حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( دوساعت برای تو منت کشیدم) * حسن لطفی

484

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( دوساعت برای تو منت کشیدم) دوساعت برای تو منت کشیدم
از این مردمِ بی مروت کشیدم

لبانت نشان دادم و خنده کردند
ولی منت این جماعت کشیدم

چقدر از رُباب و چقدر از رقیه
خجالت کشیدم خجالت کشیدم

تو را با سه‌شعبه به من دوختند و
چه دردی زمان اصابت کشیدم

تو چسبیده بودی بر این سینه دیدی
که این تیر را با چه زحمت کشیدم

مبادا که سر روی دستم بماند
به دقت کشیدم به دقت کشیدم

برای گلوی تو یک بوسه بس بود
چقدر آه از این جراحت کشیدم

سفیدی دندان شیریت دیدم
فقط تا در خیمه حسرت کشیدم

تو را خاک کردم برای نشانی...
به دور مزارت کمی خط کشیدم

ولی نیزه‌داری پس از من بگوید
که یک بچه از زیر تربت کشیدم

دعا کن که پیش رباب این نگوید
به یک ضربه از خاک راحت کشیدم

"زدند و بریدند اما نگفتند
برای تو شش‌ماه زحمت کشیدم"

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:41
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( بنویسید که اینگونه شده سرگشته ) * ناشناس ؟؟؟

2202
1

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( بنویسید که اینگونه شده سرگشته  ) بنویسید که اینگونه شده سرگشته
یک قدم رفته به خیمه دو قدم برگشته

روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد
چه جوابی بدهد، بی علی اصغر گشته

طفل را زیر عبا برد، همه فهمیدند
پدر پیر خجالت زده مضطر گشته

نه فقط خیمه که از حالت واله شدنش
دیده ی لشگر کوفه به خدا تر گشته

آب میداد و نمیداد چه فرقی میکرد؟!
رفتنی بود دگر غنچه ی پرپر گشته

آب میخواست اگر، خواست هدایت بشوند
پاسخ خواستنش خنده ی لشگر گشته

به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت
داغ این طفل ولی چند برابر گشته

آه از تیر بزرگی که به حلقومش خورد
آه از آن بدن کوچک بی سر گشته

آنقدر نیزه زمین زد بدنش پیدا شد
حرمله از همه انگار که بهتر گشته
شاعر:گروه یا مظلوم

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

مرثیه حضرت علی اصغر(ع) -( علی اصغر گل نشکفته ی باغ حسین است) * مرتضی شاهمندی

496

مرثیه حضرت علی اصغر(ع) -( علی اصغر گل نشکفته ی باغ حسین است) علی اصغر گل نشکفته ی باغ حسین است
دل هر عاشقی با روضه اش در شور و شین است

بنازم دست این شش ماهه را مشکل گشا شد
هر آن کس آمده بر در گهش حاجت روا شد

امان از لحظه ای که پیش بابا دست و پا زد
گلویش پاره گشت و آتشی بر کربلا زد

بمیرم حرمله با حنجر نازش چه ها کرد
سه شعبه بر گلوی کوچک اصغر رها کرد

شده آغوش بابایش خدایا بستر او
حسین دیگر چه گوید در جواب مادر او

چه شمعی بوده اصغر حرمله آبش نموده
به آغوش پدر با تیر سیرابش نموده

خدا بر مادر بی تاب او صبری عطا کن
دل ما را به آه سینه ی او کربلا کن

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 18:35
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

اشعار شهادتی حضرت علی اصغر(ع) -(ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله ) * محمد حسین رحیمیان

367

اشعار شهادتی حضرت علی اصغر(ع) -(ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله ) ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله
وارث غیرت اجداد اباعبدالله
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله

پَر ِ قنداقه ی تو بال و پر نوکر هاست
چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطر هاست

شب هفتم چه قَدَر مثل شب تاسوعاست
هر چه خواهید بگیرید شب معجزه‌ هاست
یارمان باب ِ حوائج شده حاجات رواست
کرمش شامل عالم شده از بس آقاست

این طبیبی که کُنَد درد ، دوا نشنیده
غالبا بیشتر از خواهشمان بخشیده

کیستی ای همه صاحب نفسان نوکر تو
ای بزرگان همه زانو زده در محضر تو
رو زده آبروی عالم امکان سر ِ تو
شیر سرخ عربستان شده آب آور تو

ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانت
اکبر و قاسم و عباس بلاگردانت

شد گرفتار تو هر بنده گرفتار نگشت
در دو عالم به کسی جز تو بدهکار نگشت
دست و دلباز ! چرا عمر تو بسیار نگشت
وای بر حال ِ زمین، دور تو یک بار نگشت

در تو دیدم کرم ِ ارثی این سلسله را
ترسم این است شفاعت بکنی حرمله را

چیست جرمت که گرفتند ز چشمان تو خواب
چیست جرمت که شده سهم تو اینگونه عذاب
عرشیان مویه کنان ، گشته فلک خانه خراب
کم تلظی بنما ، ای نوه ی مادر آب

تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی

وای از کینه ی دیرینه ی بدر و خیبر
شده جنجال دوباره سر نام حیدر
بیشتر از همه دیدند ستم از لشکر
این علی بن حسین بن علی های پدر

علی و خنده و محراب ِ دو دستان پدر
آمده یاد همه ، فزت ُ و رب ِ حیدر

فاطمه ناله زد و عرش در آمد آهش
پدری تیر کشید از گلوی نوزادش
آمده پشت در و مادر و فضه یادش
یک نفر نیست در اینجا برسد بر دادش

پدری خسته و شرم و قد ِ همچون دالش
مانده کم حرمله هم گریه کند بر حالش

گل نشکفته و پرپر شده ، ای وای رباب
ذکر یک عرش سراسر شده ای وای رباب
قدّ ارباب چو مادر شده ، ای وای رباب
خاک ، گهواره ی اصغر شده ای وای رباب

مانده کم جان دهد از دل نگرانی پدرش
چشم سر نیزه بُوَد آه ، به دنبال سرش

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب

-(لبها کبود، بین دو رود، در حسرت یک جرعه آب) * نعیمه امامی

320

-(لبها کبود، بین دو رود، در حسرت یک جرعه آب) دیگر نمیدانم چه شد

لبها کبود، بین دو رود، در حسرت یک جرعه آب

دارد تلظی می کند در خیمه با حال خراب

فریاد بابا را شنید ، میخواست جانبازی کند

فریاد زد از مهدِ خود ، لبیک ابن بوتراب

خود را سپر کرده، مبادا حرمله... بابا حسین ...

تیر سه شعبه در کمین بود و علی در اضطراب

لرزید، یک لحظه سرش... بال و پرش ... یا حنجرش

دیگر نمیدانم چه شد، سیراب شد طفل رباب

آتش گرفته از عطش بر روی دستان پدر

از داغی خون گلو می سوخت قلب آفتاب

حالا به جای مادرش باباست غرق زمزمه

ای آخرین سرباز من ، آرامتر، دیگر بخواب

شد کربلا گهواره اش جبریل لالایی بخوان

از خشکی لبهای او گشته همه دلها کباب

بس بود حتی جرعه ای از آب دریا ، تا دگر

آرام گیرد کودکی بی تاب و غرق التهاب

آن حنجر نیلوفری کز تیر تو سیراب شد ... !؟

تا روز حشر ای حرمله دارم سوالی بی جواب ...

نعیمه امامی اشلق

محرم 1395

  • دوشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:18
  • نوشته شده توسط
  • نعیمه امامی اشلق
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

زمینه بسیار زیبای حضرت علی اصغر ع اصغر چرمی -(من از العطش حرن می می رم) * اصغر چرمی

326

زمینه بسیار زیبای حضرت علی اصغر ع اصغر چرمی -(من از العطش حرن می می رم) من از ، العطش حرم می می رم
گفتم ، برا وداع علی می رم
شاید ، یه قطره آب براش گرفتم
الان ، قنداقه رو بالا می گیرم

دیدن همه من
به دشمنا هم رو زدم
برای یک جرعه ی آب
جلو لشگر زانو زدم

دیدم چجوری
راه شریعه رو دارن می بندن
به التماس من دارن می خندن

لایی لایی علی اصغر (۳)

دنیا ، من با تو دیگه بی حسابم
دیدی ، تیر سه شعبه شد جوابم
داغ ، علی منو شکسته اما
بیشتر ، شرمنده ی روی ربابم

باید علی رو
دور از چشم اهل حرم
تنها و مخفی از همه
به خاک خیمه بسپرم

می سپارمت زود
نبینه مادرت تو رو تو این حال
الهی که تنت نشه لگد مال

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • charmi
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(بیا گریون بشیم،تشنه تر از جون بشیم) * رسول چهارمحالی

425

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(بیا گریون بشیم،تشنه تر از جون بشیم) سبک:بیا پریشون بشیم
..........................................
علی اصغرم،علی اصغرم،لایی لالایی(2)
.......................................
بیا گریون بشیم،تشنه تر از جون بشیم
مثل تیر از کمون،تو روضه گریون بشیم
بیا تا فدای،گلوی بی جون بشیم(2)
لالا بخونیم،برای طفل حسین
چون که سر از پیکرش،گشته جدا او
روی دست حسین،گشته سیراب و از
همۂ عالمین،فدا شده او
...............................
غنچۂ پرپرم،ای علی اصغرم
شب و روز از غمت،خاک عزا شد سرم
بی کس و بی پناه این من مادرم(2)
ای علی اصغرم،تشنۂ شش ماهه ام
تیر عدو بر گلوی،تو شد از جهل
شرم و شد بر رخ،حضرت ارباب حسین
موقع آوردنت،به خیمه ای یل
...........................................
روی دست پدر،پر زده ای ای پسر
مثل یاران او،به سوی داور
طفل محزون من،غنچۂ در خون من(2)
غرق ماتم شدم،اصغرم از داغ تو
همره زینب شده،گریه برایت
می خونم هر کجا،طفل رضیع مرا
دشمن دین خدا،کرده فدایت
.....................................
پشت خیمه پدر،نعش تو را ای پسر
غسل پیکر نمود،با اشک دیده
روی دست پدر،می روی در سفر(2)
بیا بر سر زنون،با همه سینه زنون
برای طفل حزین،حضرت عشق
بیا با شور و شین،همره باباش حسین
برای اصغر بگیم،لالایی عشق
..................................
علی اصغرم ،علی اصغرم،لایی لالایی(2)

  • شنبه
  • 24
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

واحد شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(تنها خواهشم توو این لحظه فقط یه جرعه آب بود) * بهمن عظیمی

161

واحد شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(تنها خواهشم توو این لحظه فقط یه جرعه آب بود) تنها خواهشم توو این لحظه فقط یه جرعه آب بود
حتی یک قطره اگر آبش می‌دادینَم ثواب بود
حرمله آتیش بگیری که با تیر دادی جوابو
خیر نبینی که گرفتی دلخوشی های رُبابُو
خداوندا
تو شاهدی چه پَسته این دشمن
تو شاهدی که بچه مو کُشتن
توو اوج مظلومیت و درد
ببین حالا
مُستأصلم میونِ این میدون
کجا بِرَم با این تن پُر خون
امان از این دنیای نامرد
نمیشه؛ من نمی‌تونم / بخواب آروم علی جونم
لالا لالا گل بابا ۲

با دو چشم خیس و گریون بَذر غم می‌کارم اینجا!
قلبم و همراه جسمت زیر خاک می‌ذارم اینجا
کاش خدا آروم کُنه قلبی رو که آشوبه امروز
فاتحه خونِت میشن سرنیزه ها غروبِ امروز
بمیرم که
زود بود هنوز غسل و حنوط تو
کُشته بابا رو این سکوت تو
دیگه برام نَمونده صبری
بمیرم که
هنوز عزیزم بوی شیر میدی
جای کفن قُنداقه پوشیدی
بجای گهواره توو قبری
برات لالایی می‌خونم / بخواب آروم علی جونم
لالا لالا گل بابا ۲

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت علی اصغر(ع) -(وقتی تو رو رو دست گرفتم - توی دلم همه‌ش می‌گفتم) * محمد بیابانی

234

حضرت علی اصغر(ع) -(وقتی تو رو رو دست گرفتم - توی دلم همه‌ش می‌گفتم) وقتی تو رو رو دست گرفتم - توی دلم همه‌ش می‌گفتم
ایشالا که جواب می‌گیرم
برات یه قطره آب می‌گیرم
بعد سه چار روز، التماسو
از چشمای رباب می‌گیرم، جواب می‌گیرم
اما یه تیر منو جواب کرد / آرزوهامونو خراب کرد
نمی‌دونم چجوری زد که / گلوت و آب کرد
نه که از حنجرت چیزی نمونده
که حتی از سرت چیزی نموده
برای مادرت چیزی نمونده
(لالا ۴ لالایی) ۳

تو رو زیر عبا گرفتم - ببین چطور عزا گرفتم
خدا میدونه ترسم اینه
که مادرت رباب ببینه
بی هوا کشتنت عزیزم
شبیه محسن توو مدینه، رباب نبینه
هی میرم و هی برمیگردم / می‌دونی بابا چیه دردم
توو بغلم جون دادی و من / نگا میکردم
درسته تا همیشه سربلندی
کاشکی توو گریهٔ بابات نخندی
چشماتو با دست خودت ببندی
(لالا ۴ لالایی) ۳

  • جمعه
  • 10
  • آذر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام هست من ( نوحه دوم ) - (ای تمـام لشکـرم، ای علـی اصغرم) *

7592
11

امام هست من ( نوحه دوم ) - (ای تمـام لشکـرم، ای علـی اصغرم) امام هست من ( نوحه دوم )

ای تمـام لشکـرم، ای علـی اصغرم
بهر قربانی تو را، سوی میدان می‌برم
بر تو می‌نازم که تو، ششماهه سرباز منی
من سرافراز تو هستم، تو سرافراز منی
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

چشم خود را باز کن، راز دل، ابراز کن
بر سـر دوش پـدر، پـر بزن، پرواز کن
غنچۀ خندان من، از روی بی‌رنگت بگو
جان بابا هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

طوطی پربسته‌ام، کودک دلخسته‌ام
گوش کن تا بشنوی، گریۀ آهسته‌ام
چشم خود را بر دو چشم نیم‌بازت دوختم
از تلظّی‌های تو، آتش گرفتم، سوختم
آخرین یارم علی، من تو را دارم علی

ای تمام هست من، کودک سرمست من
تکیه‌گاهت شانه و قتلگاهت دس

  • دوشنبه
  • 22
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

دانلود سبک زمینه حضرت علی اصغر(ع) -( ای دل و دلبرم علی ، گل پرپرم علی ، لالا لالایی ) * میثم میرزایی

10031
17

دانلود سبک زمینه حضرت علی اصغر(ع) -( ای دل و دلبرم علی ، گل پرپرم علی ، لالا لالایی ) ای دل و دلبرم علی ، گل پرپرم علی ، لالا لالایی
کردی دل منو کباب ، بخواب اصغرم بخواب ، لالا لالایی
برای تو بمیرم کودک شیر نخورده شیرم
(مثل ماهی تلظی نکن ای طفل صغیرم) 2
دل خوشی بابا علی بمون تورو خدا علی
لالا لالا لالا علی
******
چشمات و وا کن به خدا ، حرمله نیست این ورا ، لالا لالایی
غنچه ولی پرپر شدی ، چقدر لاغر شدی ، لالا لالایی
نفس نفس نزن از تشنگی صبرمو بردی
(بمیره مادرت که تازه دندون در آوردی) 2
دل خوشی بابا علی بمون تورو خدا علی
لالا لالا لالا علی
******
حرمله با تیر اومده ، به گلوت بد زل زده ، آه و واویلا
فکر پاداش سرته ، هدفش حنجرته ، آه و واویلا
روی دست پدر کودک من از نفس افتاد
(همه آ

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر زیبا برای حضرت علی اصغر امام حسین - (طفلی به روی دست رجز خوان کربلا) *

4008
4

شعر زیبا برای حضرت علی اصغر امام حسین - (طفلی به روی دست رجز خوان کربلا) طفلی به روی دست رجز خوان کربلا

در گرد باد آخر طوفان کربلا

بر آسمان دست پدر همچو قرص بدر

در جزر و مد فتاده بیابان کربلا

معراج رفته بود و دوباره نزول کرد

زیر عبا پیمبر و قرآن کربلا

فواره های خون گلویش به عرش رفت

تندیس پایداری میدان کربلا

وقتی صدای خنه دشمن بلند شد

از پا نشست مادر گریان کربلا

موجی به سمت خیمه و موجی به سمت دشت

دریای پر تلاطم و حیران کربلا

از اب هم مضایقه کردند ای دریغ

این گونه بود قصه مهمان کربلا

شاعر :یاسر حوتی

  • جمعه
  • 11
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار زیبا برای شب هفتم محرم و حضرت علی اصغر (ع) - (دیدنت در همه راه معما شده است) *

4141
6

اشعار زیبا برای شب هفتم محرم و حضرت علی اصغر (ع) - (دیدنت در همه راه معما شده است) دیدنت در همه راه معما شده است

تو کجا نیزه کجا وای چه با ما شده است؟

دیدنت سخت ولی سخت تر از آن این است

باز م حرمله سر گرم تماشا شده است

باورم نیست که بالای سرم می خندی

دل من سوخته تر از دل لیلا شده است

ساربانی که نگین پدرت را دارد

چند روزی است در این قافله پیدا شده است

حجم تیری که علمدار زمین گیرش شد

باورم نیست که در حنجره ات جا شده است

کاش آرام رود قافله تا راه روی

بعد من نوبت لالایی زهرا شده است

کاش ارام رود تا که نیفتی از نی

ولی افسوس سر رأس تو دعوا شده است

نیزه داری که تو را می برد این را می گفت

باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است

شاعر:حسن لطفی

منبع : سایت شیعتی

  • جمعه
  • 11
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر (ع)،(وا شد درِ تمام قفسها به روی تو) *

1823
2

اشعار شهادت حضرت علی اصغر (ع)،(وا شد درِ تمام قفسها به روی تو) وا شد درِ تمام قفسها به روی تو

پرواز در هوای پدر، آرزوی تو

می بارد از تلاطم چشمت شکوه خشم

رفته به مرتضی چقَدَر خلق و خوی تو

پشت سرت تمام حرم گریه می کنند

کف می زنند حرمله ها رو به روی تو

لبخند می زنی و دل از تیر می بری

با زلف این سه شعبه گره خورده موی تو

گهواره نیست، خاطره ی تشنگی توست

پر شد خیال مادرت از عطر و بوی تو

چشمی به سینه دوخته، چشمی به علقمه

چشمی به تیر دارد و چشمی به سوی تو

مانده هنوز جرعه ی آبی میان مشک

دستی نمانده تا که بخواهد عموی تو.....

آنجا عمو به فکر لبت گریه می کند

سیرابِ شیرِ خون شده اینجا گلوی تو

قلب پدر شمیم تو را پخش می کند

شش گوشه ی تو سینه ی باباست، کو

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(مانده به روی دستم این شیرخواره)به همراه سبک سنتی *

2870
5

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع),(مانده به روی دستم این شیرخواره)به همراه سبک سنتی مانده به روی دستم این شیرخواره
چه سازم با این گلوی پاره پاره
یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)
به خیمه گه مادرش در سوز و آه است

والله این کودکِ من بی گناه است
یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)
از بسکه تشنه لب است این شیرخواره
اشک خود را می مکد درگاهواره
یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا(2)

حاج مهدی خرازی

دانلود سبک

منبع:سیات مدایح

  • دوشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(زلال اشك تو رشك فرات است) *

1932
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(زلال اشك تو رشك فرات است) زلال اشك تو رشك فرات است

فرات از صافى چشم تو مات است

وجود تو تعادل بخش این نهر

كه بى تو آبگیرى بى ثبات است

نماز صبر مى‏خواند كنارت

غمت گرداب كشتى نجات است

نیازى نیست تا حكمت بخوانیم

وجودت شرح اسماء و صفات است

من از عمر كمت خواندم كه روحت

به این كثرت سرا بى‏التفات است

نخ قنداقه پر پیچ و تابت

مدار كهكشان و ممكنات است

شاعر :رضا جعفری

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(شکسته پشت غم از بار غصه های رباب) *

2335
4

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(شکسته پشت غم از بار غصه های رباب) شکسته پشت غم از بار غصه های رباب

از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب

به سوز سینه ی گهواره داغ غم زده است

شرار زخم دل خون لای لای رباب

و تار صوتی آتش گرفته می فهمد

که آمده چه بلایی سر صدای رباب

برای کودکش آنقدر آه و ناله نکرد

که چشم مشک پر از اشک شد بجای رباب

به جان گریه ی شش ماهه روی دست حسین

کسی نریخته اشکی مگر به پای رباب

قنوت صبر گرفته برای حلق علی

خدا کند به اجابت رسد دعای رباب

میان هلهله ی چنگ و های و هوی رباب

سه شعبه زخم زد و ناله شد نوای رباب

و ناگهان پر و بال فرشته ها تر شد

به خون کشته ی مظلوم کربلای رباب

"رقیه" آمده از یک فرشته می پرسد

پیام تسلیت آورده ای برای رباب؟

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(همان غریب که از هر غریب تنهاتر) *

2038
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(همان غریب که از هر غریب تنهاتر) همان غریب که از هر غریب تنهاتر

به روی دست خودش برده بود بالاتر

دمی به سمت حرم زد ، دمی به لشکریان

کسی که بود از عیسی دمش مسیحاتر

نگاه خسته ی او را کسی نمی فهمید

اگرچه بود نگاش از همیشه گیراتر

و روی دست خودش یک امام می آورد

که از تمامی مردان قوم آقاتر

علی شده ست مهیا برای جنگیدن

کمان حرمله آن سو شده مهیاتر

تمام قامت او زیر تیر پنهان شد

گلوی کوچک اش اما شده ست پیداتر

سه شعبه ای که علمدار را زمین انداخت

همان سه شعبه به جسمش نشست زیباتر

و قامتش همه در هم شده ست و پاشیده ست

و قد کوچک او گشته است رعناتر

دو سطر نیزه نوشتی به خط کوفی بود

به خط خون بنویسش ، به خط خواناتر

شاعر : مجتبی

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(حالا كه راهِ آب دگر وا نميشود) *

2540
5

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(حالا كه راهِ آب دگر وا نميشود) حالا كه راهِ آب دگر وا نميشود

حالا كه چاره اي به تو پيدا نميشود

حالا كه مشكِ ساقي لب تشنه پاره شد

بين دو نهر قطره مُهَيّا نميشود

من گريه ميكنم تو بزن چنگ سينه ام

دردي كه بي دواست مداوا نميشود

اي ماهي فتاده به دور از فراتِ من

اين دست و پا زدن به تو دريا نميشود

دارد تلذّي ات همه را ميكشد علي

خواهم كه شير آورم اما نميشود

از من مخواه تا كه در آغوش گيرمت

بابا نگاه ميكند اينجا نميشود

شش ماه، شب به پاي تو بيدار بوده ام

امشب كنار من آيا نميشود؟

بد مادري براي تو بودم كه ميروي؟

واللهِ تير ِ حرمله لالا نميشود

هم جوشني به قدِّ تو در خيمه ها نبود

هم اينكه روي نيزه سرت جا نميشود

تو قصد كرد

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(كاش اين قبر تو گم باشد و پيدا نشود) *

3266
1

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(كاش اين قبر تو گم باشد و پيدا نشود) كاش اين قبر تو گم باشد و پيدا نشود

اگرم شد سر نبش قبر بلوا نشود

از تو گهواره اي مانده ببرندش غارت

ولي اي كاش سر راس تو دعوا نشود

گفته بودم بنشيني به سر تيغ پسر

كه به سرنيزه سر كوچك تو جا نشود

شود آيا كه با ديدن تو بر ني ها

بيش از اين قامت خم گشته ي من تا نشود ؟

من هنوز از نگه حرمله ها مي ترسم

كاش ديگر كسي مشغول تماشا نشود

لب به گريه نكني باز اگر مي خواهي

بوسه ي چوب به لبهاي تو پيدا نشود

گر چه خاليست علي جاي تو در آغوشم

ولي بهتر كه زآغوشه ي زهرا نشود

غارت اينجا نه فقط درهم و دينار و زر است

كاش اين سوخته معجر زسرم وا نشود

شاعر: ياسر مسافر

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(تبسم كن جواب خنده ي جان پرورت با من) *

3876
3

اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(تبسم كن جواب خنده ي جان پرورت با من) تبسم كن جواب خنده ي جان پرورت با من

خدا داند چه كردي در نگاه آخرت با من

نه تنها ميكنم تشييع جسمت را به تنهايي

كه در جمع شهيدان است دفن پيكرت با من

سپر گشتن به استقبال پيكان عدو با تو

برون آوردن تير ستم از حنجرت با من

تن پاك تو پشت خيمه ها همسايه ي اكبر

چهل منزل به نوك نيزه ي دشمن سرت با من

چو خواهد بر تو گريد اول از من رو بگرداند

ز بس دارد وفا و مهرباني مادرت با من

اگر زخم گلويت را ببيند بر سر دستم

چه خواهد گفت در خيمه سكينه خواهرت با من

تو خاموش از سخن گرديده اي اما سخن گويد

دو چشم بسته و حلق ز گل نازكترت با من

شود آغوش من هم مقتل تو هم مزار تو

بُوَد چون جان من تا حشر جسم اطهرت

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 وحید محمدی

حضرت علی اصغر (ع) -( گوشه ی خیمه ای نشسته رباب ) * وحید محمدی

3367
5

حضرت علی اصغر (ع) -( گوشه ی خیمه ای نشسته رباب ) گوشه ی خیمه ای نشسته رباب
دارد امّن یجیب می خواند
زنده می ماند اصغرش یا نه ؟
مانده در برزخی ، نمی داند
رفت چندی قدم زد و آمد
آمد و گوشه ای دوباره نشست
می شد از چشم های او فهمید
که به قول حسین دل گرم است
زیر لب های تشنه اش می گفت
با دلی پر ز حس یک مادر
یا که تشنه دوباره می آید
یا که سیراب می شود اصغر
باورش هم نمی شد اینگونه
پاسخ یک سوال را بدهند
لحظه ای فکر هم نمی کرد او
که سه شعبه به حنجرش بزنند
همه دیدند روی دست پدر
چه بلائی سر علی آمد
همه دیدند تیر حرمله را
همه دیدند دست و پا می زد
کم کمک روی خاک می بارید
اشک سرخ فرشته های خدا
همه دیدند زیر بال عبا
پدری می بَرَد پرستو را
به گمانم که روی پیشا

  • یکشنبه
  • 14
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:46
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات * حامد اهور

2692
1

بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات
بر آینه ی علی اعلی صلوات
هم مولد اصغر است و هم روز جواد
بر کرب و بلا و طوس یک جا صلوات
×××
معشوق، به باد داده گیسو صلوات
بر نوگل کربلا ز هر سو صلوات
نقّاره زدند، ماه پیدا شده است
بر جلوه ی آن هلال ابرو صلوات
×××
بر دل خوشی ضامن آهو صلوات
جانم! بفرست باز بر او صلوات
آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر
بر هر دل مشتاق علی گو صلوات
×××
بر روی جواد، باز بهتر صلوات
بر ناز نگاه علی اصغر صلوات
این نیست صدای این همه جمعیت!
بفرست بلندتر به حیدر صلوات
شاعر:حامد اهور

  • یکشنبه
  • 3
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اکبر( لای لای لای لای دلم از غم کبابه) *

2586
3

شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اکبر(   لای لای لای لای دلم از غم کبابه) لای لای لای لای دلم از غم کبابه
لای لای لای لای گل نازم به خوابه
برای بارون پسرم دعای من فایده نداشت
آسمون بذر عطش و تو باغچه ی کربلا کاشت
نه ساقی و مشکی مونده نه قطره ی آبی
برات بمیرم لب تشنه به رنگ مهتابی
چرا نمی خوابی ؟
لای لای لای لای دلم از غم کبابه
لای لای لای لای گل نازم به خوابه
تا به سوی دوش بابا از آغوشم پر کشیدی
با تلذی از مادرت عزیز من دل بریدی
خزون و غصه از باغم بهارم و می برد
که دلبر زینب دار و ندارم و می برد
شیر خوار مو می برد
لای لای لای لای دلم از غم کبابه
لای لای لای لای گل نازم به خوابه
حالا که آتیش غمت به قلب صد چاک می ریزه
جلوی چشمام پدرت رو صورتت خاک می ریزه
چه آرزوهایی د

  • سه شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه زنجیر زنی و سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر( بهر یاری حسین ، غنچه ای ناز آمده) *

2992
0

نوحه زنجیر زنی و سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر(    بهر یاری حسین ، غنچه ای ناز آمده) بهر یاری حسین ، غنچه ای ناز آمده
از سر دست پدر ، وقت پرواز آمده
می رود خون خدا سوی خدا
تا نریزد روی خاک کربلا
یا علی یا علی اصغرم 2
چون لب خشک پسر ، می خورد بر روی هم
می شود قلب پدر ، شعله ور از آه غم
حرمله تیر سه شعبه می زند
روی دستان پدر جان می دهد
یا علی یا علی اصغرم 2
تشنگی برده رنگ ، از رخ کودکم
می زند دست و پا ، مرغک کوچکم
یا علی یا علی اصغرم 2

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

متن و سبک نوحه زنجیرزنی و سینه زنی برای شهادت حضرت علی اصغر( ای خدا من باغبان گل فروشم 2) *

12876
14

متن و سبک نوحه زنجیرزنی و سینه زنی برای شهادت حضرت علی اصغر(    ای خدا من باغبان گل فروشم 2) ای خدا من باغبان گل فروشم 2
غنچه نشکفته دارم روی دوشم
من حسینم ، من حسینم ، من حسینم 2
بار الها این متاع آخرین است
لاله این است سنبل این است نسترین است
من حسینم ، من حسینم ، من حسینم 2
غم مخور ای غنچة نشکفتة من
غم مخور ای لالة پژمرده من
من حسینم ، من حسینم ، من حسینم 2

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر( اصغر، اصغر، اصغر) *

6566
4

شعر سینه زنی شهادت حضرت علی اصغر(   اصغر، اصغر، اصغر) اصغر، اصغر، اصغر
ای طوطی خاموشم 2
تشنه، تشنه، تشنه
جان داده در آغوشم 2
غنچۀ پرپر
در خون شناور
ای علی اصغر
ای علی اصغر 2
مادر، مادر، مادر
زد بوسه به روی تو 2
من صورت خود شَستم
از خون گلوی تو 2
غنچۀ پرپر، در خون شناور
ای علی اصغر،
ای علی اصغر 2
در مسلخ عشق و خون
شش ماهه فدا کردم 2
خون گلوی او را
تحویل خدا کردم 2
غنچۀ پرپر
در خون شناور
ای علی اصغر
ای علی اصغر 2
ای آبروی قرآن
رخسارۀ گلگونت 2
از حنجر خشکیده
فواره زده خونت 2
غنچۀ پرپر
در خون شناور
ای علی اصغر
ای علی اصغر، 2
از خون گلوی خود
گل جامه بتن کردی 2
من گریه به تو کردم
تو خنده به من کردی 2
غنچۀ پرپر
در خون شناور
ای علی اصغر
ای علی اصغر 2
شاع

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 04:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر حضرت علی اصغر-(همین که دو تایی به میدان رسیدند) * علی اکبر لطیفیان

1758
1

شعر حضرت علی اصغر-(همین که دو تایی به میدان رسیدند) همین که دو تایی به میدان رسیدند
روی دست خورشید، شش ماهِ دیدند
به والله کارش علی اکبری بود
اگر چه علی اصغرش آفریدند
سرش را روی شانه بالا گرفته ست
کسی را به این سر بلندی ندیدند
از این سمت، علی که جلوتر می آمد
از آن سمت، لشگر عقب می کشیدند
همین که گلوی خودش را نشان داد
تمامی دل ها به رایش طپیدند
پدر گردنش کج، پسر گردنش کج
چه قدر این دو از هم خجالت کشیدند!
لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک
چه راحت گلوی علی را بریدند
عبا گر چه نگذاشت زن ها ببینند
صدای کف و سوت را که شنیدند

شاعر: علی اکبر لطیفیان

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اصغر(تا که بر روی زمین خیمه‌ی سقا افتاد) *

4657
6

شعر حضرت علی اصغر(تا که بر روی زمین خیمه‌ی سقا افتاد) تا که بر روی زمین خیمه‌ی سقا افتاد
پدرت از نفس و مادرت از پا افتاد
ناخنت خون شده و چهره‌ی مادر زخمی
آنقدر چنگ زدی تا به رخش جا افتاد
به همه رو زدم اما چه کنم، خندیدند
چشم‌ها تا که به چشم تر بابا افتاد
خواستم بوسه بگیرم ز لبان خشکت
گذر حرمله افسوس به اینجا افتاد
حنجر نازکی انگار ترک خورد و شکست
کودکی بال زد اما ز تقلا افتاد
دست و پا می‌زدی و هلهله‌ها می‌آمد
عرق شرم پدر وقت تماشا افتاد
همه‌ی آرزویم بود زبان باز کنی
ولی انگار که یک فاصله اینجا افتاد
شاعر:حسن لطفی

  • شنبه
  • 10
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه سینه زنی هفتم محرم با صدای سلحشور- حضرت علی اصغر(ستاره ی کوچیک تو عمرش دیگه سر رسیده) *

9856
13

نوحه سینه زنی هفتم محرم با صدای سلحشور- حضرت علی اصغر(ستاره ی کوچیک تو عمرش دیگه سر رسیده) به سبک (تا مشکتو تو آب زدی)

ستاره ی کوچیک تو عمرش دیگه سر رسیده
سو سو زدنش تو حرم به مرز آخر رسیده
کنار گهواره کم دیده پر ز نم کن
برای لبهای خشکیدم گریه کم کن
ز قنداقه بال پروازم رو در آور
واسه دیدار خدایم آماده ام کن
واویلا (4
سه شعبه ای منتظره تا که به من آبی بده
سفیدی حنجرمو با تب خود تابی بده
مکن گریه مادر بی شیر و غریبم
که مثل بابای خود مست بوی سیبم
بزن بوسه هر چه می خواهی حنجرم را
نگاهی کن بر تلزی های عجیبم
بگو سکینه ببنده چشات و توی خیمه ها
تا نبینی چطور شده گلوم روی دست بابا
واویلا (4
گلاب اشک مرا خون گلوی تو را به آسمان می برند فرشته های خدا
خزانی شده رنگ و بویت می چکد خون ز تار مویت

  • یکشنبه
  • 11
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 05:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد