شهادت امام جواد(ع)

مرتب سازی براساس
 امیر عباسی

دانلود سبک زمزمه شهادت امام جواد(ع) -( زَنَد گلِ امام رضا ) * امیر عباسی

2117
2

دانلود سبک زمزمه شهادت امام جواد(ع) -(  زَنَد گلِ امام رضا           ) (به سبک بیا نگار آشنا)
زَنَد گلِ امام رضا
میان حجره دست و پا
شده زمین کاظمین
ز داغ او چو کربلا
حجّت خدا جواد
یوسف رضا جواد
کشته ی جفا جواد
جانِ ما فدایِ تو...
******
سرشک غم شده روان
بهار تو شده خزان
تویی همان که چون حسین
به کام تشنه داده جان
عاقبت شدی فدا از جفای اَشقیاء
ای گل امام رضا
جان ما فدای تو...
******
زِ روضه های کربلا
غمِ تو را نشانه بود
تنت غریب و بی کفن
به رویِ بام خانه بود
مقتدای عالمین
ای شهید کاظمین
جلوه ی غمِ حسین
جان ما فدای تو...
******
زدن به جسمِ جد تو
به قتلگه چه ساده بود
تن شهیدِ کربلا
به موج خون فتاده بود
زندگیِ من حسین
پاره پاره تن حسین
شاه بی کفن حسین...
می کشی مرا حس

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 06:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پر پر نزن که بال و پرت لطمه میخورد ) * مجتبی فلاح نیا

2266
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پر پر نزن که بال و پرت لطمه میخورد ) پر پر نزن که بال و پرت لطمه میخورد
گریه نریز چشم ترت لطمه میخورد
بر روی خاک غلط نخور تو صنوبری
سر خم نکن که برگ و برت لطمه میخورد
با زهر همسرت جگر آتش گرفته ای
اندوه قلب شعله ورت لطمه میخورد
آه ازصدای وا ابتایت عزیز من
ضجه نزن عطش،پدرت لطمه میخورد
آیینه ی شکسته شدی،تکه تر شدی
با آب ریخته ،جگرت لطمه میخورد
شکر خدا مغیره در این بزم غایب است
ورنه به بازو و کمرت لطمه مخورد
حتی پسر که داشته باشی سپر شود
در بین جمعیت سپرت لطمه میخورد
آه از غریبی تو که خواهر نداشتی
اکبر که داشتی پسرت لطمه میخورد
بی فایدست سر به سر محملت نزن
با این صدا فقط به سرت لطمه میخورد

شاعر : مجتبی فلاح نیا

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دارد از آه پر از درد خبر می ریزد ) *

2212

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دارد از آه پر از درد خبر می ریزد ) دارد از آه پر از درد خبر می ریزد
لخته لخته وسط حجره جگر می ریزد
آنقدر روی زمین جای پر زخمی هست
آسمان نذر غمش یک دهه پر می ریزد
آب "ناکام تر از خشکی لب های کبود
چندمین بار پیاپی پس در می ریزد
نسل زهراست که اینگونه زمین می افتد
مادری از جگرش وای پسر می ریزد
زن بی رحم از این ناله بدش می آید
چقدر دورو برش ((هلهله گر))میریزد
خوب شد بام غریبیش کبوتر دارد
خوب شد-ورنه چه کس خاک به سر می ریزد؟
حرف بی آبی و جان کندنی آمد به میان
یاد گودال ز هر دیده ی تر می ریزد
یک نفر کاش به آن لشکر نیزه می گفت
یک گلو مانده"سرش چند نفر می ریزد!!

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( ای که غمت غصّه ی جان من است ) *

1884

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  ای که غمت غصّه ی جان من است ) ای که غمت غصّه ی جان من است
گریه ی تو خطّ امان من است
وقت عزا روز شهادت که شد
چهره پر از اشک روان من است
ای که غریبی تو میان همه
روضه ی تو درد نهان من است
حجره ی تنهایی تو با جواد ( ع)
باعث فریاد و فغان من است
آمدی ایران که هدایت شویم
پس به دو دست تو ، عنان من است
تا حرمت دل شده راهی رضا(ع)
نام تو بر روی لبان من است
گشته دخیل حرمت هر غمین
این روش اهل زمان من است
این که دخیلت شده ام یا رضا !
بهر غم روح و روان من است
عذر پذیرم که غزل ناقص است
این همه در حد توان من است

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از داغ تو آقا دل من بیچاره است ) *

1851

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از داغ تو آقا دل من بیچاره است ) از داغ تو آقا دل من بیچاره است
گرد حرمت کبوتری آواره است
امسال نه تنها ز غم کشتن تو
چشمم ز اهانتِ به تو خونبار است
آن کس که تو را به نام بد می خواند
قطعاً به خدا مادر او بدکاره است
از روز ازل همیشه بودی مظلوم
آقا غم تو هزاره و چند بار است
یک بار به سَم پیکر تو سوزاندند
این قطره ای از بحر غمین یار است
یک بار دگر شد حرمت تلّی خاک

آن ماتم تو هنوز ادامه دار است
این بار کسی آمده از نسل عمر
امّا همه ی شهر پُر از عمّار است
در سوگ شما تمام مردم جمعند
هر جا بنگر ز روضه ها پر بار است
با بد دهنی قبر خودش را کنده
با دست تو شیعه سر او بر دار است
در سامره امشب بزنم حلقه ی غم
آقا جگرم چون جگرت صد پاره است
ا

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( معدن جود و كرم ابن الرضا ) * جواد قدوسی

2184

شعر شهادت امام جواد(ع) -( معدن جود و كرم ابن الرضا ) معدن جود و كرم ابن الرضا
ساقي چشم ترم ابن الرضا
من كه مست اين همه لطفت شدم
داده اي بال و پرم ابن الرضا
نام زيباي شما از كودكي
ياد داده مادرم ابن الرضا
من غلامم تا ابد در اين حريم
مي بري ام تا حرم ابن الرضا
امشبي را نوحه خواني ميكنم
بهر تو نوحه گرم ابن الرضا
دست تو كار خدايي ميكند
از همه مشكل گشايي ميكند
تا كه لطف تو به من ابراز شد
اين زبانم بهر روضه باز شد
در حريم خانه نامحرم شدي
اين نوا ، آخر طنين انداز شد
رقص و پاكوبي بماند جاي خود
تا كه آهنگش در اينجا ساز شد
زهر كينه ميكشد آخر تو را
تشنه ماندي ، اين خودش يك راز شد
العطش گفتي و عطشاني هنوز
روضه روز دهم آغاز شد
ياد آن روز و شهيدان خدا
گريه ها

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یارب از کینۀ همسر جگرم می سوزد ) * حسین میرزایی

2369

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یارب از کینۀ همسر جگرم می سوزد ) یارب از کینۀ همسر جگرم می سوزد
من از این یار ستمگر جگرم می سوزد
دیده پر اشک لبم خشک و رخم بر روی خاک
سینه ام گشته پر آذر جگرم می سوزد
همچو مرغی که پرش سوخته از آتش زهر
کنج حجره زده پر پر جگرم می سوزد
بر روی خاک زمین پا نکشم پس چه کنم
که منِ تشنه لب، آخر جگرم می سوزد
شرر زهرِ جفایش فراموشم شد
چون ز شادیش فزونتر جگرم می سوزد
به جوانی نه، که از دورۀ طفلی به خدا
از غم و غصۀ دیگر جگرم می سوزد
خود جوانمرگ رضایم ولی در دم مرگ
به جوانمرگی مادر، جگرم می سوزد
یاد آن کوچه و آن سیلی و آن روی کبود
آیدم تا که به خاطر، جگرم می سوزد
یاد آن لحظه که گم کرد رهِ خانۀ خود
به پریشانی مادر جگرم می سوزد
مادرم نقش زمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( در وجود تو جود را دیدم ) * مسعود اصلاني

3818
4

شعر شهادت امام جواد(ع) -(     در وجود تو جود را دیدم ) در وجود تو جود را دیدم
جلوه های سجود را دیدم
تشنه بودم تو را صدا زدم و
مهربانی رود را دیدم
در نگاه تو فصل بارانِ...
...آسمانِ کبود را دیدم
تو جواد الائمه ای حتی
در نبود تو بود را دیدم
دست هایت سخاوت محض است
با تو الطاف زود را دیدم
با نگاهی به آسمانِ بلند
پیش پایت قعود را دیدم
حضرت عشق دست جود خدا
یا علی اکبر امام رضا
دل شکسته دعا که می خواهد؟
گریه ی بیصدا که می خواهد؟
گریه کردن برای تو خوب است
ور نه این گریه را که می خواهد؟
هر کرم خانه ای که باز شود
لا اقل یک گدا که می خواهد؟
حرمت را خدا به عالم داد
تا ببیند شفا که می خواهد؟
از روی گنبد تو جار زدند
فیض بی انتها که می خواهد؟
تا زمین، کاظمین را

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( گر چه پنهان ز نظر جلوه ي رخسار تو نیست ) *

2518

شعر شهادت امام جواد(ع) -( گر چه پنهان ز نظر جلوه ي رخسار تو نیست ) گر چه پنهان ز نظر جلوه ي رخسار تو نیست
چه کنم دیده ي من لایق دیدار تو نیست
من و دل از دل و جان هر دو خریدار توایم
دل ندارد به خدا هر که خریدار تو نیست
یوسف از خاک اگر سر به در آرد گوید
هیچ بازار بدین گرمی بازار تو نیست
هر که را مینگرم گشته به دام تو اسیر
کیست آنکس که در این دهر گرفتار تو نیست
آرزویی به دلم نیست به جز دیدن تو
اختیاری به کف از دوری بسیار تو نیست

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( من كه در خانه غريبم، خون دل‏ها شد نصيبم ) *

1773
-1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( من كه در خانه غريبم، خون دل‏ها شد نصيبم ) من كه در خانه غريبم، خون دل‏ها شد نصيبم
منتظر بودم شب و روز، تا اجل گردد نصيبم
وقت رفتن آمد آخر مى ‏روم تا كوى دلبر
بر سرم يك دم بيا تا پر كشم سوى تو مادر
واغريبا واغريبا....
من جواد ابن الرضايم، از تبار مرتضايم
همچو اجداد غريبم، بر رضاى حق رضايم
غصه‏ هاى من به خانه مى ‏كشد از دل زبانه
بى كسى آل حيدر شد نصيبم از زمانه
واغريبا واغريبا....
ياد غمهاى تو مادر، برده از ياد جور همسر
پيكرم مسموم زهر و، قلب من سوزان يك در
گر چه اين زهر حاصلم شد همره خون دلم شد
اى همه عالم بدانيد داغ زهرا قاتلم شد
واغريبا واغريبا....

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( مظلوم و بى كس و حبيب، منم غريب منم غريب ) *

1819
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( مظلوم و بى كس و حبيب، منم غريب منم غريب ) مظلوم و بى كس و حبيب، منم غريب منم غريب
غم‏هاى عالمى همه، شده نصيب شده نصيب
من وارث حسينم نگين كاظمينم
غريباً وا غريبا(3)
در اوج آسمان غم، ماه شبم ماه شبم
از جور و كينه و ستم، جان به لبم جان به لبم
ديگر از پا فتادم زهرا برس به دادم
غريباً وا غريبا(3)
در خانه هم جفا رسد، ز همسرم ز همسرم
او با زخم زبان بود، برابرم برابرم
تنهاى خانه هستم چشم از جهان ببستم
غريباً وا غريبا(3)

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى همه صبر و رضا، اى ثمر مرتضى ) *

1811
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى همه صبر و رضا، اى ثمر مرتضى ) اى همه صبر و رضا، اى ثمر مرتضى
مظهر بخشش وجود، نور دو چشم رضا
بى كس و يار و غريب، كار تو صبر و شكيب
غربت عالم همه، گشته با قلبت نصيب
غرق به خون شد دلت، غصه و غم حاصلت
آن كه بود محرمت، همسر تو قاتلت
خون جگر از كينه‏ ها، كينه‏ى ديرينه ‏ها
جان دهى از ماتم، آتش بر سينه ‏ها
حب تو عشق همه، با تو كنم زمزمه
جان به فداى تو اى، گريه كن فاطمه
قتل تو شد از غمش، كشته تو را ماتمش
ضجه نمودى تو از، ناله دم به دمش
همره چشم ترت، پر زده تا دلبرت
تا كه شوى زائر، خسته دل مادرت

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( مظهر جود وتقوا را كشتند ) *

2705

شعر شهادت امام جواد(ع) -( مظهر جود وتقوا را كشتند ) مظهر جود وتقوا را كشتند
نوگل باغ زهرا را كشتند
آه و واويلا آه و واويلا
ميان حجره دست و پا مي زد
مادرش زهرا را صدا مى‏ زد
آه و واويلا آه و واويلا
زهر جفا زد آتش به جانش
بوده تسلا زخم زبانش
آه و واويلا آه و واويلا
كرببلايش شد شهر بغداد
گوشه حجره تشنه لب جان داد
آه و واويلا آه و واويلا
زهر عدوش كارگر گرديد
امام هادى بى پدرگرديد
آه و واويلا آه و واويلا
مهدى زهرا صاحب عزايش
ديده‏ ى زهرا گريان برايش
آه و واويلا آه و واويلا

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از اشك عزا ديده ‏ها درياست ) *

1719
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از اشك عزا ديده ‏ها درياست ) از اشك عزا ديده ‏ها درياست
ماتم جواد يا غم زهراست
در حجره‏ ى غم جان دهد مظلوم
فرزند رضا حجت معصوم
مى‏ رسد به گوش ناله ‏ى مغموم
اين زمزمه‏ ى غربت مولاست
زهر ستم و خصم بد بنياد
زد به خرمنش شعله ‏ى بيداد
مرغ حق چرا از نفس افتاد
تشنه لب چرا كوثر طاهاست
يارو همدمش دشمن جانش
ظلم آشكار زهر پنهانش
آتش زده بر جان سوزانش
اين نه همسر است خصم بى پروا است
اين نور خداست آخر ام الفضل
اين ابن الرضاست آخر ام الفضل
خون به دل چراست آخر ام الفضل
از زهر و عطش در دلش غوغاست

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( گلهاى زهرا شد همه پرپر ز بيداد ) *

3144
3

شعر شهادت امام جواد(ع) -( گلهاى زهرا شد همه پرپر ز بيداد ) گلهاى زهرا شد همه پرپر ز بيداد
در كربلا و سامرا، در طوس و بغداد
نالد هميشه بلبل، از داغ اين همه گل
بقية الله، آجرك الله
بغداد يك بار دگر در غم نشسته
با ناله‏ هاى دجله در ماتم نشسته
شراره در نهاد است، غمزده ‏ى جواد است
بقية الله، آجرك الله
با آن كه همچون غنچه‏ اى خون شد دل او
شريك زندگانيش شد قاتل او
شكوفه‏ ى ولايت، پرپر شد از جنايت
بقية الله، آجرك الله
در حجره ‏ى در بسته مى ‏سوزد تمامى
جانش ز زهر و پيكرش از تشنه كامى
رمق به جان ندارد، لب تشنه جان سپارد
بقية الله، آجرك الله
اعدا دگر طرحى چو عاشورا فكندند
بر بام خانه پيكر او را فكندند
جسمش بنفشه فام است سه روزى روى بام است
بقية الله، آجرك الله
ا

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى تجلى غربت عالم (2) ) *

2259

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  اى تجلى غربت عالم (2) ) اى تجلى غربت عالم (2)
كه غريبى در خانه‏ ى خود هم (2)
آن كه بود، محرمت، قاتلت شد همسرت (2)
در غم ماتمت، در عزا شد مادرت
( يا جواد، ياجواد، يا جواد ابن الرضا(2) )(2)
ديده‏ ى كوثر، بر تو خون باريد(2)
ناله زد مادر، تا كه نعشت ديد(2)
گريه كرد، آسمان، در عزايت اى غريب (2)
ضجه زن، حوريان، از برايت اى غريب
( يا جواد، ياجواد، يا جواد ابن الرضا(2) )(2)
قبله ‏ى دلها، كاظمين تو(2)
واى از آن آه يا حسين تو(2)
غصه ‏ى كربلا، ماتم كوى بلا(2)
اين همه، از جفا، قتل تو كرده روا
(يا جواد، ياجواد، يا جواد ابن الرضا(2) )(2)

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست ) *

1861

شعر شهادت امام جواد(ع) -( روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست ) روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست
عشق خدا پسر فاطمه ابن الرضاست
مقتل او منزلش شد بسكه يار ما غريب است
همسر او قاتلش شد ذكر او امن يجيب است
يا رضا جان يا رضا جان.... يا رضا جان
قاتل او كف زنان به مرگ او بنگرد
سوز عطش طاقت از پيكر او ميبرد
جسم اين جان روى خاك حجره افتاد
در جوانى همچو زهرا جان به جانان ارمغان داد
يا رضا جان يا رضا جان.... يا رضا جان
روح دعا كنج حجره ز عطش در نواست
عشق خدا پسر فاطمه ابن الرضاست
مقطع او منزلش شد بسكه يار ما غريب است
همسر او قاتلش شد ذكر او ام يجيب است

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( كيستم من مظهر جود خداى مهربانم ) *

2087
0

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  كيستم من مظهر جود خداى مهربانم ) كيستم من مظهر جود خداى مهربانم
نهمين آئينه دار خاتم پيغمبرانم
هشتمين آلاله‏ ى باغ ولاى مرتضايم
گوهر درياى عصمت من جواد بن رضايم
بعد موسى جرعه نوش باده ‏ى جام طهورم
اولين فرزند دلبند رضا در شهر نورم
لاله‏ اى بودم كه كرده داغ مادر، خون دل من
شوهرى هستم كه باشد همسر من قاتل من
در سنين نوجوانى همسر نامهربانم
داد زهرى كز شرارش سوخت مغز استخوانم
من درون خانه بودم او به پشت درب خانه
مى‏ زدم من ناله از دل، مى‏ زد او چنگ و چغانه
در كوير تشنه كامى داد از كين زهر نابم
تشنه لب گشتم نداد آن بى حيا يك جرعه آبم
هر زمان از پرده دل ناله از اغيار كردم
يادى از ناله‏ ى بين در و ديوار كردم
بس كه خون دل ز دست همسر

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا ) *

1999
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا ) اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا
گشته ‏ى قتيل جرعه‏ ى، جام بلا، ابن الرضا
اى در ميان شهر غم، مظلوم و تنها و غريب
مسموم زهر كين و جور و جفا، ابن الرضا
دل بى قرار و بى كس و دور از ديار عترتت
اى از تبارو اهل خود، گشته جدا ابن الرضا
از ظلم و جور همسر و از كينه‏هاى معتصم
در خون دل از غصه ‏ها، اى مبتلا ابن الرضا
جان شقايق از غمت، پر شد ز خون عاشقان
داغى چو لاله بر دلت، مانده به جا ابن الرضا
جان داده‏ اى از محنت و اندوه و رنج بى كسى
بس كه ستم‏ها ديده ‏اى، از الشقيا ابن الرضا
خاك مزارت قطعه‏ اى والاتر از باغ بهشت
اى كاظمينت قبله و، قبله نما ابن الرضا
زائر به وجه اطهرت، كروبيان و قدسيان
روى تو ب

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا ) *

1929
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا ) (عزيز فاطمه واى) (4)
جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا
چشمه‏ ى جود و كرم، غريب آل عبا
تو قبله‏ اى و پناه، قتيل ناله وآه
اسير سوز جگر، بدون جرم و گناه
سلاله‏ ى نبوى، امام مرتضوى
گل مدينه ‏اى و، ستاره‏ ى رضوى
فداى غربت تو، به اشك محنت تو
كرم نما ز وفا، رسم به تربت تو
باب تو باب مراد، جود و كرامت و داد
خدا كند كه شوم، فداى نام جواد
گل زمانه تويى، مه يگانه تويى
ز جور همسر خود، غريب خانه تويى
امام ما همه‏ اى، هميشه قائمه ‏اى
به وقت دادن جان، به ذكر فاطمه ‏اى

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت ) * محمود ژولیده

2013
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(     از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت ) از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت
شیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت
آتش ز جان سوخته ام شعله می کشد
از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت
از کودکی ز خاطره ی رنج مادرم
تا پای مرگ خاطرم آتش گرفت و سوخت
زهرم دهید باز، مگر راحتم کنید
در کنج حجره بسترم آتش گرفت و سوخت
مثل کبوتری که فقط بال و پر زند
این بازمانده ی پرم آتش گرفت و سوخت
از احتضار من پسرم شد به اضطرار
وای از دلش که در برم آتش گرفت و سوخت
خواهر نداشتم که عزاداری ام کند
از راه دور دخترم آتش گرفت و سوخت1
جسم مذاب را چه غم از هُرم آفتاب
خورشید هم ز پیکرم آتش گرفت و سوخت
این چند ساعتی که عطش را چشیده ام
با یا حسین، حنجرم آتش گرفت و سوخت
دل پای

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از پشت درب بسته کسی آه می کشد ) *

2226
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از پشت درب بسته کسی آه می کشد ) از پشت درب بسته کسی آه می کشد
یوسف دوباره ناله زیک چاه می کشد
در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟
این پای کوب و دست فشانی برای کیست؟
از ظرف آب ریخته بر این زمین بپرس
از یک کنیز یا که از آن یا از این بپرس
زرد است از چه گندم روی دل رضا
بر باد رفته است چرا حاصل رضا
زلف مجعد پسرش را نگاه کن
آنگاه یاد یوسف غمگین چاه کن
ای کاش دست کاسه انگور می شکست
تا چهره جواد به زردی نمی نشست
ای کاش زهر قاتل و مسموم خویش بود
ای کاش کشته اثر شوم خویش بود
دیدند چند طایفه ای از کبوتران
با بال روی بام کسی سایه گستران

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( به وسعت همه عالم به من جفا کردند ) *

1867

شعر شهادت امام جواد(ع) -( به وسعت همه عالم به من جفا کردند ) به وسعت همه عالم به من جفا کردند
خبر نداشت کسی با دلم چها کردند
به میهمانی هِرمان وهِجرم آوردند
به درد غربت این شهرَم آشنا کردند
چقدر پشت سرم ناروا سخن گفتند
چقدر طعنه چه بد با امام تا کردند
برای کشتن من طرحشان قدیمی بود
هرآنچه با پدرم با امام رضا کردند
ز سوز زهر دلم گُر گرفت افتادم
وحجره را به من خسته کربلا کردند
فقط بریدن با تیغ و مو گرفتن نیست
که بند بند مرا از عطش جدا کردند
هرآنچه آه کشیدم به طشت کوبیدند
به آب آب من تشنه خنده ها کردند
ز دست وپا زدنم نه دلی به رحم آمد
نه بر سرشک غریبی ام اعتنا کردند
به خانه ای که پر از عطر وذکر قرآن بود
تمام کف زدن وهلهله به پا کردند
مرا کشانده روی پشت بام

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( خيري كه ز آشنا نديده اين مرد ) * روح الله عیوضی

2268
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  خيري كه ز آشنا نديده اين مرد ) خيري كه ز آشنا نديده اين مرد
اي كاش غريبه اي به دادش برسد
آهسته خبر كنيد بابايش را
تا لحظه ي آخر جوادش برسد
گوييد به آقاي خراسان از پا
انگار عصاي دستتان افتاده
نه مادر و خواهري ، كسي اينجا نيست
مظلوم تر از خود شما جان داده
اي كاش كه خواهري بيايد از قم
زير بغل تو را بگيرد آقا
آبي به لب خشك جوادت ريزد
تا كه پسرت تشنه نميرد آقا
اين زهر چه با دل جوانش كرده
دارد ز لبش جرعه ي غم مي ريزد
فرموده اي اشك ماهي دريا هم
در اين عزاي عمر كم مي ريزد
يك مشت لبي كه هلهله مي پاشند
با زخم زبان و طعنه هم دست شدند
اصلا تو بگو غريب ، اما اينان
هر چند كه مَحرم ... چقدر پست شدند
اين زهر چه بوده كه ضعيفش كرده
بر خاك چگ

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یگانه گوهر دریاى دانش و حكمت ) *

2790
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  یگانه گوهر دریاى دانش و حكمت ) یگانه گوهر دریاى دانش و حكمت
بحار جود عطایا و كعبه آمال
بخلق و خوى محمد به علم و فضل على
حسن به حلم و حسینى و راست خوى و خصال
جواد در كف او سیم و زر و بسى بى قدر
جلال را بمثل مظهرى زرب تعال
امام مفترض الطاعة جانشین رضا
خداى را بپرستش یكى گزیده مثال
همین بس است فضیلت كه در حداثت سن
شكست خصم بداندیش راز حسن مقال
مگر نبود كه یحیى بن اكثم از ره علم
گشود در بر او بابها زروى سؤال
تمام حل قضایا نمود بى توفیر
از او نماند دگر بهر خصم راه مجال
چنان به حل كلام او زمدعى پراخت
كه عجز خصم مدلل شدش ز استدلال
نه اوست وارث عمل محمد محمود؟!
نه اوست هادى دین و مسلم از افضال ؟!
هر آنكه پیرو او شد گرفت را نجات
رسی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پس غریبی دروطن تکرار شد ) * مهدی رحیمی زمستان

2652

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پس غریبی دروطن تکرار شد ) پس غریبی دروطن تکرار شد
شمع بودن سوختن تکرار شد
یک حسین تشنه در هنگام زهر
بعد از آن صدها حسن تکرار شد
چونکه "ام الفضل" "ام الرّذل" گشت
باز نامردی زن تکرار شد
چون که مثل طوس در بغداد هم
زهر و انگور و دهن تکرار شد
پس غریب بی کفن در دشت...نه
پس غریب با کفن تکرار شد
با دهان و با گلو و با جگر
یک نبرد تن به تن تکرار شد
اربا اربا...نه ولی سرخ و کبود
ماه زیر پیرهن تکرار شد

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( درحقیقت رنگ غم تغییر کرد ) * مهدی رحیمی زمستان

2217

شعر شهادت امام جواد(ع) -( درحقیقت رنگ غم تغییر کرد ) درحقیقت رنگ غم تغییر کرد
آخرین انگور هم تغییر کرد
درمیان چشم انگور سیاه
جای آب و جای سم تغییر کرد
در زد آقا از صدای در زدن
زود رنگ متّهم تغییر کرد
پس به روی زن نیاورد و نشست
اینچنین نوع کرم تغییر کرد
دانه ی انگور را برداشت و...
گفت شاید که "زنم" تغییر کرد
زن ولی وقت تعارف هم که شد
"یا جوادی" گفت و کم تغییر کرد
دم که پایین رفت آقا خوب بود
حال او در باز دم تغییر کرد
چون حسن مثل حسین و مثل خویش
حالتش در هر قدم تغییر کرد

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟ ) * مهدی رحیمی زمستان

2213

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟ ) باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟
هرقدر توضیح داد از هم نریخت
با وجودی که گذشت از جسم تو
ازچه خاک و ابر و باد ازهم نریخت؟؟؟
باورش سخت است که با حرز تو
آیه آیه "ان یکاد" ازهم نریخت
کربلا تکرار شد اینجا ولی
پیکر بغداد...داد از هم نریخت!
درقیاس "اکبر" و فرزند تو
لااقل جسم "جواد" از هم نریخت
کربلا در کوچه ودر طوس بود
با "جواد" این امتداد از هم نریخت
شکر که پیراهنش بر پیکرش
هر قَدَر هم شدگشاد از هم نریخت
اربا اربا گشت آقا از درون
از برون شاید زیاد از هم نریخت
سخت برهم ریخت در مشهد"رضا"
با وجودی که "جواد" از هم نریخت

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جوواد(ع) -( فغان و درد که خیر العباد را کشتند ) *

2465

شعر شهادت امام جوواد(ع) -( فغان و درد که خیر العباد را کشتند ) فغان و درد که خیر العباد را کشتند
رضا بیا که عزیزت جواد را کشتند
زمین به لرزه فتاده است و آسمان تاریک
مگر قیامت عظمای حق شده نزدیک
به کنج حجره امام غریب می نالید
ز سوزش جگر خود عجیب می نالید
دوباره کارگر افتاده زهر بر جگری
به سرنوشت پدر ببین دچار شد پسری
جفای همسر و نامردی زمانه نگر
غریب ماندن مردی میان خانه نگر
کسی که زهر به جانش نشسته عطشان است
که زهر سخت تر از زخم تیغ عریان است
برای رفع عطش آب او طلب می کرد
ولی چه سود طلب از قوم بی ادب می کرد
که دیده بهر تماشای درد صف بزنند
کنار بستر مردی غریب کف بزنند
چو زهر بند ز بند تنش جدا می کرد
عزیز فاطمه تنها رضا رضا می کرد
ز تشنگی پدر خویش را صدا می

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( میان حجره چنان ناله از جفا می زد ) *

1962
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( میان حجره چنان ناله از جفا می زد ) میان حجره چنان ناله از جفا می زد
که سوز ناله اش آتش به ماسوا می زد
به لب ز کینه ی بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد ، ز بیداد آشنا می زد
شرار زهر ز یک سو ، لهیب غم یک سوی
به جان و پیکرش آتش ، جدا جدا می زد
گذشت کار ز کار و نداشت کار به کس
در آن میانه فقط آب را صدا می زد
صدای ناله ی وِی هِی ضعیف تر می شد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا می زد
برون حجره همه پای کوب و دست افشان
درون حجره یکی بود و دست و پا می زد
ستاده بود و جواد الائمّه جان می داد
ازو بپرس که زخم زبان چرا می زد

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد