

شهادت پیامبر اعظم  -(یاعلی بنشین کنارم، یاریِ آلام کن) یاعلی بنشین کنارم، یاریِ آلام کن
سینۀ سنگین من را با حسین آرام کن

غصه ها دارم به سینه، دردها دارم به دل
با حسن تسکین دلم را زین همه آلام کن

دخترم را بعدِ من داغِ فراوان میرسد
یاریِ تنها طرفدارت در این ایام کن

محسنت را می‌کشند و همسرت را می‌زنند
صبر کن، با تیغِ صبرت نصرتِ اسلام کن

ریسمان بستند بر دستت اگر نامردمان
خویش را با غربت و مظلومیت همگام کن

چونکه دیدی، دشمنان صحبت ز بیعت میکنند
با قیامِ فاطمه اسلام را اکرام کن

چون که دیدی، فاطمه صحبت ز نفرین میکند
قلب او را با فَرازی از اَذان آرام کن

چونکه دیدی، دینِ حق باقی بماند با سکوت
زود بر خانه نشینیِ خودت اقدام کن

آری از روز غدیر این نقشه ها مشهود بود
لیک با تدبیر، اهل فتنه را ناکام کن

غیرِ زهرا و یتیمانم نداری هیچ یار
بعد از این، پرهیز حتی از همه اَقوام کن

برخی از اصحاب، بر من تهمتِ هذیان زنند
بعدها با خطبه اَت، تبیینِ این اِبهام کن

ناریان را از کنار بسترِ من دور ساز
نوریان را همنشینِ من در این فرجام کن

روح و ریحان مرا بنشان کنارم یاعلی
با شمیمِ او مرا سوی جنان اعزام كن

عَن قَریب اهل نفاق، آتش به بیتت میکِشند
لاجرَم یاسِ کبودت را برون از دام کن

میرود این شعله ها تا خیمه های کربلا
گریه از حالا برای غارتِ ایتام کن

میزند بر نیزه ها، رأس حسینم را سنان
تا ابد لعنت بر آن جلادِ خون آشام کن

عصمتم را معجر از سر می‌برد کوفیِ پَست
اشکِ خون بر زینبم جاری ز داغِ شام کن

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رحلت پیامبر اکرم و گریز روضه‌ی حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

688

رحلت پیامبر اکرم و گریز روضه‌ی حضرت زهرا(س) ◾یک منبر روضه
◾رحلت جانگداز
◾پیغمبر اکرم(ص)

میان شهر مدینه خبر چه سنگین است
وداع فاطمه با خاتم النبین است

خبر رسید که پیغمبر از نفس افتاد
بخون‌نشسته‌شفق تارکش‌چه‌رنگین‌است

کنار پیکر بی‌جان مصطفی زهرا
نشسته از غم و اندوه وغصه غمگین است

تمام توطئه‌ها از سقیفه برپاشد
که‌ظلم‌وجور وجفا زین‌ستم به‌یاسین است

میان گریه تبسم نموده‌ای زهرا....
مگرکه‌عمر شریفت‌ به‌دست‌گلچین‌است

تو یاس بودی و پرپر شدی به پای علی
فدای راه علی گشتن اصل آئین است

میان حجره زمین‌ مانده پیکر احمد
که‌کشته فاطمه بهر ولایت از کین است

صدای فاطمه پیچیده بین آتش و دود
و گفت فضه بیا مزد باب من این است

همیشه مُهر ولای ترا به سینه زدم
محبت تو به قرآن تمامی دین است

ز درد سینه و پهلو ز آتش و مسمار
برای حفظ علی برگه‌ات چه زرین است

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 22:47
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهادت پیغمبر اکرم -(دنیا شده بر مؤمنان ماتمسرا امشب) * حسنعلی بالایی

558
1

شهادت پیغمبر اکرم  -(دنیا  شده بر مؤمنان ماتمسرا  امشب) دنیا شده بر مؤمنان ماتمسرا امشب
در سوگ پیغمبر نشسته ماسوا امشب

بیت نبوت در دل شب گشته مشکین پوش
دلها گرفته از غم خیرالورا امشب

قلب مریدان شریعت را به درد آورد
آه وفغان حضرت خیرالنسا امشب

زهرا ز داغ این مصیبت دلپریشان است
با او امیرالمؤمنین هم همنوا امشب

دیگر مناجات کسا را بی عبا خوانید
بزم کسا شد خالی از صاحب عبا امشب

آید به گوش از خانه ی طاها فغان و آه
آه از فغان و ناله ی اهل کسا امشب

چشمان آل مصطفی چون ابر بارانیست
هان ای فلک خون گریه کن در این عزا امشب

آئینه دار آسمان چشم از جهان بسته
دیگر ندارد آسمان بدرالدجا امشب

بال سفر از این جهان بگشوده تا معراج
شاید شده مهمان عرش کبریا امشب

کروبیان را این عزا با غم عجین کرده
صاحب عزا بر ختم مرسل شد خدا امشب

دیشب تماشای گل رویش عبادت بود
خاک مزارش دیده گان را طو طیا امشب

گر قادر منان خریدار عبادتهاست
ندبه شود در ماتم او پُر بها امشب

گر نظم عالم پاشد از هم جای شکی نیست
با گریه بر او میشود رفع بلا امشب

بر کاسه ی چشمان ما ساقی از این ماتم
اشکی روان بخشید و شد صاحب عطا امشب

درماتم ختم رسُل صاحب لوای حشر
شیعه سیه پوشد به تن تحت لوا امشب

ایرانیان را مقتدا شد حضرت سلمان
سلمان عزا بگرفته بر میر هدی امشب

پیغمبری که عترتش را پاره تن میخواند
از اهل بیت اطهرش گشته جدا امشب

بر امتش قرآن وعترت را سفارش کرد
شاید شده دل ناگران از اقربا امشب

با خون دل تبلیغ قرآن مبین کرده
راحت شده از محنت دار فنا امشب

عمری ز جور جاهلان جانش به درد أمد
دیگر شد از آزار ارزلها رها امشب

دینی که با رنج و عذاب او به دست آمد
بر فتنه جمعی دغل شد مبتلا امشب

دنیا پرستان دور هم جمعند و میریزند
طرح ستم بر دودمان مصطفا امشب

ای آنکه خود را یارِ غار مصطفا خواندی
یارت ز دنیا رفته رفتی توِ کجا امشب

حالا که جسم اطهر طاها زمین مانده
شورا برای مسند او شد روا امشب

بر مسند احمد نشستن قصد هر شخصیست
دارد عداوت با علیِ مرتضی امشب

با آلِ احمد دشمنی در خویِ حیوان نیست
اما امان از دستِ انسانِ دو پا امشب

با حیدر آ نکه داده روزی دست بیعت ماند
چشم انتظارِ بیعتِ شاهِ ولا امشب

او که به ظاهر غصه ی دینِ مبین میخورد
شد با ستم بر شاهِ دین مستِ هوا امشب

دین خدا ابزار دست کینه توزان شد
شیطان مگر شد بر زمین فرمانروا امشب

شاه ولایت همنشین پینه دوزان شد
امر خلافت واگذارش بر گدا امشب

بعد از نبی با تیغِ نیرنگِ سقیفه شد
راسِ دیانت از تنِ انسان جدا امشب

شور سقیفه بر حسین و عترتِ او شد
بنیان ظلمِ اشقیا در کربلا امشب

  • یکشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهادت پیامبر -(توخواجه ی لولاکی.آبی زلالی پاکی) * جعفر خدری

591

شهادت پیامبر  -(توخواجه ی لولاکی.آبی زلالی پاکی) توخواجه ی لولاکی.آبی زلالی پاکی
عقل منودرک تو.بالاتراز ادراکی
برحق تویی آگاه.مولارسول ا...
عشق خداورحمةللعالمین هستی
صلی علیک یا.مولا أبا الزهرا
پیغمبر خاتم و خیرالمرسلین هستی
دل میبرد از عالمین آن گنبد سبزت
گویدعلی و یاعلی امواج هر نبضت
فرمانده ی افلاکی و فرمانده ی هستی
کل زمین و آسمان پیچیده درقبضت
لبیک یاأحمد

اسم توخیرالاسماء.نطق تو وحی و یوحی
خلق تو رحمانی و.خلقت ندارد همتا
توشاه والایی.ازبس دلارایی
طعنه زند زیبایی رخسارتو برماه
والشمس و والتینی.طاهاویاسینی
مدح توبنهفته در آیات کلام ا...
ای آنکه گشته حیدرعبدی ازعبیدانت
شیرخداحمزه شهیدی ازشهیدانت
صدهاسلیمان مستمند جودواحسانت
صدیوسف مصری غلامی از غلامانت

اجرتوباشدتنها.حب علی و زهرا
الحمدلله هستم.من از محبان آقا
مخمورمو مستم.پیمانه بسکستم
زیباترین آوای من آوای محمد
اهل قرن هستم.دورازوطن هستم
مجنونمو آواره ی صحرای محمد
فرموده حسین از منومن ازحسین هستم
من ازمحبان محبان حسین هستم
محشرکه همه درپی یک یارو شفیع اند
من خودشفیع گریه کنان حسین هستم

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:24
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

زمینه اهل بیت حضرت محمد(ص) -(سیدی ماکو مثلک غریب) *کربلایی جواد محمدی

534

زمینه اهل بیت حضرت محمد(ص) -(سیدی ماکو مثلک غریب) امام حسین(ع)
سیدی ماکو مثلک غریب

غریب گیر آوردنت ، به خاک و خون کشوندنت
جلو چشای مادرت ، تشنه سر بریدنت

غریب گیر آوردنت، جلو چشای دخترت
یه بی حیا اومد جلو، با نیزه زد تو دهنت

حضرت زینب(س)
یا زینب ماکو مثلک اسیر

خواهرتو آزردنو ، با تازیانه بردنو
یه عده بی حیای پست ، بزم شراب آوردنو

حضرت رقیه(س)
رقیه ماکو مثلک یتیم

بابا بیا منو زدن ، تو کوچه ها منو زدن
تو مجلس حرامیا ، سیلی بی هوا زدن

حضرت عباس(ع)
یا عباس ماکو مثلک رشید

آب به خیمه نرسید ، عمو فدای سرت
اصغر تشنه شد شهید ، عمو فدای سرت

حضرت قاسم(ع)
یا قاسم ماکو مثلک عریس(داماد)

نقل عروسیه تو شد ، سنگ جفای دشمنا
تنت به زیر مرکبو ، سرت به روی نیزه ها

حضرت علی اکبر(ع)
علی اکبر ماکو مثلک شهید

اذان بگو ای پسرم ، نور دو دیده ی ترم
یکم جلوم راه برو ، که چین خورده کمرم

حضرت رباب(س)
ربابه ماکو مثلک عروس
ریابه ماکو مثلک حزین

عروس مادرم رباب ، گریه نکن چشم پر آب
برنمیگرده اصغرت ، دل رقیه شد کباب

بخاطر دل رباب ، موج مزن آب فرات
اصغرمن تشنه لب است ، موج مزن آب فرات

  • چهارشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

رحلت پیامبر اکرم(ص) وشهادت امام حسن مجتبی(ع) -(ای حبیب هر دو عالم ای امین ای بی مثل) * حسن بنایی آرباطان

640

رحلت پیامبر اکرم(ص) وشهادت امام حسن مجتبی(ع) -(ای حبیب هر دو عالم ای امین ای بی مثل) ای حبیب هر دو عالم ای امین ای بی مثل
نام زیبایت جلا بخش کلام وهر غزل

ای محمد ای صفا بخش دو عالم ای طبیب
رحلت جانسوز تو آغاز هر شعری غریب

کوچ عظمای تو وسوز جگرهای حسن
غربت وتنهایی وذکر سحرهای حسن

با تمام معرفت مردی غریب خانه بود
در میان آشنایان خودش بیگانه بود

آسمان مبهوت آن ایثارمظلومانه اش
جان به قربان نیایش های معصومانه اش

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت رسول اکرم(ص) -(پای بابا را بغل کردی رها کن دخترم) * محسن راحت حق

1204

مرثیه حضرت رسول اکرم(ص) -(پای بابا را بغل کردی رها کن دخترم) پای بابا را بغل کردی رها کن دخترم
سعی کن از کودکت رفعِ بلا کن دخترم

نبضِ قلبش می زند..این ماههای آخری
محسنت را گاهگاهی هم صدا کن دخترم

بارِ شیشه داری و غصّه برایت خوب نیست
جای اندوه و بُکا..بهرم دعا کن دخترم

می روم از پیش تان،دلواپسِ این خانه ام
خواهشاً یاریِ جانِ مقتدا کن دخترم

بی‌کس و تنها شود حیدر پس از پروازِ من
پس حمایت از یدِ شیر خدا کن دخترم

دیدی آتش می رود بالا ز دربِ خانه ات
با شجاعت خویش را مستِ ولا کن دخترم

سعی کن مسمار نَنشیند به روی سینه ات
دائماً در زیرِ لب ذکرِ خدا کن دخترم

  • یکشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1400
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(بازماه رحمت عام الهی دیده شـد) *استاد سید هاشم وفایی

576

-(بازماه رحمت  عام الهی دیده شـد) بازماه رحمت عام الهی دیده شـد
بازهم خوان بزرگ میهمانی چیده شد

ای دل درد آشنا تا کی به خواب غفلتی
چشم واکن ماه قدر وماه رحمت دیده شد

رو به محراب دعا آرید ای اهل دعا
کزفلک برخاکیان عطردعا پاشیده شد

ازشکوه بارش الطاف ستارالعیوب
نامه ی خلق گنه کار ازنظر پوشیده شد

تشنگان مغفرت برکف سبو بگرفته اند
چشمه ی دریایی عفو و کرم جوشیده شد

عرشیان باشوق می گویند از عرش برین
آفرین بر هرکه در ماه خدا بخشیده شد

باز هم از کاتبان عرش در کانون عشق
از فروغ گوهرمهرعلی پرسیده شد

محرمان عشق گفتند ای مریدان علی
نامه ی اعمالتان با مهر او پیچیده شـد

ای«وفایی»گوهراشک محبّان الرضا
باتولای علی و فاطمه سنجیده شد

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

رحلت پیامبر ص * رضا توحیدی

342

رحلت پیامبر ص خون می چکد از فراز گردون
بر ساغر عاشقان مجنون
شد عرش خدا چو فرش محبوب
در غم بنشست جهان مغبون
شاهی که به قاب قوس می‌رفت
امشب قدمی نموده افزون
بین خاک سیه به فرق هستی ست
از فرقت روی مهر گردون
گردیده (ضیاء) ملک امکان
در ظلمت شب ز یک شبیخون
چون فاطمه شد جدا ز دلدار
صد ناله بزد ز قلب محزون

  • دوشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • رضا توحیدی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح پیامبر اکرم (ص) -(رخصتی صادر شده تا مدحِ تو آقا کنم) * محسن راحت حق

658

مدح پیامبر اکرم (ص) -(رخصتی صادر شده تا مدحِ تو آقا کنم) رخصتی صادر شده تا مدحِ تو آقا کنم
جلوه های حیِّ مطلق در شما پیدا کنم

ای رسول الله اعظم..خاتمِ پیغمبران
من کی ام در وصف تان تا که قلم شیوا کنم

یاری از روح القدس باید بگویم شمّه ای
باید امدادی رسد تا که زبان گویا کنم

گر نبودی عالمی اصلاً نمی آمد وجود
این حدیثِ قدسی ست سرّ درون افشا کنم

با نوای... یا محمّد یا محمّد آمدم..
تا تمامِ خلق را با این نوا شیدا کنم

مهربانی می چکد از نامِ زیبای شما
من بنامِ نامی ات این قلب را احیا کنم

بوسه ها باید گرفت از خاکِ پایت یا رسول
این چنین عشقِ خودم را در برت معنا کنم

دینِ خود را عرضه کن بار دگر بر این گدا
تا خودن تسلیم بر این علّم الاسما کنم

در کلامت زندگی جاری ست،احیا می کنی؟
با سخن های تو آقا کار صد عیسا کنم

لحظه ای بیرون نخواهم شد ز خطّ مستقیم
بعدِ تو من اقتدا بر حضرت مولا کنم

گفته ای حیدر فقط باشد امیرالمؤمنین
تکیه بر شاه نجف تا آخرِ دنیا کنم

مادرِ امتّ شده دختِ گرامیِ شما..
لحظه ها را نذرِ این انسیه الحورا کنم

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

از مردم جاهل چه بلایا که ندیدم * مرضیه عاطفی

453

از مردم جاهل چه بلایا که ندیدم از مردم جاهل چه بلایا که ندیدم
خواندند مرا أمّي و دشنام شنیدم

حیران شدم از فتنهٔ یک عده منافق
در خون دل خویش همه عمر تپیدم

شد فاطمه(س) دلواپس من بعدِ خدیجه(س)
می دید غریبانه فقط آه کشیدم

زهرا(س) همهٔ دلخوشی ام بود و پر از بغض
میزد همه شب بوسه بر این موی سفیدم

با درد عجین گشتم و عمرم به سر آمد
دل از همهٔ خلق به یکباره بریدم

در بسترِ غم خواستم ابزارِ نوشتن
تا ثبت کنم اینکه علی(ع) هست مریدم

مکتوب کنم غیر علی(ع) نیست خليفه
در وادیِ معراج علی(ع) بود امیدم

گفتند پریشانی و داری تبِ هذیان
در باطنشان آتش ِ بی واهمه دیدم

از کینهٔ پی در پیِ آن چند صحابه
جان دادم و آخر به خداوند رسیدم

رفتم ولی ای وای که میزد به کبودی
هر قسمتی از نیمرخِ یاس سپیدم

شد بسته دو دستِ فلق و سورهٔ انسان
توهین شده در کوچه به قرانِ مجیدم!

  • یکشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 00:57
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

پابه پای حضرتِ زهرا(س) و حیدر در بقیع * مرضیه عاطفی

484

پابه پای حضرتِ زهرا(س) و حیدر در بقیع پابه پای حضرتِ زهرا(س) و حیدر در بقیع
زائرانه میرود امشب پیمبر(ص) در بقیع

می نشیند روی خاک و میکشد از سینه آه
ای زمین داری امانت چند گوهر در بقیع

آسمان با شال مشکی بر مزار افتاده است
میشود با اشکِ اهلِ عرش؛ محشر در بقیع

یادِ تابوتی که شد دریایی از بارانِ تیر
خواهرش را میکُشد گریان و مضطر در بقیع

کربلا جای خودش! عمریست از داغ حسن(ع)
مادر سادات دارد حالِ دیگر در بقیع

زیر لب میگوید این را...داشتی مثل حسین(ع)
کاش یک صحن و سرا با سنگ مرمر در بقیع

میشود آباد حتی بهتر از آنچه که بود
بیشتر از پیش می آید کبوتر در بقیع

محض سائل پروری؛ نذر امام ِ مجتبی(ع)
سفره اش را پهن خواهد کرد مادر در بقیع

اشک میریزیم در باب الحسن(ع) یادِ حسین(ع)
نیمهٔ شب روضه میخوانیم آخر در بقیع!

  • یکشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 01:01
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

نوحه زنجیر زنی پیغمبر مکرم اسلام و امام حسن مجتبی(ع) -(گریونه امشب تا سحر زهرای اطهر ) * رضا نصابی

183

نوحه زنجیر زنی پیغمبر مکرم اسلام و امام حسن مجتبی(ع) -(گریونه امشب تا سحر زهرای اطهر ) گریونه امشب تا سحر
زهرای اطهر
می ریزه خاک غم به سر.
زهرای اطهر
دیگر ندارد یاورو. پشت.
و پناهی
گشته عزادار پدر.
زهرای اطهر

از پیشه زهرایت کجا.
پرمی زنی تو
حرف از وصیت های.
اخر می زنی تو
این لحظه های اخری
با چشم گریون
حرف از غریبی های
حیدر می زنی تو

بند امام حسن مجتبی

شکر خدا از نوکرای.
مجتبایم
من خاکه پای بچه های
مجتبایم
بعد از دوماه ذکر حسین
گفتن ها امشب
سینه زنه بزم عزای
مجتبایم

معنای جودو بخشش و
لطف عطایی
اصلن حسن تصویر پاکی
و سخایی
داری حسن تو قلب هر شیعه
حرم تو
والله قبر خاکیت
عرش خدایی

جانم حسن جانم حسن جانم حسن جان

مظلومیه تو اقا ارثی
از پدر شد
گریان دوچشمانت همه شب
تا سحر شد
ماه حسین ابن علی
ماه محرم
ماه غم تو یا حسن ماه
صفر شد

جانم حسن جانم حسن. جانم حسن جان

زینب کفن پوش کن تنه
سبز حسن را
زینب بیاور تو برای
من کفن را
زینب بگو عباس من تا
که در ارد
تیرهایی که دوخته به تابوت
و به تن را

جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شعر زمینه شهادت رسول الله (ص) -(دفعه ی آخره که) *

67

شعر زمینه شهادت رسول الله (ص) -(دفعه ی آخره که) زمینه شهادت رسول الله صل الله علیه و آله وسلم
شعر: حسین بیدگلی

دفعه ی آخره که
می‌بینی مرتضی رو
حرفایی می‌زنی که
می‌سوزونه دلارو

حرف سر حرمت زهراته
این غم و غصه‌ها همراته
میگی حیدر ‌می دونم سخته
می‌زنن اونیکه دنیاته

تیره می کنن همه دنیاتو
علی صبر کن ۳
می شکنن حرمت زهراتو
علی صبر کن ۳

ای امان از غریبی ای وای

=====

زهرا با چشم گریون
می‌بینه داری میری
دخترت رو با گریه
توی آغوش می‌گیری

غُصه‌ ی دخترت سنگینه
مزد و اجر رسالت اینه
حیدرو می‌برن توو کوچه
می‌شکنه استخون سینه

یا علی میشه قلبت مضطر
علی صبر کن ۳
جون میده فاطمه پشت در
علی صبر کن ۳

ای امان از غریبی ای وای

=====

بعد تو چشم دنیا
چه روزایی می‌بینه
خوبه نیستی ببینی
مولا خونه نشینه

بعد مولا امان از دنیا
بچه‌هامون می‌مونن تنها
یک طرف غُصه ی این عالم
وای من از غم کربلا

وای حسینم میره توو گودال
ندارم صبر ۳
جسم خونیش که میشه پامال
ندارم صبر ۳

ای امان از غریبی ای وای

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نوحه شهادت پیامبر اکرم (ص) -(موسم غم شد / آه و واویلا) * مهدی ستارزاده

80

نوحه شهادت پیامبر اکرم (ص) -(موسم غم شد / آه و واویلا) موسم غم شد / آه و واویلا
ذکر عالم شد / یا رسول الله
داغ هجران با دل ما همنشین است
چون عزای رحمة للعالمین است ٢
آه و واویلا ۴

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

بعد پیغمبر / چیره شد ظلمت
سر برون آورد / کینه‌ی امت
خونجگر از فتنه، ختم المرسلین شد
جانشینش سالها خانه نشین شد ٢
آه و واویلا ۴

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

آتش خانه / غربت مولاست
اجر پیغمبر / سیلی زهراست
در دل شب تا که دید آن حال مضطر
یاس پرپر را گرفت از دست حیدر ٢
آه و واویلا ۴

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت محمد مصطفی (ص) (چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است) *

6846
4

شعر شهادت حضرت محمد مصطفی (ص) (چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است) چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است

یا که گیتی را فنا گردیده وقت محشر است

بر چه می ریزد سرشک تلخ از مژگان فلک

عالمی را رخت ماتم نوحه گر بر پیکر است

ارض هستی یکسره گردیده بی صبر و سکون

خون چکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است

فاطمه دخت نبی می سوزد از هجر پدر

خلقت هستی پریشان از نوای کوثر است

یک طرف نالان حسن سویی حسین و زینبین

سوی دیگر دل غمین بهر برادر حیدر است

ناگهان آمد سروشی غم مخور زهرای من

نگذرد چندی پدر واصل به وصل دختر است

مهر تابان هدایت گشته خاموش عاقبت

مرتضی دیگر غریب و بی کس و بی یاور است

آب غسل تو نخشکیده هنوز ای نور حق

دخترت پهلو شکسته بین دیوار و در است

بعد تو از

  • جمعه
  • 23
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه زمینه شهادت پیامبر (ص) ( چرا ديگه چشمات نداره عمق محبت بابا) *

2107

نوحه زمینه شهادت پیامبر (ص) ( چرا ديگه چشمات نداره عمق محبت   بابا) چرا ديگه چشمات نداره عمق محبت بابا
پيچيده تو خونه دوباره باز بوي غربت بابا
مدينه مي مونه بي تو در غصه و حسرت بابا
آخه باباجون يه روز خوش نديدي

برات بميرم چقد بلا كشيدي
چقدر تو طعنه از دشنما شنيدي
واي؛ باباي دلخونم واي؛ بي سر و سامونم
واي؛ از غمت محزونم
نگاهي كن از عرش اومده روح الامين باز بابا
ميكنه ببين بهر من همدرديش و ابراز بابا
آره گمونم ديگه شده لحظه ي پرواز بابا
بدون مادر آرزوهام تو بودي
به جون زهرا خاطره هام تو بودي
بابا پناهِ همه غمام تو بودي
واي؛ نرو اي دلدارم واي، بي كس و بي يارم
واي؛ از غمت مي‌بارم
فاطمه ي من غصه نخور، غمزده بابا! زهرا!
كه ديگه ميشم راحت از اين غصه ي دنيا زهرا!
تمو

  • پنج شنبه
  • 21
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه مناجات با حضرت زهرا(س) -( اشکامون نم نمه ، دل ما پر غمه ) * امیر عباسی

2735
2

دانلود سبک زمینه مناجات با حضرت زهرا(س) -( اشکامون نم نمه ، دل ما پر غمه ) زمینه
اشکامون نم نمه ، دل ما پر غمه
بیت الاحزان تو ، تموم ِ عالمه
گل یاس علی ، ای نور ازلی
آیینه بر رُخ ِ ، حیّ لم یزلی
ای جان مصطفی ، جانان مرتضی
مادر ِ حضرت سلطان ِ کربلا
چشمه ی برکات ، جون ما به فدات
خوبه که مارو دعا کنی ، برا نوکری سوا کنی
روزی ِ ما با اذن خدا ، مدینه و کربلا کنی
یا فاطمه یا فاطمه
******
به فدای تو و ، غصه های دلِت
ایشالا تا ابد ، بمونم سائلت
بانوی شهیده ، مثل تو کی دیده
میخوندی نافله ، با قدّ خمیده
واویلا کوه غم ، واویلا قدّ خم
واویلا دشمن و ظلم و جور و ستم
غربته تو نگات ، جون ما به فدات
برای دفاع،از رهبرت ، نگرونی و بی تاب میشی
شبیه ِ یه شمعی بی صدا ، می سوزی و آروم آب م

  • یکشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1392
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد