پاشو علي از رو زمين آبروي من و بخر
عمّه تو از ميون اين نامحرما حرم ببر
پاشو علي يه كاري كن ديگه شكستم از كمر
پاشو كه ديگه خيلي ديره باباي تو داره مي ميره
الهي داغ جوون ببينه اون نانجيبي كه جوونم و گرفت
دلم مي سوزه خدا مي دونه جوونمو گرفت و جونمو گرفت
آهِ پيرمرد بالاي نعش پسرش مگر كه خنده داره؟
درد پيرمرد وقتي كه مي سوزه جگرش مگر كه خنده داره؟
اشك پير مرد وقتي شكسته كمرش مگر كه خنده داره؟
.............................
جووناي حرم بياين اكبرم و پيدا كنين
تيكه هاي پيكرش و رو عباي من جا كنين
اسم مدينه ببرين ياد غم زهرا(س) كنين
نگيد چرا شدم هراسون بچه بزرگ نكردم آسون
دارم مي سوزم زمين مي افتم كي تسل
- دوشنبه
- 27
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 05:47
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار