حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس
 حیدر صبور زرنقی

در مدح حضرت علی(ع) -(معدن علم و فضیلت روح قرآن حیدر است) * حیدر صبور زرنقی

397
0

در مدح حضرت علی(ع) -(معدن علم و فضیلت روح قرآن حیدر است) معدن علم و فضیلت روح قرآن حیدر است
منبع جود و سخاوت بحر ایمان حیدر است

عاشق حق وحقیقت دشمن ظلم وستم
آن که دائم برهمه حق کرده اعلان حیدر است

نیمه شب ها آن که بر پُشت کوله ها را می بَرَد
دوستدار مستمندان ویتیمان حیدر است

آن که کرده تربیت شیری همانند حسن
هم حسین را داده بر اسلام قربان حیدر است

لایق زهرای اطهر هیچ کس جز او نبود
تا ابد برقلب زهرا شاه وسلطان حیدر است

کشور ایران همیشه سربلند وفاتح است
صاحب اَصْلیِّ این مُلک دلیران حیدر است

#حیدرم تا روز محشر عاشق مولا علی
آن که بوده بردلم هر آن سلیمان حیدر است

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

عاشق شده و رفته به دنبال هدف * مرضیه عاطفی

266

عاشق شده و رفته به دنبال هدف عاشق شده و رفته به دنبال هدف
با ذکر علی علی علی(ع) غرقِ شعف
مشغول طواف است شبیه کعبه
هر لحظه دلم به دور ایوان نجف!

  • یکشنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 رضا آهی

زمینه، شور امیرالمؤمنین(ع) -(میخونم زتو ای ساقی دلبر...) * رضا آهی

281

زمینه، شور امیرالمؤمنین(ع) -(میخونم زتو ای ساقی دلبر...) میخونم ز تو ای ساقیُ دلبر
تویی مولای من علی یا حیدر
تویی تنها فقط امیرِ عالم
تویی اول امامِ بعدِ خاتم

دلم شد از ازل کاشانه ی تو
خرابم کرد میِ پیمانه ی تو
تمام عزتُ فخرم همین است
شده ام یا علی دیوانه ی تو

دم میزنم ازعشق تو تا به ابد بی واهمه
تحتِ نگاه کوثرم دعام میکنه فاطمه

(مولا علی حیدر مدد)

شده خیره به لطف تو نگاهم
حرمت عرش حق ای پادشاهم
نمیزاری بشم ذلیلِ دنیا
همیشه هستی تو پشت و پناهم

دوای دردِ عالم قندِ نامت
محترم شد کسی که شد غلامت
به عشق دیدن ایوون زیبات
میدم از راه دور آقا سلامت

آقا سلیمانی و من آن مور دربار توام
مثال قنبر نوکرت عمری گرفتار توام

اسداللهی و خیرالانامی
پهلوانی و خیلی بامرامی
نیافریده حق مثلِ تو آقا
فدای تو هزار جانِ گرامی

تویی صفدر تویی علی و حیدر
تویی میزان علی در روز محشر
فتوحاتت همگی دلنشین اند
ولی یه چیز دیگه است فتحِ خیبر

شُل شد در و از ترس تو از جا در آمد یا علی
میگفت جبرئیل در اُحُد که لا فتی الا علی

  • جمعه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات باخدا، مدح امیرالمؤمنین(ع)، حضرت خدیجه(س) -(معصیت بین دلم آمد و تسخیرم کرد..) * محمد جواد شیرازی

439

مناجات باخدا، مدح امیرالمؤمنین(ع)، حضرت خدیجه(س) -(معصیت بین دلم آمد و تسخیرم کرد..) معصیت بین دلم آمد و تسخیرم کرد
بال پرواز مرا بست، زمینگیرم کرد

روزگاری، دل بامعرفتی بود مرا
چه شد آخر که خطا اینهمه دلگیرم کرد

عملم رنگ قبولی نگرفت از بس که
نفس، سرگرم ریا کردن و تزویرم کرد

حب دنیا عقب انداخت مرا در طلبت
حب اغیار مرا در غل و زنجیرم کرد

خواب دیدم که نجف رفتم و صحن علی ام
ریخت اشکم به روی گونه و تعبیرم کرد

مرتضی وضع مرا تاب نیاورد و خودش
پدرانه به سویم آمد و تطهیرم کرد

سال ها ریزه خور خان خدیجه شده ام
کرمش بر سر این سفره نمک گیرم کرد

تشنه ام شد، جگرم سوخت و گفت آه حسین
اقتدا بر جگرم، ناله ی شبگیرم کرد

اولین بار، حرم، بر در باب القبله
نظر فاطمه در خیر، سرازیرم کرد

هیچ جایی، دلم آرام نشد جز حرمش
دیدن کرب و بلا از همه جا سیرم کرد

چه کنم دست خودم نیست نسوزم ز غمش
روضه ی تشنگی اش زود مرا پیرم کرد

فکر آن پیکر و ده مرکب و نعل تازه
روز و شب در نظرم آمد و درگیرم کرد

  • شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(کیست الله؟ بیا از ولی الله بپرس...) * علی سلیمیان

353
1

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(کیست الله؟ بیا از ولی الله بپرس...) کیست الله؟ بیا از ولی الله بپرس
مقصد قافله را از بلد راه بپرس

پاسخی می دهدت بی حد و اندازه، فقط
به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس

جز علی نیست سزاوار خلافت، این را
از فَهذا علیٌ والی و مَوْلاه بپرس

راز مقبولیت بندگی حق را از
اشْهَدُ انَّ عَلِیّاً وَلِیُ اللّٰه بپرس

یازده آینه تفسیر کرامات علی ست
آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس

چارده قرن گذشت و غم مولا جاری ست
در دلش بغض عمیقی ست که از چاه بپرس

یوسف فاطمه زندانی بی مهری ماست
ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس

  • شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(من همیشه عشق را در زندگی سرمایه پندارم) * علی بیرقدار

273
1

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(من همیشه عشق را در زندگی سرمایه پندارم) من همیشه عشق را در زندگی سرمایه پندارم
خدا داند به جز این نیست اصلاً فکر و انگارم

و این سرمایه را وقف همه عالم نباید کرد
که والا گوهری را خرج اهریمن نشاید کرد

نمودم خرج عشقم را فقط از بهر یک دلبر
وآن دلبر، بود حیدر، بود حیدر، بود حیدر

کسی که می گذارد پای در دنیا به بیت الله
همانکه بوده قبل از این جهان شهره به عین الله

کسی که مادرش او را همیشه "حیدره" خواند*
همانکه نام او بر دشمنانش لرزه اندازد

کسی که عالِم سرّ است و بر هفت آسمان اعلم
همانکه مقتدائی می کند بر عالم و آدم

کسی که گفت بر منبر لب پاکش "سلونی" را
همانکه داشت در قلبش همه علم لدنّی را

کسی که اول است و آخر است و ظاهر و باطن
همانکه عصمت محض است و بوده اولین مومن

کسی که بوده! حتی قبل از آنکه عالمی باشد
همانکه یار بوده قبل از آنکه همدمی باشد

کسی که هست استادِ تمامِ حضرت جبریل
همانکه محو زیبائی صوتش گشته اسرافیل

کسی که در کَفَش بوده است اصلاً جان عزرائیل
همانکه افتخار خدمتش را داشت میکائیل

کسی که حرمت حِلّ و حرم از حرمتش باشد
همانکه عزت دین خدا از عزتش باشد

کسی که خوانده در قرآن خدایش نفس پیغمبر
همانکه هست بعد از مصطفی مولا، بود رهبر

کسی که وقف کرده بهر دینش خنجر خود را
همانکه در رکوعش هدیه کرد انگشتر خود را

کسی که هست صدّیق و بود فاروق و وجه الله
همانکه هست امیرالمؤمنین و هست سیف الله

کسی که سوره ی "نور" است تفسیر جمال او
همانکه سوره ی "توبه" است تفسیر جلال او

کسی که کل قرآن است یک جلوه ز سیمایش
همانکه علت پیدایش دنیاست زهرایش

کسی که انبیا هستند محتاج نگاه او
همانکه شیعیان هستند در ذیل پناه او

کسی که هیچ کس نشناخت او را در همه عالم
به جز باریتعالی، فاطمه، پیغمبر خاتم

نمی فهمیم ما اصلاً مقام و رتبه ی او را
کجا یک قطره را باشد توان صحبت از دریا؟!

تمام افتخارم هست اینکه عاشق اویم
ز لطفش "ذاکر" اویم، برایش شعر می گویم

*بحارالانوار، ج۴۱، ص ۷۵

  • شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مولا امیرالمؤمنین(ع) -(کسی که رشته ی گیسوی او حبل المتین باشد..) * سعید تاج محمدی

385

مولا امیرالمؤمنین(ع) -(کسی که رشته ی گیسوی او حبل المتین باشد..) کسی که رشته ی گیسوی او حبل المتین باشد
پس از خلقش سراسر عرش، غرق آفرین باشد
که حیدر آفرین حقا که خیرالخالقین باشد
چه در هیبت چه در غیرت چه در عشق اولین باشد
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین باشد

بروی خاتمش "للّه مُلکٌ" گشته حک اما
بچرخد روی انگشت علی چرخ فلک اما
علی غیر از خدا هرگز نمی خواهد کمک اما
جهان عمریست درمانده ست در تردید و شک اما
علی علم الیقین عین الیقین حق الیقین باشد

تمام اولیا را در دبستان علی دیدم
که هشیاران عالم جمله مستان علی دیدم
و جنت را گیاهی در گلستان علی دیدم
من از فتح در خیبر به دستان علی دیدم
که او دست توانمند خدا در آستین باشد

همان شاهی که می زد وصله کفش وصله دارش را
ز میدان برنگشتند عبدودها کارزارش را
ببین اشک یتیمی می برد این سان قرارش را
سر در چاه را باور کنم یا ذوالفقارش را
که گاهی آنچنان بوده ست و گاهی این چنین باشد

چه باشد جلوه ی دنیا؟ به جز مردار در چشمش
شبیه استخوان خوک بی مقدار در چشمش
ملائک مشق بنویسند از اسرار در چشمش
بگو از استخوان در گلو از خار در چشمش
که داغ از خطبه های ناتمام آتشین باشد

نبیند فضل او را هرکسی باشد به قرآن کور
که بر خورشید می گردد نگاه شب پرستان کور
به آنها که از اول کور بودند و کماکان کور،
بگو چشم نبی روشن بگو چشم حسودان کور
برای فاطمه تنها علی باید قرین باشد

بدا بر حال آنان که خلایق را از او راندند
خوشا اجداد ما آنها که پای عشق او ماندند
که ما را مادران با نام حیدر شیر نوشاندند
از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند
علی تا لحظه ی آخر امیرالمؤمنین باشد

  • شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(ای برلب هر زمزمه نامت غزلی تر...) * احمد رضا الیاسی

230

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(ای برلب هر زمزمه نامت غزلی تر...) ای بر لب هر زمزمه نامت غزلی تر!
چشمان تو از کوثر و زمزم عسلی تر

خورشیدتر از روی تو این خاک ندیده است
ای تیغه مشرق به جلای تو جلی تر

تو آخر عشقی و زبان دلی و نیست
از جذبه چشمان تو بین المللی تر!

سر باز کن ای راز که در غربت این چاه
هر چشم به اعجاز لبت خشک ولی تر!

ای دامنه نور حرا در عرفاتت
با دست تو پیمان محمّد عملی تر

از جنس کدامین می نابیکه به نامت
لب می شود از سکر شرابی ازلی تر

جز نام بلندت چه بخوانم؟ چه بگویم؟
از صولت شمشیر خدا کیست علی تر!؟

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:05
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(اگر که قابل فیضی و طالب دیدار..) * یدالله کهرانی

284

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(اگر که قابل فیضی و طالب دیدار..) اگر که قابل فیضی و طالب دیدار
قدم ز صدق و صفا نه به راه آن دلدار

ز خوان مکرمت نعمت علی ای دل
برای راه سفر توشه ای از آن بردار

گدای درگه پیر مغان ز جان می باش
که شاه تا به گدا را نموده برخوردار

بگیر حلقه ی آن در رها مکن از کف
بکوب از پی حاجات صد هزاران بار

علیست باب نجات و در مدینه ی علم
بر آستانه ی این در جبین خود بگذار

علیست منبع جود و علیست کان کرم
علیست گنج سخا و علیست کوه وقار

علیست بحر حقیقت علیست فلک امان
علیست لنگر عرش و علیست شاه کبار

علیست قبله ی ایمان علیست کعبه ی دین
علی وصی بلا فصل احمد مختار

علیست سرور اسلام و رهبر امت
علیست مظهر قرآن و مظهر دادار

مکن ز دست رها دامن علی (شوقی)
که اوست کاشف هر راز و واقف اسرار

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(جان به قربان علی و آل او..) * ابراهیم لالی

1069
6

مدح مولا امیرالمؤمنین(ع) -(جان به قربان علی و آل او..) جان به قربان علی و آل او
بهترین القاب عالم مال او
دست ما و گوشه ای از شال او
سایه دارد بر سر ما بال او

ترسی از محشر ندارم با علی
تا به لب باشد نوای یا علی

من مسلمان تو هستم یا علی
از غلامان تو هستم یا علی
نوکر خان تو هستم یا علی
کلبِ دربان تو هستم یا علی

گوشه چشمت کار صد عیسی کند
قنبر تو فخر بر موسی کند

مینویسم از برای مرتضی
ایل و اجدادم فدای مرتضی
حاتم طائی گدای مرتضی
جنت ما هم سرای مرتضی

یاعلی دست من و دامان تو
جان فدای این همه احسان تو

با علی تا آسمان پر میزنم
بر در بیت خدا در میزنم
شوق او دارم که پرپر میزنم
دشمنش را یک به یک سر میزنم

بی علی اما ضعیف و ناتوان
همچو تیری که نباشد در کمان

التماس انبیا باشد علی
ذکر تسبیح و دعا باشد علی
نقطه ی زیرین با باشد علی
هل اتی و انما باشد علی

یا الهی یا الهی یا ولی
کاشف الکرب همه باشد علی

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولاعلی(ع) -(مصحف ناطق، به هر منبر که صحبت میکنی...) * حامد آقایی

283

مدح مولاعلی(ع) -(مصحف ناطق، به هر منبر که صحبت میکنی...) مصحف ناطق ، به هر منبر که صحبت می کنی
باز داری خط به خط خود را تلاوت می کنی

خود اصول دینی و با دشمنان فاطمه
در تبری خود اعلام برائت می کنی

ای کسی که دیدنت بر مومنان طاعت شده
تا که می بینی تو زهرا را عبادت می کنی

بر سقیفه، لعن باید کرد اما تو هنوز
در میان هر دلی داری حکومت می کنی

در خرابه با فقیران می شوی همسفره و
در میان عرش روزی را تو قسمت می کنی

گر چه تنها بود بین سفره ات نان و نمک
سائل کوی خودت را غرق نعمت می کنی

لشگری در هم فرو ریزد ز تیغ ابرویت
لشگری را با نگاه خویش نصرت می کنی

ای مفسر ، وقت جنگیدن به میدان نبرد
صحنهٔ روز قیامت را روایت می کنی

پایه های منبر از عدل شما مبهوت شد
حقِ موری را بگیری چون قضاوت می کنی

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولاعلی(ع) -(لب تشنه آن مِی ام که در جام علیست..) * ناصر عرفانیان

498

مدح مولاعلی(ع) -(لب تشنه آن مِی ام که در جام علیست..) لب تشنه آن مِی اَم که در جام علیست
در شهر دلم هوای پیغام علیست

در گستره ذهن تمام آفاق
تصویر زلال ساحت نام علیست

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح مولاعلی(ع) -(ای جای جای عرش خداوند جای تو...) * داریوش جعفری

249

مدح مولاعلی(ع) -(ای جای جای عرش خداوند جای تو...) ای جای جای عرش خداوند جای تو
ای برکت زمین همه از ربّنای تو

تنها نه خلق بلکه امامان هر زمان
محتاج یک نگاه تو و یک دعای تو

هر جا هوای تو نبود عین دوزخ است
جنّت به سینه ای است که دارد هوای تو

از ابتدای کار جهان بوده ای و هست
بعد از غروب روز حساب انتهای تو

تو بوتراب و عالم و آدم از آنِ توست
آدم نگشت هر که نشد خاک پای تو

کفرم مبارک است به شک مانده ام ، تو را
خوانم به سجده یا که بخوانم خدای تو

دارم یقین که کافر محض است هر کسی
دانَد خدای عزّوَجَل را جدای تو

هستی تو هستیِ همه هستی و هست خلق
ایجاد گشته تا که شود جانفدای تو

با رخصت از تو زنده کند مرده را مسیح
من زنده مانده ام که بمیرم برای تو

عالم اگر شود به فدای تو یا علی
جبران نمیشود به خدا خونبهای تو

  • دوشنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(نامت شرف و زینب آوای اذان است..) * حمید رحیمی

459
1

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(نامت شرف و زینب آوای اذان است..) نامت شرف و زینت آوای اذان است
صحن نجفت تاج سر باغ جنان است

تا دست یداللهیتان رازق کل است
در قلب گدای تو دگر کی غم نان است

از ترس نگفتیم خدایی خودت اما
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

در محکمه‌ی عدل الهی ، صف محشر
هر چیز که تو امر کنی ، حکم همان است

تو جای خودت ، قنبر تو لنگه ندارد
هرکس که غلامت شود آقای جهان است

لرزید چنان بید زمین وقت هبوطت
از بس که به این خاک وجود تو گران است

با مهر و ولای تو دلی پیر نگردید
سلمان که سه قرن است به عشق تو جوان است

  • پنج شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:32
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(عزتم، شأن و وقارم را گرفتم از علی..) * محسن راحت حق

270

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(عزتم، شأن و وقارم را گرفتم از علی..) عزّتم..شان و وقارم را گرفتم از علی..
دولتم را افتخارم را گرفتم از علی..

می برد بالا و بالاتر ..مقامِ نوکرش..
فاش گویم هر چه را دارم گرفتم از علی

در کویرِ خشگ بودم او نجاتم داده است
هیچ می دانی بهارم را گرفتم از علی

نامِ مولا مشتق از نامِ خداوندِ جلی ست
پس بنابراین قرارم را گرفتم از علی..

مُلکِ من کرببلا و خانه ام شهرِ نجف..
انتخابِ این دیارم را گرفتم از علی

بعد از این اربابِ من در نُه فلک باشد حسین
نوکریِ شهریارم را گرفتم از علی...

سالها چشم انتظاری می کشم بهرِ فرج
شکر...حتّی انتظارم را گرفتم از علی

یا علی گفتم همه امواتِ من شیدا شدند
حکمِ تطهیرِ تبارم را گرفتم از علی

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

غزل مدح امیرالمؤمنین(ع) -(کفر است از امیر دو عالم جدا شدن...) *

884

غزل مدح امیرالمؤمنین(ع) -(کفر است از امیر دو عالم جدا شدن...) کفر است از امیر دوعالم جدا شدن
یارب روا مدار چنین بی‌حیا شدن

ما از ازل گدای در خانه‌اش شدیم
عشق است در جوار علی بی‌نوا شدن

دست خدا و چشم خدا مرتضی علی‌ست
یعنی سزاست شیرخدا را خدا شدن

شاهِ جهان شده که به عالم نشان دهد
دنیا فراهم است برای گدا شدن

مردانگی و معرفت از او بها گرفت
شایسته‌ی علی‌ست شَهِ لافتی شدن

شب‌های قدر ذکر لب من فقط علی‌ست
یک یاعلی بس است به حاجت روا شدن

شرط ادب وفای به عهد است تا ابد
دور از رفاقت است بر او بی‌وفا شدن

در کشتی جهان که اسیر بلا شده است
در شأن مرتضی است فقط ناخدا شدن

ما خاکیان فانی و او هم ابوتراب
عشق است در مسیر علی خاکِ پا شدن

ماه مبارک است، خوشا با ملائکه
مشغول ذکر یا علی و ربنا شدن

سعی صفا و مروه چنین است؛ از نجف
هرسال راهی سفر کربلا شدن

از خوشه‌های تاک ضریح مطهرش
یک‌بوسه است فاصله تا مبتلا شدن

بی‌شک اذان به نام علی باصفا شده
یعنی علی‌ست آینه‌ی باخدا شدن

تنها دلیل محکم معراج احمد است
با رتبه‌ی خدای علی آشنا شدن

آقا ولایت تو فقط باب رحمت است
این است شرط شامل لطف خدا شدن

قطعا فقط تو هم سخن اژدها شدی
موسی کجا و هم سخن اژدها شدن

من مبتلای عشق توام یا ابوتراب
درمان درد ما شده این مبتلا شدن

تفسیر لافتی نبُوَد غیر یاعلی
چون نیست کار هر بشری مرتضی شدن

حتی اگر تمام جهان دشمنش شوند
نامردی‌است لحظه‌ای از او جدا شدن

مارا خدا برای همین آفریده است
تنها برای حضرت حیدر فدا شدن

در روز حشر خاصیت ذکر یاعلی است
مهر جواز نوکری شیعه‌ها شدن

#گروه_فرهنگی_جوازنوکری

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع)، ماه مبارک رمضان -(موریم که داریم سلیمان نجف را...) * رضا دین پرور

631

مدح امیرالمؤمنین(ع)، ماه مبارک رمضان -(موریم که داریم سلیمان نجف را...) موریم که داریم سلیمان نجف را
دادند به ما کنج شبستان نجف را

من رعیت سلطان خراسانم و دارم
عمری به سرم منّت سلطان نجف را

افتاده بهشت از نظرش وقت سحرگاه
هر کس گذری داشت خیابان نجف را

عمریست نمک گیر علی هستم و دارم
در سفره افطاری خود نان نجف را

تا سجده کنی هرشب و هر روز به حیدر
معمار چنین ساخته ایوان نجف را

پرونده من را بده در دست یدالله
بعدش بنگر چهره خندان نجف را

باید که خدا از لب سرچشمه کوثر...
سیراب کند تشنه باران نجف را

والله وَ باالله وَ تاالله که داریم...
در سیر اِلی الله ، بیابان نجف را

دامان علی جای حسن،جای حسین است
پس گوش کن از عرش حسن جان نجف را

دستم نرسیده است به انگشتر مولا
دادند به من وصله دامان نجف را

با شوق زیاد و عجله آمده زهرا
تا باز کند روزه مهمان نجف را

باید بروم کرببلا گوشه گودال
آنجا که گرفتند همه جان نجف را

پیش تن عریان حسین گفت بنیّ
این کیست بهم ریخته ارکان نجف را

اینقدر نزن چنگ به مویی که سفید است
اینقدر نکش زلف پریشان نجف را

کو مکه کجا رفته مدینه که ببیند
کوفه به روی نی زده قرآن نجف را

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع)، شب قدر -(آیت الله است یعنی آیت عظمای ماست..) *

386

مدح امیرالمؤمنین(ع)، شب قدر -(آیت الله است یعنی آیت عظمای ماست..) آیت الله است یعنی آیت عظمای ماست
جلوه ی اعلا برای ربی الاعلای ماست

سربه زیری کرده ایم و سربلندی میکنیم
زیردستیمو امیرالمومنین بالای ماست

دور دنیا گشتن مارا خلایق دیده اند
در نجف چرخی زدیم آخر نجف دنیای ماست

ما کنار چاه های آب کوفه مانده ایم
هرکجا جاپای مولا هست آنجا جای ماست

والدینی شیعه دارد که نظیرش نیست نیست
حضرت زهراست مادر مرتضی بابای ماست

پادشاه کشوری بود و عبایش پاره بود
این که زهدش هم شده ضرب المثل آقای ماست

آبروداری ما بی آبروها پای اوست
تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست

قدر ما یعنی علی، تقدیر ما یعنی حسین
یاحسین و یا علی ذکر شب احیای ماست

با دهان روزه از او کربلا را خواستیم
شوق یک کرببلا رفتن دراین دلهای ماست

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی مدح امیرالمؤمنین(ع) -(تو باشی و نوکرت گرفتار شود...) * سید مجتبی شجاع

328

رباعی مدح امیرالمؤمنین(ع) -(تو باشی و نوکرت گرفتار شود...) بیهود چنین پیر نکردي خود را
وز غصه زمينگير نکردي خود را

با آنکه امير دو جهاني...اما
از نان جوئي سير نکردي خود را

***

روزم چو شب است یاعلی جان مددی
جانم به لب است یاعلی جان مددی

تو باشی و نوکرت گرفتار شود!!!
از تو عجب است یاعلی جان مددی

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح حضرت علی(ع) -(سربند علی همیشه یازهرا بود...) * مهدی کبیری

361

مدح حضرت علی(ع) -(سربند علی همیشه یازهرا بود...) سربند علی همیشه یازهرا بود

چون قدرت ذوالفقار با زهرا بود

پشت در خانه اش علی را کشتند

حیدر که غمی نداشت تا زهرا بود

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه، شور امیرالمؤمنین(ع) -(شاهمی، علی تو ماهمی...) * طاها تحقیقی

525

سبک زمینه، شور امیرالمؤمنین(ع) -(شاهمی، علی تو ماهمی...) بند اول:

شاهمی
علی تو ماهمی
آره تو راهمی
آقا همراهمی

مولامی
علی تو آقامی
آره تو بابامی
همه ی دنیامی

فکره هر شبم شده علی
ذکره رو لبم شده علی
شیعه ی اِثنا عَشَرَم
چون که مذهبم شده علی

حیدر حیدر حیدر ذکره جنونمی
حیدر حیدر حیدر تاب و توونمی
حیدر حیدر حیدر تو رگ و خونمی
حیدر حیدر حیدر عمرم و جونمی

مولا حیدر حیدر
آقام علی علی

بند دوم:

سروری
تو شیعه پَروری
تو چه قدر محشری
شیره غضنفری

یاورم
ای همه باورم
مثه کبوترم
میپرم تا حرم

ذکره هر دَمَم شده حرم
یار و هَمدَمَم شده حرم
ببین که از عشقت آقا
حتی دَردَمَم شده حرم

حیدر حیدر حیدر ذکره سجودمی
حیدر حیدر حیدر کُلِّ وجودمی
حیدر حیدر حیدر تو تار و پودمی
حیدر حیدر حیدر بود و نبودمی

مولا حیدر حیدر
آقام علی علی

بند سوم:

راهِ حق
تو شهنشاهِ حق
مردِ آگاهِ حق
ای یَدُاللهِ حق

جان علی
شَهِ خوبان علی
ای تو رحمان علی
دین و ایمان علی

صاحب حوضِ کوثری
مولا از خَلایِق سری
واسه جن و انس و ملک
مولا جانم تو رهبری

حیدر حیدر حیدر آبِ حیاتمی
حیدر حیدر حیدر راهِ نجاتمی
حیدر حیدر حیدر حَیُّ مَماتمی
حیدر حیدر حیدر صُوم و صلاتمی

مولا حیدر حیدر
آقام علی علی

#یاحسین(طاها تحقیقی)
#عباس_اسماعیلی
#سعید_نوروزیان

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:56
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(صاحب اسرار «سبحان الذی اسری» علی است...) * سید محمدرضا یعقوبی آل

424
2

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(صاحب اسرار «سبحان الذی اسری» علی است...) صاحب اسرار «سُبْحان الَّذی اسری» علی است
مقصد سیر رسول از مسجد الاقصی علی است

طاق جفت ابروانش "قاب قوسین" رسول
آیت حق در مقام قرب "اَو اَدْنی" علی است

شاهد ما بر علوّش آیه های بَیّنه
بین آیات الهی آیت کبری علی است

«قُلْ هُوَ الله احد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی یکتای بی همتا علی است

حافظ جان علی «فَالله خَیْرٌ حافظا»
حافظ قرآن به «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا» علی است

آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان به قرآن "عُروةُ الوُثقی" علی است

شرح آن را از «اَلَمْ نَشْرَح لَکَ صَدْرَک» بپرس
آنکه شرح صدر می افزود بر طاها علی است

سیرْ در «ما فی السَّموات وَ ما فیِ الارض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی است

با حدیث طِیر، تا اوج خدا پرواز کن
آنکه با این بال ما را می برد بالا علی است

«اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد»
در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی است

از «اَلَمْ اَعْهَد اِلَیْکم یا بنی آدم» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی است

آسمان «رَبَّنا اَنْزِل عَلَیْنا مائده»
سفره دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی است

نور علمش"علم الانسان ما لم یعلم" است
"علم القرآن"علی و علم الاسما علی است

لوح محفوظ خدا، "من عنده علم الکتاب"
در دو عالم "یعلم الجهر و ما یخفی" علی است

در طریقت، رایت «اِنّا هَدَیْناه السَّبیل»
رهنمای «اَلَّذینَ جاهدوا فینا» علی است

اختر تابندهء «ان علینا للهدی»
ماه ظلمت سوز «واللیل اذا یغشی» علی است

در مقام صدق، سلطان نصیر مصطفی
مالک الملکی که دارد تاج"کرمنا" علی است

نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او
باء «بِسْمِ اللَّـهِ مَجْریهَا وَمُرْ‌سَیهَا» علی است

روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر
صاحب قدر و معارج، شاهد اسری علی است

عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام
زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی است

"یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم"
یا الهی مظهر اسمائک الحسنی علی است

یاد او "تنهی عن الفحشاء و المنکر کند"
در نماز قرب "ذکرالله اکبر" یاعلی است

سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدار «سبح اسم ربک الاعلی» علی است

بشنو از احمد حدیث حیثما دار علی
تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی است

ذوالفقار اثبات حق و نفی باطل می کند
بی گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی است

تیغش «انزلنا الحدید» و ضربتش «بأسٌ شدید»
بهترین توصیف فتحش "لا فتی الا علی" است

خشم او "صب علیهم ربک سوط عذاب"
"و یقول الکافر یا لیتنی کنت تراب"

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(در چشم تو شهود شگفتی هست...) * سید محمد مهدی شفیعی

395

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(در چشم تو شهود شگفتی هست...) در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد
آیینه نیز قصد تماشا داشت وا کرد چشم و دید نمیفهمد

از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری*
هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد

عمری اگرچه غرق شد آنگونه در واژه های معجزه آمیزت
دریای اشکهای تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد

گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم**
گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد

شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند
شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد

* قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه)

**قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید)

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امام علی(ع) -(تنگ آمده دل، غم شده بسیار علی...) * طاهره ابراهیم نژاد

480

مدح امام علی(ع) -(تنگ آمده دل، غم شده بسیار علی...) تنگ آمده دل، غم شده بسیار، علی
دنیا شده پر ز جور اشرار علی

ای کاش رسد مژده ایام ظهور
ای کاش شوی دوباره تکرار علی

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:01
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 داود تیموری

امیرالمؤمنین(ع) -(شبی نام تو آمد بردهانم...) * داود تیموری

473

امیرالمؤمنین(ع) -(شبی نام تو آمد بردهانم...) شبی نام تو آمد بر دهانم

گشودم قفل غمهای نهانم

زِ عشقت آتش دل زد زبانه

سرودم مثنوی را عاشقانه

بُوَد عمری که افتادم به دامت

که تو اربابی و من هم غلامت

تو تنها ساقیِ جام اَلَستی

ولی مظلوم مظلومان توهستی

کنم آغاز از شهر مدینه

که داغش تا ابد باشد به سینه

از آن روزی که دشمن حمله ور بود

همان روزی که زهرا س پشت در بود

همان زهرا س که گریان پدر بود

سزاوارش کجا مسمار در یود

کتک میخورد زهرا س پیش رویت

به دستش زد غلاف کین عدویت

بگو با فاطمه اوج کلامت

بگو از بی جوابیِ سلامت

صفا با فاطمه از خانه ات رفت

چو شمعی سوختی پروانه ات رفت

مدینه بعد زهرا س گشت خاموش

گرفتی داغ او در کوفه بر دوش

نگفتی خود سراپا آه و دردی

دلِ ویران نشینان شاد کردی

دلِ هر بی نوایی را ربودی

یتیمان را پدر تنها تو بودی

ولی مردم زِ تو دوری گُزیدند

زِ آغاز از تو مولا دل بریدند

تو را چون بی نمازان نام دادند

به صد زخم زبان دشنام دادند

ستم کردند و بر تو کینه بستند

سحرگاهان نمازت را شکستند

در آن وقتی که در خون می سرودی

به ذکر فزت رب الکعبه بودی

خداوندا تو آوایش شنیدی

یقینا عاشقی چون او ندیدی

اگر سنگین شده یارب گناهم

اگر در پیشگاهت رو سیاهم

ولی مجنون عشق مرتضایم

اگرچه عاصی ام اما گدایم

خدایا وقت مردن دوست دارم

که سر بر پایِ مولایم گذارم

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:46
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

در مدح حضرت علی(ع) -(هرشب نشسته ام لب بام نظاره ها) * ابراهیم قبله آرباطان

252

در مدح حضرت علی(ع) -(هرشب نشسته ام لب بام نظاره ها) هرشب نشسته ام لب بام نظاره ها
شاید بیابمت وسط این ستاره ها

هر روز بر دهان جهان تازه می شوی
تکرار می شود نفست بر مناره ها

ای ساحل غریب! کجایی که سال هاست...
رویای من رها شده بر تخته پاره ها

در جستجوی قلۀ تو ــ زیر پای من...
چون پنج تخته سنگِ حقیرند قاره ها

محراب خم شده ست به تعظیم چشم تو
ای چشم تو پناه تمام اشاره ها

عطر تو را گذاشته ام بر دریچه ها
نام تو را نگاشته ام بر جداره ها

با چاه ها نشد که شبی درد دل کنم
باید گذشتن از سر این خون نگاره ها

شکی نداشتم که برازنده تو نیست
پیراهنی که دوختم از استعاره ها

تن کنده ام مگر که مرا جاودان کنی
با این غزل برای تمام هزاره ها

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(رو سوی میدان کن ببین حیدر به میدان آمده...) * سیدعلی حسینی

286

مدح امیرالمؤمنین(ع) -(رو سوی میدان کن ببین حیدر به میدان آمده...) رو سوی میدان کن ببین حیدر به میدان آمده
شیر خدا شوری به سر در بیشه غرّان آمده

فتحُ لَکَ خواند ملک هم می تپد قلب فلک
کشتی دشمن سرنگون دریا به طوفان آمده

جبریل هم از هیبتش سبوح و قدوس به لب
گفت لا فتی الا علی با سیف برّان آمده

قنبر قلندر می شود چون اسم اعظم می برد
این ذره با لطف علی چون ماه تابان آمده

مالک دهد ملک دلش از بهر دیدار علی
با جرعه ای از جام او سلمان مسلمان آمده

خیبر شکن دُل دُل سوار دشمن بگوید الفرار
ممسوس در ذات خدا گویا نمایان آمده

دیشب به من داد این نمک گفتا یدالله معک
جارو به دست این دلم بر دیده مهمان آمده

بوی خوشش را که ملک بر بال و بر پر می زند
یعقوب گوید این سخن یوسف به کنعان آمده

شب ها برای خلق او بر دوش خرما می برد
ما هم گدای کوی او بر سفره مان نان آمده

هم می بریز در شعر من ای ساقی جام الست
بیتی پس از بیتی دگر شاد و غزلخوان آمده

انگور چیدم از ضریح بعد سوی ایوان رفتمی
پیری اشارت می نمود از خیل مستان آمده

در قبر نکیر و منکری گویند امام تو علی است؟
قلبم گواهی می دهد آن لحظه سلطان آمده

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 01:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امیرالمؤمنین(ع)، ماه رمضان -(با شور و شعف باز نوشتم دم افطار...) * مجید مختاری

507
1

مدح امیرالمؤمنین(ع)، ماه رمضان -(با شور و شعف باز نوشتم دم افطار...) با شور و شعف باز نوشتم دم افطار
نام اسدالله به دفتر صد و ده بار

وقتی که گرفتار شدم یاد گرفتم
با نادِ علی رمز گشایم ز همه کار

عالم چو شود دایره ی لایتناهی
ما گوشه نشینیم و علی نقطهء پرگار

در راه دفاع از حرم پاک ولایت
باید که شوم بهر علی میثم تمار

باعشق علی در دوجهان اهل بهشتیم
آتش به محبّان علی نیست سزاوار

برلوح دل شیعه شده حک،کلماتی
شاه دو جهان هست فقط حیدرکرّار

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام علی(ع) -(به سرم اگر گذرد شبی ز کرم دو دست اناری ات...) * محسن قاسمی

438

امام علی(ع) -(به سرم اگر گذرد شبی ز کرم دو دست اناری ات...) به سرم اگر گذرد شبی ز کرم دو دست اناری ات
دل خود زنم به دو زلف تو گِرِهی به کوری عاریت

سگ کوی تو نشدم اگر شده ام چو مرغ شکسته پر
که خورد به پیکر من مگر نفس سگان شکاری ات

به دلم قسم به دودم قسم به کرامت و به کرم قسم
نگذاشت توبه کنم علی ز سبو دو چشم خماری ات

سر تاجدارِ گداییِ همه ی خراب شرابها
به فدای دامن وصله دار و بلند و گرد و غباری ات

چه شود به گفته ی کبریا به امید خوف و غم رجا
بنمایی ای گل انّما نظری به خار کناری ات

به تجاهلی که کنم بگو تو مگر خدا شده ایی علی
که تمام خلق خورند نان ز میان نون نداری ات

صنمم شدی شه لافتی که دل از کفت نتوان گرفت
و رقیب من شده تیغ تو که مرا نموده فراری ات

سر معجزه شده خم علی ز تناقضی که به جنگ توست
که دمد به ما چو مسیح جان نفحات ضربه ی کاری ات

به رهی شبی سر سنگ را به کفش گرفت و غریب گفت
چو حباب بِهْ که بترکد ار نَبُوَد به سر سر یاری ات

به جز از علی که ز مقدمش شده کعبه نه! دو جهان شریف
به چه نازی ای دل بی نوا ؟ نکند به شعر شعاری ات؟

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امیرالمؤمنین(ع) -(نفس تا یار من باشد، نکوبم درب دیگر را...) * حسن نبی جندقی

482
1

امیرالمؤمنین(ع) -(نفس تا یار من باشد، نکوبم درب دیگر را...) نفس تا یار من باشد ، نکوبم دربِ دیگر را
چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را

خدا را شاکرم هر دم ، تَولّای علی دارم
ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را

نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری
کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را

به یک شب در چهل منزل ، اگر مولا شود حاضر
ویا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را...

چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود
شفاعت آرزو دارد چو من ، فردای محشر را

نه توهینی به کس دارم ، نه لعنت میفرستم من
کلاه خویش قاضی کن ، که دارد حقّ منبر را

دو شاهد میشود برهان ، برای ادّعاهایت
هزاران شخص بیعت کرد و منکر گشت محضر را !!

یقینن بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل
مگر در خوابِ خود بینی ، بهشت و حوض کوثر را

مرا همراه با شیرش ، صفای مرتضی داده
برای شکر این نعمت ، ببوسم دست مادر را

  • پنج شنبه
  • 23
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد