یاغیاث المستغیثین، بنده بیمارآمدم
توبه ها بشکستم اما ، بعد صد بارآمدم
هر کجا رفتم مرا پس میزدن مأوای من
تو بده جایی سرخوانت ، گرفتارآمدم
ای که غفارالذنوبی پاسخی بهرم بده
ردمکن این بنده ات را چون گنهکارآمدم
آنقدر خواندی مرا اما محل نگذاشتم
بگذر ازاین جاهلیت ، من که اینبار آمدم
دل اسیر خواب غفلت بوده وعمری گذشت
ده نجاتم ای حبیب حالا که بیدار آمدم
نفس اماره مرا همراه شیطان کرده است
جوشنی برمن عطا کن ، بهرپیکارآمدم
بنده ها داری و مارابنده میخواهی چه کار؟
منزل ومأوایی یارب ! شایدم کارآمدم
(( آنقدر درمیزنم این خانه را دروا کنی ))
بنده یکبارونه صدبار، بلکه بسیارآمدم
ماه تو سوزدعا و اشک وآهی
- شنبه
- 7
- تیر
- 1393
- ساعت
- 12:48
- نوشته شده توسط
- عبدالحسین شفیع پور