شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 محسن راحت حق

حضرت رقیه(س) -( دلبری های مرا در پای نیزه دیده ای؟) * محسن راحت حق

760
1

حضرت رقیه(س) -( دلبری های مرا در پای نیزه دیده ای؟) دلبری های مرا در پای نیزه دیده ای؟
در شلوغی ها مرا بابای نیزه دیده ای؟
با تهِ نیزه چهل منزل کتک خوردم پدر
ضربه های زجر را در پای نیزه دیده ای؟
گم شدم یک شب به صحرای مخوف و شاهدی..
دخترت را در دلِ شبهای نیزه دیده ای؟

(این کبودیها مرا مانندِ زهرا کرده است)
(دیدگانم را شبیه موجِ دریا کرده است)

پهلویم آسیب دیده ای پدر چون مادرت
یک نگاهی کن به رویم خون جگر چون مادرت
دنده های سینه ام را یک لگد برهم زده
هر نَفَس دارد برای من ضرر چون مادرت
روضه در لفافه گویم ای عزیز فاطمه.
در سه ساله هم بود درد کمر چون مادرت

(این کبودیها مرا بالا و بالا برده است)
(عضو عضو پیکرم را سمتِ زهرا برده است)

هیچ می دانی که می ترسم هنوز از ازدحام
صدگله دارم عزیز ِفاطمه از شهرِ شام
خیبری ها و یهودی ها قیامت کرده اند
آمدند با کوله باری از جفا بر انتقام
سنگ و چوب و پاره ی آتش نصیبِ ما شده
در میانِ کوچه و بازار مخصوصاً ز بام

(این کبودیها تنم را زار و مضطر کرده است)
(پیر پیرم کرده و مانند مادر کرده است)

  • چهارشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 09:36
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( کاش با من بودی باباجون) * علی علی بیگی

662

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -( کاش با من بودی باباجون) بند اول:

کاش با من بودی باباجون
دخترت رفته از جون
جات خالی بود بیابون
بابایی

گوشوارمو بی حیایی زد و برد
عمه به جای من اینجا کتک خورد
هی با لگد حرمله ما رو آزرد

حالا ببین بعد تو مو سپیدم
رفته عمو رفته من هم امیدم
تو شام و کوفه چیا که شنیدم

من الذی أیتمنی
بگو که بابای منی

بند دوم:

از پیشم رفتی دق کردم
سیلی خوردم تو هر دم
از ترسه رنگ زردم
بابایی

بابا ببین صورتم رو کبوده
این جای مُشتِ سنانِ حسوده
غصه نخور دندونام شیری بوده

توو این خرابه دیگه جای من نیست
یک جای سالم توی پای من نیست
روز خوشی توی دنیای من نیست

من الذی أیتمنی
بگو که بابای منی

بند سوم:

تو مثل من لبهات خونه
انگاری بوی نونه
اومده تو ویرونه
بابایی

من که نمی پرسم انگشترت کو
با سر رسیدی بابا پیکرت کو
از من نپرسی که موی سرت کو

حالا شدم مثل زهرا می بینی
خورده به پهلوم لگد ها می بینی
پشت من و که شده تا می بینی

من الذی أیتمنی
بگو که بابای منی

  • یکشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

سبک شور ایام شهادت حضرت رقیه(س) -(دانلود متن و سبک سرود میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان -( دل عاشقونه، داره می خونه )) * امیرحسین سلطانی

688

سبک شور ایام شهادت حضرت رقیه(س) -(دانلود متن و سبک سرود میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان -( دل عاشقونه، داره می خونه )) ?بند اول

تاج روی سر اربابی
دردونه گوهر نایابی
یا عزیزه الحسین بی بی
چی میشه گداتو دریابی

طوفان میکنه اسمت
اعجازه کف دستات
هستی باب الحوائج
ای جان عمه ی سادات

یا رقیه کرمت خیلی زیاده
یا رقیه نوکرت دل به تو داده
یا رقیه من به نیت تو میرم
کربلا پای پیاده

یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین

?بند دوم

پای عشق تو زمینگیرم
سر سفرتون نمک گیرم
به گدایی از تو معروفم
کربلامو از تو میگیرم

از تو معجزه دیدم
چون داری تو کرامات
حق داری گردنه من
ای جان عمه ی سادات

یا رقیه گدای تو پادشاهه
یا رقیه میذارم برا تو مایه
یا رقیه اربعین به نیت تو
پا میذارم تو مشایه

یا رقیه یا رقیه مددی بنت الحسین

  • دوشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت حضرت رقیه(س) -( بگو چه کار کنم که مرا دگر نزنی؟) * رامین برومند

485
1

شهادت حضرت رقیه(س) -( بگو چه کار کنم که مرا دگر نزنی؟) بگو چه کار کنم که مرا دگر نزنی؟
بگو چه کار کنم ضربه ای به سر نزنی؟

زدی طعنه و سیلی و مشت، لگد دیگر
بر این تن و بدنِ خسته، بر کمر نزنی!

قسم به خالق عالم نمی کنم گریه
اگر به من لبه ی تیز آن سپر نزنی

نگفته اند به تو، که یتیمه دختر را
مقابل سر بر نیزه ی پدر نزنی؟

نزن دگر به ستوه آمدم ز فریادت
بگو چه کار کنم من، دگر تشر نزنی؟!

بگو چه کار کنم با غلاف شمشیرت
به بازو و سرِ من تو این قَدَر نزنی؟!

  • پنج شنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه حضرت رقیه(س) -( بیا عمه پیشم) * امیرحسین سلطانی

1348

زمینه حضرت رقیه(س) -( بیا عمه پیشم) ?بند اول

بیا عمه پیشم
که برگشته بابام
چرا عمه آخه
توی طشته بابام

چرا عمه حالِش
دگرگونه بابام
چرا عمه لبهاش
پُر خونه بابام

کجا بوده بابام
که پیکر نداره
جای سالمم روی
این سر نداره

کجا بوده بابام
که خسته رسیده
بگو کی رگای
گلوشو بریده

هلال روی نی
خوش اومدی بابا
رو دامنم بشین
خسته شدی بابا

یا ابتا حسین

?بند دوم

چیه جرم منکه
خرابه نشینم
باچشمای کم سو
چجوری ببینم

به من میگن اینا
یتیمم بابایی
شدم خسته از این
زمونه کجایی

نبودی ببینی
چقد زجر کشیدم
به پشت سر تو
رو خارا دویدم

نبودی ببینی
توی معبرا من
گیر افتاده بودم
سرم داد کشیدن

زدن با کعب نی
بابایی به سرم
نگاهه اونا بود
همش به معجرم

یا ابتا حسین

?بند سوم

نمونده بابایی
برام دیگه ‌جونی
که از تازیانه
دارم من نشونی

دیگه دختر تو
نداره توونی
مثه مادر تو
شدم قد کمونی

هنوز یادمه که
میگفتی عزیزی
برام معنی کن که
چی میشه؟کنیزی

بابا من کجا و
تو شام،این خرابه
مگه جای من توو
اون بزم شرابه

منو ببر بابا
میترسم از اینا
بیشتر از این نذار
زجر بکشم بابا

یا ابتا حسین

  • پنج شنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمینه حضرت رقیه(س) -( کاش با من بودی باباجون) * علی علی بیگی

541

زمینه حضرت رقیه(س) -( کاش با من بودی باباجون) بند اول:

کاش با من بودی باباجون
دخترت رفته از جون
جات خالی بود بیابون
بابایی

گوشوارمو بی حیایی زد و برد
عمه به جای من اینجا کتک خورد
هی با لگد حرمله ما رو آزرد

حالا ببین بعد تو مو سپیدم
رفته عمو رفته من هم امیدم
تو شام و کوفه چیا که شنیدم

من الذی أیتمنی
بگو که بابای منی

بند دوم:

از پیشم رفتی دق کردم
سیلی خوردم تو هر دم
از ترسه رنگ زردم
بابایی

بابا ببین صورتم رو کبوده
این جای مُشتِ سنانِ حسوده
غصه نخور دندونام شیری بوده

توو این خرابه دیگه جای من نیست
یک جای سالم توی پای من نیست
روز خوشی توی دنیای من نیست

من الذی أیتمنی
بگو که بابای منی

بند سوم:

تو مثل من لبهات خونه
انگاری بوی نونه
اومده تو ویرونه
بابایی

من که نمی پرسم انگشترت کو
با سر رسیدی بابا پیکرت کو
از من نپرسی که موی سرت کو

حالا شدم مثل زهرا می بینی
خورده به پهلوم لگد ها می بینی
پشت من و که شده تا می بینی

من الذی أیتمنی
بگو که بابای منی

  • پنج شنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -( نیگا به من کن) * احسان جاودان

646

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -( نیگا به من کن) نیگا به من کن
چی می بینی عزیز جونم
بذار خودم بگم برات - هنوز میتونم
سنّم کجا؟
زنجیرای دور گردنم کجا؟
جای پاهای رو پیرهنم کجا؟
من کجا و سیلی خوردنم کجا؟
سنّم کجا؟
چشمام خونه / واسه لبِ خونت
مثل من / افتاده دندونت ۲
بابا حسین ۴

دلم گرفته
نمیشه خیلی حرفا وا شه
بابا ولی وقت دیگه - شاید نباشه
پشتم خمید
از دم دروازه تا کاخ یزید
واسه یه سه ساله خیلی طول کشید
میدیدن ماها رو به قصد خرید
پشتم خمید
پاهام زخمه / گلِ سرم خونه
میدونی؟ / کنیزی آسونه؟ ۲
بابا حسین ۴

داره میاد باز
یه اربعینِ دیگه از راه
دست من از زیارتت - می مونه کوتاه
باشه بابا!
از غم دوریت می سوزم به خدا
بیا به اشکای این ام البکاء
راهی کن عاشقاتو به کربلا
باشه بابا؟
دل، آشوبن / به خدا امسالم
آگاهن / یه کمی از حالم ۲
بابا حسین ۴
.

  • دوشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت رقیه(س) -(به هر دردی دوا دارد رقیه) * رضا ماه پری زنجانی

680

حضرت رقیه(س) -(به هر دردی دوا دارد رقیه) به هر دردی دوا دارد رقیه
به عهد خود وفا دارد رقیه
به دنبال طبیب و نسخه هستی
بیا دارو الشفا دارد رقیه
بنازم بر جلال و شوکت او
هزاران آشنا دارد رقیه
بیا ای مدعی با چشم خود بین
عجب خیمه سرا دارد رقیه
اگر اشکی فشانی در عزایش
بدان بر تو دعا دارد رقیه
ز گوشش گوشواره رفت اما
رواقی از طلا دارد رقیه
اگر چه در خرابه جان سپرده
هوای کربلا دارد رقیه
همیشه (ماه پری)شکر خدا کن
به اشعارت عطا دارد رقیه

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(میگه با آه و ناله یه دختر سه ساله) * رسول چهارمحالی

856
0

مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(میگه با آه  و ناله یه دختر سه ساله) میگه با آه و ناله ، یه دختر سه ساله
می دونی بابا جونم ، پاهام زده آبله
از کربلا تابه شام ،حرف نزدم یک کلام
وقتی سر تودیدم،گفتم باباجون سلام
موهات چرا خاکیه ، جسم تو افلاکیه
وقتی باشی کنارم ، از غُصه چه باکیه
چراغونه خرابه ، روضه خونه خرابه
خوش اومدی بابایی،چه داغونه خرابه
قدم خمیده بابا ، موهام سفیده بابا
تو غربت و اسیری ،دل چه کشیده بابا
دشمنامون خیلیه ، صورتامون نیلیه
غذای ما ای بابا ، جسارت و سیلیه
خوش اومدی بابایی ، دنبالتم کجایی
یا از تنور خولی ،یا طشت زر میایی
چشام چه بارونیه ، هنگام مهمونیه
توی خرابه دخترت ، دربند و زندونیه
بابا بگو تنت کو ، عقیق یمنت کو
رو زانو هام بشین و ، بگو پیراهنت کو
لبات چرا خونیه ، وقت دگر گونیه
مجلس ماتم به پا ، وقت روضه خونیه
عمه دیگه خسته شده،کبوترپربسته شده
از روز عاشورابه بعد،عمه بشکسته شده
منو ببر بابا جون ، ببر سفر بابا جون
طاقت ندارم دیگه ، نازم بخر بابا جون
منو ببر از اینجا ، بابا به جون زهرا
عمه دیگه بُریده ، حلال کنید عمه ها
عمه خدا نگهدار ، دارم میرم سبک بار
حلال کنید رقیه رو ، عمه خدا نگهدار
خوش اومدی خرابه(3)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(ای سر که بر نیزه شدی،با کاروان همراه،با اشقیا هر جا) * رسول چهارمحالی

338

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(ای سر که بر نیزه شدی،با کاروان همراه،با اشقیا هر جا) سبک:ای ساقی لب تشنگان

بابا حسین جانم،ای جان جانانم(2)

ای سر که بر نیزه شدی،با کاروان همراه،با اشقیا هر جا
از تن جدا گشتی چرا،ای سر شدی تنها،با کاروان ما
بابای مظلوم منو،ای سید خوبان،مولای مظلومان(2)

آن دم که افتادم ز ناقه،ای پدر جانم،بر گو کجا بودی
اندر زمان خوردن،سیلی کجا بودی،از ما جدا بودی
نه معجری بر سر،بابا بیا بنگر،بر حال محزونم(2)

اندر خرابه ای پدر،مسکن گزیدم من،خیری ندیدم من
طعنه شنیدم روز و شب،از بچه شامی،با فحش و بد نامی
بابا بیا در پیش من،تو از طبق آغوش من،ای ماه تابانم(2)

بابا ندارم من گله،از کوفه و از راه شام،از ماجرای شام
بنگر به حال عمه ام،آن عمۂ غم پرورم،گشته سپر هر جا برم
ای عمۂ سادات،در شأن تو آیات،ای کوثر شامات(2)

بابا بیا من را ببر،دیگر شدم من خم کمر،طاقت ندارم ای پدر
مویم سفید قدم دو تا،مانند زهرا ماه ما،بابا بیا من را ببر
ای مظهر خوبی،بر نیزه مجذوبی،قاری قرآنی(2)

بعد از علی اکبرم،ششماهۂ تشنه لبم،عباس آن تاج سرم
بعد شب غربت به ما،در خیمه ها بی سر پناه،دشمن به ما می کرد نگاه
بابا کجا بودی،از ما جدا بودی،غرق دعا بودی(2)

بابا حسین جانم،ای جان جانانم(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه حضرت رقیه(س) -(گوشۂ خرابه روضه خونیه) * رسول چهارمحالی

388

روضه حضرت رقیه(س) -(گوشۂ خرابه روضه خونیه) بابا جون خوش اومدی،مثل مهمون اومدی(2)
......................................
گوشۂ خرابه روضه خونیه
چشمامون ببین بابا بارونیه
یه نگاه به عمه کن ای مهربون
اومدی توی طبق به خونمون
بابا جون آی بابا جون
تو رو به جون دخترت
منو با خودت ببر
منم شبیه مادرت
..................................
گوشۂ خرابه مهمون اومده
دوباره عطر بابا جون اومده
چراغونی شده امشب خرابه
اومده بابای من به خرابه
بابا جون آخ بابا جون
دلم برات تنگه بابا
آرزوی دیدن روی و جمالت ای بابا
مونده توی این دلم جون بابا
...................................
بچه ها همش منو به همدیگه نشون می دن
بابا هاشون رو همش دارن به من نشون می دن
آی یتیمی آی یتیمی آی یتیمی درد داره
با با جون بیا ببین دخترت انگار غم داره
.........................................
موهای سپید من،قد خمیدم رو ببین
صورت نیلی شده،تو جای سیلی رو ببین
بابا جون شامی نداره،یه ذره لطف و وفا
طعنه بر من می زنه،بچۂ شامی هر کجا
...............................................
من الذی ایتمنی،بابای خوبم یا حسین
شدم یتیم و بی قرار،نگر تو حالم یا حسین
بابایی نگاه بکن عمه مونو کتک زدند
توی راه به اسرا زخم زبون و نیش زدند
............................................
همیشه رو نیزه ها قاری قرآن تو بودی
همره ما اسرا به کوفه و شام تو بودی
بابا جون تو طشت چرا لب هاتو خیزرون زدند
بابا جون بگو چرا،همش ماها رو می زدند
..............................................
از روی طبق بیا رو دامنم بشین بابا
نشه خاکی موی تو بیا کنار من بابا
زخم هاتو می بندم و موهاتو شونه می کنم
بابا جون منو ببر ،آئینه بندون می کنم
...........................................
آسمون دل من تاریکه روشنی تویی
تو دل کوچک من،شور و شعف فقط تویی
بابا جون دلم چقدر تنگه واسه نوازشت
باباانگشتر و انگشتت کجاست با دشمنت
........................................
توی طشت، مجلس شام ،بزم شراب
سرت رو دیدم بابا رفته به خواب
ساقی امشب می خونه از غم ما
از غم ومصیبت و ظلم به ما
...........................................
بابا جون خوش اومدی،مثل مهمون اومدی(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت رقیه(س) -(بابا بیا یک دم نظر بر حال زارم کن) * رسول چهارمحالی

446

شهادت حضرت رقیه(س) -(بابا بیا یک دم نظر بر حال زارم کن) بابای خوبم یا حسین ،در کجایی تو(2)
.........................
بابا بیا یک دم نظر بر حال زارم کن
بابا بیا در پیشم و یکدم نگاهم کن
در خیمه ها آتش شده عمو کجایی تو
گفته علیکن الفرار عمو نیایی تو
بابا به جان مادرت زهرا صدایم کن
در بین دود و آ تشم بابا صدایم کن
...................................
دیدم به زیر سم اسب جسم اکبر را
دیدم که گهواره شده غارت ای بابا
دیدم به روی نی کنند راس پاکت را
ای کاش این اعدا کند خاک جسمت را
رحمی ندارند ای خدا این کافران دیگر
با نیزه بر جسمت زنند صد پارۂ پیکر
..........................................
خار مغیلان همدم پایم شده اینجا
پای برهنه می دوم پیشم بیا بابا
هم گوش من پاره شده گوشواره کو
معجر کشیدند از سرم شیر خواره کو
با اشتران بی حجاز از کوفه رفتم شام
از ناقه افتادم دمی در خاک خفتم شام
...........................................
ساکن شدم اندر خرابه با عزیزانم
سیلی شده اطعام ما ای جان جانانم
در کوچه با من بچه ها رفتار بد کردند
دیدند خم شد پیکرم کردار بد کردند
هر بچه با بابای خود می آید ای بابا
ای کاش بودی تا ببوسم روی ماهت را
......................................
امشب خرابه نور باران گشته بابا جان
تو آمدی خوش آمدی ای همدم دوران
بر گو که پیشانی تو بشکسته ای بابا
بنگر که دختر هم شده خسته ای بابا
شیب الخضیب بابای من جان به قربانت
قطع الورید مولای من کو جسم عریانت
...................................
با خود ببر من را پدر طاقت ندارم
دیگر برای زندگی مهلت ندارم
بابای خوبم یا حسین بابای خوبم
دار و ندارم یا حسین دار و ندارم
همه خدا حافظ حلالم کن تو عمه
گشتی مدافع بهر من هر سو تو عمه
............................
بابای خوبم یا حسین ، درکجایی تو(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شب سوم توسل به حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا * مرتضی محمودپور

1236
0

نوحه سینه زنی شب سوم توسل به حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا ◾نوحه سینه‌زنی
◾حضرت رقیه(س)
◾سبک همه جا کربلا

◾بنداول
من سفیر حسین کنج ویرانه‌ام
کنج ویرانه با همه بیگانه‌ام
عمه در این سفر شد پناه همه
همه گفتن شده نایب‌الفاطمه
یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین(۲)

◾بنددوم
صورتم نیلی و قامتم خم شده
در دل کوچکم بزم ماتم شده
چشم من در رهت ای پدر جان بیا
زین همه غصه و غم رها کن مرا
یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین(۲)

◾بندسوم
بین طشت طلا راس تو دیده‌ام
لب خونین تو تا که بوسیده‌ام
لب من خونی و عمر من سر شده
منتظر بهر دیدارم اکبر شده
یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 30
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 04:29
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

وسط کوچه و بازار که جای تو نبود(حضرت رقیه س) * رامین برومند

1075
1

وسط کوچه و بازار که جای تو نبود(حضرت رقیه س) حضرت رقیه (س)

دختر شاه نبودی تو مگر بانو جان؟!‏
وسط کوچه و بازار که جای تو نبود!‏
‏.‏
چه بهانه تو بگیری چه نگیری بانو
تشر شمر ،سنان، زجر ،سزای تو نبود!‏
‏.‏
بال جبریل فقط فرش قدم های تو بود
جای آن خار بیابان کف پای تو نبود!‏
‏.‏
جای اجلاس شما دوش اباالفضل علیست
کنج ویرانه که در شأن و بهای تو نبود!‏
‏.‏
مویت از پشت کشیدند و تورا آزردند
‏ تو پدر خواستی و اینکه دوای تو نبود!؟
‏.‏
زن غساله هم این گونه تورا دیده و گفت
جای سیلی به رُخِ ماه لقای تو نبود!‏

رامین برومند(زائر)

شب سوم

محرم ۱۴۰۲‏

‏۲۱:۰۰‏
insta:zaer.poet

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

862

روضه حضرت رقیه(س) ◾چند بیت توسل
◾به نازدانه سه ساله
◾سبک‌بر‌مشامم‌میرسد

زینت لبهای من نام سه ساله دختر است
کو بود بنت‌الحسین‌،چون جرعه‌ایی‌ازکوثراست

گشته‌معراجش‌خرابه،شام را ویران نمود
کنج ویران میزبان راس ذبح اکبر است

غنچه‌ی یاس کبود است و به مثل مادرش
از شرار تازیانه بین گلشن پرپر است

بسکه از دوری بابا اشک و خون جاری نمود
دامنش از اشک دیده دائما زین غم تر است

گفت با زینب میان راه ای عمه ببین
این سر خونین بر نی راس پاک اکبر است

اینکه میبینی به نی چشمان خود را بسته است
این سر پر خون، علمدار حرم آب آور است

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 27
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ذکر واحد به سبک بر مشامم میرسد....شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

704

ذکر واحد به سبک بر مشامم میرسد....شهادت حضرت رقیه(س) ◾چند بیت توسل
◾به نازدانه سه ساله
◾سبک‌بر‌مشامم‌میرسد

زینت لبهای من نام سه ساله دختر است
کو بود بنت‌الحسین‌،چون جرعه‌ایی‌ازکوثراست

گشته‌معراجش‌خرابه،شام را ویران نمود
کنج ویران میزبان راس ذبح اکبر است

غنچه‌ی یاس کبود است و به مثل مادرش
از شرار تازیانه بین گلشن پرپر است

بسکه از دوری بابا اشک و خون جاری نمود
دامنش از اشک دیده دائما زین غم تر است

گفت با زینب میان راه ای عمه ببین
این سر خونین بر نی راس پاک اکبر است

اینکه میبینی به نی چشمان خود را بسته است
این سر پر خون، علمدار حرم آب آور است

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا * مرتضی محمودپور

2647
3

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا ◾نوحه سینه زنی
◾توسل حضرت رقیه(س)
◾هیئت موسی بن جعفر(ع)
سبک همه جا کربلا

◾بنداول
در خرابه ببین طفل دردانه‌ام
ای پدر جان بیا کنج ویرانه‌ام
چشم من بر در است
خاک غم بر سر است
ابتا یاحسین(۲)

◾بنددوم
صورتم نیلی و دست من بی رمق
میزنم بوسه من بر سرت در طبق
چشمم از خون تر است
خاک غم بر سر است
ابتا یاحسین(۲)

◾بندسوم
جان فدای تو و سر نورانیت
اشک من مرحم زخم پیشانیت
لاله‌ات پرپر است
خاک غم بر سر است
ابتا یاحسین(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 03:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور حضرت رقیه(س) -(قبله ی حاجات حضرتِ رقیه) * طاها تحقیقی

1554

شور حضرت رقیه(س) -(قبله ی حاجات حضرتِ رقیه) بند اول:

قبله ی حاجات حضرتِ رقیه
منشاءِ خیرات حضرت رقیه
زینتِ آلِ مصطفی هستی تو
عمه ی سادات حضرت رقیه

سه ساله ی زهرا نشانی
حضرتِ فاطمه ی ثانی
قوّتِ دستای اباالفضل
عمه ی صاحب الزمانی

رقیه
بانوی والا
حضرتِ جانا
عالی و اعلا
دختره مولا

انسیه حورا
ثانیه زهرا
برکتِ دنیا
محشرِ عقبا

یا رقیه بی بی رقیه

بند دوم:

روحِ عبادات حضرت رقیه
عالی درجات حضرت رقیه
تو تسبیحاتِ زینبِ کبرایی
ذکرِ صلوات حضرت رقیه

رقیه خاتونِ جلیله
رقیه بانوی جمیله
به کوریه بنی امیّه
رقیه دشمنت ذلیله

رقیه
دلبرِ سقّا
زینب بابا
ذکرِ تو غوغا
مالکِ دل ها

دُرِّ بی همتا
لاله ی یکتا
معنیِ دریا
خوابِ تو رؤیا

یا رقیه بی بی رقیه

بند سوم:

ملیکة الله حضرت رقیه
جمال تو ماه حضرت رقیه
نورِ وجودِ تو فروزان بی بی
سمتِ خدا راه حضرت رقیه

تویی دلیلِ نورِ خورشید
که روشنی به دنیا بخشید
سه سالته ولی تو هستی
برا شیعه مرجعِ تقلید

رقیه
نوه ی حیدر
لیلیِ دلبر
کوثرِ محشر
طاهره، اطهر

قبله ی انفاس
معدنِ احساس
گوهر و الماس
قدرتِ عباس

یا رقیه بی بی رقیه(س)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 20:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه حضرت رقیه(س) -(دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده) * حسین خدایاری

405

نوحه حضرت رقیه(س) -(دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده) سربند:
دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده
ز ماجرای تو - میگذرد آقا - ولی غمت مانده
تویی ای احسن حالم / که با تو خوبه احوالم
حسین باب النجات عالم
الهی در شب هجران / لثارات الحسین گویان
بیاید صاحب دلهامان
بیا یابن الحسن مولا ۲ بیا یابن الحسن آقا جان

رسیده مهمانم - بیا بیا عمه - شانه بزن مویم
خدا کند پنهان - ز چشم بابایم - کبودی رویم
دل شب بی صدا آمد / بدون دست و پا آمد
به دامانم ز نی ها آمد
کمک‌ کن تا ز جا پاشم / عصای کوچکش باشم
در این ویران کنارش باشم
اباالمظلوم حسین جانم ۲ اباالمظلوم حسین ای جانم

مرا حلالم کن - که پیش پای تو - نشسته ام بابا
ز کودکان از بس - سنگ جفا خوردم - شکسته ام بابا
تو زخمی تر شدی یا من؟! / تو خسته تر شدی یا من؟!
همه بوسیدنت الا من
دلم تنگ صدایت شد / به آغوشت بدعادت شد
ز اشکم کاروان راحت شد
اباالمظلوم حسین جانم ۲ اباالمظلوم حسین ای جانم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -(توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم ) * بهمن عظیمی

913
1

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -(توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم ) توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم
دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم
از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد!
طعم بابا داشتنو اونطور که باید نچشیدم
بابا جونم
سرت رُو که رو نیزه ها دیدم
لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم
شبِ بیابون خیلی سرده
بابا جونم
منو زدن اونجا به قصدِ کُشت
با تازیانه و لگد ، با مُشت
چیزی که واسم مونده درده
مث زهرا شکست پهلوم / اباالمظلوم اباالمظلوم

فکرشم حتی نمی‌کردم بابا از تو جداشم
بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم
خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد
لحظه های آخر و می‌خوام توو آغوش تو باشم
دیگه بابا
رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت
به زنده موندنم امیدی نیست
دارم می‌میرم توو خرابه
دلم سیر از
این زندگیِ سخت و بی رحمه
اگه لبم شبیه تو زخمه
تأثیر مجلسِ شرابه!
شدم از داشتنت محروم / اباالمظلوم اباالمظلوم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(خوش آمدى بابا ، به كنج ويرانه) * علی صالحی

1165
3

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(خوش آمدى بابا ، به كنج ويرانه) خوش آمدى بابا ، به كنج ويرانه ۲
بگو چه آوردى ، براى دردانه ۲
چه بى خبر برگشتى - چرا به سر برگشتى ۲
(حسين مظلوم بابا) ۲

گرسنه ام بابا ، نحيف و بى جانم ۲
خودت بيا بنشين ، به روى دامانم ۲
عجب از اين مهمانى - ندارم آب و نانى ۲
(حسين مظلوم بابا) ۲

چه ها كه نَگْذشته ، به طفل معصومت ۲
شده كف پايم ، شبيه حلقومت ۲
مرا كه دشمن ميزد - به قصد كشتن ميزد ۲
(حسين مظلوم بابا) ۲

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده) * علی صالحی

766

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده) عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده ۲
دمِ سحر ، مياى با سر / به ديدن قدِ خميده ۲
لحظه هاى سخت مردنم
اومدى براى بردنم
تا همينجا هم بدونْ بابا
تازيانه ها آوُردنم
(آخ بابا٣)

سر تو بوى نون گرفته / طفل گرسنه جون گرفته ۲
تا ديدمت ، بوسيدمت / ببين لبامو خون گرفته ۲
تو رو نيزه ها با سر بابا
من رو ناقه در به در بابا
هم به اين سه ساله هم به تو
بد گذشته اين سفر بابا
(آخ بابا٣)

تو مهمون رقيه هستى / چرا روى خاكا نشستى ۲
با اين گلو ، يه چى بگو / آخه چرا لباتو بستى ۲
توى طشت و روى نى سرت
حرف مى زد براى خواهرت
امشب اومدى و ساكتى
خيزرون نداره دخترت
(آخ بابا٣)

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

واحد حضرت رقیه(س) -(زخمامو یادم رفت بابا با دیدن زخم سرت) * احسان نرگسی رضاپور

437

واحد حضرت رقیه(س) -(زخمامو یادم رفت بابا با دیدن زخم سرت) زخمامو یادم رفت بابا با دیدن زخم سرت
جایی نداری برا بوسه جز رگای حنجرت
فقط یه امشب سرتو بذار رو پای دخترت
حالا که اومدی نمی خوام باشه حرفی از گله
نمیگم اصلا که چی کار کرده با دستام سلسله
فقط میگم کاشکی یه ذره با حیا بود حرمله
امشب می گردم / دور سر تو
چیزی نمونده / از پیکر تو
هر جا که جا موندم کتک خورد خواهر تو
بابا بابایی ۴

خودت که حال و روزمو می دیدی از رو نیزه ها
زجر و سنان می زدنم گریه می کردم بی صدا
دخترای شامی ادامو درمی‌آوردن بابا
"مَن الذي أیتَمَنی" موهات چرا پریشونه
"مَن الذي أیتَمَنی" خسته شدم از زمونه
از خدا خواستم دخترت بعد تو زنده نمونه
دستام می لرزه / رنگم پریده
من موندم و این / قد خمیده
بابا بگو رگ گلوتو کی بریده
بابا بابایی ۴

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(چه بی خبر نیمه شب اومدی / دیدی شدم جون به لب اومدی؟!) * عبدالله باقری

353

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(چه بی خبر نیمه شب اومدی / دیدی شدم جون به لب اومدی؟!) چه بی خبر نیمه شب اومدی / دیدی شدم جون به لب اومدی؟!
یاریِ عمه زینب اومدی
هر چقَدَم اینجا - خوب آب و جارو شه
بازم خرابه است،خب! - اسمش دیگه روشه
کاشکی بزرگ بودم - میومدی خونه‌م
به همه میگفتم: - بابامه مهمونم
برا تو سنگِ // تموم میذاشتم
حجابم و برای بابام برمیداشتم

حالا که دارم میرم از دنیا / می‌خوام خیال کنم همین حالا
مهمون دخترت شدی بابا
حالا به جای فرش - روی موهام بشین
فرشم کمی سوخته - ببخش ای نازنین
از ضرب سیلی ها - چشام نداره سو
انگار تو هم سوختی! - محاسنت پس کو؟
خاکستر از موت // جدا نمیشه
یه جای سالم رو سرت پیدا نمیشه

نیلوفر این گلشن و ببر / کبودترین خسته تن و ببر
حرفامو که زدم من و ببر
دردِ زمین خوردن - توو صحرا جاموندن
توو خواب لگد خوردن - با نیزه ترسوندن
همه رو یادم رفت - خون جگرم کردن
دخترای شامی - که مسخره‌م کردن
با خنده پیشم // زمین میخوردن
ادای راه رفتنمو در میاوردن

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟!) * رضا تاجیک

678

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟!) حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟!
حالا رسیدی که دارم می میرم؟!
حالا رسیدی که دیگه من پیرم
بین زنجیرم از زمونه سیرم
به خدا که یتیمی تو دنیا / خیلی سخته بابا ۲
همسفر شدن با نامحرم ها / خیلی سخته بابا ۲
نیمه شب گم شدنِ توو صحرا / خیلی سخته بابا ۲
دست من شکسته مثل زهرا / خیلی سخته بابا ۲
(وای - بابایی ۳) ۲

میشمارم این زخمارو‌ دونه دونه
زخم سر و زخمای روی گونه
از همه بیشتر زخم روی شونه
جای تازیونه منو می سوزونه
رفته بودم بابا بین انظار / من کجا و بازار ۲
منو با خنده میدادن آزار / من کجا و بازار ۲
(وای - بابایی ۳) ۲

جون رو لبای من رسیده بابا
کی رگاتو اینطور بریده بابا
معلومه خیلی طول کشیده بابا
سر بریده بابا سر بریده بابا
سرتو شمر روی دست بالا برد / باید از این غم مرد ۲
چه بلایی سر زینب آورد / باید از این غم مرد ۲
خولی هم سرت رو توو خورجین برد / باید از این غم مرد ۲
روی نیزه سر تو سنگ میخورد / باید از این غم مرد ۲
(وای - بابایی ۳) ۲

  • جمعه
  • 15
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

مزن این پرده کنار -(زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار) * محمدرضا سروری

593
1

مزن این پرده کنار -(زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار) مزن این پرده کنار

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

سرِ سالار به خون کشیده ای است مزن این پرده کنار

این سه ساله گُل قد خمیده ای است مزن این پرده کنار

غنچة از همه جا بریده ای است مزن این پرده کنار

******

مزن این پرده کنار غنچه نباید بیند

او که غمدیده تر است آن چه نشاید بیند

سرِ خونین حسین در پسِ این پرده بوَد

آن چه قلب و دل او خون بنماید بیند

پرده برداری از این تشت عذاب آور ماست

بارش غصة نُو بر دل بی یاور ماست

مزنید پرده کنار بر دل ما رحم کنید

چشمِ گریانِ رقیّه غمِ پهناور ماست

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

او که خواب پدرش دیده کنون می گرید

با تمام نفس و بارش خون می گرید

این سه ساله دگر از تاب و توان افتاده

تا ستمخانه کند کُن فَیَکون می گرید

ما که با او سخن از شاهِ عطاشا نکنیم

سر خونین جدا گشته تماشا نکنیم

از یتیمی که به این غنچه نگفتیم هنوز

با رقیه دگر این حادثه حاشا نکنیم

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

مزن این پرده کنار چشمِ یتیم بر آنست

سرِ خونین حسین ابن علی در آنست

اندکی رحم به این دختر معصوم کنید

پدرش را به سفر دیده نه این سر آنست

انتظارِ پدرش می کشد از راه رسد

در دلِ شامِ سیاهش گذرِ ماه رسد

ردِّ پیراهنِ یوسف به دلِ چاه زده

نه که این گونه سرِ بی بدن از چاه رسد

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

اگر این پرده بیفتد به خدا می میرد

سر بابای به خون بسته بغل می گیرد

مگر از گریة این گُل به ستوه آمده اید؟

بیشتر گریه کند خون جگر می ریزد

کس حریف سفر این گُلِ آواره نشد

گوشِ او گوش پس از غارتِ گوشواره نشد

با سرِ سروری از تشت طلا پرواز کرد

گریة نیمه شبی جز به عزا چاره نشد

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

  • دوشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 21:14
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

تک بیت مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها (گفتم بغل کنی تو مرا، تا رِسی ز ره) * عادل لاله چینی

902

تک بیت مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها (گفتم بغل کنی تو مرا، تا رِسی ز ره) گفتم بغل کنی تو مرا، تا رِسی ز ره

آغوش من ولی، شده جای تو ای پدر

  • یکشنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

مجموعه رباعیات بازار شام و شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

576
3

مجموعه رباعیات بازار شام و شهادت حضرت رقیه(س) ◾دو بیتی‌های
◾شهادت حضرت رقیه(س)

سر نورانیت بین طبق بود
دو دست کوچک من بی رمق بود
تمام خاطراتم رفت از یاد
چو دیدم صورتت مثل شفق بود

به چشم خویش دیدم من خزانت
چه شد سقا،چه شد اکبر...جوانت؟
جوابم را بده میمیرم امشب
چه کرده چوب با لعل لبانت؟

چرا بابا به دامانم نشستی؟
مگر قهری برویم دیده بستی؟
بغل کن دخترت را کنج ویران
تو آخر مهربان بابام هستی

امان از باد و طوفان و خزان هم
ز لعل تشنه و زخم زبان هم
پدر سربسته میگویم برایت
ز زجر و خولی و شمر و سنان هم

از آن روزی که راس‌ت بر سنان شد
زبانم لال عمه قد کمان شد
تمام نیزه‌داران مست بودند
سرت افتاد و گلشن در خزان شد

تو از دیر آمدی عیسی غلامت
تمام انبیا دادن سلامت
همه نجرانیان گشتند مسلمان
چرا دیر آمدی بحر کرامت

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها -(من بغل بابامو می‌خوام) *

376

زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها  -(من بغل بابامو می‌خوام) سید امیر حسین خوشرو و خانم فائزه امجدیان

➖➖➖
من بغل بابامو می‌خوام
دخترتُ بغل کن آروم
دستی بکش به روی موهام
دستی بکش به زخم پهلوم

بهم میگن
رفتی سفر
سفر چرا تموم نمیشه؟
عمه چرا
بهت می‌گفت؟
خداحافظ واسه همیشه
هنوز دارم
خواب میبینم
تو خیمه‌ها پر از آتیشه

سوره‌ی کوثر رو
با گریه می‌خونم
بیا بابا جونم
بیا بابا جونم
***
موهاتو شونه میکنم باز
با دستای زخمی و خسته
الهی من فدات بشم که
هلال ابروهات شکسته

منِ الذی
أیتَمنی
واسه یتیمی خیلی زوده
ببین بابا
پای چشام
مث لبای تو کبوده
منو بِبَر
پیش خودت
اینجا پر از چشم حسوده

سرت رو پاهامه
تو رو بغل کردم
بابا جونم می‌خوام
به خونه برگردم
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • شنبه
  • 7
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

عزای شب سوم محرم الحرام زبانحال_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها -(با همین حالِ بد و پایِ پًر از آبله ام) * مرضیه عاطفی

483

عزای شب سوم محرم الحرام  زبانحال_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها -(با همین حالِ بد و پایِ پًر از آبله ام) -لطفا حق روضه ادا شود-

با همین حالِ بد و پایِ پًر از آبله ام
باز دلتنگم و دنبالِ تو در قافله ام

عمه بوسیده مرا جای تو وقتی هر بار
بوسه زد خارِ مغیلان به تبِ آبله ام

سرِ زخمیِ تو بر نیزه شده همسفرم
از تنِ بی کفَنت دور شده فاصله ام

نیست آرامش آغوش تو و با حسرت
راهیِ شام اسارت شدم و راحله ام

کودکی هایِ مرا آتش در خیمه گرفت
سوخت موهایم و قربانیِ این قائله ام

من شنیدم که به تو گفت شبانه عمه
از غمت زود زمینگیر شده نافله ام

دخترِ کوچکِ تو؛ از بر و رو افتاده
بعدِ تو سخت به هم ریخته شد شاکله ام

صورتم کرده ورم بسکه به من زد سیلی
بیشتر هست از این زجرِ(لع)حرامی گله ام

لگدش یکسره با قهقهه همراه شده
دشمنِ شمرم(لع) و بیزار از این هلهله ام

بُرده لبخندِ مرا پارگیِ دورِ لبم
اشک میریزم و کم طاقت و بی حوصله ام

اولین کشتهٔ لب تشنه تویی و من هم
اولین دخترِ دردانهٔ در سلسله ام!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد