من غرق در احساسم اي مشک
بشنو تو التماسم از مشک
تو آرزوي کودکان نازنيني
تو آبروي مادرم ام بنيني
مزن به دل شراره مکن زمن کناره
منتظرت نشسته يک طفل شير خواره
حسين عزيز زهرا حسين عزيز زهرا
* * * * * * * * * *
رفته اگر دستم ز دستم
اي مشگ دل بر تو ببستم
ترا در آغوشم به مثل جان بگيرم
بايد ترا اي مشگ بر دندان بگيرم
هستي تو آرزويم من گرم گفتگويم
بيا به پيش زهرا بخر تو آبرويم
حسين عزيز زهرا حسين عزيز زهرا
* * * * * * * * * *
بيا تو اي ماه دل آرا
چشم انتظارت مانده سقا
بيا ببين روي زمين افتاده هستم
يک سو فتاده علم و يک سو دو دستم
شکسته ساغر من امام و دلبر من
مشگم فتاده بر خاک اي خاک بر سر من
حسين عزيز زهر
- دوشنبه
- 19
- مهر
- 1395
- ساعت
- 13:03
- نوشته شده توسط
- feiz