اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس
 محمود اسدی

(غزل)تیر در چشم/پسر فاطمه گر نیست برم مادر من * محمود اسدی

704

(غزل)تیر در چشم/پسر فاطمه گر نیست برم مادر من پسر فاطمه گر نیست برم مادر من
مادرت فاطمه آمد ز جنان در بر من

بس که تیر آمد و بنشست به اعضای تنم
شده مثل علی اصغر همه ی پیکر من

تیر از چشم کشیدی که ببینم رویت
همره تیر برون آمده چشم تر من

به تماشای من و تو همگی دست زدند
خنده بر اشک تو مولا نشود باور من

با تو آن قدر بگویم ز عمودی که زدند
به روی شانه ی من ریخته مغز سر من

به که از نیزه بیفتد سر من روی زمین*
گر اسیری سر بازار رود خواهر من
*****
*به:مخفف کلمه بهتر می باشد
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 08:05
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محمدرضا سروری

متن شعر حضرت ابالفضل العباس (ع)محرم 98 -(دوباره پرچم افراز امیر لشکر عبّاس) * محمدرضا سروری

1892
4

متن شعر حضرت ابالفضل العباس (ع)محرم 98 -(دوباره پرچم افراز امیر لشکر عبّاس) دوباره پرچم افراز امیر لشکر عبّاس
به سوی دشمنم تاز امیر لشکر عبّاس
علم فرازِ ممتاز امیر لشکر عبّاس
کار ستمگران ساز امیر لشکر عبّاس
******
میر علمدار منی ، پرچم فرازی ، با سرفرازی
ماه حرم، یار منی، دل می نوازی ، با سرفرازی
جلوة ایثار منی ، همپای رازی ، با سرفرازی

نشسته ای به روی خاک، سقّای بی دست، یارم برادر
شکسته ام کنار تو ، بر روی نعشت ، با غم برابر
نشسته در عزای تو ، در گاهِ خیمه ، غمدیده خواهر

میر لشکر تویی، یا عبّاس یار و یاور تویی، یا عبّاس
مایة شوق حرم، جان برادر تویی، یا عبّاس

دوباره پرچم افراز امیر لشکر عبّاس
******
چشمه های خیس یاران مانده با نگاه خون به راه تو
در نگاه بی قراران خ

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت ابوالفضل ع) -(جان امیرالمؤمنینی) * رضا یعقوبیان

1105

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت ابوالفضل ع) -(جان امیرالمؤمنینی) جان امیرالمؤمنینی
نور دل ام البنینی
تو باب حاجات جهانی
بر شیعیان آرام جانی
عموی صاحب الزمانی
لب تشنه سقا یا اباالفضل۳

تو حامی دین خدایی
با اذن حق مشکل گشایی
امشب همه بر تو پناهیم
محتاج بر نیم نگاهیم
مولی مدد ما از تو خواهیم
لب تشنه سقا یا اباالفضل۳

کعبه ی دل هایی اباالفضل
آرام جان هایی اباالفضل
بر شیعیان رمز حیاتی
روح ادب جان صلاتی
تو بر همه باب نجاتی
لب تشنه سقا یا اباالفضل۳

عمریست مهمان تو هستم
ریزه خور خوان تو هستم
کویت بود باغ بهشتم
مهر و ولایت در سرشتم
نامت روی قلبم نوشتم
لب تشنه سقا یا اباالفضل۳

مولی تویی حیدر ثانی
تو ساقی لب تشنگانی
مولی علمدار حسینی
در کربلا یار حسینی
مونس و غمخوار

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت ابوالفضل ع) -(یل ام البنین مولی اباالفضل) * رضا یعقوبیان

3507
3

نوحه های دهه ی اول محرم98(حضرت ابوالفضل ع) -(یل ام البنین مولی اباالفضل) یل ام البنین مولی اباالفضل
گل روی زمین مولی اباالفضل
کرم شرمنده ی تو
سخاوت بنده ی تو
ابوفاضل اباالفضل۲

تمام خلق عالم عاشق تو
بود باب الحوائج لایق تو
همه دیوانه ی تو
گدای خانه ی تو
ابوفاضل اباالفضل۲

عزیز و هستی زهرای اطهر
تو کردی جان فدای آل حیدر
به زینب نور عینی
علمدار حسینی
ابوفاضل اباالفضل۲

تویی امید آن غمدیده خواهر
تویی سقای طفلان برادر
حسین را تکیه گاهی
علمدار سپاهی
ابوفاضل اباالفضل۲

کسی همچون تو سقایی ندیده
عدو با تیغ دستانت بریده
رسد بر جان صدایت
نوای یا اخایت
ابوفاضل اباالفضل۲

بمیرم بر تو و فرق شکسته
به تیر کین عدو چشم تو بسته
کجایی قمر من
شده خم کمر من
ابوفاضل اباالفضل۲

  • پنج شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 جابر عابدی

متن شعر غزل مرثیه حضرت ابالفضل العباس (ع)*جابر عابدی -(تا عمود خیمه ات افتاد دشمن شیر شد) * جابر عابدی

2098
2

متن شعر غزل مرثیه حضرت ابالفضل العباس (ع)*جابر عابدی -(تا عمود خیمه ات افتاد دشمن شیر شد) یا نور
تا عمود خیمه ات افتاد دشمن شیر شد
بی کسی ام را تماشا کرد و از من سیر شد
جای امنی نیست خیمه بی نگهبانی تو
ترس دشمن از حریم خیمه بی تأثیر شد
آنقدر چشم سکینه ماند بر راهت ولی
حیف که برگشتنت سقا به خیمه دیر شد
چشم هایم را ندیدی پای تو شد رنگ خون
از غم تیری که با چشمان تو درگیر شد
راه خیمه باز شد بر غارت نامحرمان
بی پناهی حرم با داغ تو تفسیر شد
شاهد حرف من اشک و روضه های زینب است
ای علمدار حرم داغت به قلبم تیر شد
ای شجاعت دست‌‌بوس تو امیر علقمه
پرچم «انّی اُحامی» تو عالم گیر شد

  • شنبه
  • 16
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 03:41
  • نوشته شده توسط
  • قاصد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

متن شعر و سبک زمينه نوحه شب تاسوعا حضرت عباس (ع) -(پاشو داداش ببين شلوغه دیگه دورو برم) * قاسم نعمتی

2751
1

متن شعر و سبک زمينه نوحه شب تاسوعا حضرت عباس (ع) -(پاشو داداش ببين شلوغه دیگه  دورو برم) پاشو داداش ببين شلوغه دیگه دورو برم
پاشو داداش بيا با هم برگرديم سوى حرم
پاشو داداش دو دستى خاک غم ميريزم سرم
اى علمدارم پاشو کارى کن
شاه تنها رو پاشو يارى کن پاشو کارى کن
مثل بابا فرق سرت وا شده من چه کنم
جوون ميدى و اين کمرم تا شده من چه کنم
نيزه مسير نفست رو بسته من چه کنم
زير لگد استخونات شکسته من چه کنم
من چه کنم که پاشى داداش
من چه کنم غريب و تنها
من چه کنم با اين نامردا
واى اخا علمدار من
مير حرم چرا ديگه بالا نمياد صدات
مير حرم نشسته خون پيشونى رو لبات
مير حرم ميزارم با گريه لب روى لبات
هستم اشفته مثل گيسوهات
وا شده از هم طاق ابروهات طاق ابروهات
کف ميزنن وقت زمين خوردنت من چه کنم
نيزه د

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

به بهانه شب تاسوعا وعطش کربلا * مرتضی محمودپور

820

به بهانه شب تاسوعا وعطش کربلا ◾عطش کربلائیان

از عطش موقع افطار، لبم میسوزد
دل من گشته گرفتار، لبم میسوزد

یاد بی تابی ششماهه،مرا آتش زد
خیمه بی آب و شرربار، لبم میسوزد

لعل لبهای ابوالفضل به آبی نرسید
تشنه جان داد علمدار، لبم میسوزد

اربا اربا شده اکبر جگرم ریخت بهم
چشم ارباب شده تار، لبم میسوزد

وقت افطار رطب مستحب،اما قاسم
عسل آورده ز گلزار، لبم میسوزد

ناله‌ی واعطشا میشنوم از خیمه
آسمان تیره و تبدار، لبم میسوزد

مشک سقا شده خالی و پریشان سقا
از پریشانی سردار، لبم میسوزد

مادر اصغر بی شیر دلش میلرزد
گفت با زینب غمخوار، لبم میسوزد

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

زمینه یا زنجیرزنی تاسوعا و عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام -(به حول و قوه ی الهی ) * امیرحسین سلطانی

1059
1

زمینه یا زنجیرزنی تاسوعا و عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام -(به حول و قوه ی الهی  ) بند اول

به حول و قوه ی الهی
این اربعین تو کربلاتیم
زائر شیش گوشه تیم آقا
منتظر برگ براتیم

خدا بخواد با رفقامون
میایم تا کربلات آقاجون
پای برهنه زیر آفتاب
رد میشیم از خار بیابون

اون حرمت کشته منو/آقا غمت کشته منو
تو ضریحا اون ضریحه/محترمت کشته منو

تو سرم شوره_دلا پر نوره_میدونم امسال_ کربلام جوره
دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه

《مددی مولا۳ ابی عبدالله》

بند دوم

ایشالله بنویسن برامون
علقمه با دو چشم گریون
بریم تا بین الحرمین و
برا ابالفضل ما بدیم جون

بشیم مسافر پر احساس
بریزیم از دیده ها الماس
با هروله بریم کناره
مرقد نورانیه عباس

دخیل اون حرم بشیم/با بی بی هم قدم بشیم
مسته ی

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 16:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

مرثیه حضرت عباس -(مرثیه حضرت عباس علیه السلام) * روح اله گائینی

1368

مرثیه حضرت عباس  -(مرثیه حضرت عباس علیه السلام) تویی امّید طفلان اباالفضل
عزیز بهتر از جانم اباالفضل
تو بودی تکیه گاه من همیشه
به هر دردی تو درمانم اباالفضل
رقیه داده پیغامی که برگرد
جوابش را نمی دانم، اباالفضل
نماید هروله آن سو به خیمه
برای طفل عطشانم رقیه
یقینا بعد تو ای میر لشگر
دگر زنده نمی مانم اباالفضل
اسارت قسمت اهل خیام است
که بودی پشت و بنیانم اباالفضل
۱۳۹۰/۵/۱۱

  • دوشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • 09127516254
ادامه مطلب

متن شعر حضرت ابوفاضل (ع) -(دریایِ جود و سخا مشکلگشا جانم ابوالفضل جانم ابوالفضل) * حسنعلی بالایی

2737
4

متن شعر  حضرت ابوفاضل (ع) -(دریایِ جود و سخا مشکلگشا جانم ابوالفضل جانم ابوالفضل) دریایِ جود و سخا مشکلگشا جانم ابوالفضل جانم ابوالفضل
معدنِ مهر و وفا ای مه لقا جانم ابوالفضل جانم ابوالفضل

قبله ی دل کویت
شمس الضحا رویت
جانم ابوفاضل جانم ابو فاضل

هر که زنَد بی ریا وقت دعا چنگِ توسل به دامانِ تو
میرسد از درگهِ حیِ مبین دردِ نهانش به درمانِ تو

طبیبِ دلهایی
حبیبِ جانهایی

ساقیه لب تشنگان آرامِ جان مظهر ایمان ناطقِ قرآن
حامیه درماندگان مردِ میدان خسروِ خوبان آیتِ سبحان

ای ساقیه بی دست
از عشقت دنیا مست

ای مدافعِ حرم کانِ کرم لطفی کن ما را بطلب حرم
سایه ی تو بر سرم ای محترم مهرِ تو از دل نمیشود کم

مهر فرئزلنی
عزیزِ سبحانی

ای شکوهت سر کشیده تا فلک دست کرمت بر سرِ ملک
خاکِ پا

  • چهارشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شب نهم محرم حضرت ابالفضل العباس(ع) -(عکسِ او در آب اُفتاد آب را بیچاره کرد) * حسن لطفی

1472
1

شعر شب نهم محرم حضرت ابالفضل العباس(ع) -(عکسِ او در آب اُفتاد آب را بیچاره کرد) عکسِ او در آب اُفتاد آب را بیچاره کرد
ماهِ زیبایِ حرم مهتاب را بیچاره کرد

یک عشیره منتظر بودند اما بیشتر...
رفتنِ او مادری بی خواب را بیچاره کرد

خوش قد و بالاییِ او دستِ زینب کار داد
دیدی آخر خواهری بی‌تاب را بیچاره کرد

هرکه او را دید از دشمن فقط میگفت وای
کوه بود و سینه‌اش سیلاب را بیچاره کرد

دستهایش بر زمین دستِ مردی بَر کمر
این سپاهِ غرق خون ارباب را بیچاره کرد

یک نفر زد با عمود و بِینِ اَبرو جاگذاشت
یک حرامی نیزه‌اش را بِینِ پهلو جاگذاشت

- - -

از میانِ تیغ و تیر و نیزه قرآن را کشید
آه در آغوشِ خود جسمی پریشان را کشید

خَم شد و بوسیدش اما قامتِ خَم برنگشت
تشنه‌ای بَر دامنش امیدِ طفلا

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شور حماسی شب تاسوعا -(درد من اینه چرا هنوز) * خادم زینب

862

شور حماسی شب تاسوعا -(درد من  اینه  چرا هنوز) درد من
اینه چرا هنوز
عشق تو ، نکشته ، نوکرو
عشق من
اینه رو دامنت
بزنم حرفای آخرو

حرفایی
دارم با تو ولی
میدونم خبر داری خودت
میدونی
که چی میخوام بگم
جون بدم میون مرقدت

دلو ندم بتو دیوونه میشم
راهم ندی حرم بی خونه میشم
اگه خودت بخری آبرومو
تو هردو دنیامن رسوا نمیشم

خودم میدونم آقا روم سیاهه
همه نفسهای من پره آهه
میدونم آبرومو میخری چون
ضامن من روضه ی قتله گاهه

تاوقتی ذکر لبهامه اسمت
تا وقتی اشکه چشمامه اسمت
یعنی تو محشر جمعه خیالم
تو ساحلی و دریامه اسمت

میرو علمدار آقام أبالفضل

2

چی میشه
بشه وفای من
چون عابس پر از حیا بشم
چی میشه
مث شهید عشق
من هم واسه تو فدابشم

با عشقه
علی وجودشو
سوزوند

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ظهر_تاسوعا شور رجزی -(چکار میکنه هرکی میبینه اونو فرار میکنه) * خادم زینب

1391

ظهر_تاسوعا  شور رجزی -(چکار میکنه هرکی میبینه اونو فرار میکنه) چکار میکنه
هرکی میبینه اونو فرار میکنه
فقط بانگاه
ارتش دشمنو تارو مار میکنه
تو کام همه
دشمنا عسل رو زهر مار میکنه

هر ضربش میکنه کار ذوالفقار
به هم خبر میدن همه الفرار
اینه که هرکی بدستش کشته شد
اسمش میشه تا به ابد موندگار

عباسه مرد میدونه
از درکش دنیا حیرونه
هرکی که وصفشو خونده
تو درک سقا میمونه

2

شگردش چیه؟
رجزی که میخونه نام مادره
نشونش میدن
به هم و میگن که این یله حیدره
نبردش مثه
حسن و حسینه زاده ی کوثره

تو میدون چقد شکل حیدر میره
هرکی میشنوه نعرشو در میره
اسم زهرا مرزه براش هرجاکه
یادش بیافته حوصلش سر میره

غرشش ، خشم طوفانه
رو لبهاش فاطمه جانه
شمعیه که دورش عالم
میگرده مثل پروانه

3

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه‌ی حضرت ابوالفضل (سبک همه جا کربلا) * مرتضی محمودپور

1776
6

نوحه‌ی حضرت ابوالفضل (سبک همه جا کربلا) ◾نوحه‌ی تاسوعا حسینی

◾بنداول
علقمه مقتل شاه آب آورست
ساقی کربلا زاده‌ی حیدر است
یاس ام‌البنین گشته نقش زمین
آه واویلتا آه واویلتا(۲)

◾بنددوم
بانگ طفلان رسد از حرم تا بگوش
ساقی کربلا مشک خالی بدوش
زیر لب دم به دم همچو نی در نوا
آه واویلتا آه واویلتا(۲)

◾بندسوم
آبروی حرم آبروی خداست
پور ام‌البنین دستش از تن جداست
ناله دارد ز دل بر شه کربلا
آه واویلتا آه واویلتا(۲)

  • جمعه
  • 7
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 19:38
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

زمزمه و نوحه حضرت قمر بنی هاشم (علمدارم، تورادارم چه غم دارم) * عادل لاله چینی

1874
1

زمزمه و نوحه حضرت قمر بنی هاشم (علمدارم، تورادارم چه غم دارم) علمدارم، تو را دارم من چه غم دارم
همه رفتند، ولی تا هستی چه کم دارم
ابالفضلم
*
فدای تو، که دستات روی زمین افتاد
جلو خیمه، ز داغت زینب زمین افتاد
فدای تو
*
پاشو داداش، که اصغر تو خیمه بیتابه
رباب دائم، دعای بارون و می خوانه
برادر جان
*
عمو جانم، ببین صبر ما محک خورده
تو که رفتی، به هر جا زینب کتک خورده
عمو جانم
*
عمو عباس، سرت بر نیزه می بندند
دلم خونه، به اشک ما چه می خندند
عمو عباس
*
پناه ما، ز سر معجرهای ما بردند
کجایی تو، ز گوشم گوشواره می بردند
پناه ما
(به سبک : سلام آقا، که الان روبروتونم)

  • شنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شب نهم محرم -(خواستم مشک به دستت برسانم که نشد) * حسن لطفی

2683
0

شب نهم محرم  -(خواستم مشک به دستت  برسانم که نشد) خواستم مشک به دستت برسانم که نشد
یا که آبی به لبت حیف بجانم که نشد

بِین دندانِ من این مشک دلم را سوزاند
سعی کردم نشود خیس لبانم که نشد

تا نیافتند زمین دخترکانت بی من...
خواستم تا به حرم تَن بکشانم که نشد

پیشِ تو پانشدم آه مرا می‌بخشی
گفتم از تیر خودم را بتکانم که نشد

سعی کردم بخدا هرچه که تیر است و سنان
جای این مَشک بر این سینه نشانم که نشد

تیر را تا که کشیدم رمقم را هم برد
آمدم بر روی زین باز بمانم که نشد

که عمود آمد و تا بِینِ دو اَبرو واشد
خواستم نشکند اَبروی کمانم که نشد

خواستم تا که به صورت نخورم روی زمین
هرچه کردم نخورد نیزه دهانم که نشد

دست وقتی که نباشد همه اینها بشود
کاش می شد نشوی فاتحه خوانم که نشد

  • دوشنبه
  • 3
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:20
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شعر :حضرت عباس سلام الله علیه -(نزدتان افتاده ام مولا زپا، شرمنده ام...) * دانیال تقوی

539

شعر :حضرت عباس سلام الله علیه -(نزدتان افتاده ام مولا زپا، شرمنده ام...) نزدتان افتاده ام مولا ز پا شرمنده ام
گر به پایت بر نمیخیزم ز جا شرمنده ام

خواستم دست ادب بر سینه بگذارم ولی
دستهایم را عدو کرده جدا شرمنده ام

مادرم فرموده که آقا و مولا خوانمت
پس اگر گفتم برادر جان بیا شرمنده ام

گر ندارم در تنم جان و حیاتِ دیگری
تا نمایم من به قربان شما شرمنده ام

مختصر گویم که تا نامی نیفتد از قلم
از همه لب تشنگان کربلا شرمنده ام

تا ابد شرمنده ام چون مادرت با گریه گفت
ای که گشتی بهر فرزندم فدا شرمنده ام

غیرت الهی و زین بابت که بعد از مرگ من
وا شود چشم همه بر خیمه ها شرمنده ام

  • سه شنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور حضرت عباس (ع) -(یا اُم اَلادب) * عباس شعرباف

751
-1

شور حضرت عباس (ع) -(یا اُم اَلادب) یا اُم اَلادب
یا اُمّ البَنین
عباس توئه
تک یَل زمین

یا اُمّ اَلادب ، یا اُمّ البَنین

یا اُمّ البَنین ، همسر شیر خدا
یا اُمّ البَنین ، اُسوه حُجبُ و حیا
یا اُمّ البَنین ، از سَر لُطفُ و کَرم
یا اُمّ البَنین ، بِده یه کربوبلا

مدد مدد یا اُمّ القَمر شعارمه
منم سگ کوي تو این افتخارمه
نگاهي کُن بَر کشتیه مانده در طوفان
که عشق تو آروم و قرار قلبمه

اُمّ البَنین ، اُمّ البَنین

یا اُمّ الوَفا
یا اُمّ البَنین
اي عالي مقام
اي والا نِشین

یا اُمّ الوفا ، یا اُمّ البَنین

یا اُمّ البَنین ، سَرور بَني کَلاب
یا اُمّ البَنین ، اُسوه ي بي بي رُباب
یا اُمّ البَنین ، دومین فاطمه ي
یا اُمّ البَنین ، حضرت ابوتُراب

نفس نفس میگم که تویي تو مادرم
اي اُمّ العباس اي سایه ي روي سَرم
مسیر مَشایه در راه حرم هم من
قدم قدم میگم که تویي تو دلبرم

اُمّ البَنین ، اُمّ البَنین

ساقي حرم
ابالفضل مدد
یاور حسین
هستي تا اَبد

ساقي حرم ، ابالفضل مدد

ابالفضل مدد ، اي تِمثال علي
ابالفضل مدد ، رافع مُشکلي
ابالفضل مدد ، سایه سَرِ حَرم
ابالفضل مدد ، پهلوان و یلي

ببین ز رزمش برپا شُده چه طوفانو
ز یک نگاهش پاشیده جمع عُدوانو
رُقَّیه مینازد به عمو ابالفضلش
به وقتِ تَکبیرِ او میان میدانو

جانم عباس ، مولا عباس

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه حضرت ام البنین (س) -(امشب عزا گرفته ، یل اُمّ البَنین) * عباس شعرباف

915

زمینه حضرت ام البنین (س) -(امشب عزا گرفته ، یل اُمّ البَنین) امشب عزا گرفته ، یل اُمّ البَنین
میباره اشک چشمِ ، قَمر رو زمین
آقام بقيةالله ، شُده زارو حزین ۲

یا اُمّ البَنین ، یه نگاهي به قلبه شِکستم
یا اُمّ البَنین ، یه گوشه روضتون نِشستم
یا اُمّ البَنین ، مادري کُن بگیر تو دستم
یا اُمّ البَنین....

شبیه ابراي بهاري
میباره اشک چشم خیسم ۲
لُطف تو بود شامل حالم
که برات روضه مینویسم

مددي یا اُمّ ادب ، مددي یا اُمّ البَنین

بودي براي حیدر ، هَمسري با وفا
گُفتي که من کنیزم ، خُونه ي مرتضي
هستي شفیعه مَحشر ، بي بی روز جَزا ۲

یا اُمّ البَنین ، مادري کردي برا زینب
یا اُمّ البَنین ، با حسن گریه کردي هر شب
یا اُمّ البَنین ، جُونت از غم رسیده بر لب
یا اُمّ البَنین....

تا اومدي خونه ي حیدر
سوختي با غُصّه هاي زهرا ۲
دیدي چقدر تُوي مدینه
علي غریب مونده و تنها

مددي یا اُمّ ادب ، مددي یا اُمّ البنین

سوختي یه عُمري با داغو ، غم کربلا
تا که شنیدي زینب ، رفته شام بلا
مُردي تا گُفتن از نیزه و سَرنیزه ها ۲

یا اُمّ البَنین ، چی کشیدي از غمِ گودال
یا اُمّ البَنین ، از سُم اسب و تنِ پامال
یا اُمّ البَنین ، غارتِ گوشواره و خلخال
یا اُمّ البَنین....

سه ساله با غم سه ساله
گریت میگیره از خرابه ۲
شبایي که رُقَّیه میگُفت
بابا بیا دُنیا عذابه

بیا باباي مهربونم ، به لب رسیده دیگه جُونم

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

حضرت اباالفضل(ع) -(ای صبا گر بگذری از بقعه ی عباس گو) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

451

حضرت اباالفضل(ع) -(ای صبا گر بگذری از بقعه ی عباس گو) ای صبا گر بگذری از بقعه ی عبّاس گو
در دو عالم یک هوس داریم و آن دیدار توست
دوست دارم گَرد آن مأوا نشیند بر تنم
حالتی پیدا کنم شایسته ی زوّار تُست
پیش هر بیگانه نالیدن کم از دیوانگیست
ای دوای درد ما مشکل گشائی کار تُست
ما نه مجنونیم و نی دیوانه از روز ازل
آنکه ما را کرده بیخود از خود آن کردار تُست
ای ابوالفضل ای رئیس زمره ی اهل وفا
آنکه جان بر جرعه آبی میدهد پندار تُست
هر که در بازار عشق آمد متاعی عرضه کرد
کربلا بازار عشق و مدفنت آثار تُست
سینه مال مال غم از تشنگان شاه دین
گفت ای آب روان این صحنه پیکار تُست
وعده ی آب گوارا داده ام ایتام را
یا رب این گلهای پرپر برگی از گلزار تُست
بر سر عهدی که بستم سر گرو بنهاده ام
شهریارا گر چه دنیا در پی آزار تُست
آب اگر جان شد بهایش بی تکلّم میخرم
گفت مفتی این سرود از عشق بی مقدار تُست
من غلام اصغرم اکبر بمن تاج سر است
ای برادر جان فدا بر جمله ی انصار تُست
میزنم در نهر علقم پرچم اسلام را
گر نشد حاصل مرادم دیده ام خونبار تُست
ای "صفا" از راهیان عشق انشاء می کنی
وین سعادت نیز خود از طالع بیدار تُست
من که خود لایق نمی باشم بمدّاحی تو
هر چه از دل میطراود آنهم از ایثار تُست

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت حضرت ابوالفضل لعباس(ع) -( رفته سقا تا بیارد مشکی آب از علقمه ) * ناشناس ؟؟؟

825

شهادت حضرت ابوالفضل لعباس(ع) -( رفته سقا تا بیارد مشکی آب از علقمه ) رفته سقا تا بیارد مشکی آب از علقمه

لحظه به لحظه خبر گیرد رباب از علقمه

مثل اینکه در مسیرش مشکلی پیش آمده

چونکه می‌آید صدای التهاب از علقمه

حمله می‌کردند اما قصد جنگیدن نداشت

خواست برگردد به خیمه با شتاب از علقمه

از همان روزی که آمد کاروان در کربلا

عمه سادات دارد اضطراب از علقمه

ماه افتاد و به بالای سرش خورشید رفت

می‌درخشیدند ماه و آفتاب از علقمه

هرچه می‌گویند طفلان «ای‌عموجان العطش»

بعد از این دیگر نمی‌آید جواب از علقمه

کوه غم روی سر بنت الحسین آوار شد

تا پدر برگشت با حال خراب از علقمه

دخترش گفت ای پدر زهرا مگر در علقمه‌است؟

بر مشامم می‌رسد بوی گلاب از علقمه

آرش براری

  • یکشنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا ابوالفضل_تا که بودی بین ما آرام می کردی دلم * اسماعیل تقوایی

579

یا ابوالفضل_تا که بودی بین ما آرام می کردی دلم یا ابوفاضل
تا که بودی بین ما آرام می کردی دلم
ای برادر بوده ای حلال کل مشکلم

یا ابوفاضل بود جای تو خالی بین ما
می زند داغ فراق تو شرر برحاصلم

یابن حیدر بوده ای تو افتخار زینبت
هز زمان بودست الطاف تو جانا شاملم

نیستی تو دشمنان ما جری تر گشته اند
طعنه ها و خنده ها می گردد آخر قاتلم

یادم آید روز اول را که اینجا آمدیم
تو کمک کردی که پایین آوری از محملم

نیستی دارند زینب را اسارت می برند
مانده‌ام تنها نباشد محرمی در محفلم

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 01:31
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

دار وندار حسین_ای همه ی دار وندار حسین * اسماعیل تقوایی

706

دار وندار حسین_ای همه ی دار وندار حسین دار وندار حسین
ای همه ی دار وندار حسین
جان خودت کرده نثار حسین

داغ تو جانا کمرم را شکست
صد گره افتاد به کار حسین

بی تو چسازم علمدار من
رفته زکف بی تو قرار حسین

لشگر من بعد تو شد بی امیر
مالک این لشگر ویار حسین

گوید عدو خنده کنان دم بدم
رفتن او ساخته کار حسین

فصل خزان آمده بر خیمه ها
ای به حرم‌ها تو بهار حسین

بی تو دگر نیست پناهی مرا
ای قمر یکه سوار حسین

رفتی ومن یکه وتنها شدم
خیز وببین حالت زار حسین

شعر :اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 02:07
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

حضرت ابالفضل ع -( ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل) * هستی محرابی

2352
2

حضرت ابالفضل ع -( ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل) ‍ #شب_نهم_محرم
#توسل_به_حضرت_اباالفضل_ع

ای زاده ی ام البنین، یا ابوفاضل
از چه شدی نقش زمین، یا ابوفاضل
جان داده ای در علقمه، با لبِ عطشان
برخیز و حالِ ما ببین، یا ابوفاضل

وقتِ وداع گفتی تو با، دیدگانِ تَر
من می روم آب آورم، زینب ای خواهر
در خیمه پَرپَر از عطش شد علی اصغر
از چه شکسته شد جبین، یا ابوفاضل

پشت و پناهِ این حرم، یا ابوفاضل
تنها تویی برادرم، یا ابوفاضل
رفتی و بشکسته پَرم، یا ابوفاضل
بنگر چه آمد بر سرم، یا ابوفاضل
آخر شدی قطع الیمین، یا ابو فاضل!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شب تاسوعا(سبک و ملودی جدید) * مرتضی محمودپور

859

نوحه سینه زنی شب تاسوعا(سبک و ملودی جدید) ◾نوحه سینه زنی
◾شب تاسوعا

◾بنداول
ذکر لب اهل ولا
لبیک یا روح خدا
سرحلقه‌ی مردان شده
ساقی دشت نینوا
امشب شب عهد وفاست
امشب شب قالوا بلاست
امشب به گرد شاه دین
اهل حرم در خیمه‌هاست
واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا(۲)

◾بنددوم
سقای دشت کربلا
دستش شده از تن جدا
شرمنده از روی رباب
برپا شده شور عزا
افتاده در روی زمین
یاس گل ام‌البنین
زهرا ز جنت آمده
علقمه شد عرش برین
واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا(۲)

◾بندسوم
ساقی لب تشنه ببین
سرحلقه‌ی اهل یقین
عباس علمدار حسین
شد واژگون از صدر زین
ذکر اخا ادرک اخا
پیچیده در ارض و سما
آمده ز خیمه تا حسین
شور عزا گشته به پا
واویلتا واویلتا وایلتا واویلتا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شعر شب تاسوعا حضرت عباس(ع) -( به یاد ساقی و مشک و علم امشب پریشانم ) * حسین علاءالدین

5115
16

شعر شب تاسوعا حضرت عباس(ع) -(  به یاد ساقی و مشک و علم امشب پریشانم ) به یاد ساقی و مشک و علم امشب پریشانم
میان کف العباس و حرم امشب پریشانم
شبیه بیت های محتشم امشب پریشانم
مرا دریاب تشنه آمدم ... امشب پریشانم
تویی در علقمه تا روز محشر ساقی دل ها
« ألا یا أیها الساقی أدر کأسا و ناولها »
علمدار غریب کربلا جانم فدای تو
چه بی اندازه جان سوز است یاد ماجرای تو
میان روضه ات هر بار می میرم برای تو
برای چشم خونینت برای دست های تو
به دستان تو باشد تا قیامت چشم سائل ها
« ألا یا أیها الساقی أدر کأسا و ناولها »
به سوی علقمه عازم شدی با اذن مولایت
« أبد والله ما ننس حسینا » روی لب هایت
تمام عالم بالا شده محو تماشایت
به وجد آورده هر بیننده ای را جنگ زیبایت
به قصد آب رفتی و سر

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 03:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( الا ای آن که در خون غوطه دادی پیکر خود را ) *حاج علی انسانی

2160
1

شعر شهادت حضرت عباس(ع) -( الا ای آن که در خون غوطه دادی پیکر خود را ) الا ای آن که در خون غوطه دادی پیکر خود را
سرت نازم که افکندی به پای حق سر خود را
لب خشکت سخن از همّت و مردانگی گوید
که کامت خشک بود و تر نکردی حنجر خود را
تو ای مه چون حلالم کردی و گشتم تماشایی
اگر خواهی ببینی باز کن چشم تر خود را
دو چشمم کشته سقا اشک افشانت و می گوید
مخور غم گر که بینی چاک چاک آب آور خود را
دلم چون چشم تو خون گرید اَمّا خصم می خندد
زند کف گویدم دادی ز کف سر لشکر خود را
اگر بی اختیارم برسر نعش تو حق دارم
که بی تو لشکر جق داد از کف سنگر خود را
دگر امشب ندارد خواب ره در چشم طفلانم
گرفتم این که برگردم چه گویم دختر خود را
مرا خواندی برادر بهر اول بارو دانستم
که خواهم دید بر بالین

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر سینه زنی شهادت حضرت عباس(ع) -( ای علمدار من یار غمخوار من ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

40445
205

شعر سینه زنی شهادت حضرت عباس(ع) -( ای علمدار من یار غمخوار من  ) ای علمدار من یار غمخوار من
من گرفتار یار تو گرفتار من
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
می کشد انتظار در حرم دخترم
تا تو آب آوری بر علی اصغر من
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
خون بازو شده آب سقای من
وای من وای من وای من وای من
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
چشم خود وا کن ای خفته در علقمه
دیدنت آمده ، مادرم فاطمه
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
ماه ام البنین گشته نقش زمین
ناله ام را شنو و غربتم را ببین
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
ساقی تشنگان مشک آبت چه شد
من صدایت زدم پس جوابت چه شد
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
اشک من بر رخ و خون تو بر جبین
دست من بر کمر دست تو بر زمین
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا

شاعر : ا

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر سینه زنی شهادت حضرت عباس(ع) -( ساقی آل رسولم ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2792
5

شعر سینه زنی شهادت حضرت عباس(ع) -( ساقی آل رسولم ) ساقی آل رسولم
تاکند زهرا قبولم
می کنم جان به راه تو قربان
ای حسین ای حسین ای حسین جان 2
این دو چشمم این دو دستم
با تو هستم تا که هستم
از ازل بسته ام با تو پیمان
ای حسین ای حسین ای حسین جان 2
هستی من اشک خون شد
آب دریا لاله گون شد
عاقبت شد تنم تیر باران
ای حسین ای حسین ای حسین جان 2
بوده از روز ولادت
آرزوی من شهادت
آبرو داده ام بر شهیدان
ای حسین ای حسین ای حسین جان 2
ای برادر کن نگاهم
علقمه شد قتلگاهم
در ره عشق تو می دهم جان
ای حسین ای حسین ای حسین جان 2
دیده و دستم فدا شد
فرق و پیشانی دو تا شد
بر تنم مانده زخم فراوان
ای حسین ای حسین ای حسین جان 2
ساقی در خون طپیده
هر دو بازویش بریده
شد فدا با

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر تاسوعا حضرت عباس(ع)-(افتاد چرا دیر به پایت سر و دستم) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2849
9

شعر تاسوعا حضرت عباس(ع)-(افتاد چرا دیر به پایت سر و دستم) افتاد چرا دیر به پایت سر و دستم
من پیشتر از بودن خود دل به تو بستم
تا جان به تنم بود زتو دل نبریدم
تا دست به تن داشتم از پا ننشستم
دستم زقضا خورد به آبی که نخوردم
از فاطمه تا صبح قیامت خجل استم
بشکست سر و دست و تن و سینه ام اما
جان دادم و پیمان تو هرگز نشکستم
از دست و سر و جان و تن و چشم گذشتم
کز روز ازل بود همین عهد الستم
از صبح ولادت که نگاهم به تو افتاد
تا شام ابد کرد تماشای تو مستم
دانست که از دامن مهرت نکشم دست
زد روز ولادت پدرم بوسه به دستم
بی دستی من در ره تو بال و پرم شد
تو احمد و من جعفر طیار تو هستم
تا ام بنین فخر کند کاش که می شد
پیراهن خود هدیه به مادر بفرستم
میثم به امان نامه ی دش

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد