حضرت علی اصغر (ع)

مرتب سازی براساس
 احسان  نرگسی رضاپور

حضرت علی اصغر -(چشم آسمانی اش هزار قمر داشت ) * احسان نرگسی رضاپور

1074

حضرت علی اصغر  -(چشم آسمانی اش هزار قمر داشت ) چشم آسمانی اش هزار قمر داشت
زیر پا به جای خاک دُر و‌گهر داشت

شاهزاده بود و در برابر دشمن
در نگاه خود نوید صبح ظفر داشت

سینه سپر کرده بود در دل میدان
او نوه ی شیر بود و میل خطر داشت

مثل علی بی زره به معرکه می رفت
حیدر کرار دگر بود ....جگر داشت

مثل عمو رفت به دیدار سه شعبه
باز هر چه بود علمدار سپر داشت

حرمله ای کاش تو را ذبح نمی کرد
کاش که از غربت حسین خبر داست

  • جمعه
  • 15
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:09
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 روح اله گائینی

دوبیتی حضرت علی اصغر -(علی لب تشنه ی یه جرعه شیره) * روح اله گائینی

1136

دوبیتی حضرت علی اصغر -(علی لب تشنه ی یه جرعه شیره) علی لب تشنه ی یه جرعه شیره
تَرَک خورده لبش مثل کویره
نمی دونم چرا در کوفه انگار
جواب تشنگی شمشیر و تیره

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(عزیز من چرا ، بی قراری) * عالیه رجبی

1011
1

متن شعر حضرت علی اصغر(ع) -(عزیز من چرا ، بی قراری) عزیز من چرا ، بی قراری
میخوام رو شونه هام،سر بذاری
دیگه نخور یه ذره غصه تا
بابا تو داری

روی دستام یک کمی بخواب
که گریه هات دلم رو خون کرده
یک کمی بخواب
ببین که رنگ صورتت زرده
یک کمی بخواب
شاید عمو دوباره برگرده

لالا لالا گلم...لالا
لالاتموم حاصلم..لالا
لالایی آروم دلم..لالا
توبغلم بخواب یکم...لالا

بند دوم

بازم گرفته دلشوره مادر
چشای حرمله، شوره مادر
اگه زمین بیفتی میشکنه
غروره مادر

عزیزمنی آرزومه تا
یه روز عصای دست مادرشی
آرزومه تا
که هم قد علیِ اکبر شی
آرزومه تا
بمونی و شبیه حیدر شی

ببین دلم پرازغمه..گلم
پراز غمای عالمه...گلم
یه آتیشی توقلبمهـ..گلم
که عمرتوچقد کمه...گلم

بندسوم

غمه نبو

  • پنج شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شب هفتم محرم حضرت علی اصغر(ع) -(بر درِ خیمه نشسته است و خبر می‌گیرد) * حسن لطفی

1000

شعر شب هفتم محرم حضرت علی اصغر(ع) -(بر درِ خیمه نشسته است و خبر می‌گیرد) بر درِ خیمه نشسته است و خبر می‌گیرد
خبرت را زِ منِ سوخته پَر می‌گیرد

چه کنم خیمه روم یا نروم آه ، رباب
بیشتر صبر کُنَد درد کمر می‌گیرد

دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم
دستِ او نیست اگر دست به سر می‌گیرد

کاش میشد نَفَسی... یا که تکانی بخوری
دارد از شرمِ حرم قلبِ پدر می‌گیرد

چار پایان همه خوردند بجایِ تو از آب
چقدر آب لبِ طفل مگر می‌گیرد؟

مادرت گفت برو لیک بپوشان او را
این سفیدیِ گلو زود نظر می‌گیرد

مادرت گفت برو رو مزن اما آقا...
تو اگر رو بزنی هلهله سر می‌گیرد

هرطرف می‌نگرم تیرِ سه‌شعبه آنجاست
آه این تیر مگر جا چقدر می‌گیرد

تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد
می‌شود رد زِ گلو و به جگر م

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:35
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر روشن ضمیر

زمینه شب هفتم محرم98 -(بی تابی و بی قراری تو آغوش مادرت بخواب ) * امیر روشن ضمیر

707

زمینه شب هفتم محرم98 -(بی تابی و بی قراری تو آغوش مادرت بخواب ) بی تابی و بی قراری تو آغوش مادرت بخواب
کنار گهواره میگه لالا، لالا ای جون رباب
اصغرم ببین دارم می میرم
من مادرم و بدون شیرم
زخم لب تو کنده دلم رو
از غصه دارم آتیش میگیرم ...

لالا، لالا ای جون رباب
تو آغوش مادرت بخواب ...

از تشنگی دنیا شده برای من مثل یک سراب
اصغر من پیدا نشد توی خیمه یه قطره آب
زخمای لبات شده پر از خون
از غمت شدم زار و پریشون
چشماتو ببند شاید عزیزم
آخر ببینی تو خواب بارون ...

لالا، لالا ای جون رباب
تو آغوش مادرت بخواب ...

تیری که زیر و رو کرده اصغر من حنجر تو رو
مثل گلوت پاره پاره کرده قلب مادر تو رو
چشم من فقط به آسمونه
حال دلم و خدا میدونه
اون لحظه که روی نیزه میری
مادرت

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تک بیت روضه ای -(آتش به قلب مادر او میزنی ، نسیم!) * عالیه رجبی

860

تک بیت روضه ای -(آتش به قلب مادر او میزنی ، نسیم!) آتش به قلب مادر او میزنی ، نسیم!
گهواره ی بدون علی را تکان نده

  • شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر
ادامه مطلب

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(ای تیر مرا به آرزویم برسان!) * سید مهدی حسینی

1147
3

شعر حضرت علی اصغر(ع) -(ای تیر مرا به آرزویم برسان!) ای تیر مرا به آرزویم برسان!
یعنی به برادر و عمویم برسان
حالا که پدر، تشنه لبیک من است
بیتاب خودت را به گلویم برسان

لبیک به اوست آرزویم؛ لبیک!
میگویم با خون گلویم لبیک
تفسیر عظیم «یتلظّی عطشا»ست
لب باز نمودم که بگویم: «لبیک»

من نیز یکی از آن همه مردانت
قابل شده این جان، که شود قربانت؟
حالا که بلا دور سرت میگردد
بگذار علی شود بلاگردانت

باید که به روی دست، قرآن ببرم
شش آیه از آن سوره انسان ببرم
تا قرآن باز، روی نیزه نرود
باید که تو را نیز به میدان ببرم

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

مناجات و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام -(یا ربّی یا الهی یا الهی) * امیر عباسی

1113

مناجات و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام -(یا ربّی یا الهی یا الهی) یا ربّی یا الهی یا الهی
خودت به حال زار ما گواهی

همیشه اِی تمام بود و هستم
شرمنده از عنایت تو هستم

ای ذکرِ جان نامِ مطهّرِ تو
با حاجت آمدم به محضرِ تو

غم شعله زد در قلب ما سراسر
فتاده نور چشممان به بستر

یا رب ببین غرقِ غم و بُکاییم
ما آمدیم توسّلی نماییم

ببین خدا تو حال مضطرم را
شفا بده عزیز رهبرم را

به سوز و آه و یک دلِ پریشان
تو را قسم دهم به چشمِ گریان

قسم به آن نالهٔ پر شراره
قسم به کربلا و شیرخواره

قسم به اشک جاری از هر دو عین
قسم به کامِ خشک ‌‌‌طفلِ حسین

به حقّ آن دم که قدِ غم خمید
تیرِ سه شعبه حلق اصغر دَرید

بریده شد زِ تیرِ کین حنجرش
امان زِ سوزِ ناله ی مادرش

زِ عمر من خدای

  • پنج شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

رباعی حضرت علی اصغر -(ای حرمله این بچه سر جنگ ندارد) * رضا ترابی گیلده

1050
1

رباعی حضرت علی اصغر -(ای حرمله این بچه سر جنگ ندارد) ای حرمله این بچه سَرِ جنگ ندارد
در دست خودش نیزه و یا سنگ ندارد
آبی برسان بر لبِ این کودکِ معصوم
یک جرعه زآب این همه نیرنگ ندارد
# رضا ترابی گیلده

  • یکشنبه
  • 22
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت علی اصغر(ع) -( ظرفِ ششماه رسیدی به مقاماتِ عجیب..) * محسن راحت حق

649

مدح حضرت علی اصغر(ع) -( ظرفِ ششماه رسیدی به مقاماتِ عجیب..) ظرفِ ششماه رسیدی به مقاماتِ عجیب..
بابِ حاجاتی و داری چه عنایاتِ عجیب

ظرفِ ششماه پریدی و آغاز شدی...
وَ نصیبت شده است فیضِ ملاقاتِ عجیب

دستِ خالی نشود رد ز درِ خانه ی تو..
دیده شد از درِ تو..لطف و کراماتِ عجیب

علیِ کوچکِ ارباب..بزرگی ز شماست...
خوانده اند نامِ تو را سیّد ساداتِ عجیب

به تو وابستگی اش بود شدید و دگر آسوده نخفت
وَ رباب است علی..صاحبِ عاداتِ عجیب

کودکی داشت خیالی به برش..یادِ تو بود
همه دیدند از این خسته دل..حالاتِ عجیب

روی نیزه شده ای حجّتِ حق بر مردم..
با تو رو کرد خداوند چه آیاتِ عجیب

سرِ تو خورد زمین مثلِ پدر در شامات
در تو باشد بخدا حسّ ِ مواساتِ عجیب

  • پنج شنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 14:38
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حمزه محمودی

نوحه"تو در تلظی خفته‌ای..." * حمزه محمودی

990
1

نوحه"تو در تلظی خفته‌ای..." شاعر:حمزه محمودی
گوشواره‌ی نوحه:
«تو در تلظی خفته‌ای، ای گل پرپر
لبخند شیرینت کجا شد علی اصغر»
**********
از خیمه می‌آید صدای تو یا اصغر
داری رجز می‌خوانی ای کودک مادر

تو آخرین حجت برای سپه هستی
ای غنچه‌ی بستان من، بی گنه هستی

چشمان خود را وا کن ای ماه شبهایم
پر می‌گشایی مثل تسبیح لبهایم

انگار تقدیر تو هم سرخ و خونین است
دنیای بعد از تو برایم چه غمگین است

حالا برو میدان که سیراب خواهی شد
ای غنچه‌ی پژمرده شاداب خواهی شد

تو در تلظی خفته‌ای، ای گل پرپر
لبخند شیرینت کجا شد علی اصغر


با صدای کربلایی علیرضا یوسفی

  • شنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 10:47
  • نوشته شده توسط
  • انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو بیتی‌های حضرت ششماهه(ع) * مرتضی محمودپور

1512

دو بیتی‌های حضرت ششماهه(ع) ◾دو بیتی‌های
◾شب هفتم
◾روضه‌ی حضرت ششماهه

به روی نیزه مادر از چه خفتی
ز بی‌شیری چرا حرفی نگفتی
سرت بر روی نیزه تا تکان خورد
دعا کردم که از آن بالا نیفتی

به روی دامنم خالیست جایت
به چشمان بیا بگذار پایت
سرت‌ برروی‌نی پس‌پیکرت‌کو
بگوشم میرسد هر دم صدایت

ز نی بر روی مادر خنده کردی
ز بی شیری مرا شرمنده کردی
چو دیدم حنجره خشکیده ات را
دوباره خاطراتم زنده کردی

من از دوری تو افسرده بودم
به مثل لاله‌ایی پژمرده بودم
کتک خوردم به راه کوفه و شام
اگر عمه نبود من مرده بودم

گله از حرمله از تیر دارم
فغان از خنجر و شمشیر دارم
به اصرار سکینه آب خوردم
بیا پایین عزیزم شیر دارم

  • چهارشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 09:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

امان از دل رباب(س)... لطفا حق روضه ادا شود * مرضیه عاطفی

1065
1

امان از دل رباب(س)... لطفا حق روضه ادا شود ??شب هفتم محرم،زبانحال حضرت رباب(س)
#نذرحضرت_علی_اصغر_علیه_السلام ??
-لطفا حقّ روضه ادا شود-

سکوتِ نگاهش جلو چشممه
نبودش رو سخته تصوّر کنم
به داغش دلم کرده عادت ولی...
چجوری جای خالیش و پُر کنم؟!

عطش داشت و شد زبونش سفید
به سختی به هم میرسیدن لباش
چقد نیمه شب گریه کردم تا که-
بِره از تو گوشم صدا گریه هاش

بمیرم الهی واسه غربتش
براش با چه لحنی لالایی میخوند
علی اصغرم(ع) رو سه شعبه گرفت
حسینم(ع) ولی کاش پیشم می موند

شنیدم که حیرون شد و بی رمق
با قدّ کمون، بی پسر برمیگشت
شنیدم رو دستاش زده دست و پا
الهی بمیرم! بهش چی گذشت...

پر از تیر شد گوش تا گوش ِ اون
گلوی ضعیفش دیگه جا نداشت
دو تا دستایِ کوچیکش سرد شد
گلم غرقِ خون پلک رو هم گذاشت

نگم از اسارت که توو کلّ راه
دیدم خونی؛ قنداقۂ پاره رو
یکی کف میزد، هی ترانه میخوند
رو دستش می رقصوند گهواره رو

رسیدیم و با هلهله اومدن
یه عدّه زنِ کافر و بی حجاب
می پرسید از من زنِ حرمله(لع)
با خنده... ببینم! کدومه رباب!؟

#صلی_الله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#ألسلام_علی_الطفل_الرضیع
#امان_از_دل_رباب_س

  • چهارشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 13:40
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی شب هفتم محرم سبک سنتی * مرتضی محمودپور

2256
3

نوحه‌ی شب هفتم محرم سبک سنتی ◾نوحه سینه زنی
◾شب هفتم محرم
◾سبک سنتی

◾بنداول
بر روی نیزه من راس تو دیدم
از سوز سینه‌ام ناله کشیدم
ای پاره حنجر
ای علی اصغر
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)

◾بنددوم
آتش به جانم زد لعل لبانت
بر گوشم میرسد آه و فغانت
ششماهه اصغر
غنچه‌ی پرپر
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)

◾بندسوم
دیدم راس ترا تا روی نیزه
چشم مادر بود بر سوی نیزه
شرمنده مادر
ششماهه اصغر
واویلا واویلا آه و واویلا(۲)

  • چهارشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور طوفانی حضرت رباب(س) -(شاه بانوی کرم رباب،سایته روی سرم رباب) * الیاس محمدشاهی

1580
1

شور طوفانی حضرت رباب(س) -(شاه بانوی کرم رباب،سایته روی سرم رباب) ✨بند اول✨

شاه بانوی کرم رباب،سایته روی سرم رباب
شکرلله که یه عمریه،عبده علی اصغرم رباب

شافعم تو محشری،بر غلامت سروری
من گدایه خونتم،تکیه گاهه نوکری
مادره اصغر تویی ، افضل و برتر تویی
تحت الحفظ ساقی و،میره آب آورتویی

❣️سیدتی بی بی رباب❣️
❣️مولاتی بی بی رباب❣️

⚜️⚜️⚜️⚜️

✨بند دوم✨

پیشه پات زانوزده وفا،همسره امامه کربلا
همه عالم بفدای تو،عروسه علیه مرتضی

نوکری آزاده ام ، عمریه دلداده ام
با غرور اینو میگم،دسته تو قلاده ام
تو شهیده نهضتی،بانویه با غیرتی
بردنه اسمت بی بی،داره شور و لذتی

❣️سیدتی بی بی رباب❣️
❣️مولاتی بی بی رباب❣️

⚜️⚜️⚜️⚜️

✨بند سوم✨

ای عزیزه بی بی فاطمه،ای امیده جمعه ماهمه
اذنه نوکری دره خونت،توی دسته شاهه علقمه

مادره سینه زنان،نامه تو آرامه جان
منتقمه داغه تو،مهدی صاحب زمان
بانی این شوروشین،همدمه ارباب حسین
بابه حاجاته همه ، مادران در عالمین

❣️سیدتی بی بی رباب❣️
❣️مولاتی بی بی رباب❣️

  • شنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت علی اصغر (ع) -(ای همسره امیر،بانوی بینظیر) * الیاس محمدشاهی

413

شور حضرت علی اصغر (ع) -(ای همسره امیر،بانوی بینظیر) بنداول

ای همسره امیر،بانوی بینظیر
ملیکه ی دلم،نگهی بر فقیر

ربابیم
مستیم همینه،عشقه رباب و،دارم به سینه
ربابیم
عالم بدونه،اسمش برامن،اوجه جنونه

قبله ی دلم،حله مشکلم،امنا رباب،همه حاصلم
افضل الاذکار،زنه وفادار،امنارباب،جلوه ی دادار
سوزم و آهم،همسره شاهم،امنارباب چراغه راهم

مولاتی یارباب

بند دوم

شش ماهه ای ولی،برا خودت یلی
کوریه دشمنات،نامت بود علی

یااصغر
ای ابن الارباب،نوه ی امیره مومنین بوتراب
یااصغر
مه پاره ای تو،مردی گر چه در گهواره ای تو

باب الحوائج،عالی مدارج،علی اصغر،ای عشقه رائج
دلدارودلبر،شاهه معتبر،علی اصغر،داداش اکبر
دارای شوکت،صاحب عزت،علی اصغر،فرزنده عترت

یاباب الحوائج یاعلی اصغر

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور حضرت رباب(س) -(مادره سینه زنانی یارباب) * الیاس محمدشاهی

1387
8

شور حضرت رباب(س) -(مادره سینه زنانی یارباب) بند اول

مادره سینه زنانی یارباب،ذکره صاحب الزمانی یارباب
نه فقط عشق اربابم حسین،عشق اهل آسمانی یارباب

همیشه توی شور و وِلوِله
میبرم نامت رو تو هروله
برای شادیه دله شما
من میگم لعن الله حرمله

رباب دین و باورم ، پناهه آخرم
از اینجا تا به کربلا،میده بال و پرم
رباب ذکره رو لبم ، شده مشق شبم
این افتخاره برامن گداییش منصبم

به ابی انت و امی یارباب

بند دوم

بانوی حجب و حیایی یارباب،نماده مِهر و وفایی یارباب
همه نوکرا تحتِ اَمره تو ، ویزای کرب و بلایی یارباب

زندگیمو من بهت مدیونم
تانفس دارم برات میخونم
با اجازه ی شاهه علقمه
تا اَبَد نوکرتون میمونم

رباب صاحبِ دلم ، تمومه حاصلم
جونمو من میدم براش،بدونه قابلم
رباب معدن حیا ، شفیعه ی جزا
استاده دانشگاه عشق، معلم وفا

به ابی انت و امی یارباب

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه حضرت علی اصغر(ع) -( علی جان ببین که من خونجگرم ) * مجید مراد زاده

707

زمینه حضرت علی اصغر(ع) -( علی جان  ببین که من خونجگرم ) بنداول
علی جان
ببین که من خونجگرم
علی جان
چه جور ازت دل بکنم
علی جان
مرو زپیشم پسرم

رباب بیاببین,
علی تو سیراب کردن
رباب بیا ببین,
دعاتو مستجاب کردن
رباب بیا ببین,
که دلم روکباب کردن

اسوده خوابیدی رو دستام پسرم پسرم,پسرم
میسوزه از داغه تو بابا جگرم جگرم,جگرم
علی,,, لای لای علی,,,,لای لای علی

بنددوم
بمیرم
شدپاره پاره حنجرتو
بمیرم
نمونده ازپیکرتو
بمیرم
پره ازخون شدسرتو

رباب بیا ببین
نعش اصغرروبرومه
رباب بیا ببین
که چه بغضی تو گلومه
رباب بیا ببین
که علی کارش تمومه

فذبح الطفل العشان من الورید الی الورید
مرغ شش ماهه ی من از قفس پرید
علی,,,,لای لای علی,,,,لای لای علی

  • چهارشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شعر:مصیبت حضرت علی اصغر -(شود چشم و دلم روشن در آوردی علی دندان) * دانیال تقوی

781

شعر:مصیبت حضرت علی اصغر -(شود چشم و دلم روشن در آوردی علی دندان) شود چشم و دلم روشن در آوردی علی دندان
که دیدم جای دندان در دهان سر نیزه ی عدوان

بروی نی نرو سوی شمیم سینه ی بابا
که چندین دفعه افتادی به زیر نعل این اسبان

ترک‌های لبت حتی از آن بالا پدیدار است
تحمل کن کمی مادر دعا کردم زند باران

توانش را ندارم تا بخوانم شعر لالایی
عزیزم در عوض بابا بخواند روی نی قرآن

مرور لحظه های نبش قبرت کرده نابودم
سرت را کنده نامردی مثال بلبلی بیجان

علی شیرم حلالت که نشد شرمنده بابایت
تلظی کرده ای اما به دستش بوده ای خندان

اگر پیراهن محسن عمویت را تنت کردم
نترسی چونکه فرزندم تنت را کرده ام پنهان
شاعر:دانیال تقوی

  • پنج شنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(همه دشت جز سراب نبود...) * سید پوریا هاشمی

524

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -(همه دشت جز سراب نبود...) همه ی دشت جز سراب نبود
باوجود فرات آب نبود

به هوای حسین ساکت بود
خبری اصلا از رباب نبود

همه گفتند بچه خوابیده
تو نگو مرده بود! خواب نبود!

صورت کوچکش ورم‌ کرده
کاش شب بود آفتاب نبود

حکم شد سوی لشگرش ببرند
حکم رب بود بی حساب نبود

همه باهم بلند خندیدند..
خواهش شاه بی جواب نبود

وسط خطبه تیرشان آمد
احتیاجی به این شتاب نبود

یک نفر هم نگفت بی انصاف
کشتن طفل که ثواب نبود

از چه‌ پشت لبش چنین سرخ است؟
کودکی موقع خضاب نبود

کاش وقت غروب پشت حرم
نیزه دنبال آن جناب نبود

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مرتضی اسکندری

در مدح حضرت علی اصغر(ع) -(لاله ی نشکفته ی گلزار طاها اصغر است) * مرتضی اسکندری

631

در مدح حضرت علی اصغر(ع) -(لاله ی نشکفته ی گلزار طاها اصغر است) لاله ی نشکفته ی گلزار طاها اصغر است
آخرین سرباز اردوی تولا اصغر است

کودک شش ماهه ای که مانده نامش جاودان
همچوخورشیدوقمردرعرش اعلی اصغر است

راه یکصد ساله را در کمتر از یکسال رفت
آری آری رهنمای پیر و برنا اصغر است

در مسیر عزت و آزادی و آزادگی
مقتدای مردم بیدار دنیا اصغر است

ظاهراً از تشنگی در کربلا لب می مکید
باطناً معنای اقیانوس و دریا اصغر است

حسن رویش رونق از بازار یوسف می برد
خاکبوس درگهش یکصد زلیخا اصغر است

درس ایثار از عموی کوچکش محسن گرفت
کشته ی قرآن به روی دست بابا اصغر است

دست بر دامان پر مهرش اطبا برده اند
درد بی درمان عالم را مداوا اصغر است

  • چهارشنبه
  • 29
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسن کردی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( این هفتمین شب است که هیأت قیامت است) * حسن کردی

1475

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( این هفتمین شب است که هیأت قیامت است) این هفتمین شب است که هیأت قیامت است
امشب مسیر روضه به سمت خجالت است

داغ عطش گرفته رمق از گلویمان
امشب به آب گو رود از روبه رویمان

امشب تمام روضه شده آب آب آب
خون گریه میکنیم برای غم رباب

"کار جنون ما به تماشا کشیده است"
ای اهل روضه ها شب هفتم رسیده است

امشب برای تعذیه کودک بیاورید
تصویر تیر و حنجر کوچک بیاورید

تا بیشتر به قلب شما غم بیاورم
ناچارم اسم حرمله را هم بیاورم

امشب دخیل بسته ی یک گاهواره ایم
خون گریه های حنجره ای پاره پاره ایم

لطمه زنان مقتل یک شاهزاده ایم
انگار روبه روی حرم ایستاده ایم

وقتی که دید نیست دگر راه چاره ای
گل کرد روی دست پدر ماه پاره ای

فرمود این پسر نفسم نور دیده است
کار گلوی او به تلظی کشیده است

چشمان تنگ کوفه از این داغ تر نشد
مُنُّو عَلَیَّ گفت حسین و خبر نشد

مولا اشاره کرد به خشکیده روی او
برقی زد از سپیدی زیر گلوی او

دشمن مجال یک کلمه بیشتر نداد
جز با سه شعبه تیر جواب پدر نداد

خشکیده بود چونکه گلو زودتر شکست
قلب پدر شبیه گلوی پسر شکست

هر شعبه ای به یک طرف حنجرش نشست
انگار تیر بر جگر مادرش نشست

با چشم اشکبار و دل خون و نا امید
آهسته تیر از گلوی نازکش کشید

  • یکشنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( رفت و داغ دوریش دامان مادر را گرفت) * سید پوریا هاشمی

590

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( رفت و داغ دوریش دامان مادر را گرفت) رفت و داغ دوریش دامان مادر را گرفت
از دم خیمه سرو سامان لشگر را گرفت

تیر با چه سرعتی آمد بماند قصه اش
آنچنان آمد که آقا جای تن سر را گرفت

تیر با یک شعبه هم کار خودش را میکند
با سه شعبه جوری آمد کل حنجر را گرفت

خطبه اش با گریه بود افسوس لشگر خنده کرد
چند لحظه بعد آن خون کل منبر را گرفت

باغبان چه خون دلها خورد باغش سبز شد
با کمان امد کسی و سیب نوبر را گرفت

خون او گر بر زمین میریخت محشر میرسید
این چه خونی بود داغش کل محشر را گرفت

پشت خیمه نیزه ها رفتند پیدایش کنند
نیزه ای درخاک شد جسمی محقر را گرفت

آنقدر از این و از آن سیلی و شلاق خورد
تا رباب از حرمله قنداق اصغر را گرفت

  • یکشنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( ای سپه کوفه آفتاب شدید است) * سید پوریا هاشمی

662

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( ای سپه کوفه آفتاب شدید است) ای سپه کوفه آفتاب شدید است
غنچه من‌ رنگ‌ آفتاب ندیده است

جنگ شما با من است! طفل چکاره ست؟!
رنگ‌و روی ماه من‌چقدر پریده ست

هلهله را بس کنید لرزه گرفته
بچه شش ماهه هلهله نشنیده ست

قطره اشکم‌ چکید زود زبان زد
شیر نباشد غذاش اشک چکیده است

قول به او داده ام که آب بگیرم
مادرش از غصه بین خیمه خمیده ست

دست مرا یک نفر نشانه گرفته
فکر کنم‌موقع شکار رسیده است

حرمله رویت سیاه باد!چه کردی؟
حنجره ب نازکش بریده بریده است

جز منِ بی کس بگو کدام غریبی؟
از گلوی شیرخوار تیر کشیده است

  • یکشنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم پا * مرضیه عاطفی

584

غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم پا از غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم
پا به پای من عزاداری عروس مادرم

داغ دیدی و کنارم می‌نشینی و مرا
میدهی هر روز دلداری عروس مادرم

روضه خوانی کن برایم جان زینب(س)، با همان-
-لحنِ لالاییِ تکراری عروس مادرم

صبح نزدیک است و...تو با حالِ آشفته هنوز
خیره بر قنداقه بیداری عروس مادرم

بر دلت یک زخم کاری از کمانِ حرمله(لع)
یادگاری داری انگاری عروس مادرم

گوش تا گوشِ علیِ اصغرت(ع) را خون گرفت
گریه کن آرام، حق داری! عروس مادرم

هر کجا شش ماهه می بینی در آغوش زنی
اشک هایت میشود جاری عروس مادرم

میدهی آغوشِ خالی را تکان بی اختیار
دست از غم برنمیداری عروس مادرم

تشنه ای بعد ازحسین(ع) و گاه با اصرارِ من
میخوری از آب مقداری عروس مادرم

جمع کن این بوریای کهنه را از آفتاب
سوختی در این وفاداری عروس مادرم!

  • یکشنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

زبانحال خانم رباب در راه شام * طائر اورنگی

614

زبانحال خانم رباب در راه شام زبانحال خانم رباب در راه شام

نقش بر آب ایلمیشدی بیر خدنگ آمالینی
نه چکوب شامین یولوندا کیم بولور احوالینی
نیزه ده اصغرباشی پوزدی ربابین حالینی

اصغرین باشین گورنده باشه وردی آغلادی
سینه سینده اصغرین دیرناخ یرین دیرناخلادی

✖✖✖✖✖✖✖

یوز دوتوب راس جدایه ایلدی اوغلون خطاب
بسدی آز یاندیر آنان اکبادینی ایتمه کباب
چوخ زماندی سسلیرم آردینجا آدین ور جواب

قویما غمدیده آنان هجرینده سینه داغلاسین
آغلاماخدان خسته دور دای راضی اولما آغلاسین

✖✖✖✖✖✖

للعجب معراج ائدوبدی نیزیه جام سرین
سویله اوغلوم هاردا قالدی نازنین گل پیکیرین
نیزه لر قارخیب یننده قوخدی بیکس مادرین

تک بوغازین یاره سی اولسیدی یانمازدی رباب
جسمیوی یئردن چخارداندا آنان اولدی کباب

✖✖✖✖✖✖

اوف اولا دنیایه سنسیز باغ و گلزاری سولا
دشمن بی شرم و بی وجدانه مین لعنت اولا
خاطریمده وار سنی لب تشنه من سالدیم یولا

تشنه جان وردین بو نیسگیل اوخ اولوب قلبی دلوب
نیزه دن گل سینم اوسته سینمه گل سوت گلوب

✖✖✖✖✖✖✖

یئل ورور راس جداده زلفین ایلور پیچ و تاب
سن سوسوز سان نیزه دارین ایلور اما میل آب
کیمسه بولمور دردیوی ایکاش اوله سنسیز رباب

غم یمه امدادیوه زهرای مرضیه گلر
فاطمه آب بهشتیله سنی سیراب ائدر

✖✖✖✖✖✖

گر مسافت چوخدی یا گلماقه یوخ امکان اوغول
یا آنان دان کوسموسن یا آیری وار عنوان اوغول
لااقل آچ گوزلرون باخ گوزلره قربان اوغول

رشته ی عمریم منیم چشم سیاهه باغلیدی
تا ابد سینم ساغالماز نیسگلیندن داغلیدی

✖✖✖✖✖✖✖

طائرا یازدین زبانحالی سینه داغلادین
نصف شب وردین ربابه دم دمادم آغلادین
آگهم بعضی سوزی کرب و بلایه ساخلادین

خوشدی تا ئوز مصرعینده ثبت اولا اشعار ناب
واری یری اصغر مقامینده دیاخ ایوای رباب

تقریر ساعت ۳ نصف شب ۱۹ محرم الحرام سال ۱۴۰۰
#طائر اورنگی

  • جمعه
  • 29
  • بهمن
  • 1400
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب

اوغول صبر ائت قوجاقیمده بو نوعی پیچ و تاب ائتمه  -( اوغول صبر ائت قوجاقیمده بو نوعی پیچ و تاب ائتمه ع) * طائر اورنگی

550
1

اوغول صبر ائت قوجاقیمده بو نوعی پیچ و تاب ائتمه  -( اوغول صبر ائت قوجاقیمده بو نوعی پیچ و تاب ائتمه ع) زبانحال خانم رباب با حضرت علی (ع) اصغر قبل از میدان

اوغول صبر ائت قوجاقیمده بو نوعی پیچ و تاب ائتمه
آز آغلا سینه می داغلا آنان قلبین کباب ائتمه

آنان مایلدی هر لحظه گوزنده عکسینی گورسون
گوزونده گوز یاشین اصغر آرامیزدا حجاب ائتمه

عطش دردی سنه بسدی ال ایاخ چالما آرام اول
آزآغلا ایستی اشکیله یوزون دائم خضاب ائتمه

دیلین یوخدی بو اشکیله تمنای محالین وار
گوزون قربانیم بیله گوزونله آب و آب ائتمه

نه سو وار نه سوتوم واردی خجل ائتمه منی آرتیخ
بو داغلی سینه می اوغلوم خراشیله عذاب ائتمه

الیم سینسین آنان باغلور الین بند قماطیلن
الیمده چاره یوخ هرگز محبت سیز حساب ائتمه

دوداقون هی آچوب یومما هلاک اولدون سوسوزلوخدان
ربابی یاندیریب یاخما منی بی صبر و تاب ائتمه

عجل سایله سالیب باشه بلا دشتی قیامتدی
دایان میدانه گئتماخدا بو شدتده شتاب ائتمه

تحمل ائت سووا گئتمه یاغیر گویدن بلا تیری
تمام آرزومی سن علی نقش بر آب ائتمه

دیمه من بولمورم دردین هامی دردین نمایاندور
ولی بو حالیله رحم ائت منی هجره مجاب ایتمه

منیم بخت اولدوزوم سنسن منیم دادیم دوزوم سنسن
سنیله خوشدی احوالیم بو احوالی خراب ائتمه

اولومدن طائرا قوخما بالام باب الحوائجدی
شفیع روز محشردی اماندی اضطراب ائتمه

تقریر ۲۲ اردیبهشت سال ۱۴۰۱
#طائراورنگی

  • پنج شنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 16:02
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

شهادت حضرت علی اصغر(ع)شب هفتم -( ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله ) * محمد حسین رحیمیان

1171

شهادت حضرت علی اصغر(ع)شب هفتم -( ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله ) ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله
وارث غیرت اجداد اباعبدالله
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله

پَر ِ قنداقه ی تو بال و پر نوکر هاست
چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطر هاست

شب هفتم چه قَدَر مثل شب تاسوعاست
هر چه خواهید بگیرید شب معجزه‌ هاست
یارمان باب ِ حوائج شده حاجات رواست
کرمش شامل عالم شده از بس آقاست

این طبیبی که کُنَد درد ، دوا نشنیده
غالبا بیشتر از خواهشمان بخشیده

کیستی ای همه صاحب نفسان نوکر تو
ای بزرگان همه زانو زده در محضر تو
رو زده آبروی عالم امکان سر ِ تو
شیر سرخ عربستان شده آب آور تو

ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانت
اکبر و قاسم و عباس بلاگردانت

شد گرفتار تو هر بنده گرفتار نگشت
در دو عالم به کسی جز تو بدهکار نگشت
دست و دلباز ! چرا عمر تو بسیار نگشت
وای بر حال ِ زمین، دور تو یک بار نگشت

در تو دیدم کرم ِ ارثی این سلسله را
ترسم این است شفاعت بکنی حرمله را

چیست جرمت که گرفتند ز چشمان تو خواب
چیست جرمت که شده سهم تو اینگونه عذاب
عرشیان مویه کنان ، گشته فلک خانه خراب
کم تلظی بنما ، ای نوه ی مادر آب

تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی

وای از کینه ی دیرینه ی بدر و خیبر
شده جنجال دوباره سر نام حیدر
بیشتر از همه دیدند ستم از لشکر
این علی بن حسین بن علی های پدر

علی و خنده و محراب ِ دو دستان پدر
آمده یاد همه ، فزت ُ و رب ِ حیدر

فاطمه ناله زد و عرش در آمد آهش
پدری تیر کشید از گلوی نوزادش
آمده پشت در و مادر و فضه یادش
یک نفر نیست در اینجا برسد بر دادش

پدری خسته و شرم و قد ِ همچون دالش
مانده کم حرمله هم گریه کند بر حالش

گل نشکفته و پرپر شده ، ای وای رباب
ذکر یک عرش سراسر شده ای وای رباب
قدّ ارباب چو مادر شده ، ای وای رباب
خاک ، گهواره ی اصغر شده ای وای رباب

مانده کم جان دهد از دل نگرانی پدرش
چشم سر نیزه بُوَد آه ، به دنبال سرش

#محمد_حسین_رحیمیان

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( عارفان را اینچنین در باور است) * سید پوریا هاشمی

627

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( عارفان را اینچنین در باور است) عارفان را اینچنین در باور است
طفل این گهواره شیخ اکبر است

این علی ابن حسین ابن علیست؟
یا خدایا عیسی پیغمبر است

در کرامت با عمو هم شانه است
در امامت با پدر هم‌جوهر است

صبح محشر فاش خواهد شد به ما
این پسر میزان روز محشر است

نسل زهرا خیر زهرا می‌دهد
شعبه کوثر خودش هم کوثر است

امتحانش کن به هنگام خطر
از دوصد مرد خطر غوغا تر است

حرمله تیر و کمان آورد اگر
این پسر راهی میدان با سر است

در کمان انگار تیر آماده است
یا رب این تیر است یا که خنجر است

تیر لازم نیست این لب تشنه را
از عطش این شاخه‌ی گل پرپر است

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( برای مادرت بده) * سعیده کرمانی

561

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( برای مادرت بده) برای مادرت بده
که خاکی باشه موی تو
بده جلوی چشم من
خونی باشه گلوی تو

سری توی سرا شدی
ولی می میرم به خدا
دل‌نگرانم که سرت
بیفته از رو نیزه ها

موهاتو شونه می‌کنه
رو نیزه دستای نسیم
شونه‌ی تو دست منه
بیا عزیزم تا بریم

تا کجا اشک چشممو
هدیه به روسری کنم
وقتی رو نیزه ها باشی
چجوری مادری کنم

دست خودم نیست که همش
به صورتم چنگ می‌خوره
چه طوری طاقت بیارم
وقتی بهت سنگ می‌خوره

دق می‌ده آخرش منو
دیدن خشکی لبات
خاکستر نشسته رو
موهای سوخته ی بابات

دلم رو خوش کرده بودم
به کفْن و دفن بدنت
تو رو سپردمت به خاک
ولی بیرون کشیدنت

گرد سفیدی اومد و
موی سیاهمو گرفت
بابات پناهم بود و شمر
ازم پناهمو گرفت

کاش نمی‌دیدم به بابات
چطوری حمله ور شدن
چطوری تیر و نیزه ها
با خون بابات تر شدن

تازیونه کاشکی می‌ذاشت
از دیدنت حظ ببرم
کاشکی تو آغوش بابات
خاکت می‌کردم پسرم

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:33
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد