امام رضا علیه السلام

مرتب سازی براساس

امام رضا (ع) -(کویت ای شاه ... خمت نیز تفاوت دارد) * علیرضا امانی مجد

632
2

امام رضا (ع) -(کویت ای شاه ... خمت نیز تفاوت دارد) کویت ای شاه ... خمت نیز تفاوت دارد
درگه محتشمت نیز ... تفاوت دارد

کمترینم که به پابوسی تو مفتخرم
عزتت بیش ... کمت نیز تفاوت دارد

پرچمی سبزتر از عشق به گنبد داری
به گمانم علمت نیز تفاوت دارد

شاید از بس که غریب الغربایت گفتم
باورم شد ... حرمت نیز تفاوت دارد

زائران تو ، مقیمان حریم حرمند
خادم محترمت نیز ... تفاوت دارد

از رواق تو جلال و عظمت می ریزد
با تو حتی عظمت نیز ، تفاوت دارد

از همان روز که تو ضامن آهو شده ای
دیدم آقا کرمت نیز تفاوت دارد

اصلا ایکاش که این چشم قدمگاه توبود
خاک پاک قدمت نیز تفاوت دارد

یا رضا گویم و اشک از نگهم می بارد
دست من نیست ، غمت نیز تفاوت دارد

اتهام من اگر عشق ت

  • شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا امانی مجد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

امام رضا ع -(السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام) * هستی محرابی

767
0

امام رضا ع -(السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام) #اللَّهُمَّ_صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا #الْمُرْتَضَى_الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏
۲۳#ذیقعده_روز_زیارتی_امام_رضا_ع

السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام
هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام

السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام
آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام

السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبال ما
آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت
جان به قربانِ تو و صحن و سرا وُ مرقدت

زنده ایم از برکتِ مِهر و ولایت یا رضا
چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا

در بغل گیریم ضریحِ با صفایت یا رضا
یک زیارت سهمِ ما پایینِ پایت یا رضا

فخرِ ما این بس تو باشی سید و م

  • یکشنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا امام رضا(ع) -(دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد ) * اسماعیل تقوایی

728

یا امام رضا(ع) -(دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد ) یا امام رضا(ع)

دل آرامی ودل در مشهدت آرام می گیرد

هر آنکس زائرت باشد زدنیا کام می گیرد

دل انگیز است آن صحن وسرایت، زائرت آنجا

زسقاخانه ات از بهرمستی جام می گیرد

دل افروز است جاروکش شدن در بارگاه تو

خوشا آنکس که جایی در صف خدام می گیرد

دل آویز است عطر مرقدت ای ضامن آهو

بهشت از بهر خوشبویی زعطرت وام می گیرد

چه دل سیر است هرکس خورده باشد از غذای تو

شود سیر آن که یک قاشق از این اطعام می گیرد

دل آزاری كه ناامید از طب طبیبان است

بقا بخشی وکارش با شفا فرجام می گیرد

دل آباد است هرکس زائر کوی شما باشد

سه جا در محشر از مولای خود انعام می گیرد

مدال نوکری درگهت پر ارزش است آقا

وبا آن نوکرت

  • دوشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاعلی بن موسی الرضا -(در حریم تو مرا شوق فرا می گیرد ) * اسماعیل تقوایی

632

یاعلی بن موسی الرضا  -(در حریم تو مرا شوق فرا می گیرد ) عید قربان 97_مشهد مقدس

در حریم تو مرا شوق فرا می گیرد
حس خوبی به تنم آمده جا می گیرد

مرغ دل پر زند و دور حریمت چرخد

شادمان بر لب خود ذکر رضا می گیرد

بین هر صحن و رواق حرمت فرقی نیست
دل به هر نقطه ی آن رفت صفا می گیرد

چشم من تا به ضریح حرمت می افتد
طفل اشکم به خروش آمده پا می گیرد

ای مسیحا دم و ای شافی درد همگان
لاعلاج آمده پیش تو شفا می گیرد

بین عشاق تو همچون پر کاهی هستم
کهربای کرمت باز مرا می گیرد

شکر حق گویم وخوشحال که زائر هستم
زائرت از تو صله کرببلا می گیرد

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن کردی

امام مهربانی ها -(مستحقم بده در راه خدا اقاجان) * حسن کردی

596

امام مهربانی ها -(مستحقم بده در راه خدا اقاجان) مستحقم بده در راه خدا اقاجان
امدم باز به امید شما اقا جان
فقط اینجاست که رویم به گدایی باز است
داده ای بس که خودت رو به گدا اقا جان

  • چهارشنبه
  • 16
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

گدای تو -(جان و سرم فدای تو یا ثامن و الحجج) * اکبر بهرامی

601

گدای تو -(جان و سرم فدای تو یا ثامن و الحجج) جان و سرم فدای تو یا ثامن و الحجج
افتاده ام بپای تو یا ثامن الحجج
گر چه وجود من شده لبریز از گناه
شرمنده از وفای تو یا ثامن الحجج
آقا ببین که این دل شیدای من شده
دل داده ی سرای تو یا ثامن الحجج
من چون کبوتران حرم شادمان شدم
با صوت دلربای تو یا ثامن الحجج
دیدم به چشم خویش ایا ای بزرگوار
عالم شده گدای تو با ثامن الحجج
درمان نمی شود دل پر خون من مگر
درمان با دوای تو یا ثامن الحجج
من هم به گرد گمبد تو چرخ می زنم
هر لحظه در رثای تو یا ثامن الحجج
شاعر به شوق دیدنتان داد می زند
جان و سرم فدای تو یا ثامن الحجج

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

به غیر پنجره فولادتان پناهی نیست ( امام رضا ع ) * رامین برومند

628

به غیر پنجره فولادتان پناهی نیست ( امام رضا ع ) السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

برای این دل بی تاب من که راهی نیست
به غیر سایه ی لطفش پناهگاهی نیست

جدا شدن که ز آغوش گرم اقیانوس
اگرچه ساده شود ، کارِ هیچ ماهی نیست

یقین کُن اینکه از این بحر مهربانی ها
جدا شدن به خداوند ، جز تباهی نیست

کجا رود دل بشکسته ای که بی یار است؟!
دلی که شام غمش را جز او پگاهی نیست

قدم زدم همه ی هفت شهر عشق ، اما
چه دیدم ! آنکه برایم پناهگاهی نیست !!!

همین که تا به خودم آمدم چنین دیدم
که تا ورودی «باب الجواد» راهی نیست

رسیده بود دلم مشهد الرضایی که.....
در آن میان ، سخن از ، گدا و شاهی نیست

به سینه دست گذاشتم،سلام ای سلطان...
سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست

  • سه شنبه
  • 15
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل امام رضا(ع) -(زهر آنچنان رسید، که دیگر جگر نماند) * رضا رسول زاده

395

غزل امام رضا(ع) -(زهر آنچنان رسید، که دیگر جگر نماند) زهر آنچنان رسید، که دیگر جگر نماند
می سوختم چنانکه سخن از شرر نماند
از چه جواب لطف به زخم زبان دهند؟
طوری گرفتم آتش، جان را ثمر نماند
من آرزوی آمدنِ مرگ می کنم
جز غربت هیچ چیز از این محتضر نماند
هُرمِ عطش به روی لبم نقره داغ شد
غیر از کبود، رنگ بر این پا و سر نماند
گیرم قفس برای من خسته باز شد
شوق وصال نیست، مرا بال و پر نماند
چشمم به آب خورده، اگر گریه می کنم
نام حسین آمد و جز چشمِ تر نماند
بالا سرم که نیست کسی ناله سر دهد
جز بی کسی که توشه مرا زین سفر نماند
چشمم در انتظار جواد است سوی در
شکر خدا که خیره دو چشم پدر نماند

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل امام رضا -(زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را) * رضا رسول زاده

436

غزل امام رضا -(زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را) زهری که سوزانده تمامِ پیکرم را
خاکستری کرده همه بال و پرم را
یک آشنایی هم در این غربت ندارم
تا که گذارد روی دامانش سرم را
حتّی جوادم نیست با دستش بگیرد
اشکِ روان گردیده از چشمِ ترم را
می خواستم این لحظه ی آخر ببینم
یک بارِ دیگر روی ماهِ خواهرم را
با صورتم خوردم زمین بر خاک‌ کوچه
هر بار می خواندم به ناله مادرم را
امّا طناب اینجا به دستانم نبستند
مردی نزد سیلی کنارم همسرم را
هیزم نیاوردند پُشتِ خانه ی من
اینجا نسوزاندند دیوار و درم را
از زهر پیچیدم به خود بر خاکِ حُجره
دیگر نپیچیدند دَرهم حنجرم را
عمّامه ام مانده، عبا مانده، کسی نیست
تا که بَرَد پیراهن و انگشترم را
آتش گرفتم، سوختم، امّا ندیدم
پ

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

خوشتر از بدر منیر است مه روی رضا * علیرضا امانی مجد

529

خوشتر از بدر منیر است مه روی رضا امام رضا (ع)

خوشتر از بدر منیر است مه روی رضا
همچو فردوس برین است خم کوی رضا
.
نه عجب اینهمه دلبسته و سرگشته ی او
می روند از همه سو وز همه کو سوی رضا
.
کربلا ، قبله ی عشق است همه میدانند
کربلای دل ما .... مشهد نیکوی رضا
.
روی خاک است مگر گوشه ای از باغ بهشت؟
این چه عطریست که برخواسته ازکوی رضا؟
.
ای بسا رایحه ی خانه ی زهرا دارد
نکهت مشهد و عطر حرم و بوی رضا
.
این سخن ، از لب صیاد شنیدن دارد
آخر از دام رها می شود آهوی رضا
.
چه دعاها که نمودیم و شفاعت دیدیم
چه شفاها که گرفتیم ز داروی رضا
.
حجةالله که برحضرت اوحسرت ماست
یازده قرن غریب است به پهلوی رضا
.
کاش میشد گره از عقده ی دل باز کنم
های وهوی

  • شنبه
  • 26
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا امانی مجد
ادامه مطلب

گره گشا -(از غم نه فرار می تواند بکند) * سید مجتبی شجاع

856

گره گشا -(از غم نه فرار می تواند بکند) از غم نه فرار می تواند بکند
نه اینکه هوار می تواند بکند
جز اینکه بیاید حرمت گریه کند...
"درمانده" چکار می تواند بکند
بر درد دل خسته دوا… تنها تو
در هر دو جهان گره گشا…تنها تو
خاک کف پای زائرت…تنها من
سلطان سریر ارتضا…تنها تو
کس درد دوا نمی کند الا تو
لطفی به گدا نمی کند الا تو
افتاده گره به کارم و می دانم...
کس این گره وا نمی کند الا تو

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

ولای علوی -(خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست) * محمود ژولیده

716

ولای علوی -(خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست) خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست
خشنود ز ابلاغ ولای علویست
این مکتب فاطمی که مهدی دارد
مشروط به امضای ولای رضویست

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

امام رضا(ع)-مدح و مناجات -(مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو) * قاسم نعمتی

957
1

امام رضا(ع)-مدح و مناجات -(مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو) مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو
زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو
مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت
از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو
همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است
چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟
کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست
ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو
تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟
در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو
بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن
من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو
طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست
گرفته دست دلم را دعای دیدن تو
از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و
شدند عازم کربُبَلای دیدن تو
به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم
تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو
قسم به

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام) -(کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده) * قاسم نعمتی

1409
2

اشعار مناجات با امام رضا (علیه السلام) -(کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده) کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده
مهمان تو با دیده ی گریان رسیده
سرمایه ای که داده بودی باختم من
یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده
حرف دل هر نوکری اینست عمری
هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده
باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم
از این جدایی بر لبانم جان رسیده
افتاده بارم آمدم دستم بگیری
با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده
مانند زهرا مادرت سائل نوازی
لطف تو بر داد گنهکاران رسیده
هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد
جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده
گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها
آه کسی جامانده از گُردان رسیده
چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست
اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده
امضای تو پای شهادت نامه ها بود
با دست تو ای

  • پنج شنبه
  • 1
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم قاسمی بیدهندی

-(خواستم شعری بگویم تا دلم شیدا شود) * قاسم قاسمی بیدهندی

781

-(خواستم شعری بگویم تا دلم شیدا شود) شعر جدید امام رضا (ع)

خواستم شعری بگویم تا دلم شیدا شود
بیت بیتش موجب ارامش دلها شود

شعری از وصف تمام مهربانیها کنم
بار دیگر مدح از دردانه زهرا کنم

با خودم گفتم اگر خواهی غزل مستت کند
در حریم کبریای دوست پابستت کند

باید اینک خوب وصف خسرو خوبان کنی
با قلم توصیف قلب کشور جانان کنی

پایتخت کشور دل مشهد و شهر رضاست
زائر قبرش میان عرش زوار خداست

اصلا ایران ارزشش از این زمین بالارود
قطره قطره موج گردد سوی این دریا رود

زائری دیدم به زیر لب صدایش می زند
در حرم دست توسل بر امامش می زند

دیدمش در پنجره فولاد یا هو می کشد
مثل خادمها میان صحن جارو می کشد

باخودش می گفت اینجا درد ها درمان شود
کافری آ

  • شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 07:41
  • نوشته شده توسط
  • قاسم قاسمی بیدهندی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاعلی بن موسی الرضا(ع)_بر قلوب شیعیان فرمانروایی می کنی * اسماعیل تقوایی

576

یاعلی بن موسی الرضا(ع)_بر قلوب شیعیان فرمانروایی می کنی یا علی بن موسی الرضا

برقلوب شیعیان فرمانروایی می کنی
روز وشب از کارشان مشکل گشایی می کنی

تو رضایی و خدا راضی زاعمالت بود
از تمام عرشیانش دلربایی می کنی

هم کریم وشافی وهم شافع روز جزا
بس به این اوصاف نیکو حق نمایی می کنی

چاره ی بیچارگانی ،نا امیدان را امید
از دل آکنده از غم ،غم زدایی می کنی

ناعلاجان از تو می خواهند بهبود وشفا
اذن حق می گیری وکاری خدایی می کنی

راهها هرگاه مولاجان برویم بسته است
مشهدت آیم برایم ره گشایی می کنی

عطر صحن تو بود یاد آور بوی بهشت
زائر کویت به جنت رهنمایی می کنی

کعبه ی آمال عشاق است آقا مرقدت
هر دلی را روسوی مشهد هوایی می کنی

چون پر کاهی میان خیل عشاق توام
دلخ

  • سه شنبه
  • 13
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:41
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

امام رضا ع -(تا که یک جرعه ز مِهرت دلم آسان بچشد، یک نگاهِ تو مرا سمتِ خراسان بکشد!) * هستی محرابی

759

امام رضا ع -(تا که یک جرعه ز مِهرت دلم آسان بچشد، یک نگاهِ تو مرا سمتِ خراسان بکشد!) #السلام_علیک_یا_ضامن_آهو
#چهارشنبه_های_امام_رضایی

تا که یک جرعه ز مِهرت دلم آسان بچشد
یک نگاهِ تو مرا سمتِ خراسان بکشد
پدرت بابِ مراد و پسرت جود و جواد
کاش عشقِ تو مرا تا خودِ رضوان ببرَد!

#هستی_محرابی

  • چهارشنبه
  • 14
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

نذر رأفتِ بیکران -(چشم هایم خیره شد بر قابِ سقّاخانه ات ) * مرضیه عاطفی

605
2

نذر رأفتِ بیکران -(چشم هایم خیره شد بر قابِ سقّاخانه ات ) چشم هایم خیره شد بر قابِ سقّاخانه ات
سخت دلتنگم! شدم بیتابِ سقّاخانه ات
موجی از دریای رأفت در وجودم جان گرفت
آن شبانگاهی که دیدم خوابِ سقّاخانه ات
اوّل هر صبح عیسی مُرده را جان می دهد
با همان عطر گلاب نابِ سقّاخانه ات
حضرتِ أم البنین(س) پابوسَت آمد تا که شد-
ذکرِ «یاعبّاس(ع)» از آدابِ سقّاخانه ات
شخص میکاییل آمد بعد تعظیم و سلام
رزقِ عالم را گرفت از آبِ سقّاخانه ات
زیر لب میگفت با خود شیخ-حرّعاملی
معرفت می بارد از مهتابِ سقّاخانه ات
همجوارت هست و میخوانَد نماز شکر را؛
پنجره فولاد در محرابِ سقّاخانه ات
بر مشامم میرسد هر لحظه بویِ سامرا
جرعه ای نوشیدم از سردابِ سقّاخانه ات!

  • چهارشنبه
  • 14
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

راه بهشت -(هر کس که شود پاک سرشت از این‌جاست) *استاد محمد جواد غفورزاده

813
2

راه بهشت -(هر کس که شود پاک سرشت از این‌جاست) هر کس که شود پاک سرشت از این‌جاست
تعیین مسیر سرنوشت، از این‌جاست
ای دل! به هزار راه و بیراهه مرو
گر مرد رهی، راه بهشت از این‌جاست
دیدم دل خسته، در به در می‌گردد
دنبال بهانۀ سفر می‌گردد
برگشتم و خاک توس را بوسیدم
هر چیز به اصل خویش بر می‌گردد
دل، داشت، تمنای نگاهی به بهشت
گاهی به تو فکر کرد، گاهی به بهشت
دل غافل از این بود که باید ببرد
از «حصن ولایت» تو راهی به بهشت
در عشق تو، اشک حجت کامل ماست
در موج حوادث این حرم، ساحل ماست
وقتی به دلم نگاه کردم، دیدم
آیینۀ خورشید ولایت، دل ماست
دل، هشت دلیل و هشت آیت دارد
تا تکیه به خورشید ولایت دارد
در نزد خدا «راضیةً مرضیه» کیست؟
آن کس که «رضا» از او رضایت

  • پنج شنبه
  • 22
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

و الصُّبحِ اِذا تَنَفّسَ -(ای حضرت خورشید بلاگردانت) *استاد محمد جواد غفورزاده

467
1

و الصُّبحِ اِذا تَنَفّسَ -(ای حضرت خورشید بلاگردانت) ای حضرت خورشید بلاگردانت
ای ماه و ستاره عاشق و حیرانت
در توس شدی مقیم، تا سر بزند
«و الصُّبحِ اِذا تَنَفّسَ» از ایوانت
در توس دلم هیچ زمان خسته نبود
آغوش بهشت، لحظه‌ای بسته نبود
مشهد به کدام جلوه دل خوش می‌کرد
گر منظر این گنبد و گلدسته نبود؟!
خواهی که شود مشکلت آسان ای دوست!
از غم نشود دلت هراسان ای دوست
احرام سفر ببند زیرا گفتند:
«دین را حرمی‌ست در خراسان» ای دوست
چون قطره که محو گشته در اقیانوس
ماییم و جلال جلوۀ شمس شموس
وقت است که موسی و حواریونش
بار سفر از «طور» ببندند به توس
اینجا حرم است، حجت هشتم را
تکرار کن آیۀ «قل اللهم» را
یک پرچم سبز، با تکان دادن دست
دعوت به بهشت می‌کند مردم را
در

  • چهارشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا ضامن آهو -(او آنکه نیست جز به رضای خدا رضا) * حامد تجری

555

یا ضامن آهو -(او آنکه نیست جز به رضای خدا رضا) او آنکه نیست جز به رضای خدا رضا
من آنکه راضی‌ام به رضای رضا فقط
"یا رب مباد اینکه گدا معتبر شود"
جز آن گدا که می‌شود اینجا گدا فقط...

  • چهارشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

امام رضا علیه السلام -(در گریه خریدار تبسم شدم از عمد) * محسن صرامی

626
3

امام رضا علیه السلام  -(در گریه خریدار تبسم شدم از عمد) در گریه خریدار تبسم شدم از عمد
انگشت نمای همه مردم شدم از عمد
فتوای شیوخ است که هر باده حرام است
بدمست ترین مشتری خم شدم از عمد
میخواست مرا زائر مشهد کند اما
یکباره پیاده وسط قم شدم از عمد
در حین نمازم وسط رکعت هشتم
سمت حرم قبله هفتم شدم از عمد
با اینکه سه تا حوض حرم داشت ولی باز
با گرد حرم گرم تیمم شدم از عمد
دیدم حرمت پرشده از بچه کبوتر
من بچه شده طالب گندم شدم از عمد
چه دلهره ای در دل پیدا شدگان بود
در آن حرم قدسی تو گم شدم از عمد
با اینکه توانایی اول شدنم بود
در کنگره شعر تو هشتم شدم از عمد

  • چهارشنبه
  • 28
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام رضا ع -(امشب دلم نقاره میخواد!) * هستی محرابی

1041
1

امام رضا ع -(امشب دلم نقاره میخواد!) #یلدای_امام_رضایی

حالِ دلم خیلی خرابه
امشب دلم نقاره میخواد
یه گوشه ای از باغِ صحنت
این زائرِ آواره میخواد

پیشِ توئه آرامشِ من
یلدا تنورش داغِ داغه
شمعِ دلِ من بی قراره
دردِ من از سوزِ فراقه

شیرینه هر چه با تو بودن
اینجا بساطِ عشقِ پهنه
خواهم کنارِ تو بمونم
داروی من این بوی صحنه

اینجا نگاهِ تو بهشته
احساسِ من خیلی غریبه
مهمون شدم کنجِ ضریحت
بارانِ دستانت طبیبه

از حال و روزم که میدونی
امشب تو قلبم روضه برپاس
قفلِ تمامِ مشکلاتم
تو پنجره فولاد اینجاس!

#هستی_محرابی

  • جمعه
  • 30
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 00:17
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

دخیل امام رضا -(من زمستان زده ام حال غريبي دارم) * زهرا رضازاده

724
1

دخیل امام رضا -(من زمستان زده ام حال غريبي دارم) من زمستان زده ام حال غريبي دارم
خسته ام يك دل محتاج طبيبي دارم

نا اميدم نكن از درگه خود مي ميرم
عاقبت حاجتم از اين حرمت مي گيرم

بچّه بودم به تو خو كرده دلم آقا جان
من دخيلت شده ام صحن طلا مولا جان

مادرم نام رضا در دل من جا داده است
از ازل مهر تو در اين دل من جا مانده است

منم و يك دل باران زده ي طوفاني
ساحلي امن مرا وه ...كه چه خوش مي راني

آرزويم شده هرسال زيارت مشهد
شوق من وقت زيارت كه نگنجد در حد

دهم از دور سلامي و لبالب از سوز
گر كه باشد به صلاحم ،بده حاجت امروز

  • یکشنبه
  • 2
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 01:44
  • نوشته شده توسط
  • 09127033809
ادامه مطلب

کبوتر بچه در صحن رضا -(نگاهی از سر عشقم به صاحبخانه می کردم) * زهرا رضازاده

505
1

کبوتر بچه در صحن رضا -(نگاهی از سر عشقم به صاحبخانه می کردم) نگاهی از سر عشقم به صاحبخانه می کردم
دل دیوانه ام را حبس در کاشانه می کردم

دعا می کردم و تکیه به ایوان طلا دادم
نگاهی از سر بیچارگی بر شانه می کردم

میان صحن و ایوانش کبوتر بچه ای بودم
که از دستان آقا آرزوی دانه می کردم

میان دشت چشمانش شدم آلاله ی وحشی
تقاضای نگاه از صاحب گلخانه می کردم

دلم را در کنار صحن و ایوانش فداکرده
انار سرخ دل را پیش رویش دانه می کردم

چنان چه مهرو امضا بر جواز ماندنم می کرد
خودم را وقف درگاهش بدون چانه می کردم

اگر یک گوشه ی چشمی به حاجات دلم می کرد
همیشه در جوارش زندگی شاهانه می کردم

  • یکشنبه
  • 2
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • 09127033809
ادامه مطلب

پنجره فولاد -(شبی با چشم بارانی خدایا یا خدا کردم) * زهرا رضازاده

478
1

پنجره فولاد -(شبی با چشم بارانی خدایا یا خدا کردم) شبی با چشم بارانی خدایا یا خدا کردم
شدم طوفان دردو با هیاهو یا رضا کردم

همان شب خواب دیدم دانه بر می چیدم از خوانش
کبوتر بودم و در آسمان خود را رها کردم

کنار پنجره فولاد بستم بال و پرها را
برای جمله بیماران دمادم من دعا کردم

نقاره خانه می زد آهنگ وچه غوغایی به پا می کرد
زدم با ساز دل شوری و شوری را به پا کردم

پریدم سمت سقاخانه، بر لب نام اربابم
کنارش یادی از سقای دشت کربلا کردم

زدم پر سوی گوهرشاد و سر بر سجده مالیدم
نشستم روی بام و نذرهایم را ادا کردم

سلامی دادم اول بر علی مو سی الرضا آنگاه
دلم را بر ضریحش بسته نامش را صدا کردم

خزیدم کنج تنهایی زیارت نامه ای خواندم
تمام دردهایم را یکایک

  • دوشنبه
  • 3
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • 09127033809
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی زیارت امام رضا علیه‌السلام -(از جوش مَلَک در این حرم هنگامه‌ست) *استاد محمد جواد غفورزاده

567
1

رباعی زیارت امام رضا علیه‌السلام -(از جوش مَلَک در این حرم هنگامه‌ست) از جوش مَلَک در این حرم هنگامه‌ست
اینجاست که هر فرشته، گلگون جامه‌ست
تا اذن دخول از تو بگیرد آهم
هر قطرۀ اشک من زیارت‌نامه ست
هرچند که مسکین و تهی‌دستم من
از سُکر سلام بر شما مستم من
گویند سلام مستحب است، آری
مشتاق جواب واجبش هستم من
هر چند در این حرم دل از کف دادی
بی تاب‌تر از پنجرۀ فولادی
دست تو، به دامن ضریحش نرسید
«ای اشک، تو هم ز چشم من افتادی!»
بر پنجره، قفلِ بسته‌ام را دیدم
آرامش روح خسته‌ام را دیدم
در آینه‌های حرم از بارش اشک
تصویر دل شکسته‌ام را دیدم
از باغ وفا بنفشه چیده‌ست کسی؟
تا پنجره‌فولاد، دویده‌ست کسی؟
از دفتر «پیداشدگان» پرسیدم:
در سینه دلم گم شده، دیده‌ست کسی؟
تا ماه رخ تو را

  • چهارشنبه
  • 5
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

گنبد طلا -(حرمت امن تر از باغ بهشته) * زهرا رضازاده

566
2

گنبد طلا -(حرمت امن تر از باغ بهشته) حرمت امن تر از باغ بهشته
خاك تو رو خدا با عشق سرشته
تو نگيني به انگشتر ايران
از ازل اسم تو رودر دل نوشته

عطر بوی خاص میاد تو حرمت
بوی عود و یاس میاد تو حرمت
چی بگم از غربت و بی کسی هات
میدونم روزی فدا میشم به پات

من شدم دخيل ِتو نگام كني
چاره اي به درد بي دوام كني
بگيرم دامنتو حرف بزنم
به اميدي كه تو هم صدام كني

تو غريب الغربايي مي دونم(آقاجون)
تو معين الضعفايي مي دونم
كسي نا اميد نميره از پيشت
آخه حج فقرايي مي دونم

صحن و گنبد طلات چشم نوازه
صداي نقاره هات خوش آوازه
اب سقاخونه ات شفا میده
حتی دردِ کافرو دوا میده

تو رضايي نور چشم مرتضي
هم زكي و هم ولي نورالهدي

وارث پيغمبري شمسُ شُموس
ضامن

  • پنج شنبه
  • 6
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • 09127033809
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی توسل به امام رضا علیه‌السلام -(حسنت، به هزار جلوه آراسته است) *استاد محمد جواد غفورزاده

1793
5

رباعی توسل به امام رضا علیه‌السلام -(حسنت، به هزار جلوه آراسته است) حسنت، به هزار جلوه آراسته است
زیبایی‌ات از رونق مه کاسته است
من آنچه دل تو خواست، هرگز نشدم
اما تو، همانی که دلم خواسته است
از توس، رهی به کهکشانم بدهید
رخصت به دو چشم خون‌فشانم بدهید
از باب «لِیَطمَئِنَ قَلبی» گاهی
یک گوشۀ ابرویی نشانم بدهید
حسن تو، به وصل آرزومندم کرد
سودای محبت تو دربندم کرد
خاکم به سر، آبرو ندارم، اما
همسایگی تو آبرومندم کرد
آن روضۀ جنت که نبی گفت این است
این گل‌کده، باغ عترت یاسین است
چون باد، در این چمن سبک‌سِیر مباش
تکلیف «مجاوران گل» سنگین است!
ای شمس شموس! ای خدا را آیه
اندوختم از ولای تو سرمایه
فردا چه کنم اگر بپرسند، چرا
رنگی نگرفته‌اید از این همسایه؟
مولای رئوف ماس

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی الهام یافته از کلام حضرت امام رضا علیه‌السلام -(خواهی که تو را عشق به منزل ببرد) *استاد محمد جواد غفورزاده

561

رباعی الهام یافته از کلام حضرت امام رضا علیه‌السلام -(خواهی که تو را عشق به منزل ببرد) امام رضا(علیه‌السلام):
«عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَحْزَن‏»
تعجب می‌کنم! کسی که تقدير الهی را باور دارد چگونه اندوهگین می‌شود!
الكافی، ج۲، ص۵۹
خواهی که تو را عشق به منزل ببرد
کشتیِ تو را خدا به ساحل ببرد
تسلیم مقدّرِ خدا باش ای دوست
ایمانِ به تقدیر، غم از دل ببرد

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد