شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس

شعر فراق امام زمان(عج) -( اى يأسِ من خسته به دنبال اميدت ) * سید محمد حسین ابوترابی

1047
1

شعر فراق امام زمان(عج) -(   اى يأسِ من خسته به دنبال اميدت ) اى يأسِ من خسته به دنبال اميدت
بايد چه کند آنکه نه ديد و نه شنيدت
رؤياى من آويخت ز هر باغ و بهارى
اما گل نرگس! تو کجايى که نديدت
تا کى بنشينم به اميدت که بيايى
تا کى بنشينم که بيايى به اميدت!
شب در شده و ماه بر آن روزنۀ قفل
پيداست فقط تکه ‏اى از صبح سپيدت
پيداست که می‏رقصد و نزديک می ‏آيد
از روزن در روشنى شاه کليدت!

شاعر : سید محمدحسین ابو تربی

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر فراق امام زمان(عج) -( مانده قلم موي زمان در رنگ خالت ) * حسنا محمدزاده

1174
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( مانده قلم موي زمان در رنگ خالت ) مانده قلم موي زمان در رنگ خالت
پاشيده روي بوم دنيا حس و حالت
از چشم هايت بوي باران مي تراود
شبنم نشسته روي گلبرگ خيالت
پاي سفر در کفش هايت جا گرفته
در مي نوردد جاده ها را تا وصالت
ترکيبي از زيبا ترين هايي و دنيا
افتاده بي شک، پيش پاي اعتدالت
کي خواهي آمد؟از کجاهاي هميشه؟
مانده نگاه پنچره زير سوالت
پا مي دهد آيا براي چشم هامان ؟
در يک غروب جمعه ديدار محالت

شاعر : حسنا محمدزاده

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( گرفته اند درختان تب نيامدنت را ) * ناصر حامدی

1177
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( گرفته اند درختان تب نيامدنت را ) گرفته اند درختان تب نيامدنت را
بگو کسي برساند به باغ عطر تنت را
بگو کدام صدا مي رسد به سمت صدايت؟
بگو کدام هوا مي پراکند سخنت را؟
مباد يوسف من از قبيله روي بتابي
اگر سراغ گرفتند بوي پيرهنت را
کجاي قصه به تاراج رفته گنج صبوري؟
کجاي قصه فراموش کرده اي وطنت را؟
سياه بختي از اين بيشتر که هم نفسانت
برادرانه تماشا کنند سوختنت را...؟
بدا به حال دل من که از هواي تو دورم
کسي بياورد اي کاش عطر خوب تنت را

شاعر : ناصر حامدی

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( وقتي دوباره پُر شده از بُت جهانمان ) * مسلم محبی

1055
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( وقتي دوباره پُر شده از بُت جهانمان ) وقتي دوباره پُر شده از بُت جهانمان
شرک است، ذکر نام خدا بر لبانمان!
اهريمنانه باعث شرمِ خدا شديم
گُم باد،از صحيفۀ عالم، نشانمان
نفرين به ما، به خاطر يک لقمه بيشتر
وا شد به سوي هر کس و ناکس، دهانمان
تير و کمان، به دست گرفتيم تا مباد
غرق پرنده‌ها بشود آسمانمان
در فکر طرح وسوسۀ سيب ديگري‌ست
شيطان، هم او که جا زده خود را ميانمان
وقت حضور توست، مخواه آخرين اميد
بي‌قهرمان تمام شود اين داستانمان

شاعر : مسلم محبی

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( یوسف، اي گمشده در بي سر و ساماني‌ها ) * مهدی جهاندار

2506
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( یوسف، اي گمشده در بي سر و ساماني‌ها ) یوسف، اي گمشده در بي سر و ساماني‌ها
اين غزل‌خواني‌ها، معرکه‌گرداني‌ها
سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندي
همه جمعند، چه شهري چه بياباني‌...ها
چيزي از سوره يوسف به عزيزي نرسيد
بس‌که در حق تو کردند مسلماني‌ها
همه در دست ترنجي و از اين مي‌رنجي
که به نام تو گرفتند چه مهماني‌ها
پيرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحي در دست
خوش به حال تو و نيمه‌شب زنداني‌ها
خواب ديدم که زليخايم و عاشق شده‌ام
اي که تعبير تو پايان پريشاني‌ها
عشق را عاقبت کار پشيماني نيست
اين چه عشقي است که آورده پشيماني‌ها
اين چه شمعي است که عالم همه پروانه اوست
اين چه پروانه که کرده است پر‌افشاني‌ها
يوسف گمشده دنباله ي اين قصه کجاست
بشنو از ني که

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( طلــــوع ميـــکند آن آفتــاب پنهانـــــي ) * قیصر امین پور

1265

شعر فراق امام زمان(عج) -( طلــــوع ميـــکند آن آفتــاب پنهانـــــي ) طلــــوع ميـــکند آن آفتــاب پنهانـــــي
زسمت مشــرق جغــرافيــاي عــرفـــانـــي
دوباره پلک دلم مي پرد نشانه چيست؟
شنيده ام کــه مي آيد کسـي به مهماني
کسي که سبز تر است از هزار بار بهار
کسي شگفت کسي آنچنان که مي داني
کسي که نقطه آغاز هر چه پرواز است
تويـــي کــــه در سفــر عشق خط پـايـانـي
تويـي بهـانه آن ابر هـا کـه مــي گــريند
بيــــــا کــه صـاف شـود اين هـواي بـارانـي
کنـار نام تـو لنگـر گـرفت کشتي عشق
بيــا کــه ياد تــو آرامشـي است طـوفـانــي
تـــو از حـوالــي اقليـــم هـــرکجـــا آبــاد
بيـــاکــه مي رود اين شهـــر رو به ويـرانـــي

شاعر : قیصر امین پور

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( روزگاري شهر ما ويران نبود ) *

2259
5

شعر فراق امام زمان(عج) -( روزگاري شهر ما ويران نبود ) روزگاري شهر ما ويران نبود
دين فروشي اينقدر ارزان نبود
صحبت از موسيقي عرفان نبود
هيچ صوتي بهتر از قران نبود
دختران را بي حجابي ننگ بود
رنگ چادر بهتراز هر رنگ بود
دختر حجب وحيــــــا قرتي نبود
خانه فرهنگ کنســـــــــرتي نبود
مرجعيت مظـــــهر تکــــريم بود
حــــکم اورا عالمي تســـــليم بود
يک سخن بود وهزاران مشــتري
آنهم از لوث قــــرائت هــــا بري
هديه بر رقــــاصه ها واجب نبود
قدر عالم کمــــتر از مطرب نبود
زه که در ســـــال سيــــاه دوهزار
کار فرهنـــگي شده پخــــــش نوار
ذهن صــــــاف نوجوانان محـــــل
پرشده از فيــــــلمهاي مبتـــــــذل
آدمــــيت کو؟دگر آدم کــــي است
آدم قـــــرن تمــــدن ب

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( اي ابر دل گرفته ي بي آسمان بيا ) *

2771
4

شعر فراق امام زمان(عج) -( اي ابر دل گرفته ي بي آسمان بيا ) اي ابر دل گرفته ي بي آسمان بيا
باران بي ملاحظه ي ناگهان بيا
چشمت بلاي جان تو از جان عزيزتر
اي جان فداي چشم تو با قصد جان بيا
نگذار باخبر شود از مقصدت کسي
حتي به سوي ميکده وقت اذان بيا
شهرت در اين مقام به گمنام بودن است
از من نشان بپرس ولي بي نشان بيا
ايمان خلق و صبر مرا امتحان نکن
بي آنکه دلبري کني از اين و آن بيا
قلب مرا هنوز به يغما نبرده اي
اي راهزن دوباره به اين کاروان بيا

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( چه جمعه اي... چه غروب غريب و دلگيري. ) * سودابه مهیجی

1681
2

شعر فراق امام زمان(عج) -( چه جمعه اي... چه غروب غريب و دلگيري. ) چه جمعه اي... چه غروب غريب و دلگيري
چرا سراغي از اين جمعه ها نمي گيري؟
مسافري که هنوز و هميشه در راهي!
کجاي راه سفر مانده اي به اين ديري؟
به پيشواز تو آغوش زندگي جان داد
بيا پياده شو از اين قطار تأخيري...
چقدر پير شدي روي گونه هايم اشک!
تو سال هاست که از چشم من سرازير
چقدر ماندي در بند انتظار اي دل
شدي شبيه ديوانگان زنجيري...
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوري او نمي ميري

شاعر : سودابه مهیجی

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( ساحل چشم من از شوق به دریا زده است ) *

2637
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( ساحل چشم من از شوق به دریا زده است ) ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش ، موج تماشا زده است
جمعه را سرمه کشیدیم ، مگر برگردی
با همان سیصد و فرسنگ نفر برگردی
زندگی نیست ، ممات است تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد
از دل تنگ من ، آیا خبری هم داری ؟
آشنا پشت سرت مختصری هم داری ؟
منتی بر سر ما هم بگذاری ، بد نیست
آه ، کم چشم به راهم بگذاری بد نیست
نکند منتظر مردن مایی ، آقا ؟
منتظرهات بمیرند میایی آقا ؟
به نظر میرسد این فاصله ها کم شدنی ست
غیرممکن تر از این خواسته ها هم شدنی ست
دارد از جاده صدای جرسی می آید

ساحل چشم من از شوق به دریا زده است
چشم بسته به سرش ، موج تماشا زده است
جمعه را سرمه کشیدیم ، مگر برگرد

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر زیبای امام زمانی از مهدی عظیمی -( هر لحظه در هواي تو احساس بودن مي کنم ) * مهدی عظیمی

1653
6

شعر زیبای امام زمانی از مهدی عظیمی -( هر لحظه در هواي تو احساس بودن مي کنم ) هر لحظه در هواي تو احساس بودن مي کنم
تمام حال خوبمو نذر سرودن مي کنم
روي سياه دلمو با ياد تو زر مي کنم
به شوق روي ماه تو دلتنگيمو در مي کنم
هر لحظه با عنايتت مثل يه رود جاريم
تو لحظه هاي بي کسي تنها تو ميدي ياريم
هر لحظه در هواي تو خوشحال و با تبسمم
با ذکر تو پر مي کشم تا آسمون هفتمم
شعر و ترانه هامو من واسه ظهورت ميخونم
هر لحظه واسه ديدنت هميشه عاشق ميمونم

شاعر : مهدی عظیمی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( بدون چشم تو آری ، همیشه ویرانم ) * نرگس ایمانیان

2098
3

شعر فراق امام زمان(عج) -( بدون چشم تو آری ، همیشه ویرانم ) بدون چشم تو آری ، همیشه ویرانم
به شاخه های شکسته ، به سایه می مانم
تو آن سخاوت سبزی که انتظارت را
همیشه پنجره در پنجره پریشانم
به چشم مومن مردم گناه من این است
که با تمام وجودم تو را مسلمانم
چگونه بی تو دل من بگیرد آرامش
منی که بی نفس تو غریق طوفانم
شبی برای سکوتم ترانه میخوانی
و من به یمن صدای تو سبز می مانم
فریب آینه ها را نمیخورم هرگز
بیا برای رسیدن ، تو باش پایانم

شاعر : نرگس ایمانیان

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( ای که دائم به جهان منتظر منتظری ) * نصرت الله بیگی درباغی

2982
9

شعر فراق امام زمان(عج) -( ای که دائم به جهان منتظر منتظری ) ای که دائم به جهان منتظر منتظری
گیری از مردم دانا ز ظهورش خبری
روز و شب ذکر زبان تو بود یا مهدی
در فراقش غم دل داری و اشک بصری
فرض کن حضرت مهدی به تو ظاهر گردد
بر در خانه و یا بر سر کوی و گذری
ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی
باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری
دیده ای هست تو را قابل دیدار امام
می توانی تو به خورشید جمالش نگری ؟
خانه ات لایق او هست که مهمان گردد
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری ؟
پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری ؟
گر بپرسد ثمرت چیست تو از طول حیات
داری از بهر ارائه سند مختصری ؟
ور بپرسد عملت چیست ز بگذشتن عمر
در عملکرد تو باشد عمل معتبری ؟
برده ای نان

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( تا کي براي ديدن رويت دعا کنم؟ ) *

3306
9

شعر فراق امام زمان(عج) -( تا کي براي ديدن رويت دعا کنم؟ ) تا کي براي ديدن رويت دعا کنم؟
تا کي دو دست خويش به سوي خدا کنم؟
در پيشگاه قدس تو از خاک کمترم
بگذار خاک پاي تو را توتيا کنم
امّيد زندگاني من ، مهدي عزيز
من آمدم به درگه تو التجا کنم
با اين زبان الکن و اين طبع نارسا
هر جا روم براي ظهورت دعا کنم
جبريل مفتخر به گدايي کوي توست
لايق نيَم گداي تو خود را صدا کنم
با نامه اي سياه به درگاهت آمدم
شايد تو را ز آمدن خود رضا کنم

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( رنگي به رنگ چشم سياهت نمي رسد ) * عباس حیدری

1626
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( رنگي به رنگ چشم سياهت نمي رسد ) رنگي به رنگ چشم سياهت نمي رسد
شب مي دود، به مرز شباهت نمي رسد
من اشتباه کردم اگر ماه گفتمت
خورشيد هم به صورت ماهت نمي رسد
هردفعه کودک غزلم مي پرد هوا
دستش به ميوه هاي نگاهت نمي رسد
هر وقت مي زند به سرم فکر عاشقي
جايي به جز کنار و پناهت نمي رسد
يا تو نخوانده اي که بيايي به ديدنم
يا نامه هاي چشم به راهت نمي رسد

شاعر : عباس حیدری

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( افسوس که عمری پی اغیار دویدیم ) * میرزای نوغانی خراسانی

26194
87

شعر فراق امام زمان(عج) -( افسوس که عمری پی اغیار دویدیم ) افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم
جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر
آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو دل‌های محبان
رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم
از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم
تا رشته‌ی طاعت به تو پیوسته نمودیم
هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم
ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن
کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه
در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم
شمشیر کجت راست کند قامت دین را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم
شاها! ز فقیران درت ر

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( نظری کن که دل غمزده گان شاد شود ) *

1821
6

شعر فراق امام زمان(عج) -( نظری کن که دل غمزده گان شاد شود ) گذری کن که جهانی ز غم آزاد شود
آفتابا ز پس پرده غیبت بدرآی
تا جهان از کرم و لطف تو آباد شود
گشته تاریک جهان از ستم و ظلم و فساد
عدل و انصاف و مروت ز تو ایجاد شود
رهنمای بشر ای مهدی موعود بیا
تا که این مردم دنیا بتو ارشاد شود
مهدی فاطمه ای یوسف گمگشته ما
تو بیا تا که غم هجر تو آباد شود
ما نداریم به غیر از تو پناه دیگری
تو بیا تاکه دل ما زغم آزاد شود

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( عمری به انتظار نشستم نیامدی ) * احسان محسنی فر

11228
11

شعر فراق امام زمان(عج) -( عمری به انتظار نشستم نیامدی ) عمری به انتظار نشستم نیامدی
چشم از همه به غیر تو بستم نیامدی
ای مایه امید بشر، رشته امید
از هرکسی بجز تو گسستم نیامدی
ای خضر راه گمشدگان در مسیر عشق
چشم انتظار هرچه نشستم نیامدی
ای سرو سرفراز گلستان زندگی
دیدی مگر حقیرم و پستم نیامدی
گفتی دل شکسته بود جای من فقط
این دل به خاطر تو شکستم نیامدی
عمری در آرزوی تو آخر شد و هنوز
در آرزوی روی تو هستم نیامدی
مست گناه، مرد حقیقت نمی شود
دیدی همیشه غافل و مستم نیامدی
زندان تن کلید ندارد به غیر مرگ
چون از رگ حیات نرستم نیامدی

شاعر : احسان محسنی فر

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( با اینکه روضه خوانم و می خوانم از شما ) *

5909
14

شعر فراق امام زمان(عج) -( با اینکه روضه خوانم و می خوانم از شما  ) با اینکه روضه خوانم و می خوانم از شما
فهمیده ام که هیچ نمیدانم از شما
یا ایها العزیز ! ذلیل معاصی ام
باید ز شرم چهره بپوشانم از شما
می ترسم از رسیدن آن جمعه ای که من
قبل از سلام روی بگردانم از شما
رویی نمانده است به چشمت نظر کنم
پس بی دلیل نیست ، گریزانم از شما
من اصل انتظار تو را برده ام ز یاد
با انتظارهای فراوانم از شما
من نان به نرخ نام تو خوردم ، حلال کن
محض رضای ذائقه میخوانم از شما

  • سه شنبه
  • 28
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود زمزمه صاحب الزمان براي محرم -( صاحب الزمان کجایی/ کوفه ای یا کربلایی/ آقاجون آجرک الله ) * رضا تاجیک

1266
3

دانلود زمزمه صاحب الزمان براي محرم -( صاحب الزمان کجایی/ کوفه ای یا کربلایی/ آقاجون آجرک الله ) صاحب الزمان کجایی/ کوفه ای یا کربلایی/ آقاجون آجرک الله
بی تو تو هیأت صفا نیست/ صفایی تو روضه ها نیست/ آقاجون آجرک الله
آقا شبیه تو لباس مشکی پوشیدم
شکر خدا که به مجلس ارباب رسیدم
خرج عزای جدت کردم این زندگیمو
تا به آسمون کرببلا پرکشیدم
این ماه غمین و گریونی- همش پریشونی- شاه ولایت
اما دلم گرفتاره- همش دعا داره- سرت سلامت

شب اول محرم/ شب حزن و درد و ماتم/ دلمو تو زیر و رو کن
هر جا بودم پرکشیدم/ برا نوکری رسیدم/ دلمو تو زیر و رو کن
میخوام وقتی میای سیاهی لشگرت بشم
تا که نمرده ام شهید بی سرت بشم
آقا تو باشی مثل جدّ مظلومت حسین
من هم به پای تو علی اکبرت بشم
آقا جوونمو میخوام- اسم منم باشه- تو خا

  • چهارشنبه
  • 29
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 19:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دوبيتي براي امام زمان (عج) -( خورشیدی و سایه روی عالم داری ) * میلاد یعقوبی

1609

دوبيتي براي امام زمان (عج) -( خورشیدی و سایه روی عالم داری ) خورشیدی و سایه روی عالم داری
از دست زمانه در دلت غم داری
یا حضرت صاحب الزمان معلوم است
تو شیعه مخلص چقدر کم داری

شاعر : میلاد یعقوبی

  • چهارشنبه
  • 29
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 20:42
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمزمه با امام عصر (عج) در ايام عزاي مادر شهيده -( تموم آرزومه که با چشای دریا ) * رضا تاجیک

1100

زمزمه با امام عصر (عج) در ايام عزاي مادر شهيده -( تموم آرزومه که با چشای دریا ) تموم آرزومه که با چشای دریا
ببینمت یه روزی تو بارگاه زهرا
نماز صبح رو آقا پشت سرت بخونم
با تو بگم زیر لب ای مادر جوونم
اون روز دلم میخواد آقا با دل خون باشم یه روضه مهمون تو
بگذار که بمیرم پای غمای تو هستم همیشه مدیون تو
صاحب عزا کجایی پنهون ز دیده هایی
امون از این جدایی

اگه بیای به روی گنبد سبز طاها
می زنه شیعه آقا یه پرچم یا زهرا(سلام الله علیها)
اگه بیای می پیچه این حرف میون دنیا
وا شده روی مردم درب حریم زهرا
امشب غمزده ام آقا برای اون داغ کوچه و ضرب سیلی
امشب من می میرم وقتی فکر میکنم آقا به روی سرخ و نیلی
صاحب عزا کجایی پنهون ز دیده هایی
امون از این جدایی

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 29
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر امام زمانی(عج) -( دلتنگی غروب همه جمعه های من ) * محمد بیابانی

7107
15

شعر امام زمانی(عج) -( دلتنگی غروب همه جمعه های من ) دلتنگی غروب همه جمعه های من
کی می رسد به صحن حضورت صدای من
دیگر دلم برای شما پر نمیزند
برگرد و بال تازه بیاور برای من
عمری اگر که می گذرد دلخوشم به این
نزدیکتر شده است به تو لحظه های من
غیر از ضرر برای تو چیزی نداشتم
حتی نیامدست به کارت دعای من
اشکت اگر به نامه اعمال من نبود
بخشش نبود شامل یاربنای من
یک روز محض خاطر این چند قطره اشک
وا می شود به خیمه سبز تو پای من
یک شب میان سینه زدنها و گریه ها
مهری بزن به نامه کرب و بلای من

شاعر : محمد بیابانی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام زمانی -( دوباره جمعه شد و بی قرار می گریم ) * مصطفی رب دوست

7526
12

شعر امام زمانی -( دوباره جمعه شد و بی قرار می گریم ) دوباره جمعه شد و بی قرار می گریم
برای آمدنت ای نگار می گریم
دوباره جمعه شد و تو نیامدی آقا
سحر نگشت شبِ انتظار می گریم
دوباره جمعه شد و اشکها سرازیر است
زِ هر دو دیده چو ابر بهار می گریم
دوباره جمعه شد و با نوای یا مهدی
زبان گرفته ام و زار زار می گریم
تو بر گناهِ منِ رو سیه مکن گریه
که من به حال خودم شرمسار می گریم
اگر چه غرق گناهم ولی شبیه شما
برای جدِّ تو روزی دو بار می گریم
برای شَیبِ خَضیب و برای خِدِّ تریب
برای آن سرِ بر نی سوار می گریم
برای معجر و انگشتری که غارت شد
برای آتش و دود و فرار می گریم

شاعر : مصطفی رب دوست

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( بی روی تو از آمده و نآمده سیریم ) * محسن عابدی

1492
1

شعر فراق امام زمان(عج) -( بی روی تو از آمده و نآمده سیریم ) بی روی تو از آمده و نآمده سیریم
چون پنجره در پنجه ی دیوار اسیریم
سهل است دل ساده ی مان را بسپاریم
سخت است دلی را که سپردیم بگیریم
این شوق نه امروز پدید آمده در ما
ما منتظر مقدمت از روز غدیریم
اینک نه بهار و نه زمستان و نه پاییز
فرقی نکند در نظر ما که کویریم
زین جمعه و آن جمعه شمردن جگرم سوخت
این قسمت ما نیست نباید بپذیریم
پروازکنار تو اگر قسمت ما نیست
ای کاش درون قفس خویش بمیریم

شاعر : محسن عابدی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( به شیوه ی غزل اما سپید می آید ) * حسن بیابانی

1830

شعر فراق امام زمان(عج) -( به شیوه ی غزل اما سپید می آید ) به شیوه ی غزل اما سپید می آید
صدای جوشش شعری جدید می آید
چه آتشی غم تو باز زیر سر دارد
که باغ شعرِ تر از آن پدید می آید
دوباره سبز شده خاک سرزمین دلم
مگر زخطّه ی چشمت شهید می آید؟
نفس نفس به امید تو عمر می گذرد
امید می رود آری ، امید می آید
برای درد دل تو مفید نیست کسی
وگرنه نامه برای مفید می آید
مردّدم که تو با عید می رسی از راه
و یا به یُمن قدوم تو عید می آید
کلیدداری کعبه نشانه ی حق نیست
کسی است حق که در آن بی کلید می آید
و حاجیان همه یک روز صبح می گویند:
چقدر بر تن کعبه سفید می آید

شاعر : حسن بیابانی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( گفتم برای تو غزلی دست و پا کنم ) * محمدحسین حسینی

1809
2

شعر فراق امام زمان(عج) -(  گفتم برای تو غزلی دست و پا کنم ) گفتم برای تو غزلی دست و پا کنم
شاید که از لب تو بلی دست و پا کنم
با دور بودن از تو دلم تلخ می شود
باید برای دل عسلی دست و پا کنم
گفتند تا ظهور_قیامت نمی شود
باید که کم کمک گسلی دست و پا کنم
دور از تو بهتر است بمیرم همین و بس
وقت است این که من اجلی دست و پا کنم
هر جمعه گریه بر من و پرونده ام نکن
من قول می دهم عملی دست و پا کنم
من زیر بار این همه دوری شکسته ام
عمری نشسته ام که یلی دست و پا کنم
ضرب و المثل برای فراقت نیافتم
امشب نشسته ام مثلی دست وپا کنم
اما نشد جدایی از تو مثل نداشت
پس خوبتر که من غزلی دست و پا کنم

شاعر : محمدحسین حسینی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد سهرابی

شعر فراق امام زمان(عج) -( کس درد را به ناز تو کامل نمی کند ) * محمد سهرابی

2315
1

شعر فراق امام زمان(عج) -(  کس درد را به ناز تو کامل نمی کند ) کس درد را به ناز تو کامل نمی کند
خار آزموده رغبت محمل نمی کند
این طفل را به چوب جدایی فلک نکن
کاو جز کتاب درد حمایل نمی کند
ماندن به راه وصل کم از طوف خانه نیست
حاجی همیشه طی منازل نمی کند
جز ما که مرگمان هنر رقص بسمل است
مقتول فکر شادی قاتل نمی کند
چون ما سزای جور و جفا با جفا مده
عاقل جدل به کرده ی جاهل نمی کند
بر مبطل نماز بیا و نماز کن
خون مرا نماز تو باطل نمی کند
تو جود خود نگه کن و بخل مرا مبین
حاتم نظر به کاسه ی سائل نمی کند
شه را مگر خرابی ما سوی ما کشد
غیر از خرابه گنج که منزل نمی کند

شاعر : محمد سهرابی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

شعر امام زمان(عج) -( یا ابن الزهرا بی کس عالم خدا صبرت دهد ) * رضا تاجیک

1686
5

شعر امام زمان(عج) -( یا ابن الزهرا بی کس عالم خدا صبرت دهد ) یا ابن الزهرا بی کس عالم خدا صبرت دهد
با تماشای گناهانم خدا صبرت دهد
ای امیدم دیگر این دل را امیدی نیست نیست
تا که روزی من شوم آدم خدا صبرت دهد
من سیه پوشم برای جد مظلومت حسین
من خودم را مثل تو کردم، خدا صبرت دهد
روضه خوان!هیئت نداری؟ اشک میریزی کجا؟
ای امیر بی کس و همدم خدا صبرت دهد
تا ظهورت پرچم کرببلا سرخ است سرخ
تا غروب آفتاب غم خدا صبرت دهد
ناحیه می خوانی و می بینی آن صحرای خون
می گذاری چشم روی هم خدا صبرت دهد
روضه های عمه زینب قلبتان خون کرده است
آب می گردی شما کم کم خدا صبرت دهد

شاعر : رضا تاجیک

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر فراق امام زمان(عج) -( منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم ) * محمد بیابانی

3376
6

شعر فراق امام زمان(عج) -( منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم ) منی که روز و شب از اشک، چاره می نوشم
دلم گرفت، از این روزهای خاموشم
فراغتی که فراق تو را زپی دارد
هزار مرتبه سنگینتر است بر دوشم
بهار می رسد از راه آن زمانی که رسد
ز کعبه اناالمهدی تو بر گوشم
سیاهی دلم از تو اگرچه دورم کرد
میان روضه ولی با تو زود می جوشم
بدون روضه ببین دست های سینه زنم
گرفته زانوی غم را میان آغوشم
هزار شکر که تا چند سال عیدم را
برای مادرت از ابتدا سیه پوشم
بقیع، گریه کن روضه های مادر توست
کنار تربت زهرا مکن فراموشم

شاعر : محمد بیابانی

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد