شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس

حضرت رقیه(س) -(به هر دردی دوا دارد رقیه) * رضا ماه پری زنجانی

233

حضرت رقیه(س) -(به هر دردی دوا دارد رقیه) به هر دردی دوا دارد رقیه
به عهد خود وفا دارد رقیه
به دنبال طبیب و نسخه هستی
بیا دارو الشفا دارد رقیه
بنازم بر جلال و شوکت او
هزاران آشنا دارد رقیه
بیا ای مدعی با چشم خود بین
عجب خیمه سرا دارد رقیه
اگر اشکی فشانی در عزایش
بدان بر تو دعا دارد رقیه
ز گوشش گوشواره رفت اما
رواقی از طلا دارد رقیه
اگر چه در خرابه جان سپرده
هوای کربلا دارد رقیه
همیشه (ماه پری)شکر خدا کن
به اشعارت عطا دارد رقیه

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(میگه با آه و ناله یه دختر سه ساله) * رسول چهارمحالی

228

مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها -(میگه با آه  و ناله یه دختر سه ساله) میگه با آه و ناله ، یه دختر سه ساله
می دونی بابا جونم ، پاهام زده آبله
از کربلا تابه شام ،حرف نزدم یک کلام
وقتی سر تودیدم،گفتم باباجون سلام
موهات چرا خاکیه ، جسم تو افلاکیه
وقتی باشی کنارم ، از غُصه چه باکیه
چراغونه خرابه ، روضه خونه خرابه
خوش اومدی بابایی،چه داغونه خرابه
قدم خمیده بابا ، موهام سفیده بابا
تو غربت و اسیری ،دل چه کشیده بابا
دشمنامون خیلیه ، صورتامون نیلیه
غذای ما ای بابا ، جسارت و سیلیه
خوش اومدی بابایی ، دنبالتم کجایی
یا از تنور خولی ،یا طشت زر میایی
چشام چه بارونیه ، هنگام مهمونیه
توی خرابه دخترت ، دربند و زندونیه
بابا بگو تنت کو ، عقیق یمنت کو
رو زانو هام بشین و ، بگو پیراهنت کو
لبات چرا خونیه ، وقت دگر گونیه
مجلس ماتم به پا ، وقت روضه خونیه
عمه دیگه خسته شده،کبوترپربسته شده
از روز عاشورابه بعد،عمه بشکسته شده
منو ببر بابا جون ، ببر سفر بابا جون
طاقت ندارم دیگه ، نازم بخر بابا جون
منو ببر از اینجا ، بابا به جون زهرا
عمه دیگه بُریده ، حلال کنید عمه ها
عمه خدا نگهدار ، دارم میرم سبک بار
حلال کنید رقیه رو ، عمه خدا نگهدار
خوش اومدی خرابه(3)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(ای سر که بر نیزه شدی،با کاروان همراه،با اشقیا هر جا) * رسول چهارمحالی

184

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(ای سر که بر نیزه شدی،با کاروان همراه،با اشقیا هر جا) سبک:ای ساقی لب تشنگان

بابا حسین جانم،ای جان جانانم(2)

ای سر که بر نیزه شدی،با کاروان همراه،با اشقیا هر جا
از تن جدا گشتی چرا،ای سر شدی تنها،با کاروان ما
بابای مظلوم منو،ای سید خوبان،مولای مظلومان(2)

آن دم که افتادم ز ناقه،ای پدر جانم،بر گو کجا بودی
اندر زمان خوردن،سیلی کجا بودی،از ما جدا بودی
نه معجری بر سر،بابا بیا بنگر،بر حال محزونم(2)

اندر خرابه ای پدر،مسکن گزیدم من،خیری ندیدم من
طعنه شنیدم روز و شب،از بچه شامی،با فحش و بد نامی
بابا بیا در پیش من،تو از طبق آغوش من،ای ماه تابانم(2)

بابا ندارم من گله،از کوفه و از راه شام،از ماجرای شام
بنگر به حال عمه ام،آن عمۂ غم پرورم،گشته سپر هر جا برم
ای عمۂ سادات،در شأن تو آیات،ای کوثر شامات(2)

بابا بیا من را ببر،دیگر شدم من خم کمر،طاقت ندارم ای پدر
مویم سفید قدم دو تا،مانند زهرا ماه ما،بابا بیا من را ببر
ای مظهر خوبی،بر نیزه مجذوبی،قاری قرآنی(2)

بعد از علی اکبرم،ششماهۂ تشنه لبم،عباس آن تاج سرم
بعد شب غربت به ما،در خیمه ها بی سر پناه،دشمن به ما می کرد نگاه
بابا کجا بودی،از ما جدا بودی،غرق دعا بودی(2)

بابا حسین جانم،ای جان جانانم(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه حضرت رقیه(س) -(گوشۂ خرابه روضه خونیه) * رسول چهارمحالی

159

روضه حضرت رقیه(س) -(گوشۂ خرابه روضه خونیه) بابا جون خوش اومدی،مثل مهمون اومدی(2)
......................................
گوشۂ خرابه روضه خونیه
چشمامون ببین بابا بارونیه
یه نگاه به عمه کن ای مهربون
اومدی توی طبق به خونمون
بابا جون آی بابا جون
تو رو به جون دخترت
منو با خودت ببر
منم شبیه مادرت
..................................
گوشۂ خرابه مهمون اومده
دوباره عطر بابا جون اومده
چراغونی شده امشب خرابه
اومده بابای من به خرابه
بابا جون آخ بابا جون
دلم برات تنگه بابا
آرزوی دیدن روی و جمالت ای بابا
مونده توی این دلم جون بابا
...................................
بچه ها همش منو به همدیگه نشون می دن
بابا هاشون رو همش دارن به من نشون می دن
آی یتیمی آی یتیمی آی یتیمی درد داره
با با جون بیا ببین دخترت انگار غم داره
.........................................
موهای سپید من،قد خمیدم رو ببین
صورت نیلی شده،تو جای سیلی رو ببین
بابا جون شامی نداره،یه ذره لطف و وفا
طعنه بر من می زنه،بچۂ شامی هر کجا
...............................................
من الذی ایتمنی،بابای خوبم یا حسین
شدم یتیم و بی قرار،نگر تو حالم یا حسین
بابایی نگاه بکن عمه مونو کتک زدند
توی راه به اسرا زخم زبون و نیش زدند
............................................
همیشه رو نیزه ها قاری قرآن تو بودی
همره ما اسرا به کوفه و شام تو بودی
بابا جون تو طشت چرا لب هاتو خیزرون زدند
بابا جون بگو چرا،همش ماها رو می زدند
..............................................
از روی طبق بیا رو دامنم بشین بابا
نشه خاکی موی تو بیا کنار من بابا
زخم هاتو می بندم و موهاتو شونه می کنم
بابا جون منو ببر ،آئینه بندون می کنم
...........................................
آسمون دل من تاریکه روشنی تویی
تو دل کوچک من،شور و شعف فقط تویی
بابا جون دلم چقدر تنگه واسه نوازشت
باباانگشتر و انگشتت کجاست با دشمنت
........................................
توی طشت، مجلس شام ،بزم شراب
سرت رو دیدم بابا رفته به خواب
ساقی امشب می خونه از غم ما
از غم ومصیبت و ظلم به ما
...........................................
بابا جون خوش اومدی،مثل مهمون اومدی(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت رقیه(س) -(بابا بیا یک دم نظر بر حال زارم کن) * رسول چهارمحالی

204

شهادت حضرت رقیه(س) -(بابا بیا یک دم نظر بر حال زارم کن) بابای خوبم یا حسین ،در کجایی تو(2)
.........................
بابا بیا یک دم نظر بر حال زارم کن
بابا بیا در پیشم و یکدم نگاهم کن
در خیمه ها آتش شده عمو کجایی تو
گفته علیکن الفرار عمو نیایی تو
بابا به جان مادرت زهرا صدایم کن
در بین دود و آ تشم بابا صدایم کن
...................................
دیدم به زیر سم اسب جسم اکبر را
دیدم که گهواره شده غارت ای بابا
دیدم به روی نی کنند راس پاکت را
ای کاش این اعدا کند خاک جسمت را
رحمی ندارند ای خدا این کافران دیگر
با نیزه بر جسمت زنند صد پارۂ پیکر
..........................................
خار مغیلان همدم پایم شده اینجا
پای برهنه می دوم پیشم بیا بابا
هم گوش من پاره شده گوشواره کو
معجر کشیدند از سرم شیر خواره کو
با اشتران بی حجاز از کوفه رفتم شام
از ناقه افتادم دمی در خاک خفتم شام
...........................................
ساکن شدم اندر خرابه با عزیزانم
سیلی شده اطعام ما ای جان جانانم
در کوچه با من بچه ها رفتار بد کردند
دیدند خم شد پیکرم کردار بد کردند
هر بچه با بابای خود می آید ای بابا
ای کاش بودی تا ببوسم روی ماهت را
......................................
امشب خرابه نور باران گشته بابا جان
تو آمدی خوش آمدی ای همدم دوران
بر گو که پیشانی تو بشکسته ای بابا
بنگر که دختر هم شده خسته ای بابا
شیب الخضیب بابای من جان به قربانت
قطع الورید مولای من کو جسم عریانت
...................................
با خود ببر من را پدر طاقت ندارم
دیگر برای زندگی مهلت ندارم
بابای خوبم یا حسین بابای خوبم
دار و ندارم یا حسین دار و ندارم
همه خدا حافظ حلالم کن تو عمه
گشتی مدافع بهر من هر سو تو عمه
............................
بابای خوبم یا حسین ، درکجایی تو(2)

  • جمعه
  • 23
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 01:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شب سوم توسل به حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا * مرتضی محمودپور

593
0

نوحه سینه زنی شب سوم توسل به حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا ◾نوحه سینه‌زنی
◾حضرت رقیه(س)
◾سبک همه جا کربلا

◾بنداول
من سفیر حسین کنج ویرانه‌ام
کنج ویرانه با همه بیگانه‌ام
عمه در این سفر شد پناه همه
همه گفتن شده نایب‌الفاطمه
یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین(۲)

◾بنددوم
صورتم نیلی و قامتم خم شده
در دل کوچکم بزم ماتم شده
چشم من در رهت ای پدر جان بیا
زین همه غصه و غم رها کن مرا
یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین(۲)

◾بندسوم
بین طشت طلا راس تو دیده‌ام
لب خونین تو تا که بوسیده‌ام
لب من خونی و عمر من سر شده
منتظر بهر دیدارم اکبر شده
یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 30
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 04:29
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

وسط کوچه و بازار که جای تو نبود(حضرت رقیه س) * رامین برومند

515

وسط کوچه و بازار که جای تو نبود(حضرت رقیه س) حضرت رقیه (س)

دختر شاه نبودی تو مگر بانو جان؟!‏
وسط کوچه و بازار که جای تو نبود!‏
‏.‏
چه بهانه تو بگیری چه نگیری بانو
تشر شمر ،سنان، زجر ،سزای تو نبود!‏
‏.‏
بال جبریل فقط فرش قدم های تو بود
جای آن خار بیابان کف پای تو نبود!‏
‏.‏
جای اجلاس شما دوش اباالفضل علیست
کنج ویرانه که در شأن و بهای تو نبود!‏
‏.‏
مویت از پشت کشیدند و تورا آزردند
‏ تو پدر خواستی و اینکه دوای تو نبود!؟
‏.‏
زن غساله هم این گونه تورا دیده و گفت
جای سیلی به رُخِ ماه لقای تو نبود!‏

رامین برومند(زائر)

شب سوم

محرم ۱۴۰۲‏

‏۲۱:۰۰‏
insta:zaer.poet

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

535

روضه حضرت رقیه(س) ◾چند بیت توسل
◾به نازدانه سه ساله
◾سبک‌بر‌مشامم‌میرسد

زینت لبهای من نام سه ساله دختر است
کو بود بنت‌الحسین‌،چون جرعه‌ایی‌ازکوثراست

گشته‌معراجش‌خرابه،شام را ویران نمود
کنج ویران میزبان راس ذبح اکبر است

غنچه‌ی یاس کبود است و به مثل مادرش
از شرار تازیانه بین گلشن پرپر است

بسکه از دوری بابا اشک و خون جاری نمود
دامنش از اشک دیده دائما زین غم تر است

گفت با زینب میان راه ای عمه ببین
این سر خونین بر نی راس پاک اکبر است

اینکه میبینی به نی چشمان خود را بسته است
این سر پر خون، علمدار حرم آب آور است

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 27
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ذکر واحد به سبک بر مشامم میرسد....شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

444

ذکر واحد به سبک بر مشامم میرسد....شهادت حضرت رقیه(س) ◾چند بیت توسل
◾به نازدانه سه ساله
◾سبک‌بر‌مشامم‌میرسد

زینت لبهای من نام سه ساله دختر است
کو بود بنت‌الحسین‌،چون جرعه‌ایی‌ازکوثراست

گشته‌معراجش‌خرابه،شام را ویران نمود
کنج ویران میزبان راس ذبح اکبر است

غنچه‌ی یاس کبود است و به مثل مادرش
از شرار تازیانه بین گلشن پرپر است

بسکه از دوری بابا اشک و خون جاری نمود
دامنش از اشک دیده دائما زین غم تر است

گفت با زینب میان راه ای عمه ببین
این سر خونین بر نی راس پاک اکبر است

اینکه میبینی به نی چشمان خود را بسته است
این سر پر خون، علمدار حرم آب آور است

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا * مرتضی محمودپور

1631
1

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا ◾نوحه سینه زنی
◾توسل حضرت رقیه(س)
◾هیئت موسی بن جعفر(ع)
سبک همه جا کربلا

◾بنداول
در خرابه ببین طفل دردانه‌ام
ای پدر جان بیا کنج ویرانه‌ام
چشم من بر در است
خاک غم بر سر است
ابتا یاحسین(۲)

◾بنددوم
صورتم نیلی و دست من بی رمق
میزنم بوسه من بر سرت در طبق
چشمم از خون تر است
خاک غم بر سر است
ابتا یاحسین(۲)

◾بندسوم
جان فدای تو و سر نورانیت
اشک من مرحم زخم پیشانیت
لاله‌ات پرپر است
خاک غم بر سر است
ابتا یاحسین(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 03:04
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور حضرت رقیه(س) -(قبله ی حاجات حضرتِ رقیه) * طاها تحقیقی

426

شور حضرت رقیه(س) -(قبله ی حاجات حضرتِ رقیه) بند اول:

قبله ی حاجات حضرتِ رقیه
منشاءِ خیرات حضرت رقیه
زینتِ آلِ مصطفی هستی تو
عمه ی سادات حضرت رقیه

سه ساله ی زهرا نشانی
حضرتِ فاطمه ی ثانی
قوّتِ دستای اباالفضل
عمه ی صاحب الزمانی

رقیه
بانوی والا
حضرتِ جانا
عالی و اعلا
دختره مولا

انسیه حورا
ثانیه زهرا
برکتِ دنیا
محشرِ عقبا

یا رقیه بی بی رقیه

بند دوم:

روحِ عبادات حضرت رقیه
عالی درجات حضرت رقیه
تو تسبیحاتِ زینبِ کبرایی
ذکرِ صلوات حضرت رقیه

رقیه خاتونِ جلیله
رقیه بانوی جمیله
به کوریه بنی امیّه
رقیه دشمنت ذلیله

رقیه
دلبرِ سقّا
زینب بابا
ذکرِ تو غوغا
مالکِ دل ها

دُرِّ بی همتا
لاله ی یکتا
معنیِ دریا
خوابِ تو رؤیا

یا رقیه بی بی رقیه

بند سوم:

ملیکة الله حضرت رقیه
جمال تو ماه حضرت رقیه
نورِ وجودِ تو فروزان بی بی
سمتِ خدا راه حضرت رقیه

تویی دلیلِ نورِ خورشید
که روشنی به دنیا بخشید
سه سالته ولی تو هستی
برا شیعه مرجعِ تقلید

رقیه
نوه ی حیدر
لیلیِ دلبر
کوثرِ محشر
طاهره، اطهر

قبله ی انفاس
معدنِ احساس
گوهر و الماس
قدرتِ عباس

یا رقیه بی بی رقیه(س)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 20:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه حضرت رقیه(س) -(دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده) * حسین خدایاری

117

نوحه حضرت رقیه(س) -(دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده) سربند:
دلخوشی دنیا - رفته ز یاد ما - محرمت مانده
ز ماجرای تو - میگذرد آقا - ولی غمت مانده
تویی ای احسن حالم / که با تو خوبه احوالم
حسین باب النجات عالم
الهی در شب هجران / لثارات الحسین گویان
بیاید صاحب دلهامان
بیا یابن الحسن مولا ۲ بیا یابن الحسن آقا جان

رسیده مهمانم - بیا بیا عمه - شانه بزن مویم
خدا کند پنهان - ز چشم بابایم - کبودی رویم
دل شب بی صدا آمد / بدون دست و پا آمد
به دامانم ز نی ها آمد
کمک‌ کن تا ز جا پاشم / عصای کوچکش باشم
در این ویران کنارش باشم
اباالمظلوم حسین جانم ۲ اباالمظلوم حسین ای جانم

مرا حلالم کن - که پیش پای تو - نشسته ام بابا
ز کودکان از بس - سنگ جفا خوردم - شکسته ام بابا
تو زخمی تر شدی یا من؟! / تو خسته تر شدی یا من؟!
همه بوسیدنت الا من
دلم تنگ صدایت شد / به آغوشت بدعادت شد
ز اشکم کاروان راحت شد
اباالمظلوم حسین جانم ۲ اباالمظلوم حسین ای جانم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -(توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم ) * بهمن عظیمی

129

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -(توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم ) توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم
دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم
از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد!
طعم بابا داشتنو اونطور که باید نچشیدم
بابا جونم
سرت رُو که رو نیزه ها دیدم
لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم
شبِ بیابون خیلی سرده
بابا جونم
منو زدن اونجا به قصدِ کُشت
با تازیانه و لگد ، با مُشت
چیزی که واسم مونده درده
مث زهرا شکست پهلوم / اباالمظلوم اباالمظلوم

فکرشم حتی نمی‌کردم بابا از تو جداشم
بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم
خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد
لحظه های آخر و می‌خوام توو آغوش تو باشم
دیگه بابا
رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت
به زنده موندنم امیدی نیست
دارم می‌میرم توو خرابه
دلم سیر از
این زندگیِ سخت و بی رحمه
اگه لبم شبیه تو زخمه
تأثیر مجلسِ شرابه!
شدم از داشتنت محروم / اباالمظلوم اباالمظلوم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(خوش آمدى بابا ، به كنج ويرانه) * علی صالحی

269
1

نوحه شهادت حضرت رقیه(س) -(خوش آمدى بابا ، به كنج ويرانه) خوش آمدى بابا ، به كنج ويرانه ۲
بگو چه آوردى ، براى دردانه ۲
چه بى خبر برگشتى - چرا به سر برگشتى ۲
(حسين مظلوم بابا) ۲

گرسنه ام بابا ، نحيف و بى جانم ۲
خودت بيا بنشين ، به روى دامانم ۲
عجب از اين مهمانى - ندارم آب و نانى ۲
(حسين مظلوم بابا) ۲

چه ها كه نَگْذشته ، به طفل معصومت ۲
شده كف پايم ، شبيه حلقومت ۲
مرا كه دشمن ميزد - به قصد كشتن ميزد ۲
(حسين مظلوم بابا) ۲

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده) * علی صالحی

185

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده) عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده ۲
دمِ سحر ، مياى با سر / به ديدن قدِ خميده ۲
لحظه هاى سخت مردنم
اومدى براى بردنم
تا همينجا هم بدونْ بابا
تازيانه ها آوُردنم
(آخ بابا٣)

سر تو بوى نون گرفته / طفل گرسنه جون گرفته ۲
تا ديدمت ، بوسيدمت / ببين لبامو خون گرفته ۲
تو رو نيزه ها با سر بابا
من رو ناقه در به در بابا
هم به اين سه ساله هم به تو
بد گذشته اين سفر بابا
(آخ بابا٣)

تو مهمون رقيه هستى / چرا روى خاكا نشستى ۲
با اين گلو ، يه چى بگو / آخه چرا لباتو بستى ۲
توى طشت و روى نى سرت
حرف مى زد براى خواهرت
امشب اومدى و ساكتى
خيزرون نداره دخترت
(آخ بابا٣)

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

شور حضرت رقیه(س) -(بین خرابه - حالم خرابه) * بهمن عظیمی

310

شور حضرت رقیه(س) -(بین خرابه - حالم خرابه) بین خرابه - حالم خرابه
حتی نشستن - واسم عذابه
از من نمونده - جز نیمه جونی
مویی که سوخته - قدّ کمونی
دیگه گرد پیری / رو چهره م نشسته
هم دندون شیریم / هم پهلوم شکسته ۲
واویلا رقیه

از زجر نامرد - دل غرق خونه
توو صورتم زد - با تازیونه
از کوفه تا شام - حرفای بد زد
پهلوم شکسته - از بس لگد زد
از بالای مرکب / دستاشو که بند کرد ...
از موهام گرفت و / از رو خاک بلند کرد ۲
واویلا رقیه

زخمات عمیقه - ابروت شکسته
روی محاسن - خون لخته بسته
دندون خونی - لبهای خونی
موهای سوخته - بابای خونی!
چهرَت ناشناسه / آه ای دادِ بیداد
از بس که سر تو / از رو نیزه افتاد ۲
واویلا رقیه

این بوی خونه - یا بوی آبه؟
بابا نگو که - بوی شرابه
دیدم سرت رو - تو طشتِ زر بود
خون گریه می کرد - زهرا اگر بود
دیدم اشک غربت / از چشمات می ریزه
دیدم که تو دیدی / صحبت از کنیزه! ۲
واویلا رقیه

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(چه بی خبر نیمه شب اومدی / دیدی شدم جون به لب اومدی؟!) * عبدالله باقری

159

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(چه بی خبر نیمه شب اومدی / دیدی شدم جون به لب اومدی؟!) چه بی خبر نیمه شب اومدی / دیدی شدم جون به لب اومدی؟!
یاریِ عمه زینب اومدی
هر چقَدَم اینجا - خوب آب و جارو شه
بازم خرابه است،خب! - اسمش دیگه روشه
کاشکی بزرگ بودم - میومدی خونه‌م
به همه میگفتم: - بابامه مهمونم
برا تو سنگِ // تموم میذاشتم
حجابم و برای بابام برمیداشتم

حالا که دارم میرم از دنیا / می‌خوام خیال کنم همین حالا
مهمون دخترت شدی بابا
حالا به جای فرش - روی موهام بشین
فرشم کمی سوخته - ببخش ای نازنین
از ضرب سیلی ها - چشام نداره سو
انگار تو هم سوختی! - محاسنت پس کو؟
خاکستر از موت // جدا نمیشه
یه جای سالم رو سرت پیدا نمیشه

نیلوفر این گلشن و ببر / کبودترین خسته تن و ببر
حرفامو که زدم من و ببر
دردِ زمین خوردن - توو صحرا جاموندن
توو خواب لگد خوردن - با نیزه ترسوندن
همه رو یادم رفت - خون جگرم کردن
دخترای شامی - که مسخره‌م کردن
با خنده پیشم // زمین میخوردن
ادای راه رفتنمو در میاوردن

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 18:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(قرارمون نبود - برى بدون من ) * رضا تاجیک

224

زمزمه شهادت حضرت رقیه(س) -(قرارمون نبود - برى بدون من ) قرارمون نبود - برى بدون من
چه سخته زندگى - عزيز جون من
قرارمون نبود - كه من بشم يتيم
بخوابم اى پدر - با بوسه ى نسيم
پدر خبر ندارى / چى اومده به روزم
مثه لباى خشكت / هنوز دارم مى سوزم
مثه سرت رو نيزه / صورت من كبوده
گناه ما توو اين شهر / مگه بابا چى بوده؟
منو ببر بابايى ۴

از كوه غصه هام - ميخوام بگم يه كم
اگه الان نگم - پس كى بايد بگم
زخماتو مى بينم - درداتو مى دونم
ميخوام ببوسمت - ولى نمى تونم
دلم ميخواست بشينم / بازم رو دامن تو
دستامو بندازم باز / به دور گردن تو
اما ديدم نميشه / تو كه بدن ندارى
اين تويى كه بايد سر / رو دامنم بذارى
منو ببر بابايى ۴

زخماى گوشم از - آتيش خيمه هاس
از حرمله بپرس - گوشواره‌هام كجاس
سوخته توو خيمه ها - گلاى چادرم
توو شام به جاى شام - هى سيلى مى خورم
يه جورى زد رقيه ات / چشاش سياهى مى رفت
راهو شبيه زهرا / هى اشتباهى مى رفت
دندوناتو شكستن / بابا چشامو بستم
اينقدر نكش خجالت / منم مثه تو هستم
بابا بابا بابايى ۴

بس كه صدات زدم - بابا گرفت صدام
لباى تو شده - زخمى تر از پاهام
توو مجلس يزيد - خيلى دلم شكست
وقتى كه خيزرون - روى لبت نشست
دستاى من رو بابا / دست اجل گرفته
خوش به حال تنور كه / تو رو بغل گرفته
كجا بودى بابايى / خاكستريه موهات
رد يه خنجر كُند / معلومه روى رگهات
بابا بابا بابايى ۴

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟!) * رضا تاجیک

346

زمینه شهادت حضرت رقیه(س) -(حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟!) حالا رسیدی حالا که دلگیرم؟!
حالا رسیدی که دارم می میرم؟!
حالا رسیدی که دیگه من پیرم
بین زنجیرم از زمونه سیرم
به خدا که یتیمی تو دنیا / خیلی سخته بابا ۲
همسفر شدن با نامحرم ها / خیلی سخته بابا ۲
نیمه شب گم شدنِ توو صحرا / خیلی سخته بابا ۲
دست من شکسته مثل زهرا / خیلی سخته بابا ۲
(وای - بابایی ۳) ۲

میشمارم این زخمارو‌ دونه دونه
زخم سر و زخمای روی گونه
از همه بیشتر زخم روی شونه
جای تازیونه منو می سوزونه
رفته بودم بابا بین انظار / من کجا و بازار ۲
منو با خنده میدادن آزار / من کجا و بازار ۲
(وای - بابایی ۳) ۲

جون رو لبای من رسیده بابا
کی رگاتو اینطور بریده بابا
معلومه خیلی طول کشیده بابا
سر بریده بابا سر بریده بابا
سرتو شمر روی دست بالا برد / باید از این غم مرد ۲
چه بلایی سر زینب آورد / باید از این غم مرد ۲
خولی هم سرت رو توو خورجین برد / باید از این غم مرد ۲
روی نیزه سر تو سنگ میخورد / باید از این غم مرد ۲
(وای - بابایی ۳) ۲

  • جمعه
  • 15
  • دی
  • 1402
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

مزن این پرده کنار -(زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار) * محمدرضا سروری

236
1

مزن این پرده کنار -(زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار) مزن این پرده کنار

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

سرِ سالار به خون کشیده ای است مزن این پرده کنار

این سه ساله گُل قد خمیده ای است مزن این پرده کنار

غنچة از همه جا بریده ای است مزن این پرده کنار

******

مزن این پرده کنار غنچه نباید بیند

او که غمدیده تر است آن چه نشاید بیند

سرِ خونین حسین در پسِ این پرده بوَد

آن چه قلب و دل او خون بنماید بیند

پرده برداری از این تشت عذاب آور ماست

بارش غصة نُو بر دل بی یاور ماست

مزنید پرده کنار بر دل ما رحم کنید

چشمِ گریانِ رقیّه غمِ پهناور ماست

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

او که خواب پدرش دیده کنون می گرید

با تمام نفس و بارش خون می گرید

این سه ساله دگر از تاب و توان افتاده

تا ستمخانه کند کُن فَیَکون می گرید

ما که با او سخن از شاهِ عطاشا نکنیم

سر خونین جدا گشته تماشا نکنیم

از یتیمی که به این غنچه نگفتیم هنوز

با رقیه دگر این حادثه حاشا نکنیم

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

مزن این پرده کنار چشمِ یتیم بر آنست

سرِ خونین حسین ابن علی در آنست

اندکی رحم به این دختر معصوم کنید

پدرش را به سفر دیده نه این سر آنست

انتظارِ پدرش می کشد از راه رسد

در دلِ شامِ سیاهش گذرِ ماه رسد

ردِّ پیراهنِ یوسف به دلِ چاه زده

نه که این گونه سرِ بی بدن از چاه رسد

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

اگر این پرده بیفتد به خدا می میرد

سر بابای به خون بسته بغل می گیرد

مگر از گریة این گُل به ستوه آمده اید؟

بیشتر گریه کند خون جگر می ریزد

کس حریف سفر این گُلِ آواره نشد

گوشِ او گوش پس از غارتِ گوشواره نشد

با سرِ سروری از تشت طلا پرواز کرد

گریة نیمه شبی جز به عزا چاره نشد

زیر این پرده سرِ بریده ای است مزن این پرده کنار

******

  • دوشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 21:14
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا * مرتضی محمودپور

180
3

نوحه سینه زنی شهادت حضرت رقیه(س)سبک همه جا کربلا ◾توسل به حضرت رقیه
◾نوحه سبک همه جا کربلا

◾بنداول
با رخ لاله‌گون کنج ویرانه‌ام
تا سحر عمه جان شمع کاشانه‌ام
شور غم میکنم من در اینجا به پا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

◾بنددوم
تازیانه زده زجر دون بر تنم
غنچه‌ نیلگون بین این گلشنم
دیده‌ام بر سنان راس بابا جدا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

◾بندسوم
از فراق پدر دیده تر میشود
شام هجران من کی سحر میشود
بهر دیدار من گو به بابا بیا
آه و واویلتا آه و واویلتا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 01:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شعربرای حضرت رقیه (س) *

6328
2

شعربرای حضرت رقیه (س) عشق و ابروی این دنیا رقیه
ثانی فاطمه زهرا رقیه (س)
تو خودت میدونی كه دوست دارم من
قدر یک دنیا نه صد دنیا رقیه (س)
یادمه كه مادرم ازون قدیم
توی هر درد و بلا میگفت رقیه (س)
میگرفت روضه و پهن میكرد یك گوشه
صفره ای از نون از خرما رقیه (س)
مادرم به روضه خون میگفت بخونه
یتیمی دردیه بی دوا رقیه (س)
تا یه روز دیدم با گریه بار میبنده
گفتمش كجا و كی گفتا رقیه (س)
تو كیفش دیدم كه بود چند تا عروسك
گفت اینارو میبرم برا رقیه (س)

  • سه شنبه
  • 17
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 19:46
  • نوشته شده توسط
  • حسین هراتی فرزقی
ادامه مطلب

شهادت جانسوز حضرت رقیه س -(گل کجا و طعمه ی آتش کجا!) * هستی محرابی

2576
1

شهادت جانسوز حضرت رقیه س -(گل کجا و طعمه ی آتش کجا!) #نذر_سه_ساله_امام_حسین_ع

لاله ی باغِ گلِ زهرا تویی
دخترِ مظلومه و تنها تویی
گل کجا و طعمه ی آتش کجا
گو یتیمی را فقط معنا تویی!

#هستی_محرابی

  • یکشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:26
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

ابر سیلی-(دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود ) *

4808
7

ابر سیلی-(دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود ) ابر سیلی
دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
گوشه ویرانه جای بلبل زهرا نبود
جان بابا خوب شد بر ما یتیمان سر زدی
هیچ‌کس در گوشه ویران به یاد ما نبود
دخترم روزی که من در خیمه بوسیدم تو را
ابر سیلی روی خورشید رخت پیدا نبود
جان بابا، هر کجا نام تو را بردم به لب
پاسخم جز کعب نی ،جز سیلی اعدا نبود
دخترم وقتی که دشمن زد تو را زینب چه گفت
عمه آیا در کنارت بود بابا ،یا نبود
جان بابا، هم مرا ،هم عمه ام را می‌زدند
ذره‌ای رحم و مروت در دل آنها نبود
دخترم وقتی عدو می‌زد تو را برگو مگر
حضرت سجاد زین‌العابدین آنجا نبود
جان بابا بود، اما دستهایش بسته بود
کس به جز زنجیر خونین، یار آن مولا نبود
دخترم آن شب که

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

ای سحرگاه شب قدر حسین *

4511
5

ای سحرگاه شب قدر حسین ای سحرگاه شب قدر حسین
روی تو باشد مه بدر حسین
کی سزاوارت بود ویرانه ای
جای تو باشد فقط صدر حسین
کاش جانم مثل جانت خسته بود
استخوانم مثل تو بشکسته بود
هر کجا اشکی ز چشمت می چکید
تازیانه بر تنت بنشسته بود
کسد به مانندت سر بابا ندید
تو چرا با عُمر کم قدّت خمید
وای من، این عقده گشته در دلم
یک سه ساله دختر و موی سفید
یا رقیه بهر من تدبیر کن
با نگاهت بر دلم تاثیر کن

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

بزن مرا كه یتیمم ، بهانه لازم نیست ... *

4404
1

بزن مرا كه یتیمم ، بهانه لازم نیست ... مرا كه دانه اشك است دانه لازم نیست
به ناله انس گرفتم ، ترانه لازم نیست
ز اشك دیده به خاك خرابه بنوشتم
به طفل خانه به دوش ، آشیانه لازم نیست
نشان آبله و سنگ و كعب نى كافى است
دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
به سنگ قبر من بى گناه بنویسید
اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا كه یتیم ، بهانه لازم نیست
مرا ز ملك جهان گوشه خرابه بس است
به بلبلى كه اسیر است لانه لازم نیست
محبتت خجلم كرده ، عمه دست بدار
براى زلف به خون شسته ، شانه لازم نیست
به كودكى كه چراغ شبش سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست
وجود سوزد از این شعله تا ابد ((میثم ))
سرودن غم آن نازدانه لاز

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

اگر بیمار شد كس گل برایش مى برند و من ... *

4387
3

اگر بیمار شد كس گل برایش مى برند و من ... من آن شمعم كه آتش بس كه آبم كرد، خاموشم
همه كردند غیر از چند پروانه ، فراموشم
اگر بیمار شد كس گل برایش مى برند و من
به جاى دسته گل باشد سر بابا در آغوشم
پس از قتل تو اى لب تشنه آب آزاد شد بر ما
شرار آتش است این آب بر كامم ، نمى نوشم
تو را بر بوریا پوشند و جسم من كفن گردد
به جان مادرت هرگز كفن بر تن نمى پوشم
دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد
به ضرب تازیانه ، قاتلت مى كرد خاموشم
دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد
كه مثل مادرم زهرا ز سیلى پاره شد گوشم
فراق یار و سنگ اهل شام ، و خنده دشمن
من آخر كودكم ، این كوه سنگین است بر دوشم
نگاه نافذت با هستى ام امشب كند بازى
گه از تن مى ستاند جان ، گه ا

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 16:59
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

از عاشقان كربلا اشك دیده است *

3734
0

از عاشقان كربلا اشك دیده است این گنج غم كه در دل خاك آرمیده است
این دختر حسین سر از تن بریده است
این است دخترى كه پدر را به خواب دید
كز دشت خون به نزد اسیران رسیده است
بیدار شد ز خواب و پدر را ندید و گفت
اى عمه جان ، پدر مگر از من چه دیده است
این مسكن خراب پسندیده بهر ما
از بهر خود جوار خدا را گزیده است
زینب به گریه گفت كه باشد برادرم
اندر سفر كه قامتم از غم خمیده است
پس ناله رقیه و زنها بلند شد
و آن ناله را یزید ستمگر شنیده است
گفتا برند سوى خرابه سر حسین
آن سر كه خون او ز گلویش چكیده است
چون دید راس باب ، رقیه بداد جان
مرغ روان او سوى جنت پریده است
این است آن سه ساله یتیمى كه درجهان
جز داغ باب و قتل برادر ندیده است
دانى

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

خوش آمدی ای پدر *

7067
24

خوش آمدی ای پدر یار سفر کرده‌ی من از سفر آمده
خرابه را زینت کنم که پدر آمده ‏
خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏
تو کعبه ای و من نماز آورم سوی تو
با اشک خود شویم غبار از گل روی تو ‏
خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏
قدم قدم به زخم دل نمکم می زدند
پدر پدر می گفتم و کتکم می زدند ‏
خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏
جان پدر کبودی صورتم را ببین
شبیه مادرت شدم، قامتم را ببین‏
خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏
نفس درون سینه ام شده تاب و تبم ‏
من بوسه گیرم از گلو تو زلعل لبم ‏
خوش آمدی ای پدر! مرا به همره ببر‏
چرا عذار لاله گون بَرِ من آورده‌ای
محاسن غرقه به خون بَر من آورده‌ای ‏
خوش آمَدی ای پدر! مرا به همره ببر‏
ای

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

حضرت رقیه س-(طایر گلزار وحی! کجاست بال و پرت؟ که با سرت سر زدی به نازنین دخترت) *

4478
5

حضرت رقیه س-(طایر گلزار  وحی! کجاست بال  و پرت؟                       که با سرت سر زدی به نازنین دخترت) حضرت رقیه س

طایر گلزار وحی! کجاست بال و پرت؟ که با سرت سر زدی به نازنین دخترت
ز تندباد خزان شکفته تر می شوی می شنوم هم چنان بوی گل از حنجرت
به گوشه ی دامنم اگر چه خاکی بُوَد اذن بده تا غبار بگیرم از منظرت
تو کعبه من زائرت، خرابه ام حائرت حیف که نتوان کنم طواف دور سرت

ببین اسیرم، پدر! زعمر سیرم، پدر! مرا به همره ببر به عصمت مادرت
فتح قیامت منم، سفیر شامت منم تویی حسین شهید، منم پیام آورت
منم که باید کنم گریه برای پدر تو از چه گشته روان، اشک زچشم تَرَت
خرابه شأن تو نیست، نگویم اینجا بمان بیا مرا هم ببر مثل علی اصغرت
پیکر رنجور من گرفته بود التیام اگر بغل می گرفت مرا علی اکبرت
این همه زخمت که ه

  • دوشنبه
  • 8
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد