مدح_میلاد_حضرت_زهرا_س
امشب پرستوی دلم پَر می کشد پَر
آنسو که در خاکش غریب افتاد مادر
آنجا که اصلاً بویی از زائر ندارد
جز یک نگاهِ خسته وُ بغضِ کبوتر
دل می رود حتی اگر در بسته باشد
اصلاً که شاید او گشاید دربِ دیگر؟
هرگز شنیدی یا که دیدی مادری را
بر روی فرزندِش ببندد خانه وُ در؟
جانم فدای آن غریبِ مضطری که
یک دیدنِ رویش دو صد عالم برابر
یادش همیشه التیامِ جانِ من هست
با اشکِ روضه می کند چشمم منوّر
یک آرزو دارم فقط من از خدایم
پیدا شود آن تربتِ یاسِ معطّر
یک بارگاهی صحنِ زیبایی برایش
چون بحرِ جاری، نقشِ مرمر، نهرِ کوثر
با هم نمازِ بارشِ باران بخوانیم
عالم به یُمنِ او شود پاک و م
- پنج شنبه
- 17
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 16:22
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹