دوباره آمده از ره بهار عاطفه ها
گلی شکفته شده از تبار عاطفه ها
به آسمان علی، ماه روی زینب بین
حلول عشق نگر در مدار عاطفه ها
چه کودکی که به والله هیبت الله است
از اوست شأن بلند وقار عاطفه ها
مقام صبر خدا داد بر علی و بتول
درود بر نسب بردبار عاطفه ها
رسید در بغل یار و با کنایت گفت
همیشه عشق بود در حصار عاطفه ها
مرا اسیر دو لبخند زینبم کردند
هزار شکر که در بند زینبم کردند
عزیز خانۀ حق، دخت شیر آورده
امیره ای ز برای امیر آورده
به روی دست علی آن چنان نمایان که
خدا دلیل دگر بر غدیر آورده
پیام وحی برای پیمبر خاتم
خبر ز عالمه ای بی نظیر آورده
شب ولادت گریه است، فاطمه امشب
که غم به قلب تو درد کثیر آورد
- چهارشنبه
- 1
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 13:46
- نوشته شده توسط
- یحیی