شب یازدهم محرم (شام غریبان)

مرتب سازی براساس

اشعار شب یازدهم محرم،(طعمه ی آتش، خانمان یکسو) *

3437
2

اشعار شب یازدهم محرم،(طعمه ی آتش، خانمان یکسو) طعمه ی آتش، خانمان یکسو
مادران یکسو، کودکان یکسو
چه کنم من و گلشن بی گل
ز غمِ گلُ و غنچه و بلبل

خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (2)
*****
پیکر بیمار، بی رَمَق مانده
از کتاب ما، یک ورق مانده
چه کنم من و گلشن بی گل
ز غم گل و غنچه و بلبل
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (2)
*****
کس نمی نوشد، می ز پیمانه
خفته در مقتل، پیر میخانه
نه خُمی و نه میکده باقی
نه سَبو و نه مست و نه ساقی
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (2)
*****
عصمت اللهم، دانَدی عالم
مانده ام تنها، بین نامحرَم
نه خُمی و نه میکده باقی
نه سبو و نه مست و نه ساقی
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (2)
*****
هر چه در خیمه، بوده غارت شد
از عدو بر ما، بس جسارت شد
نه خُم

  • سه شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار شب یازدهم ماه محرم،(فریاد که کشتند امام شهدا را) *

5413
19

اشعار شب یازدهم ماه محرم،(فریاد که کشتند امام شهدا را) فریاد که کشتند امام شهدا را
لب تشنه بریدند سرخون خدا را
ایثار و شهادت، قانون حسین است
پیروزی اسلام از خون حسین است

*****
رنگ از رخ پیغمبر اسلام پریده
گل بوسه گرفته است ز رگ های بریده
ایثار و شهادت، قانون حسین است
پیروزی اسلام از خون حسین است
*****
خنجر به گلوی شه لب تشنه نهادند
آخر به حسین بن علی آب ندادند
ایثار و شهادت قانون حسین است
پیروزی اسلام از خون حسین است
*****
پاشیده ز هم روی زمین سوره ی نور است
آیات خدا دستخوش سم ستور است
ایثار و شهادت، قانون حسین است
پیروزی اسلام از خون حسین است
*****
این مرکب بی صاحب ریحانه ی زهراست
از شیهه ی او خون جگر زینب کبراست
ایثار و شهادت، قانون حسین است
پی

  • سه شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(رفته به باد غم همه حاصلم، ای خدا، ای خدا)به همراه سبک سنتی *

3660
3

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(رفته به باد غم همه حاصلم، ای خدا، ای خدا)به همراه سبک سنتی رفته به باد غم همه حاصلم، ای خدا، ای خدا
شعله زنان چو خیمه ها شد دلم، ای خدا، ای خدا
مادر من کجایی، تا به یاری بیایی «تکرار»

دختری از جمع یتیمان من، گم شده،
آیه ای از سورة قرآن من، گمشده،
مادر من کجایی، تا به یاری بیایی «تکرار»

می شنوم صدایی از علقمه، ای خدا، ای خدا
بُود صدای مادرم فاطمه ، ای خدا، ای خدا
مادر من کجایی، تا به یاری بیایی «تکرار»
دانلود سبک

منبع:سایت مدایح

  • پنج شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:14
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(مادرا و بچه ها آب نمیخوان... کم یا زیاد)به همراه سبک سنتی *

3715
3

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(مادرا و بچه ها آب نمیخوان... کم یا زیاد)به همراه سبک سنتی مادرا و بچه ها آب نمیخوان... کم یا زیاد
همه جا ساکته و صدای هیچکس نمی آد
ما و این همه شهید- روز یازدهم رسید
یاحسین و یاحسین(تكرار)

*
ماه کربلا، حسین!... عزیز خدا حسین!
یاحسین و یاحسین(تكرار)

2
یادمه وقتی پدر از ما خداحافظی کرد
مونده بود کنار مادرای ما فقط یه مَرد
پدر ما همه بود- پسر فاطمه بود
یاحسین و یاحسین(تكرار)
*
ماه کربلا، حسین!... عزیز خدا حسین!
یاحسین و یاحسین(تكرار)

3
بغضمون گرفته بود و اشک ما خشکیده بود
عمه پابرهنه دنبال پدر دویده بود
بابامون خسته و پیر- روبه روش شمشیر و تیر
یاحسین و یاحسین(تكرار)
*
ماه کربلا، حسین!... عزیز خدا حسین!
یاحسین و یاحسین(تكرار)

4
پدر از ما دور شد و لحظ

  • پنج شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(ای اشک ما سپاهت، چشم حرم به راهت)به همراه سبک سنتی *

5400
3

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(ای اشک ما سپاهت، چشم حرم به راهت)به همراه سبک سنتی ای اشک ما سپاهت، چشم حرم به راهت
تو غایبی و خلقند پیوسته در پناهت

تو حجّت خدایی تنها امید مایی

زهرا زند صدایت زینب کند دعایت
بگشا جمال خود را تا جان کنم فدایت

تو حجّت خدایی تنها امید مایی

ماییم و اشک دیده آه از جگر کشیده
از طول غیبت تو جان‌ها به لب رسیده

تو حجّت خدایی تنها امید مایی

زینب به نیزه دیده، هجده سرِ بریده
چشمش بوَد به راهت با قامت خمیده

تو حجّت خدایی تنها امید مایی
ای شمع جمع یاران، قرار بی‌قراران
بنگر به رأس جدّت در دست نیزه‌داران

تو حجّت خدایی تنها امید مایی

از سینۀ زمانه آتش کشد زبانه
تا کی به جسم زینب، آثار تازیانه؟

تو حجّت خدایی تنها امید مایی
یک ماه خون گرفته 4 - غلا

  • پنج شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(موج خون گرفته دشت کربلا را)به همراه سبک سنتی *

5645
11

اشعار شام غریبان امام حسین(ع),(موج خون گرفته دشت کربلا را)به همراه سبک سنتی موج خون گرفته دشت کربلا را
ناله های جان سوز پر کرده فضا را
هر طرف تنی صدچاک افتاده بر روی خاک
وای از دل زینب

باغ سبز یاسین شد گلشن خونین
بس که با جسارت دست ظلمِ گلچین
سربریده سنبل را دل دریده بلبل را
وای از دل زینب
دشنه های فولاد شست و شو ز خون یافت
چهره ولایت آبرو ز خون یافت
شد پرچم آزادی افراشته زین وادی
وای از دل زینب
فتنه پس از جنگ هر کرانه ریزد
آتش از زبان تازیانه ریزد
این شام غریبان است سرها به گریبان است
وای از دل زینب
دشمن اسب ها را نعل تازه بسته
تاخته به میدان، سینه ها شکسته
گنجینه سرّ الله پامال خسان شد آه
وای از دل زینب
کودکان به خیمه، خیمه ها در آتش
هر طرف گریزان با دلی مشوّش
از ج

  • پنج شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:15
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

نه انگشتی،نه انگشتر،حسینم آن سرت کو * محمد مهدی عبدالهی

2851
10

نه انگشتی،نه انگشتر،حسینم آن سرت کو السلام علی البدن السلیب

نه انگشتی،نه انگشتر،حسینم آن سرت کو
نه مشکی،نه علَم،پس پیکر آب آورت کو

غروب است و کبود است و تماماً آتش و دود
میان ازدحام وحشیان، آن دخترت کو

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:31
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

شعر شام غریبان امام حسین (ع) -( چه غروبیست خدا، دلگیر است ) * محمد مهدی عبدالهی

9254
34

شعر شام غریبان امام حسین (ع) -( چه غروبیست خدا، دلگیر است ) شام غریبان-زبان حال زینب کبری(س)
چه غروبیست خدا، دلگیر است
زینب از زندگی خود،سیر است
سوی مقتل که نظر افکندم
نیزه ها خورده ،تنت تکثیر است
آمدم بوسه بگیرم،صد حیف
من رسیدم ولی یا رب،دیر است
تو کجا ،گودی گودال کجا
پیکرت سجده گه شمشیر است
زخم ها در بدنت حیرانند
هر طرف می نگرم یک تیر است
حال باید بروم تا کوفه
لیک در مقتل تو،دل، گیر است
غیرت الله ،بیا و بنِگر
اشک هایم به سما ،تبخیر است
خواستم بر بدنت خون گریم
مزد من ،این غل و این زنجیر است
چاره ای نیست غریب مادر
خواب جدم ،به خدا تعبیر است
سر ساقی و سر پاک شما
از نوکِ نیزه مرا تفسیر است
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • یکشنبه
  • 5
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

شعر شام غریبان(شام غــــــــــــــریبانِ مـــــــــــولای شهیدان است) *

7078
23

شعر شام غریبان(شام غــــــــــــــریبانِ مـــــــــــولای شهیدان است) شام غــــــــــــــریبانِ مـــــــــــولای شهیدان است
ارض و سَما گریان بــــــــــــــر حالِ یتیمان است
زینب ز دوری برادر دل پـــــریشان می شود(2)
دخت علی فــــــــــــــــــردا در جمع اسیران است
فــــــــــــــــردا سکینه می کند در کربلا غوغا بپا
گوید کنار پیکر بـــــــــــــابش به صد شور و نوا
من آمدم بـــــــــــا تو چسان، بی تو روم از کربلا
همـــــــــــــراه من ای گُل، خار و مُـغیلان است
فــــــــــــــــردا رقیه در خرابه آه و افغان می کند
ایـــــــن بــــلبل شوریده دل، دلها پریشان می کند
ویرانه را از اشک خود، همچون گلستان می کند
از دوری بـــــــــابش، در آه و افغــــــــــان است

  • یکشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

نوحه شام غريبان امام حسين (ع) -( ای خدا این عزا شام غریبان حسین است ) * رضا تاجیک

10360
6

نوحه شام غريبان امام حسين (ع) -( ای خدا این عزا شام غریبان حسین است ) ای خدا این عزا شام غریبان حسین است
این صدا در سما ناله ی طفلان حسین است 2
میان قتلگاه بی یاور و حبیب
حسین کشته شد تشنه لب و غریب
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

تا که از ظلم و کین غارت خیمه ها شروع شد
قصه ی خواهر فاتح کربلا شروع شد 2
شده سپر بر این گلهای بی پناه
دو چشم او شده خیره به قتلگاه
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله

زینب و غصه و ماتم شاه کربلایش
شعله ها می کشد زبانه پیش دیده هایش 2
یک چشم خیمه و یک چشم دلبرش
یک دست بر سرش، یک دست معجرش
وای واویلا 2 وای ابی عبدالله
********

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • شنبه
  • 18
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 20:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود سبک نوحه شام غریبان -( حلقه ی غم گرفته دلم را برده تا پای نی منزلم را ) * حامد آتش پنجه

5169
5

دانلود سبک نوحه شام غریبان -( حلقه ی غم گرفته دلم را        برده تا پای نی منزلم را ) حلقه ی غم گرفته دلم را برده تا پای نی منزلم را
پرشده این ، دشت و صحرا ، از تن تو
من میان ، خنده های ، دشمن تو
وا حسینا، واحسینا، واحسینا
******
از ترک ها و زخم لب تو کرده قالب تهی زینب تو
می روی بر ، روی نیزه ، یاس پرپر
ای امیرم ، همرهم باش ، جان مادر
وا حسینا، واحسینا، واحسینا

شاعر : حامد آتش پنجه

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت امام حسین(ع) -( جهان ماتم گرفته، فضا را غم گرفته، دل عالم گرفته ) *

10054
12

شعر سینه زنی شهادت امام حسین(ع) -(   جهان ماتم گرفته، فضا را غم گرفته، دل عالم گرفته ) جهان ماتم گرفته، فضا را غم گرفته، دل عالم گرفته
جهان پُر شور و شین است، شب شام غریبان حسین است
بتاب ای مه که امشب، سیه پوشیده زینب، نه عون دارد نه جعفر
جهان پر شور و شین است، شب شام غریبان حسین است
بتاب ای مه به گودال، به بزم احمد و آل، که زهرا رفته از حال
جهان پُر شور و شین است، شب شام غریبان حسین است
گمانم کوفه طور است، که مطبخ غرقِ نور است، سر شه در تنور است
جهان پُر شور و شین است، شب شام غریبان حسین است
بتاب ای مه که خاموش، به صحرای سیه پوش، که زهرا رفته از هوش
جهان پُر شور و شین است، شب شام غریبان حسین است
بتاب ای مه ز افلاک، حسین با جسم صد چاک، تنش افتاده در خاک
جهان پُر شور و شین است، ش

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک زمینه شام غریبان -( خاک غم شده سرم- دیگه نیس برادرم ) * احسان جاودان

4380
5

دانلود سبک زمینه شام غریبان -( خاک غم  شده سرم- دیگه نیس برادرم ) خاک غم شده سرم- دیگه نیس برادرم
همه خیمه توی آتیش میسوزه مثه معجر من
همه صحرا داره بوی عزیز دل بی سر من
در قاب دیده ی ترم رو نیزس راس دلبرم
ای خدا من خواهرم
یاحسین؛ یا حسین یا حسین 2
یاحسین یاحسین؛ یا حسین
مادرم بيا ببين- عشقتو روي زمين
شده نقش همه تيغا قطره هايي از خون خدا
تو هجوم سم مركب رسيده شام غربت ما
كوتا شد سايه ي سرم بر خاكه روح پيكرم
اي خدا من خواهرم
یاحسین؛ یا حسین یا حسین 2
یاحسین یاحسین؛ یا حسین
داغ من شده عظيم- دشت و اين همه يتيم
همه گرگا برا غارت میون حرم پا میذارن
خیلی سخته کاشکی امشب برای رباب آب نیارن
می لرزه از پا تا سرم از امشب بی برادرم
ای خدا من خواهرم
یاحسین؛ یا حسین یا

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حبیب الله چایچیان

یک شعر قدیمی زبانحال حضرت زینب کبری از حبیب الله چایچیان -( سر بــه دریـای غم‌ها فرو می‌کنم ) * حبیب الله چایچیان

6320
14

یک شعر قدیمی زبانحال حضرت زینب کبری از حبیب الله چایچیان -( سر بــه دریـای غم‌ها فرو می‌کنم ) سر بــه دریـای غم‌ها فرو می‌کنم
گـوهـر خویش را جستجو می‌کنم
مـن اسـیـر تـوام، نـی اسیـر عـدو
من تو را جستجو کو‌ به کو می‌کنم
تـا مگر بـر مشامم رسـد بـوی تـو
هر گلی را بـه یـاد تـو، بـو می‌کنم
اسـتـخـوانـم شـود آب از داغ تـو
چـون تماشای آب و سبـو می‌کنم
صبـر من آب چشم مـرا سـد کند
عقـده‌ها را نهـان در گلـو می‌کنم
تـا دعـایـت کنـم در نـمـاز شبـم
نیمه‌شب با سـرشکم وضو می‌کنم
هـم‌کلامـم تـویی روز بر روی نـی
بـا خیـال تـو شـب گفتگـو می‌کنم
جان عالم تـو هستی و دور از منی
مـرگ خـود را دگـر آرزو می‌کنـم

شاعر : حبیب الله چایچیان

  • دوشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سیروس بداغی

برای زینب کبری -( زینبم و زینتِ دامانِ بتولم ) * سیروس بداغی

1949

برای زینب کبری -( زینبم و زینتِ دامانِ  بتولم ) زینبم و زینتِ دامانِ بتولم
دختِ علی عالمه در دینِ رسولم

جد من احمد بود و بابِ من حیدر
زینتِ بابم شدم آن ساقیِ کوثر

هم به دعا روحم و ‌هم زینت و زینم
هم به حسن خواهر و هم جانِ حسینم

معنی صبر هستم و سیمای حضورم
کرب و بلا ، شامِ بلا ، ماتِ غرورم

هر نفسم ذکرِ علی ، ذکر حسین است
فکرِ من هر دم به خدا فکرِ حسین است

خطبه ی من همچو علی رازِ جنون است
همچو علی خطبه ی من بابِ شئون است

گریه ی من ، گریه ی از ترس و جفا نیست
گریه ی از ترس و جفا زان که روا نیست

گر چه به اندامِ من این رختِ اسیری است
من نه اسیرم که مرا شأنِ امیری است

گر چه مرا مجلس می برده حرامی
جز سخن حق نشنیده است و کلامی

گر چه به نی ز

  • جمعه
  • 6
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 09:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شورشام غریبان باصدای جوادمقدم -( یه آرزو دارم آقا ) *

10807
41

دانلودمتن وسبک شورشام غریبان باصدای جوادمقدم -( یه آرزو دارم آقا  ) یه آرزو دارم آقا

اون هم فقط کربلاته

دیدن صحن و سراته

ببین که پشت در تو

گدا دوباره نشسته

با پاهای خسته

عشقت سامونم بی تو دلخونم

پیرهن سیاه غم تو بسته به جونم

بی تو بی تابم هستی اربابم

به عشق دیدار صحنت هر شب میخوابم

یاثارالله اباعبدالله

----------

زمزمه ی هر شب من

سمت حرم یک سلامه

از طرف این غلامه

یه عمره چشم انتظارم

بدی آقاجون پناهم

منتظر یک نگاهم

بی تو دلگیرم از دنیا سیرم

می میرم آخر من آقا

دست یه ضریحت نگیرم

حالم این جوری خنده ام مجبوری

بده برات زیارت به من تو یک جوری

یاثارالله اباعبدالله

----------

دلم به عشق یه ساقی

دیوونه ی بوی یاسه

فدای عباسه

تشنه ی مشکم دوبار

  • یکشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار شام غریبان به همراه سبک/شور -( شبِ، گريۀ طفلان حسين است، شام غريبان حسين است ) * امیر عباسی

7347
6

اشعار شام غریبان به همراه سبک/شور -( شبِ، گريۀ طفلان حسين است، شام غريبان حسين است ) شبِ، گريۀ طفلان حسين است، شام غريبان حسين است

دشمن و شادي و زينب و اشك و آه

كه باشد دلبرش در بين قتلگاه

واويلا يا حسين

زده، آتش از خيمه ها زبانه، آمد عدو با تازيانه

اين داغ جانگداز سوز هر سينه شد

زنده بار دگر ياد مدينه شد

واويلا يا حسين

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان -( قرآن سوره سوره ی زهرا حسین من ) *

3007
5

اشعار شام غریبان -( قرآن سوره سوره ی زهرا حسین من ) شام غریبان

(واحد)

قرآن سوره سوره ی زهرا حسین من

اوراق پاره پاره به صحرا حسین من

این غم مرا کشد که سرت را بریده اند

لب تشنه در میان دو دریا حسین من

مگذار قاتلت ببرد سوی کوفه ام

زیرا که مانده جان من اینجا حسین من

ما گریه می کنیم ولی بیشتر به گوش

آید صدای گریه ی زهرا حسین من

عباس کو که خولی و شمر و سنان شدند

با کعب نیزه همسفر ما حسین من

ای کاش زودتر ز تو من کشته می شدم

بعد از تو خاک بر سر دنیا حسین من

  • دوشنبه
  • 9
  • آذر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

زمینه شام غریبان -( از روی نی، اشكای چشمای منو نگا كن ) * حلقه ادبی شاعرانه ها

3219
5

زمینه شام غریبان -( از روی نی، اشكای چشمای منو نگا كن ) از روی نی، اشكای چشمای منو نگا كن
از روی نی، فكری برای حال بچه ها كن
از روی نی، برای دردای دلم دعا كن
دعا كن امشب ديگه راحت شم
بدون تو من نميخوام باشم
ازوقتی رفتی دلم غصه دار شد
رفتی ندیدی که خیمه چکار شد
دیدی که زینب کجا رهسپار شد
آه ای برادر برادر برادر 3

روی زمين، جسم تو افتاده بميرم ای وای
از غم تو، دستامو روی سر ميگيرم ای وای
پاشو ببين، بعد تو من ديگه اسيرم ای وای
پاشو با غيرت دارم ميميرم
ببين تا كوفه چه جوری ميرم
از داغ ما خون، دل آسمون شد
پاشو ببين قدم از غم كمون شد
مادر توی مقتلت روضه خون شد
آه ای برادر برادر برادر 3

شاعر : حلقه ادبی شاعرانه ها

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 4
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 16:34
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

حضرت سکینه(س) -( نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم ) * رضا حاج حسینی

1962

حضرت سکینه(س) -( نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم ) نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم

تو را به بوی آشنای مادرت شناختم

تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل

که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم

تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را

میان پاره پاره های دفترت شناختم

قیام در قعود را، رکوع در سجود را

من از نماز لحظه های آخرت شناختم

غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را

به روی نیزه، از سر منورت شناختم

شکست عهد کوفه... این گناه بی شمار را

به زخم های بی شمار پیکرت شناختم

تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری

به چشم های بی قرار خواهرت شناختم

اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا

نگاه کن...منم...سکینه... دخترت...شناختی؟

شاعر : رضا حاج حسینی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

حضرت زینب(س) -( خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست ) *حاج علی انسانی

2020
1

حضرت زینب(س) -( خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست ) خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست

آه انگار نه انگار عزاداری هست

آن طرف دامن طفل آتش سوزان دارد

این طرف در تب شعله تن بیماری هست

...و زنی باز سوی علقمه میکرد نگاه

که به پا خیزد اگر دست علمداری هست

همه دیدند که خون چشم دلش را پر کرد

از فرات سخنش ناله سرشاری هست :

مبریدم که در این دشت مرا کاری هست

گل اگر نیست ولی صفحه ی گلزاری هست

ساربانا مزن این همه آواز رحیل

آخر این قافله را قافله سالاری هست

به امیدی شوم از کشته مظلوم جدا

که سوی کوفه مرا وعده ی دیداری هست

شاعر : حاج علی انسانی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

دفن ابدان مطهر شهدای كربلا -( مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1846

دفن ابدان مطهر شهدای كربلا -( مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست ) مقام قرب خدا یا بهشت اهل ولاست

بهشت اهل ولا یا زمین کرب و بلاست

ورق ورق شده هفتاد و دو کتاب خدا

به هر ورق که زدم تیغ آیه ها پیداست

بنی اسد متحیر اِستاده اند همه

سکوت کرده ولی در سکوتشان غوغاست

نه سر بُوَد به تن کشتگان، نه تن سالم

نه ازغلام، نه مولا، نشان در آن صحراست

زکوفه اشک فشان یک سوار می آید

به نینوای وجودش نوای یا ابتاست

گشوده لب که الا ای موالیان حسین

مرا شناخت بر این لاله های باغ خداست

کنار هم بدن قطعه قطعه ی انصار

حبیب و مسلم و جون و بریر و عابس ماست

کنار علقمه افتاده پیکری بی دست

که چشم تشنه لبان از خجالتش دریاست

به اشک دیده بشویید زخم هایش را

که حافظ حرم و میر لشکر

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 جواد حیدری

تنور خولی ملعون -( امان از بی حیایی که شرور است ) * جواد حیدری

2337

 تنور خولی ملعون -( امان از بی حیایی که شرور است ) امان از بی حیایی که شرور است

همان نامرد که غرق غرور است

سرِ شه را میان کیسه می بُرد

همان که جلوه ی اللهُ نور است

سر شه این چنین و پیکر او

شکسته حرمت از سمّ ستور است

پی کسب رضای یک حرامی

کند تعجیل و گوید راه دور است

به کوفه دیر آمد خولی پست

بگفتا صبح هنگام ظهور است

به خانه رفت در تاریکی و دید

که تنها جای این سر در تنور است

به خاکستر نشست آقای خوبان

قیامت را بگو وقت ظهور است

در این هنگامه باید گفت یا رب!

که خالی جای بانویی صبور است

خدا را شکر زهرا زود آمد

که مادر بهر فرزندش غیور است

بگفتا: یا بُنَی، مادر فدایت!

پس از این قلب عالم بی سرور است

شاعر : جواد حیدری

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دیـر راهب نصرانی -( امشب كه پا گُشا شده ای در كُنِشْتِ1 من ) * علیرضا شریف

2400
3

 دیـر راهب نصرانی -( امشب كه پا گُشا شده ای در كُنِشْتِ1 من ) امشب كه پا گُشا شده ای در كُنِشْتِ1 من

انگار اُلـفتی است تـو را با سـرشتِ من

آورده قـابِ چَشـمِ تو عكسِ بهشتِ من

تـغییر می دهـی همۀ سرنـوشتِ من

از رویِ نیـزه سر زده مهـمانِ من شدی

تـو كیـستی؟ كه ماه به ایـوانِ من شدی

تو كیستی؟ كه یوسفِ بازارِ من شدی

من نه، تو آمدی و خریدارِ من شدی

عیسی ترین مسیحی و دلدارِ من شدی

با جلوه ای تمامِ كَس و كارِ من شدی

من تا به حال فخر بدین سان ندیده ام

طوبی لَكْ از تمامیِ عالم شنیده ام

برقِ نگاهِ تو جگرم را كباب كرد

تاریكی كُنشتِ مرا آفتاب كرد

یك عمر هر چه ساخته بودم خراب كرد

آقایی تو رویِ كمِ من حساب كرد

آن قطره ام كه در دلِ دریا نشاندیم

پایِ ضریح

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:21
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت زینب(س) روز یازدهم -( بِبَریدم که پیام از تنِ بی سر دارم ) * محمود ژولیده

2359
4

حضرت زینب(س) روز یازدهم -( بِبَریدم  که پیام از تنِ بی سر دارم ) بِبَریدم که پیام از تنِ بی سر دارم

حرفها با سپهِ کوفه ز حنجر دارم

شِکوه بر فاطمه دارم ز جسارتهاتان

من شکایت ز شما نزد پیمبر دارم

تشنه کشتید و بریدید سرِ مهمان را

حال این رختِ اسیریست که در بر دارم

مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید

غارت آزاد شد و دست به معجر دارم

بزنیدم ببَریدم به همه میگویم

من در این دشتِ بلا چند برادر دارم

بار بستید و برفتید ولی من چه کنم

من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم

یا اجازه بدهید اینهمه را دفن کنم

یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم

یکطرف بی سر و بی دست، علمدارِ رشید

یکطرف دستِ علمدارِ دلاور دارم

دارم اینجا به حرم یک تنِ ارباً اربا

و سرِ نیزه سرِ زخم

  • چهارشنبه
  • 21
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 07:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود متن و سبک نوحه شام غریبان -( از جفای قبیله ای بی دین ) * امیر عباسی

2829
1

دانلود متن و سبک نوحه شام غریبان -( از جفای قبیله ای بی دین ) از جفای قبیله ای بی دین

آتش از خیمه ها زبانه زند

بهر غارت زِ خیمه ها دشمن

بانوان را به تازیانه زند

وامصیبت واویلا واویلا

******

از خیامِ عترت پیغمبر

آتش کوفیان فروزان است

در عزا و فِراق بابایش

یک سه ساله زِ غصّه گریان است

وامصیبت واویلا واویلا

******

چه ستمها رسیده بر عترت

قلب عالم در‌ این عزا چاک است

سَرِ شَه شد روانهٔ کوفه

پیکرش بی کفن روی خاک است

وامصیبت واویلا واویلا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 24
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

حضرت زینب(س)شام غریبان -( کهکشان است این بیابان، چون که امشب می‌دمد ) * سعید بیابانکی

1683
4

حضرت زینب(س)شام غریبان -( کهکشان است این بیابان، چون که امشب می‌دمد ) پرده بر می‌دارد امشب، آفتاب از نیزه‌ها
می‌دمد یک آسمانْ خورشیدِ ناب از نیزه‌ها

می‌شناسی این همه خورشید خون‌آلود را
آه ـ‌ای خورشیدـ زخمی! رُخ متاب از نیزه‌ها

کهکشان است این بیابان، چون که امشب می‌دمد
ماهتابْ از نیزه‌ها و آفتابْ از نیزه‌ها

ریگ‌ریگش هم گواهی می‌دهد روز حساب
کاین بیابان، خورده زخمِ بی‌حساب از نیزه‌ها

یال‌هایی سرخ و تن‌هایی به خونْ غلتیده است
یادگار اسب‌هایی بی‌رکاب از نیزه‌ها

آرزوی آب هم این جا عطش نوشیدن است
خواهد آمد «العطش»‌ها را جواب از نیزه‌ها

باز هم جاری‌ست این جا رودْرود از سینه‌ها
بس که می‌آمد صدای آبْ‌آب از نیزه‌ها

گر چه این جا موجْ‌موج تشنگی‌ها جاری است
می‌تراود چ

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 جواد شیخ الاسلامی

حضرت زینب(س)عصر عاشورا شام غریبان -( حرف سنگین است، سنگین؛ روضه‌خوان سربسته گفت: ) * جواد شیخ الاسلامی

2064
3

حضرت زینب(س)عصر عاشورا شام غریبان -( حرف سنگین است، سنگین؛ روضه‌خوان سربسته گفت: ) با صدای روضه‌خوان رفتم به جایی سوخته
روضه‌خوان می‌خواند اما با صدایی سوخته

باز هم شرمنده؛ در دستم ندارم بیشتر
واژه‌هایی آتشین، زلفِ رهایی سوخته

حرف سنگین است، سنگین؛ روضه‌خوان سربسته گفت:
کاش کوچکتر نبود از تیر نایی سوخته...

گفت: «می‌بینم یکی افتاده عریان» بعد گفت:
کودکانی مانده‌اند و خیمه‌هایی سوخته...

کودکان در انتظار ذوالجناح، از دورها
ذوالجناج آمد ولی با یال‌هایی سوخته...

هر چه تابیدی به دنیا، باز هم تاریک ماند
باید از این کوهسار از سر برآیی سوخته

آخر کار است و باید ذکر «یا زهرا» گرفت
عطر زهرا می‌وزد از کربلایی سوخته...

شاعر : جواد شیخ الاسلامی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت زینب(س)عصر عاشورا شام غریبان -( فحش از دهان‌شان نمی‌افتاد لحظه‌ای ) * محمود ژولیده

1709
2

حضرت زینب(س)عصر عاشورا شام غریبان -( فحش از دهان‌شان نمی‌افتاد لحظه‌ای ) در مغربی که طبل اسارت دمیده شد
کار حرم دگر به جسارت کشیده شد

مشعل به دست‌ها به حرم حمله‌ور شدند
ناگه تمام آل عبا دربه‌در شدند

چون حال آسمان و زمین گشت بی‌قرار
حکم امام آمد، علیکُّنَّ بالفرار

با اهل بیت فاطمه مانند بنده‌ها
رفتار کرد دشمن بی‌دین به خنده‌ها

فحش از دهان‌شان نمی‌افتاد لحظه‌ای
سَبّ از زبان‌شان نمی‌افتاد لحظه‌ای

آری صدای هلهله و سوت و قهقهه
پیچید تا کرانه‌ی صحرای علقمه

یک بی‌حیا چنان‌که امیرش اشاره کرد
مو می‌کشید و مقنعه را پاره‌پاره کرد

اما به جان فاطمه دفع خطر رسید
در زیر مقنعه به حجابی دگر رسید

آن خانواده‌ای که نگهدار عصمت است
در هر شرایطی به خدا اهل غیرت است

غارت‌زده ولی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زینب (س) شام غریبان روزیازدهم -( ای باغ که داری تو بسی گل به گلستان ) *

1799
2

حضرت زینب (س) شام غریبان روزیازدهم -( ای باغ که داری تو بسی گل به گلستان ) من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم

ای باغ که داری تو بسی گل به گلستان
این خرمن گل را به تو بخشیدم و رفتم

در کرببلا زینت آغوش نبی را
آوردم و غلطیده‌به‌خون دیدم و رفتم

ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم

یاد آمدم آنروز که گفتی جگرم سوخت
چشم از تن صدچاک تو پوشیدم و رفتم

چون همره ما هست سر غرقه‌به‌خونت
من یاد لب تشنه‌ی تو بودم و رفتم

بگسست اگر دشمن دون، ریشه‌ی دین را
با موی پریشان همه سنجیدم و رفتم

بس کن تو دگر کاه ربائی سخن خود
من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم

رائی

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد