آن حالتی خوش است که مستانه بگذرد
یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد
روزیِ ما به دست کریمان آشناست
کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد
تا حال کجای عالم دیدی آدم وقتی می خواد پیش صاحب خونه ی با صفا بره، میخواد مهمون بشه دست خالی بره، با لباس نجس آلوده بره، این نمی دونم ای مهربون من اما من اینو دیدم وقتی کریم سفره وا میکنه مهمونای خوب و تر و تمیزش که میان بدبخت بیچاره ها میان در خونه کاسه ی غذا به دست میگیرن، امشب مهمون بد تو اومده، من که از ماه رجب و شعبان چیزی نفهمیدم، میدونم کار نکردم اما میخوام کاری بکنم دلت به رحم بیاد، دست های خالیت بلند کن بالحسین الهی العفو؛ چی میخوای بگی امشب گدای بی وفا،
سوگند
- دوشنبه
- 30
- تیر
- 1393
- ساعت
- 14:04
- نوشته شده توسط
- علی