حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس
 امیر عباسی

شعر حکایت مشکل گشایی امیرالمؤمنین نقل شده در کتاب کبریت -(گاه گاهی دیده می شد اینچنین ) * امیر عباسی

509

شعر حکایت مشکل گشایی امیرالمؤمنین نقل شده در کتاب کبریت -(گاه گاهی دیده می شد اینچنین ) گاه گاهی دیده می شد اینچنین
که ولیّ حق ، امیرُالمومنین

آن به مُلک کون و امکان شهریار
می کِشَد در کوی و بَرزَن انتظار

زین عمل پرسیده می شد ، زان امام
او چنین می داد پاسخ بر عَوام

می کِشَم من انتظارِ خلق را
بلکه بر آنان شَوَم مشکل گشا

منتظر هستم که غمخواری کنم
یک مسلمان آید و یاری کنم

گریز روضه :point_down:

ای مسلمانان مگر آن نور عین
نَجل حیدر ، زادهٔ زهرا حسین

آیتِ دین ، مظهر قرآن نبود
سَروَرِ خِیلِ مسلمانان نبود

پس چرا در کربلا یاری نداشت
بِین مقتل یار و غمخواری نداشت

در کنارِ رود ، کامَش تشنه بود
همدمش تیغ و سِنان و دِشنه بود

از چه قلبش از جفا رنجیده بود؟
از چه رو لعل لبش خشکیده بود

  • دوشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 امیر عباسی

شعر زبانحال آقا امیرالمؤمنین با حضرت زهرا سلام الله علیها -(بشنو نوای درد و غم های مرتضی را) * امیر عباسی

687

شعر زبانحال آقا امیرالمؤمنین با حضرت زهرا سلام الله علیها -(بشنو نوای درد و غم های مرتضی را) بشنو نوای درد و غم های مرتضی را
بر جان بِخَر فغان و رنج و غم و بلا را

زهرا که نور عین است بانوی عالمین است
تیر غمش نموده مجروح قلب ما را

از بهر او زِ عزّت یزدان نموده خلقت
از این زمین خاکی تا هفتمین سما را

در مکتب ولایت آن یکّه تاز عصمت
داده به شیعه درس یاریِ مقتدا را

دل می نماید آوا با روضه های زهرا
آن کَس جان فدا کرد سلطان ما سویٰ را

نای فلک پُر آه است روزِ علی سیاه است
از داغ بانویی که دل می برد خدا را

حیدر چو دید دلبر ، مجروح بینِ بِستر
شد روضه خوانِ غربت بانوی هل اتی را

گفتا علی مضطر با آه و دیده ی تر
((دل می رود زدستم صاحب دلان خدارا))

ای یار مهربانم همسنگر جوانم
خم گشته بین زِ د

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 20:50
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روایتی در بیان فضیلت و مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(دل بر این گفتار طالب آمده) * امیر عباسی

440

شعر روایتی در بیان فضیلت و مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام -(دل بر این گفتار طالب آمده) دل بر این گفتار طالب آمده
در بحار و در مناقب آمده

کین روایت گفت با شور و نوا
اِبنِ عباس از لسانِ مصطفی

که شب معراج سوی کبریا
وان عروجِ لَیلةُ الاسرای ما

بودمی همراه جبریل امین
تا گذشتیم از سپهرِ چارمین

دیده ام مبهوت بر لاهوت بود
خانه ای دیدم که از یاقوت بود

گفت بر من جبریل راستین
ای محمد بیتِ مَعمور است این

خلق کرد این بیت را رَبّ جهان
قبل خلق این زمین و آسمان

خیز ای ختم رسل فخر حجاز
خوان به امر حق به سوی آن نماز

پس به امر حق به گِرد آن سرا
جمع گشتند انبیا و اولیا

جبرئیل آن طایر عرش آشیان
در صفوفی داد یکسر نَظمِشان

در نمازم سوی آن بیت خدا
جملگی کردند بر من اقتدا

کِی ای محمد رسول پاک

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر شرح مدح و فضیلتی از امام علی علیه السلام -(مستمع ، ای بنده ی پرهیزکار) * امیر عباسی

682
2

شعر شرح مدح و فضیلتی از امام علی علیه السلام -(مستمع ، ای بنده ی پرهیزکار) مستمع ، ای بنده ی پرهیزکار
ای پیِ جلب رضای کردگار

مستمع ، ای از ازل مجنون و مست
ای ظواهر پیش چشمان تو پست

مستمع ای عبد درگاه خدا
ای وجودت پر زِ حبّ مرتضی

مستمع ای میهمان بزم دوست
بهر تو مدح علی گفتن نکوست

گوش کن بر مدح مولانا علی
بعد از آن جانانه گو یک یا علی

شرح فضیلتی از مولا امیرالمؤمنین:

روزی از اذن خداوند جمیل
حامل وحیِ الهی جبرئیل

دل به انوار نبوت بسته بود
محضر ختم رسل بِنشسته بود

فیض می برد از گل رخسار او
مست بود از باده ی دیدار او

ناگهان آمد شمیمی جانفزا
جلوه شد روی علی مرتضی

دست حق شیر خدا کفو بتول
چونکه وارد شد به دیدار رسول

جبرئیل آن بنده ی نیکو نهاد
در حضور او سَراپا ایس

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر حکایت رد شدن بنی اسرائیل از دریا و توسّل به مولا امیدالمؤمنین علیه السلام -(بشنو ای که دوستدار حیدری) * امیر عباسی

759

شعر حکایت رد شدن بنی اسرائیل از دریا و توسّل به مولا امیدالمؤمنین علیه السلام -(بشنو ای که دوستدار حیدری) بشنو ای که دوستدار حیدری
یک روایت از امام عسکری

که بنی اِسریل آن قوم یهود
از جفا و ظلم فرعون عنود

چون رسیدی صبرشان بر انتها
پس گریزان آمدند از اشقیا

لیک دریا گشت سدّ راهشان
رفت تا اوج سماوات آهشان

بر کلیم از بعدِ آن اندوه و درد
حضرت باری تعالی وحی کرد

کِی رسولِ ما بگو بر امتت
با زبان لطف و جود و رحمتت

گر همی خواهید ای قوم عَدید
از میان آب دریا رد شود

وز براتان ای ز لطفم کامیاب
بازگردد راهی اندر بین آب

تا رها گردید از شرّ بدان
وز جفای لشگر فرعونیان

با نوا و ناله و افغان و آه
اینچنین گوئید با ذات اله

بارالها ای فروغ منجلی
آبراهی باز کن جان علی

لطف بی حدّت به ما ابراز کن
راهی اندر بین

  • شنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام با تضمینی از غزل حافظ -(دل سودایی ما را غم دلدار چه کرد) * امیر عباسی

730
-1

شعر مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام با تضمینی از غزل حافظ -(دل سودایی ما را غم دلدار چه کرد) دل سودایی ما را غم دلدار چه کرد
در نظرگاه محبت نظر یار چه کرد
نرگس مستِ رخش با من بیمار چه کرد
با دل غمزده ام خواجهٔ تمّار چه کرد
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و بایار وفادار چه کرد

آه از آن سلسله ی مو که که چه بازی انگیخت
آه از آن حلقه ی گیسو که چه بازی انگیخت
آه از آن خُلق و از آن خو که چه بازی انگیخت
آه از آن لاله ی خوشبو که چه بازی انگیخت
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انیخت
آه از آن مست که بامردم هوشیار چه کرد

بسکه مَهجور شدم من ز بدیِ کردار
مانده ام دور زِ یار و زِ تبار و زِ دیار
گوئیا دور فتادم زِ عطای دلدار
کاش گردد نظری بر دلِ بی تاب و قرار
اشک من رنگ شفق یافت زِ ب

  • شنبه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 21:06
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(هر کسی طالب مِی شد حرمش میخانه ست) * محمد حبیب زاده

687

متن شعر حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(هر کسی طالب مِی شد حرمش میخانه ست) هر کسی طالب مِی شد حرمش میخانه ست
کاسه ی دل به کف آرد مِی مستی ببرد...

  • سه شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

متن شعر مدح حضرت امیر المومنین علی علیه السلام -(نامِ زیبایِ تو ،قوّت به دلِ آدم داد) * محسن راحت حق

777

متن شعر مدح حضرت امیر المومنین علی علیه السلام -(نامِ زیبایِ تو ،قوّت به دلِ آدم داد) نامِ زیبایِ تو ،قوّت به دلِ آدم داد
بودنت پشت و پناهی به تنِ خاتم داد
ذکرِ تو حیدر کرّار چنان پر شور است
گفتنش نعمتِ بی حد به همه عالم داد

« چه بگویم که تو را عزّ و شرف می خوانند»
« اهلِ عزّت بخدا شاهِ نجف می خوانند»

حضرتِ عشق، امامِ دو جهان یاحیدر
صاحبِ علمِ نبی، درّ گران یاحیدر
شهره ات تا به سماوات چنین پیچیده
داری از حق چقدر نام و نشان یاحیدر

« ای یدالله تو را دستِ خدا می خوانم»
« منِ افتاده تو را عقده گشا می خوانم»

بی تو از چشمِ خداوند یقین می افتم
از ولایت به در آیم به کمین می افتم
آسمانی شده ام با نظرِ الطافت
گر رهایم کنی ای شاه، زمین می افتم

« دستِ من گیر که با دستِ شما سرپایم»
« ا

  • پنج شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

متن شعر مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام -(امیری می پذیرم غیرِ شاهِ لافتا ؟اصلاً) * محسن راحت حق

838

متن شعر مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام -(امیری می پذیرم غیرِ شاهِ لافتا ؟اصلاً) امیری می پذیرم غیرِ شاهِ لافتا ؟اصلاً
مدد می جویم از غیرِ امامُ الاتقیا؟ اصلاً

گره خورده دلم از ابتدایِ خلقتم بر او
پذیرایی کنم در دل کسی جز مرتضا؟ اصلاً

یگانه یارِ جان بر کف،میانِ غزوه ها حیدر
نمی داند پیمبر غیرِ او شیر خدا؟ اصلاً

چنان خیبر گشوده شد به دستانِ یداللّهی
که انگاری نبوده قلعه را بابُ الرّجا ؟ اصلاً

به تیغِ ذوالفقارِ خود..قیامت می کند در جنگ
فراری می شود دشمن،ندارد جز بُکا اصلاً

خدا خوانده امیرالمومنین با لحنِ پیمبر
امامِ من علی باشد بجز او مقتدا اصلاً

برو بدر و حنین اش را تماشا کن ببین شیر است
مگر باشد بجز حیدر..حریف اشقیا؟اصلاً

میانِ مسجدِ کوفه مناجاتش برد دل را
رفیقی هست

  • یکشنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام -(صحبت از آقایی اش شد..لفظِ آقا شد خجل) * محسن راحت حق

573

مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام -(صحبت از آقایی اش شد..لفظِ آقا شد خجل) صحبت از آقایی اش شد..لفظِ آقا شد خجل
صحبت از زیبایی اش شد هرچه زیبا شد خجل

قامتش بر سروهایِ روزگاران طعنه زد
حرفِ از قدّش زدیم و نخلِ طوبا شد خجل

بر اسیران و یتیمان هی تفقّد می نمود
بسکه بخشید و کرم فرمود،دریا شد خجل

خواستم تفسیری از نامِ علی آید وسط
دیدم ای وایِ دلم تفسیر و معنا شد خجل

ما کجا و گفتنِ ذکرِ شریفِ مرتضا..
نامِ او بردیم بی تطهیر و لبها شد خجل

سرّ نامکشوفِ دنیا بود..رازِ نه فلک
از فضلیت هاش گفتم رازِ افشا شد خجل

فکر او پرواز بود و بال در بالِ صفا
بی محلّی کرد بر دنیا و دنیا شد خجل

جامِ می در کاسه هایِ عاشقانش پُر نمود
آنقدر مِی ریخت گویا جام و صهبا شد خجل

در حمایت کردن از

  • یکشنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام -(گر نباشد گفتگویی می شوم خانه خراب) * محسن راحت حق

434

مرثیه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام -(گر نباشد گفتگویی می شوم خانه خراب) گر نباشد گفتگویی می شوم خانه خراب
دست از جانت بشویی می شوم خانه خراب

آمدم خون لخته هایت را بشویم ای پدر
چکنم ..با شستشویی می شوم خانه خراب

خیره خیره بر حسینِ من نگاهی می کنی
رازِ خود با من نگویی می شوم خانه خراب

صحبت از بازار و از بزمِ شراب آمد وسط
گر نماند آبرویی می شوم خانه خراب

از کنار بسترت آید نوایِ دختری..
دست بسته ..بی عمویی می شوم خانه خراب

این صدا گویا نوایِ یک سه ساله دختر است
گر نماند تارِ مویی می شوم خانه خراب

ای پدر کرببلایی شد بپا در خانه ات
دیدگانت مثلِ جویی می شوم خانه خراب

گریه کردی بر اسیریِ من و طفل رباب
چه عزادارِ نکویی می شوم خانه خراب

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت علی(ع) -(ما را سرشته است گرفتارمان کند) * سعید نسیمی

1007

شعر مدح حضرت علی(ع) -(ما را سرشته است گرفتارمان کند) ما را سرشته است گرفتارمان کند
خلق از اضافهء گِل دلدارمان کند

از خاک کربلا و نم اشک فاطمه
خلقت شدیم تا که علی وارمان کند

با یک نگاه، حضرت ارباب زاده ای
ما را خرید تا که خریدارمان کند

یوسف که آفریده شد آن گه نوشته شد
با یک کلاف، راهی بازارمان کند

بازار رفته بندهء یوسف شدیم ما
میثم شدیم تا که سر دارمان کند

هر بار، بارِحسرت ودردی به دل نشست
دستی رسید تا که سبکبارمان کند

نازم به چشم مست همان شاهزاده ای
که یک نگاه کرد که بیمارمان کند

از آن نگاه وصل به دریا شدیم ما
مجنون کوی اکبر لیلا شدیم ما

بر زد دوباره شاخهء طوبی جوانه ای
تکثیر گشت هیبت پیغمبرانه ای

تصویری از حسین به دامان فاطمه
سوزانده ع

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

مطالب شب جمعه -(استغفار حقیقی در کلام امیرالمؤمنین(ع)) *

389

مطالب شب جمعه -(استغفار حقیقی در کلام امیرالمؤمنین(ع)) استغفار حقیقی در کلام امیرالمؤمنین(ع)

معنای لغوی (استغفرالله) درخواست آمرزش از پرودگار آمرزنده و مهربان است. اما شرایط توبه واقعی در کلام امام علی علیه السلام به این شرح است:

شخصی در محضر ایشان عرضه داشت:(استغفرالله) گویا حضرت از نحوه سخن او یا سابقه کارهایش باخبر بود که این استغفار جنبه ظاهری دارد نه واقعی، از این رو فرمود: (استغفار یک کلمه است، ولی شش معنا و مرحله دارد که عبارتند از:
۱. پشیمانی از گذشته
۲. تصمیم بر ترک آن برای همیشه
۳. حقوقی را که مردم ضایع کرده ای به آنها باز گردانی، به گونه ای که هنگام ملاقات پرودگار، حق کسی بر تو نباشد.
۴. اینکه هر واجبی که از تو فوت شده (مانند: نماز، ر

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 14:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

وصف حضرت علی -(ای که می خواهی شوی در نزد حق با اعتبار) * رضا ترابی گیلده

733

وصف حضرت علی -(ای که می خواهی شوی در نزد حق با اعتبار) ای که می خواهی شوی در نزد حق با اعتبار
یاکه می خواهی بمانی تا ابد در کوی یار

هرکجا هستی بگو این جمله را با افتخار
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

#رضا_ترابی_گلیده

  • یکشنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(فضیلت های حیدر بیشمار است) * محمد حبیب زاده

512
1

حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(فضیلت های حیدر بیشمار است) #حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح

فضیلت های حیدر بیشمار است
به عرش قلب پیغمبرسوار است

نوشته بر دل زهرای اطهر
علی آیینه ی پروردگار است

علی معنای حق و هو و عشق و
علی بر انبیا آموزگار است

علی ظاهر علی باطن علی نور
علی فتاح کل روزگار است

علی دست خدا در آستین و
علی معنای و روح اقتدار است

علی ساقی جام لم یزالی
علی ذکر لب هر که خمار است

علی صیاد دلهای شکسته
علی شیر خدا وقت شکار است

علی در قلب کعبه خلق گشته
علی تنها دلیل افتخار است

به یکتایی قسم یکتاست حیدر
امیر حضرت زهراست حیدر...

#محمد_حبیب_زاده ۹۹/۴/۸
@mohammadhabibzade۱۱۰

  • سه شنبه
  • 10
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رباعی:امیرالمؤمنین -(آنان که به نام دین چپاول کردند) * دانیال تقوی

363

رباعی:امیرالمؤمنین -(آنان که به نام دین چپاول کردند) آنان که به نام دین چپاول کردند
از خون امام خود تناول کردند
فرمود علی که حق مردم نخورید
آیا به روایتش تامل کردند

  • چهارشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

رباعی: امیرالمؤمنین -(روبه صفتان لباس حق پوشیدند) * دانیال تقوی

494

رباعی: امیرالمؤمنین -(روبه صفتان لباس حق پوشیدند) روبه صفتان لباس حق پوشیدند
بر ضد ولای مرتضی کوشیدند
اما ز ره و خون ابا عبدالله
هر لحظه محبان علی جوشیدند

  • چهارشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

تک بیتی: ولایی -(یا علی گفتید و نان از سفره ها برداشتید) * دانیال تقوی

493
1

تک بیتی: ولایی -(یا علی گفتید و نان از سفره ها برداشتید) یا علی گفتید و نان از سفره ها برداشتید
آن علی که قاتلش را هم به نانی سیر کرد

  • دوشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مدح ولادت امیرالمومنین(ع) -( تا من، منم؛ چگونه ز تو روی بَر کَنم؟) * محمد علی نوری

429

مدح ولادت امیرالمومنین(ع) -( تا من، منم؛ چگونه ز تو روی بَر کَنم؟) تا من، منم؛ چگونه ز تو روی بَر کَنم؟
تا تو، تویی؛ چگونه به غیرِ تو رو زنم؟

هستم گناهکار؛ نه یک بار، دائماََ
هستی گناهبخش تو بسیار، ابا الحسن!

خلقِ خدايْ را همه کاره، تویی به حشر
خوشبخت آنکه با تو بسی داشت حشر و نشر

موسای من! قسیم ِ بهشت و جهنّمی
عیسای من! نجات دهیّ ام تو با دَمی

من را به جز تو نیست کسی؛ یا علی مدد!
دارم به تو امید بسی؛ یا علی مدد!

قند آب می‌شود به دلم چون که در خیال
سر می‌نهم به پای تو مرآتِ ذو الجلال!

شد میثم ِ تخیّلِ من، سر به دار تو
شد فضّه‌ی تصوّرِ من، زر نگارِ تو

شد مالکِ ارادت ِ من، پاسبانِ تو
شد قنبرِ قریحه‌‌ی من، مدح‌خوانِ تو

آموزگارِ جَهد حسین و حسن، تویی
مظهر به محتوای "وَ لا تَحسَبَن ..." تویی

ای زنده‌ی همیشه‌ی تاریخ! یا علی!
هستی تو از غدیرِ اَلَستم مرا ولی

اکسیرِ بَرْکت است تو را زیر پاشنه
اسرار خلقت است تو را زیر پاشنه

وقتی که راه می‌روی ای خلق را تو جان!
حسرت بَرَد به خاک، در آن حال، آسمان

این پلک‌ با عنایت تو می‌زند، مُدام
این قلب‌ با محبّت تو می‌زند، مُدام

پیش تو هیچِ هیچم و از هیچ، کمترم
بر نوکران ِ نوکرت ای شاه! نوکرم

من با سپاهِ عاطفه ‌ام ناصر توام
بگذار تا خیال کنم شاعر توام

از هر چه غیر دوستی ات، پاک و فارغم
پرچم به دوش ِ امرِ نبی - " فَلیُبَلّغ... " ام

  • چهارشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

رباعی:امیرالمومنین -(بیابان دل را علی کرده آباد) * دانیال تقوی

835

رباعی:امیرالمومنین -(بیابان دل را علی کرده آباد) بیابان دل را علی کرده آباد
بلایای ما را علی داده بر باد
زمین و زمان را همه شیعیان را
ز بند حقارت علی کرده آزاد

  • جمعه
  • 3
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

حضرت علی علیه السلام -(ما را غلام حیدر دوران نوشته اند) * محمد حبیب زاده

909

حضرت علی علیه السلام -(ما را غلام حیدر دوران نوشته اند) #حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح

ما را غلام حیدر دوران نوشته اند
خاک قدوم حضرت سلطان نوشته اند

حق کسی نبود شود مقتدای حق
در وصف حیدر است که قرآن نوشته اند

وقتی علی ست ساقی مستان روزگار
ما را خمار و کاسه به دستان نوشته اند

شکر خدا که باده بگیر از علی شدیم
ما را مرید ساقی مستان نوشته اند

با ذکر اعظمت شده کافر خدا پرست
مارا به پای توست مسلمان نوشته اند

صدها هزار شکر به درگاه ذوالکرم
ما را اسیر هیبت ایوان نوشته اند

این ذکر یاعلی ست که سربند فاطمه ست
تنها دلیل گوشه ی لبخند فاطمه ست...

#محمد_حبیب_زاده ۹۹/۵/۱۷

  • جمعه
  • 17
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 23:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت امیرالمومنین(ع) -( گر چه عمری مضطرم شکرِ خدا با حیدرم ) * محسن راحت حق

459

مدح حضرت امیرالمومنین(ع) -( گر چه عمری مضطرم شکرِ خدا با حیدرم ) گر چه عمری مضطرم شکرِ خدا با حیدرم
هر چه هستم نوکرم شکرِ خدا با حیدرم

می شوم گرد و غباری در حریمِ مرتضی..
در غلامی سرورم شکرِ خدا با حیدرم

نیستم اهلِ زیاده خواهی از درگاهِ او...
کمتر از خاکِ درم شکرِ خدا با حیدرم

از همان بدوِ توّلد "یاعلی آموختم...
این کلامِ آخرم شکرِخدا با حیدرم

ساختم در قلبِ خود ایوان طلایی نجف
عاشقی خوش منظرم شکرِخدا با حیدرم

خصمِ او را پست تر می دانم از پستِ لعین
جانِ دشمن می دَرَم شکرِخدا با حیدرم

هر کسی مهرِ علی دارد..بُود آقای من..
نازِ او را می خرم شکرِخدا با حیدرم

صاحبِ امنیّتی هستم میانِ خانه اش..
فاطمه شد مادرم شکرِ خدا با حیدرم

بی تولّایش نخواهم یافت راهِ مستقیم
لطفِ او دور و برم شکرِ خدا با حیدرم

دستگیری می کند عشقِ علی در هر بلا
این بُود در باورم شکرِخدا با حیدرم

  • شنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:22
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت امیرالمومنین(ع) -( اوّل و آخر به دستِ تو مسلمان می شوم) * محسن راحت حق

363

مدح حضرت امیرالمومنین(ع) -( اوّل و آخر به دستِ تو مسلمان می شوم) اوّل و آخر به دستِ تو مسلمان می شوم
در حریمِ قدسی ات یک روز سلمان می شوم

یا امیرالمؤمنین..حبلِ متینم عشقِ توست
زان سبب پیوسته چون چنگی به دامان می شوم

گبر بودم..کافر و بی دین..ولی با نامِ تو..
مطمئنم سرگلِ گلزارِ ایمان می شوم

ای تمامِ آبرو..وجه خدا..شیرخدا..
آمدم در محضرت مثلِ غلامان می شوم

من ارادتنامه ای دارم به کف از کودکی
بر سرِ اهلِ تولّا عینِ باران می شوم

نوکری بی اسم و رسمم در حریمِ خانه ات
با نگاهت شهره ای در کلّ ِ دوران می شوم

معرفت آموختم پای نَفَس های شما..
از کلامت حضرت والا چو انسان می شوم

مدحِ تو گفتن محال ممکن است مولای عشق
در جوارت می رسم یکباره حیران می شوم

هر کجا بزمی بیادت می شود برپا..فقط
بی تکلّف..بی ریا ..مانند باران می شوم

از سرِ سفره مکن دورم تو ای صاحب کرم
دور از اینجا شوم بی آب و بی نان می شوم

عاشقم..عشقِ نجف دارم به سر یا مرتضا
خوب می دانم که پای سفره ..مهمان می شوم

  • شنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

مدح امیرالمومنین(ع) -(هرکسی درجهان غلام علی ست) * مجتبی خرسندی

45
1

مدح امیرالمومنین(ع) -(هرکسی درجهان غلام علی ست) هرکسی درجهان غلام علی ست
مورد لطف و احترام علی ست
ذره پرور شدن مرام علی ست
چون کلام خدا، کلام علی ست
پس به نام خدا، به نام علی ست

اول آفریده هاست علی
در دل ناشنیده هاست علی
در جهان نور دیده هاست علی
برتر از برگزیده هاست علی
عرش یک نقطه از مقام علی ست

علت‌ خلق عالم است علی
بر دوعالم مقدم است علی
زینت نخل میثم است علی
دم به دم ذکر هر دم است علی
دست مردان شراب جام علی ست

جانشین پیمبر است علی
از تمام جهان سر است علی
ساقی حوض کوثر است علی
شافع روز محشر است علی
جبر در اختیار تام علی ست

فاتح کارزار بوده علی
شاه دلدل سوار بوده علی
صاحب ذوالفقار بوده علی
گرچه خود سفره دار بوده علی
نان جو در جهان طعام علی ست

شاه مردان علی، امیر علی
بی محابا و بی نظیر علی
گرچه در جنگ بوده شیر علی
همنشین بوده با فقیر علی
این هم از لطف مستدام علی ست

نجف است و شراب ناب علی
شده آباد هر خراب علی
در پی رحمت و عذاب علی
همه جا بوده هم رکاب علی
ذوالفقاری که در نیام علی ست

کعبه بوده ست سینه چاک علی
سرمه چشم ماست خاک علی
مست مستیم ، مست تاک علی
هر کسی می شود هلاک علی
قبر او وادی السلام علی ست

#مجتبی_خرسندی
#عید_غدیر
#مدح_امیرالمومنین

  • شنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( تمام عرشیان محو رخ اویند بی تعارف) * ناشناس ؟؟؟

352

مدح امیرالمومنین(ع) -( تمام عرشیان محو رخ اویند بی تعارف) تمام عرشیان محو رخ اویند بی تعارف
تمامی سجده گر بر طاق ابرویند بی تعارف

همه کروبیان سرمست جام ساقی کوثر
همه لاهوتیان راه علی پویند بی تعارف

تمام انبیا را افتخار این بوده و باشد
به مژگان گرد نعلین علی روبند بی تعارف

محمد جای خود دارد خدا از شوق او هر دم
به همراه ملائک یا علی گویند بی تعارف

تمام کائنات هرروز و شب بهر نشاط خود
گل روی امیر المومنین بویند بی تعارف

دلیران،پهلوانان و همه گُردان نام آور
بدون شک غلام قنبر اویند بی تعارف

به درگاه خدا ساجد به جبریل امین مرشد
و عالم بنده ی آن خلق نیکویند بی تعارف

به مُلک لافتی شاه و به دستش تیغ می رقصد
به ناز شَست او عالم به هو هویند بی تعارف

ز لطف و جود و انفاق و عطا و بخشش و احسان
دوصد حاتم گدایان سر کویند بی تعارف

عجب نبوَد که پیغمبر و دختش حضرت زهرا
اسیرِ بر سر آن زلف و گیسویند بی تعارف

منم بیمار زهرا و علی و یازده نسلش
که آنها بی تعارف اصل دارویند بی تعارف

فقط حیدر در این عالم امیرالمومنین باشد
عدو و منکرانش پست و پُررویند بی تعارف

به دوشش کیسه ی نان و رطب هر شب به هر سویی
یتیمان عرب او را پدر گویند بی تعارف

علی گفتند و دُر سفتند در وصف غدیر خم
امینی ها به کوثر روی خود شویند بی تعارف

خداجویان عالم را بگو رندانه در خلوت
خدا را در مناجات علی جویند بی تعارف

گهی از لب شکر ریزد سلونی گوید و گاهی
رطب های لبش بر شاخه ها رویند بی تعارف

ز انگور ضریح او شراب ناب می نوشند
همان مستان که ساقی را ثنا گویند بی تعارف

علی خورشید عالم تاب و ماهی بس جهان آرا
پی نورش همه عالم به هر سویند بی تعارف

به دشت شعر آیینی "جواد" امشب به شوق او
دوان این واژه ها هر سو چو آهویند بی تعارف
شاعر:جواد کریم زاده

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( در آسمان و زمین، خوانِ رحمتش باز است) * عادل حسین قربان

355

مدح امیرالمومنین(ع) -( در آسمان و زمین، خوانِ رحمتش باز است) در آسمان و زمین، خوانِ رحمتش باز است
نگاهِ قدسیِ حیدر، دلیلِ اعجاز است

همیشه و همه‌جا "یا علی" بگو، عاشق!
ببین که عشق پس از نام او، در آغاز است

بگو "علی" و دهان را چو شهد، شیرین کن!
بگو "علی" و ببین، نامِ او عسل‌ساز است

مسیرِ عرشِ الهی‌ست، سرزمینِ نجف
کبوترِ حرمش، بس، بلندپرواز است

منم که زل زده‌ام بر شکوهِ این درگاه
ببخش!، عاشقِ نالایقت، نظرباز است!

مردّدم حرمِ حیدر است یا کعبه
چقدر صحنِ علی، اشتباه‌انداز است

از آن شکوه سرودم، ولی مقامِ علی
برای اهلِ زمین، تا همیشه در راز است

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( نگاه ناروا کرد و تخطّی هایِ بی حد کرد) * مرضیه عاطفی

283

مدح امیرالمومنین(ع) -( نگاه ناروا کرد و تخطّی هایِ بی حد کرد) نگاه ناروا کرد و تخطّی هایِ بی حد کرد
بداند هر که طغیان کرد با عصیان؛ به خود بد کرد

نگاهِ بر فضیلت های مولاناعلی(ع) قطعا
گناهِ بیشمارِ چشم ها را پاک خواهد کرد!

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( با رحمت و لطف خویش درگیرم کن) * محسن زعفرانیه

858
4

مدح امیرالمومنین(ع) -( با رحمت و لطف خویش درگیرم کن) با رحمت و لطف خویش درگیرم کن
از باده ی ناب ازلی سیرم کن

یا رب قَسَمَت به نام حیدر دادم
با عشق و محبت علی(ع) پیرم کن

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( نام تو شیرین می کند شور غزل را) * محمد موحدی

499

مدح امیرالمومنین(ع) -( نام تو شیرین می کند شور غزل را) نام تو شیرین می کند شور غزل را
خرمای نامت بی بها کرده عسل را

راز و نیاز اهل بدعت شر محض است
عشق تو گیرا می کند خیرالعمل را

آغوش تو گرم است ای بابای ایتام
ما از تو می خواهیم یک دنیا بغل را

چشم زمان در نور وجه اللهی تو
هر شب تماشا می کند صبح ازل را

در لا فتی الا علی باید تو را دید
همشأن تو هرگز ندیدم نام یل را

تنها نه در جنگ احد، در هر هیاهو
نامت فراری می دهد لات و هبل را

بازوی تو با کندن قلعه نشان داد
در فتح خیبر؛ قهرمانی بی بدل را

حرف از غنیمت شد... ولی تحقیر کردی
تقسیم ام المومنین ها در جمل را!

در بین ما مردم؛ ابوموسی زیاد است
پایان بده صفین را... جنگ و جدل را...

با عشق و ایمان نهروان را هم تو بردی
اما نفهمیدند مردم راه حل را ...

باید بیفتد در سیاهی های ذلت
قومی که کور است و نمی بیند زحل را

آری "خلائق هر چه لایق"... با تأسف
گفتی تو صد ها بار این ضرب المثل را

شمشیر بالا می رود... با چشم پر خون
داری تو می بینی مصیبت های تل را

فرت و رب الکعبه ات ما را زمین زد
داغ تو می لرزاند آری هر گسل را

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امیرالمومنین(ع) -( هزار شکر که دارم ولای دُرّنجف) * حامد فلاحی راد

854
1

مدح امیرالمومنین(ع) -( هزار شکر که دارم ولای دُرّنجف) هزار شکر که دارم ولای دُرّنجف
شدم گدای ولای خدای دُرّنجف

قلم به هیبت الماس هند آوردم
نوشته ام دوسه بیتی برای دُرّنجف

من از قبیله فیروزه شهر نیشابور
عنایتیست شدم آشنای دُرّنجف

علیست دُرّ و نشسته است بر رکاب حرم
“وَ اِن یکاد “بخوان در سرای دُرّنجف

شبیه ابر به باران رسیده ام پابوس
به اشک آمده ام در هوای دُرّنجف

دلم گره به نگاه ضریح خورده و چشم
دخیل بسته به ایوان طلای دُرّنجف

همیشه بین رکوع آمدم برای هبّه
منم گدای علی و گدای دُرّنجف

بگو چه کار کنم تحفه ای به من بدهی؟
بگو که جان بدهم در ازای دُرّنجف؟

نپرس از چه گرفت است آبرو کوفه
کشیده روی تن خود ردای دُرّنجف

هر آنکه مهر کسی غیر مرتضی دارد
نگین شیشه خریده است جای دُرّنجف

چقدر خون به دلش شد اویس در هجران
که شد عقیق یمن مبتلای دُرّنجف

چه ربط بین ضریح علیست با انگور؟
برو سوال کن از مست های دُرّنجف

نجف به پای علی سر گذاشت پر دُر شد
رواست سر بگذارم به پای دُرّنجف

رسید مصرع آخر رسید وقت وداع
فدای حضرت حیدر فدای دُرّنجف

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد