اشعار مدایح حضرت فاطمه زهرا

مرتب سازی براساس
 رضا رسول زاده

غزل ایام فاطمیه -(آتش بلند بود که این دَر شکسته شد) * رضا رسول زاده

667

غزل ایام فاطمیه -(آتش بلند بود که این دَر شکسته شد) آتش بلند بود که این دَر شکسته شد
حُرمت زِ اَهلِ بیتِ پَیَمبَر شکسته شد

اُفتاد تا که سوخته دَر، خادِمه رسید
فهمید بارِ شیشه ی کوثَر شکسته شد

از بَس پَیامبر جِلوی چِشمِ آن حَسود
بوسه به دَست و سینه زَد، آخَر شکسته شد

این ماجراست؛ مَرد... زَمین خورده هَمسَرش...
این ماجراست؛ شیرِ خُدا سَرشکسته شد

می گُفت فِضِّه یا که نِمی گُفت با عَلی...
...از پُشتِ دَر، چه فایِده؟ حِیدَر شکسته شد

آنجا طَناب را به گَلوی پِدر که دید
قَلبِ لَطیف و نازُکِ دُختَر شکسته شد

یک مَرد از یَهود، تَعجُّب نموده بود
تا دید بُغضِ فاتحِ خِیبَر شکسته شد

زَهرا پِیِ عَلی و مُغیره غَلاف را...
...از بَس که زَد به بازوی مادَر ش

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

رباعی حضرت زهرا(س) -(تا صبح ظهور، دیدۀ تر داریم) * سعیده اصلاحی

489

رباعی حضرت زهرا(س) -(تا صبح ظهور، دیدۀ تر داریم) تا صبح ظهور، دیدۀ تر داریم
اعجاز تو را همیشه باور داریم
بانو...! نظری که هرچه داریم هنوز
از معجزۀ دعای مادر داریم

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 19:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا (س) -(امشب ردیف شد غزلم با نمی‌شود) * عباس شاه زیدی

1125

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا (س) -(امشب ردیف شد غزلم با نمی‌شود) امشب ردیف شد غزلم با نمی‌شود
یا می‌شود ردیف كنم یا نمی‌شود

شاعر چه باید از تو بگوید که شأن توست؟
ناموس خلقت است؛ خدایا! نمی‌شود...

زخمی‌ست داغ فاطمه بر سینۀ‌ علی
زخمی كه هیچ‌گاه مداوا نمی‌شود

تنها نه هستی علی از دست رفته است
هستی بدون فاطمه معنا نمی‌شود

طاقت بیار خالیِ این خانه را علی!
گفتی که گریه سر ندهی... ها نمی‌شود

«حُزنی فَسَرمَد، و لیالی مُسَهّد»
این گفته‌های توست که حاشا نمی‌شود

می‌خواستی که دخترت از حال مادرش
چیزی نپرسد از تو، دریغا! نمی‌شود

«لا خیرَ بعد فاطمه» هم بی‌حساب نیست
یعنی كسی برای تو زهرا نمی‌شود

تقویم عمر یاس تو هجده بهار داشت
این راز مبهمی‌ست كه افشا نمی‌شود

این گ

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 19:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل فاطمیه -(گاهی از کوچه‌های مدینه یک صدای قدیمی می‌آید) * نغمه مستشار نظامی

473

غزل فاطمیه -(گاهی از کوچه‌های مدینه یک صدای قدیمی می‌آید) گاهی از کوچه‌های مدینه یک صدای قدیمی می‌آید
بین فرزند و مادر نشان از گفتگویی صمیمی می‌آید!

عابرانی که در کوچه هستند یاد یک راز غمگین می‌افتند
عطر نرگس می‌آید در این شهر هر زمان که نسیمی می‌آید!

-مادر! این عصر، عصر غریبی‌ست، غیبت و غربت و دوری از تو
کمتر از خانه‌ها عطر یاس و نغمۀ یاکریمی می‌آید!

مادر این‌جا نفس بی‌تو تنگ است، کاش آن لحظه نزدیک باشد
آن زمانی که دنیا به سمت مقصد مستقیمی می‌آید!

آن زمانی که قبر عزیزت پشت دیوار پنهان نباشد
مثل عصر پدر خنده آن روز، بر لب هر یتیمی می‌آید!

::

مادر آرام لبخند گرمی بر لبان پسر می‌نشاند
باز هم عصر جمعه برای گفتگویی صمیمی می‌آید!

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 19:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی ایام فاطمیه -(آتش: شده از خجالت روی تو آب) * رضا یزدانی

950

رباعی ایام فاطمیه -(آتش: شده از خجالت روی تو آب) آتش: شده از خجالت روی تو آب
خانه: شده بعد رفتن تو بی‌خواب
دستاس: برای دست‌بوسی دلتنگ
سجاده: برای پای‌بوسی بی‌تاب

پشت در خانه هیزم شعله‌وری
آه تو نداشت در دل شهر اثری...
ما دربه‌دران خانه‌ات نشنیدیم
از این در بسته روضۀ بازتری

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 19:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی حضرت فاطمه زهرا(س) -(اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست) * محمد مهدی خانمحمدی

444

رباعی حضرت فاطمه زهرا(س) -(اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست) اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست
مانند خدا که آشکارا مخفی‌ست
باید که ندانیم کجا مرقد توست
وقتی شب قدر بین شب‌ها مخفی‌ست

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 19:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا حضرت فاطمه زهرا(س) -(میان رفتن و ماندن بمان کنار علی) * محمد حبیب زاده

622

یا حضرت فاطمه زهرا(س) -(میان رفتن و ماندن بمان کنار علی) میان رفتن و ماندن بمان کنار علی
حدیث عشق بخوان یار با وقار علی

تو ذوالفقار علی بوده ای اگر بروی
بدان ز کار فتاده ست ذوالفقار علی

چه روزگار خوشی با تو داشتم بانو
چه کرده ای که خزانی شده بهار علی

نفس نفس زدنت از نفس مرا انداخت
ببین که خانه نشینیست روزگار علی

بیا به دست شکسته گره زمن وا کن
ببین چگونه گره خورده روی کار علی

علی شود بفدای تو و سر زخمیت
نرو بمان که تو باشی همیشه یار علی

  • شنبه
  • 29
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت زهرا (س) -(پر پر شدی تا عاشقانت پر بگیرند) * محمد حبیب زاده

421

حضرت زهرا (س) -(پر پر شدی تا عاشقانت پر بگیرند) پر پر شدی تا عاشقانت پر بگیرند
درس شجاعت از تو پشت در بگیرند

کشتی ایثار و سخا و لطف باید
در ساحل چشمان تو لنگر بگیرند

از اوج عشقت بر ولایت میشود گفت
عشق علی را باید از کوثر بگیرند

سینه سپر کردی برای رهبر خود
میشد مگر راه تو را لشگر بگیرند

رفتی و فاتح از میادین باز گشتی
عشق تو را هم باید از حیدر بگیرند

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت) *حجه الاسلام رضا جعفری

581

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت) ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت
جز هاله‌ای کبود از او کس نشان نداشت

گفتن همان و عالمی آتش زدن همان
خورشید بود و جز دل خود هم‌زبان نداشت

تا در شنید قصّه‌اش، آتش گرفت و سوخت
در، چوب بود و طاقت آتشفشان نداشت

از گل لطیف‌تر هوس باغ کرده بود
مجذوب بود و حوصلۀ این و آن نداشت

این چند روز هم به لبش جان رسیده بود
می‌خواست تا علی‌ست بماند، توان نداشت

ممکن نبود حرف علی را زمین نهد
حیدر توان این که بگوید بمان، نداشت

دستاس هم که بود علی دست بسته بود
زهرا که رفت سفره نمک داشت، نان نداشت

مجبور شد علی که حمایل به تن کند
دریای بی‌وفایی یثرب کران نداشت

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی مدح حضرت زهرا(س) -(اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست) * محمد مهدی خانمحمدی

362

رباعی مدح حضرت زهرا(س) -(اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست) اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست
مانند خدا که آشکارا مخفی‌ست
باید که ندانیم کجا مرقد توست
وقتی شب قدر بین شب‌ها مخفی‌ست

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی مرثیه ایام فاطمیه -(سجادۀ خویش را که وا می‌کردی) * سید علی محمد نقیب

362

رباعی مرثیه ایام فاطمیه -(سجادۀ خویش را که وا می‌کردی) سجادۀ خویش را که وا می‌کردی
تا آخر شب خدا خدا می‌کردی
اما در خانۀ تو را سوزاندند
آن‌ها که برایشان دعا می‌کردی

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی مرثیه حضرت فاطمه زهرا (س) -(از اشک هوای چشم‌ها تر شده است) * حیدر منصوری

485

رباعی مرثیه حضرت فاطمه زهرا (س) -(از اشک هوای چشم‌ها تر شده است) از اشک هوای چشم‌ها تر شده است
ابر آمده است و سایه‌گستر شده است
از عطر گل محمدی سرشار است
یاسی که میان کوچه پرپر شده است

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی مرثیه ایام فاطمیه -(ما در دل خود مهر تو اندوخته‌ایم) * عباس همتی

764

رباعی مرثیه ایام فاطمیه -(ما در دل خود مهر تو اندوخته‌ایم) ما در دل خود مهر تو اندوخته‌ایم
با آتش عشق تو بر افروخته‌ایم
یا فاطمه! ما را برهان از دوزخ
یک عمر درِ خانۀ تو سوخته‌ایم

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

مثنوی امام علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام -(هدف زهراست در سیر تکامل) * قاسم صرافان

763

مثنوی امام علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام -(هدف زهراست در سیر تکامل) امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر، بیا!
شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!

آسمانی بی‌کرانی، عاشق دریا شدی
آمدی آیینۀ «انسیة‌الحورا» شدی

مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی
در دلش طوفان به پاکردی، مدارا کن علی!

«لیلة‌القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلامٌ فیه حتی مطلع الفجر» تو است

از ازل در پرده بود، آیینه‌دارش می‌شوی
در عبور از کوچه باغِ عشق، یارش می‌شوی

قدّ و بالای علی، از چشم زهرا دیدنی‌ست
وای‌! وقتی می‌رسد دریا به دریا، دیدنی‌ست

ماه، در امواج دریا، دیدنی‌تر می‌شود
قدر زهرا با علی فهمیدنی‌تر می‌شود

مانده احمد، تا کدامین وجهِ رب را بنگرد؟
روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد؟

ای بلال!

  • یکشنبه
  • 30
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا زهرا -(در چنان شمعی و گل چون فاطمه) * سید رحیم هاشمی

442

یا زهرا -(در چنان شمعی و گل چون فاطمه) در چنان شمعی و گل چون فاطمه
پشت در چل خصم دون در همهمه
یک طرف پروانه ها مجذوب گل
یکطرف فریاد ها بی واهمه

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 10:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

غزل بعد از شهادت -(همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد) * قاسم نعمتی

999

غزل بعد از شهادت  -(همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد) همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد
زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد
آن دختري كه باعث آزارتان بود
مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد
با دست خود هستي خود را دفن كردم
شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد
ديگر نمي آيد صداي آه آهش
از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد
فكر خبر بوديد از بيمار بدحال
جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد
بانوي من با سينة مجروح رفت و ...
من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد
حورية انسيه كه سيلي نمي خواست
كشتند او را در گذر راحت بخوابيد
باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند
دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد
دل تنگم و ديدار يارم مي روم من
هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی مدح و منقبت حضرت فاطمه علیهاالسلام -(اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست) * محمد مهدی خانمحمدی

577

رباعی مدح و منقبت حضرت فاطمه علیهاالسلام -(اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست) اسرار تو در صفات و اسما مخفی‌ست
مانند خدا که آشکارا مخفی‌ست
باید که ندانیم کجا مرقد توست
وقتی شب قدر بین شب‌ها مخفی‌ست

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا(س) -(ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت) *حجه الاسلام رضا جعفری

854

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا(س) -(ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت) ماهی که یک ستاره به هفت آسمان نداشت
جز هاله‌ای کبود از او کس نشان نداشت

گفتن همان و عالمی آتش زدن همان
خورشید بود و جز دل خود هم‌زبان نداشت

تا در شنید قصّه‌اش، آتش گرفت و سوخت
در، چوب بود و طاقت آتشفشان نداشت

از گل لطیف‌تر هوس باغ کرده بود
مجذوب بود و حوصلۀ این و آن نداشت

این چند روز هم به لبش جان رسیده بود
می‌خواست تا علی‌ست بماند، توان نداشت

ممکن نبود حرف علی را زمین نهد
حیدر توان این که بگوید بمان، نداشت

دستاس هم که بود علی دست بسته بود
زهرا که رفت سفره نمک داشت، نان نداشت

مجبور شد علی که حمایل به تن کند
دریای بی‌وفایی یثرب کران نداشت

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی الهام یافته از کلام حضرت فاطمه علیهاالسلام -(در دست سپیده، برکاتی دگر است) * علی اصغر دلیلی صالح

472

رباعی الهام یافته از کلام  حضرت فاطمه علیهاالسلام -(در دست سپیده، برکاتی دگر است) حضرت فاطمه(علیهاالسلام):

«إِنَّ الْحَيَاءَ مِنَ الْإِيمَانِ وَ الْإِيمَانُ فِي الْجَنَّةِ»

همانا حیا از ایمان است و نتیجۀ ایمان، بهشت می‌باشد.

الکافی، ج۲، ص۱۰۶

در دست سپیده، برکاتی دگر است
پیغام سحر را، کلماتی دگر است
ای آن که امید زندگانی داری
در روشنی حیا، حیاتی دیگر است

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ترکیب‌بند مدح و منقبت حضرت فاطمه علیهاالسلام -(پر گنج‌تر ز گوشهٔ ویرانه‌ایم ما) *حجه الاسلام والمسلمین جواد محمد زمانی

400

ترکیب‌بند مدح و منقبت حضرت فاطمه علیهاالسلام -(پر گنج‌تر ز گوشهٔ ویرانه‌ایم ما) پر گنج‌تر ز گوشهٔ ویرانه‌ایم ما
پر ارج‌تر ز کنج پریخانه‌ایم ما

در عین کثرت آینهٔ وحدت آمدیم
تسبیح جاودانهٔ صد دانه‌ایم ما

پیشانی از طراوت صبح آب می‌زنیم
بر گیسوان شام دعا شانه‌ایم ما

آن گونه‌ایم باز که صائب سروده است:
«از تشنگانِ گریهٔ مستانه‌ایم ما

عشاق را به تیغ زبان گرم می‌کنیم
چون شمع تازیانهٔ پروانه‌ایم ما»

این‌ها همه ز مرحمت بی‌کران توست
از بهره‌های خادمی آستان توست

تسبیح تو، که در شبت آهنگ ماه داشت
هر دانه‌اش به محضر توحید راه داشت

آماس پا و پینهٔ دستِ تو شاهدند
این تن، چقدر در شب و روزش رفاه داشت

گاهی به سجده بودی و دستِ فرشته‌ای
طفل تو را ز گریهٔ بی‌حد نگاه داشت

با نسل تو، شک

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل فاطمیه -(ای دوست! سخاوت، آسمان‌پیوند است) * علی اصغر دلیلی صالح

380

غزل فاطمیه -(ای دوست! سخاوت، آسمان‌پیوند است) حضرت فاطمه(علیهاالسلام):

«اَلسَّخَاءُ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ، وَ أَغْصَانُهَا فِي الدُّنْيَا فَمَنْ تَعَلقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ»

سخاوت، درختی است در بهشت که شاخه‌هایش در دنیا گسترده است و هرکس شاخه‌ای از آن را بگیرد، او را به بهشت می‌برد.

? دلائل الامامة، ص۷۱

ای دوست! سخاوت، آسمان‌پیوند است
این شاخۀ سبزِ باغِ بی‌مانند است
چید آن‌که از این شاخه گلی، بی‌تردید
در هر دو سرا، عزیز و عزتمند است

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(بی‎‌نگاهت، بی‌نگاهت مرده بودم بارها) *سیده‌ تکتم حسینی

491

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(بی‎‌نگاهت، بی‌نگاهت مرده بودم بارها) بی‎‌نگاهت، بی‌نگاهت مرده بودم بارها
ای كه چشمانت گره وا می‌كند از كارها

مهر تو جاری شده در سينۀ‌ دريا و رود
دور دستاس تو می‌چرخند گندم‌زارها

باز هم چيزی به جز نان و نمک در خانه نيست
با تو شيرین است امّا سفرۀ افطارها

باغ غمگين است، لبخندی بزن تا بشكفند
ياس‌ها، آلاله‌ها، گل‌پونه‌ها، گل‌نارها

برگ‌های نازكت را مرهمی جز زخم نيست
دورت ای گل، سر برآوردند از بس خارها

بعد تو دارد مدينه غربتی بی حدّ و مرز
خانه‌های شهر، درها، كوچه‌ها، ديوارها

نخل‌های بی‌شماری نيمه‌شب‌ها ديده‌اند
سر به چاهِ درد برده کوه صبری، بارها

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه حضرت فاطمه علیهاالسلام امام حسین علیه‌السلام گونهمرثیه -(دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار...) * پانته آ صفایی

1050

غزل مرثیه حضرت فاطمه علیهاالسلام امام حسین علیه‌السلام گونهمرثیه -(دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار...) دیوار و در، دیوار و در، دیوار و در، دیوار...
خوابیده تاریخ تشیّع در همین تکرار!

این خانۀ وحی است اما بعد پیغمبر
بسیار خواهد دید از این بی‌حرمتی، بسیار...

این در نه! قرآن است که می‌سوزد و پشتش
واژه به واژه جملۀ «الجار ثم الدار»

آیه به آیه سوره‌های ناب قرآنند
این‌ها که دنیا می‌شود بر دوششان آوار

این‌ها که سرهاشان به روی نیزه خواهد رفت
گلخانه خواهد شد ز پیکرهایشان شن‌زار

این‌ها که هر یک امتداد لحظه‌ای هستند
که سوخت قرآن خدا بین در و دیوار...

قرآن روی نیزه! قرآن درون تشت!
قرآن قرآن‌خوان میان کوچه و بازار!

آه ای شفیع روز رستاخیز لب‌هایت!
ما را به حال خود برای لحظه‌ای مگذار

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت فاطمه زهرا (س) -(هزار تکه شد آیینه ی شکسته ی شهر) * عالیه رجبی

382
1

حضرت فاطمه زهرا (س) -(هزار تکه شد آیینه ی شکسته ی شهر) هزار تکه شد آیینه ی شکسته ی شهر
صدا بلند نشد از دهان بسته ی شهر
گذاشت حادثه، تابوت بی کسی هارا
به روی شانه ی لرزان مرد خسته ی شهر

گرفت راه دمش را هوای خاک آلود
شکست کوه به زیرعبای خاک آلود
پس از مراسم تشییع خویش برمیگشت
به شهر فاجعه با دستهای خاک آلود

سکوت سرد وسراپا بهانه ی غربت
کشاند پای عزا را به خانه ی غربت
وتاقیام قیامت نهان شدآن قبری
که میشود سند محرمانه ی غربت

رمق نداشت و ناباورانه بر میگشت
خراب از غم دفنی شبانه برمیگشت
تمام هستی او زیرخاک بود وخودش
بدون دار و ندارش به خانه برمیگشت

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خون گریه کردم -(عمری برای مادرم خون گریه کردم) * اکبر بهرامی

594

خون گریه کردم -(عمری برای مادرم خون گریه کردم) عمری برای مادرم خون گریه کردم
تنها ولی در باورم خون گریه کردم
عمری نشستم کنج این بیغوله تنها
با جزء جزء پیکرم خون گریه کردم
عمری زدم بر سینه و سر جان مادر
با ناله های خواهرم خون گریه کردم
آتش گرفتم سوختم با این مصیبت
من با دل غم پرورم خون گریه کردم
گفتم به آه و شیون و زاری عزیزم
در واقع باچشم ترم خون گریه کردم
دنیا شد آواری به روی جسم و جانم
من تا وداع آخرم خون گریه کردم
با این که افتادم ز پا اما عزیزان
چون لاله های پرپرم خون گریه کردم
می خواستم تنها درین ماتم بسوزم
رفتم درون سنگرم خون گریه کردم

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا(س) -(ای اشک مهلتی دل غمگین و خسته را!) * محمود سنجر

456

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا(س) -(ای اشک مهلتی دل غمگین و خسته را!) ای اشک مهلتی دل غمگین و خسته را!
چشمان غم گرفتۀ در خون نشسته را

مولا کنار فاطمه بدرود می‌کند
با بند بند خویش نگاهی گسسته را

بر دوش می‌گذارد و از خانه می‌برد
امشب علی حقیقت پهلو شکسته را!

از کوچه‌های شهر که رد می‌شود، غمی
در شعله می‌برد دلِ درهای بسته را

او را به خاک تیره... نه! پرواز می‌دهد
در آسمان کبوتر از بند رسته را

::

در صحن فاطمیه کنون حال دیگری‌ست
شوریدگان سینه‌زنِ دسته‌دسته را

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مرثیه قصیده وار حضرت فاطمه زهرا (س) -(از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد) * مجید تال

907
1

مرثیه قصیده وار حضرت فاطمه زهرا (س) -(از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد) از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد

یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد

عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای
کسی که کفو علی می‌شود جگر دارد

کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد

سر علی به سلامت چه باک از این سردرد
محبت ولی‌الله درد سر دارد

کسی که شهر سر سفرهٔ قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟!

صدا زد: «اشهد ان علی ولی‌الله»
ولی دریغ که این شهر، گوشِ کر دارد...

کنیز بیت علی خاک را طلا می‌کرد
سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد

اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد

گرفت راه زنی را به کوچه را

  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا(س) -(از آسمان می‌رسی تا، در خاک پهلو بگیری) * سید اکبر میر جعفری

372

غزل مرثیه حضرت فاطمه زهرا(س) -(از آسمان می‌رسی تا، در خاک پهلو بگیری) از آسمان می‌رسی تا، در خاک پهلو بگیری
خورشید من باید امّا، با سایه‌ها خو بگیری

در باور آسمان‌ها، صدها فدک می‌شکوفد
تا در قنوت بلندت، دستی به آن سو بگیری

باور کن این دل - دل ما - غمگین‌تر از خانهٔ توست
اما امیری ندارد، تا باز از آن رو بگیری

ای دل تو هم می‌توانی، گرد ضریحش بیابی
گر شوق پرواز را از، بال پرستو بگیری

ای دیده در می‌نوردی، این دشت‌ها را و آخر
شب می‌رسی بر مزارش، تا بوی شب بو بگیری

  • چهارشنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(هجده بهار رفت زمین شرمسار توست) * سید فاطمه نوری

510

غزل مرثیه ایام فاطمیه -(هجده بهار رفت زمین شرمسار توست) هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
این آخرین تبسم سرخ بهار توست

آغوش خاک‌های زمین منزل تو نیست
دست خدا برآمده در انتظار توست

ماه کبود، روی نپوشانی از علی
دریای تو همیشه دلش بی‌قرار توست

باور نمی‌کنم که تو دور از دل منی
هرجا دلی شکست همان جا مزار توست

بانوی آب‌های جهان، آبروی ما
از اشک تو، عبادت تو، اعتبار توست

شکرخدا که سایۀ تو بر سر من است
چادر حجاب نیست فقط، یادگار توست

  • چهارشنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی ایام فاطمیه -(هر گاه که یاس خانه را می‌بویم) * ایوب پرندآور

694
-1

رباعی ایام فاطمیه -(هر گاه که یاس خانه را می‌بویم) هر گاه که یاس خانه را می‌بویم
از شعر نشان مرقدت می‌جویم
شب‌های سرودن از غم پهلویت
تا صبح علی علی علی می‌گویم

  • چهارشنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد