شب یازدهم محرم (شام غریبان)

مرتب سازی براساس

دانلودمتن وسبک نوحه شام غریبان باصدای میرداماد -( امشب که عزاگوشه ی گودال به پاشد ) *

2978
5

دانلودمتن وسبک نوحه شام غریبان باصدای میرداماد -( امشب که عزاگوشه ی گودال به پاشد ) امشب که عزاگوشه ی گودال به پاشد
یک مادرویک خواهرمحزون به نواشد
یکی گفت بنیه یکی گفت اخیه
**********
می گفت که ای مادرامان ازدل زینب
اه ای بدن بی سرامان ازدل زینب
یکی گفت بنیه یکی گفت اخیه

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دانلودمتن وسبک نوحه شام غریبان باصدای دلنشین میرداماد -( شام غریبان زینب توشمع وپروانه زینب ) *

3729
5

دانلودمتن وسبک نوحه شام غریبان باصدای دلنشین میرداماد -( شام غریبان زینب توشمع وپروانه زینب ) شام غریبان زینب توشمع وپروانه زینب
تومیهمان خدایی داغ تومهمان زینب
همسفرت زینب حالاهمسفراست باقاتلت
توشاهدی برروی نی حسین من اه ازدلت
مارایت الا جمیل تقبل هذاالقلیل
این اسماعیل وخلیل
اه و واویلازینب
ناله کنان مانده خیره زینب دل خسته برتل
مانده تمام جهانش دردل گودال مقتل
بادل خون باچشم تر
می زندازاین غم برسر
ناله زندخنجرخنجر
گریه کندحنجرحنجر
شمروکینه واویلا
پابرسینه واویلا
*********

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:00
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک واحدشام غریبان باصدای زیبای میرداماد -( پدرخاک کجایی پسرت خاک نشد ) *

18893
34

دانلودمتن وسبک واحدشام غریبان باصدای زیبای میرداماد -( پدرخاک کجایی پسرت خاک نشد ) پدرخاک کجایی پسرت خاک نشد
مادراب کجایی پسرت اب نخورد
زخم بدن پیروهنت غبارصحراکنفت
برهنه مانده بدنت
ای کشته ی صدپاره تن چرانداری سربه تن
ایاتویی حسین من
*********
نیزه شکسته سایه ات به سینه ات جای سنان
باتوچه کرده ساربان ای مه صدپاره بدن
موی سفیدوتن سیه امده ام به قتلگه
ز حنجربریده باخواهرخودحرف بزن

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:11
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود اشعار شام غریبان به همراه سبک-زمینه -( امشب میون گوداله زهرا ) * محسن طالبی پور

2043
2

دانلود اشعار شام غریبان به همراه سبک-زمینه -( امشب میون گوداله زهرا ) امشب میون گوداله زهرا

می خونه تنها آه و واویلاه

کردن تموم صحرا رو روشن

با شعله های چادر نمازا

امشب تموم خیمه ها رفته به غارت

ناموس حیدر کرده تن رخت اسارت

رفته به یغما گوش و گوشواره

کودکی مونده با گوش پاره

آه و واویلا

******

افتاده یک سو سردار بی سر

افتاده یک سو سالار لشکر

افتاده یک سو فرزند نجمه

افتاده یک سو شهزاده اکبر

راس حسین بر روی یک نیزه بلنده

داره سپاه کوفه به زینب می خنده

تن آقا رو می کشن رو خاک

ناله خیمه می ره تا افلاک

آه و واویلا

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زمزمه برای شام غریبان -( حال پریشان را ، بیابان را ) * سید محسن حسینی

24

زمزمه برای شام غریبان -( حال پریشان را ، بیابان را ) حال پریشان را ، بیابان را
تو بیا و ببین ای مادر جان
شام غریبان را، یتیمان را
تو بیا و ببین ای مادر جان
مردم از تنهایی من ـ من و دیده ی دریایی
تو بیا و ببین شدم تماشایی
لاله هایم چیدند ـ همه بر غمم خندیدند
ای مادر کی می آیی
سینه ی من پرآه است ـ دل من در قتلگاه است
اشک روانی دارم ـ باغ خزانی دارم
مادر ببین مثل تو ـ قد کمانی دارم من
مادر بیا مادر
مادر بیا از راه، با دو صد آه
که ببینی خسوف ماهم را
اشکم چکد نم نم، که کوه غم
بسته از همه سویی راهم را
غم شده پابستم ـ رفته هستی ام از دستم
سر راه تو من بنشستم
کی کنی تو یادم ـ بیا از نفس افتادم
هم دلم شکست هم بشکستم
جگرم شد پاره پاره ـ من ندارم یک ستاره

  • یکشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود اشعار شام غریبان به همراه سبک-زمینه -( شد شمع شام عزا خیمه هایت ) *

2402
3

دانلود اشعار شام غریبان به همراه سبک-زمینه -( شد شمع شام عزا خیمه هایت ) شد شمع شام عزا خیمه هایت

سوزد دل خیمه هم در عزایت

شد خیمه ها غارت و دشمنانند ، اندر پِیِ غارت بچه هایت

آه ، پناه حرم شد بیابان

آه ، که زینب از این غم دهد جان

ای حسین جان

******

سرها جدا شد ز بغض و ز عدوان

وز کینه ها خیمه ها گشته سوزان

تنها نه خیمه که جسم شهیدان ، شد شمع بزم عزایت حسین جان

آه ، عزا در عزا در عزا شد

آه ، سر اصغرت هم جدا شد

ای حسین جان

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار شام غریبان به همراه سبک/نوحه -( مرثیه خوانی شده كلام آلِ عبأ ) * امیر عباسی

1908

اشعار شام غریبان به همراه سبک/نوحه -( مرثیه خوانی شده كلام آلِ عبأ ) مرثیه خوانی شده كلام آلِ عبأ

شعله زند آتش از خیام آلِ عبا

واویلا واویلتا

******

پیكر به سر بُوَد میان گودال خون

وَ از كواكب شده زخم تن او فزون

واویلا واویلتا

******

از این مصائب فتد به قلب عالم خروش

زِ دختران یتیم خون شده جاری ز گوش

واویلا واویلتا

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:10
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار شام غریبان به همراه سبک/نوحه -( افکنده دشمن از جفا ، آتش به جان خیمه ها ) * امیر عباسی

3175
6

اشعار شام غریبان به همراه سبک/نوحه -( افکنده دشمن از جفا ، آتش به جان خیمه ها ) افکنده دشمن از جفا ، آتش به جان خیمه ها

دلها پریشان است ، شامِ غریبان است

******

در خیمه شمس عالمین ، مولا علی بن الحسین

تبدار و نالان است ، شام غریبان است

******

زهرا به چشم ِ تر شده بر پیکری بی سر شده

دلخون و گریان است ، شام غریبان است

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 08:20
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/شور -( غروب دهم گذشت و ) *

3686
6

اشعار شام غریبان به همراه سبک با صدای حاج محمود کریمی/شور -( غروب دهم گذشت و ) غروب دهم گذشت و

آتیش افتاد تو دشت و

میره زینب ببینه

تصویر چوب و تشتو

توی ذهن رقیه آه

شمر داره برمی گرده

کار خداست که عمه

هنوز تموم نکرده

دیده عمو با امون

ابرو تو ابرو میشه

سه شعبه ها دستشون

یکی یکی رو میشه

و اما قافله

راهی میشه با شمر و زجر و حرمله

دانلود سبک

  • جمعه
  • 24
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شام غریبان واحدباصدای جوادمقدم -( تا ذولجناح حرم اومد ) *

11802
40

دانلودمتن وسبک شام غریبان واحدباصدای جوادمقدم -( تا ذولجناح حرم اومد ) تا ذولجناح حرم اومد

صدای مادرم اومد

از هر چی که می ترسیدم

بالاخره سرم اومد

نبودی و ندیدی داداش

یکی با حرف یکی با نگاش

چقده اذیتم کردند

حالم که تعریفی نداره

جوونای حرم دوباره

کاش میشدش که برگردن

واسه ی غارتت اومدن

سرتو روی نیزه زدن

امون از این مصیبت ها

خنده هاشون به گریه ی ما

یکی دو تا نبود به خدا

بی حرمتی جسارت ها

امیر علقمه خداحافظ

حسین فاطمه خداحافظ

-------------

غنیمتا رو که بردن

دل منو که آزردن

واسه شروع جشناشون

طبلای جنگی آوردن

هلهله و صدای بلند

رو نیزه ها سرای بلند

بدون درمونه دردام

یکی داد و هوار میکنه

یه دختری فرار میکنه

از زیر دست نامردا

دلم از این قبیله پ

  • یکشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شورشام غریبان باصدای جوادمقدم -( به دلم نفس میده هر کی ازت یاد میکنه ) *

10596
60

دانلودمتن وسبک شورشام غریبان باصدای جوادمقدم -( به دلم نفس میده هر کی ازت یاد میکنه ) به دلم نفس میده هر کی ازت یاد میکنه

اسم شیرینت حسین عالمو فرهاد میکنه

اسمت شیرینه

که به دل من میشینه

آرزوی قلبم اینه

موج دریا شم

به دور ضریحت باشم

روی لب خشکت جا شم

خیلی آقایی عزیز دل زهرایی

عزیز دل زهرایی عزیز دل زهرایی

--------

واسه تو زیاده گریه ام ولی خیلی نمیشه

واسه این آدم مجنون هیشکی لیلی نمیشه

اسمم مجنونه

گدای در میخونه

که بدی بهش پیمونه

پیمونه دستم

مینوشم از این می مستم

همیشه غلامت هستم

خیلی آقایی عزیز دل زهرایی

عزیز دل زهرایی عزیز دل زهرایی

---------

پر و بال زخمی رو حواله به قفس نده

دلی که روز پدر هدیه گرفتی پس نده

آره بابامی

نور خونه ی رویامی

عشق تو واسم ا

  • یکشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شام غریبان باصدای دلنشین جوادمقدم -( ما دسته دسته جزو غلامان زینبیم ) *

3649
3

دانلودمتن وسبک شام غریبان باصدای دلنشین جوادمقدم -( ما دسته دسته جزو غلامان زینبیم ) ما دسته دسته جزو غلامان زینبیم

تا روز حشر گوش به فرمان زینبیم

گر مهر شیعه گی زده حق بر جبین ما

این است علتش که مسلمان زینبیم

چشم طمع به سفره ی دنیا ندوختیم

چون کاسه لیس سفره ی احسان زینبیم

وقتی که او مفسر آیات می شود

شاگرد های مکتب قرآن زینبیم

دنیا مجال دم زدن از شأن او نبود

پس در بهشت هم ثناخوان زینبیم

سوگند بر حلاوت چای ابوعلی

ایام اربعین همه مهمان زینبیم

پای حسین جان و جوانی گذاشتیم

چون پیروان خط جوانان زینبیم

باید فروخت ناز به جنت چرا که ما

گرد و غبار قالی ایوان زینبیم

این چشم های خشک اگر آب می دهند

مدیون اشک و دیده ی گریان زینبیم

یک یاحسین گفت و مسخر شدند خلق

مدهوش آن ط

  • یکشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

دانلودمتن وسبک شام غریبان باصدای زیبای جوادمقدم -( قلب و دلمو آب و گلمو ) *

6936
25

دانلودمتن وسبک شام غریبان باصدای زیبای جوادمقدم -( قلب و دلمو آب و گلمو ) قلب و دلمو آب و گلمو

دارم من ازت همه حاصلمو

ثارالله ثارالله

امروز و فردای ما

دنیا و عقبای ما فدات

با هر تپش هر نفس

از عمق دل میزنم صدات

هر کی فداییت نشد

آقا فداییت میشم خودم

اصلأ برای همین

من گریه کن سینه زن شدم

حسین وای حسین وای

------------

آقای منی مولای منی

تو ضامن کرب و بلای منی

ثارالله ثارالله

خیلی نمی مونه زنده

این گدای تو بی حرم

آقا برا چی همه

باید برن اما من نرم

قلبم شده عاشق و

قلبم شده مبتلا حسین

من ساکن هیئت و

تو ساکن کربلا حسین

حسین وای حسین وای

-------------

عشقم علمه کارت کرمه

تو دربار تو شدم از خدمه

ثارالله ثارالله

گفتی بی سامون بشم

خواستی که مدیون

  • یکشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 امیر عباسی

اشعار شام غريبان به همراه سبک/شور -( مرثيه خواني شده كلام آلِ عبأ ) * امیر عباسی

3924
5

اشعار شام غريبان به همراه سبک/شور -( مرثيه خواني شده كلام آلِ عبأ ) مرثيه خواني شده كلام آلِ عبأ

شعله زند آتش از خيام آلِ عبا

واویلا واویلتا...

پيكر به سر بُوَد ميان گودال خون

وَ از كواكب شده زخم تن او فزون

از اين مصائب فتد به قلب عالم خروش

زِ دختران يتيم خون شده جاري ز گوش

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار شام غریبان به همراه سبک/زمینه -( آسمانم ، ندارد ستاره ) * احسان پیریابی

2992
1

اشعار شام غریبان به همراه سبک/زمینه -( آسمانم ، ندارد ستاره ) آسمانم ، ندارد ستاره

بسته شد بر ، حرم راه چاره

خیمه گاه و ، هجوم سواره

واویلا ، زغوغای غارت

واویلا ، ز حرف اسارت

واویلا (۳)

در دل دشت غم ، دختران می­دوند

چون حرم شد دگر، بی امان می­دوند

واویلا (۲)

خیمه­ی غم ، به پا شد خدایا

کربلا در ، دلِ کربلا شد

آسمانی ، پر از نیزه­ها شد

واویلا ، از این سر بریدن

واویلا ، زمعجر کشیدن

واویلا (۳)

من چه گویم از این ، آتش و خیمه­ها

جان دهم آخر از ، ناله­ی بچه­ها

واویلا (۲)

شاعر : احسان پیریابی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 4
  • آبان
  • 1394
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

امام حسین(ع)گودال بعد از عاشورا -( تک و تنها شد و شکل محنش ریخت بهم ) *

2951
0

امام حسین(ع)گودال بعد از عاشورا -( تک و تنها شد و شکل محنش ریخت بهم ) تک و تنها شد و شکل محنش ریخت بهم

رفتنش ریخت به هم آمدنش ریخت بهم

آن قدَر اسب به روی بدن قاسم تاخت

که قد و قامت سرو حسنش ریخت بهم

دید گلبرگ گلم تازه کمی باز شده

حرمله زود روی دست منش ریخت بهم

بدن مُثله که مخصوص علی اکبر نیست

این حسین است که نظم بدنش ریخت بهم

نیزه و تیر و سنان ، سنگ و عصا و شمشیر

جوشنش ریخت به هم وضع تنش ریخت بهم

کهنه پیراهن او حکم کفن داشت براش

حیف غارت شد و وضع کفنش ریخت بهم

خون انگشت به انگشتر او جاری شد

نیمه شب رنگ عقیق یمنش ریخت بهم

صوت قرآن تو را خواهر تو دیر شناخت

علتش چیست صدای سخنش ریخت بهم

داخل طشت طلا بود که دندان هایش

خیزران خورد و درون دهنش ریخت بهم

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:22
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست ) *

1505
1

حضرت زینب(س) -( مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست ) مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست

روزی چو روزگار من از غم سیاه نیست

خواهم که سیر بینمت ، آنگه سفر روم

باید چه چاره کرد ؟ که تاب نگاه نیست

من با تو آمدم ، بنگر با که می روم

جولان خصم هست ولیکن پناه نیست

رأس تو روی نیزه و خورشید بر فلک

با بودن تو ، حاجت خورشید و ماه نیست

گفتم که خاک بر سر خود ریزم از فراق

جز سنگ و تیر و نیزه در این قتلگاه نیست

سید رضا هاشمی گلپایگانی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

حضرت زینب(س) -( مبریدم ! که در این دشت مرا کاری هست ) *استاد محمد جواد غفورزاده

2956
2

حضرت زینب(س) -( مبریدم ! که در این دشت مرا کاری هست ) مبریدم ! که در این دشت مرا کاری هست

گرچه گل نیست ولی صحنه گلزاری هست

ساربانا ! مزنید این همه آواز رحیل

که در این دشت مرا قافله سالاری هست

من و این باغ خزان دیده خدا را چه کنم

همره لاله رخان - لاله تبداری هست

ساربان ،تند مران قافله گلها را

که در این حلقه گل ، نرگس بیماری هست

نیست اندیشه مرا ، از سفر کوفه و شام

مهر اگر نیست ، ولی ماه شب تاری هست

تشنه کامان بلا را ، چه غم از سوز عطش

ساقی افتاده ولی ، ساغر سرشاری هست

هستی ام رفته زکف ، بعد تو یا ثارالله

هیچم ار نیست تمنای توام باری هست

تا به مرغان چمن ، رسم وفا آموزد

یادگار از تو پرستوی پرستاری هست

با وجودی که بود بار جدایی سنگین

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 21:50
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

حضرت زینب(س) -( گلای مو همه پرپر شدند و ) * رضا رسول زاده

1707

حضرت زینب(س) -( گلای مو همه پرپر شدند و ) گلای مو همه پرپر شدند و

میون قتلگه بی سر شدند و

شبیه شمع سوزان آب گشتند

به غربت ، مثل خاکستر شدند و

شاعر : رضا رسول زاده

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( کجاست مادرت امشب که نوحه خوان تو باشد ؟ ) * علی سلیمانی

2045
0

حضرت زینب(س) -( کجاست مادرت امشب که نوحه خوان تو باشد ؟ ) کجاست مادرت امشب که نوحه خوان تو باشد ؟

شب است و ماه نداری که هم زبان تو باشد

به دشت تیر فرستادی آخرین نفست را

که اولین تن افتاده نوجوان تو باشد

یگانه بانوی غربت ، کدام مرثیه امشب

قرار بوده فرازی ز داستان تو باشد ؟

ادامه ی در و دیوار و دست بسته ی مولاست

چهل سری که نشان برادران تو باشد

تو آفریده شدی تا به رسم مرثیه خوانی

هزار روضه ی مکشوف در جهان تو باشد

تو ایستادی و گفتی که عشق راه غریبی ست

که هر چه غم برسد شرح امتحان تو باشد

شکوه صبر تو ایوب را به سجده کشیده

که هر چه کوه در این راه ناتوان تو باشد

چه عاشقانه ی سرخی ست کاروان اسیران

سری که بر سر نی صاحب الزمان تو باشد

نشسته ای ل

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت زینب(س) -( در مغربی که طبل اسارت دمیده شد ) * محمود ژولیده

2285
2

حضرت زینب(س) -( در مغربی که طبل اسارت دمیده شد ) در مغربی که طبل اسارت دمیده شد

کار حرم دگر به جسارت کشیده شد

مشعل به دستها به حرم حمله ور شدند

ناگه تمام آل عبا دربدر شدند

چون حال آسمان و زمین گشت بی قرار

حکم امام آمد ، علیکُّنَّ بالفرار

با اهل بیت فاطمه مانند بنده ها

رفتار کرد دشمن بی دین به خنده ها

فحش از دهانشان نمی افتاد لحظه ای

سَبّ از زبانشان نمی افتاد لحظه ای

آری صدای هلهله و سوت و قهقهه

پیچید تا کرانۀ صحرای علقمه

یک بی حیا چنانکه امیرش اشاره کرد

مو می کشید و مقنعه را پاره پاره کرد

اما به جان فاطمه دفع خطر رسید

در زیر مقنعه به حجابی دگر رسید

آن خانواده ای که نگهدار عصمت است

در هر شرایطی بخدا اهل غیرت است

غارت زده ولی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:05
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

حضرت زینب(س) -( خدا که خواست به غم مبتلا شود زینب ) * محمود ژولیده

1752
1

حضرت زینب(س) -( خدا که خواست به غم مبتلا شود زینب ) خدا که خواست به غم مبتلا شود زینب

اراده کرد اسیر بلا شود زینب

اراده کرد حسینش به خون شود غلتان

اراده کرد ولیّ خدا شود زینب

شاعر : محمود ژولیده

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:06
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

حضرت زینب(س) -( ای كه به خشكی لبات ) * سعید پاشازاده

4481
16

حضرت زینب(س) -( ای كه به خشكی لبات ) ای كه به خشكی لبات

دریا توسل می كنه

موندم چه جوری داغتو

دنیا تحمل می كنه

سروی كه تنها شاهد

این برگ ریزونه منم

كوهی كه می خواد پاشه و

دیگه نمیتونه منم

گرم طوافن تا غروب

سرنیزه ها دور سرت

وقت نمازِ تیرها

سجاده میشه پیكرت

این موج كه روی تنت

باگریه می ریزه منم

زخمات لب وا می كنه

هر بار بوسه می زنم

تو كشته اشكی و من

یك چشمه بارونم برات

دیدم كه گریه می كنه

گرگ بیابونم برات

دیده میون موج خون

دریای احساسم تورو

ای آشناتر از همه

حق میدی نشناسم تورو؟

زخمت بهم میگه بمون

چشمت بهم میگه برو

سنگم بیاد از آسمون

تنها نمی ذارم تورو

با آه شونه می كنم

زلف پریشون تورو

با اشك روشن می كن

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:07
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( ای پاره پاره پیکر قرآن! سرت کجاست؟ ) *

2782
1

حضرت زینب(س) -( ای پاره پاره پیکر قرآن! سرت کجاست؟ ) ای پاره پاره پیکر قرآن! سرت کجاست؟

آه! ای سر بریده! بگو پیکرت کجاست

فریاد «وا عطش عطشا» رفته تا کجا

سقّای کودکان تو، آب‌آورت کجاست؟

ای ماه من! که ماه تمامیّ عالمی

ماه بلند‌قامت تو، اکبرت کجاست؟

بی‌نغمه مانده بر سر گهواره اش، رباب

شش‌ماهه ی نشسته به خون، اصغرت کجاست؟

ای خواب‌گاه و بسترت آغوش فاطمه!

عالم فدای بی‌کسی‌ات! مادرت کجاست؟

کریم رجب زاده

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:08
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( همره شدند قافله ای را كه مانده بود ) * محمد علی مجاهدی

2177

حضرت زینب(س) -( همره شدند قافله ای را كه مانده بود ) همره شدند قافله ای را كه مانده بود

تا طی كنند مرحله ای را كه مانده بود

از خویش رفته اند سبكبار تا خدا

برداشتند فاصله ای را كه مانده بود

با طرح یك سوال به پاسخ رسیده اند

حل كرده اند مسأله ای را كه مانده بود

با ركعتی نگاه در آن آخرین پگاه

بدرود كرد نافله ای را كه مانده بود

در فصل آفتاب و عطش از زبان حر

نوشید آخرین بله ای را كه مانده بود

آمد برون ز خیمه ی غربت قفس به دست

آزاد كرد چلچله ای را كه مانده بود

بی تاب و بی قرار در آن آخرین وداع

زینب گریست حوصله ای را كه مانده بود

از حلقه ی محاصره تنها عبور كرد

از هم گسیخت سلسله ای را كه مانده بود

دربند بند شامی كوفی فریب ریخت

پس لرزه ها

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:11
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( در باد می وزد بوی گیسوی سوخته ) * امیر اکبرزاده

1821
3

حضرت زینب(س) -( در باد می وزد بوی گیسوی سوخته ) در باد می وزد بوی گیسوی سوخته

دارم چه قصّه ها ز سر و روی سوخته

کشتی اسیر جزر و مد شعله ها شده

امّیدِ ورطه نیست به پاروی سوخته

آتش گرفت دشت کران تا کرانه اش

لبخند شعله ور شده و مویه، سوخته

از روی نیزه خیره به دنبال چیستی؟

آه ای نگاه زخمیِ کم سوی سوخته

آتش گرفت خیمه، دلم سوخت، بی خبر

که آتشم به جان بزند موی سوخته

تاول زده است پای شتابش... بگو... از آن

گرگ کمین گرفته به آهوی سوخته

آتش گرفته دامن او... فکر چاره کن

بگذاردت اگر روی زانوی سوخته

پیچیده بوی یاس به آتش کشیده ای

در عطر گُر گرفته ی شب بوی سوخته...

شاعر : امیر اکبرزاده

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:14
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -( دستان باد موی تو را شانه می کند ) * هادی ملک پور

1932
1

امام حسین(ع) -( دستان باد موی تو را شانه می کند ) دستان باد موی تو را شانه می کند

خون بر دل پیاله و پیمانه می کند

از داغ جانگداز جبین شکسته ات

زخمی عمیق بر جگرم خانه می کند

رگهای حنجر تو به گودال گوییا

با دوست، گفتگوی صمیمانه می کند

ذبحت عظیم بود و زبان مرا برید

حالا ببین چه با دلِ دردانه می کند

از آتش خیام حرم دشت روشن است

این شعله ها چه با گل و پروانه می کند

باور نمی كنم به خدا باغ لاله را

دست عدو شبیهِ به ویرانه می کند

بادِ خزان چه حمله ی نامردمانه ای

بر ساقه ی شقایق و ریحانه می کند

زینب که گیسویش ز مصیبت سفید شد

گیسوی دختران تورا شانه می کند

حالا كه نام دخت علی بر لبم نشست

غم های عالمی به دلم لانه می کند

هر روز و هر كجا

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 22:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

تنور خولی ملعون -( بر خـاک کـربـلاست اگـر پیـکـر حسین ) *استاد سید هاشم وفایی

1985
1

تنور خولی ملعون -( بر خـاک کـربـلاست اگـر پیـکـر حسین ) بر خـاک کـربـلاست اگـر پیـکـر حسین

امشب رسیـده است به کوفه سر حسین

ای آسمـان بنـال کـه از ظلـم کـوفیـان

خــاکستــر تنــور شـده بستـر حسین

سرخ است گر که خاک ز خـون گلـوی او

خـاکستـری شـده ست رخ انور حسین

امشب شب زیـارت و شــام عــزا بـود

بنشسته در محیـط غمش مــادر حسین

آهستـه تر بنـال دل مـن، کـه فـاطمـه

احیــا گـرفتــه است کنـار سـر حسین

خـون از لبـان اطهـــر او پــاک می کنــد

گلبـوسـه می زنـد بـه رخ اطهــرحسین

خوناب می کنـد به روی خـاک غم روان

اشکی که می چکد به روی حنجر حسین

در محفـل غمی کـه به پـا کـرده فـاطمـه

خالی ست جای خـواهر غمپـرور حسین

پرپرشده ست گـرچه «وفائی» وجـود او

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

تنور خولی ملعون -( ماجرا هر چه بود پایان یافت ) * یوسف رحیمی

3296
3

تنور خولی ملعون -( ماجرا هر چه بود پایان یافت ) ماجرا هر چه بود پایان یافت

هر کسی بود عازم کویش

زنی انگار چشم در راه است

از سفر، چه می آورد شویش

لحظه ها بی قرار و دلواپس

غصه هایش بدون حد می‌ شد

مرد او از سفر نیامده بود

شب هم از نیمه داشت رد می ‌شد

آسمان تار و تیره و خونبار

آه آن شب نبود معمولی

نیمه ی شب پرید زن از خواب

آمده بود از سفر خولی

گفت خولی بگو چه آوردی

که چنین غرق تاب و تب شده ام

چیست سوغات تو که اینگونه

دل پریشان و جان به لب شده ام

گفت هر چند تحفه ی خولی

زر و سیم و طلا و درهم نیست

ولی این بار گنجی آوردم

که نظیرش به هر دو عالم نیست

چیزی از ماجرا نمی دانست

چشمش اما اسیر شیون بود

متحیر شد و سراسیمه

دید آخر تنور

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:14
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب

دارد سکوت ممتد تو می کشد مرا -( حرفی بزن عزیز دلم آسمان من ) * نعیمه امامی

2874
9

دارد سکوت ممتد تو می کشد مرا -( حرفی بزن عزیز دلم آسمان من ) دارد سکوت ممتد تو می کشد مرا
این زخم های بی حد تو می کشد مرا

حرفی بزن بیا به سکوت خرابه ها
حالا که تازیانه شده سهم لاله ها

حرفی بزن تمامی دار و ندار من
از روی نی بیا بنشین در کنار من

پیشانی ات شکسته بمیرم برای تو
لب تشنه ای تمام وجودم فدای تو

خون می چکد ز گوشه ی لبها هنوز هم
شرمنده است حضرت سقا هنوز هم

عالم فدای آن لب عطشان تو حسین
زمزم شده است مست و پریشان تو حسین

حرفی بزن عزیز دلم آسمان من
جان می دهم ز دوری تو روح و جان من

قرآن بخوان به صوت حزین ای قرار من
ای کشته ی غریب خدا، شاه بی کفن

این زینب است زینب تنهای تو حسین
مجنون دلشکسته و شیدای تو حسین

باور نداشتی که پریشان ببینی ام
با د

  • شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد