شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

مرتب سازی براساس
 قاسم صرافان

اشعار حضرت زهرا(س)-احراق باب -( روضه آن‌جاست که سرتاسرِ در آتش بود ) * قاسم صرافان

3386
5

اشعار حضرت زهرا(س)-احراق باب -( روضه آن‌جاست که سرتاسرِ در آتش بود ) روضه آن‌جاست که سرتاسرِ در آتش بود
رویِ در، نقشِ گل پرپرِ در آتش بود
باورِ دستِ به هم بسته‌ی ساقی سخت است
سخت تر دیدن آن ساغرِ در آتش بود
پاره‌ی جان نبی بود، چه می‌دید خلیل؟
شعله، دور و برِ پیغمبر در آتش بود
پدری با کفنی تازه ـ که گویی می‌سوخت ـ
داغدار غم این دختر در آتش بود
پیش زهراـ به خداـ بردن حیدر داغش
بدتر از داغیِ میخ درِ در آتش بود
غم پرپر شدن غنچه‌ی زیبای علی
غصه‌ی لاله‌ی ناباور در آتش بود
فاطمه، جانِ علی بود، علی هم می‌سوخت
ناله‌ی فاطمه‌ از حیدر در آتش بود
گفت: ای فضه بیا ! ... عالمی آمد به فغان
چه غمی در نفس آخر در آتش بود
پر زدی دورِ علی عمری و دیگر چه نیاز
آه! پروانه‌! به بال و پر

  • چهارشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

سبک زمینه شهادن حضرت زهرا (س) -( یازهرا مادر برام دعا کن ) *

3855
6

سبک زمینه شهادن حضرت زهرا (س)  -( یازهرا مادر برام دعا کن ) (یازهرا یازهرا
مادر برام دعا کن قسمتم کربلا کن ام ابیها)
تمام زندگی من فدای مادر حسن
تمام اهل عالمین گدای مادر حسین
کاش که برام دعا کنی که من غلامت بمونم
برای غربت حسین برای حیدر بخونم
اگر دیوونه وغلام حیدرم این عشق رو مدیون دعای مادرم

(یازهرا یازهرا
مادر برام دعا کن قسمتم کربلا کن ام ابیها)
(یازهرا یازهرا
یافاطمه یا زهرا یافاطمه یا زهرا ام ابیها)

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 26
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت فاطمه (س) -( آفرینش شد بنا تنها برای فاطمه ) * محمد جواد شیرازی

4477
13

شعر مدح حضرت فاطمه (س) -( آفرینش شد بنا تنها برای فاطمه ) آفرینش شد بنا تنها برای فاطمه
پس هزاران بار جان ما فدای فاطمه

هر که می خواهد فنای حضرتِ دلبر شود
نیست راهی جز شود اول فنای فاطمه

گفت پیغمبر رضایم در رضای کوثر است
پس رضای حق شده جلب رضای فاطمه

هر کسی آخر به دین مالکِ خود می شود
من پرستش می کنم تنها خدای فاطمه

در عبادت یار حیدر بود زهرای بتول...
...یا که حیدر آمد اصلا پا به پای فاطمه؟

احترامش می کند مولا هر آن کس که شود
ذره ای از خاک پایِ پر بهای فاطمه

روز محشر چون همه حیران شوند آسوده است
هر که آمد بر در دولتسرای فاطمه

تا قیامت روزی ما بسته بر دستان اوست
دست های خسته ی مشکل گشای فاطمه

"حق او با گریه ی تنها نمی گردد ادا
پیر کن ما را خدا

  • سه شنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار حضرت زهرا(س) بستر شهادت -( هر گه که یاد آرم زین آستانه مادر ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3437

اشعار حضرت زهرا(س) بستر شهادت -( هر گه که یاد آرم زین آستانه مادر ) هر گه که یاد آرم زین آستانه مادر
گردد زدیده چون سیل اشکم روانه مادر
یاد آرم از صدای یا فِضّةُ خُذینِی
تا می کنم نظاره بر درب خانه مادر
بالله علیست مظلوم از روی توست معلوم
کز غربتش به صورت داری نشانه مادر
هنگام سوگواری در حین اشکبازی
دلجوئیت نمودند با تازیانه مادر
من حال جوجه ای را دارم که چند صیاد
کشتند مادرش را در آشیانه مادر
گوئی زدرد و محنت دستت نداشت قدرت
موی مرا نکردی امروز شانه مادر
لب بسته ای ز یا رب جای تو این دل شب
ریزد زچشم زینب اشک شبانه مادر
این خانه را که جبریل بوسیده در به تجلیل
آتش بر آسمان رفت از آستانه مادر
از گلشنت بماند تا لاله ای به دستم
ای کاش غنچه ی تو می زد جوانه مادر
تا

  • یکشنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:49
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

كوچه بنی هاشم واحد -( گل ِ یاس ِ علی فاطمه ، اُمید همه ) * امیر عباسی

2696
-2

كوچه بنی هاشم  واحد -( گل ِ یاس ِ علی فاطمه ، اُمید همه ) گل ِ یاس ِ علی فاطمه ، اُمید همه
بُوَد لطف تو روز محشر
چو عطری از ، حریمت وزد ، به هر جا رسد
شود عالم از آن معطر
ای جمال ِ تو خورشید ِ شرف ، شهیده ی ولا در راه ِ هدف
در هر دل ِ عاشق شوری به پا کردی
در راه ِ عقیده جان را فدا کردی
یازهرا یازهرا
******
پس از بابا به دست ِ ستم ، وَ در اوج ِ غم
عدو زد تورا بی بهانه
بمیرم من ، ازین روضه ها ، هجوم ِ بلا
تو و قنفذ و تازیانه
شد گریز ما حرف کوچه ها ، برای حفظ دین تو شدی فدا
از ضربه ی سیلی نیلی شده رویت
حَجَرُ الاسود ِ علی شد بازویت
یازهرا یازهرا

شاعر : حاج امیر عباسی

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

دانلود سبک مداحی زمزمه روز شهادت حضرت زهرا (س) -( تا چشمام و وا کردم/ با تو شدم رو در رو ) * عبدالله باقری

8818
22

دانلود سبک مداحی زمزمه روز شهادت حضرت زهرا (س) -( تا چشمام و وا کردم/ با تو شدم رو در رو ) تا چشمام و وا کردم/ با تو شدم رو در رو
خوابم یا که بیدارم؟/یعنی توئی،که تو خونه، تو دست گرفتی جارو؟!
*یعنی خدا،خوشی بازم
برگشته توی خونمون؟
ایشالا هیچ کی نبینه،
مادرشو قامت کمون
*بابا بیا،بعد دو(سه)ماه
مادر شده مشغول کار
دنیا رو داد،به من تا گفت:
گلم برو شونه بیار
# وای مادر ۳ #

بند دوم
بچه ها پاشید،مادر/ جدا شده از بستر
داره خمیر میگیره/ بعد دو(سه)ماه،باز میخوریم،دست پخت خوب مادر
*بذا منم،کمک کنم
خم نشو داخل تنور
فدای مهر مادریت
کارنکش از پهلوت به زور
*راستی چرا؟، پیش تنور
مشغول روضه خوندنی؟
نمیشناسم،خولی کیه؟
چرا انقدر زار میزنی؟
# حسین جان ۳#

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عباسی

مدح و مناجات با حضرت زهرا (س) زمینه -( امّ ابیها ، آرامش ِ جان ، نور دل ِ حضرت طاها ) * امیر عباسی

3045
2

مدح و مناجات با حضرت زهرا (س)  زمینه    -( امّ ابیها ، آرامش ِ جان ، نور دل ِ حضرت طاها ) امّ ابیها ، آرامش ِ جان ، نور دل ِ حضرت طاها
امّ ابیها ، ای در غم تو شعله زده آتش دلها
آه آه ، بانوی شهیده
آه آه ، قامتت خمیده
******
سوره ی کوثر ، ای طلعت نورانی تو شمس هدایت
یاورِ حیدر ، ای چادر خاکی تو پرچم به ولایت
آه آه ، مظهر شهامت
آه آه ، مادر ِ امامت
*****
سینه زنان را ، با یاد غم بی حد تو دیده پر آب است
درس تو بر ما ، ایثار و وِقار و شرف و صبر و حجاب است
آه آه ، فخر عالمینی
آه آه ، مادر ِ حسینی
******
در رهِ اسلام ، قدّ تو خمیده شده وروی تو نیلی
من چه بگویم ، از کوچه و برگ فدک و دشمن و سیلی
آه آه ، جرم تو چه بوده است
آه آه ، صورتت کبود است
******
ذکر تو گویم ، با گریه و با ناله و با ش

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

مدح و شهادت حضرت زهرا (س) زمینه -( بارونیه از غمت چشمامون ) * امیر عباسی

2459
1

مدح و شهادت حضرت زهرا (س)  زمینه -( بارونیه از غمت چشمامون ) بارونیه از غمت چشمامون
همیشه اینه همه رویامون
که بشه مدینه ای دلهامون
اسیر تو تموم دلها ، تویی مثل خدا بی همتا
گل ِ حیدر ، مدد یا زهرا
یا امَّ ابیها یا زهرا یا زهرا یا زهرا
******
دعا کن برای ما یا زهرا
در مسیر و مکتب عاشورا
کربلایی بشیم ان شاءالله
بشیم آخر شهید ِ این راه ، اینه ذکر ِ دلای آگاه
بنفسی انت اباعبدالله
یا اباعبدالله ثارالله ثارالله ثارالله

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( نظر نما که گرفتاری ام زیاد شده ) * قاسم نعمتی

3123
2

امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( نظر نما که گرفتاری ام زیاد شده ) نظر نما که گرفتاری ام زیاد شده
ز دست تو طلب یاری ام زیاد شده
چقدر واسطه گشتی خدا مرا بخشید
ببخش توبه تکراری ام زیاد شده
بزرگواری و نگذاشتی زمین بخورم
به زحمت او بدهکاری ام زیاد شده
به چشم خلق گناه است گریه کردن ما
چه خوب شد که گنه کاری ام زیاد شده
ز درد روضه دگر شب نمی برد خوابم
شبیه فاطمه بیداری ام زیاد شده
صدای یا ابتایش به گوش می آید
دلم شکستنی است ، زاری ام زیاد شده
کسی که صاحب اشک است لشکر زهراست
به لطف فاطمه یاری ام زیاد شده
قسم به غیرت حیدر زدند زهرا را
به این دلیل عزاداری ام زیاد شده
به فضه گفت دعا کن دگر بمیرم من
که زحمت من و بیماری ام زیاد شده
به هیچ مرهمی این زخم هم نمی آید
هزینه ها

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 06:37
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعری به مناسبت شهادت حضرت زهرا و مصادف شدن این ایام با عید نوروز -( پاییز شد به حرمت مادر بهار ما ) * رضا قربانی

6633
18

شعری به مناسبت شهادت حضرت زهرا و مصادف شدن این ایام با عید نوروز -( پاییز شد به حرمت مادر بهار ما ) پاییز شد به حرمت مادر بهار ما
اصلا ًفدای فضه ی او روزگار ما

خرجيِّ عیدمان همه اش خرج روضه شد
نذر عزای فاطمه دار و ندار ما

مردم اگر به جامه ی نو فخر میکنند
پیراهن سیاه عزا افتخار ما

اعضای خانواده ی مان را می آوریم
باشد سیاه لشگر بزم اش تبار ما

امروز اگر ب مجلس صدیقه سر زنیم
سر میزند به خانه ی قبر و مزار ما

پیگیر کار روضه ی زهرا اگر شویم
پیش خدا پیش رَوَد کار و بار ما

اینجا برای سینه زدن جایمان کم است
محشر میان حجره ی زهرا قرار ما

وقتی برای مادرمان سینه میزنیم
فوراً گرفته میشود از دل غبار ما

ما داغ دیده ایم که فریاد میزنیم
خرده نگیر بر غم و داد و هوار ما

گریه کنید مادر ما بی گناه بود
نا

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید حسام الدین رفیعی طباطبایی

واحد روضه ای حضرت زهرا(س) * سید حسام الدین رفیعی طباطبایی

4018
4

واحد روضه ای حضرت زهرا(س) دوباره روضه ی مادر روضه ها
دوباره کوچه و سیلی بی هوا
دوباره روضه ی کوچه و رد خون
روضه ی مادری که میمیره جوون
ناموس حیدر و کوچه ی تنگ و تار
یه سیلی از عدو یه سیلی از دیوار
جلو چشم پسر مادری خورد زمین
با گریه گفت فقط بچمو نزنین
ای خدا
امون ازین روضه ی لگد به پهلو زدن
از همه بیشتر امون از دل خون حسن
ای خدا
امون ازین کوچه و امون ازین دردسر
خیلی بده حمله به مادر کنار پسر

"مرو مادر 3 بی تو میمیرم"

امون ز بازی عجیب روزگار
خونه نشینی صاحب ذوالفقار
امون ز روضه ی شعله و میخ در
چادر سوخته و جنگجوی بی سپر
پهلو شکسته و دلی شکسته شد
دستای دلبر فاطمه بسته شد
بهار خونه ی علی خزونی شد
با رفتنش قد حیدر کمونی

  • چهارشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 21:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

واحد سنگين احساسي شهادت بي بي دوعالم حضرت فاطمه (س) -( نزن زهرا حرفي از رفتن-دل حيدر؛ رو بيا نشکن ) * محمد رضا شجاعی

5308
16

واحد سنگين احساسي شهادت بي بي دوعالم حضرت فاطمه (س) -( نزن زهرا حرفي از رفتن-دل حيدر؛ رو بيا نشکن ) نزن زهرا حرفي از رفتن-دل حيدر؛ رو بيا نشکن

ازت يک خواهش دارم خانوم-نرو از پيشم ميميرم من

از پيشم نرو-به جز تو؛ حيدر کيو داره؟!

حرف تابوتو-وسط.آوردي تو دوباره

سخته بسازم-يه تابوت با چوب گهواره

من ميگم زهرا ؛ پيش حيدرش؛ (ميمونه)۳

تو ميگي حيدر؛غسل بده من رو؛ (شبونه)۳

*بيا نرو علي غريبه*

*رومو زمين نزن حبيبه*

********

دوماهه تو بستر افتادي-برام تو؛در دِسر افتادي

شکستم از روزي که ديدم-به پشت در با سر افتادي

با سر افتادي-شکست از پا تا سرت خانوم

اون دره سوخته-شد آوار رو پيکرت خانوم

عده اي نامرد-گذاشتن پا رو پرت خانوم

کاش بجاي تو؛من به پشت در؛(ميسوختم)۳

داخل اون آ؛تيش شعله ور؛ (ميسوختم

  • چهارشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 22:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت زهرا(س)-مدح و شهادت -( گندم از دسته دستاس تو برکت دارد ) * سید پوریا هاشمی

4480
9

حضرت زهرا(س)-مدح و شهادت -( گندم از دسته دستاس تو برکت دارد ) گندم از دسته دستاس تو برکت دارد
دست لطف تو به هرچیز محبت دارد
بی وضو دست به نام تو زدن جایز نیست
نام تو عصمت محض است قداست دارد
سائل آمد در این خانه و حاتم برگشت
در کرم حضرت صدیقه قیامت دارد
تو به نه سالگیت ام ابیها شده ای
حرف ما نیست بگوییم، روایت دارد
ماجرای ورم پای تو در وقت نماز
متواتر شده از بس سندیت دارد
روز محشر همه بر پا و تو بر ناقه سوار
تا بدانند همه فاطمه حرمت دارد
خوش بحالش که کنیزی شما را میکرد
واقعا فضه چه اندازه سعادت دارد
بُرد باماست که مانوس به زهرا شده ایم
خاک بوسی درش حکم عبادت دارد
گریه روز و شبت تاب ز مردم برده
از تو بی بی در و همسایه شکایت دارد
دل از غصه کباب تو مرا آتش ز

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 جواد حیدری

حضرت زهرا(س)-مدح و مصیبت -( عمری است رهین منت زهراییم ) * جواد حیدری

7141
1

حضرت زهرا(س)-مدح و مصیبت -( عمری است رهین منت زهراییم ) عمری است رهین منت زهراییم
مشهور شده به عزت زهراییم
مردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما پیر غلام حضرت زهراییم
***
ما زنده به لطف رحمت زهراییم
مامور برای خدمت زهراییم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهراییم
***
با راز شکسته ی کبوتر چه کنیم
با خاطره ی غریب مادر چه کنیم
دیروز نبودیم فدای تو شویم
امروز بگو بگو که حیدر چه کنیم
***
من بودم و باب هل اتی را بستند
امکان رسیدن به خدا را بستند
ای کاش بمیرم که خجالت زده ام
من بودم دست مرتضی را بستند

شاعر : جواد حیدری

  • یکشنبه
  • 24
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 وحید محمدی

تا اینکه خون بال کبوتر تمام شد * وحید محمدی

2265
2

تا اینکه خون بال کبوتر تمام شد تفسیر آیه آیه کوثر تمام شد
تجهیز و غسل سوره پرپر تمام شد

خیلی زمان گرفت در آن نیمه های شب
تا اینکه خون بال کبوتر تمام شد

سلمان بیا دوباره بلندش کن از زمین
وقت وداع طاقت حیدر تمام شد

آن روز ها که مادر صورت کبودتان
افتاده بود خسته به بستر تمام شد

این شعر ها که روضه زهرا نمی شود
تنها برای روضه بگو در تمام شد

دختر ز داغ مادر خود پیر می شود
مادر که رفت کار دو دختر تمام شد

ایام خانه داری زینب شروع شد
ایام بی قراری مادر تمام شد
...
زینب رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر تمام شد
زینب دوید جانب سالار و دید که ...
صد حیف کار حنجر و خنجر تمام شد

شاعر : وحید محمدی

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س)-از سقیفه تا شهادت -( مدینه غرق ماتم بود و دلها خانه غم بود ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3276
4

حضرت زهرا(س)-از سقیفه تا شهادت -( مدینه غرق ماتم بود و دلها خانه غم بود ) مدینه غرق ماتم بود و دلها خانه غم بود
فضا تاریک و بر رخسار گردون گَرد مات بود
سکوت آفرینش با قیام حشر توأم بود
سراسر مسلمین را قامت از بار الم خم بود
خلایق با دلی بشکسته می‌گفتند پیوسته
محمد در سرای جاودانی رخت بر بسته
در آن روزی که خون جاری ز چشم هر مسلمان بود
گلوی آفرینش پاره از فریاد و افغان بود
سپهر نیلگون را در درون سینه طوفان بود
علی مشغول غسل آن سفیر پاک یزدان بود
به نقش دوستی دشمن سرکین آفریدن داشت
-ز جسم زنده قرآن هوای خون مکیدن داشت
سقیفه مرز شورای افرادی ستمگر بود
سقیفه پایگاه خصم سرسخت پیمبر بود
جنایت، حق کشی غارت ستم، در حق حیدر بود
نه بلکه جنگ با قرآن و اسلام و پیمبر بود
در آنجا

  • یکشنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت -( چه زود گشت فراموش حکم داورشان ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2547
1

حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت -( چه زود گشت فراموش حکم داورشان ) چه زود گشت فراموش حکم داورشان

چه زود عهد شکستند با پیمبرشان

چه زود اجر رسالت به مصطفی ص دادند

چه زود رفت کلام خدا ز خاطرشان

جواب حق نمک، داده شد به غصب فدک

جزای ختم رسل شد شرار آذرشان

دو گوشوارۀ عرش خدای می لرزید

چو گوشواره به گلزار وحی پیکرشان

گهی به همره بابا فتاده اشک فشان

گهی به گریه دویدند دور مادرشان

همینکه مادرشان بر روی زمین افتاد

دو دست کوچک خود را زدند بر سرشان

ز ضربه ای که به مادر رسید فهمیدند

که شد شهید همان پشت در برادرشان

هزار سال فزون بعد دفن این دو شهید

ندیده کس اثر از تربت مطهرشان

علی به فاطمه می سوخت فاطمه به علی

شرارۀ دلشان بود اشک دخترشان

مغیره فاطمه را می

  • چهارشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت -( دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2671
1

حضرت زهرا(س)-بعد از شهادت -( دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه ) دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه
رویش سیاه باد کز او شد جهان سیاه
دستش بلند گشت نگویم دگر چه شد
ترسم که جان شود به تن انس و جان تباه
دستش بلند گشت ولی از درون خاک
از دل کشید ناله پیمبر که آه آه
خورشید مات شد که چرا نیمه‌های روز
در کوچه‌های شهر مدینه گرفته ماه
گفتی که شب بخاک سپارد تو را علی
تا بعد مرگ هم نکند بر رخت نگاه
بر طفل دل شکستۀ تو ناله سرکنم
یا بر تو بارَم اشک غم، ای عصمت اله
او صبحدم شفای تو را خواست از خدا
تو مرگ خویش را طلبی وقت شامگاه
مظلومتر ندیده جهان از تو و، علی
تاریخ هست بر سخنم بهترین گواه
تو رنج خویش در دل شب می‌بری بگور
او، راز خود بوقت سحر می‌برد بچاه
بردار سر ز خاک و شب

  • چهارشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1394
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار برای -( ابدی ازلی زهرا زهر ) * امیر عباسی

2784
4

اشعار برای  -( ابدی ازلی زهرا زهر ) ابدی ازلی زهرا زهرا
فداییّ ِ علی زهرا زهرا ، آه آه
تویی نورِ هدی ، عصمتِ خدا
ای مادرِ حسین شاهِ شهدا
انسیة الحورا
صدّیقه ی کبری یازهرا یازهرا
******
با قدِ خمیده زهرا زهرا
تو شدی شهیده زهرا زهرا
به درد و مصیبت مبتلا شدی
به راه ولایت تو فدا شدی
ز کینه ی اعدا
صدّیقه ی کبری یازهرا یازهرا
******
بی قرار حسین زهرا زهرا
غصه دار ِ حسین زهرا زهرا
دل سینه زنا غرقِ شرره
تویی نوحه خونِ جسم بی سرِ
شهید عاشورا
صدّیقه ی کبری یازهرا یازهرا

شاعر : حاج امیر عباسی

  • چهارشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • دلاور
ادامه مطلب

زمینه بعدازشهادت حضرت زهرا *

2194

زمینه بعدازشهادت حضرت زهرا ازحالم توخبرداری که
رفتی و خونمون تاریکه
می سوزم مثه شمعی هرشب
آب میشم پای اشک ِ زینب
غربت و غصه هام بی شماره – میخ در اشکمو درمیاره
بوی یاس ِ تنت مونده اینجا – جای ِ تو زینبت خونه داره
(بی تو یافاطمه –صبر حیدر تمومه
اینهمه بی کسی – بغض توی گلومه)
ازیادم نمیره اون روزو
اون حال و ناله ی جانسوزو
دیدمت پشت ِدر افتادی
پای من فاطمه جون دادی
بی هوا می زدن تازیونه – سیلی بر صورتت زد نشونه
تارسیدم دیدم رفتی از حال – روی دیوارو در ردِ خونه
(بی تو یافاطمه –صبر حیدر تمومه
اینهمه بی کسی – بغض توی گلومه)
می بارم با غم سنگینت
جون دادم لحظه ی تدفینت
دق کردم بخدا بریدم
وقتی که لحدت رو چیدم
پاشو که همسرت بی قر

  • یکشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

حضرت زهرا(س)-مدح و مصیبت -( گل های عالم را معطر كرده بویت ) * سید حمید رضا برقعی

2970
4

حضرت زهرا(س)-مدح و مصیبت -( گل های عالم را معطر كرده بویت ) گل های عالم را معطر كرده بویت

ای آن كه می گردد زمین در جست و جویت

یادش بخیر آن روزها ریحان به ریحان

می چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت

سیاره ها را در نخی می چیدی آرام

می ساختی تسبیحی از خاک عمویت

برداشتند از سفره ات نان، مردم شهر

جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت

درهای رحمت باز می شد با دعایت

دردا كه می بستند درها را به رویت

تاریخ می داند فدک تنها بهانه است

وقتی بهشت آذین شده در آرزویت

وقتی منزه گشته خاک از سجده هایت

وقتی مطهر می شود آب از وضویت

چادر حمایل می كنی از حق بگویی

حتی اگر یك شهر باشد روبرویت

برخاستی با آن صفت های جلالی

این بار آتش می چكید از خلق و خویت

حتی زمان می ایست

  • دوشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار حضرت زهرا(س)-تغسیل -( باید چگونه بشکند بغض گلو را ) * سید حسن رستگار

3096
3

اشعار حضرت زهرا(س)-تغسیل -( باید چگونه بشکند بغض گلو را ) باید چگونه بشکند بغض گلو را

مردی که نامش خم کند پشت عدو را

دستان ساقی بسته شد بعدش شکستند

در پیش چشمش زیر دست و پا سبو را

در چهره اش پیداست این غم را که زهرا

از او نهان کرده است چندین هفته رو را

سر روی دیوار غریبی گریه میکرد

حالا که فهمیدست اسرار مگو را

هق هق صدای گریه وقت شستن دست

هق هق صدای گریه آن وقتی که مو را ...

"با آب بی معنی است کوثر را بشویند"*

آری علی با اشکهایش شست او را

خیبر شکن را داغ پهلویی شکسته

دیگر نیازی نیست تا بغضی گلو را ...

شاعر : سید حسن رستگار

  • دوشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

اشعار حضرت زهرا(س)-شام غریبان-زبان حال امیرالمومنین(ع) -( من با دم تیغم شهادت آفریدم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3443
5

اشعار حضرت زهرا(س)-شام غریبان-زبان حال امیرالمومنین(ع) -( من با دم تیغم شهادت آفریدم ) من با دم تیغم شهادت آفریدم

در فتح خیبر قلب مرحب را دریدم

چون کوه بنشستم بروی سینۀ عَمر

مردانه آن خصم خدا را سر بریدم

یکروز در جنگ اُحد خوردم نود زخم

دریای لشگر را به خاک و خون کشیدم

یک لحظه زانویم نلرزید و به گوشم

خود لافتی الاّ علی از حق شنیدم

یکدم نیاوردم ز محنت خم به ابرو

یکعمر در کام بلاها آرمیدم

با آنهمه وقتی که زهرایم زمین خورد

جان دادن خود را به چشم خویش دیدم

آن شب زمین خوردم که دور از چشم مردم

دنبال تابوت عزیز خود دویدم

با آنکه همچون آسمان بودم مقاوم

مثل هلال از غصّۀ ما هم خمیدم

یا فاطمه شرمنده ام از اینکه امشب

با دست خود خشت لحد بهر تو چیدم

«میثم» گنهکار است امّا شاع

  • دوشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

اشعار حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( گریه در دست گرفته است عنان را زهرا ) *استاد سید هاشم وفایی

2808
1

اشعار حضرت زهرا(س)-بستر شهادت -( گریه در دست گرفته است عنان را زهرا ) گریه در دست گرفته است عنان را زهرا

ناله بُرده است ز کف تاب و توان را زهرا

بسته ای از چه تو بر روی علی دیدۀخویش

باز کن پنجرۀ باغ جنان را زهرا

آسمان برسرم آوار شد از جا برخیز

چون تحمّل کنم این بار گران را زهرا

ای چراغ دل من باز بزن سوسوئی

تا دهی نور دل و دیدۀجان را زهرا

گوشۀ چشم کبود تو به من می گوید

که نگفتی به علی درد نهان را زهرا

تازه شد با غم تو داغ و غم پیغمبر

گرد غم باز گرفته است جهان را زهرا

گر که آه از جگرم سوخته بر می خیزد

شعلۀداغ تو آتش زده جان را زهرا

با غمت تا به ابد عهد «وفائی» دارم

نذر تو کرده ام این اشک روان را زهرا

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • دوشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

اشعار امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( امسال هم نوکر حسابم کردی آقا ) * محمد فردوسی

5766
2

اشعار امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه -( امسال هم نوکر حسابم کردی آقا ) امسال هم نوکر حسابم کردی آقا

بد بودم امّا انتخابم کردی آقا

در مجلس روضه مرا هم راه دادی

یک بار دیگر مستجابم کردی آقا

اصلاً نگفتی که برو ، برگرد ، جا نیست

آه از خجالت خیسِ آبم کردی آقا

کوهِ گناهم را تو نادیده گرفتی

با لطف خود غرق ثوابم کردی آقا

مثل همیشه آبرویم را خریدی

پیش همه عالی جنابم کردی آقا

از اولش کارِ تو ذرّه پروری بود

در آخرش هم آفتابم کردی آقا

بالِ فرشته فرشِ راهِ عرشی ام شد

تا «خادم الزّهرا» خطابم کردی آقا

زهرا نوشت و پای آن را مُهر کردی

با این قباله کامیابم کردی آقا

یک «آه مادر» گفتی و آتش گرفتم

از میخ در گفتی کبابم کردی آقا

شاعر : محمد فردوسی

  • دوشنبه
  • 3
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شهادت حضرت زهرا (س) زمزمه -( من خسته تر از خسته ام ، بار سفر را بسته ام ) * سید محسن حسینی

4541
2

شهادت حضرت زهرا (س)  زمزمه  -( من خسته تر از خسته ام ، بار سفر را بسته ام ) من خسته تر از خسته ام ، بار سفر را بسته ام

علی بیا رو سوی من كن ، بیا مرا غسل و كفن كن

مظلوم علی مظلوم علی جان

******

شد لحظه های آخرین ، علی بیا سیرم ببین

شمعم كه در سوز و گدازم ، این باشد آخرین نمازم

مظلوم علی مظلوم علی جان

******

با تو چه ها گویم چه ها ، ماندم میان كوچه ها

ای قبله ام رویت علی جان ، بودم دعا گویت علی جان

مظلوم علی مظلوم علی جان

******

ای دلبر خانه نشین ، ای روی تو خلد برین

اگر چه من تمام دردم ، بیا بیا دورت بگردم

مظلوم علی مظلوم علی جان

******

بهارم عمرم شده خزان ، من میروم دامن كشان

پرستوی شكسته بالم ، رفتم علی جان كن حلالم

مظلوم علی مظلوم علی جان

شاعر :

  • یکشنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

غزل شهادت حضرت زهرا س اثر علی اکبر نازک کار -( چادرت وقتی یهودی را مسلمان میکند ) * علی اکبر نازک کار

8048
25

غزل شهادت حضرت زهرا س اثر علی اکبر نازک کار  -(  چادرت وقتی یهودی را مسلمان میکند ) چادرت وقتی یهودی را مسلمان می کند
یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می کند

نوکرانت جای خود آنها که صاحب منصبند
بلکه مور خانه ات کار سلیمان می کند

مادرانه پا به روی چشم خشک من گذار
خاک پایت هر کویری را گلستان میکند

خنده ات آرامش قلب نبی و مرتضی است
اخم هایت در جهان تولید طوفان می کند

قطره وقتی که به دریا رفت،دریا می شود
بی سواد کوی تو تدریس عرفان می کند

هرکه شد خاک تو ای مهتاب،عالم تاب شد
ذره را نور رخت خورشید تابان میکند

بار هرکس را به معیار علی سنجیده ای
حب حیدر کار ما را پیشت آسان می کند

ای صفای خانه حیدر بیا و رو نگیر
این حجابت حال مَحرم را پریشان میکند

چند جمله با علی خسته ات حرفی بزن
بغ

  • چهارشنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1394
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مادر جوان -( مرگ حق است ولی داغ جوان جانفرساست ) * اسماعیل تقوایی

5873
4

مادر جوان -( مرگ حق است ولی داغ جوان جانفرساست ) مرگ حق است ولی داغ جوان جانفرساست
این زاحوال عزادار جوانها پیداست
وای از آن لحظه جوانمرگ بود یک مادر
مادری که دو سه فرزند زاو مانده بجاست
همسرش مانده وبی طاقتی فرزندان
این چنین،حال علی بعد غروب زهراست
بر سر قبر عزیزش به دل خون می گفت
خیز زهرا که علی بی تو غریب وتنهاست
باوفا ، این چه وفا بود که بی من رفتی
همچو نی، ناله غم، از دل خونم به نواست
پشت حیدر بشکستی به فراغت بانو
ذوالفقارم به غلافست وبرایم چوعصاست
زینبین وحسنین تو به دورم جمعند
شیون وزاریشان در غم هجرت برپاست
توامانت زپیمبر به علی داده شدی
عذر تقصیر علی عرضه به مولا طاهاست
دشمنان طعنه زنندحیدر بی زهرا را
همه گویند که او غم زده تسلیم قض

  • یکشنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1395
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شب شهادت حضرت زهرا(س) -( هر چه گفتيم و شنيديم نَمى از درياست/ ) * سید حسن خوشزاد

3493
1

شب شهادت حضرت زهرا(س) -( هر چه گفتيم و شنيديم نَمى از درياست/ ) هر چه گفتيم و شنيديم نَمى از درياست/
ما چه گوئيم به مدح تو كه مدّاح خداست.

سال‌ ها مى گذرد از شب دفن تو ولى/
شيعه ميسوزد ازين غصه كه قبرتو كجاست.

بيت‌ الاحزان تو را دشمن اگر كرد خراب/
خانه‌ ى حزن تو از روز ازل در دل ماست.

حاجى كعبه شدن نيست طواف گِل و سنگ/
حاجى آنست طوافش به تولاى شماست.

از من مُحرم ميقات، تو از قبله مپرس/
قبله‌ ى من گل سرخيست كه نامش زهراست.

جزعلى كيست ولى،كيست نماينده‌ ى حق/
كرسى عدل كجا مَسند هر بى سر و پاست.؟

واى بر آنكه نباشد به دلش مهر على/
خجل آن شخص كه پرونده ى او بى امضاست.

موسى ار تكيه نموده به عصا نيست عجب/
خمسه طيبه نقشى است كه بر روى عصاست.

هر كسى خورده به

  • دوشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1395
  • ساعت
  • 19:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زهرا (س) -( فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده ) * محمد جواد شیرازی

2980
1

حضرت زهرا  (س) -(  فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده ) فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده
حال و هوای خانه ام تغییر کرده

از کوچه بیزارم خدا... این کوچه ی تنگ
یاس جوانم را کمان و پیر کرده

صبر و سکوت من برای حفظ اسلام
روباهِ یثرب را برایم شیر کرده

ریحانه ام در بستر است و درد دارد
سرتاسرش از ضربه ها تغییر کرده

این که چرا زهرایم از من رو گرفته
این روزها فکر مرا درگیر کرده

پهلو به پهلو کرد... رنگش مثل گچ شد
سرّ درونش را رخش تفسیر کرده

در خواب دیدم فضه با اسماء می گفت:
مرهم به زخم بازویش تأثیر کرده

سجاده اش را نیمه شب انداخت زهرا
دیدم نشست و نیت تکبیر کرده

رفته به سجده دست بر پهلو گرفته
هنگام برگشتش چرا تأخیر کرده؟!

شأن نزول آیه‌ی تطهیر قرآن
با خون خود

  • دوشنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1395
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد