شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع) -( به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را ) * محمد جواد شیرازی

1071
1

اشعار شهادت امیرالمومنین(ع)  -( به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را ) چه درهم کرده قاتل ، مصحف قرآن زینب را
به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را

همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا
چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را

تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند
چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را

دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش
که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را

اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را
ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را

الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر
نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را

الهی این برادرها همیشه محضرش باشند
کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را

الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی
سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 18:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمود ژولیده

امیرالمومنین(ع)شام غریبان -( پهلو شکسته یاور قلب شکسته است ) * محمود ژولیده

961

امیرالمومنین(ع)شام غریبان -( پهلو شکسته یاور قلب شکسته است ) وقتی که آسمان نجف پر ستاره شد
بر قبر نوح بُهت زده در نظاره شد

آدم برای دیدن حیدر شتاب داشت
تابوت روی دوش ملائک سواره شد

این مصطفی است منتظر روی مرتضی
کز اشتیاق دیده ی او پر ستاره شد

قبری که بود بستر آماده ی علی
ظاهر به یار فاطمه با یک اشاره شد

این فاطمه است دیدن دلدار آمده
آغاز زندگانی زهرا دوباره شد

اینک رسید لحظه ی حساس انتظار
نبض زمین و قلب زمان پر شماره شد

با هم شکاف پهلو و سر حرف می زنند
دیگر زمان گفتگوی استعاره شد

پهلو شکسته یاور قلب شکسته است
دیدار یار پرده ای از سوگواره شد

دستی ز قبر آمد و دست خدا گرفت
پنهان به خاک پیکر سلطان چاره شد

می گفت با علی دل شب ناله ی حسن
برگرد کز زمی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:51
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سید محمد میرهاشمی

امیر المومنین(ع)شهادت -( هر روز به حیله ایی علی را کشتند ) * سید محمد میرهاشمی

1020

امیر المومنین(ع)شهادت -( هر روز به حیله ایی علی را کشتند ) هر روز به حیله ایی علی را کشتند
هر دم به وسیله ایی علی را کشتند

از بس که حسادت و خیانت کردند
با جهل قبیله ایی علی را کشتند

شاعر : سید محمد میرهاشمی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:54
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

امیر المومنین0ع)شهادت -( با رُخی غرق به خون مهمان زهرا می شود ) * قاسم نعمتی

1104
2

 امیر المومنین0ع)شهادت  -( با رُخی غرق به خون مهمان زهرا می شود ) آن قلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست
وا مصیبت زین عزا
تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست
وا مصیبت زین عزا

درد پنهان علی امشب مداوا می شود
ناله برپا می شود
با رُخی غرق به خون مهمان زهرا می شود
ناله برپا می شود

شاعر : قاسم نعمتی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 04:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امیر المومنین(ع)شهادت -( -به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت ) * غلامرضا شکوهی

1377

امیر المومنین(ع)شهادت -( -به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت ) اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت
علی جراحت سر را همیشه در دل داشت

نه پنج سال خلافت، که پیش از آن هم نیز
دلی به سینه چنان مرغ نیم بسمل داشت

دمی که آینهٔ آب چاه را می‌دید
هزار حنجره فریاد در مقابل داشت

بلند دست کریمش ز دیده پنهان بود
چو بوته‌ای که در آغوش خاک حاصل داشت

به نخل عاطفه اش دست هیچ کس نرسید
به ذره چون دل خورشید، مِهر کامل داشت

اگر شبانه به اطعام سائلان می‌رفت
-به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت

پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود
همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت

شاعر : غلامرضا شکوهی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امیر المومنین(ع)بستر شهادت -( وای اگر باز شود پای عدو سمت حرم ) * مهدی مقیمی

1062

امیر المومنین(ع)بستر شهادت -( وای اگر باز شود پای عدو سمت حرم ) از نگاه پسرت سمتِ سرت ریخت دلم
دست تو سرد شد و چشم ترت ریخت دلم
از سخنهای طبیبی که تو را کرد جواب
از نگاه همه در دور و برت ریخت دلم
مادرم فاطمه را در نظرت می بینم
ریخت از فرق تو خونِ جگرت ریخت دلم
دست عباس سپردی همۀ ما را بعد
از نگاه تو به دست قمرت ریخت دلم
نفس من به نفسهای تو بند است پدر
از نفسهای کم و مختصرت ریخت دلم
سمتِ کوچه نظرم جلب شد و آنجا ، با
دیدنِ جمعیتِ پشت درت ریخت دلم
رخ مهتابیِ تو روز مرا چون شب کرد
خون فرق سر تو خون به دل زینب کرد

این غم آنست که یک روزه مرا پیر کند
کیست تا حال منِ غمزده تفسیر کند
بس که این زخم عمیق است و ز تو خون رفته
شیر هم سخت ، بعید است که تأثیر کند
کاش می

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 حسن لطفی

امیرالمومنین(ع)بستر شهادت -( تا صبح گرد بسترت آرام می پرم ) * حسن لطفی

1007
1

امیرالمومنین(ع)بستر شهادت  -( تا صبح گرد بسترت آرام می پرم ) تا صبح گرد بسترت آرام می پرم
شاید دوباره بال بگیری کبوترم

شد قسمتم دوباره پرستاری ات کنم
بابا بگویم و تو بگویی که دخترم...

از بس که قطره قطره ی خونت گرفته ام
خون لخته بسته است تمامی معجرم

شکر خدا که خون سرت بند آمده
دیدی چه کرد چادر خاکی مادرم

شاعر : حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:28
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

امیر المومنین (ع)ضربت خوردن -( علی می‌خواست دریابیم معنای سعادت را ) * محسن ناصحی

1054
1

امیر المومنین (ع)ضربت خوردن  -( علی می‌خواست دریابیم معنای سعادت را ) به مسجد می‌رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می‌برد با خود علی امشب شهادت را

دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می‌کند در سجده‌ی دوم جماعت را

مگر این‌بار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده‌ست عمری در فراقش خواب راحت را

برای کشتنش از بدر تا محراب، راه افتاد
ندیدم هیچ‌جا از تیغ، تا این حد سماجت را

چنان آغوش واکرده‌ست رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را

سحر، در کمتر از یک لحظه ارکان هُدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را؟

رها شد نغمه‌ی «فزت و رب الکعبه» در عالم
علی می‌خواست دریابیم معنای سعادت را

شاعر : محسن ناصحی

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 06:10
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شهادت مولاناأسدٱلله ٱلغالب علی بن أبیطالب(ع) -( از داغ تو شد قران یکباره دچار تب ) * مرضیه عاطفی

1048

شهادت  مولاناأسدٱلله ٱلغالب علی بن أبیطالب(ع) -( از داغ تو شد قران یکباره دچار تب ) از داغ تو شد قران یکباره دچار تب
محراب قدَش خم شد از واقعهٔ آن شب

شمشیر فرود آمد آنجا که نمی بایست
بر ساحت علم حق٬ بر کالبد مکتب

از «فزتُ و رَب» گفتی تا گفت که: «بسم ٱلله»
با کینهٔ دیرینه٬ آن زاهدِ لامذهب

در عرش٬ تزلزل شد مسجد به تکان آمد
از داغ سحرگاهی٬ افتاد به تاب و تب

اشکش به زمین افتاد٬ از خاطرهٔ مادر
تا پارچه ای پیچید دور سرِ تو زینب(س)

شمشیرِ تو رفت از حال٬ تا زخم سرت را دید
از صبر تو بیطاقت٬ شد ذکر لبش «یا رب»

تاریخِ تو شد روضه٬ از بعدِ غدیر خم
شد کرب و بلا و شام٬ مصداقِ همین مطلب!

شاعر : مرضیه عاطفی

  • پنج شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شعر حضرت علی (ع) -( نعره‌ی مستی در ایوان نجف باید زدن ) * مرتضی محمودپور

1841
1

شعر حضرت علی (ع) -( نعره‌ی مستی در ایوان نجف باید زدن ) نعره‌ی مستی در ایوان نجف باید زدن
تیر آهت را سحرگه بر هدف باید زدن
جرعه‌ایی از دست ساقی با شعف باید زدن
بعد از آن در آسمان با ماه دف باید زدن
هست تا هستی بود بر تارکش این یک شعار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

سِرِ کعبه در رجب بر عالمی شد آشکار
سر برون آورد از خانه علی با افتخار
مقصد خلقت، اساس گردش لیل و نهار
نام مولایم علی گردید عالم را مدار
مادر این خانه گشته فاطمه بنت اسد
آمده دنیا اساس قل هو الله احد

خانه‌ی کعبه شکاف افتاد از نام علی
غیر احمد انبیا جرعه کش جام علی
روز وشب جبریل پر وا کرده بر بام علی
هر چه در هستیست،گردیده همه رام علی
فوق ایدیهم که حق فرموده دست مرتضاست
بی جهت نبود که

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شهادت حضرت علی(ع) -( ز جنان ناله زهرای جوان میاید ) * مرتضی محمودپور

1511

شهادت حضرت علی(ع) -( ز جنان ناله زهرای جوان میاید ) ز جنان ناله زهرای جوان میاید
که از این ناله جهانی به فغان میاید

بین محراب به مسجد علی از پا افتاد
فاطمه موی پریشان ز جنان میاید

فرق حیدر شده منشق چکنم با زینب
پیشواز سر بشکسته چسان میاید

مقتدای همه دیدم ز نفس افتاده
از پی‌ش باد صبا اشک فشان میاید

آسمان تیره شد و عرش ز هم پاشیده
دختری مویه کنُان، مویه کنان میاید

یاد گودال فتادم دل من ریخت بهم
بهر غارت به سوی شاه، سنان میاید

بکفش بود سنان و دل زینب لرزید
دید از بهر گلش باد خزان میآید

شاعر : مرتضی محمودپور

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:46
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

مرثیه حضرت امیر -( خستگی تنت از بال و پرت معلوم است ) * علیرضا خاکساری

1649

مرثیه حضرت امیر -( خستگی تنت از بال و پرت معلوم است ) خستگی تنت از بال و پرت معلوم است
حال و روزت ز نماز سحرت معلوم است
مرگ من ، مرگ حسین و حسنت سرفه نکن
چقدر لخته ی خون دور و برت معلوم است
إبن ملجم چه بلایی سر تو آورده
دیدم آخر به خدا زخم سرت معلوم است
بعد مادر به گمانم که قدت تا شده است
این هم از درد شدید کمرت معلوم است
به روی صورت پاکت عرق مرگ نشست
خس خس هر نفس مختصرت معلوم است
خون و اشک از سر و روی تو بریزد با هم
نگرانی دل شعله ورت معلوم است
داغ اولاد چه آورده سرت پیر شدی
بغض پی در پی و زخم جگرت معلوم است
همه ی شهر شنید "إنقطع ظهری "را
خرد شد باز غرور پسرت معلوم است
أمِّ اِیمَن به من از رخت اسارت گوید
صدق گفتار وی از چشم ترت معلوم است
گفتی عب

  • شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

اولین مظلوم -( رهبر انس و جان ز پا افتاد ) * جواد کلهر

1023
-1

اولین مظلوم -( رهبر انس و جان ز پا افتاد       ) رهبر انس و جان ز پا افتاد
شیعیان دلشکسته و مغموم
می شود تار شام ما امشب
درعزای تو اولین مظلوم

آسمان موقع غروب آمد
پس کجا شد ستاره ثاقب
گو قمر را دگر متاب امشب
شد فدا زاده ابیطالب

شیر را کاسه کاسه آوردند
برعلی کودکان بی همتا
چه کسی می برد غذا امشب
در خرابه برای آن اعما

یاد دارم که مادرم افتاد
حجره و بستری مهیا شد
ای خدا باز هم همان بستر
غرق خون و نصیب بابا شد

مرهمی مرتضی نمی خواهد
ورنه بهبود زخم آسان است
هر طبیبی نیامده می گفت
که علی هم مگر مسلمان است

ابن ملجم به خود مشو غره
فکر کردی که زخم کاری بود
سالها منتظر بر این روز است
موقع وصل و رستگاری بود

در وصایای خود سفارش کرد
بر طرفداری از ول

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

مسجد کوفه -( گرفته مسجد کوفه دوباره حال و هوایی ) * جواد کلهر

1135
1

مسجد کوفه -( گرفته مسجد کوفه  دوباره حال و هوایی  ) گرفته مسجد کوفه دوباره حال و هوایی
چه سجده گاه قشنگی چه مروه ای چه صفایی

بلند مرتبه هستی که سر به خاک تو سوده
تو قتلگاه غریب امام اول مایی

قرار کشتی نوحی به حق تجلی روحی
مقام یافته ای تو که خاک پای ولایی

کجاست معتکف دائم تو مسجد کوفه
که نیست بهر نماز، او شبی نکرده اِبایی

هنوز منتظرت هست صحن و منبر و محراب
در انتظار تو مولا، مگر دوباره بیایی

شکافت فرق سر و ریخت خون به عرشه و سکان
تو لنگری به زمین و تو ناخدا به خدایی

میان بستر خونین تو غرق راز و نیازی
که گفته روی زمینی یقین به عرش عُلایی

تهی شده است مقام قضا به مسجد کوفه
قیام کن، به قیامت قسیم روز جزایی

ز جای خیز که امشب جزامیان و فقیران

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 18:19
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد کلهر

شهادت حضرت علی (ع) -( یارب طبیب از زخم او مأیوس گشته ) * جواد کلهر

1246
3

شهادت حضرت علی (ع) -( یارب طبیب از زخم او مأیوس گشته ) یارب طبیب از زخم او مأیوس گشته
حرفش دریغ و حسرت و افسوس گشته

آنشب نه افطارش کمی نان و نمک بود
عمریست با نان و نمک مأنوس گشته

یک عمر زخمی بر جگر از دشمنان داشت
یک شب فقط زخم سرش محسوس گشته

عمری علی از داغ زهرای جوان سوخت
او قُصه دارِ عصمت و ناموس گشته

تصویری از میخ در و دیوار در یاد
هر شب به پیش دیده اش کابوس گشته

شبها برای ناله سر در چاه می کرد
جانش ز آه و ناله ها محبوس گشته

در سجده گاه عشق او مشتاق حق بود
در بحر ایمان مرتضی قاموس گشته

روی زمین شق القمر این بار گردید
شمشیر با فرق سرش ملموس گشته

روشن تنورخانه ها از شعله اش بود
خورشید عمر او دگر فانوس گشته

شاعر : جواد کلهر

  • سه شنبه
  • 23
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(مثنوی)شدم راحت الا ای تیغ امشب * محمود اسدی

1025
3

(مثنوی)شدم راحت الا ای تیغ امشب شدم راحت الا ای تیغ امشب

ز درد وغصه ها بودم لبالب

میان سینه ی من بود دردی

که تو امشب مرا آسوده کردی

زبعد سالها از جور اعدا

شدم آماده ی دیدار زهرا

مرا راحت ز دنیا کردی امشب

گره از کار من وا کردی امشب

به چشم پر ز خون کردم تماشا

که یارم پشت در افتاد ازپا

الا ای تیغ تو آنجا ندیدی

تو زخم دست زهرا را ندیدی

تو بر داغ دلم هر دم فزودی

تو آنجا در غلاف کینه بودی

گلم را دیدم آنجا با غم ودرد

که قنفذ بین کوچه پرپرش کرد

از آن ترسم که روزی بین گودال

زنی ضربه،به جسم بی پروبال

رسد تیری اگر بر پیکر او

توجا وامیکنی در هرپر او

بگو شائق تو با سوز دل و جان

که همچون قدر،قدرم ماند پنهان
******

شا

  • جمعه
  • 4
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:04
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)آن قدَر ضعف گرفته همه ی پیکر را * محمود اسدی

762
3

(غزل)آن قدَر ضعف گرفته همه ی پیکر را آن قدَر ضعف گرفته همه ی پیکر را

نتوانم که کنم باز دو چشم تر را

ای حسینم دم آخر بنشین در برمن

با تو خواهم که بگویم سخن آخر را

اهل کوفه به علی اکبر تو حسّاسند

قصدشان است بگیرند زتو اکبر را

سرمن هست به دامان تو امّا پسرم

تو روی خاک گذاری دم آخر سر را

می رسد بهر تماشای تو وقتی زینب

دورکن از وسط هلهله ها خواهر را

بال و پر کنده شوی بسمل من،مرکبها

می کشانند روی خاک،گل پرپر را

خواهی ار لطف الهی بشود شامل تو

شائقا بوسه بزن دست پدر مادر را
******

شائق

  • جمعه
  • 4
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:08
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(قطعه)گه سخن گفت به کلثوم و حسین و زینب * محمود اسدی

799
3

(قطعه)گه سخن گفت به کلثوم و حسین و زینب گه سخن گفت به کلثوم و حسین و زینب

گاه آهسته سخن گفت به گوش حسنش

حسنم مرد جزامی همه شب منتظر است

تاکنی دور ز دل غصه و درد و محَنش

هر یتیمی که تو دیدی و به آن نان دادی

از ره لطف تو بگذار غذا در دهنش

حسنم ایندم آخر بگو از یاس علی

بگو امروز تو از لحظه ی پرپر شدنش

حرفی از کوچه نگفتی به من،امروز بگو

دیدی آنروز کتک خوردن و سیلی زدنش

نیستی گرچه تو در کرب و بلا،غصه نخور

دوگل ناز تو هستند میان چمنش

قاسمت زیر سم اسب لگد کوب شود

می شود هم قد و هم قامت عباس تنش

استخوانهای یتیم تو شود نرم حسن

می شود زیر و زبَر از سُم مرکب بدنش

شائق این را برسان برهمه عالم،که علی

اصل دین است و خدایی است تمام

  • جمعه
  • 4
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:10
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(نوحه)وا شد گره اِی خدا زکارم * محمود اسدی

1040
4

(نوحه)وا شد گره اِی خدا زکارم وا شد گره اِی خدا زکارم

دگر به زانو سر نگُذارم

راحت شدم یارب ز ظلم و جور دشمن

آید به دیدار من امشب کوثر من

********

ازبس که خون رفته از سرمن

رمق نمانده در پیکر من

وقتی که با سر بر روی زمین فتادم

آمد زمین افتادن زهرا به یادم

********

کنار بستر زینب نشیند

ای کاش زخم سرم نبیند

طاقت ندارد او ببیند حال زارم

چون فاطمه توان ره رفتن ندارم

*********

  • پنج شنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:48
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

ضربت خوردن علی(ع) -(فراقم با پیمبر آخر آمد ) * اسماعیل تقوایی

704

ضربت خوردن علی(ع) -(فراقم با پیمبر آخر آمد ) فراقم با پیمبر آخر آمد
زمان هجر زهرایم سرآمد

بخورده بر سرم تیغ جهالت
که با آن خون قلبم از سر آمد

درخت عمر من خم شد به صبحی
خزان را دید، بی بار وبر آمد

سجود آخرینم بود در خون
به یادم محسن وپشت در آمد

دگر راحت شدم از جور دنیا
خوشا مرگی که بر من یاور آمد

الهی زودتر مرگم بیاید
نبینم زینب غم پرور آمد

یتیم کوفه ماند چشم بردر
که یادش بردلم چون آذر آمد

الا یا فاطمه(ص) بر دیدن تو
به فرق خونفشانش حیدر آمد

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:36
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن کردی

زمزمه شهادت امیرالمؤمنین ع -( بدون تو خوشی ندیدم من) * حسن کردی

777

زمزمه شهادت امیرالمؤمنین ع  -( بدون تو خوشی ندیدم من) زمزمه شهادت امیرالمؤمنین ع

بدون تو خوشی ندیدم من
تو رفتی و چه ها کشیدم من
سی ساله که بدون تو زهرا
دل از دنیا بریدم من

اتیش تیغ شده برام مرهم
قاتل من بوده یه قد خم
خیال نکن که رفته از یادم
چه جوری اب شدی نم نم

اتیش در نشد فراموشم
ناله ی توست همیشه در گوشم
با اسم کوچه میره هوشم

دیدم تو رو تو حالت سختی
خوردی زمین با شدت سختی
اذیت شدی اذیت سختی

کجایی/دیگه خستم از مردمون زمونه
کجایی/بگو خوب شده زخمای تازیونه؟
کجایی/به جون علی_دلم تنگه واسه پسرم

نمیشه/مگه میره از یادم اون روز تو و بار شیشه
مگه میره از یاد من داغ مسمار همیشه
به جون علی_دلم تنگه واسه پسرم

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 03:21
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شب نوزدهم ماه مبارک و ضربت خوردن مولا علی (ع) -(شام قدرو شام قتل مرتضی شد) * رضا یعقوبیان

964
3

نوحه شب نوزدهم ماه مبارک و ضربت خوردن مولا علی (ع) -(شام قدرو شام قتل مرتضی شد) شام قدرو شام قتل مرتضی شد
زین مصیبت خون به قلب مصطفی شد
یا علیا یاعلیا یاعلیا

ای خدا حق رسول الله ادا شد
غرق در خون اهل عالم مرتضی شد
یا علیا یاعلیا یاعلیا

ابن ملجم تیغ کینه زد به مولا
این جنایت غم گرفته ماسوا را
یا علیایا علیا یاعلیا
از غم و درد و محن مولا رها شد
دیده گریان در غم او مجتبی شد
یا علیا یاعلیا یاعلیا
خون دل هایی که خورده بر لب اوست
دیده گریان دل غمینش زینب است
یاعلیایا علیا یاعلیا
شد حسینش از غم او دل پریشان
گشته عباس بهربابا دیده گریان
یا علیایا علیایا علیا
اولین مظلوم عالم گشته راحت
از غم و درد جهانشاه ولایت
یا علیا یاعلیا یاعلیا

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 04:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی شب قدر -(نزدیک به ایام شب قدر شویم) * اسماعیل تقوایی

782
1

رباعی شب قدر -(نزدیک به ایام شب قدر شویم) نزدیک به ایام شب قدر شویم
با یاد علی غمین وپر درد شویم
برگوش ندای قدقتل می آید
آیید که با دخترش همدرد شویم
اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شب ضربت خوردن علی (ع) -(امشب به کوفه مرتضی مهمان دختر میشود ) * اسماعیل تقوایی

1200
5

شب ضربت خوردن علی (ع) -(امشب به کوفه مرتضی مهمان دختر میشود ) امشب به کوفه مرتضی مهمان دختر میشود

دختر پذیرای پدر با یاد مادر می شود

نشناسد او سر را ز پا در میزبانی از پدر

اما مکدر با نظر بر حال حیدر می شود

چشم پدر بر آسمان با اشک همراهی کند

از دل کشیدن آه او،امشب مکرر می شود

کلثوم گوید برعلی،جان من امشب سوختی

حالم زحال امشبت جانا مکدر می شود

در لیله القدری چنین،احیا کند بر پا علی

فردا برایش سجده ی خونین مقدر می شود

امشب سر دختر بود بر روی زانوی پدر

فردا عوض این حالت بابا ودختر می شود

امشب سر مولا علی در سجده تا صبح سحر

فردا دو نیم از ضربت ملعون کافر می شود

امشب دل زینب بود آرام اما در سحر

فرق پر از خون پدر بر قلبش آذر می شود

امشب شب آخر

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

شهادت مولا -(در خون شناور شد پرش محراب) * علی اصغر یزدی

1108
1

شهادت مولا -(در خون شناور شد پرش محراب) #مولا_امیرالمومنین

در خون شناور شد پَرَش محراب
گلگون شد از خون سرش محراب

جان نماز آن روز جان می داد
حتی نمی شد باورش محراب

در خون مولا روضه خوانی کرد
رفته به روی منبرش محراب

بغض علی یعنی که «قتلگاه »
بودست نام دیگرش «محراب»

وقت تولد خانه ی کعبه
وقت شهادت سنگرش محراب

درس شهادت را از او تنها
آموخت با چشم ترش محراب

آن کاسه های شیر می گفتند:
از چه نبودی! یاورش محراب

کاری نمی آمد ز دستش پس
بی چاره شد در محضرش محراب

شمشیر بر اسلام می آورد
از این جهت شد کافرش محراب

ضربت اگر روز«قیامت» بود
می دید روز «محشرش»محراب

اول علی سجده نمود اما
سجده کنان شد آخرش محراب

فزت به رب الکعبه ... قبل از او

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغر یزدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

آموزش نحوه اجرای مراسم عزاداری و مناجات خوانی در شبهای قدر * رضا یعقوبیان

3030
6

آموزش نحوه اجرای مراسم عزاداری و مناجات خوانی در شبهای قدر در شانزدهمین جلسه آموزش مداحی (طرح نغمه های رحمت) استاد رضا یعقوبیان دقایقی را در مورد نحوه اجرای مراسم در لیالی قدر به هنرجویان این دوره ارائه فرمودند.

این دوره ها با همت سایت امام هشت و مشارکت مجمع الذاکرین حسینی مشهد و فرهنگسرای قرآن و عترت شهرداری مشهد در رمضان المبارک ۱۴۳۹ در حال برگزاری می باشد.

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی علیه السلام -(یارب به درگاهِ تو من دارم شکایت، مُردم ز دستِ کوفیانِ بی مروت، جان بر لب آمد، روزم شب آمد!) * هستی محرابی

744
3

شهادت حضرت علی علیه السلام -(یارب به درگاهِ تو من دارم شکایت، مُردم ز دستِ کوفیانِ بی مروت، جان بر لب آمد، روزم شب آمد!) شکوه های حضرت علی ع از دست مردم کوفه
با سبک، در کودکی شد قسمت من خانه داری

یا رب به درگاهِ تو من دارم شکایت
از جهل و نا فرمانیِ کوفی جماعت
چی میکشم من ای خدا آخر ز دستِ
این مردمِ پست و پلیدِ بی کفایت

کوفی جماعت مردمی بی دین و ایمان
عهدِ مرا بشکستند بینی چه آسان
جانِ مرا آزرده اند از این سفاهت
بر روی نیزه برده اند آیاتِ قرآن

دریای جوشانم ولی ساحل گرفتم
عمری که با آغوشِ غم منزل گرفتم
داد از غمِ تنهاییّ و غربت نشینی
صد کوله بارِ غصه را بر دل گرفتم

جان بر لب آمد، روزم شب آمد

کس از دلِ پُر خونِ من آگه نباشد
دیگر کسی با سازِ من همرَه نباشد
دیگر علی در خانه اش تنهایِ تنهاست
اسرارِ غمهایش کسی جز

  • شنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 21:41
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

نوحه شب ضربت خوردن امیرالمومنین علی علیه السلام -( چسان ببینم زخم سر تو ) * حسین رئوفی

934
3

نوحه شب ضربت خوردن امیرالمومنین علی علیه السلام  -( چسان ببینم زخم سر تو ) نوحه شب ضربت خوردن امیرالمومنین علی علیه السلام

چسان ببینم زخم سر تو
برات بمیره دختر تو 3

بابای مظلومم علی جان 3

تیغ جفایی که بر سرت زد
قلاف آن را برابرت زد

روزی که درب خانه ی ما
آن را به دست همسرت زد 2

بابای مظلومم علی جان 3

حرمت ما را هر سو شکستند
فرق تو را تا ابرو شکستند

نا مردمانِ پست دنیا
از مادرم پهلو شکستند 2

بابای مظلومم علی جان 3

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 02:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

واحد سنگین حضرت علی (ع) -(علی دین و علی ایمان) * امیرحسین سلطانی

1315
1

واحد سنگین حضرت علی (ع) -(علی دین و علی ایمان) سبک واحد سنگین امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
بند اول
علی دین و علی ایمان،علی سر تا به پا عرفان
علی رکن و علی برهان،علی کاملترین انسان
علی تو باب یتیمانی،به اعمال شیعه میزانی
علی محبوب محبانی،تو هستی که شیر یزدانی
به حب تو میشوم خوشبخت
ولای تو اصل دین باشد
اگر قرآنی شده نازل
فقط تفسیرش همین باشد
که مولایم حضرت حیدر
امیرالمومنین باشد
(امیرالمومنین حیدر)
بند دوم
علی فاتح علی محشر،علی همدوشه پیغمبر
علی جان و علی دلبر،علی پاکیزه علی اطهر
علی اعجاز خداوندی،نداری مثل و همانندی
همانی هستی که یکباره،در خیبر را ز جا کندی
به همت و به شجاعتت
بَوَد بر پا پرچم اسلام
همانی که در دل میدان
مقابلت دشمنت ناک

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • امیرحسین سلطانی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شب ضربت خوردن علی(ع) -(شب آخر، بود امشب، که علی برسر پاست ) * اسماعیل تقوایی

1254
0

شب ضربت خوردن علی(ع) -(شب آخر، بود امشب، که علی برسر پاست ) شب آخر، بود امشب، که علی برسر پاست

صبح فردا سر او زخمی شمشیر جفاست

خون دلها که علی بعد پیمبر خورده

جاری از فرق سرش در کف محراب دعاست

فزت ورب گفتن او بر همگان ثابت کرد

که شهادت طلبی شیوه مردان خداست

مرگ در خانه حق،زاده شدن در کعبه

یعنی او یار خدا وزهمه غیر جداست

وقتی افتاد زمین چشم علی گریان شد

بود در فکر یتیمی که زبعدش تنهاست

وای از زینب غمدیده که مولا را دید

چشم گریان،به لبش ناله ی بابا باباست

خانه ی حیدر کرار پر از غم شده است

هر کسی بهر شفا یافتنش غرق دعاست

کاش امشب نرود، صبح نیاید دیگر

عالمی غرق غم و رنج به صبح فرداست

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد