شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس
 امیر حسین الفت

زمینه شهادت امام صادق. 1398/4/3 -(تو سهمت از دنیا) * امیر حسین الفت

735

زمینه شهادت امام صادق.                1398/4/3 -(تو سهمت از دنیا) تو سهمت از دنیا
همیشه غربته
مزار ویرونت
همیشه خلوته

فدای مزارت که حتی نداره یک نشون
فدای مزارت که حتی نداره سایه بون

نداره یه گریه کن
نداره یه روضه خون

میاد تو روضت
چه عطر سیبی
بمیرم اقا
چقد غریبی

ای. غریب اقا. غریب اقا. غریب اقا
__________________________________

تمومی دنیاس
حریم تربتت
فرشته ها هر روز
میان زیارتت

میشه مهدی فاطمه واسه تو روضه خون
میشن گریه کن های داغت زمین و اسمون

یه پهلو شکسته ای
میاد با چشای خون

غم تو اتیش
زده به جونم
یه خط مصیبت
برات بخونم

ای. غریب اقا. غریب اقا. غریب اقا
__________________________________

باید که لعنت گفت
بنی امیه رو
که نیمه شب تو خواب
زدن رقیه ر

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن راحت حق

دوبیتی شهادت امام صادق (ع) -(فلک از داغِ تو چون باغ افسرد) * محسن راحت حق

671

دوبیتی شهادت امام صادق (ع) -(فلک از داغِ تو چون باغ افسرد) فلک از داغِ تو چون باغ افسرد
گلستانِ وجودت از چه پژمرد

سوالی دارم ای شیخ الائمه..
زنی پیشِ دو چشمانت کتک خورد

  • چهارشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

دوبیتی شهادت امام جعفر صادق (ع) -(نکش بندِ طنابت را که پیرم) * محسن راحت حق

846

دوبیتی شهادت امام جعفر صادق (ع) -(نکش بندِ طنابت را که پیرم) نکش بندِ طنابت را که پیرم
میانِ روضه ها ای وای گیرم

مگو این ناسزاها را به مادر
که کم مانده در این کوچه بمیرم

  • چهارشنبه
  • 21
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اصغر خواجه زاده

واحد شهادت امام صادق علیه السلام -(دشمن به کینه، کاشانه ام را،آتش کشیده،واویلتا) * علی اصغر خواجه زاده

653

واحد شهادت امام صادق علیه السلام -(دشمن به کینه، کاشانه ام را،آتش کشیده،واویلتا) دشمن به کینه، کاشانه ام را،آتش کشیده،واویلتا
ظلم عدویم،برمن رسیده،قلبم تپیده،واویلتاها
(آه وواویلا۳ واویلتا)۲
جور و جفا از دشمن بدیدم از غم خریدم واغربتا
حرمت ندارد موی سپیدم طعنه شنیدم از بی‌حیا
(آه و واویلا۳ واویلتا)۲
دشمن کشیده، سجاده ام راه، با بی حیایی، از زیر پا
شد قاتل من، یاد مدینه، اما به ظاهر، زهر جفا
(آه و واویلا۳ واویلتا)۲
آنشب که دشمن، پای برهنه ،من رازخانه،بیرون کشید
قلبم به یاد،آنروز حیدر،از غربت او محزون،تپید
(آه و واویلا۳ واویلتا)۲
برجانم آذر،با یادمادر،غم های حیدر،کوچه ها
شد باردیگر،پوری زحیدر،بی یارویاور،از غصه ها
(آه و واویلا۳ واویلتا)۲
آندم که دشمن، برخانه ی من،آتش کشیداز،جوروجفا درخانه من،شدزنده یاد،کرب وبلاو،هم خیمه ها
(آه و واویلا۳ واویلتا)۲

  • شنبه
  • 24
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اصغر خواجه زاده

نوحه شب شهادت امام صادق علیه السلام -(یارب غم شده مهمان سینه) * علی اصغر خواجه زاده

906
1

نوحه شب شهادت امام صادق علیه السلام -(یارب غم شده مهمان سینه) یارب غم شده مهمان سینه
امشب در عزا شهر مدینه
آسمان گریان-فاطمه نالان-دل به غمها مبتلاشد
سوززهرکین-باعث هجر-صادق آل عباشد
از دل زهرا ناله خیزد اشک هجران از دیده ریزد
آه وواویلا واغریبا۲
_____________

دشمن نیمه ی شب ظالمانه
بیرون میکشد اورا زخانه
میکندیاد ظهرعاشورا درمیان ظلم اعدا
دمبدم گوید یادآن غوغا واغریبا واغریبا
موسی جعفر شد سیه پوش داغ بابایش مانده بردوش

آه وواویلا واغریبا۲

  • شنبه
  • 24
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

ذکر مصیبت حضرت امام صادق علیه السلام با گریز به کربلا (میان شعله ها کاشانه ام میسوزد ای مادر) * عادل لاله چینی

986

ذکر مصیبت حضرت امام صادق علیه السلام با گریز به کربلا (میان شعله ها کاشانه ام میسوزد ای مادر) میان شعله ها کاشانه ام میسوزد ای مادر
در آن غوغا تن دردانه ام میلرزد ای مادر
عدو از کین کشد سجاده را از زیر پای من
ببین شیخ الائمه بر زمین می افتد ای مادر
مثال دزد نیمه شب بیایند از درو دیوار
دگر فرزند من از نیمه شب، می ترسد ای مادر
دلم خون گشته از گستاخی ابن ربیع دون
که بر مظلومی ما خاندان می خندد ای مادر
مرا در پشت مرکب می کشد تا در بر منصور
و آن مرد دَنی مِی نزد من می نوشد ای مادر
ولی با این مصیبتها بگریم بهر آن شاهی
که در بین دو نهر آب، لبش می خشکد ای مادر
تنش پر از جراحتها شد و مانند یک بِسمِل*
زمین افتاده و در خون خود می غلطد ای مادر
میان قتلگه آوای هل من ناصرش آید
ولی شمر از غفا راس وِرا می برد ای مادر
یکی پیراهنش را میبرد وآن دیگری شمشیر
ولی آن ساربان انگشتری می دزدد ای مادر
به یاد غربت آن بی معین و بی کفن (لاله)
دو چشمش همچو ابر نوبهار می بارد ای مادر

* بِسمِل به معنی نیمه کشته، نیمه جان

  • دوشنبه
  • 26
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 08:22
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام صادق ع -(میان خانه چو مشغول ربّنا بودم) * وحید دکامین

673

مرثیه شهادت امام صادق ع -(میان خانه چو مشغول ربّنا بودم) مرثیه شهادت امام صادق (علیه السلام)
.
میان خانه چو مشغول ربّنا بودم
به نافله، به مناجـات با خدا بودم
.
سواره از رهِ کینه رسید، دشمن من
نداشت حُرمت موی سپید، دشمن من
.
رسید و دست مرا بست نانجیب آن شب
ز ناسـزا نشـدم نیـز بی نصیب آن شب
.
پیـاده در پـی اعـدا، به کوچه افتادم
شبیه حضرت زهـرا، به کوچه افتادم
.
دو دست بسته ی من روضه از علی می خواند
نبود طاقـتِ ایـن مـاتمم ولی می خواند
.
دوباره آتشِ کینه، دوباره آل رسول
دوباره یادِ مدینه، دوباره آل رسول
.
اگر چه حُرمت من را شکست خصمِ پلید
ولی به همسـرم ازاین ستـم غمی نرسید
.
جهان بسوزد از آن تازیانه، از آن غم
برای غربت آن آشیانه، از آن غم
.
غلاف و ضربه ی قنفذ، غلاف و بازوی زهرا
به ضربِ پای حرامی شکستْ پهلوی زهرا
.
مرا نه زهرِ جفا، داغِ مادرم کشته
غـم شقـایق زخمـی پرپرم کشته
.
چه بوده جُرم و گناهش که بی پسر گردد؟
اسیر غصّه و غم گشته خونجگر گردد
.
به ردّ خون زمین مانده می خورم سوگند
یکی از این قبیله یقین مانده، می خورم سوگند
.
به انتقامِ تو از راه می رسد مهدی
نویدِ نَصْـرُ مِنَ اللّه می رسد مهدی

#وحید_دکامین

  • دوشنبه
  • 26
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

یا امام جعفر صادق علیه السلام -(با کینه کهنه؛ بی ادب برگشته) * مرضیه عاطفی

638
1

یا امام جعفر صادق علیه السلام -(با کینه کهنه؛ بی ادب برگشته) با کینۂ کهنه؛ بی ادب برگشته
با آتش و خشم بی سبب برگشته
پشت درِ خانۂ امام ِ صادق(ع)
تاریخ دوباره به عقب برگشته!

#سلام_و_صلوات_بر_امام_جعفرصادق_ع

  • دوشنبه
  • 26
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 17:31
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

زمینه شهادت امام صادق -(تو دل شب بین کوچه میبرن امام و با دست بسته) * رضا رسولی

666

زمینه شهادت امام صادق -(تو دل شب بین کوچه  میبرن امام و با دست بسته) زمینه شهادت #امام_صادق ع

۱
تو دل شب
بین کوچه
میبرن امام و با دست بسته

پشت مرکب
پابرهنه
معلومه که خیلی دلش شکسته

زمین و آسمونا تاره
دل فلک چه غم باره
خود خدا توی عرشش
عزاداره

آقام آقام آقام ای وای
۲
بی عبا و
بی عمامه
پاهاش و به روی خاکا میزاره

پیرمرده
مو سفیده
توی سینه دیگه نفس نداره

از همه دنیا دلگیره
از زمونه دیگه سیره
معلوم که خیلی خسته س
آخه پیره

آقام آقام آقام ای وای

۳
کام خشک و
تشنه ، تشنه
واسه اقا دیگه رمق نمونده

ناسزا و
نانجیبی
جگر امامو خیلی سوزونده

از تشنگی رفته از حال
شبیه جدش تو گودال
میسوزه دائم به یاد
جسم پامال

آقام آقام آقام ای وای

  • سه شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر و نوحه شهادت امام صادق (ع) -(پرچم بیارید مشکی بپوشید عاقبت وقت عزا شد) * مهدی مقیمی

714

شعر و نوحه شهادت امام صادق (ع) -(پرچم بیارید مشکی بپوشید عاقبت وقت عزا شد) شهادت حضرت صادق (ع)

پرچم بیارید
مشکی بپوشید عاقبت وقت عزا شد
دیدی دوباره
یک آسمان غم در میان سینه جا شد
در طول تاریخ
بر خاندان فاطمه خیلی جفا شد
شهر مدینه
از بس جفا با اهل بیت مصطفی شد
از دار دنیا
یک عمر ٬خون دل نصیب شیعه ها شد
شیخ الائمه حضرت صادق فدا شد

وقت سحر بود
بی حرمتی کردند و بردندش زخانه
مهلت ندادند
حتی عبایش را بیندازد به شانه
بستند او را
زنده شده یاد علی در آن میانه
چشمش به در بود
اشکی غریبانه زچشمش شد روانه
از در که رد شد
افتاد یاد مادرش ٬ با تازیانه
دستش جدا از دست های مرتضی شد
دشمن سواره
اما عزیز فاطمه پای پیاده
او را کشیدند
از خستگی هر بار قدری ایستاده
دنبال مرکب
با دست بسته چند دفعه اوفتاده
خیلی غریب است
غربت شده یک عضوی از این خانواده
قلبش شکسته
دشمن به زهرا مادرش دشنام داده
توهین به زهرا باز هم در کوچه ها شد

تو خانه ات سوخت
باید که یاد کوچه ها و خیمه ها کرد
بودی پیاده
پای پیاده یادی از دردانه ها کرد
دست تو بستند
جا داشت یاد دست های عمه ها کرد
هم گریه بر تو
هم گریه بر سرهای روی نیزه ها کرد
از کوفه تا شام
دشمن تو میدانی که با طفلان چه ها کرد
یکبار دیگر هم مدینه کربلا شد

هم‌زخم نیزه
هم زخم شمشیر عدو روی تنش بود
هر گوشه یک‌زخم
حتی مشبک تر تنش از جوشنش بود
کهنه است اما
در معرض غارت شدن پیراهنش بود
زینب زمین خورد
وقتی که روی سینهء او دشمنش بود
حنجر نبرید
برگشت و وقت امتحان گردنش بود
آنقدر زد ضربه که سر از تن جدا شد

  • چهارشنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 02:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حمید رمی

شور شهادت امام صادق(ع) -(تُو دنیایی که صد رنگ و) * حمید رمی

546

شور شهادت امام صادق(ع) -(تُو دنیایی که صد رنگ و) تُو دنیایی که صد رنگ و
محو فکر منافق‌هاست
شیعه پابرجا مونده چون
مدیون "قال الصادق"‌هاست

کسی که پای مکتب تو
بزرگ شده نظیر نداره
تموم دنیا خاک پای
جابر و بهلول و زراره

منم باید برای مذهبم علمداری کنم
منم برا امام حاضرم باید کاری کنم

میون موج لغزش‌ها
ما مکتبی استواریم
چون اعتقاداتمونو
از امام صادق داریم

شیعه حیات جاودانو
از نفس شما می‌گیره
شیعه همیشه پای درسِ
مُفَضَّل و ابابصیره

منم می‌خوام با علم و معرفت تو رو یاری کنم
منم برا امام حاضرم باید کاری کنم

تا نام و کلام تو هست
تحریف شیعه محاله
به شیعه آبرو دادی
جلو فرقه‌های ضالّه

معارف اصیلت آقا
عالِم اسلامی می‌سازه
جرعه‌ای از فضائل تو
هشام و صفوان و معاذه

منم باید چشمه‌ی نورو تُو دلم جاری کنم
منم برا امام حاضرم باید کاری کنم

  • سه شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:40
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(تو روضه هق هق میکنم من...) * ابوذر رئیس میرزایی

687

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(تو روضه هق هق میکنم من...) توو روضه هق هق میکنم من
زغصه ها دق میکنم من
دوباره یاد غریبیه
امام صادق میکنم من

خونتو ای وای آتیش زدن
به غصه وغم نشوندنت
سواره ها توی کوچه ها
پای برهنه کشوندنت

آه و واویلا غریب آقا

بادست بسته نیمه ی شب
پیاده بودی پشت مرکب
زمین میخوردی غریبونه
افتادی یاد عمه زینب

توو کوفه و توو شام بلا
آتیش میریختن یهودیا
زینب با دستای بسته بود
میون خیل نامحرما

آه و واویلا غریب آقا

یه غصه داریم توی سینه
حاجت دلها همه اینه
روضه ی آقامو بگیریم
ایشالا روزی توو مدینه

نگو حرم که میره دلم
مدینه شهر غربت وغم
به یاد قبرای خاکی و
مزار بانوی بی حرم

آه و واویلا غریب آقا

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک نوحه شهادت امام صادق(ع) -(بزم عزای حضرت صادق بپا شد...) * میلاد یعقوبی

662

سبک نوحه شهادت امام صادق(ع) -(بزم عزای حضرت صادق بپا شد...) بزم عزای حضرت صادق بپا شد
سرتاسر عالم پر از شور و نوا شد

قلب همه دنیا برای او شکسته
گویا مدینه از غمش کرببلا شد

مهدی عزادار غمش
عالم گرفته ماتمش
آه و واویلا

صحن بقیعت قبله ی اهل مناجات
خاک مزارت گشته بر ما باب حاجات

سینه زن و نوحه گرت شد کل عالم
گریه کنان روضه ات اهل سماوات

چشم فلک گریان تو
جّن و ملَک نالان تو
آه و واویلا

یاحضرت صادق به قربان مرامت
باخون دل شد مکتب شیعه بنامت

اهل مدینه مردمی نامرد و پستن
گردیده طی با غصه و غم صبح و شامت

یاصادق آل عبا
آقا نگاهی کن به ما
آه و واویلا

غم بر روی قلب پُر از خونت نشسته
دشمن جسارت کرده و حُرمت شکسته

پای برهنه ای عزیز جان زهرا
در کوچه ها کشاندنت با دستِ بسته

با یاد مادر می روی
با ذکر حیدر می دَوی
آه و واویلا

آقا اگر این غصه ها آمد سر تو
دیگر کسی سیلی نزد بر دختر تو

بر اهل خانه ات نشد آقا جسارت
زیر ثم اسبان نرفته پیکر تو

با یاد شاه سر جدا
دل پرکشیده کربلا
آه و واویلا

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(اگه مارو صدا زدن...) * میلاد قبایی

1031
4

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(اگه مارو صدا زدن...) اگه مارو صدا زدن
اگه يه عمره عاشقيم
آي نوكرا همه زير
دين امام صادقيم

هرچي دارم از كرم صادق آل حيدره
عمريه زندگيم پاي منبر روضه ميگذره
شيعه ي ناب جعفري زينت اسم نوكره

حالا كه ميرسه به
حضور تو صدام
چقدر دلم ميخواد كه
بگم تويي آقام
آقام...
آقام فقط تو رو ميخوام
————————-
آسمون چشام داره
ميباره از غماي تو
كبوتر دلم بازم
پر زده تو هواي تو

خيلي دلم ميخواس بيام رو گنبد تو بشينم
آقا ولي الان دارم يه قبر خاكي ميبينم
انگاري جمع شده همه غماي عالم تو سينم

يه عمره كه نشسته
يه بغضي تو گلوم
حرم ، ضريح ، يه گنبد
همينه آرزوم

آقام...
آقام فقط تو رو ميخوام
————————-
پر ميزنم ديار عشق
جايي كه فوق جنته
بگو گدات يه كربلا
اين شب جمعه دعوته

شباي جمعه بخدا عوض ميشه حال و هوام
ديگه نگيد بلا به دور آخه من اهل كربلام
هرجا برم ميگم هميشه مديونه امام رضام

امام رضا ميدونه
كه خيلي مضطرم
خدايي كه ميميرم
اگه نرم حرم
حرم...
حرم پناه آخرم

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی و توسل به امام جعفرصادق(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(عرش خدا عزادار...) *

660

سینه زنی و توسل به امام جعفرصادق(ع)، سیدمجید بنی فاطمه -(عرش خدا عزادار...) مریدِ حضرت عشقن دلایِ مومنِ عاشق
سوا شدن همه خوبا برایِ مکتبِ صادق

دلِ ابرا براش گریونه
حرمش تویِ قلبامونِ
گریه هایِ ملائک امشب
تو سکوت بقیع پنهونه

عرشِ خدا عزادار به احترامِ صادق
دستم به دامنت یا آقا امام صادق ..

با پایِ خسته که میرفت تو کوچه ها پِیِ مرکب
دوباره باز مجسّم شد، تموم روضۀ زینب

تا رو خاکِ زمین جا می موند
دلِ آسمونُ می سوزوند
تازیونه که بالا می رفت
روضه ها دلشُ می لرزوند

بین مدینه شامُ، شیخ الائمه دیده
روضه ش پر از نشونه، از عشقِ سر بریده

عرشِ خدا عزادار، به احترامِ صادق
دستم به دامنت یا، آقا امام صادق ..

محاسن سفید عشق، چراغِ این شبِ تارِ
گریزِ روضۀ صادق ، با روضۀ علمدارِ

تا که نام خدا تو دنیاست، غم کرببلا پا بر جاست
با نشونیِ قالَ الصادق، می خونیم مددی یا عباس

ای جان روضه هایِ کربُ و بَلا اباالفضل
صلِّ علی حسینُ و صلِّ عَلی اباالفضل

صَلِّ عَلی اباالفضل ....

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(برا نوکریت شدم لایق...) * عباس شعرباف

670
1

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(برا نوکریت شدم لایق...) برا نوکریت شدم لایق
با نگاه تو شدم عاشق
بیخیال مردم دُنیا
هستم عَبد حضرت صادق

تو تب و تابمي ، تو مي نابمي
همه هستیم تویي بَه که اربابمي

نمک زندگیم ، سند بندگیم
با تو آشنا شدم از همون بچگیم

میشه آباد یه روزي خاک بقیعت
روضه خونيمون میشه همونجا برپا
میاد اون روز که با این همه عاشق
سینه زن میشیم برا حضرت زهرا

سیدي یا حضرت صادق

میزنم سنگ تو برسینه
که بشم غلام دَربارت
خیلي شرمندتم اي آقا
که منم همیشه سربارت

از دعاته که الان ، شدم آقا نوکرت
میخام آقا بشم فدایي مادرت

سایته رو سرم ، ارباب بي حرم
بیا رحمي بُکن تا که از دست نَرم

میسازیم به زودیاي زود ضریحت
میخونیم اِذن ورديه حریمت
پائین پاي حسن ایشاالله آقا
میگیریم روزي ز دستان کریمت

سیدي یا حضرت صادق

هر چي دارم از شما دارم
آخه تو لیاقتم دادي
چقدر سفارشا کردي
باشي با حسین تو آبادي

آقا جون محشري ، دلبرو سروري
تو رئیس مذهب شیعه ي جعفري

از دعاي تو آقا ، اربعینا میرم
توي جاده پیاده نجف تا حرم

عاشقاي تو آقا خیلي زیادن
دلشون میخاد بیان پاي پیاده
اگه قسمتم بشه میگم به عالم
رزق این نوکري رو فاطمه داده

سیدي یا حضرت صادق

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سینه زنی و توسل ویژه شهادت امام صادق(ع)، بانوای حاج ابوذر بیوکافی -(دلتنگی وقتی گُر گرفت..) *

792

سینه زنی و توسل ویژه شهادت امام صادق(ع)، بانوای حاج ابوذر بیوکافی -(دلتنگی وقتی گُر گرفت..) دلتنگی وقتی گُر گِرفت
میدونی قدر زیارتُ
می فهمن بقیع رفته ها
معنایِ اوج غربتُ ..

زیارت قبول حاجی
بگو رفتی، کنار بقیع یا نه؟
زیارت قبول حاجی
نشسته رو غبار بقیع یا نه؟
زیارت قبول حاجی
دیدی چه دلگیره مزار بقیع یا نه؟

مشهدِ امام رضا، گریه می کنه برا بقیع
هر غروب سامرا، گریه می کنه برا بقیع
شهر قم شهر نجف، گریه میکنن برا بقیع
حتی شهر کربلا، گریه می کنه برا بقیع

زائرایِ کاظمین، گریه می کنن برا بقیع
هم نوا با عالمین، گریه می کنن برا بقیع
گریه کُن های حسن، گریه می کنن برا بقیع
سینه زنهایِ حسین ، گریه می کنن برا بقیع

وای امان از غربت، فغان از غربت ..

آتیش افتاده رو دَرُ
خاکسترش رویِ سرم
این درِ نیم سوخته منُ
میندازه یادِ مادرم ..

بازم آتیشُ و هیزم
بازم دودُ بازم روضه ی مادر
بازم دستای بسته
بازم کوچه بازم غربت حیدر
بازم هتک حرمت شد
تویِ این شهر جلو چشمایِ دختر

باچشایِ غرق خون، گریه می کنم برا علی
بایه جسمِ نیمه جون، گریه می کنم برا علی
بی امام روی خاک، گریه می کنم برا علی
یاد مادر جون ، گریه می کنم برا علی

وای امان از غربت، فغان از غربت ..

پشتِ مرکب نیمه ی شب
اُفتادم آخر از نفس
با یادِ عمه زینبم
پَر می گیرم از قفس

می گیرم دمِ روضه روی خاکا
برایِ غم زینب
بر آن لحظه ای که رفت غریبونه
رو نی همدم زینب
برا عصر عاشورا همون ساعت
که بی محرمِ زینب

هرنفس با اشکُ و آه، گریه می کنم برا حسین
یادگار خیمه گاه، گریه می کنم برا حسین
یاد مجلسِ شراب، گریه می کنم برا حسین
یاد اون بزمِ گناه، گریه می کنم برا حسین

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شهادت امام صادق(ع) -(بردند برای همه دنیا خبرش را..) * محمد حسن بیات لو

659

شهادت امام صادق(ع) -(بردند برای همه دنیا خبرش را..) بردند برای همه دنیا خبرش را
غمنامه ای ازسرخی چشمان ترش را

حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش
آتش زده زهری همه ی بال وپرش را

هم سن زیادش سبب خستگی اش شد
هم شعله زده زهر تمام جگرش را

اطفال و عیالش همگی دل نگرانند
سوزانده ز آهش همه ی دو رو برش را

آنشب که پی مرکب دشمن به زمین خورد
آن شب که شکستند گمانم کمرش را

بی حرمتی و بی ادبی شد به مقامش
بدجور شکستند دل شعله ورش را

آنقدر تنش آب شده گوشه ی بستر
دیدند همه حال بد محتضرش را

عمریست برای دل خود روضه گرفته
پر کرده غم کوچه فضای سحرش را

سخت است برایش که فراموش نماید
آن مادر و آن ناله ی درپشت درش را

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد مبشری

شهادت امام صادق(ع) -(تا که از آه سخن روی لبای می آمد..) * محمد مبشری

396

شهادت امام صادق(ع) -(تا که از آه سخن روی لبای می آمد..) تا که از آه سخن روی لبان می آید
باز هم حرف مدینه به میان می آید
تا که حرف از گل یاسی به زبان می آید
مهربان بانوی جنت نگران می آید

اشک از چشمه ی کوثر به زمین می ریزد
خاک از حرمت دلدار ز جا بر خیزد

قرن ها هست که ما داغ شقایق داریم
این چه امری است که از جانب خالق داریم
لطف یار است اگر یک دل عاشق داریم
همه از مرحمت حضرت صادق داریم

دین ما گر چه همان هدیه ی پبغمبری است
مُهرِ بر روی جبین و دل ما جعفری است

دلبری کز سخنش قفل دل ما وا شد
صد هزاران چو مسیح از دم او احیا شد
عشق ایجاد شد و غنچه و گل زیبا شد
دل بر او دادن ما روز ازل امضا شد

شکر خالق که شدیم از قِبَلِ او لایق
بشنویم از همه سو جمله ی قال الصادق

به خدا بی رخ او چشمه ی خورشید نبود
مهر و مهتاب نه و زهره و ناهید نبود
عارفان را به وصال این همه امید نبود
دین احمد پس از او زنده و جاوید نبود

آیه های سخنش جلوه ی قرآن دارد
ز حدیث لب او دیده چو باران دارد

عاقبت بر سر قتلش به جگر خون آمد
زهرِ منصور دوانیقی ملعون آمد
تا که افتاد زمین اشک چو جیحون آمد
مادر او ز جنان با دل محزون آمد

جسم آغشته به زهرش چو به بستر افتاد
گویی از غربت او عشق مکرر افتاد

او نیاورد دمی جز به خدا روی نیاز
وقت جان دادن اگر هر دو لبانش شده باز
لحظه ی آخر خود کرد سفارش به نماز
بود از داغ حسین یکسره در سوز و گداز

روضه بر جد غریبش همه دم می خوانده
اشک خون بهر غریبی حسین افشانده

گر چه در ظاهرش از زهر جفا جان داده
می توان گفت که از عشق خدا جان داده
یا که از داغ شه کرببلا جان داده
وز غم مادر و آن کوی بلا جان داده

هر چه بود این همه اندوه شده قاتل او
شعله ای گشته و آتش زده جان و دل او

به گمانم دم آخر که در آن بستر بود
ضجه و ناله کنان در بر او مادر بود
بس که در غربت و بی همره و بی یاور بود
یاد اندوه شه بی کفن و بی سر بود

او که هر صبح و مسا ذکر حسین بر لب داشت
دم آخر به دلش داغ غم زینب داشت

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد مبشری

شهادت امام صادق(ع) -(من که کبوتر دلم همیشه در هوای توست...) * محمد مبشری

578

شهادت امام صادق(ع) -(من که کبوتر دلم همیشه در هوای توست...) من که کبوتر دلم،همیشه در هوای توست
همچو نسیم قدسیان،عازم آن سرای توست

دو چشم جان به سوی تو،کعبه ی کعبه کوی تو
قبله ی قلب خسته ام ،تربت دلربای توست

بقیع اگر چه خلوت از ، همهمه ی آدمیان
پر از حضور عرشیان ، به قبر باصفای توست

خیل ملک صف به صف از ، بارگه ات کند عبور
که بارگاه خاکی ات ، بهشت آشنای توست

هدیه هر فرشته بر ، جمع ملائک به جنان
ذره ای از خاک بقیع ، به عطر جان فزای توست

زائر قبر اطهرت ، زیارت خدا کند
که وجه بی بدیل تو،جلوه ای از خدای توست

مرا اگر که دعوتی ، بهر زیارتت کنی
جان دهم از شوق وصال،که این هم از عطای توست

ای که رئیس مذهبی،به مکتب خدای عشق
بقای دین احمدی،به لطف گفته های توست

جلوه ی رب ازلی،وارث غربت علی
معنی دین نبوی،تلالو ولای توست

به سن پیری ز پی،مرکب دشمنت روان
به کاخ آن که به لبش،طعنه و ناسزای توست

شرح نمی توان نمود،داغ تو را که گوییا
هر چه غریبی و غم است،جمع شده برای توست

رخت سیه به تن کند،مادر قد خمیده ات
اوکه همیشه گریه کن،به مجلس عزای توست

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع) * مرتضی محمودپور

802
2

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع) ◾نوحه ی سینه زنی
◾شهادت امام صادق (ع)

◾بنداول
پشت در آتش گرفتم یاد مادر اوفتادم
بی ردا پای پیاده سر به زانویم نهادم
چون پرستویی پرم سوخت
ناگهان موی سرم سوخت(۲)
واغریبا واغریبا (۳)

◾بنددوم
زیر لب گفتم که مادر من فدای دردهایت
بین آتش نیمه ی شب میزنم هردم صدایت
بین کوچه میدویدم
بار غمها راکشیدم (۲)
واغریبا واغریبا (۳)

◾بندسوم
همچو جدم اطهر خود دست‌هایم را چو بستند
حرمتم را بین کوچه از جفا یارب شکستند
میکند دشمن نظاره
مزد من شد تازیانه(۲)
واغریبا واغریبا (۳)

#نوحه_امام_صادق

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(دوباره این نوکرای عاشق...) * صادق اویسی

669

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(دوباره این نوکرای عاشق...) دوباره این نوکرای عاشق
باروضه های حضرت صادق
ناله میزنن میکنن هق هق

آقارو جلو چشم زن و بچش میکشیدن
انگار که ناله های مادرش رو نشنیدن

خدایی خیلی نامردن ای وای ای وای
همش جسارت میکردن ای وای ای وای

یاجعفربن محمد آقام آقام

دوباره پریشونه مدینه
دلگیره آسمونه مدینه
نوحه ی غم میخونه مدینه

یه عالم، غم و غصه توی قلب آقامونه
غمهایی که عذابش تو دلامون باهامونه

میخونه آروم زیر لب ای وای مادر
میبرنش تو دل شب ای وای مادر
ای وای مادر ای وای مادر

دوباره شعله های آتیشه
که راویه روضه خونا میشه
کربلا میره مث همیشه

کربلا اهل خیمه غریبونه بی قراری
کربلا ناله‌های بی امون و گریه زاری

آتیش زدن به خیمه ها،ای وای
راس حسین رو نیزه ها، ای وای

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

یک منبر روضه(امام صادق ) * مرتضی محمودپور

1011
1

یک منبر روضه(امام صادق ) د◾یک منبر روضه
◾حضرت امام صادق (ع)

میان شعله های آتش سوزان عبایم سوخت
شنیدم ناله های کودکانم تا ردایم سوخت

شبانه ریختند در خانه ام با شعله آتش
به مثل نی میان شعله های کین نوایم سوخت

چنان عمامه ام افتاد از سر پشت در گفتم
خدایا نیمه شب دربین آتش دست وپایم سوخت

به یاد درد و داغ مادرم کردم صدایش لیک
درآن آتش که گفتم مادرم راه صدایم سوخت

لوای شیعه را برپا نمودم در دل آتش
به یکدم دیدم آنجاپیش چشمانم لوایم سوخت

#روضه_امام_صادق(ع)

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 07:11
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(از غربتت چشمان ما را اختیاری نیست...) * محمد جواد شیرازی

427

شهادت امام صادق(ع) -(از غربتت چشمان ما را اختیاری نیست...) از غربتت، چشمان ما را اختیاری نیست
بر روی قبرِ خاکی ات، سنگ مزاری نیست

کاشانه ام آباد باشد، قبر تو خاکی؟!
جانم به قربانت مرا دیگر قراری نیست

با این همه شاگرد، ماندم از چه در کوچه...
در شام فتنه، عاشقی و جان نثاری نیست

اشرار یثرب، ناسزا و هیزم و آتش
این رسم، رسم بردنِ پرهیزکاری نیست

در هست، آتش هست اما میخِ بر در نه
ضرب لگد نه، هول دادن نه، فشاری نیست

غصه نخور، این دود می خوابد، خدا را شکر...
پشت در این خانه یار بارداری نیست

شیخ و بزرگ شهر را وقتی که می افتد
ضربه زدن با تازیانه افتخاری نیست

روی سفیدت از چه رو اینقدر سرخ است؟!
برخیر ما را طاقت این داغِ کاری نیست

افتاده ای بر خاک کوچه، بهتر از صحراست
حداقل در معبرت، تیزیِ خاری نیست

خاکی شده پیشانی ات اما به رخسارت
از ضربِ سنگی تیز، خونِ تازه جاری نیست

عمامه ات افتاده از روی سرت اما
دورت برای غارتت، داد و هواری نیست

روی زمین آرام و راحت حمدِ حق را گو
بالاسرت، در انتظارت نیزه داری نیست

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام صادق(ع)، مدح و شهادت -(خلوتم پر شده از خلوت ایوان بقیع...) * رضا دین پرور

679

امام صادق(ع)، مدح و شهادت -(خلوتم پر شده از خلوت ایوان بقیع...) خلوتم پر شده از خلوت ایوان بقیع
مثل شمعی شده ام بین شبستان بقیع
برسانید کمی تربت ویران بقیع
که شوم زائر آن زائر پنهان بقیع

صبح صادق خبر از گمشده ام می آید
مست زهرا شده ام بوی حرم می آید

رونقِ اشک سحر بر سر سجاده دعاست
حلقه بر گوش شما بودن من کار خداست
فاطمی بودن ما خیر دعاهای شماست
نوکر خانهء تان سینه زن کرببلاست

آمدم در بزنم، زود جوابم نکنی
نام زهرا به لبم هست عذابم نکنی

جهل با جذبهء نور تو در آمد از چاه
ماه شبهای منی و ز تو دستم کوتاه
با نگاه تو مشخص شده راه از بیراه
منبرت چیست بجز ذکر اباعبدالله

توکهنسال ترین مرجع دینی آقا
بازهم روضه بخوان، خیر ببینی آقا

سنگ این قوم شکست آینهء هفتم را
خوانده ای زیر لب خود غزل چندم را
دشمن آورده دوباره چه کند هیزم را
آمده تازه کند داغ دل مردم را

دست صیاد تو را در قفست می گیرد
چه شده بین نمازت نفست می گیرد

یکصدا ناله شدی و نشنیدند ترا
ناسزاها به تو گفتند و خمیدند ترا
پیش چشم در و همسایه کشیدند ترا
بی عبا، پای برهنه همه دیدند ترا

نیمه شب دست ترا دشمن تو آمد و بست
نیمه شب حرمت تو پیش زن و بچه شکست

رفتی و پیکر تو بر در و دیوار نخورد
گوشهء پیرهنت بر نوک مسمار نخورد
پهلویت چند لگد در وسط کار نخورد
گذرت خورد به کوچه، سر بازار نخورد

پیش چشم حرمت وارد مقتل نشدی
چند روزی سر دروازه معطل نشدی

دود دیدی، همه را تار ندیدی اصلاً
حرمت را که گرفتار ندیدی اصلاً
پای پر آبله از خار ندیدی اصلاً
سنگ اندازی و آزار ندیدی اصلاً

رفتی و باز درخانه رساندند ترا
وسط مجلس مستان نکشاندند ترا

  • یکشنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:54
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت امام صادق(ع) -(هرچه از درد و بلا بر سر حیدر افتاد...) * سید پوریا هاشمی

1088

شهادت امام صادق(ع) -(هرچه از درد و بلا بر سر حیدر افتاد...) هرچه از درد و بلا بر سر حیدر افتاد
داد بیداد که یک روز به جعفر افتاد

یا رب این شعله چرا ول کن این طایفه نیست؟!
باز از خیمه گذشت و روی این در افتاد

سجده اش خورد به هم بس که تکانش دادند
سر سجاده ی خود با دل مضطر افتاد

با عصا هم بدود باز زمین می افتد
بی عصا رفت و به هر کوچه مکرر افتاد

پس کجایند دراین واقعه شاگردانش؟
پیش چشمان همه حرمت منبر افتاد

تا زمین خورد صدا زد ز جگر وا اُمّاه
پشتِ در یاد زمین خوردن مادر افتاد

مادرش خورد زمین، خورد زمین، خورد زمین
جلوی چشم علی، فاطمه با سر افتاد

فضه آمد کمکش ورنه مصیبت می‌شد
فضه با دیدن او پهلوی کوثر افتاد

گریه‌ی غربت زن قاتل شوهر باشد
پس عجب نیست بگوییم که حیدر افتاد

آخر روضه‌ی ما حرف حسین است حسین
دشنه با حنجر خشکیده ی او در افتاد

ولی الله به یک ضربه تنش برگشته
گذر شمر به این ناحیه آخر افتاد

کینه اش با دوسه تا ضربه به پایان نرسید
آنقدر زد روی تل یکسره خواهر افتاد

بانوک چکمه تنش این سو وآن سو می شد
بانوک نیزه سرش این ور و آن ور افتاد

آنکه درسجده فقط پای خدا می افتاد
وقت قتل علی اکبر شد و بدتر افتاد

  • یکشنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام جعفرصادق(ع) -(خاک غم بر سر کنید قتل امام جعفر است..) * هستی محرابی

606

شهادت امام جعفرصادق(ع) -(خاک غم بر سر کنید قتل امام جعفر است..) خاکِ غم بر سر کنید قتلِ امامِ جعفر(ع) است
روضه خوان در عرشِ اعلا حضرتِ پیغمبر است
زهرِ کینه جانِ پاکش را نشانه رفته است
هستیِ کون و مکان در سوگِ او نوحه گر است
آمده بر سر زنان زهرا ز جنات النعیم
امشب از داغِ عزیزش شالِ ماتم بر سر است
آنچنان شعله کشیده داغِ حزنش در جهان
گوئیا روی زمین غوغای شورِ محشر است

آسمان شد تیره و مهتاب گردیده خموش
بین که خالی آسمان از نورِ ماه و اختر است

صادقِ آلِ محمد(ص) نورِ چشم فاطمه(س )
روضه های او شبیهِ روضه های مادر است

بس که خوانده روضه ی کرببلا و کوچه را
سالها است آتشِ غم در دلش شعله ور است

جان فدای جدِ مظلومش که در دشتِ بلا
در میانِ خاک و خون جسمِ غریبش بی سر است
لاله های فاطمه مقتول شمشیرَند و زهر
از ازل این قرعه در تقدیرِ نسلِ کوثر است!

  • دوشنبه
  • 24
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

شهادت امام صادق(ع) -(در بقیع مهدی کنون دارد عزا) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

393

شهادت امام صادق(ع) -(در بقیع مهدی کنون دارد عزا) در بقیع مهدی کنون دارد عزا
از برای صادق آل عبا
در عزای جدّ خود رخت سیه
بی گمان کرده به تن دارد نوا
جام اشکش پر ز خوناب دل است
گرید و نالد بر آن میر هُدا
شکوه از انگور سمّی می کند
لعن بر منصور غافل از خدا
آه و واویلا از آن جور و ستم
بود کی در شأن نسل مصطفی
او که تبلیغ حقایق می نمود
فارغ از جاه و جلال این سرا
روز و شب در نشر و ترویج علوم
سعی ها می کرد آن عالی سجا
مذهب اثنی عشر از سعی اوست
جعفری مذهب از او باشد بنا
حوزه ی علمیّه دایر کرده بود
پرورش داده بسی علّامه ها
من نمی دانم خلیفه از چه رو
گشت دشمن بر امام مقتدا
افترا بستند بر میر امم
خائنان دین ختم انبیا
دودمانش را زد آتش ضدّ دین
دود از درب سرایش زد هوا
جعفر صادق غریق بحر غم
یادش آمد خیمه های کربلا
یاد زینب کرده خون از دیده ریخت
جان فدای تو سرود ای مه لقا
وقت غارت عمّه ام زینب چه کرد
خیمه ها می سوخت در نار جفا

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(مولای من سلامِ خدا هدیه مَحضرت) * کمیل کاشانی

835

شهادت امام صادق(ع) -(مولای من سلامِ خدا هدیه مَحضرت) مولای من سلامِ خدا هدیه مَحضرت
گُلبوسهء مَلايکة اَلله بر درت

یا صادق الاَئمه که قرآنِ ناطقی
عالم فدای آن نَفسِ روح پَرورت

تا از تو کسبِ فیض کنند اِی شکوهِ علم
زانو زنند خیلِ مَلک پای مَنبرت

بر کُرسیّ خطابه لَبت چون که باز شد
باغِ بهشتِ مُصطفوی شد مُعطرت

از تو گرفت درسِ بصیرت اَبُو بصیر
صدها زراره کاتب و اَندیشه گُسترت

سرچشمهء زُلالِ حقیقت کلامِ توست
شد جرعه نوش، علم و فضیلت زِ کُوثرت

معراجِ توست علم و در آن سیر نُور شد
هَفت آسمانِ عالمِ مَعنا مُسخرت

تنها جَهاد، عرصهء شمشیر و تیغ نیست
روزِ ازَل جَهادِ سُخن شد مُقدّرت

در دستِ تو کتابِ خدا بود ذُوالفقار
فقه و اِصول، نیزه و شَمشیرِ دیگرت

مدیون توست مَکتبِ شیعه اَلی الأبد
در این جَهاد، لطفِ خدا بود یاوَرت

دشمن که بَست دستِ یَداللّهی تو را
رَد شد تمامِ خاطره ها از برابرت

رفتی سرِ برهنه و پای پیاده لیک
سیلی نخورد پیشِ تو در کوچه هَمسرت

در طولِ عمر، داغِ فَدک با دلِ تو بود
می زد حدیثِ حادثه زخمِ مُکرّرت

باشد برای اهلِ وِلا، جلوهء حضور
در گوشهء بقیع، مزارِ مُطهرت

گاهی نگاه کن به دلِ بیقرار من
دست (کمیل) دامنِ تو، جان مادرت

  • چهارشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 17:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در خلوتش با حال مضطر روضه میخواند * مرضیه عاطفی

1619
2

در خلوتش با حال مضطر روضه میخواند در خلوتش با حال مضطر روضه میخواند
بعد از حدیث و درس و منبر روضه میخواند

تا خانه اش را در هجومی شعله ها دید
میسوخت و از داغ مادر روضه میخواند

از چشم های سنگ میشد اشک جاری
وقتی که از «مسمار» و «بستر» روضه میخواند

بستند دستش را و در ذهنش برای
لرزیدنِ دستانِ حیدر روضه میخواند

بی شک رئیس مذهب شیعه همه عمر
از ظلم ِ بر سردارِ خیبر روضه میخواند

تلفیق مسجد بود و هیئت، هر نمازش
اول اذان میگفت، آخر روضه میخواند

شیخ الائمه پیرِ داغِ کربلا بود
از پیکرِ مجروحِ بی «سر» روضه میخواند

با یادِ جدّش از عطش لبریز میشد
میخورد اغلب آب کمتر...روضه میخواند

با گریه بر پهنای صورت اشک میریخت
وقتی که از «خلخال» و «معجر» روضه میخواند!

  • پنج شنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد