شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

آتش زدن در و دیوار
بنگـر ای بابـا کـه پرپـر لالـه و ریحانه شد
قتلگاهـم بیــن دیـوار و در این خانه شد
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
بنگر ای بابا که دست جانشینت بستـه شد
بین این دیوار و در پهلوی من بشکسته شد
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...

****
بنگر ای بابا چه خوش حقّ رسالت شد ادا
بـر زمیـن افتـاده‌ام در پیـش چشم بچّه‌ها
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
بنگــر ای بابــا دل ذرّیــۀ خود را حزین
اوّلیـن مظلـوم ایـن عالـم شده خانه‌نشین
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
بنگر ای بابا که اهل‌بیت تو غمدیده‌انـد
آتش افروزان به اشک دخترت خندیده‌اند
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
شاعر : امیر عباسی
منبع : حسینی

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 13:24
• نوشته شده توسط
• feiz

کوچه بنی هاشم
غصّه‌هـای کـلّ عالـم در دل مـن جا گرفت
نانجیبـی بیـن کوچـه راه مادر را گرفت
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
****
چون جسارت کرد بین کوچه خصم بوتراب
عالم امکان ز غم شد بر سرم آنجا خراب
انالمظلوم ، انالمظلوم ...

****
چونکه بین کوچه بالا رفت دست آن لعین
ناگهان دیدم که گشته مادرم نقش زمین
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
****
من خودم دیدم که غم بر لوح جان حاکی شده
مادرم روی زمین و چادرش خاکی شده
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
****
من خـودم دیـدم به آه و ناله و چشم ترم
زد عـدوی بی‌حیا سیلی به روی مادرم
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
شاعر : امیر عباسی
منبع : حسینیه نوحه

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 13:33
• نوشته شده توسط
• feiz

بیت الاحزان
بیت الاحزان مرا کرد از جفا دشمن خراب
گریه می‌کردم در آن، از بی‌کسیِ بوتراب
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
عالمــی از آب رویِ مـن بگیــرد آبــرو
اشکِ من بـاشد سلاحـم در نَبَردِ با عدو
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...

****
بــا دل غمدیــده بهــر نالـۀ غمپـروری
تا اُحُد می‌رفتـم از یثـرب پِیِ افشاگری
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
کز سرِ غربت ببین ما کعبۀ غمها شـدیم
ای عموجان بعدِ بابا ما دگر تنها شدیم
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
پهلویم را پشت در بشکسته خصمِ بی‌حیا
دست وَجهُ‌الله بستـه شد میان کوچه‌ها
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
شاعر : امیر عباسی
منبع : حسینیه نوحه

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 13:47
• نوشته شده توسط
• feiz

اذان بلال
ای أذان‌گـوی پیمبـر رو بـه سـوی مـأذنه
ای اذانــت تــا قیـامت آبــروی مــأذنه
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
تـو ز کفّـارِ لعیـن بـس طعنه‌هـا بشنیده‌ای
در رَهِ اسلام و قرآن بس مصیبت دیده‌ای
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...

****
در غبــار فتنـه کـه بر دین اهانت می‌شود
ایـن أذانت بانگ تبلیـغ ولایت مـی‌شود
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
در اذانت گو که دست شاه مردان بسته شد
پشت در پهلوی دختِ مصطفی بشکسته شد
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
****
در اذانت کن تو اعلام ای مؤذّن بر همه
کـه بُـوَد خیرالعمل، بِرُّ الْعلیّ و فاطمه
أنا الزهرا ، أنا الزهرا ...
شاعر : امیر عباسی
منبع : حسینیه نوحه

دانل

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 13:52
• نوشته شده توسط
• feiz

بستر شهادت
بیـن بستـر مـادر مظلومـه‌ام افتـاده است
گوئیا بهر سفر از این جهان آماده است
مرو مادر ، مرو مادر ...
****
دست خود را گَه به بازو گَه به پهلو می‌زند
شمع عُمر مادرم از درد، سوسو می‌زند
مرو مادر ، مرو مادر ...

****
پهلویش بشکسته شد در پشت آن در مادرم
نافلـه خوانـد نشستـه بین بستر مادرم
مرو مادر ، مرو مادر ...
****
شـدّت دردش فـراوان است یـار مرتضی
در قنوتِ خود به یک دستش بگوید رَبّنا
مرو مادر ، مرو مادر ...
****
نالۀ مادر زنـد بـر قلب مـا هـر دم شَـرَر
ذکـر او عجّـل وفاتـی گشته از سوز جگر
مرو مادر ، مرو مادر ...
شاعر : امیر عباسی
منبع : حسینیه نوحه

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 13:55
• نوشته شده توسط
• feiz

ای مـرا مـولا، رهبـر ای مـرا نــور بصــر
آخرین شب باشد از عمر منِ خونین‌جگر
خداحافظ ، خداحافظ ...
****
درد غــربت بـاشد از روی کبـودم منجلـی
می‌شوم مهمان بابا کن حلالم یا علی!
خداحافظ ، خداحافظ ...

****
مـی‌روم از پـیش تـو با قامتِ خم یا علی!
إِبْکِنی یـا سیّـدی، مظلومِ عالم یا علی!
خداحافظ ، خداحافظ ...
****
شب مرا غسل و کفن کن ای غریب عالمین
بَعدِ من یا بوالحَسَن جان تو و جان حسین!
خداحافظ ، خداحافظ ...
****
می‌روم زینجـا ولـی دارم به قلبم سوز و آه
وعــدۀ مــا عصــر عاشـورا کنار قتلگاه
خداحافظ ، خداحافظ
شاعر : امير عباسي
منبع : حسينيه نوحه

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 15:20
• نوشته شده توسط
• feiz

روز شهادت
روز آه و روز نالــه روز اشــک غــربت است
روز عاشـورای زهـرای خمیده قامت است
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
****
لالــۀ مـن از جفـا و کینـه پرپـر گشته است
با قد خم گشته مهمان پیمبر گشته است
انالمظلوم ، انالمظلوم ...

****
همچــو گـل افسـرده‌ام مـن در فـراق آفتاب
سقفِ بیت آرزوهـا بـر سـر ما شد خراب
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
****
کس در این عالم چو من، مظلوم بی‌یاور ندید
اشک مظلومـی من بر صورت یارم چکید
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
****
حامـی نیلـی جمالـم ای بـه عالـم نـورعین
بی‌تو من می‌مانم، آهِ حَسَن، اشک حسین
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
شاعر : امير عباسي

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 15:35
• نوشته شده توسط
• feiz

شام غریبان
بی‌نوا شـد بلبل و هم بی‌صفا گشته چمن
تسلیت یـا حجة بن العسگری یبن الحسن
اباصالح ، اباصالح ...
****
اهل‌بیت مصطفی در شیون و در زمزمه است
شام غم هـای علی یا شام دفن فاطمه است
گل حیدر ، گل حیدر ...

****
در شب شام غریبان شهر یثرب غمسراست
مرتضی مشغول غسلِ حضرت خیرالنساست
علی جانم ، علی جانم ...
****
خـود تـو مـی‌دانی گناه یار تنهایم چه بود
بنگـر ای أسمـا شـده بـازوی زهرایم کبود
غریبم من ، غریبم من ...
****
از منِ دلخسته می‌کرد او ز جان دفع خطر
بـر غـلاف و تازیانـه دستِ یـارم شـد سپر
انالمظلوم ، انالمظلوم ...
شاعر : امير عباسي

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 15:40
• نوشته شده توسط
• feiz

بعد از شهادت
هر شب از درد فـراقت مــی‌نمایم زمزمــه
رفتـی و مـن ماندم و یک خانۀ بی‌فاطمه
غریبم من ، غریبم من ...
****
رفتـی ای آرام جـانم رفتـی ای دلدار من
خیـز و بنگـر ای بهار من به حال زار من
غریبم من ، غریبم من ...

****
خیـز و بنگر بر حَسَن آن زینت دامانِ تو
زانوی غم در بغـل بگرفتـه از هجـرانِ تو
غریبم من ، غریبم من ...
****
دیده‌اش را از غمت گریان نماید این پسر
غصّـه‌اش را از پـدر پنهان نماید این پسر
غریبم من ، غریبم من ...
****
خاطرات ضرب سیلی قاتل جانش شده
هر شب از داغ تو چون شام غریبانش شده
غریبم من ، غریبم من ...
شاعر : امير عباسي

دانلود سبک

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 15:43
• نوشته شده توسط
• feiz

کشته شده در راه دین دخت پیمبر
دل‌ها بسوزد از غم زهرای اطهر
کتاب عشق مرتضی که بسته شد
از اهل فتنه زمان دل خسته شد
پهلوی او در پشت در بشکسته شد
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
******
ای در جوانی همچو پیران قد خمیده
ای در هجوم فتنه‌ها گشته شهیده
ای پیرو راه ولی یا فاطمه
نور حق از تو منجلی یا فاطمه
شهیده راه علی یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

******
زینب کنار بستر مادر نشیند
احوال آن بانوی دل خون را ببیند
ای که شدی بهر پدر یار و یاور
این غم به دل هرگز نمی‌آید باور
دستت چرا بالا نمی‌آید مادر
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
******
یاس سپید روی تو گردیده نیلی
خوردی تو در کوچه ز دست کینه سیلی
نقش زمین گرد

• شنبه
• 19
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 16:16
• نوشته شده توسط
• feiz

آتش زدن در و دیوار
کشد از خانه ام آتش زبانه بوَد دریا دردم بی کرانه
عدو در پیش چشمم ظالمانه زده بر جسم یارم تازیانه
دو چشم دخترم تر بود گلم از کینه پرپر بود
میان دیوار و در بود
گل یاسم میان شعله ها افتاد
همه دارو ندارم پشت در جان داد
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
دلم با درد و ماتم همنشین شد چه ها با ز اهل ظلم و کین شد
دو دستم بسته وحالم پریشان که زهرا ناگهان نقش زمین شد
من و ذکر یارب یارب من و دل پر تاب و تب
من و اشک چشم زینب
کند گریه به یاد غربت مادر
به زیر لب بگوید با دو چشم تر
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
به یثرب فتنه سختی به پا شد کزان حقّ رسالت خوش ادا شد
که بعد از رحلت ختم رسولان

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 20:54
• نوشته شده توسط
• feiz

کوچه بنی هاشم
غم قلب حسن شد بی نهایت امان از این جفا و این جنایت
میان کوچه ها با ضرب سیلی شده زهرا فدایی ولایت
میان کوچه ای تنها ز جور و کینه اعدا
شده نیلی روی زهرا
زند ناله پیمبر از غم زهرا
به روی نیلی و قدّ خم زهرا
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
شنیدم ناله های جبرئیلی که روی عصمت الّه گشته نیلی
پیِ بیداری اسلامیان در میان کوچه زهرا خورده سیلی
فدای مولا علی بود به هر لحظه با علی بود
نوای او یا علی بود
رساند بر همه عالم پیام خو
که باید شد فدایی امام خود
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
الا ای ذکر یا رب گفتگویت بوَد عرش مُعلا خاک کویت
ز بس که ضربه ی او بوده سنگین کبودی شد عیان در ماه رویت
غم

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:03
• نوشته شده توسط
• feiz

بیت الاحزان و زیارت شهدای احد
ز غربت دل پریشانم خدایا ببین چشمان گریانم خدایا
ز نامردیّ یک عده منافق اُحد شد بیت الاحزانم خدایا
پی نهی از منکرم سلاح من چشم ترم
برای حفظ رهبرم
کنم در اوج فتنه با دلی آگاه
به این گریه جهاد ه فی سبیل الله
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
مزار حمزه شد دارالبکایم گرفته دیگر از گریه صدایم
دل عالم شده یک کاسه ی خون به پای نوحه و مرثیه هایم
نبودی چون گل افسردم میان کوچه پژمردم
به یک سیلی زمین خوردم
ندارد پاسخی دیگر سلام ما
نبودی تا بگیری انتقام ما
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
به خاک پستی و ذلّت نشستند نبودی دست مولا را ببستند
نبودی پیش چشم کودکانم ز من هم دست و هم

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:06
• نوشته شده توسط
• feiz

اذان بلال
بلال ای مَظهر پاکی و ایمان ببین آل نبی را دل پریشان
دلم تنگ اذانت شد مؤذن اذان گو در دفاع از دین و قرآن
بگو بانگ تکبیرت را ببین حال و روز زهرا
شده ضایع حق مولا
بگو زهرا دلش زار و غمین گشته
چرا که رهبرش خانه نشین گشته
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
بگو این فتنه ی اهل خطایی است بگو زهرا به راهِ دین فدایی است
به تکبیرت نما امر به معروف بگو راه علی راه خدایی است
بخوان اهل شقاوت را بگو راه سعادت را
بزن بانگ ولایت را
رضای حق حمایت از ولی باشد
صراط المستقیم راه علی باشد
آه ، واویلا واویلا واویلا
شاعر : امير عباسي
منبع : حسينيه نوحه

دانلود سبک

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:09
• نوشته شده توسط
• feiz

زبانحال با حضرت زینب (س)
بیا ای زینب غمدیده ی من کنار سُفره ی برچیده ی من
کنم بر تو وصیّت با دلی خون بیا ای روشنای دیده ی من
اگر چه تو عزاداری نما با چشم خونباری
یتیمان را پرستاری
عزیز و جان و جانان منی زینب
تو مادر بر یتیمان منی زینب
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
عزیزم نور چشمم جان مادر برو آن ساروقِ بسته بیاور
لباسی باشد آن را در بیاور بگو در کربلا پوشد برادر
ز دشمن جفا می بینی به مقتل بلا می بینی
ذبیح القفا می بینی
تو می بینی به رویِ نی سر دلبر
به خاک افتاده خونین پیکری بی سر
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
ز دلها آتش غم زد شراره نمایی جسم بی سر را نظاره
به جای من میان قتلگاهش بزن ناله

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:12
• نوشته شده توسط
• feiz

بستر شهادت
گل یاس علی نیلوفری شد زمان ناله های حیدری شد
زنم برسینه و سر تا قیامت که بانوی مدینه بستری شد
جفاها دیده واویلا قدش خمیده واویلا
شود شهیده واویلا
شده پرپر شبیه لاله تا امروز
شود اسلام به خیل ظالمان پیروز
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
ز غیرِ روی دلبر دیده بسته نماز نافله خواند نشسته
ولی حیدر چو می آید به خانه ز جا خیزد به پهلوی شکسته
از آن رنگ و رو واویلا ز دست و بازو واویلا
ز درد پهلو واویلا
چو پشت در به زهرا آن اهانت شد
شکسته پهلوی راه ولایت شد
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
به عشق رهبر جان بر لبِ خود فدا شد با نوای یا ربِ خود
به دستی بی رمق در بینی بستر کشد شانه به موی زینب

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:19
• نوشته شده توسط
• feiz

شب شهادت
شب تنهایی مولا رسیده شب معراج یار قد خمیده
خدا صبری دهد بر آل طاها که فردا میشود زهرا شهیده
علی را در مشام جان دگر آید بوی هجران
خداحافظ ای قد کمان
خداحافظ الا ای غمگسار من
همه هستم همه دارو ندار من
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
الا ای درد جانت بی کرانه کنی همراهِ اسماء کار خانه
ولی هر دم بگِریَم یادِ آن دم که خوردی پیش چشمم تازیانه
زدی آتش دلم آن روز فنا شد حاصلم آن روز
غمت شد قاتلم آن روز
شبیهِ گل شدی بی جان و پژمرده
به پیش چشم من آن روز زمین خوردی
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
خداحافظ برو ای یاس پرپر شَوَد مأنوس حیدر دیده ی تر
ولی با اینچنین هجرانَت ای یار خجالت میکِشم من از

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:22
• نوشته شده توسط
• feiz

روز شهادت
ثمر داده جفای اهل کینه زند شیعه ازین ماتم به سینه
شهیده گشته زهرای حزینه شد عاشورای بانوی مدینه
در این غم و در این عزا سرت سلامت ای مولا
الا ای مهدی زهرا
گل چشمت به موج گریه پرپر شد
عزای مادرت زهرای اطهر شد
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
پیام مکتب زهرا همین است که این سرمایه ی دنیا و دین است
صراط المستقیم هر دو دنیا فقط راه امیرالمومنین است
درخت دین میخواهد خون که اَکثَر هُم لایَعقِلون
بگو با ناله ای محزون
شهیده با دلی سوزان شده زهرا
فداییّ رَهِ قرآن شده زهرا
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
فلک شد نوحه خوان در کوی زهرا مَلَک شده مست عطر و بوی زهرا
که ناگه در کنار بستر غم چکید اشک

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:23
• نوشته شده توسط
• feiz

شام غریبان
گواهی می‌دهد چشم تر ما خزانی شد گل نیلوفر ما
رسیده موقع دفن شبانه شده شام عزای مادر ما
امان از شام غریبان شده چشم مولا گریان
بیا سلمان بیا سلمان
شده وقت غمی عظمی برای ما
بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
بیا تا حال مولایت ببینی گل از گلزار اشک او بچینی
بیا از بهر دفن مادری که صدا می‌زد که یا فضه خذینی
رود زهرای قد کمان نبی امشب دارد مهمان
بیا سلمان بیا سلمان
رسد تا عرش ، زسوز دل نوای ما
بیا سلمان که بابایم بود تنها
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
ز کوه غصه‌ها ریزد گدازه که داغ سخت جَدّم گشته تازه
ببین بابای ما یاری ندارد بیا از بهر تشیع جنازه
در این هنگ

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:26
• نوشته شده توسط
• feiz

بعد از شهادت
تو و از دارِ دنیا پر گشودن من و اشعار تنهایی سرودن
تو دیدار رخسار پیمبر علیّ و خاطرات با تو بودن
الا ای شمع انجمن بده یک دم جواب من
چه سازم با اشک حسن
به زیر لب بگوید با دلِ چاکی
خودم دیدم به کوچه چادر خاکی
آه ، واویلا واویلا واویلا

******
تو رفتی و دگر تنها شدم من اسیر دست ماتمها شدم من
کنم پیدا و پنهان بر تو گریه عزادار تو ای زهرا شدم من
فداییّ قرآن و دین ببین ای یار مهجبین
شده حیدر خانه نشین
رسد هر دم به گوشم سوز آوایت
در این خانه عجب خالی بود جایت
آه ، واویلا واویلا واویلا
******
ببینم نور ماه و روضه خوانم کِشم با ناله آه و روضه خوانم
به یاد کوچه و سیلی و آتش کنم من سر به چاه

• دوشنبه
• 21
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:29
• نوشته شده توسط
• feiz

قامت محراب، بی زهرا قدی رعنا نداشت
بی قنوت فاطمه، حتی نماز احیا نداشت
لیله القدری که در قرآن (وَ ما اَدراکَ) شد
مصطفی فرمود: معنایی به جز زهرا نداشت
هیجده سالش برابر گشته با شصت و سه سال
ورنه مولامان امیر المؤمنین همتا نداشت
نیروی احمد نمادش ذوالفقار حیدر است
لیک جز نیروی کوثر، نیرویی مولا نداشت

از خصوصیات او ام ابیها بودن است
این فضیلت را که دختر داشت، خود، بابا نداشت
خالقش انسیة الحوری خطابش می کند
یعنی از زهرا فرشته تر در این دنیا نداشت
بی تولّای علی کار رسالت ناتمام
بی ولای فاطمه حتی غدیر امضا نداشت
هیچکس چون فاطمه یاریِ مولایش نکرد
گر نبود، اسلام ناب مصطفی ابقا نداشت
بی ولای مرتضی عالم ج

• سه شنبه
• 22
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 19:58
• نوشته شده توسط
• feiz

آن رتبه را كه هیچ كسی از ازل نداشت
زهرا هماره داشت كه چون خود مَثل نداشت
از این جهت شبیه به پروردگار بود
كه اصلِ اصل بوده و اصلاً بدل نداشت
حتی اذانِ حیّ علَی الغربت علی
بی ذكر نام فاطمه خیرالعمل نداشت

شیعه دلش چنین ز غمِ در نمی شكست
مانند مرتضی اگر این خانه یل نداشت
هر چند سومین پسرش را بدون شك
در اوج عرش داشت ولی در بغل نداشت
شاعر : مهدی رحیمی

• سه شنبه
• 22
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 20:11
• نوشته شده توسط
• feiz

بیمار چندین روزۀ این خانه دارد
در پیش چشمان ترم جان می سپارد
هر شب کنار بستر او یک فرشته
می آید و زخم تنش را می شمارد
پهلو به پهلو می شود وقتی به بستر
امکان ندارد لالۀ سرخی نکارد

پرواز مجروح صدایش بی سبب نیست
یک فاصله در استخوانِ سینه دارد
می گیرد از دستم لباس زخمی اش را
پیراهنی کهنه به جایش می گذارد
خاکسر پروانه ها بر دامن او
شام غریبان را برایم می نگارد
شاعر : علی اکبر لطیفیان

• سه شنبه
• 22
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 20:18
• نوشته شده توسط
• feiz

عزیز من چه شده دست بر کمر داری
گذشته نیمه ای از شب هنوز بیداری؟
دوباره پیرهنت پر ز خون شده مادر
برای شستن این جامه درد سر داری
سه ماه گوشه این خانه بستری هستی
سه ماه می شود اما هنوز بیماری

اگر چه زخم تو را شسته ام ولی انگار
به باغ پیرهنت باز لاله می کاری
به یاد محسن خود باز می روی از حال
زیاد فکر نکن، مادرم نکن زاری
تن تو آب شده بی رمق شده اما
هنوز عین سپاه علی علمداری
همین که قوت قلب پدر شدی کافی ست
نیاز نیست بگیری به دوش خود باری
سه ماه می گذرد از اصابت مسمار
ولی دوباره از این زخم، خون شده جاری
شاعر : مهدی نظری

• سه شنبه
• 22
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 20:20
• نوشته شده توسط
• feiz

زبانحال حضرت صدیقه طاهره ...

دست بسته شوهرم را تا کجاها می برند

پیش چشم شوهر من سینه ام را می درند

با چه وضعی می بریدش رحم بر مولا کنید...

مردم این دوره ، ای عالم چرا کور و کرند

بین دیوار و در ای عالم حرامیهای پست

در پی دزدیدن محسن ز عشق حیدرند

این حرامیها در این بازار سرد روزگار

جای کالای خدائی نَفسِ شیطان می خرند

بی سرم کن در ره عشقت علی ای شاه عشق

چون که عاشق ها همیشه در ره تو بی سرند

من هم ای مولا اگر شاعر شدم یک کفترم

چون که کفتر هات دائم سوی بامت می پرند

سروده جعفر ابوالفتحی

• چهارشنبه
• 23
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 21:41
• نوشته شده توسط
• جعفر ابوالفتحی

آنان كه قلبشان ز تو رخصت گرفته بود
سربندشان به نام تو زینت گرفته بود
از لحظه‌ای بگو كه شلمچه غرور داشت
صدها محبّ فاطمه در آن حضور داشت
ای مادر سپاه دلیران سخن بگو
ای خالق حماسه‌ی لبنان سخن بگو
از لطف خود بگو به سپاه مقاومت
ای تا همیشه پشت و پناه مقاومت
الجار ثم دار! دعا كن دعا رواست
بانو! نجات مردم بحرین با شماست
ما سال‌هاست مفتخر از یاری ِ توایم
شاگردهای مكتب بیداری ِ توایم
ای روشن از حضور تو چشم و چراغ‌ها
سرمست عطر و بوی تو گل‌های باغ‌ها
باغ اعتبار یافت ز سیر كمالی‌ات
گل درس می‌گرفت ز اوصاف عالی‌ات
هفت آسمان مسخّر عرفان ناب تو
هفت آسمان محیط شهود جلالی‌ات
شب افتخار داشت تماشا كند تو را
در لح

• شنبه
• 26
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 06:25
• نوشته شده توسط
• یحیی

در نبود تو
هر زمان مرگم
پیش رویم بود پیش رویم بود
در فراقت
مردنم بابا
آرزویم بود آرزویم بود
لحظه های من
وی غم دارد
دختر پیرت عمر کم دارد
ای لاله گون
غرق خون غرق خون
تا که تو رفتی
چشم بی اشکم
پر تلاطم شد پر تلاطم شد
مخفی از عمه
در بیابان و
دخترت گم شد دخترت گم شد
رونمایم داد
دست گلچینت
که سرت را چون سایه میبینم سایه میبینم
ای لاله گون
غرق خون غرق خون
در نبود تو
هر زمان مرگم
پیش رویم بود پیش رویم بود
در فراق تو
مردنم بابا
آرزویم بود آرزویم بود
لحظه های من
بوی غم دارد
دختر پیرت عمر کم دارد
ای لاله گون
غرق خون غرق خون

• شنبه
• 26
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 06:29
• نوشته شده توسط
• یحیی

بالا سرت اومده حیدر یکبار به تو رو زده حیدر
حیدر سلامش این روزا جواب نداره
دیگه حسن از غصه ی تو خواب نداره
بدون هیچ دلیلی شد صورت تو نیلی
یکی نگفت که نامرد زهرا کجا و سیلی
مادر ، مرو مادر

******
زهرای من ای تکیه گاهم تنها تویی پشت و پناهم
آه و واویلا شد سفید محاسن من
وقتی شنیدم پر کشیده محسن من
در پشت درب خونه آتیش کشید زبونه
زهرا رو پیش حیدر زدن چه وحشیونه
مادر ، مرو مادر
******
پرپر نزن یاس کبودم کاش پشت در جای تو بودم
ای مایه ی فخر علی حیدر کرار
مونده هنوزم خون تو بر روی مسمار
از غصه های دلگیر تو جوونی شدی پیر
دیدم به روی دستت جای غلاف شمشیر
مادر ، مرو مادر
شاعر : میثم میرزایی

دانلود سبک

• یکشنبه
• 27
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 09:14
• نوشته شده توسط
• feiz

قسم به سلطانم رضا قسم به اربابم حسین
قسم به ایون نجف قسم به بین الحرمین
غلامتم مادر ، غلامتم ، غلامتم مادر ، غلامتم
هر چی باشه مادرمی سایه داری روی سرم
مثل ابالفضل چی میشه به من بگی ای پسرم

******
قسم به غربت بقیع به قبر خاکی حسن
قسم به خاک قتلگاه قسم به شاه بی کفن
غلامتم مادر ، غلامتم مادر ، غلامتم مادر ، غلامتم مادر
ایشالله امسال بمیرم فاطمیه تو روضه ها
بیا شب اول قبر منو ببر به کربلا
******
قسم به داغ کوچه و قسم به یاس شعله ور
قسم به خاک کوچه و قسم به خون میخ در
غلامتم مادر ، غلامتم مادر ، غلامتم مادر ، غلامتم مادر
فاطمیه برای ما مثل خود محرمه
یادت نره شبای قدر قرارمون تو القمه
شاعر : سعید

• سه شنبه
• 29
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 07:43
• نوشته شده توسط
• feiz

آتش زدن در و دیوار
شعله ور شد در بهشت پشت در مادر بهشت
خدا خدا
غربتش رو نشون میده انگاری داره جون میده
خدا خدا
واویلا مدینه روضه داره واویلا خونه پر از غباره
واویلا یکی کمک بیاره

داره می بینه زینب که دور و برش شعله وره
حسن شهید کوچه اس حسین کشته ی میخ دره
واویلا امون از این غریبی
******
پشت در می زنه صدا محسنم دیگه شد فدا
علی علی
شک نکن روز محشرم از اینا من نمیگذرم
علی علی
واویلا از نفس آخر افتاد واویلا شعله به معجر افتاد
واویلا رو مادرم در افتاد
کیه داره با تکبیر علی رو به مسجد میبره
حسن شهید کوچه اس حسین کشته ی میخ دره
واویلا امون از این غریبی
******
قصه ی داغ کربلا شعله و دود خیمه ها
حسین

• سه شنبه
• 29
• اسفند
• 1391
• ساعت
• 08:14
• نوشته شده توسط
• feiz