امام رضا علیه السلام

مرتب سازی براساس
 آرمان صائمی

شعر مدح امام رضا (ع) -(آيه ها را يكى يكى خواندم) * آرمان صائمی

762

شعر مدح امام رضا (ع) -(آيه ها را يكى يكى خواندم) آيه ها را يكى يكى خواندم
تا به صحنت رسيد اقبالم
شك ندارم خودت فرستادى
نيمه شب بازهم به دنبالم
-
يك دهاتى ميان گوهرشاد
زير لب يا رضا رضا دارد
گريه هايش چقدر ديدنى است
ظاهراً او فقط تورا دارد
-
شهره ى عالمى به آقايى
تو بزرگى و محترم هستى
همه ى عمر دلخوشيم بود اين
كه شما سايه ى سرم هستى
-
حرمت شعبه ى دوئ عرش است
پادشاهش تويى..تويى سلطان
هركه آمد گرفت مزدش را
خوش حسابى چقدر آقاجان...
-
هرچه اينجا سياه تر بهتر
زودتر رو سپيد برگردد
نه محال است زائرت يك بار
از حرم نا اميد برگردد...

  • یکشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حمیدرضا محسنات

یا امام رضا علیه السلام -(پیرمرد از تمام خاطره هاش ) * حمیدرضا محسنات

887

یا امام رضا علیه السلام -(پیرمرد از تمام خاطره هاش ) #زائر_قدیمی

پیرمرد از تمام خاطره هاش
چند تا را هنوز از بر بود
مثلا اینکه صحن گوهرشاد
آسمانش پر از کبوتر بود

خیره میشد به عکسهایی که
از جوانیش بیش و کم مانده
از عیال خدابیامرزش
چقَدَر عکس با حرم مانده ...

خیره میشد به مهر و تسبیح و
جا نمازی که عکس گنبد داشت
در سجودش همیشه زائر بود ...
مهر و تسبیح عطر مشهد داشت

رو به ساعت نگاه غمگینش
دست بر سینه منتظر مانده
بیسواد است , بر روی ساعت
یک حرم جای هشت چسبانده

دانه دانه به کفترانش با
اشک شرمندگی غذا داده
کفتران حیات را چندیست
وعده ی مشهد الرضا داده

خانه اش خانه ای قدیمی بود
خانه ای گرم و با صفا ... آری
از همان ها که غرق دنیا نیست
از همان ها که د

  • یکشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر مدح امام رضا (ع) -(ای مطرب مهتاب رو) * امیر عظیمی

2072
5

شعر مدح امام رضا (ع) -(ای مطرب مهتاب رو) #میلاد_امام_رضا_علیه_سلام

ای مطرب مهتاب رو
حرفی بزن، چیزی بگو
زان شاه صاحب آبرو
فخر سریر ارتضا
سلطان‌علی‌موسی‌الرضا

تسبیح سبحانی رسید
ارباب ربانی رسید
ماه شبستانی رسید
شمس‌الشموس، آقای ما
سلطان‌علی‌موسی‌الرضا

ای نجمه خاتون آفرین
خورشید آوردی چنین
موسی‌بن‌جعفر را ببین
نامیده این مولود را
سلطان‌علی‌موسی‌الرضا

در عرش اقبال نبی‌ست
در فرش اجلال نبی‌ست
او عالم آل نبی‌ست
تمثال ختم الانبیاء
سلطان‌علی‌موسی‌الرضا

شد این علیِ سومین
مثل امیرالمومنین
با مستمندان همنشین
هم‌سفره می شد با گدا
سلطان‌علی‌موسی‌الرضا

گنبد طلایش دلبری
کرده‌است از انس و پری
دل می‌بری،‌دل‌‌می‌بری
ای دلبر خیرالنساء
سلطان‌علی‌مو

  • دوشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 00:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

به بهانه‌ی میلاد حضرت رضا(ع) -(آهوی دشت ختن) * مرتضی محمودپور

718
1

به بهانه‌ی میلاد حضرت رضا(ع) -(آهوی  دشت ختن) آهوی کوی رضایم

سلام‌حضرت سلطان، من‌آهوی ختنم

ببین‌که‌گم شدم‌اکنون اسیراین وطنم

مرا به اسم شما میشناسنم آقا

اگرکه‌شهرتم افزون،که‌مرغ‌این‌چمنم

زدست پر کرمت نافه‌ام معطر شد

به‌پیش‌شاه‌وگدا محترم شدم که‌منم...

رها شده به عنایات تو ز دام بلا

خداکند که براهت بیافتد این بدنم

چو نام تو به‌لبم آشنا شده آقا

به‌مثل‌شهدعسل‌گشته‌این لب‌ودهنم

سرم بخاک ره زائران درگاهت

خدا کند که شود خاک راهشان کفنم

  • دوشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

شعر در مدح آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام -(میان صحن های تو ز فکر این و آن فارغ) * احمد ایرانی نسب

1424
1

شعر در مدح آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام -(میان صحن های تو ز فکر این و آن فارغ) میان صحن های تو ز فکر این و آن فارغ
شبیه کودکی هستم ز غوغای جهان فارغ

تمام حرف هایم را فقط با اشک میگویم
اشارات نظر داریم و هستم از زبان فارغ

کلاغ رو سیاهی پر زده بین کبوتر ها
کنار پنجره فولاد تو از آشیان فارغ

کبوتر زائرت باشد ز گنبد بر نمی‌خیزد
که تا خورشید بالا رفت و شد از آسمان فارغ

مرا با عیب راهم دادی و با اشک می خندم
شبیه بنده ای که میشود از امتحان فارغ

زمینم؟ آسمانم؟ مشهدم؟ عرشم؟ کجا هستم؟
دخیلت هستم و میگردم از کون و مکان فارغ

اذان صبح ، نقاره دلم را زیر و رو کرده
چنان پر شور و سرمستم که هستم از اذان فارغ

شفا میخواهم و از آب سقاخانه می‌نوشم
منم از لطف هر که غیر تو ، ای مهربان فا

  • سه شنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

ترکیب بند درد و دل با امام رضا علیه السلام -(وقتى پرنده در قفس هم بال و پر دارد) * آرمان صائمی

1450

ترکیب بند درد و دل با امام رضا علیه السلام -(وقتى پرنده در قفس هم بال و پر دارد) وقتى پرنده در قفس هم بال و پر دارد
يعنى دلش با بى قرارى دردسر دارد

دل دل نكن اى دل كه دل طاقت نمى آرد
بى عشق اوضاعى شبيه محتضر دارد

پر باز كن پرواز كن اصلاً نترس اى دل
آقا شبيه تو به والله آنقَدَر دارد...

در اين حرم شاه و گدا مهمان آقايند
تازه هواى بى كسان را بيشتر دارد
-
خود را دخيل پنجره فولاد كن امشب
از بند اين دنيا خودت آزاد كن امشب
-
وقتى كه پايت مى رسد در مشهد او
يا اينكه مى بينى رواق و گنبد او

ديگر مبادا ياد غم هايت بى افتى
وقتى كه دارى جود و لطف بى حد او

در خاطرت باشد نگاهش خيره بر توست
روى سرت دارى نگاه ممتد او

هشت است مضرب"يك"وجود حضرت عشق
در بين اين اعداد آخر سر"صدِ" او
-
در د

  • سه شنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 01:23
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دوبیتی امام رضا (ع) -(خواب دیدم مشهدم “زائر” شدم ،زانو زدم) * رامین برومند

1160

دوبیتی امام رضا (ع) -(خواب دیدم مشهدم “زائر” شدم ،زانو زدم) خواب دیدم مشهدم “زائر” شدم ،زانو زدم

با مژه دیدم که صحنش را خودم جارو زدم

هر زمان دلگیر بودم از غم و از غصه ها

بی تعلل رو فقط بر ضامن آهو زدم

  • سه شنبه
  • 2
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

شعر در مدح امام رضا علیه السلام -(ادخلوها بسلامٍ آمنین... در باز شد) * محمد حسین ملکیان

2804
1

شعر در مدح امام رضا علیه السلام -(ادخلوها بسلامٍ آمنین... در باز شد) ادخلوها بسلامٍ آمنین... در باز شد
از میان جمعیت راهی به این سر باز شد

در حرم سهل است، حتی در دل میدان مین
هر زمان که یارضا گفتیم، معبر باز شد

اول نامش که آمد بر زبانم سوختم
در دلم بال صد و ده تا کبوتر باز شد

از صدای گریه‌ی زن‌ها یکی واضح‌تر است
خوش به حالش بعد عمری بغض مادر باز شد

دار قالی... پنجره فولاد... مادر سال‌ها
بس که روی هم گره زد بخت خواهر باز شد

نان حضرت، آب سقاخانه، اشکی پر نمک
سفره‌ی یک شعر آیینی دیگر باز شد

مادر از باب‌الرضا رد شد، به من رو کرد و گفت:
بچه که بودی زبانت پشت این در باز شد

شاعری آمد برای ترک سیگارش حرم
عادتش را ترک کرد اما کبوترباز شد

#محمد_حسین_ملکیان

  • چهارشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

مدح امام رضا علیه السلام -( ولیعهد ایران نه، شاهی همیشه) * حسین رئوفی

824

مدح امام رضا علیه السلام  -( ولیعهد ایران نه، شاهی همیشه) مدح امام رضا علیه السلام
از حسین رئوفی

ولیعهد ایران نه، شاهی همیشه
در این سرزمین تکیه گاهی همیشه

به یمن تو و خواهرت کل ایران
بود روشن از مهر و ماهی همیشه

بهشت زمین است صحن و سرایت
شما قلب بر قبله گاهی همیشه

علی بن موسی الرضایی و بر تو
گدایم گدایِ نگاهی همیشه

بر آنان که دیدند طوفان شن را
خودت یک تنه یک سپاهی همیشه

شکار گنه تا نگردم ، چو آهو
بده بر دلم سرپناهی همیشه

دلیل دلم شامِ شادی، شمایی
به روز غمم سوز آهی همیشه

مرا نزد حق باز شرمنده کردی
گنه از منو عذرخواهی همیشه

برای عبور از دل چاهراهان
تو ایمن ترین شاهراهی همیشه

رئوفا نگیری چو دست «رئوفی»
تباه است در قعر چاهی همیشه

  • چهارشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

شعر ایام زیارتی امام رضا ع -(حرف ها گفتیم با پنجره فولاد رضا) * امیر فرخنده

1593
-2

شعر ایام زیارتی امام رضا ع -(حرف ها گفتیم با پنجره فولاد رضا) حرف ها گفتیم با پنجره فولاد رضا
بغض ها ترکیده در صحن گوهرشاد رضا

نیمه شبها تا سحر خیره به گنبد بوده ام
پر گناه و خیره سر خیره به گنبد بوده ام

بی خیال از کل غم ها عاری از محنت شدم
تا که از باب الجوادت وارد صحنت شدم

آمدم تا که مرا از درد درمانم کنی
یا مرا آهو کنی س؟صید بیابانم کنی

آمدم با خود تلنبار گناه آورده ام
دست خالی نیستم ، بار گنار آورده ام

آمدم از من بگیری ، باز عکس همه م
خالی از بار گناهم که غرق ماتم ام

باز هم با روسپیدی از حریمت میروم
باز هم دلخوش به دستان کریمت میروم

°°°
از خوشی های جهان غم را از آقاخواستم
رزق شبهای محرم را از آقاخواستم

#امیرفرخنده
#ایام_زیارتی_حضرت_رضا

  • سه شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:46
  • نوشته شده توسط
  • امیر فرخنده
ادامه مطلب

امام رضا (ع) -(کویت ای شاه ... خمت نیز تفاوت دارد) * علیرضا امانی مجد

783
2

امام رضا (ع) -(کویت ای شاه ... خمت نیز تفاوت دارد) کویت ای شاه ... خمت نیز تفاوت دارد
درگه محتشمت نیز ... تفاوت دارد

کمترینم که به پابوسی تو مفتخرم
عزتت بیش ... کمت نیز تفاوت دارد

پرچمی سبزتر از عشق به گنبد داری
به گمانم علمت نیز تفاوت دارد

شاید از بس که غریب الغربایت گفتم
باورم شد ... حرمت نیز تفاوت دارد

زائران تو ، مقیمان حریم حرمند
خادم محترمت نیز ... تفاوت دارد

از رواق تو جلال و عظمت می ریزد
با تو حتی عظمت نیز ، تفاوت دارد

از همان روز که تو ضامن آهو شده ای
دیدم آقا کرمت نیز تفاوت دارد

اصلا ایکاش که این چشم قدمگاه توبود
خاک پاک قدمت نیز تفاوت دارد

یا رضا گویم و اشک از نگهم می بارد
دست من نیست ، غمت نیز تفاوت دارد

اتهام من اگر عشق ت

  • شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا امانی مجد
ادامه مطلب

امام رضا ع -(السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام) * هستی محرابی

926
0

امام رضا ع -(السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام) #اللَّهُمَّ_صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا #الْمُرْتَضَى_الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏
۲۳#ذیقعده_روز_زیارتی_امام_رضا_ع

السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام
هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام

السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام
آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام

السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما
آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت
جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت

زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا
چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا

در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا
یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا

فخرِ ما این بس تو باشی سید و م

  • یکشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا امام رضا(ع) -(دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد ) * اسماعیل تقوایی

905

یا امام رضا(ع) -(دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد ) یا امام رضا(ع)

دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد

هر آنکس زائرت باشد زدنیا کام می گیرد

دل انگیز است آن صحن وسرایت، زائرت آنجا

زسقاخانه ات از بهرمستی جام می گیرد

دل افروز است جاروکش شدن در بارگاه تو

خوشا آنکس که جایی در صف خدام می گیرد

دل آویز است عطر مرقدت ای ضامن آهو

بهشت از بهر خوشبویی زعطرت وام می گیرد

چه دل سیر است هرکس خورده باشد از غذای تو

شود سیر آن که یک قاشق از این اطعام می گیرد

دل آزاری كه ناامید از طب طبیبان است

بقا بخشی وکارش با شفا فرجام می گیرد

دل آباد است هرکس زائر کوی شما باشد

سه جا در محشر از مولای خود انعام می گیرد

مدال نوکری درگهت پر ارزش است آقا

وبا آن نوکرت

  • دوشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاعلی بن موسی الرضا -(در حریم تو مرا شوق فرا می گیرد ) * اسماعیل تقوایی

793

یاعلی بن موسی الرضا  -(در حریم تو مرا شوق فرا می گیرد ) عید قربان 97_مشهد مقدس

در حریم تو مرا شوق فرا می گیرد
حس خوبی به تنم آمده جا می گیرد

مرغ دل پر زند و دور حریمت چرخد

شادمان بر لب خود ذکر رضا می گیرد

بین هر صحن و رواق حرمت فرقی نیست
دل به هر نقطه ی آن رفت صفا می گیرد

چشم من تا به ضریح حرمت می افتد
طفل اشکم به خروش آمده پا می گیرد

ای مسیحا دم و ای شافی درد همگان
لاعلاج آمده پیش تو شفا می گیرد

بین عشاق تو همچون پر کاهی هستم
کهربای کرمت باز مرا می گیرد

شکر حق گویم وخوشحال که زائر هستم
زائرت از تو صله کرببلا می گیرد

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن کردی

امام مهربانی ها -(مستحقم بده در راه خدا اقاجان) * حسن کردی

758

امام مهربانی ها -(مستحقم بده در راه خدا اقاجان) مستحقم بده در راه خدا اقاجان
امدم باز به امید شما اقا جان
فقط اینجاست که رویم به گدایی باز است
داده ای بس که خودت رو به گدا اقا جان

  • چهارشنبه
  • 16
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

گدای تو -(جان و سرم فدای تو یا ثامن و الحجج) * اکبر بهرامی

1499

گدای تو -(جان و سرم فدای تو یا ثامن و الحجج) جان و سرم فدای تو یا ثامن و الحجج
افتاده ام بپای تو یا ثامن الحجج
گر چه وجود من شده لبریز از گناه
شرمنده از وفای تو یا ثامن الحجج
آقا ببین که این دل شیدای من شده
دل داده ی سرای تو یا ثامن الحجج
من چون کبوتران حرم شادمان شدم
با صوت دلربای تو یا ثامن الحجج
دیدم به چشم خویش ایا ای بزرگوار
عالم شده گدای تو با ثامن الحجج
درمان نمی شود دل پر خون من مگر
درمان با دوای تو یا ثامن الحجج
من هم به گرد گمبد تو چرخ می زنم
هر لحظه در رثای تو یا ثامن الحجج
شاعر به شوق دیدنتان داد می زند
جان و سرم فدای تو یا ثامن الحجج

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

به غیر پنجره فولادتان پناهی نیست ( امام رضا ع ) * رامین برومند

778

به غیر پنجره فولادتان پناهی نیست ( امام رضا ع ) السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

برای این دل بی تاب من که راهی نیست
به غیر سایه ی لطفش پناهگاهی نیست

جدا شدن که ز آغوش گرم اقیانوس
اگرچه ساده شود ، کارِ هیچ ماهی نیست

یقین کُن اینکه از این بحر مهربانی ها
جدا شدن به خداوند ، جز تباهی نیست

کجا رود دل بشکسته ای که بی یار است؟!
دلی که شام غمش را جز او پگاهی نیست

قدم زدم همه ی هفت شهر عشق ، اما
چه دیدم ! آنکه برایم پناهگاهی نیست !!!

همین که تا به خودم آمدم چنین دیدم
که تا ورودی «باب الجواد» راهی نیست

رسیده بود دلم مشهد الرضایی که.....
در آن میان ، سخن از ، گدا و شاهی نیست

به سینه دست گذاشتم،سلام ای سلطان...
سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل امام رضا(ع) -(زهر آنچنان رسید، که دیگر جگر نماند) * رضا رسول زاده

555

غزل امام رضا(ع) -(زهر آنچنان رسید، که دیگر جگر نماند) زهر آنچنان رسید، که دیگر جگر نماند
می سوختم چنانکه سخن از شرر نماند
از چه جواب لطف به زخم زبان دهند؟
طوری گرفتم آتش، جان را ثمر نماند
من آرزوی آمدنِ مرگ می کنم
جز غربت هیچ چیز از این محتضر نماند
هُرمِ عطش به روی لبم نقره داغ شد
غیر از کبود، رنگ بر این پا و سر نماند
گیرم قفس برای من خسته باز شد
شوق وصال نیست، مرا بال و پر نماند
چشمم به آب خورده، اگر گریه می کنم
نام حسین آمد و جز چشمِ تر نماند
بالا سرم که نیست کسی ناله سر دهد
جز بی کسی که توشه مرا زین سفر نماند
چشمم در انتظار جواد است سوی در
شکر خدا که خیره دو چشم پدر نماند

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل امام رضا -(زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را) * رضا رسول زاده

619

غزل امام رضا -(زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را) زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را
خاکستری کرده همه بال و پرم را
یک آشنایی هم در این غربت ندارم
تا که گذارد روی دامانش سرم را
حتّی جوادم نیست با دستش بگیرد
اشکِ روان گردیده از چشمِ ترم را
می خواستم این لحظه ی آخر ببینم
یک بارِ دیگر روی ماهِ خواهرم را
با صورتم خوردم زمین بر خاک‌ کوچه
هر بار می خواندم به ناله مادرم را
امّا طناب اینجا به دستانم نبستند
مردی نزد سیلی کنارم همسرم را
هیزم نیاوردند پُشتِ خانه ی من
اینجا نسوزاندند دیوار و درم را
از زهر پیچیدم به خود بر خاکِ حُجره
دیگر نپیچیدند دَرهم حنجرم را
عمّامه ام مانده، عبا مانده، کسی نیست
تا که بَرَد پیراهن و انگشترم را
آتش گرفتم، سوختم، امّا ندیدم
پ

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خوشتر از بدر منیر است مه روی رضا * علیرضا امانی مجد

718

خوشتر از بدر منیر است مه روی رضا امام رضا (ع)

خوشتر از بدر منیر است مه روی رضا
همچو فردوس برین است خم کوی رضا
.
نه عجب اینهمه دلبسته و سرگشته ی او
می روند از همه سو وز همه کو سوی رضا
.
کربلا ، قبله ی عشق است همه میدانند
کربلای دل ما .... مشهد نیکوی رضا
.
روی خاک است مگر گوشه ای از باغ بهشت؟
این چه عطریست که برخواسته ازکوی رضا؟
.
ای بسا رایحه ی خانه ی زهرا دارد
نکهت مشهد و عطر حرم و بوی رضا
.
این سخن ، از لب صیاد شنیدن دارد
آخر از دام رها می شود آهوی رضا
.
چه دعاها که نمودیم و شفاعت دیدیم
چه شفاها که گرفتیم ز داروی رضا
.
حجةالله که برحضرت اوحسرت ماست
یازده قرن غریب است به پهلوی رضا
.
کاش میشد گره از عقده ی دل باز کنم
های وهوی

  • شنبه
  • 26
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا امانی مجد
ادامه مطلب

گره گشا -(از غم نه فرار می تواند بکند) * سید مجتبی شجاع

1042

گره گشا -(از غم نه فرار می تواند بکند) از غم نه فرار می تواند بکند
نه اینکه هوار می تواند بکند
جز اینکه بیاید حرمت گریه کند...
"درمانده" چکار می تواند بکند
بر درد دل خسته دوا… تنها تو
در هر دو جهان گره گشا…تنها تو
خاک کف پای زائرت…تنها من
سلطان سریر ارتضا…تنها تو
کس درد دوا نمی کند الا تو
لطفی به گدا نمی کند الا تو
افتاده گره به کارم و می دانم...
کس این گره وا نمی کند الا تو

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

ولای علوی -(خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست) * محمود ژولیده

1082

ولای علوی -(خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست) خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست
خشنود ز ابلاغ ولای علویست
این مکتب فاطمی که مهدی دارد
مشروط به امضای ولای رضویست

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

امام رضا(ع)-مدح و مناجات -(مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو) * قاسم نعمتی

1185
1

امام رضا(ع)-مدح و مناجات -(مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو) مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو
زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو
مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت
از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو
همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است
چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟
کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست
ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو
تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟
در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو
بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن
من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو
طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست
گرفته دست دلم را دعای دیدن تو
از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و
شدند عازم کربُبَلای دیدن تو
به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم
تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو
قسم به

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام) -(کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده) * قاسم نعمتی

1815
2

اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام) -(کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده) کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده
مهمان تو با دیده ی گریان رسیده
سرمایه ای که داده بودی باختم من
یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده
حرف دل هر نوکری اینست عمری
هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده
باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم
از این جدایی بر لبانم جان رسیده
افتاده بارم آمدم دستم بگیری
با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده
مانند زهرا مادرت سائل نوازی
لطف تو بر داد گنهکاران رسیده
هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد
جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده
گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها
آه کسی جامانده از گُردان رسیده
چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست
اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده
امضای تو پای شهادت نامه ها بود
با دست تو ای

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم قاسمی بیدهندی

-(خواستم شعری بگویم تا دلم شیدا شود) * قاسم قاسمی بیدهندی

1021

-(خواستم شعری بگویم تا دلم شیدا شود) شعر جدید امام رضا (ع)

خواستم شعری بگویم تا دلم شیدا شود
بیت بیتش موجب ارامش دلها شود

شعری از وصف تمام مهربانیها کنم
بار دیگر مدح از دردانه زهرا کنم

با خودم گفتم اگر خواهی غزل مستت کند
در حریم کبریای دوست پابستت کند

باید اینک خوب وصف خسرو خوبان کنی
با قلم توصیف قلب کشور جانان کنی

پایتخت کشور دل مشهد و شهر رضاست
زائر قبرش میان عرش زوار خداست

اصلا ایران ارزشش از این زمین بالارود
قطره قطره موج گردد سوی این دریا رود

زائری دیدم به زیر لب صدایش می زند
در حرم دست توسل بر امامش می زند

دیدمش در پنجره فولاد یا هو می کشد
مثل خادمها میان صحن جارو می کشد

باخودش می گفت اینجا درد ها درمان شود
کافری آ

  • شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • قاسم قاسمی بیدهندی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاعلی بن موسی الرضا(ع)_بر قلوب شیعیان فرمانروایی می کنی * اسماعیل تقوایی

729

یاعلی بن موسی الرضا(ع)_بر قلوب شیعیان فرمانروایی می کنی یا علی بن موسی الرضا

برقلوب شیعیان فرمانروایی می کنی
روز وشب از کارشان مشکل گشایی می کنی

تو رضایی و خدا راضی زاعمالت بود
از تمام عرشیانش دلربایی می کنی

هم کریم وشافی وهم شافع روز جزا
بس به این اوصاف نیکو حق نمایی می کنی

چاره ی بیچارگانی ،نا امیدان را امید
از دل آکنده از غم ،غم زدایی می کنی

ناعلاجان از تو می خواهند بهبود وشفا
اذن حق می گیری وکاری خدایی می کنی

راهها هرگاه مولاجان برویم بسته است
مشهدت آیم برایم ره گشایی می کنی

عطر صحن تو بود یاد آور بوی بهشت
زائر کویت به جنت رهنمایی می کنی

کعبه ی آمال عشاق است آقا مرقدت
هر دلی را روسوی مشهد هوایی می کنی

چون پر کاهی میان خیل عشاق توام
دلخ

  • سه شنبه
  • 13
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:41
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

امام رضا ع -(تا که یک جرعه ز مِهرت دلم آسان بچشد، یک نگاهِ تو مرا سمتِ خراسان بکشد!) * هستی محرابی

987

امام رضا ع -(تا که یک جرعه ز مِهرت دلم آسان بچشد، یک نگاهِ تو مرا سمتِ خراسان بکشد!) #السلام_علیک_یا_ضامن_آهو
#چهارشنبه_های_امام_رضایی

تا که یک جرعه ز مِهرت دلم آسان بچشد
یک نگاهِ تو مرا سمتِ خراسان بکشد
پدرت بابِ مراد و پسرت جود و جواد
کاش عشقِ تو مرا تا خودِ رضوان ببرَد!

#هستی_محرابی

  • چهارشنبه
  • 14
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

نذر رأفتِ بیکران -(چشم هایم خیره شد بر قابِ سقّاخانه ات ) * مرضیه عاطفی

839
2

نذر رأفتِ بیکران -(چشم هایم خیره شد بر قابِ سقّاخانه ات ) چشم هایم خیره شد بر قابِ سقّاخانه ات
سخت دلتنگم! شدم بیتابِ سقّاخانه ات
موجی از دریای رأفت در وجودم جان گرفت
آن شبانگاهی که دیدم خوابِ سقّاخانه ات
اوّل هر صبح عیسی مُرده را جان می دهد
با همان عطر گلاب نابِ سقّاخانه ات
حضرتِ أم البنین(س) پابوسَت آمد تا که شد-
ذکرِ «یاعبّاس(ع)» از آدابِ سقّاخانه ات
شخص میکاییل آمد بعد تعظیم و سلام
رزقِ عالم را گرفت از آبِ سقّاخانه ات
زیر لب میگفت با خود شیخ-حرّعاملی
معرفت می بارد از مهتابِ سقّاخانه ات
همجوارت هست و میخوانَد نماز شکر را؛
پنجره فولاد در محرابِ سقّاخانه ات
بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ سامرا
جرعه ای نوشیدم از سردابِ سقّاخانه ات!

  • چهارشنبه
  • 14
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

راه بهشت -(هر کس که شود پاک سرشت از این‌جاست) *استاد محمد جواد غفورزاده

1076
2

راه بهشت -(هر کس که شود پاک سرشت از این‌جاست) هر کس که شود پاک سرشت از این‌جاست
تعیین مسیر سرنوشت، از این‌جاست
ای دل! به هزار راه و بیراهه مرو
گر مرد رهی، راه بهشت از این‌جاست
دیدم دل خسته، در به در می‌گردد
دنبال بهانۀ سفر می‌گردد
برگشتم و خاک توس را بوسیدم
هر چیز به اصل خویش بر می‌گردد
دل، داشت، تمنای نگاهی به بهشت
گاهی به تو فکر کرد، گاهی به بهشت
دل غافل از این بود که باید ببرد
از «حصن ولایت» تو راهی به بهشت
در عشق تو، اشک حجت کامل ماست
در موج حوادث این حرم، ساحل ماست
وقتی به دلم نگاه کردم، دیدم
آیینۀ خورشید ولایت، دل ماست
دل، هشت دلیل و هشت آیت دارد
تا تکیه به خورشید ولایت دارد
در نزد خدا «راضیةً مرضیه» کیست؟
آن کس که «رضا» از او رضایت

  • پنج شنبه
  • 22
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

و الصُّبحِ اِذا تَنَفّسَ -(ای حضرت خورشید بلاگردانت) *استاد محمد جواد غفورزاده

624
1

و الصُّبحِ اِذا تَنَفّسَ -(ای حضرت خورشید بلاگردانت) ای حضرت خورشید بلاگردانت
ای ماه و ستاره عاشق و حیرانت
در توس شدی مقیم، تا سر بزند
«و الصُّبحِ اِذا تَنَفّسَ» از ایوانت
در توس دلم هیچ زمان خسته نبود
آغوش بهشت، لحظه‌ای بسته نبود
مشهد به کدام جلوه دل خوش می‌کرد
گر منظر این گنبد و گلدسته نبود؟!
خواهی که شود مشکلت آسان ای دوست!
از غم نشود دلت هراسان ای دوست
احرام سفر ببند زیرا گفتند:
«دین را حرمی‌ست در خراسان» ای دوست
چون قطره که محو گشته در اقیانوس
ماییم و جلال جلوۀ شمس شموس
وقت است که موسی و حواریونش
بار سفر از «طور» ببندند به توس
اینجا حرم است، حجت هشتم را
تکرار کن آیۀ «قل اللهم» را
یک پرچم سبز، با تکان دادن دست
دعوت به بهشت می‌کند مردم را
در

  • چهارشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد