شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 ودود آذرین خلخال

حضرت مهدی(عج) -(دیده از هجر رخت تر نکنم پس چه کنم) * ودود آذرین خلخال

382

حضرت مهدی(عج) -(دیده از هجر رخت تر نکنم پس چه کنم) دیده از هجر رخت تر نکنم پس چه کنم
عمر حسرت زده پرپرنکنم پس چه کنم

چشم عالم به گل روی تو باشدنگران
خاک از هجر توبرسر نکنم پس چه کنم

از فراقت گل زهرا به همه صبح و شبم
چشم خودچشمه کوثرنکنم پس چه کنم

ساقی بتکده عشقی و من مست و خراب
می عشق توبه ساغرنکنم پس چه کنم

اول و آخر عشقی ابدالدهر مدام
نام تو زینت دفتر نکنم پس چه کنم

دلبر مهرخ و مه روی و مهین خال تویی
من ثنای رخ دلبرنکنم پس چه کنم

خانه به خانه پی ات مثل اویس قرنم
عشقت ای گمشده باورنکنم پس چه کنم

توهمان ذُخرالحسینی توهمان منتقمی
دل غمین شه بی سر نکنم پس چه کنم

آیی از کعبه اگر زود بیا کرب و بلا
جان فدای شه محشر نکنم پس چه کنم

(آذرین) ورد زبانش همه شد یابن الحسن
نام زیبای تو ازبرنکنم پس چه کنم

  • چهارشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 18:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(سلامی ز سرداب قلبم به رویت) * رامین محمد زاده

378

حضرت مهدی(عج) -(سلامی ز سرداب قلبم به رویت) سلامی ز سرداب قلبم به رویت
زند پر چو قمری نگاهم به سویت
سلامی که از عمق دل می تراود
سلامی که شعر و غزل می سراید
سلامی به زیبایی شمس جان ها
سلامی به پهنایی آسمانها
سلامی که باشد سلامت عزیزم
سراسر وجودم فدایت عزیزم
چنان قبله گاه دلم گشته کویت
که مهر نمازم شده خال رویت
خبر داری از حال و احوال این دل؟
ظهورت و نگاهت شده فال این دل
اسیر نگاهت شدم عاجزانه
نگاهی به چشمم نما عاشقانه
کرم کن که دل از بلاها بگیرم
دمی روی ماهت ببینم ، بمیرم
عجب غیبتی شد شها رفتنت تو
تک و بی کس جدا رفتنت تو
بیا ، عیبتت تا که پایان شود یار
بیا تا که گل از گلم بشکفد یار
گواهی که مانده دو چشمم به راهت
پریشان ترم کن به اذن نگاهت

  • جمعه
  • 3
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(من چو سرمای زمستانم همیشه سرد و سوز) * رامین محمد زاده

326

حضرت مهدی(عج) -(من چو سرمای زمستانم همیشه سرد و سوز) من چو سرمای زمستانم همیشه سُرد و سوز
همچــو تاریکی ِ شبها بودم و دنبـــال روز
محوِ دریای مصیبت بودم و غرق ملال
نا امید از زنده بودن بودم و افسرده حال
ریشه ام خشکیده بود و ساقه ام پژمرده وار
غرق غم ها بودم و دنبال مرگم مُرده وار
تا تو رادیدم چو مجنون عاشق و مستت شدم
عاشق و دیوانه و بیمار دربستت شدم
گرچه بخت بی فروغم مُرده سان خوابیده است
نوری از رخسار ماهت بر شبم تابیده است
تا بر احوال دلم چون آسمان ناظر شدی
همچو نوری بر بلندای فلک ظاهر شدی
تا به شبهایم ستاره گشتی و روشن شدی /
در تَب و تاب زمان چشم و چراغ من شدی

  • جمعه
  • 3
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(با تو گذشته ز کرم حال شود یا مهدی) * رامین محمد زاده

365

حضرت مهدی(عج) -(با تو گذشته ز کرم حال شود یا مهدی) با تو گذشته ز کرم حال شود یا مهدی
نام تو چون نیک ترین فال شود یامهدی
درد تو را بر کمر کوه گذارند اگر
کل جبل ها ز غمت دال شود یا مهدی
خیل ملک گر زغمت فطرس درمانده شود
عشق تو بر فطرسیان بال شود یا مهدی
از تو سخن گفتن اگر سهمیه بندی بشود
ماخلق و جن ملک لال شود یا مهدی
از کرم و لطف شما ای شه گردون خدمه
جمله ضعیفان و فلج . زال شود یا مهدی
مست وپریشان شدنم از یم الطاف شماست
نام شما روی دلم خال شود یا مهدی

  • جمعه
  • 3
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(وَالشَمـس یعنی روی تـو ؛ وَالَیـل تـار موی تو) * رامین محمد زاده

284

حضرت مهدی(عج) -(وَالشَمـس یعنی روی تـو ؛ وَالَیـل تـار موی تو) وَالشَمـس یعنی روی تـو ؛ وَالَیـل تـار موی تو
مَـدِ وَالضـالیـن شـود هـم پـایـة یـاهوی تو

بِسـمِ الَـهِ قـران تویی ؛ وَالتیـن یعنـی تینَتت
قاری که مَـدی میکشـد آن مَـد بیاید سوی تو

معنای الرَحمـن تویی ؛ یاسیـن و اَلعِمران تویی
آیات المیزان تویی ؛ حَبـلُ المَتیـن گیسوی تو

پیشانیَت وَالفَجر عشق ؛ چشمان تو بیت الحرام
کعبه تویی ؛ قبلـه تویی؛ ای قبله گاهم کوی تو

مَشعَر خـودش قربان تو ؛ زمـزم لَبـانت را گـدا
دیـدم صفـا و مَـروه را در قـوسیِ ابـروی تو

طـوبی قَدِ رعنـای تـو ؛ جنـت اسیـر مقـدمت
لیـلای عـالم را کنـد مجنـون رُخ نیکوی تو

شایسته باشد در جنـان با اَشک چشم حُوریان
همچون گنیـزانت مَلک جمله شود پاشوی تو

بی شک عصای دست تو مـوسی هویـدا میکند
صد چون مسیحا مشتری بر قُرصی از داروی تو

ابـروی تـو قُـوس کمان ؛ مُـژگان تو تیر سه پر
دل را نشـانه میکنـد ای مَـه جَبین جادوی تو

اَستـار کعبه نـارَسَـد در رُتبـه بـر دَستـار تو
دستار تو پوشـانده چـون از بَد نظـرها روی تو

نا چیز شعـری گفتـه ام بَـر بهتـریـن بهتـران
دِعبِل کند صد چون پریشان را دَمی از هووی تو

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(افلاک اقامتگه تو جنس تو خاکیست) * رامین محمد زاده

372

حضرت مهدی(عج) -(افلاک اقامتگه تو جنس تو خاکیست) افلاک اقامتگه تو ، جنس تـو خاکیست
پالایش چشمان تـو سَردابـه پاکیست

ای جنس نگاهت گهر و لُوءلُوء و مرجان
آن جلوه چشمان خودت را بدرخشان

بَـه بَـه که شــده مـرحمتـی نـــاب نصیبَت
دل می بــَرد آن پـاکی چشمـــــان نجیبَت

ای لَیل همه عالمیان موی سیاهت
ای شَمس جهان گُسترِ دل صورت ماهت

ای ســـاحل چشمـــان تو جــولانگهِ دریا
پیشــــــانیِ تــــو محــــور ارکــان ثُریا

ابروی تو بــر چشـــم جهان سایــه فِکنده
از سینـه دلم را نگهَـت بیــن که چـه کَنده

از لطــــف خــدا چهـرة ماهت شده زیبا
زیبایـــی دنیــــا بــــه نگـــاهت شده زیبا

خــورشیـــد فقیـــریست بَـــرِ دیـــدة نـازت
چشمان شرف شمــس مَلَک مُهـــر نمــازت

آتش به دلــم میـــزنــــد آن ســــوزش آهت
مستانــه نشــان کــرده دلــم عُمــق نگــاهت

مستانه برایت چه نویسم ؟ چه بگویم؟
یـا لالـه صفت بُــوی دل انگیــــز تـو بُــویَم

مستـانــــه دو چنـــدی بنوشتـــــم زِ نگـاهت
تــا دیــــده بمـانـد چـو گـدیـــان ســرِ راهت

جانا عجبی نیست که دل بُرده ای از دل
دل کَنــدَن از آن دیــدة مستـانه چـه مشکل

تا دیـده (پریشـان) رُخ همچـون قَمَرَت را
پروانــه صفت دور زَنـــد ، دور سَـرت را

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

امامت حضرت مهدی(عج) بعد از شهادت پدر -(ای که میگویی غم و محنت ندارد مهدی آلعبا) * رامین محمد زاده

291

امامت حضرت مهدی(عج) بعد از شهادت پدر -(ای که میگویی غم و محنت ندارد مهدی آلعبا) ای که میگویی غم و محنت ندارد مهدی آلعبا
چشم پُـر خون و دلی رنجور دارد مهدی آلعبا
بعدِ داغ ِجانگداز و بعد ِغـمهای پدر
بر سـراش تـاج امامت میگذارد مهدی آلعبا

سـائلان درگهـش استـاد حـاتـم می شـود
بعدِ غم هـای پـدر دریـای ماتـم می شـود
در جنان زهرا گرفته جشن گلریزان ؛ که چون
مهـدیـش فـرمـانـروای کُـل عالـم می شود

  • پنج شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان _جانا جلوس فرما بر تخت پادشاهی * اسماعیل تقوایی

363

یا صاحب الزمان _جانا جلوس فرما بر تخت پادشاهی یا صاحب الزمان
جانا جلوس فرما بر تخت پادشاهی
تا آوری به عالم، پایان هر تباهی

تو عشق عالمینی،اندر فراق رویت
ازنای ما برآید،هرلحظه سوز وآهی

آه ای پناه عالم،رحمی به بی پناهان
هستند عاشقانت، در اوج بی پناهی

بازآ و نور رویت، برجان ما بتابان
تا از وجود دنیا، زائل شود سیاهی

از چاه غیبت خود، ای یوسفا برون آ
تا گرد تو بگردیم، ما کفتران چاهی

در درگه تو شاها، ماییم حلقه بر گوش
ماندیم بر در تو، خواهی تو یا نخواهی

ای کهربای هستی،ما پیش تو چو کاهیم
آیا شود ربایی، ای کهربا تو کاهی

دیریست ماندگاران، در کوی انتظاریم
اندر ره وصالت، کی میشوی تو راهی

مپسند ای حبیبا، حسرت بدل بمانیم
عجل علی ظهورک، ای حجت الهی

خوش باد لحظه ای که، آیی و ما ببینیم
در لشگر خدایی، فرمانده سپاهی

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 علی صمدی

تک بیت -(دلم روشن شده نزدیک شدی) * علی صمدی

535
1

تک بیت -(دلم روشن شده نزدیک شدی) دلم روشن شده نزدیک شدیم به آخر ظلمت
تموم میشه فراق و غم اگر چه طول کشید غیبت

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:34
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت امام زمان(عج) -(ای یوسف زهرا بیا) * رامین محمد زاده

2356
1

حضرت امام زمان(عج) -(ای یوسف زهرا بیا) در آهنگ (سلطان قلبم )

ای یوسف زهرا بیا
هجران بس است مولا بیا
جان آل عبا بیا
چشم انتظارم

موسم درد و غم آمد
مولا بیا ماتم آمد
بزم دخت خاتم آمد
چشم انتظارم

ای منتقم جان زهرا کجایی
در سوریه یا که در کربلایی
کی میشود تا بیایی بیایی
چشم انتظارم

(کر)

جان و دل ما تو هستی تو هستی
دلبند طاها تو هستی تو هستی
خونخواه زهرا تو هستی تو هستی

جان به دردت گرفتار است
دلم از عشقت بیمار است
بی تو شب و روزم تار است
پس کی میایی

ای گوهر نایاب من
ای شمس من،مهتاب من
عجل فرخ ارباب من
پس کی میایی

تو صاحب العصر و صاحب زمانی
تو قبله گاه همه عاشقانی
بر فاطمه روحی و جسم و جانی
پس کی میایی

(کر)

جان و دل ما تو هستی تو هستی
دلبند طاها تو هستی تو هستی
خونخواه زهرا تو هستی تو هستی

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 17:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

غزل حضرت مهدی(عج) -(یابن الحسن عاشق آمدنت جان ها) * رامین محمد زاده

363

غزل حضرت مهدی(عج) -(یابن الحسن عاشق آمدنت جان ها) در سبک (ای دل اگر عاشقی منتظر یاد باش )

یابن الحسن عاشق آمدنت جان ها
مدح تو گوید دلا سر به سر عنوان ها
معنی و هم حافظ و قاری قران تویی
عاشق لب های تو آیه ی قران ها
خال لبت ای نگار مهر نمازم شده
سجده گهه کبریاست آن لب و دندان ها
ما همگی محرم حج رخت گشته ایم
زبح رهت میکنیم این همه قربان ها
ای شه و میر هدا _ گشته ای از ما جدا
مدح تو گوید خدا در همه داستان ها
ای خبر سرمدم _ سر به ره تو زدم
جمعه شده آمدم _ ای مه دوران ها
دل شده غخوار تو _ در کف دیدار تو
ما همه بیمار تو _ تو همه درمان ها
قبله گهم کوی تو _ کعبه من روی تو
حبل متین موی تو_ ای شه رضوان ها
گر تو عنایت کنی _ ذره کرامت کنی
دعبل عالم شود جمله پریشان ها

  • جمعه
  • 10
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 17:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(میشود یابن الحسن در اوج غم یارم شوی؟) * رامین محمد زاده

378

حضرت مهدی(عج) -(میشود یابن الحسن در اوج غم یارم شوی؟) میشود یابن الحسن در اوج غم یارم شوی؟
میشود همراه و غمخوار و هوادارم شوی؟

غرق غم ها میشوم هر لحظه یادت میکنم
خواهشی دارم به وقت غصه غمخوارم شوی

در قراقت روز و شب گریانم و زارم بیا
از کرامت ناظر این دیده ی زارم شوی

در شب قدری فقط بی قدر چشمان توام
یک شب قدری دلا شمع شب تارم شوی

جان زهرا خواهشی دارم ز تو ای محتشم
در شب احیا دلا ، مهمان افطارم شویی؟

من #پریشانم که عصیان کارم و غرق خطا
یابن الزهرا بین عصیان ها حصارم میشوی؟

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(رخسار ملیح ات شده سر سلسله ی دل) * رامین محمد زاده

275

حضرت مهدی(عج) -(رخسار ملیح ات شده سر سلسله ی دل) رخسار ملیح ات شده سر سلسله ی دل
چون مُتَکِفِ حَج تو شد قافله ی دل

جانا همه خوبان جهان جمله گدایت
این سینه و این جان و دل و دیده فدایت

ای شَمس جهان گستر دل صورت ماهت
صَد چون شبِ یلدای زمان زُلف سیاهت

بر سینه زده برق نگاه تو شراره
شرمنده ی چشمان تو شد ماه و ستاره

ای پِلک تو سر نیزه و چشمان تو ساحل
لبهای تو خان کَرم و ؛ دیده چو سائل

آهو صِفت ام در صف این تیر نگاهت
سر چشمه ی چشمان زمان چشم سیاهت

بُت خانه ی ارواح فلک روح و روانت
ای طاق مُقَوَس به دل ابروی کمانت

جانا بفدای رَه تو روح پریشان
ای فُلک نجات ِ من و ای نوح پریشان

  • دوشنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج)، مناجات -(جمعه های فراق سر شد...) * محمد حبیب زاده

382

امام زمان(عج)، مناجات -(جمعه های فراق سر شد...) جمعه های فراق سر شد با
آه و اشک و دعا و خونجگری

سهم ما بعد این همه حسرت
نشده غیر درد و در به دری

یوسف فاطمی نشان قلوب
بی کلاف آمدیم تا بخری

سر بازار عشق منتظریم
دست خالی بدون سیم و زری

گم شدیم و پی تو می گردیم
زیر پا را نمی کنی نظری

میشود یک دقیقه هم که شده
جمع ما را به خیمه ات ببری

یا غلامان سینه چاکت را
از سر لطف و مرحمت بخری

شب غم را سحر نما بگرد
شده هجران تو چه درد سری

تو بیا تا بهار هم برسد
با تو دارد بهار هم ثمری

یادگار خدا به روی زمین
تا به کی از ظهور بی خبری

  • جمعه
  • 17
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

درد دل با امام زمان (عج) -(من آمدم به کوی تو...) * رضا ترابی گیلده

820

درد دل با امام زمان (عج) -(من آمدم به کوی تو...) من آمدم به کوی تو
برای گفتگوی تو
با کوله باری از گناه
شرمنده ام ز روی تو

مرا مران مرا مران
تو ای عزیز فاطمه

تویی تویی پناه من
دوای درد و آه من
منم گدا تو شاه من
ببخش تو بر گناه من

مرا مران مرا مران
تو ای عزیز فاطمه

نمیزنم به هر دری
زهرکس آشنا تری
یبن الحسن قسم به حق
تو آبرو نمی بری

مرا مران مرا مران
توای عزیز فاطمه

سرم شود فدای تو
فدای خاک پای تو
برای دیدنت بگو
من چه کنم برای تو

مرا مران مرا مران
تو ای عزیز فاطمه

به درد خود کجا رَوَم
اگر رَوَم خطا روم
تا که توهستی به حضور
جای دگر چرا رَوَم

مرا مران مرا مرا
تو ای عزیز فاطمه

قلب مرا جلا بده
درد مرا دوا بده
برای حاجت دلم
برات کربلا بده

مرا مران مرا مران
تو ای عزیز فاطمه

قسم به جان مادرت
من که شدم در به درت
چه میشود مگر دمی
نظر کنی به نوکرت

مرا مران مرا مران
تو ای عزیز فاطمه

من به فدای نام تو
فدای آن مقام تو
درد تراب و خواهشش
مرا بخوان غلام تو

مرا مران مرا مران
تو ای عزیز فاطمه

#رضا ترابی گیلده

  • شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:46
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(تَرَنُمِ ترانۀ تو ترانه در ترانه شد) * رامین محمد زاده

272

حضرت مهدی(عج) -(تَرَنُمِ ترانۀ تو ترانه در ترانه شد) تَرَنُمِ ترانه تو ، ترانه در ترانه شد
هم‌ این زمان‌‌هم آن‌ زمان‌زمانه‌ در زمانه شد

تو از خدا نشانه ای منم نشانه جویمَت
نشانه‌ها کنار هم نشانه در نشانه شد

بَها ، بهانه میدهد ، به من بها ، نمیدهد
تویی بهانه‌ی دلم بهانه در بهانه شد

نهان تویی عیان تویی جوانه‌ها ز عشق تو
جوانه و جوانه‌تر ؛ جوانه در جوانه شد

تو باعثی مکان شده مکانی از مکان دل
که بی تودل مکان که نه ‌مکانِ لا مکانه شد

  • شنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

مناجات امام زمان(عج) در عید قربان -(عید قربان گشت و ای قربان چشمانت بیا) * رامین محمد زاده

3637
2

مناجات امام زمان(عج) در عید قربان -(عید قربان گشت و ای قربان چشمانت بیا) عید قربان گشت و ای قربان چشمانت بیا
ای خلیل عشق من جانم به قربانت بیا

نفس خود را سر بُریدَم تا به راهت سَر دَهم
تا که بانک اَلعجل بر بام مکه سر دهم

عید قربان گشت و اما عیدی ما دست توست
غرق عُصیانم ولی چشم ودلم سرمست توست

یک نظر از سوی تو صد مُرده اِحیا میکند
درد هجرت را فقط رویت مُداوا میکند

غرق صدها مشکلم ای سید مشکل گشا
مُعجزه درمان دردم باشد ای مُعجز نما

ای نگارا جَذبه‌ات را عاشقان دِل میدهد
روز عید است و شَهان عیدی به سائل میدهد

از اَزل دلها شده سرمست و شیدای شما
جان زهرا عیدیَم باشد تماشای شما

الطفاطی کن ز عشقت سینه سوزان‌تر شوم
من (پریشانم) نظر کن تا پریشان‌تر شوم

  • یکشنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت مهدی(عج) -(بر لبم نام شما ، آواره ، حیرانم ، ولی ...) * رامین محمد زاده

315

حضرت مهدی(عج) -(بر  لبم  نام   شما ،  آواره  ،  حیرانم ، ولی ...) بر لبم نام شما ، آواره ، حیرانم ، ولی ...
اَلعَجل میگویم و حیران و گریانم ، ولی ...

کو به کو میگردمت ای صاحب کاشانه ها
بی‌حضورت‌ غرق‌آهم ،سینه سوزانم ،ولی ...

از کرم دستم گرفتی ای خدایِ معرفت
رو سیاهم ، مُهر نَنگم ، گرچه دربانم ، ولی ...

تو کنارم بود و هستی ،من به غیبت بوده‌ام
حاضر و ناظر تویی من خار و پنهانم ، ولی ...

باطناً غرق گناهم ، ظاهراً مست شما
گرچه میگویم فدایت این دل‌ وجانم، ولی ...

تیشه بر ریشه زَنم با ریش و با بی ریشِگی
ادعا دارم که پای بندِ عهد و پیمانم ، ولی ...

غرق عصیان هستم و شیطان بُت عظمای من
هر شب جمعه به هیئت‌ها ثنا خوانم، ولی ...

موقع درد و بلا نادِم زِ اعمالِ خودَم
چند روزی از گناهانم پشیمانم ، ولی ...

از یَم لطف شما دردَم که درمان می‌شود
می‌شوم بیگانه ، گر مدیون درمانم ، ولی...

گَه بِسان ساربانم ، گاه شاعر می شوم
مینویسم بوده مهدی دین و ایمانم ، ولی ...

طاهراً گر به تَخلص شد پریشان نامِ من
باز گویم بی شما دائم پریشانم ، ولی ...

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

امام زمان(عج) -(معجزه‌ها می کند نغمۀ نام شما) * رامین محمد زاده

359

امام زمان(عج) -(معجزه‌ها می کند نغمۀ نام شما) معجزه‌ها میکند نغمه‌ی نام شما
دل زِ همه می‌بَرد نام هُمام شما

گر چه حرامم شده مستی‌و مِی ، کافرم
مست کند چون مرا باده و جام شما

گر چه جهانی شده نغمه‌ی یا مرتضی
نام علی گشته چون رمز قیام شما

باعث این غیبتت زشتی اعمال ما
از بدی من شده خنده حرام شما

خاک‌به‌سر‌من کی‌ام؟منکه‌غلامت نی‌ام
عرش و زمین و زمان جمله غلام شما

نیست گلایه شها من بَد و نالایقم
لِیک امامَم تویی‌ شیعه خُرامِ ‌ شما

طبع‌من ازمعصیت‌وحشی ‌و کی‌میشود
طبع پریشان شود رامِ مُدام شما

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت امام زمان(عج) -(ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد) * رامین محمد زاده

382

حضرت امام زمان(عج) -(ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد) ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد
تا نیست دل مکانش ، بیجا نخواهد آمد

دلدار و یار و غمخوار در یاریِ نگار است
یاری به غیر داری ، یارا نخواهد آمد

هر ثانیه اگر چه وقت ظهور یار است
تا ما به غیبت هستیم مولا نخواهد آمد

مهدی به بی‌کسی‌ها همچون علیست، اما
روزی که او بیاید تنها نخواهد آمد

تا جای مرتضی را در دل عُمر گرفته
آن نورِ دیدگانِ طاها نخواهد آمد

تا حَق فاطمیه عالی اَدا نگردد
دلبند و یادگارِ زهرا نخواهد آمد

در جستجویِ یارَم هر سوی و کوی و بَرزَن
تا رام او نَگشته دلها نخواهد آمد

کودک بجای مَشق‌اش بر دفترش نوشته
اینجا که سفره خالیست بابا نخواهد آمد

ای خامه‌ی #پریشان اَندر پِیِ نگاری
بیگانه گشته تا دل با ما نخواهد آمد

در باطن و به ظاهر دَم‌ها زدی زِ مولا
عمر‌ات به سر رسیده گویا نخواهد آمد

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

حضرت امام زمان(عج) -(ای شــاهِ قافیــه،گـویَمت غَـزَل غَزَل) * رامین محمد زاده

328

حضرت امام زمان(عج) -(ای شــاهِ قافیــه،گـویَمت  غَـزَل  غَزَل) ای شــاهِ قافیــه،گـویَمت غَـزَل غَزَل
چـون عـاشقِ نامَـت شـدم اَزَل اَزَل

یک تـارِ مـویِ تـو مـولا نمیـدهـم
گـر لَعـل و گـوهرها دَهند جَبَل جَبَل

ای دلـربـایِ پـردهِ نشیـنِ زمـانـه ها
دل‌میدهم‌به‌جذبه‌ی‌عشقت جَمَل جَمَل

عشق تو شیرینیِ همه‌ی تلخی هاست
سَـر میکشم زَهـر فراقت عَسَل عَسَل

بیهوده نیست که عَوالم گـدای توست
ای نـورِ تـو بـه کَـواکـب عِلَل عِلَل

مـن دَست زِ دامـن تـو بَر نمیکشـم
گر تشنـه بـه خونـم شـود مِلَل مِلَل

میگردمَت ز ِهـر گُـذری و بـه هر دلی
در جستجـوی تـو بـودم مَحَل مَحَل

لطفـی نُمـا و بیــا ای ضَمیـرعشـق
تا لاله بـر قُـدوم تـو ریـزم بَغَل بَغَل

یـوسف تـریـنِ همه‌ی یوسُفـان بیـا
چون‌اِدعای یوسفی‌اش شد دَغَل دَغَل

تــا روز قیــامت بگـویم بیــا بیــا
فرصت دهـد بـه عمـرم اگر اَجَل اَجَل

دست چَپاول به شیعه گرفته اَجانِبان
قرآن به سـر گرفتـم و میگویم اَلعَجَل

مستانه‌باش و پریشان چنین نویس
مهدی بیا به حرف نیست عَمَل عَمَل

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت مهدی(عج) -(گرچه گفتم باز میگویم بصد تکرارها) * مجید قلعه بیگی

286

حضرت مهدی(عج) -(گرچه گفتم باز میگویم بصد تکرارها) گرچه گفتم باز میگویم بصد تکرارها
با عمل باشد سخن گردد دُر گفتارها

تا زمانی که منافق رخت خدمت در تن است
تا ابد او می نهد بر دوش ملت بارها

خائینین چون مار خوش خط دلربایی میکند
الحذر از نیش مخفیّ همینسان مارها

ای « فقیر» از درد هجران باز کن چندی سخن
تا نماند پشت پرده بعضی از اسرارها

ما بظاهر عاشق فرزند زهراییم و لیک
صحنه سازی میکنیم با این چنین رفتارها

نام او چون میرسد گوییم سرباز توییم
مانده تنها شاه دل با اینهمه سر بارها

روز و شب بر یوسف زهرا شده خونین جگر
اشک غم ریزد خدا داند در و دیوارها

فقر تبعیض و فساد و جور و ظلم و هلهله
تا ثریا رفته این بی عدلی اغیارها

اهل هیت جان زهرا مهدی هم تنها شده
پشت بر سلطان نموده صد اسف سردارها

یوسف زهرا مگر نه جانشین مرتضاست
پس کجا مانده کُمیل و میثم تمارها

قبل تو صدها هزاران شعر هم گفتند «فقیر»
ما خم یک کوچه ایم از اینهمه تکرارها

  • جمعه
  • 24
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت مهدی(عج) -(گر دو روز عمر مرا یک نفس بماند) * مجید قلعه بیگی

300

حضرت مهدی(عج) -(گر دو روز عمر مرا یک نفس بماند) گر دو روز عمر مرا یک نفس بماند
در انتظار ناجی فریادرس بماند

ما دم ز آزادی و دم ز صفا زنیم
آن رهبر شکسته دل کنج قفس بماند

میدان عمل بخدا خالیست گم شویم
فارس پیاده و اینک همت فرس بماند

در انتظار یار سفر کرده سالهاست
چشمم به راه و گوش به بانگ جرس بماند

گلها صده پژمرده از جفای روزگار
گل نیست٬ دور بر خار و خس بماند

شاه جنان شده تنها بگو فقیر
هر کس نرفت سمت او زهدف پس بماند

  • جمعه
  • 24
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت مهدی(عج) -(با من بگو تا کیستی؟ مهری بگو ماهی بگو) * مجید قلعه بیگی

493

حضرت مهدی(عج) -(با من بگو تا کیستی؟ مهری بگو ماهی بگو) با من بگو تا کیستی؟ مهری بگو ماهی بگو
خوابی ، خیالی، چیستی؟اشکی بگو آهی بگو

عشق تو را با جان خرم، گفتی تورا من گوهرم
ای گوهرم ای سرورم از من چه میخواهی بگو؟

غمخوار و دلخواه توأم، من ناله و آه توأم
از هجر تو جان بر لبم از دردم آگاهی؟ بگو

هرشب به رویایِ توأم، مجنون و شیدای توأم
وَلله نگویی سرزده از من چه کوتاهی بگو

یار من تنها تویی چون یوسف زهرا تویی
شاها از این زارِ فقیر تو هر چه میخواهی بگو

عصریمیز آشفته دور یا مرتضی حیدر مدد
گون ب گون طغیان ائدیر ظلم و فساد و شر و بد

گر زلیخا جرمینه یوسف نچه ایل زندان چکوب
بیزلرین اعمالینه «مهدی» اولوب حبس ابد

  • شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

غزل هجران -(ای صبح فروزنده روشنگر جانی) * مجید قلعه بیگی

393

غزل هجران -(ای صبح فروزنده روشنگر جانی) ای صبح فروزنده روشنگر جانی
احوال شب تار مرا با تو که گوید؟

این جمعهٔ پایان همین سال غمین است
پس حسرت دیدار مرا با تو که گوید

ای لاله گلزار علی، غنچهٔ زهرا
دامان پر از خار مرا با تو که گوید

تو همچو عمویت بخدا بحر سخایی
آشفتگی کار مرا با تو که گوید

این جمعه و آن جمعه فقط حد سخنهاست
درد و غم بسیار مرا با تو که گوید

تو شاه جنانی بخدا، منکه فقیرم
بد عهدی اسرار مرا با تو که گوید

  • شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم * مرضیه عاطفی

377

با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم
چشم پوشیدم از عالم که فقط تو را ببینم

دردمندم! برسان نسخه ای از گوشۂ چشمت
تویی آخرین امیدم ای طبیبِ دلنشینم

مسجد و قبله و سجاده خودِ کعبه؛ تویی تو
برده عشق تو به غارت؛ دل و هوش و عقل و دینم

فتنه بر پا شده اما به هوایت ایستادم
شبهه تأثیر ندارد به خدا که در یقینم

«یا أباصالحِ» عالم مددی! که دور از تو
نفْس ِ طغیان زده میزند پیاپی به زمینم

بدَم اما به تماشای تو محتاجم و گاهی
کاش در خیمۂ تو قدرِ نگاهی بنشینم

تا شکوفا بشود بر لب تو صد گلِ لبخند
باید از باغ ارادت گل نرگسی بچینم

شب لیلة الرغائب به تو اختصاص دارد
همه آرزوی من هستی و مشتاق ترینم!

#لیلة_الرغائب_شب_انتظار
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج

  • پنج شنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

واحد مناجات با امام زمان(عج) -(عاشقم،ازدلم،میخونم برایت) * الیاس محمدشاهی

288

واحد مناجات با امام زمان(عج) -(عاشقم،ازدلم،میخونم برایت) ◾️"بنداول"◾️

عاشقم،ازدلم،میخونم برایت
میکنم،جانم را،دررهت فدایت
روسیاهم،ولی،آقادوست دارم
هستیم،شمایی،ای داروندارم
بانگا،هی قلبم،راخانه ات بنما
یوسفه،فاطمه،پسره مرتضی

آقابسه،هجر و دوری،خسته ام از،این همه صبوری
دسته من گیر،حافظم باش،میدونم که،ازمن تورنجوری

?مهدی(2)آقای غریبم
* * * *◾️◾️◾️
◾️"بنددوم"◾️

باخطا،قلبت را،هرلحظه شکستم
هرموقع،که دربز،مه گنه نشستم
با زبان،با نگاه،آتش را خریدم
باعصیان،دستم راازدستت کشیدم
نکردم،دعایی،برای ظهورت
نبودم،منتظر،برای حضورت

داره میره عمرم آقا،کی می آیی مولا یابن الزهرا
جمعه هامن بیقرارم،بگو کجایی مولا یابن طاها

?مهدی(2)آقای غریبم
* * * *◾️◾️◾️
◾️"بندسوم"◾️

سینه ی فاطمه،خون ریزد،واویلا
ازچشمانه علی،اشک ریزد،واویلا
جگره،مجتبی،شدپاره ی غمها
بی سرشد،ثارالله،دردشته کربلا
غارت کرد،آتش زد،خصم دون خیمه ها
ساربان،همسفر،با زینب در صحرا
اهلبیت،بزمه می،بازاره برده ها
سه ساله،خرابه،وای از جسارتها

این مصیبات،پیشه رویت،اشک خونین،میباردازچشمت
دیدنه تو،آرزوی من،شد دعایه من،مهدیا ظهورت

?مهدی(2)آقای غریب

  • جمعه
  • 1
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 19:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

سال نو غم فراق یار -(ای به تیر غمزه ات جان ها شکار) * محمدرضا محمدی (ناعم)

276

سال نو غم فراق یار -(ای به تیر غمزه ات جان ها شکار) ای به تیر غمزه ات جان ها شکار
خاک راهت کیمیای روزگار
سایل کویت شهان تاجدار
یابن الزهرا، ای علی رایادگار
خسته ام، ازتلخی این انتظار
نذرکردم تابیایی در بهار

روزهاهم مثل شب گشته سیاه
نیست توفیری میان مهروماه
عمرهادرتیره گیها شد تباه
گشته ابنای بشر غرق گناه
بیقرارم، بیقرارم، بیقرار
نذرکردم تابیایی دربهار

عشق تودل رامسخرکرده است
سینه را نورت منورکرده است
شهرراعطرت معطر کرده است
خاک را لطفت مطهرکرده است
کوهها ازهیبتت درانکسار
نذرکردم تابیایی دربهار

کنج خانه دورازهرقیل وقال
درخفا، ازدیده ی اهل وعیال
بود ذکرم لحظه ی تحویل سال
یامحول؛ کن نظربرخسته حال
خواستم وصل تورا ازکردگار
نذرکردم تابیایی دربهار

کی نمایی روی چون مه را عیان
رخ مگیراز ما توای آرام جان
مونس روز وشبم آه وفغان
غصه دارم وسعت هفت آسمان
"ناعمم"بیگانه از ایل وتبار
نذرکردم تابیایی دربهار

  • شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت امام زمان(عج) -(محو تولای اباصالحم ) * جابر ولد پور

324

حضرت امام زمان(عج) -(محو تولای اباصالحم ) محو تولای اباصالحم
واله و شیدای اباصالحم

ساکن میخانه عشقم ولی
تشنه صهبای اباصالحم

چون همه اهل کمال و ادب
خاک کف پای اباصالحم

چله نشین حرم بندگی
طالب ایمای اباصالحم

درحرم عاطفه مجنون صفت
بادیه پیمای اباصالحم

مفتخرم اینکه بدشت جنون
بیدل و رسوای اباصالحم

بازچویک زورق بشکسته ای
غرقه بدریای اباصالحم

دلخوشم آدینه دیگررسد
چونکه بدنیای اباصالحم

فاش سخنگویم وچون اهل حق
درپی معنای اباصالحم

گرچه بفتوای خرد دلخوش از
دولت فردای اباصالحم

لیک دراین برهه قبولم کند
خرم ازاین رای اباصالحم

ورنه بدنیای غزلهای خویش
موجب ایذای اباصالحم

من که بامیدکرامت ازاین
همت والای اباصالحم

(مژده)شوریده سرم خیره بر
مهرفرحزای اباصالحم

  • دوشنبه
  • 11
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

حضرت مهدی(عج) -( آقای من اجازه بده دیده تر کنم) * محمدرضا محمدی (ناعم)

306

حضرت مهدی(عج) -( آقای من اجازه بده دیده تر کنم) آقای من، اجازه بده دیده ترکنم
خون جگر، به گریه روان ازبصرکنم
آقا؛ شنیده ام که غریبید و منتظر
آقاببخش؛ حال چه خاکی بسر کنم؟
شرمنده ام، امام خود از یادبرده ام
حالا چگونه از سرکویت گذرکنم؟؟؟
باید برای آنکه شما رارضاکنم
ازجمله ی علایق دنیا حذرکنم
وقتش رسیده بهرتمنای وصلتان
جان را برای زخم زبانها سپر کنم
گرچه نمیخرند مرا خلق روزگار
باید تمام اهل وطن راخبرکنم
باهم برای آمدن تو دعا کنیم
باسوزناله جان جهان در شررکنم
آقا کلاف نیست به دستم، دل است، دل
بازارعشق توست، چه غم گر ضررکنم
"ناعم"نداردازغم هجرانتان قرار
آقای من؛ اجازه بده دیده ترکنم

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد