شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 قاسم نعمتی

متن شعر ایام فاطمیه -(چادر تو حبل المتین  فاطمه فاطمه) * قاسم نعمتی

76

متن شعر ایام فاطمیه -(چادر تو حبل المتین  فاطمه فاطمه) چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه
رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه
روز قیامت ، ناقه سواری
بر چشم عالم ، پا می گذاری
زهرا یا زهرا

ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه
ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه
در مهربانی ، تو بی نظیری
دستان مارا ، محشر بگیری
زهرا یا زهرا

در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه
صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه
زیر لگدها ، نقش زمینی
ناله کشیدی ، فضه خذینی
مظلومه زهرا

تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه
محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه
در جای تنگی ، شدی گرفتار
گفتی به گریه ، لعنت به مسمار
مظلومه زهرا

گرچه میان بستری فاطمه
پشت و پناه حیدری فاطمه فاطمه
گشته دعایت ، با گریه هرشب
عجل وفاتی،یاربی یاری
زهرا یا زهرا

ای همه آرامش من فاطمه فاطمه
رد نکنی خواهش من فاطمه فاطمه
خیلی برایم زهرا عزیزی
می میرم از جایت بر نخیزی
زهرا یا زهرا

بوسه زدی روی حسین فاطمه فاطمه
شانه زدی موی حسین فاطمه فاطمه
دلواپسی تو ، بهر لبانش
پنجه نیفتد ، در گیسوانش
زهرا یا زهرا

باشد قرار ما دوتا فاطمه فاطمه
شب‌های جمعه کربلا فاطمه فاطمه
پیراهنش را ، بر سر گزاری
آبهای خود بر ، حنجر گزاری
جانم حسین جان

ناله زنی ای بی کفن یا بنی حسین
عریان شدی در پیش من یا بنی حسین
جمعت کنم از ، خاک بیابان
بر خورده بر من ، شدی تو عریان
جانم حسین جان

ناله رسد ز کوچه ها مادرم مادرم
ذکر امام مجتبی مادرم مادرم

کوچه عذاب ، ما غیرتی هاست
چون قتلگاهِ، اولادِ زهراست
آه و واویلا

مسیر خانه بسته شد آه و‌اویلتا
حرمت ما شکسته شد آه و واویلتا

چشمان مادر، شد تیره و تار
یکی زسیلی ، یکی زدیوار
آه و واویلا

دیدی توباچشمان خود ای حسن جان حسن
وقتی قباله پاره شد ای حسن جان حسن
تا خانه مادر ، را می کشاندی
آهسته چادر ، را می تکاندی

ای مهربان تر از همه مادر ای مادر
أمُّ الاَحبا فاطمه مادر ای مادر
خدمت گذارت ، روح الامین است
چون خانهٔ تو ، عرشِ زمین است
زهرا یا زهرا

با آنکه هستی بی حرم مادر ای مادر
بر ما سوا داری کرم مادر ای مادر
از دامن تو ، حسن کریم است
ارباب عالم ، صاحب حریم است
زهرا یا زهرا

دارد ورم بازوی تو مادر ای مادر
خونین شده پهلوی تو مادر ای مادر
اوضاع خانه ، شد نا مرتب
شانه نخورده ، گیسوی زینب

بازی نکن با جان من فاطمه جانم
حرف جدایی را مزن فاطمه جانم
شرمنده ام از ، رویت عزیزم
ماندم چه خاکی، بر سربریزم
زهرا یا زهرا
آتش به دلها می زنی فاطمه جانم
داری کفن تا می زنی فاطمه جانم
آهسته بارِ ، سفر ببندی
باید به تابوتِ خود بخندی!!!
زهرا یا زهرا
دستان لرزانم ببین فاطمه جانم
با زانو افتادم زمین فاطمه جانم
جان دادنت را ، باید ببینم
روی تن تو ، لحد بچینم

ای قمر هاشمیان ابوفاضل مدد
عموی صاحب الزمان ابوفاضل مدد
صحن و سرایت ، قبلهٔ حاجات
باب الحوائج ، عموی سادات
جانم اباالفضل

  • سه شنبه
  • 1
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 10:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 وحید محمدی

متن شعر زمزمه زمینه یا شور حضرت زهرا(س) -(آه مادر تک و تنها رفتی پشت در) * وحید محمدی

94
1

متن شعر زمزمه زمینه یا شور حضرت زهرا(س)  -(آه مادر تک و تنها رفتی پشت در) به سبک آه ریان...

آه مادر
تک و تنها رفتی پشت در
آه مادر
تو زمین خوردی جلو حیدر
آه مادر
به خدا نمی کنم باور

خونه ی وحیه و آتیشِ بلا، وا محمدا ۲
ترسیدن بچه ها توو سر و صدا، وامحدا ۲
با لگد ادا شد حق مصطفی، وا محمدا ۲
توی آسمون پیچیده این ندا، وا محمدا ۲

وای مادر
یه تنه مقابل لشکر
وای مادر
غرق خونه سوره ی کوثر
وای مادر
چی بگم از آتیشِ معجر

داغیِ میخه و طفل بی گناه، موندی بی پناه ۲
فضه رو صدا زدی میون راه، موندی بی پناه ۲
در و همسایه ها می کنن نگاه، موندی بی پناه ۲
علی درداشو باید بگه به چاه، موندی بی پناه ۲

آه مادر
سخته بین دود و خاکستر
آه مادر
مثل پروانه شدی پر پر
آه مادر
بیت الاحزان میگه درد آور...

نقل مقتله که غرق خون شدی، نیمه جون شدی ۲
یه جوری زدن که قد کمون شدی، نیمه جون شدی ۲
بی هوا زدند و در شکسته شد، سر شکسته شد ۲
مرد خونه ی تو سر شکسته شد، سر شکسته شد ۲

وحید محمدی
۶ آبان ۱۴٠۳

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

متن شعر شور حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمیه ۱۴۰۳ -(منصوره در آسمان ، فاطمه ی روی زمین ) * حسین رحمانی

48

متن شعر شور حضرت زهرا سلام الله علیها  فاطمیه ۱۴۰۳  -(منصوره در آسمان ، فاطمه ی روی زمین ) منصوره در آسمان ، فاطمه ی روی زمین
تنها یار و یاورِ ، مولا امیر مومنین

مادر سادات ، قبله ی حاجات
راه نجات شیعه در روز مکافات

راضیه زهرا ، مرضیه زهرا
طاهر ه ی مطهره ، زاکیه زهرا

خوده پیغمبری ، تماماً حیدری
نشون دادی که ، حریف لشکری

تو نور و کوثری، به شیعه مادری
فداتشم مادر ، شفیعه. محشری

امنا فاطمه

ای اسم شب خدا ، لیله ی قدر مرتضی
تو هر معرکه شده ، اسم تو گره گشا

منم غلامت ، قربون نامت
درس مقاومت دادی ، تو با مرامت

معنی ایمان ، کوثر قرآن
سایه ی چادر توئه ، رو سر ایران

قرارم مادره ، بهارم مادره
همیشه هرجا ، کنارم مادره

وجود نوکرا ، فدای مادره
که حرز ماها ، دعای مادره

امنا فاطمه

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

متن شعر نوحه ایام فاطمیه -(دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمزمه) * محسن حنیفی

51

متن شعر نوحه ایام فاطمیه -(دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمزمه) دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمزمه
مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲
حوریه ی شکسته بال مرتضی
بغض فروخورده ی در "ناد علی"
دخیل چادر نماز تو بهشت
قبله گه پنجره فولاد علی
فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

متن شعر زمینه بستر ایام فاطمیه -(گریه نکن - تو که گریه میکنی میمیرم) * علی اکبر نازک کار

50

متن شعر زمینه بستر ایام فاطمیه -(گریه نکن - تو که گریه میکنی میمیرم) گریه نکن - تو که گریه میکنی میمیرم
گریه نکن - غمت از دنیا کرده سیرم
نبینم دیگه غربت رو توو چشمات
بیا درداتو تقسیم کن با زهرات
آه و ناله واسه من / شب وکابوس واسه تو
بی کسیت غصه من / غم ناموس واسه تو
یه دل خون واسه من / خون دیوار واسه تو
آتیش در واسه من / داغ مسمار واسه تو
علی غریبم ۳

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر زمینه بستر ایام فاطمیه -(سلام هستی مرتضی / سلام بانوی عالمین) *

37

متن شعر زمینه بستر ایام فاطمیه -(سلام هستی مرتضی / سلام بانوی عالمین) علی میر حیدری

سلام هستی مرتضی / سلام بانوی عالمین
سلام ای مادر حسن / سلام ای مادر حسین
مادرونه دعام کن - من کسی رو ندارم
یه نگاه کن به من که - گره خورده به کارم
تو بین بستری و حال من خرابه
کار حسن شده چرا گوشه نشینی
بگو چی شد میون خونه که توو اون روز
صدا زدی یا فضه ، خذینی
ایتها الشهیده - مادر قد خمیده ۲

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

متن شعر سبک زمینه هجوم به خانه وحی ایام فاطمیه -(چارده قرنه که دارن - همش بهونه میارن - برا غم مادر ما) * علی اکبر نازک کار

33

متن شعر سبک زمینه هجوم به خانه وحی ایام فاطمیه -(چارده قرنه که دارن - همش بهونه میارن - برا غم مادر ما) چارده قرنه که دارن - همش بهونه میارن - برا غم مادر ما
چارده قرنه که میگن - انقد بزرگش نکنید - چیزی نبود اون ماجرا
نه حرف ما و دین ما / مردم دنیا نیگا به این حکایت کنید
کلیمیا! آی مسیحیا! / شما بیاید بشنوید و قضاوت کنید
بشنوید و قضاوت کنید
چهل نفری // یه زن بی پناهو زدن
چهل نفری // یه زن پابه ماهو زدن ۲

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر زمینه شام غریبان ایام فاطمیه -(روی لب اومده جون علی) * محمد بیابانی

46

متن شعر زمینه شام غریبان ایام فاطمیه -(روی لب اومده جون علی) روی لب اومده جون علی
داری میری تو بدون علی
موقع غسل تو تازه دیدم
پیر شدی یار جوون علی
داری میری تو قدم قدم - از پیشم ولی یکم
آروم تر که این دلم - آروم بگیره
پاشو از تابوتت و ببین - دارم میخورم زمین
تو میری و بعد از این - حیدر می میره
تشییعِ جنازه که شبونه نمیشه
این خونه دیگه بعد تو خونه نمیشه
دارم می‌کشم از دل آه / لا اله الا الله ۳

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر شهادت مادرِمظلوم امام زمان(عج) حضرت_فاطمه_ی_زهرا_سلام_الله_علیها -(با بغض پُر گلایه و با ماتمی عجیب) * مرضیه عاطفی

28

متن شعر شهادت مادرِمظلوم امام زمان(عج) حضرت_فاطمه_ی_زهرا_سلام_الله_علیها -(با بغض  پُر گلایه و با ماتمی عجیب) -لطفا حق روضه ادا شود-

با بغض پُر گلایه و با ماتمی عجیب
رد میشوی دوباره از آن کوچهٔ غریب

رد میشوی و داغِ دلت تازه میشود
قلبت اسیرِ آهِ بی اندازه میشود

آشوب میشود دلِ غمدیدهٔ تو زود
پیچیده در مشام تو انگار بوی دود

با اشکِ چشم؛ خسته و مضطر رسیده ای
نزدیکِ دربِ خانهٔ مادر رسیده ای

بعدِ هزار سال سرآغازِ روضه هاست
آن هیزمی که سوخته خاکسترش به جاست

یکباره آمدند همان قوم ناخلَف
بویی نبرده اند همانها که از شرف

آورده فتنه یکسره خونِ تو را به جوش
دارد فقط صدای لگد میرسد به گوش

آتش؛ گرفته در بغلش دربِ خانه را
حس میکنی نفس زدنِ مادرانه را

افتاد "در" به رویِ گلِ یاس بیهوا
در ازدحام؛ برگِ گل از شاخه شد جدا

بینِ هجوم؛ دست به دیوار و "در" کشید
آن لحظه که، مسافرِ شش ماهه پر کشید

فضه دوید و اشکِ تو بی اختیار شد
افتاد بارِ شیشه! علی(ع) بیقرار شد

آهی کشید و خورد زمین در مقابلَت
مادر تو را صدا زد و آشوب شد دلت

صاحب-عزایِ روضهٔ دور و برَت شدی
صحرا نشینِ درد و غم مادرت شدی

هر روز یادِ صورتِ تبدار سوختی
از جایِ زخم تیزیِ مسمار سوختی

در فکر انتقام؛ به بالایِ خیمه گاه
با شال مشکی ات زده ای پرچم سیاه

می آیی و ظهور تو هر لحظه پیش روست
با بیرقی که بیعتِ با حق شعارِ اوست

شیعه نوشت هر شبه بر قبرِ بی نشان
عجّل علی ظهورکَ یاصاحب الزمان!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عزای ایام فاطمیه -(نیمه شبها بلند گریه کنید) * مرضیه عاطفی

35

متن شعر عزای ایام فاطمیه -(نیمه شبها بلند گریه کنید) نیمه شبها بلند گریه کنید
بی مدارا...بلند گریه کنید

نیمه شب برگزار شد مردم-
دفنِ زهرا(س)...بلند گریه کنید

گریه کردند بیصدا آنجا
تا که اینجا بلند گریه کنید

چشم ها را به سیلِ اشک دهید
مثلِ دریا بلند گریه کنید

فاطمیه اگر که، هر جا شد-
روضه برپا...بلند گریه کنید

بینِ مان فرقهٔ مخالف نیست
بی محابا...بلند گریه کنید

هر کجا نام مادر آمد از-
داغِ زهرا(س) بلند گریه کنید

تکیه گاهِ یتیم ها، دیگر
مانده تنها...بلند گریه کنید

کودکانش شدند بی مادر
جانِ مولا بلند گریه کنید

بغضِ زینب(س)، سکوت هایِ حسن(ع)-
کشته ما را...بلند گریه کنید

اشک های حسین(ع) شد جاری
گریه کن ها بلند گریه کنید!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر غم ایام بی مادری شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها -(قاری حسین(ع) و گریه کنِ فاطمه(س)؛ خداست) * مرضیه عاطفی

39

متن شعر  غم ایام بی مادری شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها -(قاری حسین(ع) و گریه کنِ فاطمه(س)؛ خداست) قاری حسین(ع) و گریه کنِ فاطمه(س)؛ خداست
در خانهٔ علی(ع) چه عزاخانه ای به پاست

جانم فدایِ مجلسِ ختمی غریب که
مهمان ندارد و پُر از اندوهِ بیصداست

حتی "در"ی که سوخته، مرثیه خوان شده
با اشک، همنشین شده و صاحبِ عزاست

شاید حسن(ع) به زینبِ(س)آشفته حال گفت:
گریه نکن! که رفتنِ مادر خودش شفاست

در شهر؛ یک نفر به علی(ع) تسلیت نگفت
این رسم ناسپاسیِ دنیایِ بی وفاست

زهرا(س) کجاست؟! تا که ببیند هنوز هم
ردّ طناب، دورِ دو دستانِ مرتضاست(ع)

حرفش نداشت هیچ خریدار بعد از این*
سنگِ صبورِ روز و شبِ مرتضی(ع) کجاست؟!

مادر کجاست؟ تا بشود حالِ خانه؛ خوب
مادر که نیست، خانه نفس-گیر و بی صفاست

عالم عزا گرفته برایش ولی بدان
صدّیقة الشهیده؛ عزادارِ نینواست

قلبش هنوز میشود آرام با حسین(ع)
آرامگاهِ مادرِ سادات؛ کربلاست

هر روزِ هفته؛ بر لبِ گودالِ قتلگاه
گریانِ پیکری ست که مابینِ بوریاست!

* وَكَانَ لِعَلِيٍّ وَجْهٌ مِنَ النَّاسِ حَيَاةَ فَاطِمَةَ؛ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ انْصَرَفَتْ وُجُوهُ النَّاسِ عَنْ عَلِيٍّ
تا فاطمه زنده بود، مردم به امیرالمؤمنین علی(ع) روی خوش نشان می‌دادند؛ پس با وفات [شهادت] فاطمه(س) [مردم] به او پشت کردند.
? صحیح بخاری، ج۴، ص۱۵۴۹

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عزای فاطمیه و تسلای دلِ امام زمان(عج) -(این روزها از داغِ دختر گریه میکرد) * مرضیه عاطفی

45

متن شعر عزای فاطمیه و تسلای دلِ امام زمان(عج) -(این روزها از داغِ دختر گریه میکرد) این روزها از داغِ دختر گریه میکرد
قطعاً خدیجه(س) با پیمبر(ص) گریه میکرد

در عالم برزخ به پا شد بزم روضه
از داغِ زهرا(س)؛ عالم ذر گریه میکرد

من مطمئنم که خدا لحظه به لحظه
در خلقتِ زهرایِ أطهر گریه میکرد

با دردهای فاطمه(ع)چشم علی(ع) هم
این روزها تا روزِ محشر گریه میکرد

دور از نگاهِ اهلِ خانه، نیمهٔ شب
آهسته و پیوسته حیدر گریه میکرد

شد قلبِ سنگش آب، با هر آهِ زهرا(س)
دستاس شد دلتنگ و مضطر گریه میکرد

لعنت به خود میگفت و با افسوس بسیار
مسمار، رویِ شانهٔ "در" گریه میکرد

شد حالِ مادر چونکه از دیروز بدتر
امشب حسن(ع) با حالِ بدتر گریه میکرد

یادِ نوازش هایِ سابق... قبلِ خوابش-
زینب(س) برای دستِ مادر گریه میکرد

دستی که لرزان دوخت پیراهن به سختی
چشمی که از فردایِ معجر گریه میکرد

بوسید حلقوم حسینش(ع) را پریشان
با تشنگی در کنجِ بستر گریه میکرد!

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

متن شعر ایام فاطمیه و مناجات با امام زمان_عج -(اول مجلس بخوانم قبل هر حرف و کلام ) * حسین رحمانی

42

متن شعر ایام فاطمیه و مناجات با امام زمان_عج -(اول مجلس بخوانم قبل هر حرف و کلام ) اول مجلس بخوانم قبل هر حرف و کلام
حضرت صاحب زمان ای قبله ی عالم ، سلام

حال ماها خوب نیست آقا خودت که واقفی
غصه و غم شد قرین ما خودت که واقفی

ریشه ی غمها فقط از دوری و هجران بُوَد
بی شما دنیای ما ظلمت بُوَد ... عصیان بُوَد

آه آقاجان ! کجایی بی تو ما در مانده ایم‌
داغ های بی عدد ، مرثیه ی ناخوانده ایم

ای جمال بی مثالت، ماه شب های دلم
فال حافظ راه آمد با تمنای دلم

(یوسفِ گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور)

از شهیدان مسیرت ، تا منِ بی دست وپا
هست خیلی فاصله ، آنها کجا و من کجا ؟!

از شهیدان می نویسم از خلوص جبهه ها
واژه واژه شعر من شد خاکبوس جبهه ها

معنویت بود و مردی و وفا بی حد و مرز
بندگی ها بود و عشق به خدا بی حد و مرز

گریه های نیمه شب می شد سلاح معرکه
نور تقوا بود تنها نور راه معرکه

جنگ تحمیلی گذشت و تجربه ها مانده است
از شلمچه از هویزه ذکر زهرا مانده است

از شهیدان فاطمی تر این زمان پیدا نشد
هیچ ذکری مثل ذکرِ پاک یا زهرا نشد

مکتب زهرا به ما درس ولایت می دهد
او قبولی را به یارانش به نوبت می دهد

مکتب زهرا روایت شد به خون هر شهید
(فاستقم )* این آیه از حلقوم صد پاره رسید

صبر و ایمان ، استقامت ، نقشه ایی بر راه ما
می شود پیروز میدان آری حزب الله ما

این زمان هست امتحانِ سخت هر آزاده ایی
ای برادر! وقت پیکار آمده ، آماده ایی ؟

رفته نصرالله ولی نصر خدا باشد هنوز
رفته پرچمدارو این پرچم به جا باشد هنوز

با عدو از غیرت شیران ایرانی بگو
از سلیمانی بگو از خشم قاآنی بگو

از نماز جمعه ی نصر از صلابت ها بگو
از امام جامعه از این شجاعت ها بگو

شیعیانِ فاتح خیبر به میدان آمدند
وارثان غیرت مولا رجز خوان آمدند

آی دشمن ، حمله بر این مملکت یعنی شکست
گور خود را کنده ای ، ای بی حیا صهیون پست

آرزوی ما شهادت بود و هست اما بدان
می شود با خون یاران مکتب ما جاودان

ما حسینی مذهبان با شور هیهات آمدیم
در مصاف با شما بر عهد و میقات آمدیم

آی اسراییل ملعون ریشه ات را می زنیم
آری آری از زمین یک روز محوت می کنیم

ـــــــ

سینه لبریز فراق است و سرم در شور جنگ
آه یاران سینه ام چون قافیه آمد به تنگ

مثل ضاحیه پریشانِ پریشانم کنید
آه ای یاران مرا یک روضه مهمانم کنید

عطر و بوی جبهه ها در فاطمیه می رسد
اصل و وصل ماجرا بر فاطمیه می رسد

می شوم من با شهیدان روضه خوان کوچه ها
بی حیا زد مادر ما را میان کوچه ها ...

بی گناهی را سپاهی بین خانه می زدند
پا به ماهی را به ضرب تازیانه می زدند

آستان خانه از خون تنش آکنده شد
آه که مولا چقدر از فاطمه شرمنده شد

(هرچه شد بین درو دیوار شد ایدل بسوز
ریشه ی سر نیزه ها مسمار شد ایدل بسوز )

کربلا خلخال ، تا از پای زنها کنده شد ...
بر سر نیزه حسین از زینبش شرمنده شد

*فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطۡغَوۡاْۚ إِنَّهُۥ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرࣱ
۱۱۲هود
پس همان گونه كه فرمان يافته‌اى ايستادگى كن؛ و نيز آنان كه همراهت به سوى خدا روى آورده‌اند [ايستادگى كنند] و سركشى مكنيد كه او به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 11:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر زمزمه ایام فاطمیه -(گل، رنگ نیلوفر نمیخواد) * عالیه رجبی

45

متن شعر زمزمه ایام فاطمیه -(گل، رنگ نیلوفر نمیخواد) گل، رنگ نیلوفر نمیخواد
آتیش و خاکستر نمیخواد
واکردن راه یه خونه
آوردن لشکر نمیخواد

وقتی با لشکر اوباش اومد
آتیش و همهمه همراش اومد
جوری زد لگد به زهرای من
که صدای استخوناش اومد

به جون باغ من با تیشه افتاد
نهال هستی ام از ریشه افتاد
الهی بشکنه پای حرومی
یه جوری زد که بار شیشه افتاد

اونکه از پا
افتاده دنیامه
اونکه داره
جون میده زهرامه

بند دوم

مونده رو در خون شقایق
باید از این غصه کنم دق
آینه وقتی که ترک خورد
دیگه نمیشه مثل سابق

شبا از درد که بیدار میشه
دنیا پیش چشم من تار میشه
چی سرش اومده که موقعه
پا شدن دست به دیوار میشه

میون خونمون سوز خزونه
فقط گریه تسلی بخشمونه
میون سجده ها با گریه میگم
الهی فاطمه زنده بمونه

بی فاطمه
دنیا قفس میشه
دیگه علی
بی کار و کس میشه

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر زمزمه بستری ایام فاطمیه -(آه از تب و از درد بازو) * عالیه رجبی

51

متن شعر زمزمه بستری ایام فاطمیه -(آه از تب و از درد بازو) آه از تب و از درد بازو
آه از کبودی رو ابرو
بند دل من پاره میشه
وقتی میشی پهلو به پهلو

همسر جوون من پیر شدی
آسمون من زمینگیر شدی
چرا رو میگیری از من مگه
تو هم از دست علی سیر شدی

امون از سرفه های بی امونت
علی رو میکشه قد کمونت
واسه پاک کردن اشکای حیدر
نده زحمت به دست نیمه جونت

ازشب تا صبح
پهلوتو میگیری
میخوای پاشی
زانوتو میگیری

بند دوم

چشمات به در هی میشه خیره
اون لحظه ها یادت نمیره
از رفتنت چیزی نگو که
از فکرشم گریه م میگیره

چینی شکسته رو بند نزن
این دل پاره رو پیوند نزن
تا ازم دردتو پنهون کنی
پیش من زورکی لبخند نزن

الهی بسترت جم شه یه روزی
شفای تو فراهم شه یه روزی
الهی که نباشم تا ببینم
که سایه ت از سرم کم شه یه روزی

چرا باره
سفرو می بندی
با دیدن
تابوتت می خندی

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

متن شعر زمزمه ایام فاطمیه -(روضه های با اشاره / روضه خونی با کنایه) * عبدالله باقری

35

متن شعر زمزمه ایام فاطمیه -(روضه های با اشاره / روضه خونی با کنایه) روضه های با اشاره / روضه خونی با کنایه
میدونی که می‌تونم
برای اینکه ماجرا / گم نشه یه وقت توو تاریخ
می‌خوام مقتل بخونم ۲
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً یعنی:
سیلی صدادار خوردی
ضربه های بسیار خوردی
یکی از دشمن ، یکی‌از مسمار ، یکی از دیوار خوردی
جلو چشم حسن / تو رو سیلی زدن ۲
چقد داد زد نزن / ولی باز تو رو سیلی زدن
وا امّاه وا امّاه ۳ وا امّاه
.

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

متن شعر زمینه ایام فاطمیه -(آسمون (بارونیه) ۲ هوا چه غمباره) * بهمن عظیمی

52

متن شعر زمینه ایام فاطمیه -(آسمون (بارونیه) ۲ هوا چه غمباره) آسمون (بارونیه) ۲ هوا چه غمباره
دل پُر از (درد و غمه) ۲ علی عزاداره
دختری گریونه نگاهش / دل می سوزونه سوز و آهش
دختری که می خونه روضه / واسه بابای بی پناهش
روی دیوار و در خشکیده رَدّ خون زهرا
یل خیبر شده خونه نشین بدون زهرا
میره هر شب کنار قبر بی نشون زهرا
علی جانم علی جانم علی علیِ مظلوم

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

متن شعر زمزمه ایام فاطمیه -(خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت) * عبدالله باقری

82

متن شعر زمزمه ایام فاطمیه -(خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت) خودش نوشت - خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت - به معاویه نوشت
از میخ و پهلوی مادرِ بهشت
(خودش نوشت - خود قاتلش نوشت)
▪️ کاری کردم
با تازیونه / دستش بیفته / در کمی واشه
▪️ کاری کردم
پشت در اُفتاد / یه جور زدم که / نتونه پاشه
▪️ کاری کردم
تا آخر عمر / این صحنه یاد / مرتضی باشه

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

متن شعر زمینه ایام فاطمیه -(غرقِ خون افتادی از پا) * بهمن عظیمی

51

متن شعر زمینه ایام فاطمیه -(غرقِ خون افتادی از پا) غرقِ خون افتادی از پا
بین دیوار و در مادر
آتیش شعله می کِشید و
می سوخت هم چادر هم معجر
با پا شکست درو
استخوونِ سینه ی مجروحِ یه مادرو ...
ریختن چهل نفر
تا که لِه کنن زیرِ پا آیات کوثرو
زهرا نگاه می کرد
دستِ بسته سوی مسجد می بُردن حیدرو
یا زهرا ۳ مادرم یا زهرا

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

متن شعر و سبک زمینه و شور ایام فاطمیه -(باز دوباره عاشقات / سينه مى زنن برات) * رضا تاجیک

59
1

متن شعر و سبک زمینه و شور ایام فاطمیه -(باز دوباره عاشقات / سينه مى زنن برات) باز دوباره عاشقات / سينه مى زنن برات
زير بيرق عزات
اى امام هر امام / اى دليل گريه هام
تا ابد به تو سلام
سلام مادر # بازم ميخوام دعا كنى برام مادر
مى افته كى به صحن تو چشام مادر # سلام مادر
فداى تو # يه روز ميشم فداى روضه هاى تو
خدا ميگه بهشته زير پاى تو # فداى تو
فداتم من
فداى پرچم غم و عزاتم من
فداى اشک بچه سيداتم من
فداتم من
سيدتى يازهرا سيدتى يازهرا 2

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

متن شعر و سبک زمینه ایام فاطمیه -(فاطميه دل بى قرارم) * رضا تاجیک

48

متن شعر و سبک زمینه ایام فاطمیه -(فاطميه دل بى قرارم) فاطميه دل بى قرارم
يه دنيا درد و غصه دارم
زندگيمو توو اين دو ماهه
به پاى اين عزا ميذارم
فاطميه راز غم شير خداس
فاطميه حكايت بى انتهاس
فاطميه شروع داغ كربلاس 2
واى مادرم واى مادرم 2

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

متن شعر و سبک نوحه ایام فاطمیه -(ای که بود فرش رهت بال جبرئیل) * محسن حنیفی

79

متن شعر و سبک نوحه ایام فاطمیه -(ای که بود فرش رهت بال جبرئیل) ای که بود فرش رهت بال جبرئیل
نور چادرت / نور نیرین
به رشته ی چادر تو بسته ام دخیل
مادر حسن / مادر حسین
یاس به خون تپیده - ای سرو قد خمیده
صدیقه شهیده 2
مظلومه شهیده 4

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر ایام فاطمیه فراق پیغمبر -(ای پدر غصه بی شمار شده) * سید پوریا هاشمی

40

متن شعر ایام فاطمیه فراق پیغمبر  -(ای پدر غصه بی شمار شده) ای پدر غصه بی شمار شده
حال من بی تو زار زار شده

هیچکس سر نمی‌زند بر ما
بی کسی رسم روزگار شده

علی صف شکن زمین خورده
نوبت صبر ذوالفقار شده

آن در خانه ای که بوسیدی
هیزمِ کشتن‌‌ بهار شده

من که جایم بروی چشمت بود..
چشمم از ضربه تار تار شده

روی دیوار خانه آن گوشه..
خون خشکیده یادگار شده

لخته خون‌ها مزاحمم هستند
گر نفسهام گه‌گدار شده

با همان دنده ترک خورده
دخترت بر شتر‌ سوار شده

جلوی مجتبی زدند مرا
پسرم سخت شرمسار شده

بین نامرد های شهر خودت..
زدنِ زن چه افتخار شده!!

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عزای شهادت مظلومانهٔ مادرسادات -(بیچاره ام بسیار؛ یازهرا(س) أغیثیني) * مرضیه عاطفی

52
1

متن شعر عزای شهادت مظلومانهٔ مادرسادات -(بیچاره ام بسیار؛ یازهرا(س) أغیثیني) بیچاره ام بسیار؛ یازهرا(س) أغیثیني
از دستِ روزگار؛ یازهرا(س) أغیثیني

برگشته ام با توبه مثلِ آدم و حوّا
ای رمزِ استغفار؛ یازهرا(س) أغیثیني

شرمنده ام از اینکه فاطمیه می آیم
هر بار عصیانکار...یازهرا(س) أغیثیني

ذکرِ توسّل بر تو مرهم داده بر دردم
گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني

این "دو عبارت" رویِ دربِ خانه ام حک شد
"ألجّار ثُمّ الدّار"، "یازهرا(س) أغیثیني"

حاجتروا شد بی برو برگرد هر کس گفت:
در سجده با اصرار؛ یازهرا(س) أغیثیني

لبریز کن اشک مرا بسیار! حالا که
داغت شده سرشار...یازهرا(س) أغیثیني

لعنت به شورایی که در آن حق، به غارت رفت
آماده شد آزار... یازهرا(س) أغیثیني

هر کوچه در خود داشت چندین منکرِ حیدر
شهری پُر از مکّار؛ یازهرا(س) أغیثیني

آشوبم و ای وای... با خشم و تشر آمد
ابلیس پایِ کار؛ یازهرا(س) أغیثیني

از هیزمی که داشت فکر آتش افروزی
از قوم لاکردار؛ یازهرا(س) أغیثیني

همراهِ "در" شد شعله ور! آهی کشید و شد-
ذکرِ لبِ دیوار؛ یازهرا(س) أغیثیني

وارد نمیشد بیهوا هرگز به پهلویَت
میگفت اگر مسمار: یازهرا(س) أغیثیني

جانِ حسن(ع) "عجّل وفاتي" را نگو دیگر
ای مادرِ بیمار؛ یازهرا(س) أغیثیني

زل میزنم با گریه بر تابوت...میگویم-
با حیدرِ کرّار: یازهرا(س) أغیثیني

جانش به لب آمد علی(ع) هنگام غسلِ تو
غم از دلش بردار؛ یازهرا(س) أغیثیني!

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

متن شعر حضرت_زهرا_زمینه -(زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها) * وحید محمدی

50

متن شعر حضرت_زهرا_زمینه -(زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها) زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها
فاطمیه ۱۴۴۶ ه.ق

روشن ترین، آیات نور/ یا فاطمه ۲
لبخند تو، مرآت نور/ یا فاطمه ۲

عجب نوری، نور قلب پیغمبر
عجب نوری، نور خونه ی حیدر
عجب نوری، نور لیلة الاسری
عجب نوری، نور سوره کوثر

جلوه ی باقی ازل تا ابدی
حبیبه ی ذات خدای احدی
زمزمه ی اهل زمین و آسمان
زهرا مددی

مدد زهرا امنا مدد زهرا

ای بضعه ی، پاک نبی/ یا فاطمه ۲
فداکِ امّی وَ اَبی/ یا فاطمه ۲

عجب شأنی، شأن بارش باران
عجب شأنی، شأن خلقت انسان
عجب شأنی، شأن لیلة القدر و
عجب شأنی، شأن باطن قرآن

نمی رسد به درک شأنت احدی
ام ابیهای نبیِ سرمدی
قوت بازوی علی مرتضی
زهرا مددی

مدد زهرا امنا مدد زهرا

وحید محمدی
آبان ۱۴٠۳

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر فاطمیه کوچه_از زبان امام حسن علیه‌السلام -(شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمی‌اُفتد) * حسن لطفی

29

متن شعر فاطمیه کوچه_از زبان امام حسن علیه‌السلام -(شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمی‌اُفتد) کوچه_از زبان امام حسن علیه‌السلام

شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمی‌اُفتد
تبِ من کَم شده اما تبِ بانو نمی اُفتد

غرورم را شکسته خنده‌ی نامحرمی یارَب
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمی‌اُفتد

جماعت داشت می‌آمد دلم لرزید می‌گفتم
که بیخود راهِ نامردی به ما این سو نمی‌اُفتد

کِشیدم قَد به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِ بادِ سیلی اش بر گونه می‌اُفتد

نشد حائِل کند دستش گرفته بود چادر را
که وقتی دست حائِل شد کسی با رو نمی‌اُفتد

به رویِ شانه‌ام دستی و دستی داشت بر دیوار
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمی‌اُفتد

سیاهی رفت چشمانش سیاهی رفت چشمانم
وَگَرنه مادری در کوچه بر زانو نمی‌اُفتد

میانِ خاک می‌گردیم و می‌گویم چه ضربی داشت
خدایا گوشواره اینقَدَر آنسو نمی‌اُفتد

دو ماهی هست کابوس است خواب هر شَبَم ، گیرم
تبِ من خوب شد اما تبِ بانو نمی‌اُفتد

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر فاطمیه از زبان حضرت زینب سلام‌الله -(خانه وقتی شعله شد دیگر نمی‌دانم چه‌شد) * حسن لطفی

34

متن شعر فاطمیه از زبان حضرت زینب سلام‌الله -(خانه وقتی شعله شد دیگر نمی‌دانم چه‌شد) از زبان حضرت زینب سلام‌الله
فاطمیه

خانه وقتی شعله شد دیگر نمی‌دانم چه‌شد
گُر گرفتم بینِ آتش، در نمی‌دانم چه‌شد

تا جماعت رد شدند از در ، خدایا در شکست
خاکت ای غم بر سرم، مادر نمی‌دانم چه‌شد

تا که زیر دست و پا بودیم فهمیدم چه‌شد
تا که چشمم تار شد، دیگر نمی‌دانم چه‌شد

چشمهایم وا شد و دیدم که گلچین رفته بود
ردِّ خونی بود ، نیلوفر نمی‌دانم چه‌شد

می‌رسید از سمتِ مسجد نعره محکمتر بزن...
هرچه شد در کوچه شد ، بهتر نمی‌دانم چه‌شد

روضه از در خواندم اما مجتبی از کوچه خواند:
بعد از آن سیلیِ دردآور نمی‌دانم چه‌شد

خوب شد خوردم زمین و چشمهایم تار شد
شمر وقتی رفت با خنجر، نمی‌دانم چه‌شد

گرچه فهمیدم چه آمد بر سرِ هر پاره‌اش
آخرش انگشت و انگشتر نمی‌دانم چه‌شد

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر ایام فاطمیه -(یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد) * حسن لطفی

30

متن شعر ایام فاطمیه -(یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد) یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد
یاکه باید مثل زهرا پیش طوفان ایستاد

ریشه وقتی در میان خاک باشد می‌توان
در هجوم باد مانند درختان ایستاد

می‌شود در گرگ و میشِ فتنه هرجایی نرفت
پشت دربِ خانه‌ی زهرا مسلمان ایستاد

مثل فضه می‌شود بالانشین این حرم
آنکه در پایِ حجابش غرق ایمان ایستاد

فاطمه یعنی اگر باشید کم هم ، می‌شود
مثل مقداد و ابوذر مثل سلمان ایستاد

فیض می‌بُرد از قنوتِ نافله‌هایش علی
در سحر خوب است گاهی زیر باران ایستاد

پشت در گفتند جمعش از چهل تَن هم گذشت
پشت در زهرا ولی تا حَدِ امکان ایستاد

فاطمه می‌ماند آنجا حیف میخِ لعنتی..‌
تاکه او جان داشت پیش ضربه‌هاشان ایستاد

بچه‌های فاطمه مانند زهرایند ، پس
محسنش هم پیشِ ضربِ نامسلمان ایستاد

فاطمه این ایستادن را به زینب یاد داد
تاکه بِینِ آتشِ شام غریبان ایستاد

جای طفلان سنگ خورد و جای طفلان چوب خورد
عمه اما بین صدها چشم حیران ایستاد

هرگز از یادش نخواهد رفت اما قتلگاه...
...شمر با دامان خونین و پریشان ایستاد

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر ایام فاطمیه -(یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت) * حسن لطفی

38

متن شعر ایام فاطمیه -(یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت) یاکه دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت
یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت

جای دیگر را برای زندگی می‌خواستیم
آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت

خُرد می‌گشتیم زیر آسیای دشمنان
زیر دستاس‌اش دو دنیا را اگر زهرا نداشت

در وصیتهای مفقودالاثرها خوانده‌ام
تلخ می‌شد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت

گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا
آفرینش بود بی معنا اگر زهرا نداشت

فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت :
وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت*

پنچ نوبت فاطمه رو بر خودش می‌ایستاد
بود بی جلوه خدا زهرا اگر زهرا نداشت

از علی خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست
عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت

فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد
مرتضی یک نیمه بود اینجا اگر زهرا نداشت

هیچ فتحی را نمی‌دید آذرخشِ ذوالفقار
در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت

در میان رزم‌ها پشتش به زهرا گرم بود
داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت

کار دنیا را ببین کارش به‌دستِ فاطمه است
وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت

کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی
بی پیمبر می‌شکست آقا اگر زهرا نداشت

دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود
یک علی و آنهمه حاشا اگر زهرا نداشت

حرص‌ها خالی شد و پهلوی مادر را شکست
بچه‌ها می‌سوختند آنجا اگر زهرا نداشت

دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد
وامصیبت شامِ عاشورا اگر زینب نداشت...

*هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا....

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(خورشید لطف و مِهر و وفایی) * امیر عباسی

44

نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها -(خورشید لطف و مِهر و وفایی) خورشید لطف و مِهر و وفایی
تو قُرّةُ العَینِ المُصطفایی، خَیرُ النّسایی
ای نور هدایت
یار ولایت
جانم فدایت
یا زهرا یا زهرا...

یاس پبمبر، گشتی تو نیلی
در راه اسلام، خوردی تو سیلی، خوردی تو سیلی
ای نورِ دو دیده
قامت خمیده
شدی شهیده
یا زهرا یا زهرا...

  • سه شنبه
  • 22
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد