وقتی ز راه دور به پیش تو آمدیم
دیگر به رو نیار که آلوده و بدیم
با شوق بوسهای به کف صحن انقلاب
از شهر خویش تا به دیار تو پر زدیم
مکّه، مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف
بسیار رفته ایم ... ولی جَلد مشهدیم
هر کوه و قلهای که رفیع است، زیر پاست
وقتی که ایستاده به بالای گنبدیم
کلّ بهشت، گوشهای از مشهدالرضاست
مشهد، قرین عرش خدا بوده از قدیم
من را مقیم خانه سلطان نوشتهاند
یک یاکریم خانه ی سلطان نوشتهاند
آقا! گدایت آمده و باز در زده
با دست خالی آمده و باز، سرزده
یابن الکریم! پیش خودت خانهام بده
دوری از آستان تو بر من ضرر زده
اینکه سه بار، دیدن زوّار میروی
نقش امید بر دل هر محتضر زده
من ذاکر تو هستم و
- سه شنبه
- 26
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:18
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار