حضرت معصومه سلام الله علیها

مرتب سازی براساس
 اسماعیل تقوایی

یا حضرت معصومه(س)_شهر قم را با قدوم خود مصفا کرده ای * اسماعیل تقوایی

611

یا حضرت معصومه(س)_شهر قم را با قدوم خود مصفا کرده ای یا حضرت معصومه(س)
شهر قم را با قدوم خود مصفا کرده ای
کعبه ی آمال بهر شیعه برپا کرده ای

زانزمان که پای را بر خاک قم بگذاشتی
همچو گلزار بهشتی خاک صحرا کرده ای

چشمه ی آب حیاتی در دل خشک کویر
سالها باشد که بس دلمرده احیا کرده ای

شهر قم را کرده ای یک در ز درهای بهشت
زائرینت راهی جنت ز آنجا کرده ای

جان فدا کردی به راه دیدن مولا رضا(ع)
خواهرانه این برادر را تو شیدا کرده ای

نام تو چون مادر سادات،بانو فاطمه ست
همچو او معصومه را هم خوب معنا کرده ای

با همه دلها تو کردی آشنا قم را،ولی
چون رضایت در غریبی ترک دنیا کرده ای

دختر باب الحوائج هستی وباب نجات
ای کریمه، بس فقیران را تو دارا کرده ای

نا امید

  • دوشنبه
  • 27
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

رباعی مدح و مناجات حضرت معصومه(س) -( عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست) * عادل حسین قربان

496

رباعی مدح و مناجات حضرت معصومه(س) -( عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست) عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست
پاکیزگیِ سرشتِ ما دستِ شماست

"یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه"
ای بانوی قم! بهشتِ ما دستِ شماست

  • جمعه
  • 1
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

رباعی مدح و مناجات حضرت معصومه(س) -( عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست) * عادل حسین قربان

506

رباعی مدح و مناجات حضرت معصومه(س) -( عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست) عمریست که سرنوشتِ ما دستِ شماست
پاکیزگیِ سرشتِ ما دستِ شماست

"یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه"
ای بانوی قم! بهشتِ ما دستِ شماست

  • جمعه
  • 1
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح حضرت معصومه (س )ورودبه شهر قم -(خدا پوشانده بر آن قد و بالا رخت ایمان را) * محمد بختیاری

539

مدح حضرت معصومه (س )ورودبه شهر قم -(خدا پوشانده بر آن قد و بالا رخت ایمان را) خدا پوشانده بر آن قد و بالا رخت ایمان را
پدر خوانده ست در او آیه آیه شرح قرآن را

چه لطفی سایه اش افتاده یارب برسر این شهر
که غم لبریز شادی می کند حال پریشان را

ندارم غیر باران محبت پیشکش چیزی
خداوندا مگیر از من چراغ چشم گریان را

به صحنش عقل من از کوچه ی زنجیر برگشته
گواه آورده در درگاه او چاک گریبان را

به جا مانده ست شعله جای دل در سینه از شوقش
فرستادم به جای نامه مد آه سوزان را

به جایی که قدم بگذارد آن بانوی پاکی ها
کرم در لحظه خالی می کند از شرم میدان را

هزاران بار حل کردند زائر های گریانش
در این آیینه کاری روضه ی شاه خراسان را

  • جمعه
  • 1
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

متن شعر رباعی. حضرت معصومه -(وقتی که عنان زندگی گم کردم) * دانیال تقوی

460

متن شعر رباعی. حضرت معصومه -(وقتی که عنان زندگی گم کردم) وقتی که عنان زندگی گم کردم
کسب کمک از عموم مردم کردم
من حاجت خود گرفتم آن جایی که
رو به حرم ملیکه ی قم کردم

  • یکشنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 23:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی زیبا در مدح حضرت معصومه -(به صفای حرم فاطمه ی معصومه) * اسماعیل پور جهانی

473

رباعی زیبا در مدح حضرت معصومه -(به صفای حرم فاطمه ی معصومه) به صفای حرم فاطمه ی معصومه
به خدای حرم فاطمه ی معصومه
باورم هست به فردوس برین باز شود
انتهای حرم فاطمه ی معصومه

  • چهارشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید محمدی

ورود حضرت معصومه به شهر قم -(صفا گرفت تا که نهادی تو پا به قم) * وحید محمدی

14644
22

ورود حضرت معصومه به شهر قم -(صفا گرفت تا که نهادی تو پا به قم) صفا گرفت تا که نهادی تو پا به قم

شفاگرفت دل مردم ز مرهمت

به پا و سر همه سوی تو می دوند

به این امید که ببینند مرحمت

---------------

صفا گرفت شهر قمی که خراب بود

به برکت قدمت این زمین خدایی شد

که تا به پا نمودند مرقد و حرمت

خودش برای خودش کربلایی شد

---------------

هزار عاشق و دلداده داری ای بانو

که سر نهاده اند بر ضریح زیبایت

تمام عالم امکان فدای تو بی بی

که گفته موسی جعفر(ع) فدات بابایت

---------------

حرم حرم حرمت بوی فاطمه(س)دارد

شباهت تو به زینب(س)چه قدر دیدنی است

اگرچه صبح و شام باصفاست مرقد تو

شعاع نورحرم شب چه قدر دیدنی است

---------------

تمام کون و مکان هم فدای تو ب

  • پنج شنبه
  • 19
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 08:00
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

شعر و مدح برای حضرت معصومه (س) - (دستی دوباره سوی حرم می کشد مرا *

8053
2

شعر و مدح برای حضرت معصومه (س) - (دستی دوباره سوی حرم می کشد مرا دستی دوباره سوی حرم می کشد مرا

شکر خدا دوباره شدم زائر شما

بی بی چقدر نور و صفا دارد این حرم

دل را چه می برد طرف مشهد الرضا

چرخی میان صحن و رواق و قدم قدم

پایین پای می برد این واژه ها مرا

وقتی که قاب چشم ترم شد ضریح تو

مجنون و مست قافیه دم زد ز کربلا

حس می کنم دوباره دلم پر گرفت و رفت

آری زمان اذن دخول است و وهل أتی

از این به بعد واژه به دادم نمی رسد

تا دم زنم ز نای نی و سوز نینوا

* * *

بی بی دوباره بال خیالم گشوده شد

آری دوباره سوی حرم می کشد مرا

آدرس وبلاگ : www. habibalbakin.blogfa.com

وحید محمدی

  • شنبه
  • 28
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

حضرت معصومه *

5704

حضرت معصومه این فاطمه مثل مادرش مظلوم است

از وصل برادرش رضا محروم است

معصومه بود کریمه ی اهل بیت

در قم که حریم چهارده معصوم است

  • سه شنبه
  • 9
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • نعمت علاالدين
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار مدححضرت معصومه(س)-(نشسته ام بنویسم حرم، حرم، بانو) * علی اکبر لطیفیان

6528
6

اشعار مدححضرت معصومه(س)-(نشسته ام بنویسم حرم، حرم، بانو) نشسته ام بنویسم حرم، حرم... بانو
چه خوب شد که دوباره کبوترم بانو
نشسته ام بنویسم مرا به قم ببری
دو هفته ای شده اصلاً نمی پرم، بانو
نشسته ام بنویسم مرا رها نکنی
که بی تو راه به جایی نمی برم، بانو
مسیح نیز مریض مرا علاج نکرد
ولی به لطف تو امروز بهترم، بانو
امام زاده ی موسی بن جعفری، خانم
غلام زاده ی موسی بن جعفرم، بانو
سلام بانوی خیرات، بانوی برکات
هزار بار بر این خیر مقدمت صلوات
به شرط آن که فدایت شوند سر دادند
به شرط آن که برایت شوند، پَر دادند
شفیعه ی همه، مدیون چادرت هستیم
به لطف توست به ما سایه ای اگر دادند
تمام حاجت خود را نوشتم و بعداً
حساب کردم و دیدم که بیشتر دادند
قدم گذاشتی و یک نفس ز

  • چهارشنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

اشعار مدح حضرت معصومه(س)-(سائل لطف نوشتند بنی آدم را) * علی اکبر لطیفیان

7155
6

اشعار مدح حضرت معصومه(س)-(سائل لطف نوشتند بنی آدم را) سائل لطف نوشتند بنی آدم را

سرِ این سفره نشاندند همه عالم را

صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند

یك طرف آسیه و یك طرفت مریم را

حسِ معراج نشینیِ من این است فقط

گوشه ای از حرمت پهن كنم بالم را

در ضریحت شرف آدمیت ریخته اند

پس محال است كه آدم نكند آدم را

همه بالفعل مسیح اند اگر پخش كنند

نفسِ دختر موسایِ مسیحا دم را

مثل یك عرش برای تو حرم ساخته اند

كاش می شد حرم حضرت زهرا هم را

با گدایی حرم فخر به دنیا داریم

هرچه داریم از این دختر موسی داریم

قصد كردی بكِشی و بكِشانی همه را

تا به معراجِ بلندت برسانی همه را

ریشه های دلِ ما رشته ای از چادر توست

چادرت را بتكان تا بتكانی همه را

به خدا ذره ای

  • شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:05
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

آمد ز جنان خواهر آسمان هشتم * محمد مهدی عبدالهی

3152
0

آمد ز جنان خواهر آسمان هشتم السلام علیک یا فاطمة المعصومه

امشب دل من پر زده سوی مشهد و قم

آمد ز جنان خواهر آسمان هشتم

با ذکر غریب الغربا بین حریمش

مشغول زیارت شدم و غرق تنعّم

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 18:07
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

شعر مدح و ثنای حضرت فاطمه معصومه -( برای از تو نوشتن مداد می خواهم ) * امیر عظیمی

1985
-1

شعر مدح و ثنای حضرت فاطمه معصومه -( برای از تو نوشتن مداد می خواهم ) برای از تو نوشتن مداد می خواهم
دوباره کاغذی از ابر و باد می خواهم
مداد و کاغذ و دفتر بهانه ایست که من
برای از تو نوشتن سواد می خواهم
چرا که دختر موسی بن جعفرید شما
به کوه علم رضا نیز خواهرید شما
ببین که واژه برایت به سجده افتاده
قلم برای ثنایت به سجده افتاده
برای گفتن یک بیت از شما شاعر
به خاک پای رضایت به سجده افتاده
مدیحه گوی شما تا امام صادق هست
کسی به دم زدن از حضرت تو لایق هست
اگرچه یک نفس از عشق دم زدی بانو
به هر دلی که رسیدی حرم زدی بانو
برای آنکه بگویی غریب تنها نیست
میان کوچه ی غربت قدم زدی بانو
تو آمدی که بگویی سرای دل حرم است
میان مشهد و قم فاصله چقدر کم است
تو آمدی که بگویی حبیب یع

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر ورود حضرت معصومه به شهر مقدس قم -( دریای رود رودِ عزا در تلاطمی ) * مهرداد مهرابی

1653

شعر ورود حضرت معصومه به شهر مقدس قم -( دریای رود رودِ عزا در تلاطمی ) دریای رود رودِ عزا در تلاطمی
از شهر ساوه گریه کنان راهی قمی
تنها کسی که مانده از این کاروان تویی
تنها صدای ناله ی بعد از تهاجمی
ازبس که داغ دیده ای ازبس که غصه ای
ازبس که پیکر شهدا را تجسمی ...
از یاد برده ای که تو را زهر داده اند
از یاد برده ای که تو را نیش کژدمی ...
***
پیوسته می رسند پیاده سلام ها
آهسته از کجاوه سلامٌ علیکمی
آه ای کجاوه! باز تو آیا کجاوه ای؟
یا قایق شناورِ در سیل مردمی
تعظیم می کنند عبور تو را همه
وقتی نسیم بگذرد از دشت گندمی

شاعر : مهرداد مهرابی

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 08:14
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مناجات حضرت معصومه(بانو سلام، دختر موسای طورها *

2880
1

مناجات حضرت معصومه(بانو سلام، دختر موسای طورها بانو سلام، دختر موسای طورها
اینجا قم است، خانه بانوی نورها
من عاشق و گدای قدیمیِ این درم
راهی شدم به محضرت از راه دورها
پیش شما هوای بهشت از سرم پرید
اینجا پر است بهجت و شور و سرورها
آنقدر هیبت و عظمت دارد این حریم
جایی نمانده است برای غرورها
وقتی که آشیانه ی آل علی قم است
فرش حریم آن شده گیسوی حورها
در قم همه ز بودن تو فیض می برند
تنها نه زنده ها، که گرفتار گورها
همچون عقیله عالمه ی بی معلمی
طعنه زده کلام شما بر زبورها
گفتم عقیله و دل من رفت کربلا
آخر به سمت قتلگه افتد عبورها
در پیش صبر زینب ما صبر هم شکست
حرفی نمانده بود برای صبورها
شکر خدا برادر تو نیزه ای نخورد
شکر خدا نرفته سرش در تنورها

  • سه شنبه
  • 3
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

یا فاطمه معصومه ادرکینی -(با وضو از دیده تر مینویسم فاطمه) * سید پوریا هاشمی

2434

یا فاطمه معصومه ادرکینی -(با وضو از دیده تر مینویسم فاطمه) با وضو از دیده تر مینویسم فاطمه
مثل فضه مثل قنبر مینویسم فاطمه
باطن الله اکبر مینویسم فاطمه
هستی موسی بن جعفر مینویسم فاطمه
تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست
نور زهرا! صبر زینب !جمع در این فاطمه ست
حضرت معصومه ی طاهاست! عصمت را ببین
محملش نور است نور الله عزت را ببین
سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین
جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین
بین راه مشهد و قم ما کرم لازم شدیم
سائل خورشید و ماه حضرت کاظم شدیم!
خم شده در محضر بانو قد پیغمبران
ای فدای خواهری او تمام خواهران
مادری کرده رضا را خوبتر از مادران
اوست تا روزی رسان پس خوش بحال نوکران
هرزمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم
میل مشهد میکنم پا میشوم

  • سه شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

اشعار مدح حضرت معصومه (س )-( خاتون شهر آينه هايي بزرگوار ) * وحید قاسمی

5639
2

اشعار مدح حضرت معصومه (س )-( خاتون شهر آينه هايي بزرگوار ) خاتون شهر آينه هايي بزرگوار
زهراي شهر يثرب مايي بزرگوار
چشم ملك نديده دمي سايه ي تو را
ناموس بارگاه خدايي بزرگوار
اين قوم را به راه حقيقت كشانده اي
موساي بي عباوعصايي بزرگوار
بر شانه هاي باد،جحاز تو حمل شد
فرمانرواي ملك صبايي بزرگوار
گم كرده ايم كعبه ي حاجات و آمديم
نزد شما كه قبله نمايي بزرگوار
من گريه مي كنم كه نگاهي كني مرا
آري هميشه عقده گشايي بزرگوار
باران رحمت ازلي سهم مان شده
بي شك دليل فيض شمايي بزرگوار
بانوي مهربان كدامين قبيله اي ؟
امشب بگو كه اهل كجايي بزرگوار
خلقت شبيه پير كريم عشيره است
الحق ز نسل شير خدايي بزرگوار
فهميدم از شلوغي صحن و سراي تان
هر لحظه مامن فقرايي بزرگوار
فرقي نم

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 18:19
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(س).(مثل دلتنگی یک رود که تنها می رفت) *

3467
4

شعر مدح حضرت معصومه(س).(مثل دلتنگی یک رود که تنها می رفت) مثل دلتنگی یک رود که تنها می رفت
او فقط داشت به پابوسی دریا می رفت
داشت خورشید هم از طوس نگاهش می کرد
زائر آینه با شوق تماشا می رفت
صبح روزی که قدم بر سر این خاک گذاشت
آفتاب از قدمش بود که بالا می رفت
توی این دشت فقط یک گل مجنون روئید
آن هم آن بود که در حسرت لیلا می رفت
اشهد انّ رضا را سر هر ماذنه برد
این چنین عشق به هر گوشه دنیا می رفت
وقتی از زمزمه آمدنش می گفتند:
به خداوند خراسان دل مولا می رفت
چهارده مرتبه تکرار شد و فاطمه شد
و از آن پس همه گفتند: که زهرا می رفت
آن قدر رفت که در ثانیه ها هم گم شد
بعد آن سوی زمان پنجره ای در قم شد
و همین زائره سبز زیارتگاهش
در پرواز به سمت حرم هشتم شد
گوشه

  • دوشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 05:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(هركس كه سائل دراين خانه مي شود) *

3523
2

شعر مدح حضرت معصومه(هركس كه سائل دراين خانه مي شود) هركس كه سائل دراين خانه مي شود
مبهوت آن نگاه كريمانه مي شود
براين مقام هر كه كند روي التجا
مثل غبار ساكن كاشانه مي شود
اي حُرمت مقدس قم ، آشناي تو
باهركسي به غير توبيگانه مي شود
تو دختر امامي و شاگرد مكتبت
با مهر دل فروز تو فرزانه مي شود
من كيستم كه دور ضريحت كنم طواف
جبريل درحريم تو پروانه مي شود
وقتي فرشتگان به حريم تو سر زنند
اين آستان نور، پريخانه مي شود
هرچند غافلم ز تولاي تو، ولي
اين گنج قسمت دل ويرانه مي شود
هرگاه ياد غُربت تو مي كند دلم
گرم فغان و گريه مستانه مي شود
هركس فشاند قطره اشكي به ماتمت
اين دانه اشك، گوهر يكدانه مي شود
زين موهبت كه شد به «وفائي» زسوي دوست
گرم نماز وسجده شكرانه

  • دوشنبه
  • 23
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 05:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(و به همراه همان ابر که باران آورد) *

3098

شعر مدح حضرت معصومه(و به همراه همان ابر که باران آورد) .و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
باد یک نامهء بی واژه به کنعان آورد
بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد
به سر شعر هوای غزلی زیبا زد
دختر حضرت موسی به دل دریا زد
چادرش دست نوازش به سر دشت کشید
دشت هم از نفس چادر او گل می چید
چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید
من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید
باور این سفر از درک من و ما دور است
شاعرانه غزلی راهی "بیت النور" است
آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید
که اویس قرنی هم به محمد (ص) نرسید
عاقبت حضرت معصومه (س) به مشهد نرسید
ماند تا آینهء مادر دنیا باشد
حرم او حرم حضرت زهرا (س) باشد
صبح شب می

  • چهارشنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت معصومه(تا کی به تو از دور سلامی برسانم) *

3985
2

شعر حضرت معصومه(تا کی به تو از دور سلامی برسانم) تا کی به تو از دور سلامی برسانم
ازتوخبری نیست برادر نگرانم
در میزند اینبار کسی...ازهیجانم
شاید که تو برگشته ای ، ای پاره جانم
یک روز به یعقوب(ع)اگرجامه رسیده
حالا به من از سوی رضا(ع) نامه رسیده
ای کاش که از تو خبری داشته باشم
در آتش عشق تو پری داشته باشم
باید به خراسان سفری داشته باشم
در راه به قم هم نظری داشته باشم
با خاطر آسوده بمان چشم به راهم
یک قافله محرم بخدا هست سپاهم!
این جادّه ها چشم به راه قدم ماست
این که نرسد قافله تا طوس، غم ماست
انگار که این خاک عراق عجم ماست
حالا که به قول پدرم، قم حرم ماست
شاید که فراموش کنم دلبر خود را
باید که بسازم حرم مادر خود را
باید نرسیدن به رضا (ع) را بپذ

  • دوشنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

شعر مدح فاطمیه -( حروف فاطمه پنج است ای دل ) * ولی الله کلامی زنجانی

3513
1

شعر مدح فاطمیه -( حروف فاطمه پنج است ای دل ) حروف فاطمه پنج است ای دل
اصول الدین بُود زین پنج کامل
"ف" اول همان فرمان توحید
"الف" دارد نشان از عدل و توحید
ز "طا"ی فاطمه طاهرشوی تو
همی راه نبوت را روی تو
به "میم" فاطمه مهر امام است
نبوت بی امامت ناتمام است
"ه" آخر هدایت در معاد است
معاد ما همان اخذ مراد است
نوشتم پنج اصل دینمان را
به نام فاطمه بشمردم آن را
به هر جا که نشان از در و گنج است
کلید رمز آن گنجینه، پنج است
قلوب خلق، شکل پنج دارد
دلی که پنج دارد گنج دارد
درخت و میوه و باغ و طبیعت
همه زیبایی آثار خلقت
میان سیب، آن نقش ستاره
تو را از پنج تن دارد اشاره
دو گونه پنج تن داریم ای دل
نخست اهل کسا انوار کامل
سپس آن پنج خاتون، هاشمیات
جلال

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( مـیـدانِ آسـتـانـه و چـشـمی بـه گـنـبدت ) * حجت الاسلام محمد عابدینی

2955
2

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( مـیـدانِ آسـتـانـه و چـشـمی بـه گـنـبدت ) مـیـدانِ آسـتـانـه و چـشـمی بـه گـنـبدت
درمـانـده و شـکـسـتـه و تـائـب کـنـارِ تـو
در دسـت های مسـئـلـتم یک سـلامِ داغ
در انـــتــظـارِ پــــاســخِ واجـــب کـنـارِ تـو
در انــعــکاسِ آیــنــه هــایــت ســروده ام
شـعـری بـرای حـضـرتِ صـاحـب کـنـارِ تـو
پـــروانــه وار دورِ حـــرم بــال مــی زنــنــد
روزی هــــزار عـــالــم و کاسـب کـنـارِ تـو
رویـای هـر کـبـوتـرِ شـیـدای صـحـن هـات
یـک آشــیـانِ گــرم و مـنـاســب کـنـارِ تـو
الـفـاظ هـم بـه اذنِ تـو اعـراب مـی دهـند
هـسـتـنـد جـار و جازم و نـاصـب کـنـارِ تـو
شیرین تر از حـلاوتِ سـوهانِ حاج حسیـن
هــر روز صــبـح درسِ مــکاسـب کـنـارِ تـو

شاعر :

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 06:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( سر زد از شرق قبیله، آفتاب ) * زهرا بشری موحد

3175

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( سر زد از شرق قبیله، آفتاب ) سر زد از شرق قبیله، آفتاب
چشمه جوشاند از مسیله، آفتاب
با کویری های قم، هم کاسه شد
ساده و بی شیله پیله، آفتاب
طاهره، معصومه، لیلای رضا
فاطمه، سِتّی، جلیله، آفتاب×
ذره ها را برد تا عرش حرم
شرحی از "نحن الوسیله " - آفتاب -
او مرا شمس الشموسی کرده است
آفتاب آمد دلیلِ آفتاب ...

شاعر : زهرا بشری موحد

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( خاتون قم ای حضرت معصومه سلامت ) * عباس خوش عمل کاشانی

3266

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( خاتون قم ای حضرت معصومه سلامت ) خاتون قم ای حضرت معصومه سلامت
آغاز شود دفتر اعجاز به نامت
در وصف کمالات تو شد زمزمه پرداز
عمری به رواقِ تو کبوتر سر بامت
از زینب و از فاطمه داری تو نشان ها
ای خوی و مرام علوی خوی و مرامت
آنی که احادیث شریفی ز امامان
بر جا همه حاکی بود از شان و مقامت
در بارگه قدس تو حوا به کنیزی است
آن گونه که آدم شده از شوق غلامت
بر چهره ی نورانی تو رشک برد ماه
خورشید جهانتاب زند بوسه به گامت
مانند تو معصومه کجا ذوب ولا شد؟
قربان تو و پیروی از خط امامت
آیین و مرام رضوی گشت جهانگیر
ای قم ز تو احیا شده با سعی تمامت
فیضیه که سرچشمه ی انوار الهی است
پاینده و جاوید شد از فیض مدامت
جان در ره مقصود به اخلاص نهادی
آکن

  • سه شنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 07:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات حضرت معصومه(س) -( کبوتر حرمت شد، دلِ زمینگیرم ) * وحیده گرجی

3112
3

شعر مناجات حضرت معصومه(س) -( کبوتر حرمت شد، دلِ زمینگیرم ) کبوتر حرمت شد، دلِ زمینگیرم
کشید پای تو را آسمان به تقدیرم
رواق های تو را پر کشیده ام بانو
به جز حریم تو از هر چه آسمان سیرم
توان دیدن خورشید کار هر کس نیست
ولی نگاه از آن بارگه نمی گیرم
تو نبض زندگیم را به دست خود داری
مسلّم ست که با رفتن تو می میرم
مدینه قسمت پرواز من نخواهد شد
چرا که با قفس خود هنوز درگیرم
کنار پنجره های ضریح تو هر بار
بقیع می روم آن جا قرار می گیرم
خدا نخواست که پابند نامه ها بشوم
گره زده ست ضریح تو را به تقدیرم

شاعر : وحیده گرجی

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

شعر مدح و مناجات حضرت معصومه(س) -( برگشته غباری نگران، از سفرِ آه ) * قاسم صرافان

3354
1

شعر مدح و مناجات حضرت معصومه(س) -( برگشته غباری نگران، از سفرِ آه ) برگشته غباری نگران، از سفرِ آه
یا حضرت آیینه! منم، من، پسرِ آه
پر می کشد این کفتر بی بال و پرِ آه
وقتی بکشد آینه دستی به سر آه
من آهم و آن روز تو آهو شده بودی
هنگام سفر بود، پرستو شده بودی
«آن یار کزو خانه ی ما جای پَری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود»
انگار در اعماق نگاهش خبری بود
در شهر خودش بود و دلش در سفری بود
می رفت دلت کوی به کو، خانه به خانه
«جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه»
انگار کسی رو به خراسان به نماز است
با چادر سبزی که پر از عطر حجاز است
«اَلمِنَّتُ لله که درِ میکده باز است»
مستی -به خدا- پیش دو چشم تو مجاز است
من مست ترین حوض تواَم حضرت مهتاب!
از این همه اشک است اگر شور

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات حضرت معصومه(س) -( دوباره بد شده حال و هوای من، بانو ) * علیرضا بیاتانی

7044
6

شعر مناجات حضرت معصومه(س) -( دوباره بد شده حال و هوای من، بانو  ) دوباره بد شده حال و هوای من، بانو
سلام حضرت مشكل گشای من، بانو
مرا كه آمده ام خسته وشكسته، ببخش
برای لرزش دست و صدای من، بانو
خودم نیامده ام، نه، نمی توانستم
كشانده سوی تو من را خدای من، بانو
غریبه نیستم، این صحن آسمانی تو
بهشت امن من است و سرای من، بانو
دوباره دست نیازم به سوی توست، بگیر
برات كرب و بلایی برای من، بانو
خدا نیاورد آن روز را كه بی تو شوم
جدایی ز تو، عظمی بلای من، بانو
چه افتخار بزرگی است اینکه گهگاهی
مرا خطاب کنی"ای گدای من"، بانو
دوباره گم شده ام در خودم، دعایم كن
نگاه کن به من، اُختُ الرضای من، بانو
ضریح عرشی تو آشناست با غم من
گلایه می كند از گریه های من، بانو
دوباره آمدم و غ

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات حضرت معصومه(س) -( اگر نیامده بودی شما به کشورمان ) * مجید خضرائی

3183

شعر مناجات حضرت معصومه(س) -( اگر نیامده بودی شما به کشورمان ) اگر نیامده بودی شما به کشورمان
چگونه بود کنون حال قلب مضطرمان
میان این همه طوفان غم چه می کردیم
اگر نبود حریم تو سایه ی سرمان
اگر نبود کراماتتان، زبانم لال
چه بود عاقبت کار و وضع آخرمان
فدای نام شما و برادرت بانو
تصدق سرتان باد پای تا سرمان
چه قدر معرفت ما کم است بی بی جان
به رتبه ی تو که هستی پناه محشرمان
ولی هر آن چه که هستیم دوستت داریم
قسم به شیر حلالی که داده مادرمان
قسم به گندم مرغان عرشی حرمت
محافظت بنما از یگانه رهبرمان
دل رمیده ی دعبل برایتان تنگ است
"اگرچه صفحه ی اعمال او سیه رنگ است "

شاعر : مجید خضرائی

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( شهرها انگشترند و (قم) نگین ) * جواد محدثی

6920
5

شعر مدح حضرت معصومه(س) -( شهرها انگشترند و (قم) نگین  ) شهرها انگشترند و (قم) نگین
قم، هماره حجت روى زمین
تربت قم، قبله عشق و وفاست
شهر علم و شهر ایمان و صفاست
مرقد (معصومه) چشم شهر ما
مهر او جان هاى ما را كهربا
دخترى از اهل بیت آفتاب
وارث دُرّ حیا، گنج حجاب
در حریمش مرغ دل پر مى زند
هر گرفتار آمده در مى زند
هر دلى این جاست مجذوب حرم
جان، اسیر رشته جود و كرم
این حرم باشد ملائك را مطاف
زائران را ارمغان، عشق و عفاف
دیده پاكان به قبرش دوخته
عصمت و پاكى از آن آموخته
(حوزه قم) هاله اى بر گرد آن
فقه و احكام خدا را مرزبان
قم همیشه رفته راه مستقیم
بوده در مهد هدایت ها مقیم
قم نمى بیند مگر خواب قیام
تیغ قم بیگانه باشد از نیام
شهر خون، شهر شرف، شهر جهاد
شهر

  • چهارشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد