شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 مرتضی اسکندری

حضرت مهدی(عج) -(کم نیست مبتلای شما یابن العسکری) * مرتضی اسکندری

302

حضرت مهدی(عج) -(کم نیست مبتلای شما یابن العسکری) کم نیست مبتلای شما یابن العسکری
جان جهان فدای شما یابن العسکری

کی می شود که بر سرما سایه افکند
یک گوشه از عبای شما یابن العسکری

بیمار لاعلاجم و درمان من بُوَد
گردی ز خاک پای شما یابن العسکری

ابلیس هم به پیش خدا می رود اگر
سجده کند برای شما یابن العسکری

ازهرصدای خوش به خدا دلنشین تر است
آوای ربنای شما یابن العسکری

شرمنده ام که مایه ی ننگ شما شدم
رفت از سرم هوای شما یابن العسکری

  • یکشنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 ابراهیم قبله آرباطان

شعر انتظار حضرت مهدی(عج) -(تو که با مردم این شهر سخن ‏ها داری) * ابراهیم قبله آرباطان

351

شعر انتظار حضرت مهدی(عج) -(تو که با مردم این شهر سخن ‏ها داری) تو که با مردم این شهر سخن‏ها داری
در حریمِ حرمِ باورشان جا داری

دل این قوم به چشمان تو تنگ است هنوز
ندبه، هر جمعه سحرگاه قشنگ است هنوز

می‏چکد کم کمَک از باورم ایمان دریاب
«چشمه ی چشم مرا ای گل خندان دریاب»

عده‏ای معتقدند عشق شکوفا نشود
یاس‏ها در بغل پنجره‏ها وا نشود

پیچک از دوری خورشید زمینگیر شود
باغ در پنجه ی پاییز فقط پیر شود

«مژده دادند که بر ما نظری خواهی کرد»
حتما از کوچه ما هم گذری خواهی کرد!...

التیام غم دوری است نگاهی گاهی
لذتی هست در این چشم به راهی گاهی

مصلحت هر چه که باشد، تو یقین می‏آیی
به بهارانه فردای زمین می‏آیی...

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 جابر عابدی

شعری تقدیم به امام زمان(عج) -(صبح دل انگیزی بیا تا جان بگیریم...) * جابر عابدی

733

شعری تقدیم به امام زمان(عج) -(صبح دل انگیزی بیا تا جان بگیریم...) صبح دل انگیزی بیا تا جان بگیریم
با صوت زیبایت دمی درمان بگیریم

سختی این شبهای بی تو تلخ بوده
برگرد تا شهدی از این هجران بگیریم

حال دلم را خوب می دانی خراب است
با روی تو باید سر و سامان بگیریم

ما همچنان در آرزوی روز وصلیم
کی می رسی تا دست بر دامان بگیریم

از جمعه تا جمعه اسیر اضطرابیم
پس حق بده با ندبه ها بحران بگیریم

ما موج های کوچک روز ظهوریم
لب تر کن آقا پای تو طوفان بگیریم

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حمیدرضا محسنات

مناجات با امام زمان(عج) -(عمریست در شعرم پر از اما، اگر شاید...) * حمیدرضا محسنات

520

مناجات با امام زمان(عج) -(عمریست در شعرم پر از اما، اگر شاید...) عمریست در شعرم پر از , اما , اگر , شاید
خوف و رجائم را بفهمد یک نفر شاید

تا خیمه ی سبزت چه چیزی میبرد ما را ؟
دست دعا , پای زیارت , چشم تر شاید

وقت ملاقتت چه اوقاتیست معمولا ؟
در جمکرانت غرق ندبه یک سحر شاید

نامم به گوشت خورده یا نه ؟ گرچه بشناسی
ما را به نام عاشقان در به در شاید ....

دیگر سراغی از منِ تنها نمیگیری
دور و برت داری کسانی خوب تر شاید

این سالها یا تو جوابم را نمیدادی
یا من شدم چیزی میان کور و کر شاید

من خسته ام من خسته ام من خسته ام خسته
از اینهمه خوف و رجاء اما اگر شاید

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:40
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

دوبیتی مناجات امام زمان(عج) -(با رایت فتح و نصر خواهد آمد....) * جواد هاشمی

857

دوبیتی مناجات امام زمان(عج) -(با رایت فتح و نصر خواهد آمد....) با رايت فتح و نصر خواهد آمد
بنيان‌كن كاخ و قصر خواهد آمد

«والشّمس»! جمال دوست خواهد تابيد
«والعصر»! ولیّ عصر خواهد آمد

  • جمعه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:42
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(ذکر مناجات ما ذکر شب مهدی است) * ناشناس ؟؟؟

332

حضرت مهدی(عج) -(ذکر مناجات ما ذکر شب مهدی است) ذکر مناجات ما ذکر شب مهدی است
قبله حاجات ما خال لب مهدی است

حضرت عیسی اگر داد شفا بر مریض
خویش برای شفا در مطب مهدی است

اوکه زمین را به عرش دوخته با نور خود
فاصله عرش و فرش یک وجب مهدی است

هرکه بود در جهان ، منتَظِرِ منتَظَر
مژده دهیدش که او منتخب مهدی است

یوسف قدیس اگر دل به زلیخا نداد
واله و دیوانه وار در طلب مهدی است

عاشق او زینبش ، عاشق تاب و تبش
تاب و تب شیعیان ، تاب و تب مهدی است

گر چه امام است او ، لیک ابالفضلی است
این سخنم منبعث از ادب مهدی است

  • سه شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:04
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج)، مناجات -(گل همیشه بهار خدا چه زیبایی..) * کمیل کاشانی

763
1

امام زمان(عج)، مناجات -(گل همیشه بهار خدا چه زیبایی..) ﮔﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ

ﺍﺳﯿﺮ ﭘﻨﺠﻪ ﯼ ﭘﺎﯾﯿﺰﻡ ﻭ ﺧﺮﻭﺵ ﺧﺰﺍﻥ
ﻧﺴﯿﻢ ﺻﺒﺢ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ ؟

ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺟﻤﻌﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ
ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ

ﻫﻨﻮﺯ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻏﺮﯾﺐ ﻋﻠﯽ
ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻫﺮﺍﯾﯽ

ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺻﺪﺍﺕ ﺯﻧﺪ
ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﯼ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻭﺍﯾﯽ

ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﺷﻌﻠﻪ ﯼ ﺗﺰﻭﯾﺮ ﺭﺍ ﮐﻨﯽ خاموش
ﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﺴﺘﻪ ﺣﯿﺪﺭ ﻃﻨﺎﺏ بگشایی

ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻋﻄﺶ ﻣﺎ ﺟﮕﺮ ﮔﺪﺍﺯ ﺷﺪﻩ ﺍست
" ﻣﺘﯽ ﻧﺮﺍﻭﺣﮏ " ﺍﯼ ﺯﻻﻝ شیدایی

ﻋﺼﺎﺭﻩ ﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻧﺒﯿﺎ ﺯ ﭘﺎ ﺗﺎ ﺳﺮ
ﺧﻼﺻﻪ ﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺳﺮﺁﭘﺎﯾﯽ

ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻤﺎﻧﻢ ﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﺖ ﺣﺴﻦ
ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ تماشایی

  • جمعه
  • 7
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:31
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(ای چاره ساز مشکل مارا تو چاره کن..) * مجتبی روشن روان

598
3

امام زمان(عج) -(ای چاره ساز مشکل مارا تو چاره کن..) ای چاره ساز مشکل ما را تو چاره کن
برحال عاشقان خرابت نظاره کن

پرده ز رخ نمی کشی ای ماه دل، مکش
حرفی بزن به جانب ما یک اشاره کن

خورشید آسمان علی، ماه فاطمه
شام سیاهِ بخت مرا پر ستاره کن

بنگر چه آمده به سرم از فراق تو
زخم دل شکستۀ ما را شماره کن

ما از نفس فتاده و در راه مانده ایم
ما را به روی مرکب لطفت سواره کن

ای سایۀ عنایت تو بر سر همه
بر سائل شکسته نگاهی دوباره کن

باید عریضه ای نویسم برای تو
خواهی بخوان تو نامۀ من... یا که پاره کن

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام زمان(عج)، مناجات -(آن عاشق بی قدر و بها یعنی من...) * سید مجتبی شجاع

472
1

امام زمان(عج)، مناجات -(آن عاشق بی قدر و بها یعنی من...) آن عاشق بی قدر و بها...یعنی من
بیچاره و بی برگ و نوا...یعنی من

غافل شدم از یاد شما یک لحظه
خسران زده ی هر دوسرا...یعنی من

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

حضرت مهدی(عج) -(ای آخرین سرود خدا در بهار عشق) *سید ناصر ولائی زنجانی

357

حضرت مهدی(عج) -(ای آخرین سرود خدا در بهار عشق) ای آخرین سرود خدا در بهار عشق
ای بهترین امید بقا رازدار عشق

ای خوشترین ترانة من ای نگار عشق
چشم امید جمله جهان ای نگار عشق

ای برترین نشانة خلقت زکار عشق
باز آتو ای امید دل بی قرار عشق

روشن نما به طلعت خود روزگار عشق
باز آ که نیست جز تو در این عصر یار عشق

تو را ای نازنین چشم انتظارم
ز هجران تو هر شب بیقرارم

برای دیدنت ای یار محبوب
تمام لحظه ها را می شمارم

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

حضرت مهدی(عج) -(تا کی برای دوری تو دیده تر کنم) *سید ناصر ولائی زنجانی

354

حضرت مهدی(عج) -(تا کی برای دوری تو دیده تر کنم) تاکی برای دوری تودیده ترکنم
آخر چسان بدون توشب را سحر کنم

من هستم وخیال تو و چشم مست ماه
هرگز نشد خیال تو از سر به درکنم

یک لحظه یاد من کن ویکدم تبسّمی
تا عمر را به شوق وصالت بسرکنم

عاشق شدن اگرچه گرفتار گشتن است
ای یوسفم چگونه زعشقت حذر کنم

آید اگرخیال تو یکشب به خواب من
با اشک شوق کفش تو را نیز ترکنم

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان(عج) _ای بهار آدمیت، ماه پنهانی بیا * اسماعیل تقوایی

468

یا صاحب الزمان(عج) _ای بهار آدمیت، ماه پنهانی بیا یا صاحب الزمان

ای بهار آدمیت، ماه پنهانی بیا
دل شده غرق تمنا، دلبر جانی بیا

سالها هستیم مانده در طریق انتظار
تا که مانده درتن رنجور ما جانی بیا

بس بود دوران غيبت، هست هنگام ظهور
ای ظهورت قله و اوج مسلمانی بیا

بی تو این دنیا پریشانست،یابن الفاطمه
مصلحا، ازبهر رفع این پریشانی بیا

طعنه بر ما می‌زند مولا،عدوی انتظار
حجت اللهی واز بهر جهانبانی بیا

بهترین روزست برما جمعه ناب ظهور
جمله ما موریم، بر تخت سلیمانی بیا

صاحب عصری وعصر تو خزان ظلمهاست
باغبان باغ، در عصر فراوانی بیا

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 11
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 23:41
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

انتظار یار -(می گذرد روز و شب امشب و فردای من) *حاج نادر بابایی

351

انتظار یار -(می گذرد روز و شب امشب و فردای من) میگذرد روز و شب امشب و فردای من
تا گذرد زِین گذر ، ماه دِلارای من

گر شبی آید بخواب پای نَهد دیده ام
لِیله ی قَدرَم شود آن شب و رویای من

مرغ دلم نغمه ها خوانده زِهِجر و وصال
کاش دَمی بشنود یار تَمنّای من

کُلبه ی اَحزان ما صحن گلستان شود
گر نَهد آنجا قَدم یوسف زهرای من

ترسم از این واقعه عمر به هجران رود
خاک سیَه تا شود منزل و مَاوای من

جان دو عالم بیا ، پَس بِزَن این پَرده را
گر نکنم جان فدا ،وای من و وای من

(نادر)اگر عاشقی خود شِکن آنگَه بیا
بُت شده درجان و تن این مَن و مَنهایِ من

  • شنبه
  • 12
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صاحب الزمان_آخر گل هشت وچار کی می آیی * اسماعیل تقوایی

429

یا صاحب الزمان_آخر گل هشت وچار کی می آیی یا صاحب الزمان

آخر گل هشت وچار کی می آیی
بر قلب همه قرار کی می آیی

آن جمعه بی نظیر کی می آید
در جاده ی انتظار کی می آیی

هجران تو ای حبیب، کی سرآید
ای صاحب روزگار، کی می آیی

روی تو عیان به ما، کی می گردد
مه چهره ی گلعذار، کی می آیی

تو تکیه به بیت حق، کی خواهی زد
با مصحف و ذوالفقار کی می آیی

این غیبتان ظهور کی خواهدشد
با هیمنه، آشکار، کی می آیی

آماده شديم دورتو چرخ زنیم
در مرکز این مدار کی می آیی

عالم همه آماده استقبالند
ای حجت کردگار کی می آیی

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 25
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

فراق حضرت مهدی(عج) -(ای خدا پس مهدی موعود ما کی خواهد آمد) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

461

فراق حضرت مهدی(عج) -(ای خدا پس مهدی موعود ما کی خواهد آمد) ای خدا پس مهدی موعود ما کی خواهد آمد
مصلح عالم سلیل مرتضی کی خواهد آمد
خسرو خوبان گل رضوان عزیز جاودانه
غمخور حال یتیمان صاحب عصر و زمانه
کهف امن بی پناهان آیت ذات یگانه
آخرین فرزند شاه لافتی کی خواهد آمد
دیده روشن کن الهی از رخ منجی عالم
پرده بردار از جمالش تا سحر گردد لیالم
سالها باشد که من در حسرت آن مه جمالم
بر دل مهجور ما آیا صفا کی خواهد آمد
بیخود از خود کرده ما را حسرت دیدار رویش
میکشاند چشم دل را میرود هر جا بسویش
گریم و نالم که روزی تا که ره یابم بکویش
دل ز غم خون شد الهی دلگشا کی خواهد آمد
مقدم مولی الموالی را نصیب عاشقان کن
محرم اسرار ما را ای خدا دیگر عیان کن
قائم آل عبا را ظاهر از شهر نهان کن
پایبند محکم عهد و وفا کی خواهد آمد
سالها در شام هجران طی شد این دور زمانه
شعله ی عشقش به دلها میکشد دائم زبانه
من غم دل با که گویم ای حقیقت را نشانه
مهربان آموزگار مه لقا کی خواهد آمد
لیل ظلمت را صباحی روشن و زیبا نیامد
حیف از این عمر گرامی در شب یلدا سر آمد
فجر صادق را ندیدم تا خدا بر ما چه خواهد
آخر این پیک خوش از بحر عطا کی خواهد آمد
آیت حق مظهر قهر تو ای ربّ توانا
ذوالفقار آتشین بر دست مثل شیر غرّا
در کف دیگر بگیرد پرچم انّا فتحنا
پادشاه کشور عین البقا کی خواهد آمد
آرزو دارد صفا روزی گل رویت ببیند
غصّه ها در سینه دارد با تو راز دل بگوید
طبع گوهر بارش از تو نشأت و رجحان بگیرد
چشم بر راهم چه روزی رهنما کی خواهد آمد
دادخواهی کی کند از خون سالار شهیدان
هم ز خون اصغر شش ماهه مقتول لب عطشان
کز غم او مادرش تا حشر باشد زار و گریان
مرحم و داروی زخم سینه ها کی خواهد آمد
قبر زهرای جوان تا کی نهان باید بماند
مهدی صاحب زمان ما را کی از این غم رهاند
کی شود داد دل زهرا ز جبّاران ستاند
بهر خونخواهی مادر ای خدا کی خواهد آمد
فاطمه از باغ عمرش در جوانی گل نچیده
در بهار زندگانی شد شهیده آن حمیده
هیجده سالش نبود اندر دل خاک آرمیده
مهدیش از وادی اُمّ القُرا کی خواهد آمد

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

حضرت مهدی(عج) -(جمعه شد باز همه منتظر دیداریم) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

368

حضرت مهدی(عج) -(جمعه شد باز همه منتظر دیداریم) جمعه شد باز همه منتظر دیداریم
انتظار قدم یوسف زهرا داریم
کی شود با تو بخوانیم نماز جمعه
مهدیا ما همه در حسرت این پنداریم
جمعه ها بدرقه با شوق وصالت کردیم
ای که در وصل تو عمریست همه بیماریم
وعده ی جمعه به عشّاق خدایت داده
چشم بر در همه در بارقه ی انواریم
هر شب جمعه فقط شمع بود شاهد ما
لیل را تا به سحر در غم تو بیداریم
غم هجر تو دگر تاب و توان از ما برد
شمع سان آب شده بر تن خود می باریم
شکوه ی درد فراق تو کجا باید برد
قصّه ی عشق تو را با چه زبان بنگاریم
درد هجران تو ما را نکشد کاش شبی
زیر پای تو بود نیک چو جان بسپاریم
عشق تو داده به ما رغبت روز جمعه
بوته ی وصل در این روز به دل می کاریم
کاش آن هفته ی موعود شود این هفته
آرزوئیست که خواهان ز حق داداریم
آگهیم عاشق خونخواهی اجداد خودی
ما هم از عشق همایونی تو سرشاریم
قسمت ما که نشد فیض عظیم شهدا
اذن ده تا که سر و جان به رهت بگذاریم

عالم عاریه چون حشر و حسابی دارد
گر خدا یار شد از راه خطا بیزاریم
شوکت عمر (صفا) را نبود راز دگر
همه از لطف شما هست که عزّت داریم

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

حضرت مهدی(عج) -(شب جمعه شده ای کاش بیاید یوسف زهرا) * حسین خدایی زنجانی

425

حضرت مهدی(عج) -(شب جمعه شده ای کاش بیاید یوسف زهرا) شب جمعه شده ای کاش بیاید یوسف زهرا
عطا بر شعیان خود نماید یوسف زهرا

خدایا این شب جمعه شود کاش اخرین جمعه
بیاید روضه ی زهرا سراید یوسف زهرا

خدایا در ظهور یار کمی تعجیل کن امشب
که غارت را برای ما بگوید یوسف زهرا

ولی چون سیصد و اندی ندارد یار و انصاری
بسی از ما شود دلخور که شاید یوسف زهرا

اگر چه سوره ی قران همه رمز بقا باشند
ز سر سوره ها پرده گشاید یوسف زهرا

خدایا خود وساطت کن دعاهایم قبول باشد
ولی ترسم بود شاید، نیاید یوسف زهرا

"خدایی " گریه کن هرشب که موعود زمان آید
چو ماه از پشت ابر فردا برآید یوسف زهرا

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 19:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

حضرت مهدی(عج) -(می رسد جمعه ولی گویا خبر از یار نیست) * حسین خدایی زنجانی

375

حضرت مهدی(عج) -(می رسد جمعه ولی گویا خبر از یار نیست) میرسد جمعه ولی گویا خبر از یار نیست
نه نشانی نه صدای از خود دلدار نیست

من که میدانم که مهدی جان تو می آیی ولی
روی عرض دیگر اثر از من در این اوار نیست

مخلصت هستم نگاهی کن به این بیچاره ات
من که هر روز منتظر هستم فقط اینبار نیست

من که میدانم تو تصمیم بر ظهور داری ولی
هی نظاره میکنی آثاری از انصار نیست

مهدیه زهرا قسم بر فاطمه خسته شدیم
یک نفس ما میزنیم شوقی در این تکرار نیست

مهدیه زهرا دلت پر است یقین از من بلی؟؟؟
یوسف زهرا نیا رونق در این بازار نیست

تو کجا و ما کجا و دیدن سیمای تو
انچه زیبایی که گل دارد بدان در خار نیست

مهدیه زهرا همه هر جمعه گویند که بیا
در صداها خواهش است ولی اصرار نیست

قلب بیچاره "خدایی" خواهد ایستاد از تپش
نوکرت مولا منم این نوکری که عار نیست

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

حضرت مهدی(عج) -(یابن الحسن کجایی؟ صبرم رسید به پایان) * حسین خدایی زنجانی

994

حضرت مهدی(عج) -(یابن الحسن کجایی؟ صبرم رسید به پایان) یابن الحسن کجایی؟ صبرم رسید به پایان
بر خال هاشمیت باشم همیشه قربان

دنیا وفا ندارد ما غرق بی وفایی
از من مگیر خودت را ای فخر کل انسان

زندانیه گناهیم از دین خود جداییم
این گونه کفر و فحشا باشد همیشه هرآن

یابن الحسن تو یار و انصار مگر نداری ؟؟؟
در بین این جماعت کس نیست شود چو یاران؟

این قلب پر جراحت دیگر دوا ندارد
تعجیل در ظهورت کن ای عزیز جانان

"ما را گذر ندادند در کوی نیک نامان"
زیرا که نیک نبودیم اما چه سودی الان ؟؟؟

مهدی قسم به زهرا دادم که تو بیایی
بازآی و بر "خدایی" مولا بکن تو احسان

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

حضرت مهدی(عج) -(چه کنم هفته به هفته پشت هم می اید) * حسین خدایی زنجانی

673

حضرت مهدی(عج) -(چه کنم هفته به هفته پشت هم می اید) چه کنم هفته به هفته پشت هم می اید
ولی قربان سجایای تو تعجیل نما

اثری نیست زپاکی و نجابت مولا
شب جمعه به فدایت نظری کن تو به ما

همه در راه گناهند همه در بحر ریا
دیگرانسانیتی نیست در این دار فنا

چه کنم عاشقم و مرز جنون رد کردم
بر منه عاشق و دیوانه تویی باب شفا

سالها چشم همه بر ره تو مانده ولی
خبری نیست ، اثری نیست زتو یا مولا

تسلیت باد عزای مادرت زهرا است
حتما الان ز غمش بزم عزایی ست به پا

ریشه ی کفر و نفاق در همه جا است ولی
چه کنم کم شده در سطح زمین اهل خدا

اشگ چشمان تو سرچشمه ز کوثر دارد
اشگ تو مرهم زخمی است به زخم دلها

دل شکسته هستی مهدی جان غصه نخور
حال مادر خوب است ای گل باغ طاها

گو "خدایی" که به دامان تو چنگ انداخته
دست او ردمکنی یاری نما یا مولا

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج رسول امینیان امینی خویی

امام زمان(عج) -(بتاب ای مه بخت و اقبال من) *حاج رسول امینیان امینی خویی

345

امام زمان(عج) -(بتاب ای مه بخت و اقبال من) بتاب ای مه بخت و اقبال من
خوش آید ز هر سال امسال من

بتاب ای فرح بخش و روشنگرم
بیفکن دمی سایه ات بر سرم

بتاب ای رخ ات چون رخ آفتاب
بسوزان مرا هرچه بادا بتاب

بتاب ای به سر تاج نورین حق
به تنگ آمدم کن طلوع ای فلق

بتاب ای به از هر چه خوبان بتاب
بتاب ای شه انس و الجان بتاب

بتاب ای تن و جان فدایت بتاب
بگردان مرا خاک پایت بتاب

بتاب ای که در پشت پرده نهان
امام زمان منجی این جهان

بتاب ای ملک وی شه ممتحن
به سر تاج من حجت بن الحسن

بتاب ای گل گلستان ولا
که مرغ دلت مانده در کربلا

بتاب ای مدد کار قرآن و دین
خوش آمد به تو می سراید "امین"

  • جمعه
  • 22
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(سر برون از شرق دین ای نیر اعظم بزن) * صادق تائب

362

حضرت مهدی(عج) -(سر برون از شرق دین ای نیر اعظم بزن) سر برون از شرق دین ای نیر اعظم بزن
پرچم عدل خدا بر طارم عالم بزن

طلمت کفر از زمین برچین، به نور سرمدی
برق ایمان بر دل و جان بنی آدم بزن

ای رُخت آئینهء آیین دین احمدی
سنگ بر آیین زردُشت و به جام جم بزن

سکّهء دولت به نام نامی خود در جهان
ای وصیّ خاتم پیغمبر خاتم بزن

خوان احسان گستران، ای ریزه خوارت ماسوی!
زین کرامت داغ حسرت، بر دل حاتم بزن

جهل و نادانی کند فرمان روایی، همّتی
مشت محکم بر سر نابخردان محکم بزن

نظم دین با قدرت بدعت گزاران، بر هم است
ناظم دین، نظم این بدعت گزاران، برهم بزن

دین و قرآن را به زر دادند این دل مردگان
مردگان را بانگ #قوموا ای مسیحا دم بزن

بویی از عدل و عدالت، نشنود کس در جهان
ای امام دادگستر، بر جهان پرچم بزن

هر که با رای خودش تفسیر قرآن میکند
گردن آن شخص با اتباع وی با هم بزن

شیعیان خونین دلند از تهمت بیگانگان
ای طبیبا! زخم دلها را بیا مرهم بزن

دستگاه کفر را اندر جهان کن زیر و رو
تکیه بر تخت ولا، ای سرور افخم بزن

محو کن هستی اتباع بهاء بی بها
باب بابی را ببند و قفل مستحکم بزن

سُلَّم نردبان اخلاص صد ها پایه دارد (تائبا)
معرفت جو پا به اوّل پایهء سُلّم بزن

شیعهء پاکی اگر، می باش تابع بر علی
خدمت قرآن و دین کن، از تشیّع دم بزن

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 19:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام زمان(عج) -(ای دو جهان منور از طلعت دلربای تو) *مرحوم عباسعلی شبخیز قراملکی

419

امام زمان(عج) -(ای دو جهان منور از طلعت دلربای تو) ای دو جهان منور از طلعت دلربای تو
سرمه چشم مهر و مه خاک در سرای تو

شمّه ای از جمال تو سر سخن كتاب عشق
مطلع شعر عاشقان ابروی دلگشای تو

از سر ما رود مگر نشئهء بادهء الست
مستی ما سبوكشان از قدح ولای تو

قصهء جانگداز تو ورد زبان عاشقان
ناله و سوز و ساز نِی زمزمه نوای تو

وصف تو و بيان من ذرّه كجا و آفتاب
از لب قدسيان سزد مدح تو و ثنای تو

كيستم و كيم كه من بهر تو جان فدا كنم
ای شرف جهان جان جان جهان فدای تو

ميگذرم به هر طرف می نگرم به هر صنم
جلوه كند به هر نظر در نظرم لقای تو

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 20:06
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان(عج) -(ای وارث شیر خدا یا صاحب الامَر) * فقیر تهرانی

619

مناجات با امام زمان(عج) -(ای وارث شیر خدا یا صاحب الامَر) ای وارث شیر خدا یا صاحب الامَر
خونخواهِ شاه کربلا یا صاحب الامَر

در لجّۀ ظلمت گرفتاریم، دریاب
ای فُلک دین را ناخدا یا صاحب الامَر

تا کی افق جای فریبِ فجر کاذب؟
ای آفتاب آخر برآ یا صاحب الامَر

جان را زِ ظلمت کن رها یا حجت الله
حق را زِ باطل کن جدا یا صاحب الامَر

در یثربی یا در نجف یا کربلایی
او غیرها ام ذی طوا یا صاحب الامَر

عالم سراپا دردِ بی درمان نشسته
ای درد عالم را دوا یا صاحب الامَر

ما نیستیم اولاد صالح، یا ابانا
لطفی کن، استغفر_لنا یا صاحب الامَر

آیا نمی‌خواهی به دستان خداییت
زهرا شود حاجت رَوا؟ یا صاحب الامَر

جدّ تو و نجوا به گوش چاه تا کی؟
سنگ صبور مرتضی یا صاحب الامَر

همراه مادر پاک کن اشک پدر را
یک دست باشد بیصدا یا صاحب الامَر

  • چهارشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(شد زِ کف صبر و قرارم طاقت دوری ندارم) * محمد عابد

549
1

حضرت مهدی(عج) -(شد زِ کف صبر و قرارم طاقت دوری ندارم) شد زِ کف صبر و قرارم
طاقت دوری ندارم
در رِهش چشم انتظارم
ای خدا مهدی نیامد

دل همی سوزد زِ داغش
چون شقایق های باغش
از کجا گیرم سراغش
ای خدا مهدی نیامد

نیست جز او گفت و گویم
هر طرف در جُست و جُویم
سوزم و هر لحظه گویم
ای خدا مهدی نیامد

ای شب! ای مه! ای ستاره!
شد زِ غم دل پاره پاره
ورد من باشد هماره
ای خدا مهدی نیامد

در غم هجرش نوانم
همدم آه و فغانم
هست از آن ورد زبانم
ای خدا مهدی نیامد

جلوه اش هر دیده حوید
راه عشقش دل بپوید
کعبه هم هر لحظه گوید
ای خدا مهدی نیامد

گُل جمالش را ستاید
سرو سر بر خاک ساید
در چمن بلبل سراید
ای خدا مهدی نیامد

تا به کی این بی قراری
در غمش بی اختیاری
تا به کی گویم به زاری
ای خدا مهدی نیامد

آه آه از درد هجران
آه از دوریّ جانان
صبر من آمد به پایان
ای خدا مهدی نیامد

هست وصلش آرزویم
در صفا و مروه جویم
در طواف کعبه گویم
ای خدا مهدی نیامد

دل چو گُل خواهد شکفتن
مژدهء وصلش شنُفتن
تا به کی بایست گفتن
ای خدا مهدی نیامد

  • چهارشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(در گلشنِ ما غنچه صبا را نشناسد) * محمد عابد

560

حضرت مهدی(عج) -(در گلشنِ ما غنچه صبا را نشناسد) در گلشنِ ما غنچه صبا را نشناسد
صد عُقده به دل، عقده گشا را نشناسد

هر لحظه دعا بر لب و دلبستهء اسباب
درمانده، ره و رسمِ دعا را نشناسد

در طوفِ حرم ، شیفتهء وسوسهء نفس
در قبله، ولی قبله نما را نشناسد

هر کس نشناسد رهِ سر منزلِ عشقت
سوگند خدا را که خدا را نشناسد

مائیم که مستوجبِ هجریم، و گر نه
او را نتوان گفت وفا را نشناسد

هر کس که خورد جرعه ای از ساغرِ لَعلَت
گر خضر بُوَد، آبِ بقا را نشناسد

ما ساخته با دردِ فراقیم و لیکن
با ما دلِ ما رسمِ مدارا نشناسد

دل شد چو مکدّر، رخِ جانان ننماید
آئینهء پُرگَرد صفا را نشناسد

رنجورِ غمِ عشقِ تو ، درد است دوایش
بیمارِ تو درمان و دوا نشناسد

مستیم به یادِ تو به هر بزم که هستیم
غفلت زده این حال و هوا را نشناسد

رو تافته از عزّ قناعت پیِ دنیا
راهِ حرمِ سلم و رضا را نشناسد

پرسید رهِ کعبه کدام است دلِ من
گمگشته رهِ کرب و بلا را نشناسد

گفتم به خیالِ رخِ جانان که چو (عابد)
آن را نشناسم که شما را نشناسد

  • چهارشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

رباعی جمعه های انتظار * مرتضی محمودپور

1263

رباعی جمعه های انتظار جمعه‌های انتظار

پای قرار آمده‌ام ای قرار من
من بیقرار تو شده‌ام ای نگار
گفتم که جمعه آید و شاید ببینمت
گوپس‌چه‌گشته نرگسی نوبهار من

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 26
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 23:24
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

غزل حضرت مهدی(عج) -(ز روی عین عنایت خدای بنده نواز) *مرحوم مرتضی اشتری اصفهانی

469

غزل حضرت مهدی(عج) -(ز روی عین عنایت خدای بنده نواز) زِ روی عینِ عنایت خدای بنده نواز
به روی خلقِ جهان کرد بابِ رَحمت باز

زمانِ هجر گذشت و دلم از آن شاد است
که وصلِ یار مرا گشته هم دَم و دَم ساز

چو مرغِ حقّ نکنم سر بزیرِ پَر که مرا
نموده طائرِ شادی ببامِ دِل پرواز

به رفتم از خود و از هر چه بی نیاز شدم
یگانه دلبرِ من چون زِ ره رسیده به ناز

به بین که جلوه گر آمد در این همایون عید
هر آنچه بود خدا را درونِ پردهء راز

به روزِ نیمه شعبان مَهی طلوع نمود
که هست اَبروی او قبله گاهِ اَهلِ نماز

ولیّ عصر و زمان، حُجّتِ خدا مَهدی
که در مقام و جلالت نباشدش اَنباز

اِمامِ ذرّه نواز آن سپهرِ عدل و وِداد
که هست روی محبّان بسوی او به نیاز

گُمان مدار به اوُجِ کمالِ او برسد
اگر چه توسنِ اندیشه هست در تک و تاز

به حکمِ ذاتِ خدا، حیّ معدلت گستر
زمانِ سلطنتِ عدلِ او شود آغاز

کند ظهور و دَمد روحِ عافیت در خلق
یگانه مظهرِ ایزد، به صد مسیح اِعجاز

همیشه تا که بُود شامِ تیره در پیِ روز
مُدام تا که پِگاه از اُفق شود آغاز

بُود همیشه مُحبّش قرینِ بختِ جوان
شود هماره عَدویش دچارِ سوز و گداز

حقیقت یست مرا در سخن که پیدا نیست
به فکرِ مردمِ کوتاه بین و اَهلِ مجاز

مراست فخر که شعرم به یُمنِ دولت او
گرفته شیوهء نیکو بدین خجسته طراز

چه احتیاج بُود بر جلال و جاه جهان
زِ هر مقام مرا حبّ او بُود ممتاز

هر آنکه پای نهد در مسیرِ مدحَتِ او
به سرورانِ جهان نِی عجب کند گر ناز

مرا زِ درگه لطفت که مَنبعِ فیض است
زِ پایمردی خویش از سر کرم بنواز

بعید نیست زِ خیل سخنورانِ جهان
اگر به مدحِ تو شد (اشتری) بلند آواز

  • دوشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(ای فروغِ ماهِ حُسن از روی رَخشانِ شما) * حافظ شیرازی

401

حضرت مهدی(عج) -(ای فروغِ ماهِ حُسن از روی رَخشانِ شما) ای فروغِ ماهِ حُسن از روی رَخشانِ شما
آب، روی خوبی از چاهِ زنخدانِ شما

عزمِ دیدار تو دارد جان بر لب آمده
باز گردد یا بر آید چیست فرمانِ شما

کس به دورِ نرگست طرفی نبست از عافیت
بِه که نفروشند مستوری به مستانِ شما

بختِ خواب آلودِ ما بیدار خواهد شد مگر
زان که زد بر دیده آبی روی رَخشانِ شما

با صبا همراه بفرست از رُخت گُلدسته‌ ای
بو که بویی بشنویم از خاکِ بستانِ شما

عمرتان باد و مراد ای ساقیانِ بزمِ جم
گر چه جامِ ما نشد پر مِی به دورانِ شما

دل خرابی می‌ کند دلدار را آگه کنید
زینهار ای دوستان جانِ من و جانِ شما

کی دهد دست این غرض یارَب که هم دستان شوند
خاطرِ مجموعِ ما زلف پریشانِ شما

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری
کاندر این رَه کشته بسیارند قربان شما

ای صبا با ساکنانِ شهرِ یزد از ما بگو
کای سرِ حقّ ناشناسان گوی چوگانِ شما

گر چه دوریم از بساطِ قرب همت دور نیست
بندهء شاهِ شماییم و ثَنا خوان شما

ای شهنشاهِ بلند اختر خدا را همتی
تا ببوسم همچو اختر خاکِ ایوان شما

می‌کند (حافظ) دعایی بشنو آمینی بگو
روزی ما باد لعلِ شکّر افشان شما

  • سه شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 19:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت مهدی(عج) -(دیرگاهی است پناهندۀ این درگاهم) * محمّدحسین غروی اصفهانی

1189

حضرت مهدی(عج) -(دیرگاهی است پناهندۀ این درگاهم) دیرگاهی است پناهندهء این درگاهم
بَلکه عمری است که خاکِ رهِ این خرگاهم

گر چه در هر نفسی کالبُدم می میرد
به امیدِ تو بُوَد زنده، دلِ آگاهم

گاهی از ذُوقِ لبت، لاله صفت می شکُفم
گاهی از شوقِ قَدَت، شَمع صفت می کاهم

گر برانی زِ درم، از همه دَرویش تَرم
ور بخوانی به برم، بر همه شاهان شاهم

گر بوَد خشمِ تو، در خطّهء خاکم، ماهی
ور بوَد مِهر تو، بر قُبّهء گردون، ما هم

پرتویی گر زِ تو تابد به من ای چشمهء نور
شجرِ سینهء سینا و لِسانُ اللّهم

طورِ نُور است به اشراقِ تو ما را ظُلمات
خضرم، ار سایهء لطفِ تو بوَد همراهم

گر زِ چاهِ غم و نفرت تو نجاتم بخشی
یوسفِ مَملکتِ مصرم و صاحب جاهم

تیشهء ریشه کنِ قهرِ تو را من کو هم
کهربای نظرِ لطفِ تو را من کاهم

بستان دادِ من از طالعِ بیداد گران
ورنه در خرمنِ گردون زند آتش، آهم

تیره و تار شد از دودِ دلِ آیینه، فکر
ترسم آن آینهء حُسنِ جهان آرا، هم

(مفتقر) خاکِ رهِ گوشه نشینِ درِ توست
بهرِ او گوشهء چشمی، زِ شما می خواهم

  • سه شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 20:57
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد