حضرت علی اکبر (ع)

مرتب سازی براساس
 آرش براری

حضرت علی اکبر (ع) -( قدری آهسته برو قدری به بابا رحم کن ) * آرش براری

2456
1

حضرت  علی اکبر (ع) -( قدری آهسته برو قدری به بابا رحم کن ) قدری آهسته برو قدری به بابا رحم کن
لااقل قدری به حال ام لیلا رحم کن

دختران فاطمه با رفتنت دق میکنند
پس به حال و روز دخترهای زهرا رحم کن

قبل رفتن عمه ها و خواهرانت را ببین
بچه ها با گریه میگویند بر ما رحم کن

بعد تو خاک دو عالم بر سر دنیا شود
ای علی جان پس بیا بر اهل دنیا رحم کن

هیچ رحمی در دل سنگ سپاه کوفه نیست
دوره‌اش کردند با نیزه خدایا رحم کن

دست و پا دیگر نزن بابا که من جان میدهم
پا مکش روی زمین افتادم از پا رحم کن

تکه‌هایت را به سختی در عبا چیدم علی
تکه پاره شد دلم ای ارباًاربا رحم کن

شاعر : آرش براری

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:31
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شهادت حضرت علی اکبر (ع) -(نانجیبان تیشه بر نخل نبی آخر زدند) * رامین برومند

1352
7

شهادت حضرت علی اکبر (ع) -(نانجیبان تیشه بر نخل نبی آخر زدند) شهادت حضرت علی اکبر (ع)

نانجیبان تیشه بر نخل نبی آخر زدند
آتشی بر قلب شاهنشاه بی لشکر زدند

داشتند از حیدر کرار بر دل کینه ای
عقده هارا با دَمِ خنجر سر ِ اکبر زدند

لحظه ای آمد ملک هم در غمش خون گریه کرد
من بمیرم گفت نامش را علی، بدتر زدند

بس نبود انگار تیر و خنجر و زخم زبان
نیزه هاشان را بر آن زخمی ترین پیکر زدند

زخم پهلو، زخم سینه، زخم صورت یک طرف
سنگ های صیقلی را یک به یک برسر زدند

زخم ها در پیکرش از حد گذشت ای وای من
بس که خنجر را به جای خنجر دیگر زدند

راه را گم کرد عقاب ُ می دوید با اضطراب
شیر زخمی را تمامِ اهل آن لشگر زدند

گفت لیلا در میان راه هربار، اکبرم!!
نانجیبان کعبه نی بر ماد

  • سه شنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام -(گلدی خیمه دن حسین) * حاج عباسقلی یحیوی

2506
2

شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام -(گلدی خیمه دن حسین) گلدی خیمه دن حسین
کربلا مناسینه
هر قدمده سس وئروب
اکبرون صداسینه

قویدی شاه دین قدم ذوالجناحدن یره
هاشمی جوانلاری ایلدی محاصره
راضی اولمیوبدولار کوفه لشگری گوره
آغلیور نجه حسین نوجوان بالاسینه

باشی اوسته اگلشوب شهریار کربلا
پرچم آچدی قارداشی نامدار کربلا
تا قوشون باخوب گوره تاجدار کربلا
نه جلالیلن گلوب اوغلونون عزاسینه

حسرتیله اکبرون باخدی گول عذارینه
قویدی بیر الین اونون رأس زخمدارینه
بیر الیله ایلدی تکیه ذوالفقارینه
پی آپارماسون باخان حال غم فزاسینه

گلدی آل هاشمون باشدا جوشه قانلاری
اذن جنگ ائدوب طلب مرتضی جوانلاری
رام ائدوب حسین اوزی بیر دیلیله اونلاری
سویلدی او عده نون مرحبا وفاسینه

بو

  • دوشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • علی ببیرپور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت علی اکبر (ع) -(کنار تو دلم آروم نمیگیره) * محمود ژولیده

1033
4

حضرت علی اکبر (ع) -(کنار تو دلم آروم نمیگیره) کنار تو دلم آروم نمیگیره
همه دنیا شده پیشِ چشام تیره
علی جانم
جوونِ من تنِ رعنات ز هم پاشید
رشید من قد و بالات ز هم پاشید
علی جانم
همه اعضات چه از هم فاصله دارن
همه اعدات ز شادی هلهله دارن
علی جانم
گل لیلا بگو بابا سخن با من
با دست و پا زدن حرفی نزن با من
علی جانم
به زانوهام نَمونده قوتی بابا
بجز رفتن نمونده حاجتی بابا
علی جانم
ز جا برخیز که عمه از حرم اومد
به یاریِ برادر خواهرم اومد
علی جانم
جوانانِ بنی هاشم همه آیید
به نعشِ ارباً اربا دیده بگشایید
علی جانم
نمونده جز شَبَه از شِبهِ پیغمبر
عوض شد چهرهٔ ماهِ علی اکبر
علی جانم
عبا آرید که جسمِش پخشه تو صحرا
داره میاد صدای گریهٔ زهرا
علی جانم

  • شنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

زمینه حضرت علی اکبر ع * مهدی توزنده جانی

1357
1

زمینه حضرت علی اکبر ع زمینه حضرت علی اکبر ع

سخته، که تو هستی روی خاک، با تن غرقه بخون
که تموم خواهرات، توی خیمه نیمه جون
پاشو بریم حرم علی، برای خواهرم علی
روی دو دست خسته ام، تنتو میبرم علی
اشکام توی نگاه خستمه
بابا، گل تنت رو دستمه
جسمت مث دل شکستمه
بابا علی علی علی

اشکام دونه دونه میباره، روی خاک تربتت
میسوزه جونم علی، که شکسته حرمتت
برا خودت حرم شدی، شبیه مادرم شدی
دوتا شده سرت ولی، تاج روی سرم شدی
بابا فدای جسم اطهرت
چشم و پیشونی منورت
زهرا، رسیده بالای سرت
بابا علی علی علی

  • سه شنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

حضرت علی اکبر(ع) -(صدات، داره میاد، ولی تو رو، نمیبینم) * میلاد حسنی

7021
8

حضرت علی اکبر(ع) -(صدات، داره میاد، ولی تو رو، نمیبینم) صدات، داره میاد، ولی تو رو، نمیبینم
چشام، نداره سو، علی تو رو، نمیبینم
افتادی، داغ تو چه نفسگیره
چی اومده سرت بابا
دور تو اینهمه تیره
چقد، نفس، نفس، زدم، تا اومدم، مردم علی
ندیدی از رو مرکبم، چطور زمین خوردم علی پسرم پسرم
یه بار دیگه، علی بیا نفس بکش
میمیرم من، تو رو خدا نفس بکش
جون زهرا، نفس بکش
علی الدنیا، ولدی بعدک العفا
بند دوم
ببین، مثه تنت، منم علی، پریشونم
میخوام، ببرمت، ولی بابا، نمیتونم
خوش غیرت، به تو نفس من بنده
پاشو به بابای پیرت
حرمله داره میخنده
چقد، نفس، نفس، زدیم، چقد ما لرزیدیم علی
دوتایی با عمه تو رو، روی عبا چیدیم علی پسرم پسرم
از این صحرا، تو رو خدا پاشو بریم
دستاتو آه، بده

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

#واحد حضرت #علی_اکبر علیه السلام -(حرفی بزن ای علی با من) * محسن طالبی پور

1983

#واحد حضرت #علی_اکبر علیه السلام -(حرفی بزن ای علی با من) #واحد حضرت #علی_اکبر علیه السلام⚫️

حرفی بزن ای علی با من
می میرم از داغت اینجا من
ای قوت زانوی بابا
افتادی افتادم از پا من
از جا بلند شو هستی لیلا هیچ کی به فریاد من تنها نمیاد
می خوام تو رو باز بقل بگیرم اما دیگه دستای من بالا نمیاد
دنبال تو در به درم
داره می سوزه جگرم
عمه رسیده از حرم
ای وای علی اکبرم

اینجا تو رو کوفیا زدن
با کینه با نیزه ها زدن
یاد غم مادر افتادم
تا که تو رو بی هوا زدن
هر جا که می رم گل داده جسمت باید چقد لاله از این صحرا بچینم
آه ای علی جان سخته که تنها جسم تو رو میون این عبا بچینم
سخته تو رو ای اکبرم
به سمت خیمه ببرم
باید بیان اهل حرم
ای وای علی اکبرم

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

حضرت علی اکبر(ع) -(خلیل الله داغی چون من ندیده) * میثم مومنی نژاد

1219

حضرت علی اکبر(ع) -(خلیل الله داغی  چون من ندیده) خلیل الله داغی چون من ندیده
اسماعیلم شده گلو بریده
یارب ثمرم شد اربا اربا
علی ، علی الدنیا بعدک العفا
شکست آیینه ات یا رسول الله
اکبرم گلی بود با عمر کوتاه
شد باغ لاله این دشت و صحرا
علی ، علی الدنیا بعدک العفا
صورت بر صورت تو میگذارم
از جگر بانگ یا "بنی" بر آرم
یک بار دیگر بگو "ابتا"
علی ، علی الدنیا بعدک العفا
*به این سبک خوانده شود*

  • یکشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

روضه حضرت علی اکبر شعر -(نور چشمم، شبه پیغمبر، نکش پا بر زمین) * مرضیه عاطفی

1331

روضه حضرت علی اکبر شعر -(نور چشمم، شبه پیغمبر، نکش پا بر زمین) نور چشمم، شبه پیغمبر، نکش پا بر زمین
آمدم بابا! علی اکبر(ع)، نکش پا بر زمین

کینۂ نام ِ تو را دارند این سرنیزه ها
گر چه شد دور و برت محشر، نکش پا بر زمین

تیرهایش شد تمام و دید جان داری هنوز
بر تنت شمشیر زد بدتر، نکش پا بر زمین

بسکه با سرنیزه ها بر سینه ات ضربه زدند
از نفس افتاده این حنجر، نکش پا بر زمین

خشکی لب های خود را غرق خون بر هم نزن
پیش من بیتاب و مضطر، پا نکش روی زمین

إرباً إربا یعنی افتاده ست از تو رویِ خاک
تکّه تکّه هایی از پیکر، نکش پا بر زمین

رحم کن بر سنّ و سالم، جان سپردم تا تو را...
جمع کردم در عبا... دیگر نکش پا بر زمین!

  • دوشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شور سینه‌زنی توسل به شبه پیغمر(ع) -(شب هشتم محرم) * مرتضی محمودپور

718
1

شور سینه‌زنی توسل به شبه پیغمر(ع) -(شب هشتم محرم) ◾شورسینه زنی محرم‌شب هشتم

◾بنداول

اکبرمن اکبر من

لاله‌ی از خون تر من(۲)

با لعل غرق خون از چه چنین شدی

در پیش چشم من نقش زمین شدی

ای تشنه لب علی خیز و سخن‌بگو

ای خاتم پدر تو بی نگین شدی

اکبرمن اکبرمن

لاله‌ی از خون تر من(۲)

◾بنددوم

از سوی قاتلت بر تو جفا شده

زلفت به دست باد از چه رها شده

افتاده‌ام دگر بابا من از نفس

بعد تو جان ز تن بابا جدا شده

اکبرمن اکبرمن

لاله‌ی از خون تر من(۲)

◾بندسوم

مست نگاه تو هر لحظه بوده‌ام

بین عبا تو را جمعت نموده‌ام

حرفی بزن علی تا جان دهی بمن

در پیش جسم تو شعری سروده‌ام

اکبر من اکبر من

لاله از خون تر من(۲)

  • دوشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

حضرت علی اکبر(ع) -(مگر از عمر پدر غیر پسر می‌ماند) * حسن لطفی

1330

حضرت علی اکبر(ع) -(مگر از عمر پدر غیر پسر می‌ماند) مگر از عمر پدر غیر پسر می‌ماند
که جوان در نظر او به جگر می‌مانَد
سالها بود کنار تو فقط میگفتم
که برای من از این عمر پسر می‌مانَد
خواستم راه رَوی یک دو قدم ، میدیدم
ساعتی بعد برایم دو سه پَر می‌مانَد
زودتر از نفس اُفتاده‌ام از تو که بگویند همه
که جوانمُرده در این دشت مگر می‌مانَد؟
پسری را که روی چشم بزرگش کردم
بر عبا نیز به اما و اگر می‌مانَد
کاش میشد که مرا جمع کنی میخندند
خواستم پا شوم از خاک کمر می‌مانَد
اکبری داشتم و حال چرااکبرهاست
که تنِ تو به تن چند نفر می‌مانَد
رفتم از هر طرفی جمع کنم قدت را
نیمه‌ای در بغل و نیمِ دگر می‌مانَد
بازوی مادرم و بازوی تو مثل هم اند
زخم پهلوی تو بر ضربه‌ی در م

  • دوشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

حضرت علی اصغر(ع) -(آینه ی رخ پیمبر در برِ بابا ) * حسین رئوفی

707

حضرت علی اصغر(ع) -(آینه ی رخ پیمبر در برِ بابا ) آینه ی رخ پیمبر در برِ بابا
شکستی و شدی علی جان ارباً اربا
آه ، واویلا علی جان واویلا ٢
پر شده کربلا ز اکبر وای از دل من
این قطعه قطعه پیکر تو شد قاتل من
آه ، هر سو بنگرم جسم تو را
جمعت می کنم روی عبا
واویلا علی جان واویلا ٢
اگر چه خون گرفته رویِ ماه تو اکبر
مدافع حرم بسازد راه تو اکبر
آه ، اکبر اسوه ی زیبائی هاست
اکبر غیرت وحلم و تقواست
واویلا علی جان واویلا ٢

  • دوشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

حضرت علی اکبر(ع) -(وقتی که پیکر پسرم تکه تکه شد ) * رضا رسول زاده

1440

حضرت علی اکبر(ع) -(وقتی که پیکر پسرم تکه تکه شد ) وقتی که پیکر پسرم تکه تکه شد
آهی کشیدم و جگرم تکه تکه شد
تاریکی آسمان امید مرا گرفت
تنها ستاره ی سحرم تکه تکه شد
درهم شکست تا که ستون خیام من
قلب تمام اهل حرم تکه تکه شد
این جذر و مد نیزه امان مرا برید
اکبر مقابل نظرم تکه تکه شد
این ریز ریز ریخته روی زمین علی است!؟
زینب بیا، پیامبرم تکه تکه شد
دیدم شکاف پهلو و رفتم به پشت در
تا میوه ی دلم به برم تکه تکه شد

  • دوشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 18:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(فلك آتش زدي بر حاصلِ من) * حسن ثابت جو

740
0

دوبیتی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(فلك آتش زدي بر حاصلِ من) دوبیتی شهادت حضرت علی اکبر(ع)
فلك آتش زدي بر حاصلِ من
تو خاكستر نمودي این دلِ من
جوانم را گرفتي پيش چشمم
زدي صدها گره بر مشكلِ من

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:38
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(عليِ اكبر همه عمرم تو هستي) * حسن ثابت جو

725

دوبیتی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(عليِ اكبر همه عمرم تو هستي) دوبیتی شهادت حضرت علی اکبر(ع)
عليِ اكبر همه عمرم تو هستي
چرا اي ياورم از پا نشستي؟
تو رفتي و خزان کردی بهارم
ز داغت قامت بابا شكستي

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:51
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

مثنوی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(در ميان خيمه هاي كربلا) * حسن ثابت جو

1793
1

مثنوی شهادت حضرت علی اکبر(ع) -(در ميان خيمه هاي كربلا) در ميان خيمه هاي كربلا
بود سلطان جواني در نوا
در خيالِ لحظه اي پرواز بود
با خداوند جهان در راز بود
رفت سوي خيمه اي با شور و شين
تا بگيرد اذن ميدان از حسين
گفت بابا مرحمِ جانم بده
اي پدر تو اذن ميدانم بده
قامتش بوسيد شاه كربلا
اذن میدان داد بر آن مه لقا
*
مظهر عشق خدا شد منجلي
عاقبت راهي ميدان شد علي
دم به دم بابا دعايي مي نمود
شكر الطاف خدايي مي نمود
گفت يارب اين ز نسل كوثرست
نوجوانِ من عليِ اكبرست
شمس رخسارش به مانند نبي ست
نام و اندامش چو بابايم علي ست
اين دلم تا ياد جدم مي نمود
روي ماهش غصه هايم مي زدود
*
رفت آن سرو بلندِ و شیر نرّ
تا كند خیل عدو را در به در
خطبه اي را خواند پيش دشمنان
كرد

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:20
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب

مقتل حضرت علی اکبر -(اولین کسی که به میدان رفت ابوالحسن علی اکبر بود.) *

863

مقتل حضرت علی اکبر -(اولین کسی که به میدان رفت ابوالحسن علی اکبر بود.) اولین کسی که به میدان رفت ابوالحسن علی اکبر بود.علی اکبر ۲۷ سال سن داشت. او آینه زیبایی پیامبر و نمونه خلق و خوی والا و منطق بلیغ رسول اکرم(ص) بود.
برای رفتن به جنگ آماده می شد اما زن ها نمی توانستند دوری او را تحمل کنند،چون او به عنوان حصون خیمه های امیدشان بعد از امام حسین بود.
علی اکبر از پدر گرامی اش اذن گرفت تا به میدان برود.حضرت نیز اذن داد،سپس نگاهی مأیوسانه به او انداخته،چشمانش را به زیر انداخت و گریست.[در مقتل مقرم گریستن امام و متن دعایی که در ادامه آمده و سخن امام خطاب به عمرسعد را بعد از رجز خوانی علی اکبر در میدان نوشته است]
سپس امام فرمود:"خداوندا شاهد باش پسری به جنگ آنان می رود

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل حضرت علی اکبر -(علی اکبر چون می دید امام زمانش در محاصره ...) *

1000

مقتل حضرت علی اکبر -(علی اکبر چون می دید امام زمانش در محاصره ...) زن ها به دور علی اکبر حلقه زدند و دست به دامان او شدند و گفتند: در این غربت به ما رحم کن،ما طاقت دوری تو را نداریم.
اما علی اکبر به آنها توجهی نکرد،چون می دید امام زمانش در محاصره دشمنان زیادی قرارگرفته و می خواهند او را به شهادت برسانند.
علی اکبر سوار بر یکی از اسب های امام حسین به نام "لاحق" شد.
"لیلا" مادر علی اکبر _دختر"میمونه" یعنی نوه دختری ابوسفیان بود.یکی از میان لشکر عمرسعد به همین جهت خطاب به علی اکبر گفت:
ای علی!تو با یزید،رحم و نسبتی داری و ما می خواهیم حق این نسبت و خویشاوندی را رعایت بکنیم،تو اگر بخواهی به ما پناهنده شوی در امان هستی.
علی اکبر(ع)فرمود:
"رعایت خویشاوندی با رسول خد

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل حضرت علی اکبر -(حسین(ع)گریست:علی اکبرقدری دیگر بجنگ به زودی به جدت...) *

972

مقتل حضرت علی اکبر -(حسین(ع)گریست:علی اکبرقدری دیگر بجنگ به زودی به جدت...) علی اکبر پس از این گفت و گو در حالی که رجز می خواند و خود را معرفی می کرد به دشمن حمله برد:
"انا علي بن الحسين بن علي_نحن و رب البيت أولي بالنبي_تاللّه لا يحكم فينا ابن الدعي_أضرب بالسيف أحامي عن أبي_ ضرب غلام هاشمي قرشي"
علی اکبر بی درنگ به میمنه لشکر عمر سعد حمله می کرد،باز می گشت و به میسره یورش می برد و گاهی به دل لشکر می زد. هر گروهی که به طرف او می آمدند همه را می راند و هر کسی که ادعای شجاعت داشت وبه جنگش می آمد به قتل می رساند.
علی اکبر ۱۲۰ نفر از دشمن را به هلاکت رساند.تشنگی تأثیر زیادی بر او گذاشته بود،نزد پدرش بازگشت تا کمی استراحت کند.
به پدر عرض کرد که تشنه است.علی اکبر عرض کرد:
"

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل حضرت علی اکبر -(امام حسین زبان علی اکبر را به دهان گرفت و...) *

1294

مقتل حضرت علی اکبر -(امام حسین زبان علی اکبر را به دهان گرفت و...) امام حسین زبان علی اکبر را به دهان گرفت و آن را مکید،آن گاه انگشترش را به او داد تا دردهانش بگذارد.
علی اکبر به میدان بازگشت،این بار از مژده ای که امام حسین به او داد و فرمود جدش مصطفی را خواهد دید بسیار خوشحال بود.
حمله ای به دشمن که یاد آور حمله های علی(ع)در میدان نبرد بود،چنان یورشی آورد که آنها نفهمیدند آیا او واقعا علی اکبر است که به جمع لشکر می تازد یا علی بن ابیطالب که چون شیر در میدان یکه تازی می کند و برق شمشیرش چون صاعقه ای می ماند که بر سر آنها فرود می آید!
او ۲۰۰ نفر از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند.مرّة بن منقذ عبدی با دیدن این صحنه گفت:گناه همه مردم عرب به گردن من اگر داغ او را

  • سه شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حضرت علی اکبر ع -(چرا ماهی شدی در بحرِ خونت!) * هستی محرابی

993
0

حضرت علی اکبر ع -(چرا ماهی شدی در بحرِ خونت!) #نذر_غربت_حضرت_علی_اکبر

خبر تا گوشِ لیلا هم رسیده
که تیری حلقِ اکبر را دریده

پسر تیغِ جفا کارِ تو را ساخت
ببین فرقِ سرت را نیزه بشکافت

شنیدم موی تو با خون حنا شد
بمیرد مادرت، فرقت دو تا شد

خبر آمد رُخِ ماهت فرو ریخت
بجای آب خونت در سبو ریخت

پریشانم من از زخمِ جنونت
چرا ماهی شدی در بحرِ خونت؟

مسلمانان لیلا یک پسر داشت
میانِ قوم و خویشان تاجِ سر داشت

بمیرم من که دامادش نکردم
حنا بر زلفِ ناشادش نکردم

الهی مادرش لیلا بمیرد
که او را قتلگاهِ خون نبیند

کجایی نورِ چشمانِ ترِ من
کجایی نخلِ باغم اکبرِ من

تو که جایت بوَد آغوشِ بابا
نه در صحرا میانِ سنگِ خارا

لبت تشنه به زیرِ خار و خاشاک
تنت در

  • چهارشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 20:39
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حضرت علی اکبر علیه السلام -(پدرم لحظه ي راهي شدنم ريخت به هم) * محسن صرامی

1220
6

یا حضرت علی اکبر علیه السلام -(پدرم لحظه ي راهي شدنم ريخت به هم) پدرم لحظه ي راهي شدنم ريخت به هم
خواستم بوسه به دستش بزنم ريخت به هم

رجزم بود علي ابن حسين ابن علي
اين رجزخواندم و كفرازسخنم ريخت به هم

لب ودندان من آن لحظه هدفگيري شد
كو اويسي كه عقيق يمنم ريخت به هم

با عمودي به سرم منقذ ملعون كوبيد
بد زد آنقدر كه حتي دهنم ريخت به هم

اشتباهي طرف لشگريان رفت عقاب
كوچه اي بازشد اعضاي تنم ريخت به هم

اربأ اربا شدم و زيرلبم گفتم كه
سربابا به سلامت بدنم ريخت به هم

گله اي گرگ صفت دور وبرم حلقه زدند
آه يعقوب بيا پيرهنم ريخت به هم

نرسيده به تنم خورد زمين بابايم
من بميرم پدر بي كفنم ريخت به هم

  • پنج شنبه
  • 4
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا حضرت علی اکبر علیه السلام -(هر كه نشد فداي تو اهل هنر نمي شود) * محسن صرامی

747

یا حضرت علی اکبر علیه السلام  -(هر كه نشد فداي تو اهل هنر نمي شود) هر كه نشد فداي تو اهل هنر نمي شود
آنكه نشد اسير تو مرد خطر نمي شود

حريف اشك چشم من بغض دگر نمي شود
خستگي از تن پدر بي تو به در نمي شود

كسي شبيه تو دگر عشق پدر نمي شود
بي همگان به سر شود بي تو به سر نمي شود

اي همه هستي ام كمي راه برو مقابلم
خيره نشو به چشم من توئي كه برده اي دلم

عصاي پيري ام توئي توئي تمام حاصلم
شك نكن اكبرم شود داغ غم تو قاتلم

امشب من به قتلگه بي تو سحر نمي شود
بي همگان به سر شود بي تو به سر نمي شود

حل شده ايم ما دوتا درهم و هر دو در خدا
حيرت عشق را ببين پدر خدا پسر خدا

نيست ميان ما دوتا مگر خدا مگر خدا
از دل هر دوتاي ما دارد علي خبر خدا

غير من و تو و خدا كسي خبر نمي ش

  • شنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(ای لاله ی پرپر ماهِ زیبای من) * امیر عباسی

1197
1

شعر حضرت علی اکبر(ع) -(ای لاله ی پرپر ماهِ زیبای من) ای لاله ی پرپر ماهِ زیبای من
ای شبه پیغمبر اِرباً اِربای من
علی اکبر
ای هستی بابا،افتادی بر صحرا،گِرید به تو لیلا
یا ولدي
جانم علی اکبر...

مَمسوسٌ في ذاتِ اللّهی ای پسرم
چَشمت غرق خون و زین غم خون جگرم
ای جان من
می زنی دست و پا،پیش چشم بابا واویلا واویلا
یا ولدي
جانم علی اکبر...

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

متن شعر شب هشتم محرم -(میبینی _ مثل برگ خزونم) * امیر حسین الفت

1377

متن شعر شب هشتم محرم -(میبینی _ مثل برگ خزونم) میبینی _ مثل برگ خزونم
میبینی _ مثل ابر بارونم
میبینی _ مثل نیزه شد فرو
تو قلبم _ داغ تازه جوونم

میبینی پسرم اشکامو
چه جور میسوزونه چشمامو
شکسته شد عصای پیریم
به کی بگم اخه دردامو

علی علی علی واویلا
__________________________________

میبینم _ نیزه خورده به پهلوت
میبینم _ خونیه دست و بازوت
میکشم _ ای اذان گوی خیمه
لختهء _ خون تازه از گلوت

تو رو روی زمین میبینم
کنار بدنت میشینم
ای پاره تن اربااربا
تو رو توی عبا میچینم

علی علی علی واویلا
__________________________________
@amirhoseinolfat
1398/5/16

  • یکشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 15:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و نوحه سبک شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام -(سرو خوش قامتِ لیلایِ مجنون) * منصوره محمدی مزینان

1408

متن شعر و نوحه سبک شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام -(سرو خوش قامتِ لیلایِ مجنون) بند ۱
سرو خوش قامتِ لیلایِ مجنون
آروم آروم برو به سمت میدون
بیا از چشم بد ....خورشیدِ روتو
با یه روبند ... بِـپوشون

ای گلِ اُمّ لیلا
حیدر کرب و بلا
خلقناً و خٌلقاً هستی
آیینه دارِ طاها

(وَلدی یا علـــیٍ اکبرِ من)۳بار

بند ۲

جلو چشمای من پاشیدی از هم
جلو چشمات دارم جون میدم از غم
اِرباً اِربا شدی رعنا جوونم
تنِت پاشیده از هم

گل گیسو پریشون
پاشو از جات علی جون
پیش بابای پیرت
دشمنات و نخندون

(وَلدی یا علـــیٍ اکبرِ من)۳بار

بند ۳
به روی نیزه گیسوهات رها شد
علی ....بندِ دل عمه ات جدا شد
شبیه مادرم پهلوت شکست و
دلم دارُ الــــعزا شد

آخِی... پهلوت شکسته
چشات تو خون نشسته
موجِ خونابه بدجور
راه

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)بسمل پر کنده/کل کشیدند همه تا پسرم خورد زمین * محمود اسدی

690

(غزل)بسمل پر کنده/کل کشیدند همه تا پسرم خورد زمین کل کشیدند همه تا پسرم خورد زمین
پسرم نه-که خدایا ثمرم خورد زمین

من از آن گریه کنم در بر دشمن که چسان
تشنه لب بین عدو ماه حرم خورد زمین

من شدم پیر که او خوش قد و بالا شده است
حال دیدم که جوانم به برم خورد زمین

سبب این بود اگر از سر زین افتادم
زآن که دیدم ز سر زین جگرم خورد زمین

دیدم از دور که از بسمل من پر کندند
بال و پر کنده شد و در نظرم خورد زمین

شائق،اکبر به روی خاک صدا زد عمه
زود از خیمه بیا که پدرم خورد زمین
*****
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 07:59
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)لرزه افتاده بر پیکر من * محمود اسدی

834
4

(زمزمه)لرزه افتاده بر پیکر من لرزه افتاده بر پیکر من
شد بیابان پر از اکبر من
یوسفم بر روی خاک و
می کنم او را تماشا
بین این قوم علی کش
شد جوانم اربا اربا
ای علی جان ای علی جان

دیده بگشا ای لاله ی خوشبو
آمده بابا،با سر زانو
پهلوی مثل گل تو
بر نوک نیزه سپر شد
تا که دستم بر تنت خورد
پیکرت پاشیده تر شد
ای علی جان ای علی جان

جای سالم به جسمت ندیدم
از تنت نیزه بیرون کشیدم
پیکرت را پیش چشمم
نیزه باران کرده دشمن
بس که درهم شد تن تو
با عبا جمعت کنم من
ای علی جان ای علی جان
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • جمعه
  • 8
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 00:46
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت علی اکبر ع) -(علی اکبر،گل لیلایم) * رضا یعقوبیان

966
1

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت علی اکبر ع) -(علی اکبر،گل لیلایم) علی اکبر،گل لیلایم
از آل هاشم،اول فدایم
اکبرم نور عینم
فدایی حسینم
حسین جان حسین جان
مظلوم بابا حسین جان۳

ای شیعیان من،پور بتولم
در بین امت،شبه رسولم
چون ختم المرسلینم
شفیع المذنبینم
حسین جان حسین جان
مظلوم بابا حسین جان۳

بابای مظلوم،گریم برایت
خواهم نمایم،جانم فدایت
پنجم آل عبایی
مظلوم کربلایی
حسین جان حسین جان
مظلوم بابا حسین جان۳

از ظلم دشمن،از پا فتادم
بابای مظلوم،برس به دادم
بابای قد خمیده
اکبر در خون تپیده
حسین جان حسین جان
مظلوم بابا حسین جان۳

دشمن از کینه،کرده ستیزه
زد بر پهلویم،با نوک نیزه
عمرم کوتاه چو زهرا
گشته ام اربا اربا
حسین جان حسین جان
مظلوم بابا حسین جان۳

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت علی اکبر ع) -(مولی شبیه مصطفایی) * رضا یعقوبیان

1067

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت علی اکبر ع) -(مولی شبیه مصطفایی) مولی شبیه مصطفایی
نجل علی مرتضایی
خلقا و خلقا چون پیمبر
در کربلا شیر دلاور
جان حسین علی اکبر
علی علی یا علی اکبر۳

تو بر حسین نور دو عینی
هستی و جان زینبینی
تو گلبن گلزار دینی
بر شیعیان حبل المتینی
تو بر حسین یار و معینی
علی علی یا علی اکبر۳

نور خدای لایزالی
حیدر مثل زهرا کمالی
تو زینت کرب و بلایی
دلداده ی خون خدایی
در راه دین حق فدایی
علی علی یا علی اکبر۳

از محضر شاه شهیدان
اکبر گرفته اذن میدان
تا که سوی میدان روان شد
محو رخ او آسمان شد
شجاعت حیدر عیان شد
علی علی یا علی اکبر۳

از ظلم و کین دشمن دین
در روز عاشورای خونین
ناگه عدو زد تیغ کینه
بر فرق خورشید مدینه
آن شیر بی مثل و قرینه
علی علی ی

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد