شهادت امام جواد(ع)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت امام جواد(ع) -( قدمش ناگهان شتاب گرفت ) * علی زمانیان

6064
9

شعر شهادت امام جواد(ع) -( قدمش ناگهان شتاب گرفت ) قدمش ناگهان شتاب گرفت
طرفش رفت و ظرف آب گرفت
آ را بر روی زمین تا ریخت
در همان لحظه قلب زهرا ریخت
روضه کوتاه نکته سر بسته
حجره تاریک حجره در بسته
جگری رفته رفته سم می خورد
قصۀ تازه ای رقم می خورد
عرش را ناله ای تکان می داد
تشنه ای روی خاک جان می داد
زهر بی تاب کردش از داخل
سوخت تا آب کردش از داخل
مثل اکبر شده ولی بهتر
ظاهر جسمش از علی بهتر
این جوان آن جوان تفاوت داشت
زخم زهر و سنان تفاوت داشت
این جوان پیکرش که سالم بود
جگرش نه سرش که سالم بود
موقع دفن لااقل سر داشت
بدنش می شد از زمین برداشت
به تنش پای نیزه باز نشد
در نهایت عبا نیاز نشد
بگذرم؟ نگذرم؟ نمی دانم
وسط چند روضه حیرانم
تا بفهمم گریز آخ

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام جواد -( آن روز کاظمین چو بازار شام شد ) * عباس احمدی

3662
1

شعر شهادت امام جواد -(  آن روز کاظمین چو بازار شام شد ) آن روز کاظمین چو بازار شام شد
دنیا برای بار نهم بی امام شد
دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت
آنقدر اشک ریخت که چشمش تمام شد
جنت وزید و حُجره ی در بسته ی امام
در بارش ملائکه خود، بار عام شد
تا سایه بان شود به تن زهر دیده اش
خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد
گل رفت و مستی از سر پروانه ها پرید
دل بی خبر ز لذت شرب مدام شد
آن روز ذوالجناحِ حسین از نفس فتاد
آن روز ذوالفقارِ علی در نیام شد
آتش نشست در جگر کربلایی اش
یعنی به رسم خون خدا تشنه کام شد
از بس که اشک ها به غزل پشت پا زدند
این مصرع رمیده زمین خورد و رام شد

شاعر : عباس احمدی

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر شهادت امام جواد(ع) -( تكان گریه ی سختی به شانه ها دادی ) * وحید قاسمی

2658
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( تكان گریه ی سختی به شانه ها دادی ) تكان گریه ی سختی به شانه ها دادی
بهانه دست جگرهای چشم ما دادی
اجازه داد نگاهت كه عاشقت باشم
جواز نوكریِ امشب مرا دادی
"حسین" گفتنت آقا؛ دلیل تشنگی است
به لب ز اشكِ غمش كوثر بقا دادی
شکستنی شده ای ! پشتِ بام جای تو نیست
دوباره گوش به دردِ دلِ خدا دادی !؟
اگر چه مقتلتان واژه ی «کلوخ» نداشت
شبیه شیشه زمین خوردی و صدا دادی
غریبی تو، تصاویر اشك رهگذران
بدون حجله به این كوچه ها نما دادی
سه روز پیكرتان را كفن نكرد كسی!
عجب مجال گریزی به كربلا دادی

شاعر : وحید قاسمی

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر دودمه شهادت امام جواد(ع) -( به تسلای دل فاطمه که صاحب عزاست شیعه هم درد رضاست ) *

10136
13

شعر دودمه شهادت امام جواد(ع) -( به تسلای دل فاطمه که صاحب عزاست    شیعه هم درد رضاست ) به تسلای دل فاطمه که صاحب عزاست شیعه هم درد رضاست
هادی از داغ پدر زمزمه اش وا ابتاست شیعه هم درد رضاست
**** **
تو امیر کاظمینی و رئوفاً بالعباد یا اباالهادی جواد
حضرت مشگل گشا ادرکنی یا باب المراد یا اباالهادی جواد
**** **
تشنه لب از پا فتادی چون غریب کربلا یا جواد ابن الرضا
می زدی در حجره در بسته مادر را صدا یا جواد ابن الرضا

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن کردی

غزل مصیبت حضرت امام جواد (ع) -( چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد ) * حسن کردی

2995
1

غزل مصیبت حضرت امام جواد  (ع) -( چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد ) چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد
دست و پا می زنی و در به رویت می بندد
سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد
نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد
اینچنین ناله نکن عرش خدا می لرزد
در خراسان دلت قلب رضا می لرزد
پسرت نیست سر از خاک تو را بردارد
کمی از رنج غریبیِ شما بردارد
از ترک های لبت درد عطش می بارد
چقدر حجره به گودال شباهت دارد
افتابت به لب بام تماشایی شد
تا سه روز از بدنت خوب پذیرایی شد
دل خورشید به تنهایی تان می سوزد
چهره ات گفت که عمرت چه جوان می سوزد

شاعر : حسن کردی

  • شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شعر شهادت امام جواد(ع) -( زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را ) * محمد فردوسی

3169
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را ) زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را
طوری که حتی تار دیدی این و آن را
وقت زمین افتادنت احساس کردی
در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را
در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد
یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را
مثل عمو جانت حسن آزار دیدی
از بس شنیدی از خودی زخم زبان را
این زن که دست جعده را از پشت بسته
جاری نمود اشک زمین و آسمان را
از او تقاضای دو قطره آب کردی
وقتی تماشا کرد خشکی دهان را ...
... در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت
سوزاند قلب مادری قامت کمان را
با هلهله ... با کف زدن ... با پای کوبی
مانند عاشورا ورق زد داستان را
هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن
دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را
شکر خدا بالای بام آماده ک

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باز هم غیرت کبوترها ) * وحید قاسمی

4053
0

شعر شهادت امام جواد(ع) -(     باز هم غیرت کبوترها ) باز هم غیرت کبوترها
تشنه ی آب و عاطفه هستی
از نگاهت فرات می ریزد
از صدای ِ گرفته ات پیداست
عطش از ناله هات می ریزد
نفست بند آمده؛ ای وای
عاقبت زهر کار خود را کرد
عاقبت زهر، زهر خود را ریخت
جامه های عزا تن ما کرد
تشنگی سوی ِ چشم تان را بُرد
سینه ی پر شراره ای داری
کاش طشتی بیاورند اینجا
جگر پاره پاره ای داری
!چقدر چهره ات شکسته شده
تا بهاری، چرا خزان باشی ؟
به تو اصلاً نمی خورد آقا
!!!که امام جوان مان باشی
گیسوانت چرا سپید شده ؟
!سن و سالی نداری آقا جان
درد پهلو گرفته ای نکند !؟
که چنین بی قراری آقاجان
شهر با تو سرِ لج افتاده
مرد تنهای کوچه ها هستی
همسرت هم تو را نمی خواهد
دومین مجتبی شما هستی

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( وقت رفتن به کنارت پدری می خواهی ) * علی حسینی

3198
3

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  وقت رفتن به کنارت پدری می خواهی ) وقت رفتن به کنارت پدری می خواهی
وقت پرواز شده بال و پری می خواهی
پدرت نیست کمی آب به دستت بدهد
پسرت نیست می ناب به دستت بدهد
همسرت هست ولی رحم ندارد و دلت...
ابر غم نیست کمی آب ببارد و دلت...
دست و پا میزنی و همسر تو می خندد
حق صدا میزنی و همسر تو می خندد
اینقدر سر به در حجره نزن آه نکش
اینقدر از ته دل ناله ی اُمّاه نکش
چقدر تلخ به کامت جگرت می ریزد
بعد تو غصه به روی پسرت می ریزد
چقدر آب به پیش نظرت ریخت زمین
چقدر آه ز چشمان ترت ریخت زمین
به خداوند قسم اشک تو از غربت نیست
اثر زهر دلیل همه ی هجرت نیست
غصه مرد غریبی به همه ات ریخته است
غصه روی خضیبی به همه ات ریخته است
کاش بودی و به جدّت کمکی می

  • چهارشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اگر دینی ست باقی در جهان بی شبهه دین توست ) * علیرضا قزوه

3064
-3

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  اگر دینی ست باقی در جهان بی شبهه دین توست ) اگر دینی ست باقی در جهان بی شبهه دین توست
یداللهی که می گویند خود در آستین توست
رضا با توست ، کاظم با تو، صادق با تو ، باقر تو
که داغ حضرت زین العبادی بر جبین توست
تو حتی قادری خورشید را زیر نگین آری
که " نعم القادرُ الله " خود نقش نگین توست
چراغی در جهان گر هست جز نور منیرت نیست
اگر در جان ما عطری ست عطر یاسمین توست
تمام خاک ایران را به پایت با رضا ریزیم
اگرچه مرو تا بغداد جزئی از زمین توست
نه رسم معتصم ماند و نه تلخی های ام الفضل
اگر شعری به جا مانده ست شور دلنشین توست
جواد الحق اشفعنی، تقی العشق ادرکنی
اگر علم و یقینی هست از علم الیقین توست

شاعر : علیرضا قزوه

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مجلس پنجاه و دوم: شهادت امام جواد (ع) *

106

مجلس پنجاه و دوم: شهادت امام جواد (ع) مجلس پنجاه و دوم:
شهادت امام جواد (ع)
منتت دارم اگر پیش تو بی سر گردم
یا چو گلبرگ گلی پیش تو پرپر گردم
کیمیائیست عجب عشق تو در لوح وجود
به مس دل بزن از لطف که چون زر گردم
آقا جان امشب شب شهادت جگر گوشه ی امام رضا امام رئوف ماست. امشب آی شیعه ها هر چی حاجت دارید از امام رضا بخواهید. آخه اگر امام رضا رو به جوادش قسم بدید هر حاجت شرعیه ای که داشته باشید به شما می ده. امشب توی صدر حاجاتتون این دعا باشه:
اللهم عجل لولیک الفرج.
آی مردم غربت مگه چیه؟ مگه غربت غیر از اینه که قاتل آدم همسر آدم و توی خونه ی خود آدم باشه.
معتصم عباسی ام فضل همسر امام جواد رو که دختر مأمون بود رو راضی کرد که امام جواد را

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 محمد مبشری

زمینه شهادت امام جواد (ع) از محمد مبشری -( آسمان دلم ، مانده در ماتم و عزا ) * محمد مبشری

3078
1

زمینه شهادت امام جواد (ع) از محمد مبشری -( آسمان دلم ، مانده در ماتم و عزا ) آسمان دلم ، مانده در ماتم و عزا
نور چشم رضا ، می شود عاقبت فدا
قاتلش زهر کینه ها
بین ماتم فتد ز پا
واغریبا واویلتا
******
قاتلش پشت در ، می کند هلهله به پا
او به ناله زند ، مادر قد کمان صدا
یاد رخسار نیلی است
بر دلش داغ سیلی است
واغریبا واویلتا
******
کام عطشان کند ، یاد صحرای کربلا
بر لبش زمزمه ، نام ارباب سر جدا
تشنه لب بین شور و شین
ذکر او می شود حسین
واغریبا واویلتا

شاعر : محمد مبشری

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 08:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مبشری

دانلود سبک نوحه سنتی شهادت جواد الائمه (ع) با سبک و شعر محمد مبشری -( در حجره ای غریب و تنها ) * محمد مبشری

4877
9

دانلود سبک نوحه سنتی شهادت جواد الائمه (ع) با سبک و شعر محمد مبشری -( در حجره ای غریب و تنها ) در حجره ای غریب و تنها
پرپر زند عزیز زهرا
با دست همسر ، با کام عطشان
مسموم کین شد ، امام خوبان
آه و واویلا (مظلوم اماما)
******
ابن الرضا ناله نماید
تا هادی از مدینه آید
خواهر ندارد ، مادر ندارد
در خانه خود ، یاور ندارد
آه و واویلا (مظلوم اماما)
******
ای هشتمین رکن امامت
امام رضا سرت سلامت
ذکر ملائک ، نام جوادت
بر روی بام است ، جسم جوادت
آه و واویلا (مظلوم اماما)

شاعر : محمد مبشری

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 09:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت جواد الائمه -( حال و روز منو کی میدونه ) *

3482
5

زمینه شهادت حضرت جواد الائمه -( حال و روز منو کی میدونه ) حال و روز منو کی میدونه
بی وفا شده با من زمونه ، واغربتا
داره جگرم و میسوزونه
زخم زبونای توی خونه ، واغربتا
غریب اونکه میون خونه (یاری نداره)2
بخاطر دنیا کسی باهاش (کاری نداره)2
بی کسی خدایا میکشه منو
غم فراق بابا می کشه منو
******
الهی که نفسم بگیره
دست منو مادرم بگیره ، واغربتا
خدامیدونه که خون دلم
آرزومه که از اینجا برم ، واغربتا
آرزومه این دم آخری (بابا برسه)2
برسه به داد پسری که (خیلی بیکسه)2
بی کسی خدایا میکشه منو
غم فراق بابا میکشه منو

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 09:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

دوبیتی برای شهادت امام جواد -( هر چند که بر روی زمین افتادی ) * اصغر چرمی

3766
10

دوبیتی برای شهادت امام جواد -( هر چند که بر روی زمین افتادی ) هر چند که بر روی زمین افتادی
با این که غریب و تشنه لب جان دادی
از این که به احترام شد دفن تنت
ممنون خداییم و امام هادی

شاعر : اصغر چرمی

  • پنج شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 10:35
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نشسته است ببیند چگونه خواهد خورد ) * رضا دین پرور

2445

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نشسته است ببیند چگونه خواهد خورد ) زدم به آب در این سیل بی گداری که ...
شکسته است مرا خنده های یاری که ...
نشسته است ببیند چگونه خواهد خورد
ترک به تارک لبهای پر غباری که ...
به خاک حجره فتاده ز شدت عطش و
عذاب او شده این چشم آبداری که ...
گرفته اند به سخره به هلهله با رقص
کنیزها همه در گوشه و کناری که ...
مرا به یاد کسی بین قتلگاه انداخت
به یاد خستگی جسم آن سواری که ...
سرش به نیزه و انگشترش به یغما رفت
و می شنید به گوشش یکی دو باری که ...
حرم شلوغ شد و آن وسط زنی می گفت :
غریب تشنه تو حال مرا نداری که.
چه خوب شد که مرا خواهری نبوده و نیست
که خون شود به دلش در همین دیاری که ...
تنم سه روز و سه شب روی خاک می افتد
کبوتران حرم می ک

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( "مرده" آنکس به پابوس سرایت نرسید ) *

2599

شعر شهادت امام جواد(ع) -(   "مرده" آنکس به پابوس سرایت نرسید ) "سائل" آن کس که به خاک کف پایت نرسید
"مرده" آنکس به پابوس سرایت نرسید
شانت آنقدر که در محضر حق بالا بود
پر جبریل هم آقا به هوایت نرسید
باید افسوس به دستان تهیدستی خورد
که به دامان پر از جود و سخایت نرسید
با وجود تو خداوند نخواهد بخشید
آنکسی که به دلش نور ولایت نرسید
مانده ام این دم آخر به کف حجره چرا
سر نهادی و به لب زمزمه هایت نرسید
آنقدر سعی نمودی که بگویی.. جگرم
آنقدر هلهله کردند صدایت نرسید
عطش زهر کشندست ولی شکر خدا
زخم شمشیر که بر هیچ کجایت نرسید
جای شکر است که پیراهن تو غصب نشد
پاره های بدنت فرش سم اسب نشد

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باز هم قافیه ها سوز و نوایی دارد ) * حبیب باقرزاده

2885
3

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باز هم قافیه ها سوز و نوایی دارد ) باز هم قافیه ها سوز و نوایی دارد
در این خانه سرشوق گدایی دارد
زائرت تا به ابد محو حرم می ماند
دیدن صحن و سرای تو صفایی دارد
صاحب جود و سخا و کرمی آقا جان
کاظمینت به خدا حال و هوایی دارد
از غم غربت تو چشم پر از نم داریم
هر که مجنون تو شد اشک و بکایی دارد
العطش گفتی و قلب همه را سوزاندی
فرد تشنه عملاً سوز صدایی دارد
مثل جدت به تو هم آب ندادند، غریب!
روضه ات بوی خوش کرببلایی دارد
بال و پرهای کبوتر شده سقف حرمت
روضه ی تو به خدا معجزه هایی دارد

شاعر : حبیب باقرزاده

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( چو لاله خونجگر شد از زهرجفا ) *

2228

شعر شهادت امام جواد(ع) -( چو لاله خونجگر شد از زهرجفا      ) چو لاله خونجگر شد از زهرجفا جواد اهل بیت گل باغ رضا
ز سوز تشنگی کشد پا بر زمین
به چشمش اشک غم به لب دارد نوا
کند این زمزمه بیا یا فاطمه
غریبم من غریب
به مظلومیتم همین باشد گواه که همسر قاتل و سرایم قتلگاه
نمانده در تنم دگر تاب و توان
زنم ناله ز دل کشم از سینه آه
ببین ای مادرم چه آمد بر سرم
غریبم من غریب
اگر سوزد ز زهر تمام پیکرم دم جان دادنم بیاد مادرم
تمام عمر من شده گریه بر او
که روی نیلی اش نرفت از خاطرم
بگریم از غمش غم عمر کمش
غریبم من غریب
چو جدم تشنه لب زنم من دست و پا ولی دیگر نشد سرم از تن جدا
به بام خانه ام اگر رفته تنم
نرفته راس من به روی نیزه ها
کفن شد جسم من ولی او بی کفن
غریبم من

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دل افسرده ام با غم قرين است ) *

2394

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  	دل افسرده ام با غم قرين است ) دل افسرده ام با غم قرين است كـه در فـكر جــواد العـــارفيــن است
چرا غمگين در اين عالم نباشم پريشان قلب ختم المرسلين است
شد از زهر جفا و كينه مسموم جهان از ماتمش با غم قــرين است
به هنگام شباب، از كيد دشمن خـزان، گلـزار سلطـــان مبيـن است
ميــان حجـــره در بســــته بـر او زاهـش، لـرزه بر عـرش بــرين است
غبــار غم نشسته بــر رخ مـــاه گـه قتـــل شـــه دنيــا و ديـــن است
لبش عطشان و جانش بر لبش بود چنـــان جـدش كه دريـا افـرين است
هنـوزم در تمــام كـــون، قطـــره بپـا شـــور عــزا در شهـر ديـن است

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یارب از کینه همسر جگرم می سوزد ) *

3071
3

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یارب از کینه همسر جگرم می سوزد ) یارب از کینه همسر جگرم می سوزد
من از این یار ستمگر جگرم می سوزد
دیده پراشک لبم خشک و رخم برروی خاک
سینه ام گشته پر آذر جگرم می سوزد
همچو مرغی که پرش سوخته از اتش زهر
کنج حجره زده پر پر جگرم می سوزد
بر روی خاک زمین پا کشم پس چه کنم
که من تشنه لب آخر جگرم می سوزد
شرر زهر جفایش فراموشم شد
چون ز شادیش فزونتر جگرم می سوزد
به جوانی نه از دوره طفلی به خدا
از غم وغصه دیگر جگرم می سوزد
خود جوانمرگ رضایم ولی در دم مرگ
به جوانمرگی مادر جگرم می سوزد
یاد آن کوچه و آن سیلی وآن روی کبود
آیدم تا که به خاطر جگرم می سوزد
یاد آن لحظه که گم کرد ره خانه خود
به پریشانی مادر جگرم می سوزد
مادرم نقش زمین گشت علی آه کش

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نه تنها اين دل ما بر جواد ابن رضا سوزد ) *

2440
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نه تنها اين دل ما بر جواد ابن رضا سوزد ) نه تنها اين دل ما بر جواد ابن رضا سوزد
كه بر احوال او جان تمام ماسوا سوزد
از آن آتش كه زد زهر ستم بر جان آن مولا
فلك نالد ملك گريد زمين لرزد سما سوزد
شهيد از كينه همسر چو شد آن نوگل زهرا
به جنّت زين غم عظما دل خيرالنّسا سوزد
چو ديد از او به جز خوبى؟ كه آخر كرد مسمومش
دل اهل ستم بر حال مظلومان كجا سوزد
به جان سبط خيرالمرسلين زد آن چنان آتش
كه از داغش به رضوان جان ختم الانبيا سوزد
نترسيد از خدا و پيكرش را روى بام افكند
چنان كز بهر آن مولا دل مرغ هوا سوزد
خدا لعنت كند آن همسر نامهربانش را
به دوزخ پيكرش در آتش قهر خدا سوزد
ز ياد شيعيان هرگز نخواهد رفت اين ماتم
دل از ياد غريبيش به هر صبح و مسا سوزد

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( در حقیقت رنگ غم تغییر کرد ) * مهدی رحیمی زمستان

2807
-1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( در حقیقت رنگ غم تغییر کرد ) در حقیقت رنگ غم تغییر کرد
آخرین انگور هم تغییر کرد
در میان چشم انگور سیاه
جای آب و جای سَم تغییر کرد
در زد آقا از صدای در زدن
زود رنگ متّهم تغییر کرد
پس به روی زن نیاورد و نشست
اینچنین نوع کرم تغییر کرد
دانه ی انگور را برداشت و...
گفت شاید که "زنم" تغییر کرد
زن ولی وقت تعارف هم که شد
"یا جوادی" گفت و کم تغییر کرد
دم که پایین رفت آقا خوب بود
حال او در باز دم تغییر کرد
چون حسن مثل حسین و مثل خویش
حالتش در هر قدم تغییر کرد...
×××
پس غریبی در وطن تکرار شد
شمع بودن سوختن تکرار شد
یک حسینِ تشنه در هنگام زهر
بعد از آن صدها حسن تکرار شد
چونکه ام الفضل ام الرّذل گشت
باز نامردیِ زن تکرار شد
چون که مثل ط

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( سوزد از زهر ز پا، تا به سَرم یا زهرا ) *

3012

شعر شهادت امام جواد(ع) -( سوزد از زهر ز پا، تا به سَرم یا زهرا ) سوزد از زهر ز پا، تا به سَرم یا زهرا
آب شد از اثر آن جگرم یا زهرا
هیچ کس نیست بیاید به کنارم مادر
تو بنه بر سر زانو، سَرم یا زهرا
تا بیاید پسرم بر سر بالین پدر
دیده دارم به در و منتظرم یا زهرا
ای که در آتش بیداد، رخ ماهت سوخت
نظری کن به دل شعله ورم یا زهرا
مرغ عشق تو عمو، از نفس افتاده شدم
میخ در کنج قفس، بال و پرم یا زهرا
دیده ام تار و دلم شعله ور از زهر، ولی
هر دم آید رخ تو در نظرم یا زهرا
قاتل من به غم بی کسی ام میخندد
او کُنَد شادی و من پشت درم یا زهرا
نفسم در قفس سینه شده زندانی
جان به لب آمده و محتضرم یا زهرا

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از دل چاهِ سينه ي بي تاب ) * مسعود اصلاني

3488
-1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از دل چاهِ سينه ي بي تاب ) از دل چاهِ سينه ي بي تاب
در شب غصه آه مي کشد
تا که هم رنگ خاکيان بشود
آسمان هم سياه مي پوشد
**
چشم و بغضم دوباره همراهند
تا مرا سمت آسمان ببرند
زائرم دست بر دعا دارم
تا مرا لحظه ي اذان ببرند
**
گريه ارثيست مادرانه که هر
شيعه با آن هميشه مأنوس است
ولي اين بار گريه ايرانيست
روضه اش از هوالي طوس است
**
دلشان مي تپد کبوترها
خاک ماتم به بال و پر دارند
از روي گنبد امام رضا
عزم يک گنبد دگر دارند
**
اي عزادارهاي پر خاکي
کمي آهسته تر که جا ماندم
کاظميني کنيد بال مرا
بشکن اي بغض بي صدا ماندم
**
السلام عليک جود خدا
آشنا هستم اهل ايرانم
پدرت آبروي کشور ماست
سائل سفره ي خراسانم
**
تو جوان مرگ دوم ايلي
پدرت

  • دوشنبه
  • 18
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دو بیتی امام جواد(ع) -( مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت ) * عباس فلاحتی

3331
2

دو بیتی امام جواد(ع) -( مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت ) مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تابِ بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت

شاعر : عباس فلاحتی

  • پنج شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 05:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد خرم فر

شور توسل و شهادت امام جواد (ع) از محمد خرم فر -( جان فدای جوادالائمه دل سرای جوادالائمه ) * محمد خرم فر

2693
2

شور توسل و شهادت امام جواد (ع) از محمد خرم فر -( جان فدای جوادالائمه دل سرای جوادالائمه ) شورامام جوادع
ادرکنی یاجوادالایمه 2
جان فدای جوادالایمه
دل سرای جوادالایمه
من گدای جوادلایمه
ادرکنی یاجوادالایمه2
ای ولای شماآبرویم
نام زیبای توگفتگویم
دیدن کوی توآرزویم
ادرکنی یاجوادالایمه2
دردودنیاهمین افتخارم
هرچه دارم زلطف تودارم
ای ولای شما اعتبارم
ادرکنی یاجوادلایمه2
من برای تودرشوروشینم
ای ولای تونوردوعینم
عاشق تربت کاظمینم
ادرکنی یاجوادالایمه2
ای مقامت همه کبریایی
منبع جودولطف وعطایی
کن زلطفت مراکربلایی
ادرکنی یاجوادالایمه2
ای شده کشته ی زهرکینه
دردلت بوده داغ مدینه
داغ سیلی وزخم سینه
ادرکنی یاجوادالایمه 2
مادرت راعدو وحشیانه
بین کوچه زده تازیانه
مانده بربازوی اونشانه
ادرکنی یاجوادالای

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 07:52
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

در مدح و شهادت آقا جواد الائمه (ع) -( "سائل" آن کس که به خاک کف پایت نرسید ) * علی آمره

2604
0

در مدح و شهادت آقا جواد الائمه (ع) -( "سائل" آن کس که به خاک کف پایت نرسید ) "سائل" آن کس که به خاک کف پایت نرسید
"مرده" آنی که به پابوس سرایت نرسید

شانت آنقدر که در محضر حق بالا بود
پر جبریل هم آقا به هوایت نرسید

باید افسوس به دستان تهیدستی خورد
که به دامان پر از جود و سخایت نرسید

با وجود تو خداوند نخواهد بخشید
آنکسی که به دلش نور ولایت نرسید

مانده ام این دم آخر به کف حجره چرا
سر نهادی و به لب زمزمه هایت نرسید

آنقدر سعی نمودی که بگویی.. جگرم
آنقدر هلهله کردند صدایت نرسید

عطش زهر کشندست ولی شکر خدا
زخم شمشیر که بر هیچ کجایت نرسید

***************************
جای شکر است که پیراهن تو غصب نشد
پاره های بدنت فرش سم اسب نشد

شاعر : علی آمره

  • شنبه
  • 11
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر مدح و توسل به جوادالائمه -( نفس سوخته را مرهم و درمانی نیست ) * سید پوریا هاشمی

2408

شعر مدح و توسل به جوادالائمه -( نفس سوخته را مرهم و درمانی نیست ) نفس سوخته را مرهم و درمانی نیست
حال و روز تو یقین غیر پریشانی نیست

العطش العطش اینقدر مگو از جگرت
که ازین ظالمه امید به احسانی نیست

اثر زهر همین است بسوزاند و بس
آه در حجره ی در بسته که بارانی نیست

اصلا انگار بنا نیست که آبت بدهند
اصلا انگار دراین غمکده انسانی نیست

این کنیزان به زمین خوردن تو میخندند
غربتت آه دگر غربت پنهانی نیست

رسم اینست به مهمان همه تکریم کنند..
زهر دادن بخدا سنت مهمانی نیست

خواهری نیست بیاید به سر بالینت
خواهری نیست سر تو روی دامانی نیست

اینقدر سعی مکن تا که ز جا برخیزی
به تن سوخته ی تو رمق و جانی نیست

چشم تارت به در حجره چرا خشک شده؟
یار و یاور که دراین معرکه میدا

  • جمعه
  • 8
  • اسفند
  • 1393
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار شهادت امام هادی (ع) -( هنوز پرده نيانداختيم امير شديم ) * علی اکبر لطیفیان

2382

اشعار شهادت امام هادی (ع) -( هنوز پرده نيانداختيم امير شديم ) هنوز پرده نيانداختيم امير شديم
هنوز جلوه نکرديم بى نظير شديم
فقير خانه مايند بندگان خدا
براى آنکه خداوند را فقير شديم
غذاى سفره ما از تجليات خداست
شبانه روز ازين سفره بود سير شديم
بلند شانه ما را بلا شکسته نکرد
از اشتياق خدا بود زود پير شديم
همين که ريخته شد خون ما به جوش آمد
پس از شهيد شدن چند تا غدير شديم
به جان خويش خريديم درد را اما
براى دوستمان جوشن کبير شديم
اگرچه بسته شود دست ما ولى باز است
به دست بسته مان باز دستگير شديم
قرار بود اگر حرف بد به ما بزنند
چرا شهيد شديم و چرا اسير شديم؟!!!
درست وقت زمانش به آسمان رفتيم
نه زود آمده بوديم ما نه دير شديم

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • سه شنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1394
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

سوگ جواد امامان -( ذیقعده به آخر شد وعمر تو به آخر ) * اسماعیل تقوایی

2425

سوگ جواد امامان -( ذیقعده به آخر شد وعمر تو به آخر ) ذیقعده به آخر شد وعمر تو به آخر
ای مظهر جود وکرم جمله امامان

همچون حسن بن علی(ع)آن اصل کرامت
سم داد به تو همسر مکاره ی شیطان

گشتی به جوانی تو شهید ره اسلام
همچون علی اکبر پسر شاه شهبدان

تو ابن رضایی وتقی یی وجوادی
سوگ تو بود سخت به مولای خراسان

می سوخت دلت از اثر زهر هلاهل
با یاد پدر چشم تو گردید در افشان

در کرببلا دربر اکبر پدر آمد
اما تو غریبانه گذشتی زسر وجان

در روز عزایت بکنم قصد زیارت
تقدیم کنم تسلیتم شاه خراسان

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • یکشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 06:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد