شهادت امام جواد(ع)

مرتب سازی براساس

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا ) *

2047
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا ) اى در جوانى كشته ‏ى، زهر جفا، ابن الرضا
گشته ‏ى قتيل جرعه‏ ى، جام بلا، ابن الرضا
اى در ميان شهر غم، مظلوم و تنها و غريب
مسموم زهر كين و جور و جفا، ابن الرضا
دل بى قرار و بى كس و دور از ديار عترتت
اى از تبارو اهل خود، گشته جدا ابن الرضا
از ظلم و جور همسر و از كينه‏هاى معتصم
در خون دل از غصه ‏ها، اى مبتلا ابن الرضا
جان شقايق از غمت، پر شد ز خون عاشقان
داغى چو لاله بر دلت، مانده به جا ابن الرضا
جان داده‏ اى از محنت و اندوه و رنج بى كسى
بس كه ستم‏ها ديده ‏اى، از الشقيا ابن الرضا
خاك مزارت قطعه‏ اى والاتر از باغ بهشت
اى كاظمينت قبله و، قبله نما ابن الرضا
زائر به وجه اطهرت، كروبيان و قدسيان
روى تو ب

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر شهادت امام جواد(ع) -( جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا ) *

1978
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا ) (عزيز فاطمه واى) (4)
جواد عزيز رضا، شهيد زهر جفا
چشمه‏ ى جود و كرم، غريب آل عبا
تو قبله‏ اى و پناه، قتيل ناله وآه
اسير سوز جگر، بدون جرم و گناه
سلاله‏ ى نبوى، امام مرتضوى
گل مدينه ‏اى و، ستاره‏ ى رضوى
فداى غربت تو، به اشك محنت تو
كرم نما ز وفا، رسم به تربت تو
باب تو باب مراد، جود و كرامت و داد
خدا كند كه شوم، فداى نام جواد
گل زمانه تويى، مه يگانه تويى
ز جور همسر خود، غريب خانه تويى
امام ما همه‏ اى، هميشه قائمه ‏اى
به وقت دادن جان، به ذكر فاطمه ‏اى

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت ) * محمود ژولیده

2059
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(     از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت ) از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت
شیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت
آتش ز جان سوخته ام شعله می کشد
از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت
از کودکی ز خاطره ی رنج مادرم
تا پای مرگ خاطرم آتش گرفت و سوخت
زهرم دهید باز، مگر راحتم کنید
در کنج حجره بسترم آتش گرفت و سوخت
مثل کبوتری که فقط بال و پر زند
این بازمانده ی پرم آتش گرفت و سوخت
از احتضار من پسرم شد به اضطرار
وای از دلش که در برم آتش گرفت و سوخت
خواهر نداشتم که عزاداری ام کند
از راه دور دخترم آتش گرفت و سوخت1
جسم مذاب را چه غم از هُرم آفتاب
خورشید هم ز پیکرم آتش گرفت و سوخت
این چند ساعتی که عطش را چشیده ام
با یا حسین، حنجرم آتش گرفت و سوخت
دل پای

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از پشت درب بسته کسی آه می کشد ) *

2262
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( از پشت درب بسته کسی آه می کشد ) از پشت درب بسته کسی آه می کشد
یوسف دوباره ناله زیک چاه می کشد
در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟
این پای کوب و دست فشانی برای کیست؟
از ظرف آب ریخته بر این زمین بپرس
از یک کنیز یا که از آن یا از این بپرس
زرد است از چه گندم روی دل رضا
بر باد رفته است چرا حاصل رضا
زلف مجعد پسرش را نگاه کن
آنگاه یاد یوسف غمگین چاه کن
ای کاش دست کاسه انگور می شکست
تا چهره جواد به زردی نمی نشست
ای کاش زهر قاتل و مسموم خویش بود
ای کاش کشته اثر شوم خویش بود
دیدند چند طایفه ای از کبوتران
با بال روی بام کسی سایه گستران

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( به وسعت همه عالم به من جفا کردند ) *

1914

شعر شهادت امام جواد(ع) -( به وسعت همه عالم به من جفا کردند ) به وسعت همه عالم به من جفا کردند
خبر نداشت کسی با دلم چها کردند
به میهمانی هِرمان وهِجرم آوردند
به درد غربت این شهرَم آشنا کردند
چقدر پشت سرم ناروا سخن گفتند
چقدر طعنه چه بد با امام تا کردند
برای کشتن من طرحشان قدیمی بود
هرآنچه با پدرم با امام رضا کردند
ز سوز زهر دلم گُر گرفت افتادم
وحجره را به من خسته کربلا کردند
فقط بریدن با تیغ و مو گرفتن نیست
که بند بند مرا از عطش جدا کردند
هرآنچه آه کشیدم به طشت کوبیدند
به آب آب من تشنه خنده ها کردند
ز دست وپا زدنم نه دلی به رحم آمد
نه بر سرشک غریبی ام اعتنا کردند
به خانه ای که پر از عطر وذکر قرآن بود
تمام کف زدن وهلهله به پا کردند
مرا کشانده روی پشت بام

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( خيري كه ز آشنا نديده اين مرد ) * روح الله عیوضی

2323
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  خيري كه ز آشنا نديده اين مرد ) خيري كه ز آشنا نديده اين مرد
اي كاش غريبه اي به دادش برسد
آهسته خبر كنيد بابايش را
تا لحظه ي آخر جوادش برسد
گوييد به آقاي خراسان از پا
انگار عصاي دستتان افتاده
نه مادر و خواهري ، كسي اينجا نيست
مظلوم تر از خود شما جان داده
اي كاش كه خواهري بيايد از قم
زير بغل تو را بگيرد آقا
آبي به لب خشك جوادت ريزد
تا كه پسرت تشنه نميرد آقا
اين زهر چه با دل جوانش كرده
دارد ز لبش جرعه ي غم مي ريزد
فرموده اي اشك ماهي دريا هم
در اين عزاي عمر كم مي ريزد
يك مشت لبي كه هلهله مي پاشند
با زخم زبان و طعنه هم دست شدند
اصلا تو بگو غريب ، اما اينان
هر چند كه مَحرم ... چقدر پست شدند
اين زهر چه بوده كه ضعيفش كرده
بر خاك چگ

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( یگانه گوهر دریاى دانش و حكمت ) *

3065
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  یگانه گوهر دریاى دانش و حكمت ) یگانه گوهر دریاى دانش و حكمت
بحار جود عطایا و كعبه آمال
بخلق و خوى محمد به علم و فضل على
حسن به حلم و حسینى و راست خوى و خصال
جواد در كف او سیم و زر و بسى بى قدر
جلال را بمثل مظهرى زرب تعال
امام مفترض الطاعة جانشین رضا
خداى را بپرستش یكى گزیده مثال
همین بس است فضیلت كه در حداثت سن
شكست خصم بداندیش راز حسن مقال
مگر نبود كه یحیى بن اكثم از ره علم
گشود در بر او بابها زروى سؤال
تمام حل قضایا نمود بى توفیر
از او نماند دگر بهر خصم راه مجال
چنان به حل كلام او زمدعى پراخت
كه عجز خصم مدلل شدش ز استدلال
نه اوست وارث عمل محمد محمود؟!
نه اوست هادى دین و مسلم از افضال ؟!
هر آنكه پیرو او شد گرفت را نجات
رسی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پس غریبی دروطن تکرار شد ) * مهدی رحیمی زمستان

2761

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پس غریبی دروطن تکرار شد ) پس غریبی دروطن تکرار شد
شمع بودن سوختن تکرار شد
یک حسین تشنه در هنگام زهر
بعد از آن صدها حسن تکرار شد
چونکه "ام الفضل" "ام الرّذل" گشت
باز نامردی زن تکرار شد
چون که مثل طوس در بغداد هم
زهر و انگور و دهن تکرار شد
پس غریب بی کفن در دشت...نه
پس غریب با کفن تکرار شد
با دهان و با گلو و با جگر
یک نبرد تن به تن تکرار شد
اربا اربا...نه ولی سرخ و کبود
ماه زیر پیرهن تکرار شد

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( درحقیقت رنگ غم تغییر کرد ) * مهدی رحیمی زمستان

2257

شعر شهادت امام جواد(ع) -( درحقیقت رنگ غم تغییر کرد ) درحقیقت رنگ غم تغییر کرد
آخرین انگور هم تغییر کرد
درمیان چشم انگور سیاه
جای آب و جای سم تغییر کرد
در زد آقا از صدای در زدن
زود رنگ متّهم تغییر کرد
پس به روی زن نیاورد و نشست
اینچنین نوع کرم تغییر کرد
دانه ی انگور را برداشت و...
گفت شاید که "زنم" تغییر کرد
زن ولی وقت تعارف هم که شد
"یا جوادی" گفت و کم تغییر کرد
دم که پایین رفت آقا خوب بود
حال او در باز دم تغییر کرد
چون حسن مثل حسین و مثل خویش
حالتش در هر قدم تغییر کرد

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 14:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟ ) * مهدی رحیمی زمستان

2261

شعر شهادت امام جواد(ع) -( باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟ ) باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟
هرقدر توضیح داد از هم نریخت
با وجودی که گذشت از جسم تو
ازچه خاک و ابر و باد ازهم نریخت؟؟؟
باورش سخت است که با حرز تو
آیه آیه "ان یکاد" ازهم نریخت
کربلا تکرار شد اینجا ولی
پیکر بغداد...داد از هم نریخت!
درقیاس "اکبر" و فرزند تو
لااقل جسم "جواد" از هم نریخت
کربلا در کوچه ودر طوس بود
با "جواد" این امتداد از هم نریخت
شکر که پیراهنش بر پیکرش
هر قَدَر هم شدگشاد از هم نریخت
اربا اربا گشت آقا از درون
از برون شاید زیاد از هم نریخت
سخت برهم ریخت در مشهد"رضا"
با وجودی که "جواد" از هم نریخت

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جوواد(ع) -( فغان و درد که خیر العباد را کشتند ) *

2789

شعر شهادت امام جوواد(ع) -( فغان و درد که خیر العباد را کشتند ) فغان و درد که خیر العباد را کشتند
رضا بیا که عزیزت جواد را کشتند
زمین به لرزه فتاده است و آسمان تاریک
مگر قیامت عظمای حق شده نزدیک
به کنج حجره امام غریب می نالید
ز سوزش جگر خود عجیب می نالید
دوباره کارگر افتاده زهر بر جگری
به سرنوشت پدر ببین دچار شد پسری
جفای همسر و نامردی زمانه نگر
غریب ماندن مردی میان خانه نگر
کسی که زهر به جانش نشسته عطشان است
که زهر سخت تر از زخم تیغ عریان است
برای رفع عطش آب او طلب می کرد
ولی چه سود طلب از قوم بی ادب می کرد
که دیده بهر تماشای درد صف بزنند
کنار بستر مردی غریب کف بزنند
چو زهر بند ز بند تنش جدا می کرد
عزیز فاطمه تنها رضا رضا می کرد
ز تشنگی پدر خویش را صدا می

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( میان حجره چنان ناله از جفا می زد ) *

2001
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( میان حجره چنان ناله از جفا می زد ) میان حجره چنان ناله از جفا می زد
که سوز ناله اش آتش به ماسوا می زد
به لب ز کینه ی بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد ، ز بیداد آشنا می زد
شرار زهر ز یک سو ، لهیب غم یک سوی
به جان و پیکرش آتش ، جدا جدا می زد
گذشت کار ز کار و نداشت کار به کس
در آن میانه فقط آب را صدا می زد
صدای ناله ی وِی هِی ضعیف تر می شد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا می زد
برون حجره همه پای کوب و دست افشان
درون حجره یکی بود و دست و پا می زد
ستاده بود و جواد الائمّه جان می داد
ازو بپرس که زخم زبان چرا می زد

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر شهادت امام جواد(ع) -( پس غریبی در وطن تکرار شد ) * مهدی رحیمی زمستان

2264

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  پس غریبی در وطن تکرار شد ) پس غریبی در وطن تکرار شد
شمع بودن سوختن تکرار شد
یک حسین تشنه در هنگام زهر
بعد از آن صدها حسن تکرار شد
چونکه ام الفضل ام الرّذل گشت
باز نامردی زن تکرار شد
چون که مثل طوس در بغداد هم
زهر و انگور و دهن تکرار شد
پس غریب بی کفن در دشت...نه
پس غریب با کفن تکرار شد
با دهان و با گلو و با جگر
یک نبرد تن به تن تکرار شد
اربا اربا...نه ولی سرخ و کبود
ماه زیر پیرهن تکرار شد

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نيش و كنايه هاست كه از يار مي خورم ) * رضا رسول زاده

2278

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نيش و كنايه هاست كه از يار مي خورم ) نيش و كنايه هاست كه از يار مي خورم
از دست يار زهر شرر بار مي خورم
اصلا به جنگ و نيزه و لشكر نياز نيست
وقتي ميان خانه ز دلدار مي خورم
دارم ز همسري كه ز من جز صفا نديد
چوب كدام تندي رفتار مي خورم
شعله شود بلند از اين زخم بر جگر
تا آب از دو چشم گهر بار مي خورم
از اين صداي هلهله آزار مي كشم
با جان خسته غصه ي بسيار مي خورم
وقتي كه مي برند مرا روي پشت بام
با صورتم به گوشه ي ديوار مي خورم
پهلو شكسته مادر كم سن و سال من
ديگر بيا كه حسرت ديدار مي خورم

شاعر : مهدی رحیمی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر شهادت امام جواد(ع) -( بابا رضا بیا نفس آخر من است ) * رضا رسول زاده

2090
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( بابا رضا بیا نفس آخر من است ) بابا رضا بیا نفس آخر من است
سوزان میان تب همه ی پیکر من است
تا آه می کشم ز لبم لاله می چکد
یک باغ سرخ رنگ به دور و بر من است
آیینه ی جوان کبود علی شدم
چشم انتظار دیدن من مادر من است
خواهر نداشتم که کند گریه در غمم
قلب کنیزهای حرم مضطر من است
هر مرد درد خویش بگوید به همسرش
غربت ببین که قاتل من همسر من است
با هلهله عزای مرا گرم می کند
حالا که روی خاک فتاده سر من است
بر آب آب گفتن من خنده می زند
خوشحال در برابر چشم تر من است
با یاد کام تشنه ی آقای بی کفن
خشکیده و ترک ترک این حنجر من است

شاعر : رضا رسول زاده

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر شهادت امام جواد(ع) -( نشسته خاك سر دل ، هوا گرفته شده ) * رضا رسول زاده

2179

شعر شهادت امام جواد(ع) -(   نشسته خاك سر دل ، هوا گرفته شده    ) نشسته خاك سر دل ، هوا گرفته شده
به عرش مجلس سوگ و عزا گرفته شده
گلی ز گلشن زهرا دوباره پرپر شد
شبیه حال علی حال ما گرفته شده
تنی به حجره ی خاکی کبود افتاده
تنی که تاب از آن با بلا گرفته شده
به گوشه ی جگرش زهر جای خوش کرده
اگر که طاقت از این دست و پا گرفته شده
توان نمانده كه لب را به روی لب بزند
که جان ز پیکر ابن الرضا گرفته شده
میان هلهله حتی کنیز ها گریند
که خنده از لب آقای ما گرفته شده
صدای آه هم از این گلو نمی آید
از این دهان شکسته نوا گرفته شده
ز زخم های سر و صورتش نمایان است
سرش به گوشه ی دیوار ها گرفته شده
تنش سه روز و سه شب زیر تابش خورشید.
دوباره روضه ای از کربلا گرفته شده

شاعر : رضا

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( تویی اجابت سبز دعای خاکی ها ) *

2935
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( تویی اجابت سبز دعای خاکی ها ) تویی اجابت سبز دعای خاکی ها
جواب جمله یا ربنای خاکی ها
خدا تمام تو را آفرید تا باشی
وجود جود خدایی برای خاکی ها
تویی تو آینه ی بخشش خداوندی
امام عرش نشینان، خدای خاکی ها
فدای مرحمتت گرچه آسمان هستی
ولی رسیده به گوشت صدای خاکی ها
هبوط کردی و مانده پس از هزاران سال
نشان پای تو بر چشمه های خاکی ها
ستاره زاده ی مدفون کاظمین بگو
چه شد سفارش کرببلای خاکی ها
بلند مرتبگی تو سر به زیرم کرد
میان دست کریمانه ات اسیرم کرد
میان حجره در بسته ای ز پا افتاد
از آتشی که به جان گل رضا افتاد
به پیش خنده دشمن به خویش می پیچید
نفس به سینه نیامد و از صدا افتاد
همینکه تشنگی او برید امانش را
به یاد روضه جانسوز کربلا ا

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دلی نسوخت برایت غریب جان دادی ) *

2392

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دلی نسوخت برایت غریب جان دادی ) دلی نسوخت برایت غریب جان دادی
ز مهر همسر خود ،بی نصیب جان دادی
درون حجره ی در بسته ای غریبانه
شکسته بال چنان عندلیب جان دادی
به دست و پا زدنت اعتنا نمیکردند
میان شادی جمعی عجیب جان دادی
تو پاره پاره دل و دل شکسته و دل خون
دچار درد و غم و بی طبیب جان دادی
ز بس که خون دلت از دهان تو میریخت
به یاد روضه ی شیب الخضیب جان دادی
به سینه میزدی و یا حسین میگفتی
به یاد قتلگه و بوی سیب جان دادی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( آن كس منم كى آل نبى را ثنا كنم ) *

1805
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  آن كس منم كى آل نبى را ثنا كنم ) آن كس منم كى آل نبى را ثنا كنم
بر دوستان احمد و حيدر دعا كنم
راهى كه نهى كرد پيغمبر بدان شدن
آن راه را و رهبر آن ره رها كنم
از مهر و از محبت زهرا و مرتضا
هر صبحدم نگاه سوى هَلْ اَتى كنم
گر اقتدا به آل زيادست مر تو را
من اقتدا هميشه به آل عبا كنم
آل‏زياد را كه به نفرين حق ردند
از اعتقاد، لعنت بى‏منتها كنم
بعد نبىّ سزاى امامت على بود
من خر نِيَم كه روى سوى ناسزا كنم
اندر عراق حمزه كوچك منم كه هست
زادى كه در قيامه به دفع بلا كنم
زاد و مقام من به ورامين از آن بود
تا سور دشمنان على چون عزا كنم
در بند سيم و زر نيم و شاعرى و شعر
مداحى از براى شه اوصيا كنم

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( سلام ما به رخ انور امام جواد ) * محسن حافظی

2764
3

شعر شهادت امام جواد(ع) -( سلام ما به رخ انور امام جواد ) سلام ما به رخ انور امام جواد
درود ما، به تن اطهر امام جواد
غريب بود و غريبانه جان سپرد و نبود
كسى به وادى غم، ياور امام جواد
ز آتش ستم خصم، آب شد تن او
به خاك حجره بود، بستر امام جواد
كسى نبود، به بالين آن امام همام
به غير همسر بد اختر امام جواد
چه ظلم‏ها كه به حقش، نكرد ام الفضل
نگر، به دشمنى همسر امام جواد
به خشكى لب لعلش، نريخت آب كسى
به غير ديده ‏ى او خون ‏تر امام جواد
به روى خاك، چو پروانه شد فدا و دريغ
چو شمع آب شده، پيكر امام جواد
فغان كه آتش زهر ستم، به فصل شباب
شرر فكند، ز پا تا سر امام جواد

شاعر : محسن حافظی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( زبان حال امام جواد عليه السلام با پدر ) *

3578
3

شعر شهادت امام جواد(ع) -( زبان حال امام جواد عليه السلام با پدر ) زبان حال امام جواد عليه السلام با پدر
از جفاى همسر بى مهر فرياد اى پدر
كز دل و جانم برآورده است فرياد اى پدر
در جوانى گوهر عمر مرا از من گرفت
تا كه مامون دختر خود را به من داد اى پدر
آنچه با من كرد ام ‏الفضل دون كى مى ‏كند
همسرى با همسرش اينگونه بى داد اى پدر
يك طرف زهر جفا و يك طرف سوز عطش
غنچه‏ ى نشكفته‏ ات را داد بر باد اى پدر
بيشتر از زهر كين از تشنه كامى سوختم
سوختم چون صيدى اندر دام صياد اى پدر
بسكه فرياد از عطش كردم كه تاثيرى نداشت
شد درون سينه ‏ام خاموش فرياد اى پدر
آخر آمد بر سرمن محنتى كه بارها
چهره‏ ام بوسيدى و كردى از آن ياد اى پدر
روز مرگم شد بيا بر غربت من گريه كن
چون كه گفتى ذكر

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( من قطره ام،تو اوج منی،دریای منی ) * سینا نژاد سلامتی

2115
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -( من قطره ام،تو اوج منی،دریای منی ) من قطره ام،تو اوج منی،دریای منی
من لفظم و کمال منی،معنای منی
دنبال رد پای توام،تا به اوج عرش
تو رهنمای راه منی ،مولای منی
آنقدر لطف کرده ای بر من،تو ای جواد!
احساس میکنم تو فقط، آقای منی
دست خودم که نیست...دیوانه ات شدم
مجنون یک نگاه توام لیلای منی
در حسرت صدای تو اینجا نشسته ام
"سینا"ی سینه تنگ توام،موسای منی
با اینکه روسیاه ترین روسیاهتم
اکسیر عشق توست،اسیر نگاهتم...

شاعر : سینا نژاد سلامتی

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( چشمان او طلوع هزاران سپیده بود ) * هاشم طوسی

2363
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  چشمان او طلوع هزاران سپیده بود      ) چشمان او طلوع هزاران سپیده بود
هرگز زمانه دست رد از او ندیده بود
از این و آن سراغ نشانیش میگرفت
هر کس که از کرامت آقا شنیده بود
باب المراد خانه ی او منتهای جود
او را خدا شبیه خودش آفریده بود
حیف از جوانیش که جوانمرگ میشود
یک زن بساط قتل درآن خانه چیده بود
افتاده بر دلم که دگر رفتنی شده
از بس که زهر بال و پرش را تکیده بود
لبهای ملتمس شده از هرم تشنگی
باهرنفس نفس که بریده بریده بود.....
آب از کویر می طلبید و به پشت در
او با کنیزکان حرم کل کشیده بود
در بین رقص و هلهله بغض نگاه او
چشم انتظار مادر قامت خمیده بود
از لا بلای خاطره ها پرکشید و رفت
پای سری که بر روی نی آرمیده بود
شد سایه سار او پر و با

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دل را پر از ترنُّم ِ یا ربَّنا کنید ) * حسین ایمانی

2628
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( دل را پر از ترنُّم  ِ یا ربَّنا کنید ) دل را پر از ترنُّم ِ یا ربَّنا کنید
آئینه وار خوبیُّ و بد را جدا کنید
توشه برای روز مبادا سَوا کنید
با کیمیا مس دل خود را طلا کنید
باب ُ الجواد واشده رو بر رضا کنید
حرف من و تو نیست نوا از نقاره هاست
این جودنامه تحفه ای از جانب رضاست
حالا که خنده بر لب سلطان ماسواست
غم از دل شکسته ی این نوکرش جداست
امشب مدینه شاهد تابیدن سَخاست
آری جواد آمده غوغا به پا کنید
جود ِ وجود آمد و هستی بها گرفت
آمد جواد و فرصت هر طعنه را گرفت
روی لب رئوف حرم خنده پا گرفت
تابید ماه و در بر خورشید جا گرفت
شهر مدینه با قدم او صفا گرفت
با این صفای ناب مدینه صفا کنید
آمد قرار سینه ی زار ِ پدر شود
سدّی برای طعنه و طوفان شر

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( هزار جان گرامی ، فــدای جــود جــواد ) *

2040
1

شعر شهادت امام جواد(ع) -( هزار جان گرامی ، فــدای جــود جــواد   ) هزار جان گرامی ، فــدای جــود جــواد
دل شکسته خود بسته ام به بود جـــواد
هماره می رسد از کائنات و مخلوقـــات
ندای ذکر و ثنا ، مدحت و درود جــــواد
همه خلایق عالم ، غریق نعمت اوســت
چرا که نیست حدودی برای جود جـــواد
وصی حجت هشتم ، ســــــلاله زهـــــرا
خدای حی توانا بــــــود شهــــود جــــواد
شب تولد دریای جـود و احسان اســــت
رسد به گوش سماواتیان ، سرود جــواد
در این ولادت چشـم و چراغ بزم وصال
شده است شاد ، دل والی و دود جـــــواد
از انکه سجده شکـرش ، فضل خداســت
قبول حضرت جانان شده سجود جـــــواد
قدم به عرشه زین بــراق نــــور نهــــاد
به سوی حضرت سبحان بود صعود جواد
ز ذیل فضل و عنایات او ن

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( اینگونه آه مکش جوابت نمی دهند ) * یاسر مسافر

2270
2

شعر شهادت امام جواد(ع) -(  اینگونه آه مکش  جوابت نمی دهند  ) اینگونه آه مکش جوابت نمی دهند
حرف از عطش مزن که آبت نمی دهند
در بین هلهله ها ای عزیز من
پاسخ به درد و پیچ و تابت نمی دهند
چشم انتظار لطف کنیزان خود مباش
مرهم برای قلب کبابت نمی دهند
دنیا نه جای توست ، به عرش خدا برو
آنجا ملائکه غذابت نمی دهند
وقتی کبوتران خدا سایه گسترند
هرگز به دست آفتابت نمی دهند
می خواستند مثل حسین خونجگر شوی
پایان اگر به التهابت نمی دهند
یک روز هم حسین صدا زد که اصغرم
حرف از عطش مزن که آبت نمی دهند ....

شاعر : یاسر مسافر

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام جواد(ع) -( غرقِ ماتم (2) گشته عالم، در عزای جواد لائمه (2) ) *

3393
7

شعر شهادت امام جواد(ع) -( غرقِ ماتم (2) گشته عالم، در عزای جواد لائمه (2) ) غرقِ ماتم (2) گشته عالم، در عزای جواد لائمه (2)
کرده زهرا، نـــاله بر پا(2) از برای جواد الائمه(2)
یـــــــــــــــوسف زهرا به سن نوجوانی گشته مسموم
می دهد جـــــــــــــان در میان حجرۀ در بسته مظلوم
در بهـــــــــــــار زندگی از عمر خود گردیده محروم
رفته از هــوش، گشته خاموش، ناله های جواد الائمه
فاطمه اولاد خـــــــــــــــــــود را حالتی دلخسته بنگر
یوسفت در آه و افغان، بـــــــــــــــا دل بشکسته بنگر
قتـــــــــــــــــــــلگاهش را میان حجرۀ در بسته بنگر
شد ز بیــــداد، شهر بغداد، کربلای جواد الائمه (2)
آرزوی دیــــــــــــــــــــــدن قبرش بود بر قلب زارم
دوست دارم سر گذارم روی قبـــــــ

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 ایمان غلامی

دانلود سبک شهادت امام جواد(ع) -( تشنه کام و دل پریشان بین حجره می دهد جان ) * ایمان غلامی

2496
4

دانلود سبک شهادت امام جواد(ع) -( تشنه کام و دل پریشان بین حجره می دهد جان ) از شرار زهرکینه خون شده قلب مدینه
تا قیامت غصه و غم قسمت این سرزمینه
هادی ال پیمبر از غم بابا هزینه
خنده های تلخ قاتل شعله افکنده به سینه
پیش روی حجت حق دشمنان سنگ میزنند
او دهد جان و یه عده بهر او دف میزنند
قتلگاهش خانه ی خود قاتل او همسرش
با لبی خندان کنیزان پیش ااو کف میزنند
وای از این غم داد از این غم وای من از درد غربت
.....................
تشنه کام و دل پریشان بین حجره می دهد جان
وقت مردن زنده گشته یاد شاه تشنه کامان
پیرمردی بین گودال شد اسیر چنگ گرگان
غرق خاک و غرق خونِ وای من سلطان خوبان
بانگاهش بین مقتل حرف ها می زد حسین
پیش چشم خواهر خود دست و پا می زد حسین
موی او در دست دشمن راس او

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 06:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد سهرابی

شعر شهادت امام جواد(ع) -( شميم زلف تورا بادها كجا بردند ) * محمد سهرابی

2487

شعر شهادت امام جواد(ع) -( شميم زلف تورا بادها كجا بردند ) شميم زلف تورا بادها كجا بردند
مقام قدِّ تورا خاكها چرا بردند
چگونه باب حوائج نخوانمت اي پير
كه حمله بر تو چنان باب،حلقه ها بردند
درختها به مقام تو غبطه ها خوردند
كه دست را ز دلِ خاك بر دعا بردند
تو پيري و به خدا صحبت از جنين كردي
تورا به هفت سيه چال،بيصدا بردند
تورا ز دور لباسي تهي ز پيكر ديد
ز بس كه جوهره ي پيكر تورا بردند
ز ربناي تو آوازها الهي شد
ز يك نماز تو رقّاصه را كجا بردند!
تو آن گلي كه چو از ساقه ات شكسته شدي
ميان راه ، تورا همرهِ صبا بردند
به روي تخته چه ميكرد آفتاب خدا؟
كسي كه عطر تنش را فرشته ها بردند
ز احترام نكردند بر تن تو كفن
پي صواب كفنها جداجدا بردند
چه رتبه ايست در اين تشنگ

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر شهادت امام جواد(ع) -( بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود ) * علیرضا خاکساری

2606

شعر شهادت امام جواد(ع) -( بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود  ) بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود
تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود
در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس
دور از وطن افتاده و خونین جگر بود
در کربلا اقای ما را سم ندادند
از هرکه فکرش راکنی او تشنه تر بود
از غربتش دیگر نمیگویم که یارش
تنها همین چندتا کنیز دور و بر بود
در بین سوت و کل کشیدن های ممتد
فریادها و ضجه هایش بی اثر بود
این لحظه های آخری آقای مظلوم
در آرزوی دیدن روی پسر بود
آن روز از داغش گریبان چاک میداد
وقتی که جان میداد بابایش اگر بود
آمد سرش از روی خاک حجره برداشت
آن مادری که دست هایش بر کمر بود
سربسته میگویم که جای شکر دارد
وقتی که جنس سایه بانش بال و پر بود

شاعر : علیرضا خاکساری

  • چهارشنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد