حضرت علی اکبر (ع)

با رفتنت ای اکبرم، "نور حرم رفت ۲"
بال و پرم بودی ولی، "بال و پرم رفت ۲"

ای قوت قلب حرم
ای نور چشم مادرم
پاشو بریم ای اکبر من

پاشو غریبی‌مو ببین
پاشو دیگه از رو زمین
پاشو بریم پیغمبر من

این دفعه گرگا یوسف دریدن
باید بسازم با دل بریدن

" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "

با ناله‌هات توی حرم، "تاب‌وتب افتاد ۲"
بابای پیرت بی‌هوا، "از مرکب افتاد ۲"

سخته چقد داغ جوون
از زانوهام رفته تَوون
صورت رو صورتت میذارم

داغت شکست پشت منو
جسم کَمت کشته منو
داره میره صبر و قرارم

دشمن با خنده میزد کنایه
قرآنت آخر شد آیه آیه

" وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی "

از سفره‌ی کرامتت، "پر شده صحرا ۲"
پاشو ببین بالاسرت،

• شنبه
• 3
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 13:55
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید
یا که بردید به تشییع پدر را نبرید

پدری داغ جوان دید ملامت نکنید
روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید

چون‌رمق نیست تکانی بدهد پایش را
پس بگیرید همه زیر بغل هایش را

نکند ناله که زد طبل برایش بزنید
جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید

آی مردم جگر سینه زنان غم دارد
غم سنگین شب هشت محرم دارد

غم ان لحظه که ارباب به شهزاده رسید
ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید..

ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟
پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی

خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است
نیستی و همه دشت، پیمبر شده است

زرهت حرز علی داشت،دریدند چرا
گرگها چنگ به روی تو کشیدند چرا

داغ سنگین تو را شانه من تاب نداشت
تشنه بودی، پدر تشنه تو آب نداشت

قوت چشم تر من، کمرم را نشکن
حرمت ریش من و اهل حرم را نشکن

نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد
جان به لبهای تو ای محتضر آسان برسد

مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن
رشته رشته شده ای مثل عبای تن من

آیه ها چیده شد افسوس که کوثر نشده
نه هنوز این تن پاره علی اکبر نشده

زخم های تنت از موی سرت بیشتر است
بردن پیکر تو کارهزاران نفر است

چشم زد قامت طوبای تورا چشم حسود
پای جسم تو می افتادم اگر عمه نبود

• سه شنبه
• 4
• شهریور
• 1399
• ساعت
• 13:31
• نوشته شده توسط
• محدثه محمدی

نوحه شهادت حضرت علی اکبربه سبک(همه جا کربلا..)
می روی ای پسر کمی آهسته تر2
قدمی ره برو پیش چشم پدر2
ولدی یا علی ولدی یا علی2
_________________؛؛؛
سوی میدان رود شبه پیغمبرم
من به دنبال او پدری مضطرم
ولدی یا علی....
_____________________
وای بر من چرا ابتا گو شده
نکند دشمنش چیره بر او شده
ولدی یا....
_____________________
ای علی آمده پدرت در برت
پاره پاره شده پس چرا پیکرت
خیز واز جا بگو سخنی جان من
شادمان کن مرا روح وریحان من
ولدی یا علی....
_______________________
بوده ای ای علی حاصل عمر من
خیز از جا شرر بر وجودم مزن
بین علی گریه ام، خنده دشمنم
برسر نعش تو خسته جان می کنم
ولدی یا علی......
____

• دوشنبه
• 26
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 13:25
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

ای گل لیلا علی،هستی زهرا علی
یاور دین خدا،همچنان بابا علی
خلقا و خلقا چنان پیغمبری
در شجاعت همچو جدت حیدری
یا علی اکبر مدد۲

ای تو شمس مشرقین،ای به لیلا نور عین
ای گل باغ ولا،بر تو می نازد حسین
ای که هستی اسوه ی مهر و وفا
اولین مقتول دشت کربلا
یا علی اکبر مدد۲

از همه خوبان سری،از همه دل می بری
همچو بابایت حسین،خوب و بد را می خری
امشب از لطف تو مهمان توام
یا علی ریزه خور خوان توام
یا علی اکبر مدد۲

در ره دین خدا،کرده ای جانت فدا
یا علی اکبر تویی،شمع جمع شهدا
ای که هستی قهرمانی بی بدیل
از بنی هاشم تویی اول قتیل
یا علی اکبر مدد۲

شور محشر شد به پا،در میان خیمه ها
در وداع اکبر است،ناله ی واویلتا

• پنج شنبه
• 14
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 10:27
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

رود به میدان اکبر آن مه خوش سیما
خیره شده چشم شاه به آن قدو بالا
آن مه خوش سیما،آن مه خوش سیما
کند دعای خیری پشت سرش مولا
ز هیبتش لرزیده جان و تن اعدا
آن مه خوش سیما،آن مه خوش سیما

گویا که پیمبر شده عازم سوی میدان
ذکر لب اکبر همه دم آیه ی قرآن
او تازه جوان است،او تازه جوان است

لاله ی لیلایی،عزیز زهرایی(۲)

ایا گروه اعدا منم گل احمر
عزیز جان مولا منم علی اکبر
منم گل احمر،منم گل احمر
برای احقاق حق شوم چو گل پرپر
شوم فدای راه مکتب پیغمبر
منم گل احمر،منم گل احمر

این پیکر و این جان من و نیزه و خنجر
با تیغ دودم می شوم همچون گلِ پرپر
من پور حسینم،من پور حسینم

لاله ی لیلایی،عزیز زهرایی(۲)

بیا بیا

• پنج شنبه
• 22
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 10:25
• نوشته شده توسط
• وحید زحمت کش شهری

?????
ای پسرارشدمن
غرق به خون افتاده ای دربرمن
میوه قلب من علی اکبرمن
یاعلی علی الدنیا بعدک العفا
➖➖➖➖
علی اکبر رشیدم دل من در اضطرابه
میدونم تشنه ای اما کربلاقحطی آبه

لب من خشکیده ازعطش مثه لبای تو
جدّم ازباغ جنان آب میاره برای تو

شبه پیمبری علی
ازجوونای کل این عالم سری
بایک نگاهت از حسین دل میبری

یاعلی علی الدنیا بعدک العفا
????
موی سرت باباجون چقدر غرق به خونه
دشمنت باتوچه کرده پاشوبرگردیم به خونه

پاره پاره شده اعضای تمام بدنت
داره جون میده کنارپیکرتو پدرت

میلرزه هم دست وپاهام
انقده دست و پانزن جلوچشام
بدون تو دنیارودیگه نمیخوام

یاعلی علی الدنیا....
????
رفتی به سوی میدون جگرم داره میسوزه
مادرت کنارخیمه چشم براه تومیدوزه

یه کمی قدم بزن راه رفتنت روببینم
آرزوم بودپسرم داغت و هیچوقت نبینم

بابامرو میکشنت
داغ جوون سخته برای پدرت
بیقراره دل سکینه خواهرت

یاعلی علی الدنیا....
????
ای خدابرس به دادم چی بروز من آوردن
علی اکبرحسین و توی خاک و خون کشوندن

داغ اکبرجوان پیر و زمینگیرم کرد
ازتمام زندگانی بخدا سیرم کرد

ای جوونا کمک کنید
دسته گل حسین دیگه شده شهید
نعش علی رو سوی خیمه ببرید

یاعلی علی الدنیا...

• یکشنبه
• 26
• مرداد
• 1399
• ساعت
• 00:54
• نوشته شده توسط
• حسن نازپرور

می رَوی از حرم حاصل من
می بَری همره خود دل من

می رَوی از پیشم اینگونه خرامان
از دلم داری خبر یا نه علی جان؟

ای وای... با دو چشمانت ببین این چشم تر را
ای وای... می کُشی این پیرمرد خون جگر را
ای وای... می بَری قلب پدر را

آه و واویلا ماه لیلا

تا صدایت ز میدان شنیدم
پیکرت را ندیده ، خمیدم

تو علیِ اکبر من هستی؟ هیهات
گوییا جسم شریفت گشته خیرات

ای وای... در پی ات یک دشت و صحرا گریه کردم!
ای وای... مثل عمه مثل لیلا گریه کردم
ای وای... پیکرت را گریه کردم!

آه و واویلا ماه لیلا

• چهارشنبه
• 30
• مرداد
• 1398
• ساعت
• 14:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بهار هستی

ای بهار هستی‌ام دیده بگشا اكبرم
باعث سرمستی‌ام دیده بگشا اكبرم
از غمت بشکستی‌ام دیده بگشا اكبرم
******
دیده بگشا اكبرم كن تماشا اكبرم
می‌چکد بر گونه‌ات اشك بابا اكبرم

اکبرم تاب پدر برده‌ای در ماتمت
قامت بشکسته را هدیه دارم از غمت
ای نهال سرخوش باغ و بستانم علی
آمدم تا آخرین بار عزیزم بوسمت

ای بهار هستی‌ام باعث سرمستی‌ام
با غمت بشکستی‌ام از الم بگسستی‌ام

شد سر بالین تو خون نواز دیده‌ام
هالة غم خیمه زد بر فراز دیده‌ام
من غریق درد و غم تو تبسّم می‌کنی
آخر این گلخنده ات گشته راز دیده‌ام

باعث سرمستی‌ام دیده بگشا اكبرم
ای بهار هستی‌ام دیده بگشا اكبرم
******
دیده بگشا اكبرم كن تماشا اك

• چهارشنبه
• 14
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 17:53
• نوشته شده توسط
• محمدرضا سروری

ای شرف تمامیِ عالمین
لاله لیلا و عزیز حسین
شبه پیغمبری،علیّ اکبری
جمال تو مِهر هدایت
ای اِربا اربای ولایت
علی علی علی علی جان...

بنگر به اشک سرخ چشم بابا
بعد از تو خاک بر سرِ این دنیا
کنارت دل غمین،عمه ات را ببین
بر خیز اِی عزیز زهرا
بِبَر به خیمه عمه ات را
علی علی علی علی جان...

• چهارشنبه
• 13
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 09:58
• نوشته شده توسط
• علیرضا گودرزی

نوحه شب هشتم(حضرت علی اکبر)
کنارجسمت بنشستم، ببین علی حان بشکستم
توان نمانده در پایم،به وادی غم پابستم

علی گشا تو دیدگان مهربانت
بهار من ببر به آخر این خزانت
علی علی علی علی،علیِ اکبر4
____________________________
تن تو ارباارباشد، بلای جان بابا شد
تو رفتی ای جان من،پدر غمین وتنها شد

به اشک خود رخ چو ماه تو بشویم
گل ورق ورق شده تو را ببویم
علی علی...
___________________________
شبیه پیغمبر برخیز سلاله ی حیدر برخیز
میان خیمه بازاری،به سر زند خواهر برخیز

بی گل روی تو نخواهم این چمن را
چسان برم به خیمه گه تو پاره تن را
علی علی...
___________________________
بدون تو اف بر دنیا،ای حاصل عمر بابا

• شنبه
• 16
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 11:54
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

پور زهرای بتولی
اشبه الناس بر رسولی
قبله گاه همه گشته کویت
دست شیعه بود رو به سویت
یا علی یا علی یا علی جان۲

ای گل باغ ولایت
کن نگاهی بر گدایت
ای که هستی تو پشت و پناهم
جان زهرا کن امشب نگاهم
یا علی یا علی یا علی جان۲

قبله گاه عالمینی
نوگل باغ حسینی
نور چشمان اهل ولایی
اولین کشته ی کربلایی
یا علی یا علی یا علی جان۲

گفت از دل ای پدرجان
بر علی ده اذن میدان
بس تو تنهایی و غم نصیبی
همچو حیدر پدرجان غریبی
یا علی یا علی یا علی جان۲

یا علی ای نور عینم
از غمت در شور و شینم
ای که هستی گل باغ طاها
خون مکن یا علی قلب ما را
یا علی یا علی یا علی جان۲

آمدم اکبر کنارت
عمه گشته بی قرارت
ای امید حرم ای گل

• پنج شنبه
• 14
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 10:25
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نوحه شب هشتم(حضرت علی اکبر)
اهل خیمه، بهر اکبر،آینه قرآن بیارید
می رود او،سوی میدان،پس به قرآنش سپارید

می رود جان ودل من از برمن
رفتن او را نباشد باور من
ای علی جان ای علی جان ای علی جان2
____________________________
چند گامی،پیش چشمم،رو برو،ای جان بابا
تا دل من،گیرد آرام،ای گل زیبای لیلا

شبه پیغمبر علیِ اکبرِمن
یوسف وکرببلایی حیدر من
ای علی جان....
__________________________
درکنارت،روی خاکم،پیکر تو، ارباً اربا
خون بگریم،در فراقت،ای همه هستیِ بایا

دیده بگشا بار دیگر کن نگاهم
خنده ای کن تا نشانی سوز آهم
ای علی جان...
___________________________
من عزادارِ توهستم،دشمنم خندد به حالم
بی توبابا

• شنبه
• 16
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 15:03
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

ای لَبَت خشک‌تر از، ساحل دریا پسرم
خجلم از تو نشد، آب محیا پسرم

دیدی آخر، همه زانو زدنم را دیدن
کمکم کن، منِ افتاده ز پا را پسرم

مثل تسبیح تنت، یکصدویک دانه شده
با تنت ذکر گرفتم، که خدایا پسرم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چه داغی نشوندی/ توو دل من
نمون روی خاکا / با این بدن
پاشو بار دیگه / قدم بزن
برای بابا

دل از دیدن تو /نمیشه سیر
بابات اومده/ ناتوان و پیر
ببین خم شدم / دستمو بگیر
عصای بابا

از خیمه رفتی و / بردی دل منو
دریای من گرفت / غم ساحل منو
میگردم از غمت / دشت ستاره رو
پیدا نمیکنم / اون جسم پاره رو

پر از سوت و کف شد / دور و برت
زمین میخورم / پیش پیکرت
سرم خم شد از غم/ روی

• شنبه
• 3
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 13:46
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

زمزمه وزمینه وشور شب هشتم
راه برو یک کم، به پیش چشمانم،تا نگرم قد،ترا علی جانم
شبیه پیغمبر،سلاله ی حیدر/محاسنم در دست،غمین وگریانم
وای علی اکبر،وای علی اکبر، وای علی اکبر،وای علی اکبر 2
____________________________
عصای دست من،امید فردایم/ تو می روی ومن،بی تو چه تنهایم
روی سوی دشمن،بری دل بابا/مواظب خود باش،دلبر والایم
وای علی اکبر....
____________________________
یا ولدی یک دم، دیده ی خود واکن/درد دل بابا،به آن مداوا کن
ورق ورق گشتی، کتاب عمر من/گل سخن بر لب،باز شکوفا کن
وای علی اکبر...
______________________________
به گریه بوسیدم،صورت ولبهایت/خنده کند دشمن،به حال بابایت
نیست مرا باور،که رفت

• شنبه
• 16
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 13:21
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

نوحه حصرت علی اکبر
راه برو، جان پدر، به پیش چشمان ترم
تاکه کمی، اکبرمن، قد رشیدت نگرم

جان منی، جان منی
یوسف کنعان منی
وای علی، وای علی، وای علی، وای علی2
________________________
زینب من، بیا علی، ز زیر قرآن گذران
به جای مادر علی، بوسه برویش بنشان

شبه پیمبر علی
ثانی حیدرم علی
وای علی وای علی...
___________________________
خدا ببین، که از کفم، تازه جوانم برود
عصای پیری پدر، روح وروانم برود

او رود ومن زقفا
اشک بریزم ای خدا
وای علی وای علی...
___________________________
یا ابتا، یا ابتا، رسید بر گوش حسین
دوان دوان، شدعازم،کمک به آن نور دوعین

دیر رسیده در برش
رفته زدنیا پسرش
وای علی وای علی..
_______________________________
وای خدا، من چکنم، با تن صد چاک پسر
روم چسان، به خیمه ها، دهم چگونه این خبر

رفته توان، زپای من
وای علی و وای من

وای علی، وای علی....

شعر:اسماعیل تقوایی

• دوشنبه
• 25
• مرداد
• 1400
• ساعت
• 19:23
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

در این پست برای شما کاربران عزیز متن نوحه زنجیر زنی قدیمی برای زنجیرزنی های یک ضرب را قرار داده ایم.
این نوحه‌ سروده سید محسن حسینی است.

متن نوحه زنجیرزنی قدیمی

حضرت علی اکبر (ع)
یوسف لیلا از حرم آمد سوی میدان
به روی دست همه زنها عطر و قرآن
زینب کن تماشا ، به این قد و بالا
کرده محشر بر پا ، واویلا
(بابا علی اکبر)۳ ، واویلا
******
من هم از خیمه می روم سوی ماه لیلا
نور چشم من پیش چشمم شد اربأ اربا
ابرو کمان من ، بهتر از جان من
ماه کنعان من ، واویلا
(بابا علی اکبر)۳ ، واویلا
******
ای تماشایی خیز و از جا و کن تماشا
صاحب خیمه کرده گم راه خیمه ها را
من دل بر تو بستم ، ای عصای دستم
من از پا نشستم

• چهارشنبه
• 25
• شهریور
• 1394
• ساعت
• 16:45
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

داری میری بــرو بابا
دل من خیلی آشوبه
خرابه حال و احوالم
اگرچه حال تو خوبه

اگر چه تشنه ی آبــی
ولی مست پدر هستی
برای بــوسه های من
گمونم تشنه تر هستی

داری میری به معراجو
دل مارو تکــون دادی
غــدیری تازه برپا شد
همین که تو اذون دادی

*(گل لیلا علی اکبر) ۴

غدیری تازه برپا شد
بــه نام نامی حیدر
همین که دشمنا دیدن
علی رو شکل پیغمبر

همش فک میکنم بازم
غــدیر خم شــده بابا
من از جسم تو فهمیدم
مسیرت گــم شده بابا

نمی دونی مگه اینـجا
به تو حرمت نمیذارن؟
تو رفتی بین اون هایی
که کینه از علی دارن

*(گل لیلا علی اکبر) ۴

گل خوش عطر کـربـلا
توو باغ نیـزه پـژمُردی
شدم غرق غم و حسرت
تا دیدم که زمین خوردی

• سه شنبه
• 5
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 17:30
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گل بابا علی

گل بابا علی یوسف لیلا علی بر سر نعش تو افتاده ام از پا علی

یل رعنا علی
نوگل زهرا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی

رخ زیبا علی
شاخة طوبا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی

قد و بالا علی
ماه دلآرا علی بر سر نعش تو
افتاده ام از پا علی

پیش چشمـان پدر لالـة پرپر شده ای

مثـل گل هـای بهـاریِ معطـر شده ای

پاره پاره بدن از نیزه و خنجـر شده ای

بس که سر نیزه تنت خورده مکسـّر شده ای

ای واویلا ، علـیِّ اکبرم ای واویلا ، شکسته کمرم

ای واویلا ، چه آمد به سرم ای واویلا ، ببیـن چشم ترم

ای واویلا ، عزیز حیدرم ای واویلا ، جـوان پرپرم

(سخت است که پیش چشم بابا

غلتیـده به خـون جـوان ب

• یکشنبه
• 18
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 13:46
• نوشته شده توسط
• سجاد

واحد و زمزمه شهادت حضرت علی اکبر (ع)
رود میدان علی شبه پیمبر
قفایش میرود بابای مضطر
همی گوید پسر آهسته تر رو
که بینم قامتت را بار دیگر

علی جانم علی جانم علی جان2
________________________
اذان گوی حرم عازم به جنگ است
فراغش بردل بابا شرنگ است
بود روی علی روی پیمبر
ولی دلهای شامی سنگ سنگ است
علی جانم علی.....
________________________
کمک می خواهد او ای داد وبیداد
غزالی شد اسیر چنگ صیاد
به بالای سرش بابا بیامد
نگاهش بر تن بی جانش افتاد
علی جانم علی جانم....
________________________
عزیزم ای ادب را شاه والا
به پیش پای بابا خیز ازجا
تبسم کن تو بر بابای پیرت
نما رحمی علی جان دیده بگشا
علی جانم علی..

• دوشنبه
• 26
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 16:10
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

◾نوحه سینه‌زنی
◾حضرت علی اکبر
◾(سبک همه جا کربلا)

◾بنداول
ای علی اکبرم شبه پیغمبر
ذوالفقار حسین ثانی حیدرم
از حرم میروی پیش چشم ترم
واعلیا علی وای علیا علی(۲)

◾بنددوم
پیش چشمان من اربا اربا شدی
پاره پاره بدن بین صحرا شدی
پهلویت ضربه خودمثل زهرا شدی
وای علیا علی وای علیا علی(۲)

◾بندسوم
با عبا پیکرت برده‌اند در حرم
ای عصای پدر شد شکسته پرم
بهر یاری من آمده خواهرم
وای علیاعلی وای علیا علی(۲)

@haajmorteza

• شنبه
• 16
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 11:19
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

برو میدان ولی.کمی آهسته تر
نما رحمی علی.توبر حال ِپدر
محاسن روی دست
شدم شیدای تو
تماشا میکنم
قدوبالای تو
علی اکبر علی
برای بوسه بر
لبانت رو زدم
کنار پیکرت
ببین زانو زدم
زمین خوردم همه
جلوتر آمدند
جواب ناله ام
سپاهی کف زدند
علی اکبر علی
عصای پیری ام
زپا افتاده ام
گمان کرد عمه ات
که من جان داده ام
ز جا برخیز علی
که چشمانم تر است
چه سازم ای پسر
که حرف معجراست

• پنج شنبه
• 28
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 10:03
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

سوی جهاد با
سوی جهاد با عدو، از خیمه اکبر می رود
ازبین آل مصطفی، شبه پیمبر می رود

او می رود دامن کشان
بابا به دنبالش روان
جانم علی، جانم علی، ای جان جانانم علی2
__________________________
در پیشن چشمان حسین، دنیا شده تاریک وتار
تانی حیدر می رود،ازخیمه سوی کارزار

زینب کند، با سوز وآه
بر قد وبالایش نگاه
جانم علی...
_____________________________
شیرت حلال ای اکبرم، ای اولین رزم آورم
با نعره های حیدری، دل می بری ای دلبرم

رزمی خدایی می کنی
جلوه نمایی می کنی
جانم علی...
______________________________
یا ابتا، یا ابتا، تا که آمد گوش حسین
افتان وخیزان می دوید، تا بیند او نور دوعین

آه از دمی، دید اکبرش
آن پاره پاره، پیکرش
جانم علی...
_____________________________
سرش بزانویش گرفت،می گرید از بهر پسر
دشمن‌ نماید هلهله، خندد به حال این پدر

زینب بیا، کاری نما
برادرت، یاری نما
جانم علی...

شعر:اسماعیل تقوایی

• دوشنبه
• 25
• مرداد
• 1400
• ساعت
• 14:25
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

الله اکبر به این قد و قامت
انگار دوباره به پاشد قیامت
قرآن میخونم برای تو بابا
تا تو بیای از تو میدون سلامت

آه بدون تو بابا می میره
آه دل من به غصه اسیره

زیباترین لحظه میشه تو دنیا
وقتی قدم میزنی پیش بابا
پشت سرتو باحسرت میگم که
میره به میدون پیمبر خدایا

آه ببین خسته و نیمه جونم
آه برو چشم به راهت می مونم

چشمام کنار تو از غم می باره
می بینمت مثل تسبیح پاره
راه گلوت و علی خون گرفته
پاشو که بابا کسی رو نداره

آه شدی اکبرم ارباً اربا
آه خمیدم کنار تو حالا

• پنج شنبه
• 7
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 16:13
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

الا ای عطر قرآن،تویی چون ماه تابان
عزیز ام لیلا،گل شاه شهیدان
گل لیلا علی جان۲

تویی شبه پیمبر،به صولت همچو حیدر
حرم را نور عینی،تویی چشمه ی کوثر
گل لیلا علی جان۲

گل آل عبایی،تو خلقا مصطفایی
چنان حیدر کرار،به دشت کربلایی
گل لیلا علی جان۲

الا محور عترت،تویی غنچه ی عصمت
چو بابای غریبت،سراپا نور و رحمت
گل لیلا علی جان۲

الا رحمت جاری،کرم بر همه داری
تو با ایثار جانت،ز دین کرده ای یاری
گل لیلا علی جان۲

برفتی نور یزدان،سوی شاه شهیدان
ز بابای غریبت،گرفتی اذن میدان
گل لیلا علی جان۲

شده غوغای محشر،زنند بر سینه و سر
حرم گریان شده در،وداع علی اکبر
گل لیلا علی جان۲

تو ای اسوه ی ایمان،پس از آن جنگ شا

• پنج شنبه
• 14
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 10:26
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نوحه حضرت علی اکبر(ع)
ای علی جان. من نشستم، در کنار پیکر تو
گو چه گویم، پاسخ آن، مادر غم پرور تو

ماه لیلایی ومجنون تو هستم
رفته ای بابا ودلخون تو هستم
ای علی جان ای علی جان ای علی جان2
_____________________________
این سکوتت، جانگداز است، من دگر طاقت ندارم
خیز و بابا گو دوباره، ای امید روزگارم

قطعه های پیکرت را میشمارم
اشک ریزان در عبایم میگذارم
ای علی جان...
_______________________________
عمه هاوخواهرانت در حرم در انتظارند
بهر دیدار تو اکبر لحظه هارا میشمارند

ای اذان گوی حرم خیز واذان گو
من چسان بی تو کنم بر خیمه ها رو
ای علی جان....
________________________________
ای گل شبه پیمبر،دست بی دینان توراچید
گریه هایم را کنار، پیکر تو دید وخندید

ای علی رفته زتن، تاب وتوانم
شد فراقت آتشی بر جسم وجانم
ای علی جان....
________________________________
ای علی جان عمه آمد بهر دلداری کنارم
از برای بردن تو قوت پایی ندارم

ای جوانان بنی هاشم بیایید
جسم او را بر در خیمه رسانید
ای علی جان....

شعر:اسماعیل تقوایی

• پنج شنبه
• 6
• شهریور
• 1399
• ساعت
• 20:20
• نوشته شده توسط
• اسماعیل تقوائی

سبک 2 ـ ذکر / دو دمه ـ واویلا
علی اکبر پسرم ـ واويلا واويلا
مرهم خونِ جگرم ـ واویلا واویلا
***
علي نما اشاره‌اي
جان پدر نظاره‌اي
مي‌كشي‌ام اي پسرم
به حالِ من تو چاره‌اي
گر نظري به من كني
مرهم جان و تن كني
آه بكش كه خونِ خود
برون ز اين دهن كني
***
آه زدي تو آتشم
پور عزيز و مه وشم
چگونه با قدِ خمم
تو را به خيمه‌هاكشم
برس به داد دلِ من
حل بنما مشكلِ من
مزن تو دست و پا پسر
كه مي‌شود قاتلِ من
***
دل ز غمت روان شده
علی چه نیمه جان شده
به خنده گفته دشمنی
حسين بي جوان شده

• جمعه
• 30
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 22:28
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

سبک 4 ـ ذکر / واحد ـ امید
اي علي جان اي اميد قلب زارم
از غمت شبه پيمبر بي قرارم
شیشه ی عمرم شكستي
تا كه تو در خون نشستي
يا علي اكبر ـ یا علی اکبر(3)
چشم خود وا كن تو اي خون بر دو ديده
ميوه‌ي عمر مرا آخر كه چيده؟
در كنارت غصه دارم
سر ز جسمت بر ندارم
يا علي اكبر ـ یا علی اکبر(3)
دشمنان چشمان خود را بر تو بندند
من كنم ناله ولي آنها بخندند
لاله گونِ سینه چاکم
سرو افتاده به خاكم
يا علي اكبر ـ یا علی اکبر(3)

• جمعه
• 30
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 22:45
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

#شب_هشتم_حضرت_علی_اکبر_ع
#نوحه_محرم

◾بنداول

شبهِ مصطفی اکبرِ منی
کربلا یلِ حیدرِ منی
ای تو حامیِ لشکرِ منی
اکبر منی اکبر منی(۲)

◾بنددوم

سروِ نازِ من از برم مرو
از حرم علی اکبرم مرو
ای همه کس و یاورم مرو
اکبر منی اکبر منی(۲)

◾بندسوم

تا عدو زده نیزه بر جبین
گشته قامتت نقشِ بر زمین
خیزو ای پسر حالِ من ببین
اکبر منی اکبر منی(۲)

◾بندچهارم

قطعه قطعه شد پیکرت علی
تیر و نیزه ها بر سرت علی
خون شده دلِ مادرت علی
اکبر منی اکبر منی(۲)

#هستی_محرابی

• چهارشنبه
• 22
• مرداد
• 1399
• ساعت
• 00:07
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

سبک 1 ـ ذکر / زمینه سنگین ـ حاصل
همه ی حاصل من علی مسوزان دل من
پیش چشمان عدو داغ تو شد شامل من
بعد رفتن تو با این دل خونین چه کنم؟
خنده و هلهله ها ببین شده قاتل من
رفتی دلم زار شد
خسته و بیمار شد
نعش تو را دیدم
چشم پدر تار شد
لاله ی پرپر من ـ ای علی اکبر من
لاله ی پرپر من ـ ای علی اکبر من(2)
آرزوی پدره جوان اون یارش باشه
وقت پیری که می آد همیشه غمخوارش باشه
خدا هیچ وقت نیاره به حال و روز پدری
روز قتلِ پسرش مثل شبِ تارش باشه
ای گل امیدم
ای مه و ناهیدم
عاقبت ای بابا
داغ جوان دیدم
لاله ی پرپر من ـ ای علی اکبر من
لاله ی پرپر من ـ ای علی اکبر من(2)
همه ی هستی من برس به دادِ پدرت
پدر خونجگر و خسته

• جمعه
• 30
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 22:24
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

نوجوانم پسرم،ای گل نوثمرم
رفتی و بعد از تو،خم شد از غم کمرم۲
رفتی از رفتن تو غم به دلم شعله ور است
زین مصیبت به خدا بر دل و جانم شرر است
گل لیلا اکبر یا اکبر یا اکبر۲

دل به جانان داده،گشته ای آماده
در کنار بدنت،پدرت جان داده۲
داغ تو کشت مرا ای گل لیلا پسرم
خلق و خویت چو بود بسان طاها پسرم
گل لیلا اکبر یا اکبر یا اکبر۲

ای همه حاصل من،ای امید دل من
خورده از داغ غمت،گره بر مشکل من۲
برده ای در همه عمر صبر و قرارم اکبر
خیز از جا و ببین حال فگارم اکبر
گل لیلا اکبر یا اکبر یا اکبر۲

نور چشمان منی،جان و جانان منی
من که بیمار توام،تویی درمان منی۲
تو زمین خوردی و دشمن پر و بالت بشکست
پدر و عمه ی گریان

• پنج شنبه
• 14
• شهریور
• 1398
• ساعت
• 10:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور