نگذار بمانیم زمینگیر و اسیر
یا سیّدناالغریب، یا نِعم الأمیر
لطفی کن و مثل شهدا ما را هم-
با پیکر تکّه تکّه تحویل بگیر!
- پنج شنبه
- 17
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 20:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
نگذار بمانیم زمینگیر و اسیر
یا سیّدناالغریب، یا نِعم الأمیر
لطفی کن و مثل شهدا ما را هم-
با پیکر تکّه تکّه تحویل بگیر!
هرکس یه شب جمعه بین الحرمین باشه
باید همه عمرش هم دل تنگ حسین باشه
لطفت می مونه یادم ، تو شلوغی ها راهم واکردی
نزدیک تو ایستادم آقاجونم حسین بوسه به ضریح دادم
توام ایستادی مارو نگاه کردی ، پایین پات افتاده ام
آقاجونم حسین
هرشب اگه می خونم شب جمعه کرب و بلات رو برم
چون اون شب رو دوست دارم
از وقتی که برگشتم یه نفس توی حال هوای حرم
دلتنگ علمدارم آقاجونم حسین
لبیک اباعبدالله
من درِ خونش میمونم
دائما ازش میخونم
عشقِِ حسین صفایِ قلبه
وقفِ روضه هاشه جونم
ذکر عبادت ذکرِ شهادت رمز سعادت یاحسینه
اذنِ زیارت دادنِ حاجت قبر و قیامت باحسینه
اونی که زد به همه ی دنیا جز خدا پشتِ پا حسینه
مرغِ دل در هوایه حسینه حسینه
زائرِ کربلایه حسینه حسینه
بهترین آرزویه من اینه ببینم
قلب من زیرِ پایه حسینه حسینه
ذکر آدم یاحسینه
ذکرِ خاتم یاحسینه
بستمه یه نیم نگاهش
تا بشم یه سر به راهش
درد و دلِ منو میدونه
دارم از خودش یه خواهش
خوشا به حالِ اونایی که به عشق جگرسوزش اسیرن
خوشابه حالِ اونایی که با ذکرِ حسین از دنیا میرن
یه سلام میدن به گلِ رویه اباعبدالله بعد میمیرن
جوازِ جنت روزِ قیامت ا
بنداول
تنهاتوی دنیا ... هیئت سرپناهه
زیرپرچمِ تو حالم روبراهه
الهی تامیکشم نفس
چراغ روضه خاموش نشه
الهی که توی سختیا
عزای توفراموش نشه
باهیچی عوض نمیکنم
پیرَن سیاهه ماهِ غمتو
باهیچی عوض نمیکنم
سایه سارِزیرعلمتو
باهیچی عوض نمیکنم
شبای جمعه ی حرمتو
بی حسین/بندگی/آفَت داره والله
باحسین/زندگی/برکت داره والله
یاحسین یاحسین ای جانم حسین جان
بنددوم
تنها توی دنیا... این راهِ نجاته
برعکس روضه الان جزوواجباته
تورو به چادرِمادرت
به حرمت شیرمادرم
یه کاری کن توی فتنه ها
غیراین خونه جایی نرم
با هیچی عوض نمیکنم
لذت روضه ی خونگی رو
باهیچی عوض نمیکنم
شبای هیئتِ هفتگی رو
باهیچی عوض نمیکنم
گریه وعشق و
دیدنی تر از زمین کربلا
جایی نیست میون این دنیای ما
شکر حق کبوتر دلم فقط
شده جلد اون دو گنبد طلا
کربلا ربوده عقل و از سرم
الهی ببیندت چشم ترم
کربلا دوباره باز صدام بزن
تا که باز سجده کنم توی حرم
........
عاشقم من زعنایت حسین
غرق لطفم از کرامت حسین
حاضرم حراج کنم زندگی مو
تا بازم برم زیارت حسین
عشق من دل از همه بریدنه
عشق من به کربلا رسیدنه
عشق من میون بین الحرمین
پابرهنه روی خاک دویدنه
..........
الهی یه روز پای آب فرات
جون بدم به عشق خشکی لبات
آقا جون نذرمه قربونیت بشم
الهی سرم جدابشه برات
قابلم بدون که باشم نوکرت
منو ردّم نکن از دور و برت
میدونم زیاده از سرم ولی
کاش بمیرم روی پای مادرت
@
امشب به لب دارم نوا
درد دل بود حال و هوا
یاد شهید کربلا
حب الحسین یجمعنا
حسین تمام هست ما
عمری گرفته دست ما
گواه ما بود خدا
حب الحسین یجمعنا
امام بی قرینه ام
حبش درون سینه ام
مهرش به دل داده صفا
حب الحسین یجمعنا
به یاد شاه عالمین
ذکر لبم شده حسین
قلب مرا داده جلا
حب الحسین یجمعنا
گشته چنین سعادتم
به او بود ارادتم
مهرش شده به من عطا
حب الحسین یجمعنا
بهشت ما حریم او
با دستای کریم او
هر درد ما شود دوا
حب الحسین یجمعنا
حسین بود باب نجات
نامش کلید مشکلات
حسین بود رمز بقا
حب الحسین یجمعنا
بردن نام او ثواب
نامش دعای مستجاب
هر که ورا کند صدا
حب الحسین یجمعنا
با این دل شکسته ام
به یاد او نشسته
هر چه دارم بخدا از کرَم ِ توست حسین(ع)
همه از برکت زیر علَم ِ توست حسین (ع)
ولی آقا به صراحت به تو گویم به دلم
بهترین هدیه برات حرم توست حسین(ع)
#اللهم ارزقنا کربلا
#رضا_ترابی_گیلده
مناجات با امام حسین علیه السلام
تا که در هیئتِ تو دربدرم آقاجان
بر حسینی شدنم مفتخرم آقاجان
ناز کن کربلاییِ پسرِ صدّیقه..
تا که با شیره ی جانم بخرم آقاجان
بده در راهِ خدا تذکره ی ششگوشه
تا بیافتد به حریمت گذرم آقاجان
کربلا ساخته ام در دلِ خود چون کعبه
صحنِ بین الحرمین در نظرم آقاجان
ز لبت گر شنوم نوکرِ من...می میرم
پس تو بگذار دگر سر به سرم آقاجان
به حسینیه قسم..خانه ی من ای وادی ست
من پسر می شوم و تو پدرم آقاجان
کم نشد ذکرت حسین ازنفسم یک لحظه
آمدم نامِ تو پیوسته برم آقاجان
به علمدارِ رشیدت چقدر مشتاقم
عاشقم عاشقِ رویِ قمرم آقاجان
شاعر:محسن راحت حق
جَوونی ما بفدات حسین جان
کی می رسیم به کربلات حسین جان
مِهر تو آمرزش هرگناهه
گفته اینو خود خدات حسین جان
محل رفت و آمد ملک هاست
مجلس گرم روضه هات حسین جان
هرکسی توی مجلست می شینه
پر می زنه تا کربلات حسین جان
غلام سیات رو سفیده به والله
منم گدای عاشقات حسین جان
تویی آقام، تویی آقام همیشه
منم گدات، منم گدات حسین جان
اگر به دامِ عشق تو اسیرم
نصیب من شده دعات حسین جان
قسم به مشک و عَلَم و علمدار
منم دخیل پرچمات حسین جان
صدات می آد هنوز به روی نیزه
سوخته دلِ ما از صدات حسین جان
اون دلی که سوخته میون روضه
شد همنوا با بچه هات حسین جان
چه جذبهایست درآغوش تو که اینگونه
کشاندهای به تماشا جهان حیران را
تو راگرفته درآغوش خویش شش گوشه
چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را
این زندگیو - بی تو نمی خوام
تنها تو فقط - می مونی برام
این سینه زنی - تقدیر منه
دوریت دلمو - آتیش میزنه ۲
یه سالی میشه که دلم تنگه برات
منو جدا نکن یه وقت از روضه هات
کجا رو دارم آقا غیر کربلات
اون که پای تو - می مونه منم
سنگ تو رو به - سینه می زنم
دنیامو به تو - مدیونم حسین
رویای منه - بین الحرمین ۲
نوکر تو برا حرم دلواپسه
دوری از کرببلا دیگه بسه
دستم دوباره کی به پرچم می رسه
اسمت که میاد - می ریزه دلم
جاریه غمت - توو آب و گلم
دورم نکنی - از کرببلات
تنگه دل من - یک ساله برات ۲
مگه میشه نوکرتو رها کنی
چی میشه که منو به اسم دعا کنی
منو بازم راهی کربلا کنی
دستامو بگیر - مثل همیشه
هیج جا واسه من - روضه ت نمیشه
با هر نفسم - می خونم حسین
راهم دادی باز - ممنونم حسین ۲
دلمو به پرچم تو گره زدم
منو رها نکن حالا که اومدم
راه گدایی از تو رو خوب بلدم
بند 1
خواب و خیال من کربلای تو
پناه این دله روضه های تو
میخونه قلب خستم برای تو
خوشبختی یعنی تابشم دوباره مهمونه حرم
خوشبختی یعنی پرسه های زیر بارونه حرم
خوشبختی یعنی روضه خونی پایین پای حسین
خوشبختی یعنی گریه کردنه تو بین الحرمین
نگاهم کن /خرابه حالم آقا روبه راهم کن
یه فکری واسه دلسردی و آهم کن
حسین آقام حسین آقام
بند 2
سینه زن شدم با اذن مادرت
دست خالیمو گرفته دخترت
مدیونم آقای من به خواهرت
خوشبختی یعنی بشم آقا ساکن کرببلا
خوشبختی یعنی نشم از حرم و شش گوشه جدا
خوشبختی یعنی وقت مردنم بیای بالا سرم
خوشبختی یعنی بخونم برات باچشمای ترم
دوستدارم / منه عاشق به این روضت بدهکارم
بهت محتاجم آقاجون گرفتارم
حسین آقام حسین آقام
بند 3
منو یادت نره کشتی نجات
که بیام اربعین به کربلات
نوکری کنم برای زائرات
خوشبختی یعنی جلوی حرمت زانو بزنم
خوشبختی یعنی بشه پیرهن سیاهم کفنم
خوشبختی یعنی آقا درد این دلو دوا کنی
خوشبختی یعنی نوکرتو راهیه کربلا کنی
با تو هستم /پریشونم آقاجون ازهمه خستم
به تو مولای من میدونی وابستم
حسین آقام حسین آقام
چندوقتیه که گوشهگیرم
تا دوباره کربلا نرم هیچجا نمیرم
تازه فهمیدم که بیحرم از دنیا سیرم
هیچجا نمیرم
حرم که نباشه؛ آخه چجور دردا دوا شه
حرم که نباشه؛ میخوام اصلاً دنیا نباشه
آرزوم زیارت یاره،
کربلا دلخوشی دنیاست
بیهوای حرم این شبها،
زندگیم رو هواست
یاحسین یااباعبدالله
__________________________
از آدما هیچی نمیخوام
کربلا نباشم انگاری تنهای تنهام
فقط از خدا میخوام برم دیدار آقام
هیچی نمیخوام
چی بدتر از اینه؛ غم فراق باشه تُو سینه
چی بدتر از اینه؛ نوکری آقاشو نبینه
بهتر از همه تو میدونی،
حال من واسهچی داغونه
بیشتر از این نذار این روزا،
اینجوری بمونه
یاحسین یااباعبدالله
______________________
این روزا حالم روبهرا(ه) نیست
منمریضِدوریامولیحیفکهدوانیست
بخدا علاج درد من جز کربلا نیست
جز کربلا نیست
چجوری میتونم؛ اینهمه از تو دور بمونم
چجوری میتونم؛ خودمو آخر میرسونم
وقتیکه درِ خونهت بازه
کی میگه راه حرم بستهست
کربلا نمیرسم اما؛
روضههای تو هست
یاحسین یااباعبدالله
بند اول:
آرزومه یه شب جمعه حرم
آرزومه که منم زائر بشم
نمیخوام چیز زیادی که آقا
توی دنیا اینه تنها خواهشم
رومو زمین نزن هر چی دارم بگیر
بال و پرم بده
رفیق بامرام تو رو به مادرت
به من حرم بده
حسین آقام آقام
بند دوم:
پس چی شد قول و قرار بینمون
من به آقایی تو شک ندارم
یه روزم به عمر من مونده باشه
سرمو باز رو ضریحت میزارم
بدم ولی بدون خوبی ها تو ز یاد
نمی برم حسین
یه خواهشی دارم فقط خودت بیا
بالا سرم حسین
حسین آقام آقام
بند سوم:
قدر نعمت و ندونستم حسین
اون روزایی که پیاده اومدم
تو مسیر اربعین یادش بخیر
سمت تو میومدم قدم قدم
تو این هوا ببین نفس کشیدنم
سخته برام حسین
از راه دور بازم یک شب جمعه ای
میگم سلام حسین
حسین آقام آقام
حاتم به کرم خاک کف پای حسین است
خاتم دل وجانش قد رعنای حسین است
هر کس که حسینیست ندارد غم محشر
پرونده او بسته به امضای حسین است
حیدر که نبی گفت به او لحمک لحمی
نازش همه این بود که بابای حسین است
آن کرب و بلایی که کند فخر به کعبه
آرامگه یوسف لیلای حسین است
عباس که خود شهره ی آفاق به مردیست
پرورده ی دامان مصفای حسین است
اصغر که بود واسطه ی فیض الهی
گهواره ی او سینه ی سینای حسین است
خورشید که در تابش نورش خللی نیست
یک ذره ز نور رخ زیبا ی حسین است
زیبایی یوسف همه جا ورد زبان است
با این همه او محو تماشا ی حسین است
جنت همه ارزانی زاهد که بهشتم
همسایگی قامت طوبای حسین است
بریدم از همه رو به تو آوردم
خودم خوب می دونم آبرومو بُردم
منو لحظه ی آخرم نره یادت
بیا بالا سرم اون وقتی که مُردم
شب اول قبر فقط تویی امید من
تو رو خدا پای پروندمو امضابزن
رهام نکن درسته نوکر بدی بودم
ولی زداغ تو ببین که سینه کبودم
دستمو آخر میگیری
من رعیتم تو امیری
از کوچیکی بودم برات غلام آقا
می دونی که اسیر کربلام آقا
بیا یه بار ببر کرببلا من رو
دیگه در نمیاد حتی صدام آقا
ازکربلات فقط یه عکس دارم توی خونم
همون عکسه یه عمره کرده من رو دیونم
همون عکسه یه عمره اشک چشمامو دیده
اونم خوب میدونه جونم به لبهام رسیده
دستمو آخر میگیری
من رعیتم تو امیری
پاینده دین و قرآن از همت حسین است
اسلام وامدار شخصیت حسین است
این پادگان هنوزش سرباز میپذیرد
دلهای کربلایی در خدمت حسین است
زد پرچم کرامت تا اوج استقامت
آزادگی اسیر حریّت حسین است
بر مجلس عزایش بیگانه ره ندارد
ما را که راه دادند این دعوت حسین است
تا از مناره بانگ الله اکبر آید
این ذکر الصلوة از قد قامت حسین است
پیکر به خاک مقتل، سر بر فراز نیزه
معراج عشق بنگر این رفعت حسین است
تا سر ز تن جدا شد محبوب قلبها شد
راهب به دیر دیدم همصحبت حسین است
افتاد اگر ز پیکر دست امیر لشکر
زینب نگاهبان حیثیت حسین است
سنگی ز دست جسته، پیشانیش شکسته
آئینهها خجالت از صورت حسین است
پرسیدم از کلامی خاک بهشت دیدی؟
گفتا شمیم جنت در تربت حسین است
خوبی نوکر به وفاشه که اسم ارباب رو لباشه
نمی خوام دنیار و اگه کربلا نباشه
از نون شبم میزنم تا حرج روضه هات کنم
وقتی دلم اروم میشه که جونم و فدات کنم
داری به من علاقه دارم به تو علاقه
بازار نوکریتون ارباب همیشه داغه
حسین ۳
خونه من کرب و بلاته شفا توی اب فراته
به خدا عشق تو همون کشتی نجاته
اقا خودت خوب میدونی که با چه حالی اومدم
تا که بگیری دستم و با دست خالی اومدم
از دنیا بی نیازم تا روزی که گداتم
دست من و میگیری روی پل صراطم
حسین ۳
دل من و بردی چه ساده خدا ما رو دست تو داده
بتونم اسمت و بگم از سرم زیاده
وقتی برا تو بمیرم به ارزوهام میرسم
جز تو کسی رو ندارم به بی کسی تو قسم
اسمت همه عشقم عشقت تمومه دینم
کی گفته دورم از تو شیش گوشته تو سینم
حسین ۳
اقا ببین چشم ترم
بکش دستی سرم
که فکر و ذکر من شده حرم
اربابم به تو من مدیونم اربابم نوکر این خونم
اربابم نکنی بیرونم
خدا رو صد مرتبه شکر
یه عمر سینه زنم و
مدیون مادر پدرم
حسین حسین گفتنم و
ارباب حسین یابن الزهرا
در راه غمت هر چه بلا بود خریدیم
یک عمر از این روضه به ان روضه دویدیم
یک روز در اغوش پدر روز دگر هم
با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم
یک عمر از این نافله ها بار نبستیم
از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم
هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم
یک اه برای تو کشیدیم و پریدیم
حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم
جز ان نفسی را که برای تو کشیدیم
صد بار چو ایینه به پای تو شکستیم
یک بار اگر روضه گودال شنیدیم
اگر چه بسته شده راه و پیشِ پا، سنگ است
ولی هنوز دلم با حرم هماهنگ است
چه امتحان بدی! چه تقاص سنگینی
دلم شکسته تر از وضعِ شیشه و سنگ است
تو سیدالشهدا(ع)، من همان که یکسال است
نیامدم حرمَت! این برای من ننگ است
وجودم از غم دوری دچار ویرانیست
کلافه ام، بطلب! سخت در دلم جنگ است
تمام دلخوشی ام در فراق تو اشک و
نوای روضه برایم فقط خوش-آهنگ است
چقدر نقشه کشیدم برای آمدنم
نشد بیایم و پایم هنوز هم لنگ است
دلم گرفته عزیزم بگو چه کار کنم؟!-
برای فاصله ای که هزار فرسنگ است
برای گریۂ آهسته کنج شش گوشه
برای نیمه شبِ کربلا دلم تنگ است!
گویمت از جان و دل جانم فدایت یا حسین
من بمیرم کاشکی در پیش پایت یا حسین
جنّت و رضوان کجادارد صفای کربلا
مروه کی دارد صفای نینوایت یا حسین
اینهمه عاشق فقط نام تو ازبرکرده اند
عشق ،آتش شد که سوزد آشنایت یا حسین
دلربا تر از تودل هرگز ، نداند دلبری
جان فدای جذبه های دلربایت یا حسین
ای به قربان تو و هفتاد و دو قربانی ات
تا قیامت عقل حیران در منایت یا حسین
پاکبازی چون تو در عالم ندیده ، دیده ای
هست راضی تا ابد از تو خدایت یا حسین
بهر حفظ دین گذشتی از علیِّ اکبرت
غنچه ات گل کرد روی دستهایت یا حسین
نور رویت دم به دم افزون شد از فرط بلا
شد جهان روشن ز نورِ کربلایت یا حسین
درس آزادی که دادی تا قیامت ماندنیست
نارسا باشد زبانها در رثایت یا حسین
بسته ای پیمان خون با حق در آن روز الست
کربلا شد شاهد قالو بلایت یا حسین
مُهجه ات رابذل کردی در ره احیای حق
جزخدا داند مگر کس خونبهایت ؟ یا حسین
افتخارما بود خدمت به زوّار شما
میزنیم از جان و دل هردم صدایت یا حسین
گر رضا باشی زما از ما خدا راضی شود
نیست دردل خواهشی غیر از رضایت یا حسین
برولائی گوشة چشمی که بنمایی بس است
تا شود پر سینة او با ولایت یا حسین
دلارامم در این عالم حسین است
به هردم با دلم همدم حسین است
نباشد در دلم جز نام محبوب
به دل در شادی و در غم حسین است
میان دم فقط (پا) گویم از دل
به وقت بازدمهایم (حسین) است
به قلبم خون که می آید مرتب
ورودش یا خروجش هم حسین است
دهانم باز شد با تربت عشق
به رگ درخون و در قلبم حسین است
نه تنها من شدم دلبسته بر او
حبیب آدم وخاتم حسین است
ولائی شد ولائی با ولایش
که محبوبش در این عالم حسین است
به کعبه نینوا گفتا که من خاک شفا دارم
توهستی قِبلهء عالم ولی من کربلادارم
حریمت ، صوت لبیک همه حجاج می خیزد
ولی من نینوا هستم که از خود خوش نوادارم
اگرچه بیت حق داری،نگر بر قتگاه من
درون قبر ششگوشه ذَبیحاً مِن قَفا دارم
به قربانگاه تو مادر ندیده داغ فرزندی
چو لیلا کی شود هاجر،به غمها مبتلا دارم
گر اسماعیل از کوی مِنا با پای خود آمد
نگر پائین پا خفته جوانی در عبا دارم
مِنایم بر نگرداند اگرچه طفل ششماهه
در آغوش پدر بنگر چو اصغر مَه لقادارم
مِنا و زَمزمی داری،صفا و مَروه هم ازتو
کنار علقمه ازمن، بگویم تا چه ها دارم
علمدار و علم ازمن،فتاده پاره مَشک ازمن
بدور از خیمه ها خفته نگر عبد خدا دارم
تو زوّار غنی خواهی ،منم گلچین عاشقها
به زیر طاق این گنبد،همه شاه و گدا دارم
تو از غار حَرا دَم زن ،عبادتگاه پیغمبر
به هفتادو دو قربانی حریم کِبریا دارم
تو (نادر) بشنو از پیرت،بگیر از دامن مولا
بگو در ظلمت محشر،ترا دارم ،ترا دارم
اندر زمانه نـــام حسین شد شعار من
در هر مکان ولای حسین اعتبار من
کن احتساب نوکریِ درگهت مرا
نالایقم دخیـــلم و بین دیده زار من
می دانی ای شها دل من مست کربلاست
لطفی ز رحمتت به دل غمگسار من
از بچگــــی نوای حسین ازبرم شده
نامت قـــرار قلب من ای با وقار من
با حُبِّ تو نفس کشم و با تو زنده ام
ای نَیِّر هُـــــدا تـــــو مَهِ آشکار من
بی تو فقـــیرم و آقـــــا با توام غنی
سرمـــایه ام ولای تو ای شهریار من
مولا زبچـگی تو مــرا دست گرفته ای
آقا سپــــــرده شـد بــه شما اختیار من
کردم گنه بـــدم آقاجان لیـک عاشقم
زین درگهت ردم مکن ای تاجدار من
ارباب من دلم گرفته نظر کن بر این دلم
شــــوق وصــــال مــرقد تو انتظار من
کــــرب بلا بهشت مـــن و قبله ی دلم
ای صحن و مرقدت چمن و سبزه زار
من
هر گــه شکسته شد دل من ذکر نام تو
آرام کـــــرده این دلِ پُــر زِشـرار من
آقا عنـــــایتی ز شب قبـــــر بر حقیر
آیا شـــــــــود قدم بگذاری مزار من
گویی که جزء خادم درگاه اصغر است
عمری عـــــــزا گرفته برا شیر خوار من
(پویا ) گــدای درگه ارباب شاهی است
بس خــــادم حسین شو و گو افتخار من
#مناجات_با_امام_حسین
#عرفه
به حکم این که فقط کربلاست منزل ما
معطر است به ذکر حسین محفل ما
به زرق و برق جهان دل نبسته ایم دمی
خوشیم ، تا که همین نوکری ست حاصل ما
برای سینه زنان تا ابد همین کافی ست
همین که ذره ای از تربت است در گِل ما
صدای پای محرم به گوش می آید..
دوباره عکس ضریح است در مقابل ما
گناه با دل ما هر چه کرده بود گذشت...
از این به بعد حسین است صاحب دل ما
غزل مناجات امام حسین
شکر خدا که نام تو در قیل و قال ماست
ذکر همیشه ، روز و شب و ماه و سال ماست
.
با قلب ما چه کرده ای ، ای مهربان محض
کرب و بلای تو همه فکر و خیال ماست
.
مارا برانی از در خود هم ملال نیست
این یوق نوکری تو بس که مدال ماست
.
مارا غلام تو بشناسند و خواه تو
اصلا بگو به خلق که این هم وبال ماست
.
یکبار گر خطاب کنی نوکر من است
این جمله تا قیام قیامت کمال ماست
.
تا زنده ایم جز تو نگوییم و نشنویم
تا روز حشر هر چه قدر که مجال ماست
✍?رامین برومند(زائر)
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
لطف تو هر طِیبی را عاقبت حُر می کند
زمزم و کوثر میان چشم من جوشیده است
پس گلابِ این گُلِ پژمرده را کُر می کند
رزق چشمم کربلا را دیدن است ، اما فراق
نان چشمان مرا هربار آجر می کند
یک سلام از پشت بام خانه دادم ، فطرست
جای خالی مرا در کربلا پُر می کند
در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی
پشت بام خانه را مرقد تصور می کند
آسمان، روضه گرفت و ابر گریه میکند
رعد سینه می زند ، زهرا تشکر می کند
مهر تربت را که بوسیدم دلم آرام شد
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند
سر نخواهم کرد خَم پیش کسی الا حسین
قلب من خورده به نام نامی مولا حسین
در رهش امروز هر کس یک قدم برداشته
خوب میداند تلافی میکند فردا حسین
آه از آن روزی که خلوت میشود دور مزار
بعد میبینی که مانده پیش تو تنها حسین
بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم
از همه عالم کفایت میکند ما را حسین
شک ندارم نوکران را از صف یوم الحساب
میکشد بیرون ملک، میگوید: این ها با حسین
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست
لحظهای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین
کولهباری از گناه آوردهام، چون گفتهاند
با دو قطره اشک، پاکش میکند یکجا حسین
رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست
کَلْمَةُ الحسنی حسین و عُروةُ الوثقی حسین
بس که بخشیدهست میترسم میان قتلگاه
شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین
مادرم میگفت اگر شوق حرم داری بگو_
بعد تسبیحات بی بی حضرت زهرا، حسین
هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه
خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین !
یا حسین(ع)
ازجان گذشته ای که به دین جان عطا کنی
هستی خود به راه خدایت فدا کنی
خونت بریختند و خدا خونبهات شد
پستی این جهان تو چنین بر ملا کنی
اندر مصاف خون وتیغ، خون برنده شد
با خون خود حسین، تو به دنیا چها کنی
نام تو هست مرکز پرگار عاشقی
بس درد عشق را تو به نامت دوا کنی
ما فخرمان بود به غلامی درگهت
حاشا که نوکران، تو به محشر رها کنی
خالق کند فخر به مخلوقِ چون تویی
در راه حق تو حق مطالب ادا کنی
آقا هوای کوی تو کرده ست قلبمان
آیا شود که قسمت ما کربلا کنی
شعر:اسماعیل تقوایی
نور عین منی
به خودم می بالم امام حسین منی
لحظه های آخرم شهادتین منی
نور عین منی
بهترین منی
بیشتر از خودم به فکر اربعین منی
باورم نمیشه آقا همینشین منی
بهترین منی
کرم تو رو /میشناسم آقا
هر جوری هس می بری /منو کربلا
مایله دلم/سمت پرچمت
اوج خوشبختی یعنی/شدم آدمت
یا حسین مدد یا حسین مدد
......................
زندگی منی
بهترین خاطره های بچگی منی
تربتت یعنی دلیل بندگی منی
زندگی منی
دل پر از شعفه
بهترین مسیر دنیا کربلا نجفه
زندگی بدون شور روضه بی هدفه
دل پر از شعفه
دل نمی کَنَم /محشر از حسین
کیو پیدا می کنم /بهتر از حسین
واسه نوکرات/چاره کربلا
حکم مرگ و زندگی/داره کربلا
یا حسین مدد یا حسین مدد