امام رضا علیه السلام

مرتب سازی براساس

گنبد طلا -(حرمت امن تر از باغ بهشته) * زهرا رضازاده

597
2

گنبد طلا -(حرمت امن تر از باغ بهشته) حرمت امن تر از باغ بهشته
خاك تو رو خدا با عشق سرشته
تو نگيني به انگشتر ايران
از ازل اسم تو رودر دل نوشته

عطر بوی خاص میاد تو حرمت
بوی عود و یاس میاد تو حرمت
چی بگم از غربت و بی کسی هات
میدونم روزی فدا میشم به پات

من شدم دخيل ِتو نگام كني
چاره اي به درد بي دوام كني
بگيرم دامنتو حرف بزنم
به اميدي كه تو هم صدام كني

تو غريب الغربايي مي دونم(آقاجون)
تو معين الضعفايي مي دونم
كسي نا اميد نميره از پيشت
آخه حج فقرايي مي دونم

صحن و گنبد طلات چشم نوازه
صداي نقاره هات خوش آوازه
اب سقاخونه ات شفا میده
حتی دردِ کافرو دوا میده

تو رضايي نور چشم مرتضي
هم زكي و هم ولي نورالهدي

وارث پيغمبري شمسُ شُموس
ضامن

  • پنج شنبه
  • 6
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • 09127033809
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی توسل به امام رضا علیه‌السلام -(حسنت، به هزار جلوه آراسته است) *استاد محمد جواد غفورزاده

1889
7

رباعی توسل به امام رضا علیه‌السلام -(حسنت، به هزار جلوه آراسته است) حسنت، به هزار جلوه آراسته است
زیبایی‌ات از رونق مه کاسته است
من آنچه دل تو خواست، هرگز نشدم
اما تو، همانی که دلم خواسته است
از توس، رهی به کهکشانم بدهید
رخصت به دو چشم خون‌فشانم بدهید
از باب «لِیَطمَئِنَ قَلبی» گاهی
یک گوشۀ ابرویی نشانم بدهید
حسن تو، به وصل آرزومندم کرد
سودای محبت تو دربندم کرد
خاکم به سر، آبرو ندارم، اما
همسایگی تو آبرومندم کرد
آن روضۀ جنت که نبی گفت این است
این گل‌کده، باغ عترت یاسین است
چون باد، در این چمن سبک‌سِیر مباش
تکلیف «مجاوران گل» سنگین است!
ای شمس شموس! ای خدا را آیه
اندوختم از ولای تو سرمایه
فردا چه کنم اگر بپرسند، چرا
رنگی نگرفته‌اید از این همسایه؟
مولای رئوف ماس

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی الهام یافته از کلام حضرت امام رضا علیه‌السلام -(خواهی که تو را عشق به منزل ببرد) *استاد محمد جواد غفورزاده

597

رباعی الهام یافته از کلام حضرت امام رضا علیه‌السلام -(خواهی که تو را عشق به منزل ببرد) امام رضا(علیه‌السلام):
«عَجِبْتُ لِمَنْ أَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَحْزَن‏»
تعجب می‌کنم! کسی که تقدير الهی را باور دارد چگونه اندوهگین می‌شود!
الكافی، ج۲، ص۵۹
خواهی که تو را عشق به منزل ببرد
کشتیِ تو را خدا به ساحل ببرد
تسلیم مقدّرِ خدا باش ای دوست
ایمانِ به تقدیر، غم از دل ببرد

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

یا ضامن آهو -(چشم تو نوازشگر و مهرافروز است) *استاد محمد جواد غفورزاده

615
1

یا ضامن آهو -(چشم تو نوازشگر و مهرافروز است) چشم تو نوازشگر و مهرافروز است
در عمق نگاه تو غمی جان ‌‌سوز است
یک روز به دست تو نگاهش را دوخت
«زیبایی چشم آهو» از آن روز است
در توس، امام آسمان سیر شماست
صد فوج فرشته زائرش غیر شماست
حیرت مکن از ضامن آهو بودن
او ضامن رستگاری و خیر شماست
در توس به جز زمزمۀ یاهو نیست
آیینه به غیر «لَیس اِلاّ هُو» نیست
تو ضامن آهویی و در سینۀ ما
یک دل که به بی‌گناهی آهو نیست
ای مهر تو دلنواز پیوستۀ ما
بگشا گره از کار فرو بستۀ ما
یک جلوۀ مهربانی‌ات ما را بس
ای ضامن آهوی دل خستۀ ما
دستی به ضریح مهربانی زده‌ام
قفلی به لب از غم نهانی زده‌ام
خرسندم از این که چون کبوتر، با دوست
حرفی به زبان بی‌زبانی زده‌ام
غم‌ها، نگران

  • جمعه
  • 7
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غریبانه -(باز آتش به دلِ زخمیِ دریا افتاد) * رضا رسول زاده

494

غریبانه -(باز آتش به دلِ زخمیِ دریا افتاد) باز آتش به دلِ زخمیِ دریا افتاد
شعله ای سُرخ روی سینه ی صحرا افتاد
ملکوت است عزادارِ عزیزِ حیدر
بر زمین بارِ دگر قِبله ی دنیا افتاد
چه غریبانه در این غُربتِ خود می میرد
چه نفس گیر به خاک این گُلِ زهرا افتاد
صورتش خورد به دیوار، صدا زد مادر
فاطمه بود کنارش ولی از پا افتاد
گاه می گفت؛ حَسن، گاه؛ حُسین، گاه؛ عبّاس
یادِ اولادِ علی بود به هرجا افتاد
باز هم شُکر، جَوادش به کنارش آمد
روی دامانِ پسر صورتِ بابا افتاد
کربلا قصّه عَوَض شد، پسری پرپر شد
پدری آمد و بر نعشِ پسر تا افتاد...
...گفت: بعد از تو دگر خاک بر این دَهر، علی...
...بعدِ تو بر دلِ من ماتمی عُظمی افتاد

  • سه شنبه
  • 11
  • دی
  • 1397
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امام رضا ع -(حضرت باران تو به جانم ببار، باغِ دلم بوی خزان می دهد!) * هستی محرابی

1784

امام رضا ع -(حضرت باران تو به جانم ببار، باغِ دلم بوی خزان می دهد!) #چهارشنبه_های_امام_رضایی

پادِشَه ها کنجِ ضریحَت مرا
از کرمَت بوی امان می دهد

مظهرِ لطفی و پناهم تویی
ای که دَمت بر همه جان می دهد

حضرتِ باران تو به جانم ببار
باغِ دلم بوی خزان می دهد

یک نظر احسانِ نگاهت مَنِ
گم شده را راه نشان می دهد

آن قدَر عشقی که تو ای ماهِ من
این حرَمت عطرِ جنان می دهد

کفترِ بامِ تو چه آرامشی
بر دلِ هر چِه نگران می دهد

صحن و سرای تو به مثلِ بهشت
با نفسَت طعمِ اذان می دهد

حُرمتِ چشمِ تو به هر زائرت
عافیتِ هر دو جهان می دهد!

#شعر_جدید
#چهارشنبه_۳_بهمن_۹۷
#هستی_محرابی

  • چهارشنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا امام رضا (ع) -(رزاقی و دادی همیشه نان گدا را ) * محسن صرامی

549

یا امام رضا (ع) -(رزاقی و دادی همیشه نان گدا را ) رزاقی و دادی همیشه نان گدا را
بر سفرات این بار هم بنشان گدا را

هرگز گدا را رد نکردی دست خالی
با دست خود دادی سرو سامان گدا را

نگذاشتی سائل شود شرمنده ی تو
خواندی میان خانه ات مهمان گدا را

شد حاصل نفرین تو حر ریاحی
حتما دعایت میکند سلمان گدا را

انس تو اصلا با گداها از قدیم است
بیش از نیازش دادی از احسان گدا را

با بینوایان پای یک سفره نشستی
کردی صدا با لفظ آقاجان گدا را

وقتی گدا بر تو زند رو می نمائی
از هر دوعالم بی نیازش آن گدا را

  • پنج شنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(آنکه قلب هر کسی را خود به یک سو بسته است) * محسن صرامی

590
1

یاامام رضا علیه السلام  -(آنکه قلب هر کسی را خود به یک سو بسته است) آنکه قلب هر کسی را خود به یک سو بسته است
رشته ی جان مرا بر آن پری روبسته است

هیچ کس ضامن نمیشد این دل دیوانه را
جز امامی که به مهرش چشم آهو بسته شد

مهربانی را ببین در اوج رافت میزبان
توشه مهمان خود را از از کرم او بسته است

ابرو باد ماه و خورشید اند بر فرمان او
گردش افلاک بر آن چشم و ابر و بسته است

ماکه نشنیدیم نا امید بر گردد ازاینجا هیچ وقت
هر کسی تنها امیدش را به این کو بسته است

میخرد با قیمت خوبی پناه بی کسان
آبروئی را که در رفتن به یک مو بسته است

قصد دارد از خجالت در حرم آبم کند
یار من شمشیر خود را دیگر از رو بسته است

میکند نا پاک را با یک نگاهش پاک پاک
او گناهان مرا در پای جارو بست

  • پنج شنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

شب فراق -(شعرم به سمت یار مجدد کشیده شد) * محسن صرامی

647

شب فراق -(شعرم به سمت یار مجدد کشیده شد) شعرم به سمت یار مجدد کشیده شد
لکنت گرفتم و به زبان مد کشیده شد

دیدی شب فراق تو با قلب من چه کرد
این شب یقین که بیشتر از حد کشیده شد

وقت رسیدنم دو قدم هم زیادی است
حس می کنم که جاده مشهد کشیده شد

گنبده نما بده به تمام کبوتران
وقت نگه به گنبد تو قد کشیده شد

فو راه رفت بوسه زند بر مناره ها
اما دلش به جذبه ی گنبد کشیده شد

از بس به سمت گنبد تو خوانده ام نماز
گنبد پرستیم به زبان زد کشیده شد

میخواستم که عرض ارادت کنم همین
اما دلم به گوشه مرقد ی کشیده شد

من آمدم برای دل مست و عاشقم
این رفت ما به سه بار به آمد کشیده شد

  • پنج شنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا رضا -(سیدی با صد امیدی برتو مهمان آمدم ) * مقصود ایران منش

493
1

یا رضا  -(سیدی با صد امیدی برتو مهمان آمدم ) سیدی با صد امیدی برتو مهمان آمدم
دست خالی برمگردان پیش سلطان آمدم
منظر ذات خدواند است حریم اقدست
از عنایات شما و لطف یزدان آمدم
چشم بستم از سر خوان سلاطین جهان
بی نیازم از سلاطین برسر خوان آمدم
عطرجنت آید از صحن و سرایت یا رضا
طعنه بر جنت زند گویا به رضوان آمدم
جام و جم در دیده ام هرگز ندارد جلوه ای
سرخوشم پیش چنین خورشید تابان آمدم
بردر شاهان عالم رفتن ما مشگل است
تاحریمت را کنم جارو به مژگان امدم
تادرآغوشم بگیرم این ضریح اطهرت
ازدیاردور برشهر خراسان آمدم
ای پناه بی پناهان نا امید ان راامید
روسیاه و موسفیدم بهر احسان امدم
ای رئوف اهلبیت ای مظهر جود و کرم
کمتراز مورم به دربار سلیمان امدم
هرچه

  • دوشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ضامن آهو -(دلم گرفته رضا جان به صحن و ایوانت ) * مقصود ایران منش

648

ضامن آهو  -(دلم گرفته رضا جان  به صحن و  ایوانت ) دلم گرفته رضا جان به صحن و ایوانت
اسیر عشق توام جان من بقربانت

توضامن غربائی و ضامن آهو
تمام هستی خلقت بود به فرمانت

عنایتی شده از حق که همجوار توام
که بهرمند شوم از عطای شایانت

به آستان تو رو کرده ام تهی دستم
تفضلی کرمی دست من به دامانت

زدرگه کرمت هیچ کس نشد نومید
همیشه برهمه باز است باب احسانت

حریم قدس تورا انبیا شوند زائر
فرشتگان سما گشته اند مهمانت

توئی که پادشاهان زائر حریم تواند
هزار حاتم طائی نشسته برخوانت

فدای آن همه لطف و کرامت و جودت
که خوانده اند تورا خسرو خراسانت

توئی که عالم آل محمدی مولا
نشسته صد چو مسیحا به درس عرفانت

غلام درگه عرش آستان تو خادم
قدح بدست نشسته میان مستا

  • دوشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(مجنونم اما در من استعداد بگذار) * محسن صرامی

419

یاامام رضا علیه السلام  -(مجنونم اما در من استعداد بگذار) مجنونم اما در من استعداد بگذار
نوع جنونم را جنون حاد بگذار

من عاشقي بي تيشه اما ريشه دارم
نام مرا از بعد ازاين فرهاد بگذار

هيچم ولي گفتند خيلي مهرباني
اين هيچ را زمره ي اعداد بگذار

فكر دل عشاق خود هم باش كمتر
گيسوي خود را در مسير باد بگذار

گفتم گرفتم درد بي دردمان،كسي گفت
لب را به روي پنجره فولاد بگذار

حالا كه جلد گنبدت كردي دلم را
در صحن آزادي مرا آزاد بگذار

رفتم وليكن زود مي آيم دوباره
جاي مرا در صحن گوهرشاد بگذار

  • دوشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

گداي زئران -(قسمتم شد تا گداي ضامن آهو شوم) * محسن صرامی

582
1

گداي زئران -(قسمتم شد تا گداي ضامن آهو شوم) قسمتم شد تا گداي ضامن آهو شوم
نه گداي او گداي زئران او شوم

خيره شد چشمم به گنبد خواستم با التماس
خاك پاي خادمان آن سيه ابرو شوم

بوسه ميزد جاروئي در دست خادم صحن را
آرزو كردم در اين صحن و سرا جارو شوم

خار هستم خار اما ميشود در اين حرم
همنشين گل بمانم تا كمي خوشبو شوم

بسكه از او در حرم كار خدائي ديده ام
كار من اين شد فقط مشغول ذكر هو شوم

كاش ميشد ضامن آهو مرا ضامن شود
كاش ميشد تا اسير آن خم گيسو شوم

اين كه تقصير گدايش نيست،ازلطف رضاست
باعث اين شد كه من در اين حرم پررو شوم

  • دوشنبه
  • 8
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(رقص پرچم كرد طوفان آبروي باد برد) * محسن صرامی

1260
2

یاامام رضا علیه السلام  -(رقص پرچم كرد طوفان آبروي باد برد) رقص پرچم كرد طوفان آبروي باد برد
رقص پرچم كل غم هاي مرا از ياد برد

گر چه شيرين در دل عشاق شور انداخته
بازي ديوانگي را عاقبت فرهاد برد

بايد اينجا ساكت و آرام بود و با ادب
آبروي خويش را هر كس كه زد فرياد برد

يادم آمد نغمه هاي آمدم اي شاه را
بي پناهي را به سوي مامني آباد برد

با خودش روشن دلي اين قلب تاريك مرا
محض درمان تا كنار پنجره فولاد برد

باخت هر كس روي پاي خود در اينجا ايستاد
هر كسي اينجا دم در بر زمين افتاد برد

هر كجاي اين حرم دل ميبرد از عاشقي
دل از اين مجنون عاشق صحن گوهرشاد برد

  • سه شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

گوشه ي چشم -(سرا پا گوش هستم تا كني صادر تو فرمان را) * محسن صرامی

435
1

گوشه ي چشم -(سرا پا گوش هستم تا كني صادر تو فرمان را) سرا پا گوش هستم تا كني صادر تو فرمان را
طلب كن جان كه تقديم ات نمايم با ادب جان را

يقينأ ميشود مثل كويري خشك و لبريز ترك ايران
اگر منهي كني از خاك اين كشور خراسان را

يقينأ لنگ خواهد زد كميت هفت امامي ها
خدا در حب تو پنهان نموده كل ايمان را

گنهكار آمدم اما به اميدي كه ميسازي
تو با يك گوشه ي چشم ات هزاران مثل سلمان را

امور عالم هستي به امرت بستگي دارد
به دست پرچم ات دادي عنان باد و طوفان را

پر از خالي ست دستانم به پابوس ات كه مي آيم
به من آموخته مادر گدائي پيش سلطان را

ندارم شك كه نابينا به يك آن ميشود بينا
اگر بر ديده بگذارد عصاي دست دربان را

غبار فرش هايت را سليمان ساز ميدانم
به دستان ت

  • سه شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 16:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

سلطان خراسان -(گر چه هم بي سروپا هستم و هم بد خيلي) * محسن صرامی

526
1

سلطان خراسان -(گر چه هم بي سروپا هستم و هم بد خيلي) گر چه هم بي سروپا هستم و هم بد خيلي
به سراغم غم دلدار مي آيد خيلي

گوشه ي خلوت خود جاي عبادت فكرم
هست مشغول به پابوس مجدد خيلي

كربلائي ست دلم،با همه ي اين اوصاف
ميشود مرغ دلم زائر مشهد خيلي

بر خلاف همه ما سجده به گنبد كرديم
دارد اين سجده ي ما گرچه پيامد خيلي

بين انواع زيارت كه رسيده ست به ما
ميشوم در حرمش خيره به گنبد خيلي

رحمت واسعه اش شامل حال همه شد
رفته سلطان خراسان به محمد خيلي

ميبرد زائر او سود دو چندان قطعأ
چون به ديدار رضا رفتم و آمد خيلي

  • چهارشنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(پل میزنم از گوشه ی منزل به گنبد) * محسن صرامی

444
1

یاامام رضا علیه السلام  -(پل میزنم از گوشه ی منزل به گنبد) پل میزنم از گوشه ی منزل به گنبد
دادم شبیه عاشقانش دل به گنبد

از پرچم گنبد شنیدم گفت با باد
طی منازل کرد و شد واصل به گنبد

جویای قبله هر که شد با او بگوئید
قبله در این صحن و سرا مایل به گنبد

ماه اول هر ماه زانو زد در اینجا
زل میزند با حسرتی کامل به گنبد

تامین کند نور سماوات و زمین را
شد سوره ی نور از ازل نازل به گنبد

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

خادم صحن -(بوسه ميزد جاروئي در دست خادم صحن را) * محسن صرامی

433
1

خادم صحن -(بوسه ميزد جاروئي در دست خادم صحن را) بوسه ميزد جاروئي در دست خادم صحن را
آرزو كردم در اين صحن و سرا جارو شوم

خار هستم خار اما ميشود در اين حرم
همنشين گل بمانم تا كمي خوشبو شوم

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

حرف خصوصی -(من آمدم اینجا به قصد خاکبوسی) * محسن صرامی

577
1

حرف خصوصی -(من آمدم اینجا به قصد خاکبوسی) من آمدم اینجا به قصد خاکبوسی
دارم کمی درد دل و حرف خصوصی

یک دانه گندم از کرم پیشم بینداز
تا من نباشم در پی نان سبوسی

نگذاشتی حرز آورد شیخ بهائی
تا در حرم وارد شود حتی مجوسی

تحت الشعاع خود گرفتی هشت جنت
با ذره ای از جلوه ی شمس الشموسی

جبرییل عاقد میشود،نقاره کوبند
وقتی کسی در صحن میگیرد عروسی

شد رو سفید هر دوعالم آن کسی که
زانو زده در بین بست شیخ طوسی

زشتی ندارد تازه خیلی هم قشنگ است
اینجا زبان بازی،تملق،چاپلوسی

  • پنج شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(بی کلید و با توکل هر که در زد باز شد) * محسن صرامی

1471
2

یاامام رضا علیه السلام  -(بی کلید و با توکل هر که در زد باز شد) بی کلید و با توکل هر که در زد باز شد
قفل ها تا بر زبان نام تو آمد باز شد

من شنیدم راه دارد دل به دل با این حساب
دل هوائی شد وَ راه رفت و آمد باز شد

دست شستم دیگر از هر هشت جنت با یقین
پای من از آن زمانی که به مشهد باز شد

مدتی میشد به هر در میزدم در بسته بود
با جوادت گفتم و درها مجدد باز شد

چشم پوشی کردم از هر حاجتی که داشتم
چشمم از وقتی که در اطراف مرقد باز شد

بر کف صحن ات زبانم را کشیدم یک سحر
بعد از آن رزقم در این میخانه بی حد باز شد

روز اول من کبوتر باز بودم در حرم
روز آخر این دل دیوانه گنبد باز شد

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:27
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا رضا -(من باده نوشی ام را هرگز نکردم انکار) * محسن صرامی

519

یا رضا -(من باده نوشی ام را هرگز نکردم انکار) من باده نوشی ام را هرگز نکردم انکار
بر عکس زاهد شهر می میخورم در انظار
بگذار تا بگویم کارم گذشته از کار
جرم نکرده ام را مردانه کردم اقرار
زیرا طرف حسابم غفار بود و ستار

ما را به جرم مستی ناچیز میفروشند
هی زاهدان به ماها پرهیز میفروشند
جای بهشت بر ما دهلیز میفروشند
سم را بجای دارو لبریز میفروشند
کوری کم فروشان داریم ما خریدار

نفرین به ما نمود و بیچاره خود تلف شد
تا با دلم در افتاد با دلبرم طرف شد
آوازه ی جنونم چنگ و سه تار و دف شد
شد کعبه عاشق من تا قبله ام نجف شد
ماندم به روی حرفم چون پیرمرد تمار

گیرم که جان سپارم جانانه دارد ارزش
جاروکشی در این میخانه دارد ارزش
قطعاً نشستن با پروانه دارد ا

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

ديدار ضريح -(با صد قسم و آيه و با زور خلاصه) * محسن صرامی

6137
14

ديدار ضريح -(با صد قسم و آيه و با زور خلاصه) با صد قسم و آيه و با زور خلاصه
ديدار ضريح تو شده جور خلاصه

ميخواهمت و خواستنم را به تو گفتم
با عرض سلام و ادب از دور خلاصه

با ياد تو در نامه ي اعمال من انگار
پاداش زيارت شده منظور خلاصه

پرهيز كند در حرمت نيز اجل هم
از جمله ي مامورم و معذور خلاصه

فهميده قمر نيز كه تو شمس شموسي
زانو زده در محضر تو نور خلاصه

پس آمدم اي شاه پناهم بدهي تو
تا باز شود هر گره كور خلاصه

مانند دل من،دل درياچه ي قم هم
از دوري مشهد زده هي شور خلاصه

تو نيز علي هستي و بايد كه بجوشد
از مرقد تو خوشه ي انگور خلاصه

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 20:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

قطره اشكي -(با گدا سلطان ما دمخورتر از اين حرف هاست) * محسن صرامی

555

قطره اشكي -(با گدا سلطان ما دمخورتر از اين حرف هاست) با گدا سلطان ما دمخورتر از اين حرف هاست
دست ما خالي و دستش پرتر از اين حرف هاست

هر گنه كاري در اين صحن و سرا شد پاك پاك
قطره اشكي از محبت كرتر از اين حر هاست

هر مريض لاعلاجي را شفا بخشيده است
آب سقاخانه اش تب برتر از اين حرف هاست

با بهانه بي بها زوار خود را ميخرد
نان زاهد پيشه ها آجرتر از اين حرف هاست

متصل بر آستانش هر كه شد قيمت گرفت
سنگ فرش صحن آقا درتر از اين حرف هاست

كفش هايم را به گردن پيش او انداختم
تا ببيند اين پشيمان حرتر از اين حرف هاست

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مثنوی امام رضا(ع) -(دست خالی بیاد و خالی بره ؟ نه نمیشه) * حامد آقایی

673
1

شعر مثنوی امام رضا(ع) -(دست خالی بیاد و خالی بره ؟ نه نمیشه) دست خالی بیاد و خالی بره ؟ نه نمیشه
اونی که شفا گرفت تازه مریضِ تو میشه

تو با پا برهنه ها جورِ دیگه ماوا داری
برا هر زایری یک چشم و یه گوش سواداری

پُر مهمونه همیشه سرِ سفرَه ت آقاجون
برا مهمون نوازی ها بیستِ نُمره ت آقاجون

غذاهای حضرتی آرزوی اهل بهشت
دیدن بهشتم و پایین پات ، خدا نوشت

هر مُوقه تو خونمون آقا ، یه دردسربوده
بلیطِ مشهد بابا بهترین خبر بوده

مادرم پارچه سبز تو رو گردنم گذاشت
تا قیامت مَنو از سیاهی ایمنم گذاشت

امیدِ خونه دلهای ایرانیها رضاست
رضای رضا رو داریم ، که رضا از ما خداست

  • دوشنبه
  • 29
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

ترکیب بندامام رضا علیه السلام -(هَركس دهان به مدحِ شُما باز می كند) * رضا رسول زاده

447
1

ترکیب بندامام رضا علیه السلام -(هَركس دهان به مدحِ شُما باز می كند) هَركس دهان به مدحِ شُما باز می كند
عيسی مسيح می شود، اِعجاز می كند
یک بار زائری که به مهمانی اَت رسید
هنگامِ رفتَنَش به جَنان ناز می كند
مرغِ دلم به شوقِ زيارت شبانه روز
تا گنبدِ طلای تو پرواز می كند
عَلّامه، قَدرِ فَهمِ خودش دَر كلاسِ دَرس
شَرحی برای وَصفِ تو آغاز می كند

آئینه ی تَمامِ جَمالِ مُحَمَّدی
تنها تویی که عالِمِ آلِ مُحَمَّدی

هر كس كه زير پای بلندِ شما نشست
شانه به شانه ی همه ی اَنبيا نشست
يک لحظه با نفس زَدَنش در حريمِ تو
يک عمر زائرِ تو كنارِ خدا نشست
با نُسخه ی تو تا به قيامت سَلامت است
هر لاعَلاج، تا كه به دارُالشَّفاء نشست
دورَش كنند زآتش دوزَخ، مَلائكه
آنكَس كه در جوارِ امام

  • دوشنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 19:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

ترکیب بند امام رضا علیه السلام -(هوای وَصل به سَر دارم و رسیدن ها) * رضا رسول زاده

383

ترکیب بند امام رضا علیه السلام -(هوای وَصل به سَر دارم و رسیدن ها) هوای وَصل به سَر دارم و رسیدن ها
هوای پِلک به سَنگِ حرم کشیدن ها
هوای ماندنِ شَبها به صَحن های بهشت
هوای تا به سَحَرها ستاره دیدن ها
نگاه کردنِ اوجِ کبوترانِ حرم
وَ دانه از دَمِ بابُ الرِّضا خَریدن ها
همیشه مِیل به پَرواز دارَد این دِل، اَگر
دَر آسِمانِ خُراسان بَوَد پَریدن ها
وَ با گرفتنِ اِذنِ دُخول و پیشِ ضَریح
صِدای نوح و مَسیح و... چُنین شِنیدن ها

دِلَم هَواییِ مَشهَد شُد اَلسَّلامُ عَلَیک
دِلَم کَبوتَرِ گُنبَد شُد اَلسَّلامُ عَلَیک

خوشا به حالِ تمامِ مُجاورانِ حرم
خوشا به حالِ تمامِ مُسافرانِ حرم
غُبار از قَلَم و کاغَذَم کِنار زَدَم
که با نگاهِ تو گَردَم زِ شاعرانِ حرم
به کفشدارِ حَریم

  • چهارشنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(آستان بوسي اين ميخانه ميخواهم هنوز) * محسن صرامی

505
3

یاامام رضا علیه السلام -(آستان بوسي اين ميخانه ميخواهم هنوز) آستان بوسي اين ميخانه ميخواهم هنوز
تازه وارد هستم و پيمانه ميخواهم هنوز

كودكم،بي تجربه،كم حوصله،آشفته حال
پس براي گريه هايم شانه ميخواهم هنوز

سوختن زود است من ناپخته ام در ميكده
همنشيني با دو سه پروانه ميخواهم هنوز

كاش راحت ميشدم از دست حرف عاقلان
من نصيحت هاي يك ديوانه ميخواهم هنوز

پس براي پر زدن محتاج پيري عاشقم
مرغ عشقي كوچكم كه دانه ميخواهم هنوز

سائلي بي دست و پايم خرجي ام لنگ است لنگ
از كسي نه،ساقيا ماهانه ميخواهم هنوز

  • چهارشنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامام رضا علیه السلام -(با وجودي كه شدم در امتحان رد دائمأ) * محسن صرامی

553
3

یاامام رضا علیه السلام -(با وجودي كه شدم در امتحان رد دائمأ) با وجودي كه شدم در امتحان رد دائمأ
دعوتم كردي به من گفتي خوش آمد دائمأ

قصد من سواستفاده از رئوفي ات نبود
پشت هم آورده ام هي نمره ي بد دائمأ

با هزار و يك دليل آقاي اين عالم توئي
از كراماتت نوشت اعداد ابجد دائمأ

شاهد اين ادعايم پنجره فولاد توست
زائران ديدند از تو لطف بي حد دائمأ

خوب شد حج فقيران هست در ايران ما
خوب تر اينكه شدم حاجي مشهد دائمأ

رزق هر كس را به نوعي داده اي در اين حرم
رزق ما شد خيره ماندن سمت گنبد دائمأ

قبله ام شد صحن سقاخانه ايوان طلا
دارد اين نوع جنون ما پيامد دائمأ

پيش مردم آبرويم را نبردي هيچ وقت
با وجودي كه شدم در امتحان رد دائمأ

  • چهارشنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا امین الله -(سلام فلسفۀ چشم‌های بارانی!) * محمد حسین ملکیان

556
1

یا امین الله -(سلام فلسفۀ چشم‌های بارانی!) سلام فلسفۀ چشم‌های بارانی!
سلام آبروی سجده‌های طولانی!...

چگونه وصف کند غصۀ تو را دعبل؟
چگونه رسم کند چهرۀ تو را مانی؟

تو را هر آینه تصویر کرده‌ام، نظمی
چه نسبتی‌ست میان تو با پریشانی؟

چقدر بر سر بازارها قدم زده‌ای
که یک معامله سر گیرد از مسلمانی

چقدر موقع قحطی صدا زدیم تو را
و یادی از تو نکردیم در فراوانی

قرار بود بسازیم خانۀ دل را
چقدر ساخته شد خانه‌های اعیانی!

چه عهدها که پس از هر دعای عهد، شکست
چه ندبه‌ها که نشد موجب پشیمانی

چه گریه‌ها که نکردیم با امین الله
میان صحن تو در یک هوای بارانی

اضافه شد به غم تو چقدر سال به سال
و ما چقدر گرفتیم بی‌تو مهمانی

چقدر در پی ما گشته‌ای چراغ به

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

سلامٌ علی آل یاسین -(بخوان هشتمین جلوۀ ربّنا را) * سید محمد جواد شرافت

593
1

سلامٌ علی آل یاسین -(بخوان هشتمین جلوۀ ربّنا را) بخوان هشتمین جلوۀ ربّنا را
امام قدر را امیر قضا را
تبسم تبسم رضای خدا را
علی بن موسی الرضا المرتضی را

امام رئوفی که سلطان طوس است
که سلطان طوس و انیس النفوس است
انیس النفوس است و شمس الشموس است
ببین لطف والشمس را، والضحی را

چه اذن دخولی؛ یرون مقامی
بخوان زیر لب: یسمعون کلامی
اگر بی‌قرار جواب سلامی
به آهی بلرزان دل مبتلا را

چه دوری دل من، چه دیری دل من
ز خوف و رجا ناگزیری دل من
فقیری یتیمی اسیری دل من
بخوان هل أتی، هل أتی، هل أتی را

سلامٌ علی آل یاسین بخوان و
دو رکعت از آن شور شیرین بخوان و
دعا در شبستان آمین بخوان و
بخوان زیر لب یا سریع الرضا را

که شب‌های شور و شعف روزی‌ات باد
سحرهای نور

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد