شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس

شهادت حضرت زهرا(س) -(غم و اندوه و ماتم زد زبانه) * رسول چهارمحالی

236

شهادت حضرت زهرا(س) -(غم و اندوه و ماتم زد زبانه) غم و اندوه و ماتم زد زبانه
سر قبرت رسیدم من شبانه
به هر جا بنگرم دار و ندارم
ببینم از تو من آ نجا نشانه
ز داغ دوری ات ابر بهارم
شود جاری سرشکم دانه دانه
بگو ای بهتر از جانم کجایی
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2)

من و یک روضه و حال دگرگون
حسین و زینبت با دیده ی خون
ز داغ کوچه داغی بر دل اوست
حسن میگرید و گردیده محزون
به لب دارد نوای درد و ماتم
گلِ یاسِ نبّی گردیدهِ گلگون
بگو ای بهتر از جانم کجایی ؟
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2

منم از روی تو شرمنده زهرا
تویی همدوش این رزمنده زهرا
بتاب ای ماه تابان بار دیگر
الا مهتاب من رخشنده زهرا
شفیع روز محشر ای گل یاس
بزن مهرت به هر پرونده زهرا
بگو ای بهتر از جانم کجایی ؟
چرا از تو نمی آ ید صدایی(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهادت حضرت زهرا(س) -(به دردم گریه درمان است) * رسول چهارمحالی

316

شهادت حضرت زهرا(س) -(به دردم گریه درمان است) به دردم گریه درمان است
ز داغت چشم گریان است
از این اندوه و درد و غم
گرفته خانه ام ماتم
دلم می سوزد از دوری
ندارد خانه ام نوری
سفر کردی چرا ای عشق
گذر کردی چرا ای عشق
سیه پوش تو هستم من
زعشقت مست مستم من
من و بزم عزا ای وای
دل و ماتم سرا ای وای
تنت مهمان درون خاک
و روحت رفته تا افلاک
خداحافظ گل بی خار
ز دوریت شدم بیمار
خدا حافظ گل یاسم
بیا بنگر تو احساسم
خدا حافظ بهار من
خزان شد روزگار من
دعایم هم ره و یارت
خدا یار و نگهدارت

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(دوباره شهر مدینه پر از تلاطم و درد) * رسول چهارمحالی

249

شهادت حضرت زهرا(س) -(دوباره شهر مدینه پر از  تلاطم و  درد) دوباره شهر مدینه پر از تلاطم و درد
نهیب ماتم سختی به سینه ی یک مرد

دوباره داغ پیمبر که سر نموده باز
دوباره روضه وماتم که گشته است آغاز

حدیث غصب فدک را شنیده ای آیا؟
چرا به فصل جوانی خمیده ای زهرا ؟

زدست این همه ظلم و ستم شدی پرپر
و آ یه آیه شدی همچو‌ سوره ،اِی کوثر

ز بعد مرگ پدر تا زمان پروازش
درون کلبه ی احزان اشک دمسازش

خبر رسیده ز کوچه و ضربت سیلی
ز دست دشمن کافر رخش شده نیلی

مغیره ، بشکند آن دستها ، و بازویت
ترحمی تو نکردی به صید و آهویت

خبررسیده که غسل و کفن شبانه شدی
میان شهر پیمبر چه بی نشانه شدی

علی که لنگر عرش بر زمین باشد
زداغ فاطمه محزون و دل غمین باشد

سرشک دیده ی زینب ببین که باریده
که زینب تو و کلثوم گشته غم دیده

وصیتی بنموده دلم نموده کباب
حسین تشنه لبم را بده شبانه تو آ ب

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زهرا(س) -(ای شفیع روز محشر دل ربای مرتضی) * رسول چهارمحالی

523
1

حضرت زهرا(س) -(ای شفیع روز محشر دل ربای مرتضی) ای شفیع روز محشر،دل ربای مرتضی
ای امید قلب حیدر،دخت پاک مصطفی

ای که در روز جزا،گیری تو دست بی نوا
مهر آن پرونده را،امضا کنی تو از سخا

تو خریداری به گوهر های،اشک روضه ها
می خری گریه کنان خامس آل عبا

اندرون روضه ها،هرلحظه با ما بوده ای
می شناسی گریه کن،آری توآنجا بوده ای

خرج روضه از کرامات شما دِرهَم گرفت
چای روضه از سخا و لطف مادر دم گرفت

کاش ما هم خرج روضه های مادر می شدیم
شامل الطاف پاک ماهِ حیدر می شدیم

مادر سادات مجروح شمائیم هر کجا
سینه زن های غم و اندوه تا روز جزا

روضه ی کوچه شده آتش فشان قلب ما
می برد ما را درون گودی کرب و بلا

مادری در قتلگه ، آسیمه سر بر سر زنان
روضه می خواند برای ساقی لب تشنگان

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(پر پرواز تو با شعله ی آتش می سوخت) * رسول چهارمحالی

287

شهادت حضرت زهرا(س) -(پر پرواز تو با شعله ی آتش می سوخت) پر پرواز تو با شعله ی آتش می سوخت
نقطه ی راز تو با شعله ی آتش می سوخت

بلبلی خسته و گل پرپر و چشمی پر آب
مادری یکه و تنها و دلی پر تب و تاب

کوچه و سیلی و یک صورت نیلی ای وای
مادری خم شده از ضربت سیلی ای وای

پسری پیر شد از کوچه و از درد و غمش
روضه می خواند برایش، بر آن عمر کمش

کودک روضه ی ما بوده کریم ابن کریم
روضه می خواند از این داغ بررکن حطیم

از در و داغی مسمار چه باید می گفت
مادر و بستر و دل زار چه باید می گفت

نیمه شب غسل و کفن ، مادر سادات شده
غسل با پیرهنش ، مادر سادات شده

در شب غربت سردار جمل خون جوشید
ماه ؛ اندوه فراوان علی را پوشید

سوره ی کوثر قرآن علی پرپر شد
زینب زار و حزبن یکه و بی مادر شد

فاطمه رفت از آن خانه ولی حیدر سوخت
تا دم مرگ علی چشم به سوی در دوخت

فاطمیه شد و یک کرب و بلا در پیش است
داغ آن بر علی و بر همه عالم نیش است

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(شانه هایش طاقت برداشتن هرگز نداشت) * رسول چهارمحالی

279

شهادت حضرت زهرا(س) -(شانه هایش طاقت برداشتن هرگز نداشت) شانه هایش طاقت برداشتن هرگز نداشت
بازوانش قدرت برداشتن هرگز نداشت

دیدگانش بود غرق ماتم عظمای او
دست هایش قوت برداشتن هرگزنداشت

امت دین پیمبر را شب تشییع یاس
هیچ کس را عزت برداشتن هرگزنداشت

شد مدافع ازولایت سوخته پر دل غمین
جز علی را هیبت برداشتن هرگز نداشت

غسل و تشییع جنازه در شب تار علی
هیچ پایی شوکت برداشتن هرگزنداشت

اندرون قبر رفتن بهر تدفین در زمین
جز نبی را حجت برداشتن هرگز نداشت

ساقی از بهر شفاعت روز محشر مادری
جز به زهرا عفت برداشتن هرگز نداشت

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(می دونم تو منو می بینی،وقتی که پیش من می شینی) * رسول چهارمحالی

228

شهادت حضرت زهرا(س) -(می دونم تو منو می بینی،وقتی که پیش من می شینی) سبک قدم قدم
...............................
فاطمه جان فاطمه جان ،همسر مهربان من فاطمه جان(2)
................................
می دونم تو منو می بینی،وقتی که پیش من می شینی
امید دیدنت تو عالم،آرزومه خودت می بینی
رفتی و ماتمت بر جونم،واسه تو روضه ها می خونم
از دیده اشگ من شد جاری،می دونم تو منو می بینی
بانوی آ بی و آ ئینه،معنی عشق توی سینه
از وقتی رفتی تو از پیشم،خاموشه خونمون می بینی
..................................
هر شب میام من به سوی قبرت،وقتی مدینه تو خواب تازه
با سوز دل من برات می خونم،
می دونم جات که توی عرشه
ریحانة النبی تویی،کوثر خونۂ علی فقط تویی
تو شمع سوزان علی،چرا به خونه ات سری نمی زنی
چشم حسین گیرونیه ،هوای خونۂ علی بارونیه
دلهای ما غرق به خون،غبار ماتم روی قلب علیه
...................................
حسن میگه تو کوچه ها،سیلی زدند صورت مادر مرا
غلاف شمشیر روی دست،کینه و بغض از علی دیدم چرا
زینب شده هم دمشون،روضه می خونه از غم مادرشون
وقتی حسین گیرون می شه،مادری مهربون می شه برایشون
موقع غسل و کفنت،دیدم جراحات تنت فاطمه جون
شرم و خجالت از علی،دیدم جسارت عدو فاطمه جون
..................................
فاطمه جان ، فاطمه جان،همسر مهربان من فاطمه جان(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمه شد بر لبم جاری دلم را غم گرفت) * رسول چهارمحالی

226

شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمه شد بر لبم جاری دلم را غم گرفت) فاطمه شد بر لبم جاری دلم را غم گرفت
کوچه ها را از غم مادر ببین ماتم گرفت
کوچه و سیلی ،رخ نیلی دل حیدر گرفت
کودکی با یاس آ مد عقده ای دیگر گرفت
غربت و مظلومی مادر بدید در کوچه ها
کینه و بغض علی وقتی که آ ن نامرد گرفت
روی پا آمد که شاید ضرب سیلی کم شود
دست از روی سرش بر صورت مادر گرفت
شد عصای مادرش اندر جوانی آ ن پسر
بر زمین افتاد مادر دست مادر را گرفت
هر زمان در کوچه او می رفت گریان و حزین
اشک در چشمان او بارانی از ماتم گرفت
بر لبانش آ ه مادر کاش می مردم دمی
که به پهلوی شما مسمار و میخ در گرفت
روضه خوان مادرش بود دور از چشم حسین
آ ن زمان که چادر خاکی رو زینب سر گرفت
در شب غربت غریبانه به دوشش با پدر
لحظه لحظه مادرش تا قبر مخفی جا گرفت
بی کس و تنها چه تشییع عجیبی تا به خاک
یاس پیغمبر به دور از چشم نا محرم گرفت
دست پیغمبر گرفت و برد در آ غوش خاک
شرم از قد کمان آ ن حیدر صفدر گرفت
عمر او پایان گرفت وقتی که زهرا بار بست
از مدینه تا به کوفه بار این ماتم گرفت
فاطمه داغی است عظما بر دل پیر و جوان
تا نیاید منتقم کی این دلم راحت گرفت
می رسد مهدی و گرداند نمایان قبر او
عقدۂ دلهای ما از دوری او سر گرفت
فاطمه داریم در دل آ روزی قبر تو
تا بگوئیم مهدی از بهر شما روضه گرفت
ساقی و ذکر دل آ رای شما با اشک چشم
لطف مادر بود این دل حب زهرا را گرفت

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(ای همسر مه روی من ،رفتی خدا یار تو باد) * رسول چهارمحالی

426

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(ای همسر مه روی من ،رفتی خدا یار تو باد) زهرای من زهرای من(2)

ای همسر مه روی من ،رفتی خدا یار تو باد
ای دلبر گل بوی من،رفتی خدا یار تو باد

درد فراق از پدر،پیرت نموده جان من
تو پر کشیدی سوی او،رفتی خدا یار تو باد

امشب علی رسوا شده،بر پیکرت تنها شده
غسل و کفن روی لباس،رفتی خدا یار تو باد

بنگر عزیزانت همه،با دیدۂ پر اشک و آ ه
زینب پریشان کرده موی،رفتی خدا یار تو باد

دیگر صدای ندبه ات،را نشود هرگز کسی
بر من نگیری روی خود،رفتی خدا یار تو باد

دیگر علی بی کس شده،در کوچه دلواپس شده
دیدم به دل یک جوی خون،رفتی خدا یار تو باد

زهرای من زهرای من(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) فاطمیه -(می آیم و روی لبانم نام زهراست) * رسول چهارمحالی

389

امام زمان(عج) فاطمیه -(می آیم و روی لبانم نام زهراست) می آیم و روی لبانم نام زهر است
حب و ولای فاطمه نوری به دلهاست

آنکس که تنها کوثر دین مبین است
ام ابیهای نبی بانوی دین است

ام الائمه مادر سادات زهر است
او غمگسار شیعۂ بی یار و تنهاست

می آ یم و در دل نوای وای مادر
گریان دو چشمانم به سوگ داغ حیدر

در کوچه زد سیلی گل یاس پیمبر
پر پر نمود آن نا نجیب غنچۂ مادر

مادر به قربان کمانی گشتن تو
در کوچه مادر ارغوانی گشتن تو

ای کاش دستت می شکست آ ندم مغیره
که شد کبود بازوی مادر هم مغیره

من صاحب حب علی و مادر هستم
در انتظار بهر ظهور از دلبر هستم

با غیرتی همچون ابوالفضل علمدار
بر شیعیان اندر جهان هستم سپهدار

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه حضرت زهرا(س) -(باز شد ورد زبانم،دود بود و دود بود) * رسول چهارمحالی

270
0

روضه حضرت زهرا(س) -(باز شد ورد زبانم،دود بود و دود بود) باز شد ورد زبانم،دود بود و دود بود
جسم مادر پشت در ،پهلوی او کبود بود

طفل محزون در شکم پر می زد و
در هوای شهر غالب، عطر بوی عود بود

مادر سادات در حال دفاع از اهل بیت
اندرون سینه ی او ،مهر بود و جود بود

او به دنبال علی ،پهلو شکسته شد روان
خطبه خوان شهر شد ،شهری که گویی رود بود

بر لبش عجل وفاتی ،آ خر عمر شریف
این نوا و نغمه از ،زهرا گل محمود بود

موقع غسل و کفن ،اندر شب تار علی
دید پرواز پرستوی، جوانش زود بود

همسری که عمر خود را ،در ره اسلام داد
نیمه شب ها حال گریه ،موقع سجود بود

آنکه نورش عرش تا، فرش خدا را جلوه گر
آ یه ی مهر و سخا ،از قادر ودود بود

یادگار مصطفی و ،سوره ی یاس علی
از خدا بر کوثرش ،صدها هزار بدرود بود

واژه واژ سطر سطر ،اندر غم و مدح شما
ساقی و ذکر لبش ،مادر که حق بستود بود

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(پرچم اشک و ماتم برافراشت) * رسول چهارمحالی

223

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(پرچم اشک و ماتم برافراشت) یا ~فاطمه یا زهرا(2)
-----------------------------------
پرچم اشک و ماتم بر افراشت
اندرون دل ما غم افراشت
از در سوخته و ضرب سیلی
روی مادر شده از چه نیلی
وای............مادر مظلومم
وای...........مادر محرومم
وای .........مادر معصومم
------------------------------
کوچه ها ماتم و بانگ عزا شد
ذکر یا فاطمه روی لب ها شد
پرچم ماتم و بیرق غم
من که بارانیم اشک نم نم
وای.......بی قرارم مادر
وای.......زار زارم مادر
وای......اشکبارم مادر
--------- ------- ---------
در مدینه عجب روضه ای گشته بر پا
حیدر آ مد به بالین تو عشق طاها
رو مگیر از علی سوره ی کوثر من
روضه خوانت شدم فاطمه همسر من
وای.........ای گل پرپر من
وای..........قد کمان همسر من
وای.........غرق خون دلبر من
--------------------------
خانه ی ما شده خیمه ی اشک
دیدگانم شده از غمت مشک
از کبودی آ ن صورت و درد پهلو
فاطمه جان برایم برایم تو برگو
وای........دست من را بستند
وای.......مست قدرت هستند
وای..........پهلویت بشکستند
-------------------------------
کن نظر بر حسن یا حسین ات
اشک زینب بریزد دو عین ات
دخترت خانه دارم شده فاطمه جان
نیمه شب اشک او گشته پنهان
وای.....از غمت دل خونم
وای.......لیلی ام مجنونم
وای ......کن نظر محزونم
---------------------------------
فاطمیه شد و سوگواریم
از غم مالک خود چه زاریم
خاتم پاکِ انگشتر میهن من
غرق خون شد چرا پارۂ تن
وای.........شیر ایرانی من
وای.......ای سلیمانی من
وای.......مرد کرمانی من
---------------------------------
آه،مالک اشتر من
آه،تسلیت رهبر من

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه حضرت زهرا(س) -(میون در مونده و محسن ،فدا شد زهرا) * رسول چهارمحالی

281

روضه حضرت زهرا(س) -(میون در مونده و محسن ،فدا شد زهرا) میون در مونده و محسن ،فدا شد زهرا
هنوز جای خونی تنت ،معلومه این جا
توی بستر ای همسرم ،زهرا زهرا
ورق ورق شد کوثرم ،زهرا زهرا
ببین که بی بال و پرم ،زهرا زهرا
............................
تو افتادی رو زمین و حسن ،افتاده از پا
صدای سیلی توی گوشش،میاد ز هر جا
تو ی کوچه داد می زنه،مادر مادر
با گریه فریاد می زنه ،مادر مادر
فریاد ز بی داد می زنه ،مادر مادر
.............................
مدافع علی شدی،زهرای تنها
پهلو شکسته قد کمان،بانوی دریا
روضه می خونم از شما،ای وای ای
وای
از غربت و درد و جفا ،ای وای ای وای
واحسرتا وا غربتا،ای وای ای وای
............................
چهل تا مرد جنگی،آ تیش زدند به خونه
با دست بسته بردند،آبروی زمونه
یکی با دست بسته،تنها تنها
یک پهلو شکسته،تنها تنها
بچه ها زار و خسته،تنها تنها
...............................
وصیت کردی به علی ،ام ابیها
به دور از چشم دشمن ها،غسلم بنما
غسلنی باللیل یا علی،علی جان
کفنی باللیل یا علی،علی جان
دفننی باللیل یا علی ، علی جان

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دو بیتی های شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) -(دست من و دامان تو ام ابیها) * رسول چهارمحالی

286

دو بیتی های شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) -(دست من و دامان تو ام ابیها) دست من و دامان تو ام ابیها
چشمان من گریان تو ام ابیها
مخفی بود قبر شریفت جان مادر
خلقی بود حیران تو ام ابیها

از فاطمه گفتن آبرو می خواهد
یا فاطمه گفتنم وضو می خواهد
زهرا که ملیکۂ زمین تا عرش است
در حشر خدا نظر از او می خواهد

دیدم درون روضه چون ابر بهاری
دیدم ز داغ مادرت چه بی قراری
رزق تمام ما درون روضه جاریست
دیدم سرشک دیدگانت گشته جاری

خانه من بی تو زهرا بیت الاحزان گشته است
آ سمان ابری این خانه باران گشته است
بعد زهرا رونق و مهر و صفا در خانه نیست
دیدگان کودکان از غم چه گریان گشته است

سینه ما حرمت حضرت مادر مددی
چشم مابرکرمت حضرت مادرمددی
شافع روز جزا ام ابیهای نبی
دیده زیر قدمت حضرت مادر مددی

رشته های چادر خاکی شفاعت می کند
فاطمه بانوی محشر خود عنایت می کند
محور جود و کرم باشد به روز رستخیز
او بگوید خالق داور کرامت می کند

خانۂ بی فاطمه، غم خانۂ حیدر شده
چادر خاکی و دستاس،روضۂ مادر شده
رد خون باقیست ما بین همان دیوار و در
غسل و تشییع شبانه،خاک غم بر سر شده

وقتی که بوسه زدی زیر پای مادر را
چه عزت و شرفی داده ای تو نوکر را
فدای غربت مادر، فدای مظلومی
به روی دست ملائک، ببرد پیکر را

روضه بود و گریه و نام حسین،یک نفر گفت آه مادر دل شکست
از میان گودی و شمشیر و تیغ،این دل ما دست برآن حلقه بست
دید میسوزد در خانه ولی،رفت پشت در به داغ او نشست
گفت مادر کاش پشت در نبود،این جدایی هر دلی را می گسست

امیر المومنین سردار خیبر
به دوش خود برد یک پاره پیکر
دو چشمانش شده ابر بهاری
شبانه غسل،کفن،تشییع همسر

حالاکه رفتی کارماافسوس و آه است
خورشید عالم سوگوار روی ماه است
مادر بدون تو چراغ خانه تار است
دیگرانیس و مونس باباکه چاه است

مونس و یار شفیقم ،همسرم زهرا مرو
جان حیدر یاس زخمی،قد کمان تنها مرو
بعد تو با کلبه ی احزان و این طفلان زار
عشق مستور ،مصحف نور،بی علی جانا مرو

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زبانحال مولا علی(ع) در شهادت حضرت زهرا(س) -(بانوی من بانوی من ای بهترین الگوی من) * رسول چهارمحالی

304

زبانحال مولا علی(ع) در شهادت حضرت زهرا(س) -(بانوی من بانوی من ای بهترین الگوی من) بانوی من بانوی من
ای بهترین الگوی من
ای قوت بازوی من
از غم شکست زانوی من
زهرای من ای همسرم
ای همسر و همسنگرم
دار و ندار من مرو
ای بی قرار من مرو
جان علی تنها مرو
ای همسرم زهرا مرو
عهدی که بستی با نبی
آ ن را شکستی با علی
زینب نگر بر سر زنان
کلثوم گشته روضه خوان
بغض حسن دل را شکست
دستان من را عشق بست
شب ها حسینت تشنه لب
خونین جگر در تاب و تب
گیرد سراغت فاطمه
گرید ز داغت فاطمه
روی لب ما زمزمه
ای شمع سوزان فاطمه
زهرا مرو زهرا مرو
ای کوثر ای طاها مرو
جان حسینت صبر کن
یاری من در قبر من
در قبر جسمت راهی است
همراز حیدر چاهی است
دست نبی شد یاورم
دستم گرفت پیغمبرم
الگوی زن های جهان
ای شیر زن ای پهلوان
شرمنده ام از روی تو
از صورت و بازوی تو
زهرا مرو زهرا مرو
بی حیدرت جانا مرو

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(غسل و کفن شبونه امون از این زمونه) * رسول چهارمحالی

761
0

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(غسل و کفن شبونه امون از این زمونه) غسل و کفن شبونه، امون از این زمونه
او پر کشید ز خونه،امون از این زمونه
چهل تامرد جنگی،آتیش زدند به خونه
شعله می زد زبونه،امون از این زمونه
از این همه مصیبت،شکسته پشت حیدر
غم می زنه جونه،امون از این زمونه
زینب زار و محزون،حالا شده روضه خون
اشک های عاشقونه، امون از این زمونه
علی با دست بسته،با یه دل شکسته
می خونه شاعرونه، امون از این زمونه
تابوت زهرا به دوش،عرش خدا در خروش
شبونه بی نشونه،امون از این زمونه
کبوتر عشق من،بانو یم ای یاس من
مپر ز آشیونه، امون از این زمونه

امون از این زمونه (2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمه دار و ندار حیدر است) * رسول چهارمحالی

278

شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمه دار و ندار حیدر است) فاطمه دار و ندار حیدر است
بر حسین و بر حسن او مادر است

فاطمه باشد گل پاک رسول
مصحف حق را همی او کوثر است

فاطمه شد بضعة المنی ولی
بر نبی المرسلین او دختر است

زوجه ی پاک امیر المومنین
بر علی شیر خدا او همسر است

فاطمه مظلومه ی آ ل عباست
شافع امت به روز محشر است

مادر خلق است آ ری فاطمه
تا پدر بر خلق عالم حیدر است

کوچه شد شرمنده ی روی گلش
مرثیه از آ تش و میخ در است

از فدک آ غاز شد تا محسنش
محسن شش ماهه ای که پرپر است

حق به جنت روضه خوان فاطمه
جبرئیل از ماتمش نوحه گر است

روضه می خواند امیر المومنین
با دو چشمانی که از غصه تر است

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(مادر مادر دعای تو بدرقه ی راهم) * رسول چهارمحالی

390

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(مادر مادر دعای تو بدرقه ی راهم) مادر مادر دعای تو بدرقه ی راهم
مادر ،مادر چشم انتظار یک نگاهم(2)
-----------------------
فراموشم نمیشه ناله های هر شب تو
فراموشم نمیشه لحظه های پر تب تو
فراموشم نمیشه روضه هایی از لب تو
مادر .............
مادر .............
دعای تو بدرقه ی راهم (2)
--------------------
فراموشم نمیشه مادری نمونه بودی
فراموشم نمیشه از خدا نشونه بودی
فراموشم نمیشه مادر این خونه بودی
مادر ............
مادر ...........
چشم انتظار یک نگاهم (2)
---------------------
فراموشم نمیشه توی کوچه ضرب سیلی
فراموشم نمیشه که رخ تو گشته نیلی
بدیدم بعد از آن بر صورت تو جای سیلی
مادر
مادر
چشم انتظار یک نگاهم(2)
-------------------
فراموشم نمیشه غسل و تشییع شبانه
فراموشم نمیشه غربتت ای بی نشانه
فراموشم نمیشه رفتنت ای ماه خانه
مادر .......
مادر ........
دعای تو بدرقه ی راهم(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(خانوم خونه ام تو بستر نشسته) * رسول چهارمحالی

243

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(خانوم خونه ام تو بستر نشسته) ترکم نکن فاطمه ، فاطمه جان فاطمه(2)
-----------------------------
خانوم خونه ام تو بستر نشسته
از ضربه ی در که پهلوش شکسته
از ظلم این فرقه ی پر شرارت
از مردم ای دیار گشته خسته
کبوتر مهاجرم ..................نرو نرو
تویی تویی جواهرم.........نرو نرو
هم باطن و هم ظاهرم.....نرو نرو
--------------------------------
ترکم نکن فاطمه ، فاطمه جان فاطمه(2)
-------------------------------
ای شاخه ی یاس کبود
پیچیده باز هم بوی دود
می خواهم بازم قصه بگم
یکی بود و یکی نبود
مدافع ولایتی................نرو نرو
اول شهیده امّتی...........نرو نرو
تو معنی شهامتی..........نرو نرو
------------------------------
ترکم نکن فاطمه ، فاطمه جان فاطمه(2)
-------------------------------
چهل تا مرد جنگی
بدون هیچ درنگی
آ تیش زدند خونه رو.
عجب دلهای سنگی
با صورت نیلی نرو...........نرو نرو
با ضربت سیلی نرو..........نرو نرو
دوستت دارم خیلی نرو...نرو نرو
-----------------------------------
ترکم نکن فاطمه ، فاطمه جان فاطمه(2)
------------------------------
این بود جوابِ لطفِ پیمبر
شد آ یه آ یه سوره ی کوثر
زخمی و خونین شهر مدینه
دیدم شکسته بال کبوتر
فاطمه بی کَسَمْ نرو..........نرو نرو
تویی همه کَسَمْ نرو..........نرو نرو
خداست فریادرَسَمْ نرو ..نرو نرو
------------------------------
ترکم نکن فاطمه ، فاطمه جان فاطمه(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(الله و اکبر .......با نام خدای کریم) * رسول چهارمحالی

555

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(الله و اکبر .......با نام خدای کریم) ای وای مادر ،ای وای مادر ،ای وای مادر(2)
--------------------------------
الله و اکبر .......با نام خدای کریم
الله اکبر........آ ن بخشنده و کریم
الله اکبر...........بر خلقی بود نعیم
تویی سوز و ساز من در همه جا یا فاطمه
ذکر هر صبح و سحر ذکر دعا یا فاطمه
نوحه گر سینه زنم به روضه ها یا فاطمه
----------------------------
الحمد لله........فصل غمت رو دیدم
الحمد لله..............دل از همه بریدم
الحمد لله........تو روضه قد کشیدم
فاطمیه شده و محفل ما به نام توست
ذکر تو ذکر شفا برای خلقی آبروست
روزی یکساله از روضه هر ساله ی اوست
--------------------------
سبحان الله.........یاس کبود پرپرم
سبحان الله.....زخمی مسمار ودرم
سبحان الله......شافع روز محشرم
تا قیامت را قیامت می کنی
بر امامان هم امامت می کنی
جان فدا بهر ولایت می کنی
..........................
فاطمیه ........شرح یاس کبوده
فاطمیه ...........پُرِ از بوی دوده
فاطمیه .......لحظه های سجوده
رو دلم غبار غم نشسته و محزونم
از غم کوچه و در زخمی ام و دلخونم
تویی لیلا من و در به در و مجنونم
----------------------------------
یا فاطر ُ..... به حق فاطمه ی زهرا
یا فاطرُ.............به ناله ی دل مولا
یا فاطرُ.........عجل فرج ظهور آ قا
تو بیا منتقم خون حسین و فاطمه
به لبم عجل فرج بوده و گشته زمزمه
توی ندبه می خونیم چشم انتظارتیم همه
----------------------،------
عجل فرج ...یوسف گمگشده ی طاها
عجل فرج........بیا تو از غیب کبرا
عجل فرج.......آ خرین وصی مولا
روضه ی مدینه و کوچه و روی نیلی
از چه رو به صورت مادر ما زد سیلی
از علی کینه داره کینه ی حیدر خیلی
--------------------------
ای وای مادر ،ای وای مادر ،ای وای مادر (2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(بیا کنارم مادر ،گریه نکن زینب) * رسول چهارمحالی

279

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(بیا کنارم مادر ،گریه نکن زینب) زینب من زینب (2)
-------------------------------
بیا کنارم مادر ،گریه نکن زینب
شکسته ام بال و پر ،گریه نکن زینب
بعد از فراق ام دیگر یکه و تنهایی
مدد نما بر حیدر ،گریه نکن زینب
بانوی صبری مادر بر ماتمی عظما
توبرحسینی خواهر،گریه نکن زینب
وصیتم بر تو هست دختر معصومم
تو مادری کن دیگر،گریه نکن زینب
--------------------------
گلم گلابم کردند ز کینه ی حیدر
دوچشم من گشته تر،گریه نکن زینب
چهار ساله گردی بانوی خانه حیدر
چرا تو هستی مضطر،گریه نکن زینب
ام ابیها بودم ام ابیها گردی
دوا به درد پدر ،گریه نکن زینب
شعله آ تش دیدی به درب این خانه
داغی و تیزی در ،گریه نکن زینب
----------------------------------
غسل و کفن بنمایند ،به نیمه های شب
تشییع شود این پیکر،گریه نکن زینب
دفن شبانه سازید پیکر مجروحم
نزن به سینه و سر، گریه نکن زینب
حسن غمین و زار است به خاطر سیلی
قصه رسید به آخر،گریه نکن زینب
جان حسین و جانت زینب غمخوارم
خنجر به روی حنجر،گریه نکن زینب
---------------------------------
زینب من زینب (2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمیه آمد و خاک غم بر سر کنیم) * رسول چهارمحالی

322

نوحه شهادت حضرت زهرا(س) -(فاطمیه آمد و خاک غم بر سر کنیم) مهدی صاحب زمان،تسلیت مولایمان(2)

فاطمیه آ مد و ،خاک غم بر سر کنیم
از غم زهرا بیا،تا به پا محشر کنیم
با امام عصر خود،روضه خوانی می کنیم
اندرون این عزا ،اشک و مصیبت پا کنیم
مهدی صاحب زمان ،دیدگانش گشته تر
اشک چشمانش شده ،شبنم وقت سحر

فاطمیه شد به پا ،پرچم و بانگ عزا
می رسد بر گوش جان ،نغمه ی وا حسرتا
مادری درکوچه ها،ضرب سیلی خورده است
از غم و غربت به دل ،آ ه و افغان برده است
اندرون کوچه ها ،راه بر او بسته اند
ای دریغ از مردمی که دلش بشکسته اند

روضه خوان مادری یا امام مجتبا
چشم بر سوی دری یا امام مجتبا
نیمه شب ها در فغان دیده اش بارانی است
ازغم کوچه دو چشمان حسن گریانی است
با حسین شد هم نوا ،دختر شیر خدا
می زند بر سینه و سر ،از غم خیر النسا

نیمه شب غسل و کفن ،ای امان از روزگار
غسل روی پیرهن ،ای امان از روزگار
هق هق سردار بدر ،می رسد بر گوشمان
ضجه های زینب اش، برده دیگر هوشمان
کرد تشییع پیکرش، در دل شب مرتضا
این چه ظلم و کینه است،بر عزیز مصطفا

مهدی صاحب زمان ، تسلیت مولایمان(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(یاس من پرپر شد و قدش خمیده) * رسول چهارمحالی

282
1

شهادت حضرت زهرا(س) -(یاس من پرپر شد و قدش خمیده) یاس من پرپر شد و قدش خمیده
از غم مظلومیش بارید دو دیده
میخ در،پهلوی یاس،رنگ ارغوانی
اینچنین ظلمی کسی هرگز ندیده

فصل خزان شده و یاس پرپر است
ردی ز خون روی پر آ ن کبوتر است
مجروح وپر شکسته به لانه ولی حزین
زهرا مرضیه دختر پاک پیمبر است

این گل مگر گل یاس نبی نبود
دردانه ای در صدفش منجلی نبود
بشکست پهلو و قدش دو تا شده
آ یا مگر کوثر پاک علی نبود

آ خرین برگ دفترت تا شد
گره از کار حاجتت وا شد
پر پرواز خود نمودی باز
کشته ی دفاع از ولی زهرا شد

در طواف حرم مخفی تو دل پر زد
در غم ماتم جانسوز تو گه بر سر زد
داغ تو ماتم عظمی به کل بشر است
این دل نوحه گرم نغمه ی یامادر زد

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(با اینکه نیمه جُونه ، مادر ما جَونه) * رسول چهارمحالی

439

شهادت حضرت زهرا(س) -(با اینکه نیمه جُونه ،  مادر ما جَونه) مدد مدد یا زهرا ،مدد مدد یا زهرا(2)
با اینکه نیمه جُونه ، مادر ما جَونه
بال و پرش شکسته ، قامت او کمونه
از غم درد و دوری ، دختر او میخونه
امون از این زمونه ،خزونه و خزونه
برای مجلس غم ، ما نداریم بهونه
مدد مدد یا زهرا ،مدد مدد یا زهرا(2)
صورت تو کبوده ، خدا تو رو ستوده
عشق تو یا فاطمه ، دل از همه رُبوده
چرا میون خونه ، خزون یاس کبوده
یه در نیمه سوخته ، خونمون پُرِ دوده
امون از این زمونه، امون از این زمونه
مدد مدد یا زهرا ،مدد مدد یا زهرا(2)
تو روضه ها میسوزم ،با ذکر یا فاطمه
روزی یک ساله ام، میشه عطا فاطمه
پیرهن سیاه غمش ، میاد به ما فاطمه
مجلس روضه ی او، دار الشفا فاطمه
غسل و کفن نمودند ، مادرمو شبونه
مدد مدد یا زهرا ،مدد مدد یا زهرا(2)
بی مادری چه سخته،مددمدد یاحیدر
ورق ورق شده باز، این آیه های کوثر
مونده به یادگاری، دسداس،چادر مادر
ای کاش کنارم بودی، مادر کنار دختر
آی آدمای عالم ، فاطمه بی نشونه
مدد مدد یا زهرا ،مدد مدد یا زهرا(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(کوثر تویی کوثر تویی) * رسول چهارمحالی

401

زمزمه شهادت حضرت زهرا(س) -(کوثر تویی کوثر تویی) مادر مدد ، مادر مدد(2)

کوثر تویی کوثر تویی
بر ارضیان مادر تویی
یا فاطمه یا فاطمه
برمصطفی دختر تویی

انسیه و حورا تویی
غمدیده و تنها تویی
یا فاطمه یا فاطمه
آن ظهره ی زهرا تویی
مادر مدد ، مادر مدد (2)

بر مجتبی، مادر تویی
شیر خدا ،همسر تویی
یا فاطمه یا فاطمه
آ ن شافع محشر تویی

نامت برایم آبروست
تقدیر من از نور توست
یا فاطمه یا فاطمه
نام تو بردن باوضوست
مادر مدد ، مادر مدد (2)

ممنون لطف مادریم
مدیون لطف مادریم
ازلطف واحسان حسین
مجنون لطف مادریم

اندوه و غم گشته به پا
با مصطفا با مرتضا
یا فاطمه یا فاطمه
تنها تویی خیر النسا
مادر مدد ، مادر مدد (2)

در امتدادش کربلاست
فاطمیه غرق عزاست
یا فاطمه یا فاطمه
شهر پیمبر پر بلاست

تشییع جسمت نیمه شب
نام تو جاری روی لب
یا فاطمه یا فاطمه
درروضه هایم روز وشب
مادر مدد ، مادر مدد(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(به کجا چنین شتابان ، مرو ای نگار حیدر) * رسول چهارمحالی

228

شهادت حضرت زهرا(س) -(به کجا چنین شتابان ، مرو ای نگار حیدر) به کجا چنین شتابان ،مرو ای نگار حیدر
به کجا چنین شتابان ، گل گلعذار حیدر
به کجا چنین شتابان ،نغمه ی بهار حیدر
به کجا چنین شتابان ، همه اعتبار حیدر

به کجا چنین شتابان ،دل بی بهانه ی من
به کجا چنین شتابان،گل بی نشانه ی من
به کجاچنین شتابان،عشق جاودانه ی من
به کجاچنین شتابان،اشک دانه دانه ی من

به کجا چنین شتابان ،مرحم این دل زارم
به کجا چنین شتابان ، اعتبار و افتخارم
به کجا چنین شتابان ، بنگر که شرمسارم
فاطمه جان پیمبر ، بنما حلال یارم

به کجا چنین شتابان،نظری به حال زینب
آه و افسوس دمادم،بعد تو همیشه بر لب
بعد تو خانۂ حیدر،میشود روضۂ هر شب
روز روشن ،شب ظلمت، مادر غمین زینب
به کجا چنین شتابان(2)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فاطمیه -(در روضه ی تو حال دگرگون دارم) * رسول چهارمحالی

222

فاطمیه -(در روضه ی تو حال دگرگون دارم) در روضه ی تو حال دگرگون دارم
بارانی ام و دیده پر خون دارم

درروضه ی تو هم قدم حورو ملک
با کروبیان ناله ی محزون دارم

با سینه زنان ، گریه کنان غم تو
احوال اسیر عشق و مجنون دارم

داغ غم تو شعله به جانم زده و
ابری شدم و دوچشم گریون دارم

بنگر تو دمی به حالت محزونم
در ماتم تو موی پریشون دارم

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(عجل وفاتی زهرای اطهر) * رسول چهارمحالی

226

شهادت حضرت زهرا(س) -(عجل وفاتی زهرای اطهر) عجل وفاتی،زهرای اطهر
عجل وفاتی،دخت پیمبر
عجل وفاتی،به حق حیدر
عجل وفاتی،حق پیمبر
ای خالق من،به جان حیدر
حاجت روا کن،دخت پیمبر
دلخسته و زار،همراه حیدر
زخم زبان شد،سهم پیمبر
غصب خلافت،از حق حیدر
سیلی به کوچه،حق پیمبر
دستان بسته،شد سهم حیدر
پهلو شکسته،دخت پیمبر
شد بچه داری،در بیت حیدر
شب ها زیارت،شد آه حیدر
اشک شبانه،شد کار حیدر
غسل شبانه،خاتون محشر
طفلان محزون،بر گرد حیدر
زهرا کشیده،پر سوی دلبر
مهمان باباست،زهرای اطهر
خاتون محشر،ساقی کوثر
عجل وفاتی، خدای حیدر
درد و جدایی،شد آه حیدر

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) -(از سوز دل نوایی،شب ها به گوش آید) * رسول چهارمحالی

250

شهادت حضرت زهرا(س) -(از سوز دل نوایی،شب ها به گوش آید) از سوز دل نوایی،شب ها به گوش آید
زین ناله هردلی را جوش و خروش آید
گویی که نی نوا کرد،جانسوز تر ز عالم
خلقی از این مصیبت غرق عزا و ماتم
مردی به سوی قبری با سوز و آه آید
در نیمه های هردشب در نزد ماه آید
از داغ یاس پرپر اشکش به جوش آید
یاد جفا و ظلمِ قوم وحوش آید
ریحانه ی پیمبر خاتون روز محشر
آغوش خاک رفته هر آیه ای ز کوثر
طفلان درون خانه بگرفته اند بهانه
حیدر غمین و محزون از کار این زمانه
یک سو میان خانه طفلان زار و نالان
آتش زده غم عشق بر جان این گلستان
داغی میخ و مسمار از شعله های آتش
زهرا چرا درآنجا از ضرب در کند غش؟
حیدر عزا گرفته از دوری گل یاس
خاکی شده چادر، افتاده است دستاس

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(ببین دلم که بی تابه ، چشای من که بی خوابه) * رسول چهارمحالی

950

مرثیه شهادت حضرت زهرا(س) -(ببین دلم که بی تابه ، چشای من که بی خوابه) واویلا آه وصد واویلا (3)
...............................
ببین دلم که بی تابه،چشای من که بی خوابه
ز داغت ای گل یاسم،لبام مرثیه می خونه(2)

ز داغ تو دلم پر غم،می خونه مرثیه واسه غم،که جام من رو پر کرده

به یاد کوچه و غم تو،جنین رفته از تن تو،غم این دل و پر کرده

تو روضه ها دلم شده غم،با بچه هات شده جای غم،شده زینب تو زیب غم

خونه دار منه گل من،تسلا می ده این دل من،می خواد بشه تسلای غم

روی لبش روحی فداکه
نوای غربتش توی خاکه
واویلا آه و صد واویلا(3)
..........................................
داره یادم میاد اون روز،میون کوچه دست بسته
با یه پهلوی بشکسته،شدی حامی این خسته(2)

طناب به دست من بود و،یه شمشیر رو سرم بود و،فدایی شدی و پرپر

با یه پهلوی بشکسته،با یه قد دو تا خسته،شدی حامی من دلبر

عدو تو کوچه زد سیلی،شد رخ تو هم نیلی،غروره تو رگ وریشه ام

تو مسجد اومدی خانوم،شدی حامی دین آروم،اگه بخوای فدات می شم

روی لبش روحی فداکه
نوای غربتش توی خاکه
واویلا آه و صد واویلا(3)
..........................
میون بستر تو آهه،حسین تو چه بی تابه
حسن به یاد کوچه از غم،همیشه غرق در آهه

منو گذاشتی با طفلان،غریب و بی کس و نالان،کی جای تو رو پر کرده

ببین که زینبت زاره،حسین تشنه و بیماره،چشام رو گریه پر کرده

شب ها میاد پی یاره،وقتی مدینه در خوابه،برای دیدن زهرا

چشاش ابر بهارونه،بارون دیده از خونه،برای غربت زهرا(2)

روی لبش روحی فداکه
نوای غربتش توی خاکه
واویلا آه و صد واویلا(3)

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد