شمس الشموس
قیامتی که کسی را ره گریزی نیست
شفا اگر به شفاعت تو بر نخیزی نیست
دلم به مهر تو تا عرش میرود بالا
ولی بدون تو اندازهی پشیزی نیست
سر بریده خورشید پیش پایت باد
که در ازای قدومت ستاره چیزی نیست
به غیر تو -که مبادا نفس کشم بی تو-
قسم به جان عزیزت مرا عزیزی نیست
بهشت آهوی اهلی خانهزاد شماست
که در رواق تو او را سر گریزی نیست
کسی نیامده اینجا که نا امید رود
تو را دلی که دلی بر زمین بریزی نیست
برای گردن هفت اسمان وعرش و زمین
به غیر نقش حریم تو سینه ریزی نیست
به آستان ملک پاسبانتان چیزی
برای مادر من بهتر از کنیزی نیست
فدای قافیه چشم توست قافیه ام
اگر طبیب تو باشی دگر مریضی
- جمعه
- 24
- شهریور
- 1396
- ساعت
- 07:08
- نوشته شده توسط
- ایدافیض