فاطمه حیدرت و تنها نذار
بین دشمنا علی تو جا نذار
می دونی نبودنت مرگ برام
فاطمه دنیا رو بی تو نمی خوام
مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا
تو با اشكات داری آبم می كنی
می ری و خونه خرابم می كنی
كشتی امید من پهلو نگیر
جون زینب از علی تو رو نگیر
واسه دل خوشیه من خنده نكن
بیشتر از ای من و شرمنده نكن
دست به پهلو نگیر و جارو بزن
ی چراغ عمر من سوسو مزن
جون حیدرت كار خونه نكن
موی زینب و دیگه شونه نكن
دخترت داره نگاهت می كنه
نگاه به چشم سیاهت می كنه
دست به پهلو نگیر و جارو بزن
ای چراغ عمر من سوسو مزن
فاطمه حیدرت و تنها نذار
بین دشمنا علی تو جا نذار
شاعر:جواد مقدم
- دوشنبه
- 14
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:45
- نوشته شده توسط
- یحیی