اگر اشاره ای کند صد گره وا کند حسین
اگر که تر کند لبش درد دوا کند حسین
به ناز می خرد مرا به عرش می برد مرا
اگر که قسمتم شبی کرب و بلا کند حسین
به مجلس عزای او بدین امید آمدم
که این دل شکسته را ز غم رها کند حسین
فخر کنم به عالمی رها شوم ز هر غمی
اگر که نوکر خودش مرا صدا کند حسین
جامه غم برم کنم، چه خاک بر سرم کنم؟
اگر ز نوکران خود مرا جدا کند حسین
قسم به نور مهدیش رسم حضور مهدیش
بهر ظهور مهدیش اگر دعا کند حسین
گهی نهیب می زند گهی نبرد می کند
گهی نظر به خواهر و به خیمه ها کند حسین
چه دیده چشم اطهرش؟ که در وداع آخرش
به خواهرش سفارش رقیه را کند حسین
قاتل پر ز کینه اش نشسته روی سینه اش
به زیر خنجر
- دوشنبه
- 20
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 14:26
- نوشته شده توسط
- یحیی










