سایر اشعار

مرتب سازی براساس

اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران -( که بعد از این «بزن در رو» نداریم! ) * مرضیه عاطفی

689

اقتدار موشکی جمهوری اسلامی ایران -( که بعد از این «بزن در رو» نداریم! ) خروشانیم و خشم ذوٱلفقاریم
به نابودیِ تان امیدواریم

فرستادیم موشک تا بفهمید؛
که بعد از این «بزن در رو» نداریم!

شاعر : مرضیه عاطفی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 10:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
استاد حاج غلامرضا سازگار

حاجیان بیت الله الحرام -( ای محفل عاشقانِ بیدار ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

927

حاجیان بیت الله الحرام  -( ای محفل عاشقانِ بیدار ) ای بیت خدا، خدانگهدار
ای محفل عاشقانِ بیدار
ای سنگِ نشانِ کوی دلدار
افسوس که با دو چشم خونبار
من از تو جدا شوم دگر بار
ای بیت خدا، خدانگهدار

افتاده به سینه ام شراره
با گریه کنم به تو نظاره
چون از تو جدا شوم دوباره
باشد به دلم امید دیدار
ای بیت خدا، خدانگهدار

ای زادگه علیّ اعلا
ای آب تو کوثر تولاّ
ای داده به سینه ام تجلاّ
از نور جمال حضرت یار
ای بیت خدا، خدانگهدار

ای کوه صفا چه با صفایی
ای مروه تو جانِ جانِ مایی
مانده به دلم غم جدایی
دارم به دو دیده اشک بسیار
ای بیت خدا، خدانگهدار

وقتی که در این حرم رسیدم
پرونده ی جرم خویش دیدم
خجلت زخدای خود کشیدم
گفتم حرم و منِ گنه کار؟
ای بیت خدا، خدانگه

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

حاجیان بیت الله الحرام -( مرغ سحرم دانه ی اشکم شده دانه ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1767
1

حاجیان بیت الله الحرام  -( مرغ سحرم دانه ی اشکم شده دانه ) مرغ سحرم دانه ی اشکم شده دانه
پیوسته کشد از جگرم شعله زبانه
تن خسته و کوه گنهم بر روی شانه
من عبد گنه کارم و تو حیّ یگانه
مشتاق توام ورنه گدایی است بهانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه

من عبد نمک خوار نمکدان شکن استم
گشتم خجل از توبه، زبس توبه شکستم
باز آمده ام بر در عفو تو نشستم
هر چند بدم عبد گنه کار تو هستم
از بندگیم غیر گنه نیست نشانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه

بیچاره و درمانده ام ای دوست نگاهی
با کوه گنه آمده سویت پر کاهی
غیر از سر کوی تو مرا نیست پناهی
سبحانک یا سیّدی العفو، الهی
العفو که جز عفو توام نیست بهانه
در را به رویم باز کن ای صاحب خانه

سوگند به اشک سحر فاطمه یارب
سو

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:08
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

زائرین مدینه حج -( دوباره شد نصیبم از کرم حال و هوای تو ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

846

زائرین مدینه حج -( دوباره شد نصیبم از کرم حال و هوای تو ) مدینه باز برگشتم به شهر با صفای تو
دوباره شد نصیبم از کرم حال و هوای تو

مدینه ای گرامی شهر پیغمبر قبولم کن
اگر چه دور بودم از تو بودم آشنای تو

مدینه سال ها مرغ دلم دور تو گردیده
تو می دانی که هر شب سوختم عمری به پای تو

اگر چه دور بودم از تو ای شهر رسول الله
دلم پیوسته بوده زائر صحن و سرای تو

مدینه آمدم گویی هنوز آید به گوش من
صدای ناله های فاطمه از کوچه های تو

مدینه میهمانم قبر زهرا را نشانم ده
مزار مادر سادات را جویم کجای تو

مدینه از شبی که فاطمه شد دفن در خاکت
بود دلگیرتر از خانه ی مولا فضای تو

مدینه تربت پنهان محسن را نشانم ده
کجا افتاده اوّل کشته ی شیر خدای تو

مدینه گوئیا می بینم ا

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

زائرین مدینه -( ای زائرین به شهر پیمبر خوش آمدید ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

842

زائرین مدینه -( ای زائرین به شهر پیمبر خوش آمدید ) ای زائرین به شهر پیمبر خوش آمدید
در خانه ی بتول مطهّر خوش آمدید

این است آن مدینه که بود آرزویتان
گرد و غبار اوست به رخ آبرویتان

این است آن مدینه که انوار کبریا
تابد به دیده از حرم ختم انبیا

این است آن مدینه که خاکش سرشت ماست
این است مدینه که رشگ بهشت ماست

این است آن مدینه که بر حضرت رسول
آیات وحی کرده زسوی خدا نزول

این است آن مدینه که از بام و از درش
خیزد صدای زمزمه های پیمبرش

اینجا طنین زمزمه های محمّد (ص) است
اینجا مزار روح فزای محمّذ (ص) است

این شهر زادگاه دو سبط پیمبر است
اینجا مقام حضرت زهرا و حیدر است

اینجا به گوش، ناله و فریاد و زمزمه است
گویی صدای گریه ی زهرا و فاطمه است

دیوار

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:20
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

امام حسین(ع)مناجات -( دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین ) * امیر عظیمی

930

امام حسین(ع)مناجات -( دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین ) دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین
به لبم ذکر تو آهنگ تو بوده است حسین

در صف سینه زنان این همه سال از عمرم
آن چه بر سینه زدم سنگ تو بوده است حسین

شاعر : امیر عظیمی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمد مبشری

روز مباهله -( گویند همه مباهله روح دعاست ) * محمد مبشری

739

روز مباهله -( گویند همه مباهله روح دعاست ) گویند همه مباهله روح دعاست
تصویر مجسمی ز آیات خداست

گویند مباهله یقیناً روز ه
حقانیت پنج تن آل عباست

شاعر : محمد مبشری

  • یکشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 06:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

متن شعر -( بازم دوباره اومد این غم منو به خاطر ) * هستی محرابی

697

متن شعر -( بازم دوباره اومد این غم منو به خاطر ) بازم دوباره اومد این غم منو به خاطر
دائم کنارِ چشمم این صحنه میشه ظاهر

چون باورم نمیشه آخه غریبم آقا
امشب کنارِ قبرش اصلاً نداره زائر

بی تابی مزارش از اشک و روضه خالیست
جز عابدین و صادق مولا امامِ باقر

گر باب روضه اش رو یه لحظه می گشودند
پیش از همه میومد پای پیاده جابر

آخه چطور توان کرد این صحنه رو مجسم؟
کاشکی عیان نمی شد این صحنه ذهنِ شاعر

شاعر : هستی محرابی

  • یکشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر -( نوای نی همی در نینوا ماند ) * هستی محرابی

1294
1

متن شعر -( نوای نی همی در نینوا ماند ) نوای نی همی در نینوا ماند
به همراهِ حسین در کربلا ماند

نوای نی نگو، گو آتشِ دل
دلی که در میانِ شعله ها ماند

در آن کرببلای پُر هیاهو
نواها رفت و سوزِ نینوا ماند

غمِ آن قصه ی پُر ماجرایش
همه سر بسته در قلبِ خدا ماند

افق خون گشته در چشمانِ خورشید
زمین و آسمان غرقِ عزا ماند

اگر چه بخشی از آن بر ملا شد
ولیکن شرحِ اصلِ ماجرا ماند

خدا داند در آن صحرای خونین
چه بغضی در گلوها بی صدا ماند

هزار و چارصد سال است و اندی
سرِ خورشید دین بر نیزه ها ماند

شاعر : هستی محرابی

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:57
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

هدیه به جانباختگان و بازماندگان حادثهنفتکش ایرانی سانچی -(خبر پیچیده گویا پیکری آتش گرفته) * اسماعیل شبرنگ

756

هدیه به جانباختگان و بازماندگان حادثهنفتکش ایرانی سانچی -(خبر پیچیده گویا پیکری آتش گرفته) خبر پیچیده گویا پیکری آتش گرفته
درون یک قفس بال و پری آتش گرفته

خبر ضدّ و نقیض آغشته با بیم و امید است
شنیدم چشم های مضطری آتش گرفته

در آن سو شوهری محصور در کشتی آتش
در این سو چشم خیس همسری آتش گرفته

غمی سوزان که آتش می زند آتشفشان را
چه کرده با وجود خواهری آتش گرفته

چرا خورشید باید در دل دریا بسوزد
به جا مانَد از آن خاکستری آتش گرفته

نوازش های آب ای کاش باشد مرهم درد
به زخم لاله های پرپری آتش گرفته

هوای فاطمیه در دل ما تازه تر شد
به یاد ناله های مادری آتش گرفته

اگر آهن بسوزد سخت می سوزد تن یاس
چه کرده با تنَش میخ دری آتش گرفته

نگاه خسته گان را به شب باران سپردند
که فرزندان میهن بین آت

  • یکشنبه
  • 24
  • دی
  • 1396
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعری در مورد دعای توسل -(دل چه صفا گیرد از دعای توسل) * رضا یعقوبیان

64670
77

شعری در مورد دعای توسل -(دل چه صفا گیرد از دعای توسل) دعای توسل

دل چه صفا گیرد از دعای توسل
حالِ دعا گیرد از دعای توسل

قلب همه عاشقانِ آل محمد (ص)
نور خدا گیرد از دعای توسل

هر دلِ آکنده از محبت مولا
شور و نواگیرد از دعای توسل

ای که دلت روشن است ز نور ولایت
دیده ضیا گیرد از دعای توسل

هر دلِ افروخته از عشق و محبت
نور ولا گیرد از دعای توسل

مهر و ولای علی و آل پیمبر
در دل جا گیرد از دعای توسل

شیعه ی مخلص به ذکر و شور حسینی
کربُبلا گیرد از دعای توسل

ای که مریضی ، مریضِ جرم و معاصی
درد شفا گیرد از دعای توسل

دست توسل بزن به دامن عترت
قلب جلا گیرد از دعای توسل

دست « رضا » را خدا از کرم خویش
روز جزا گیرد از دعای توسل

  • دوشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1397
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

شعر نبرد حضرت علی(ع)با عمر ابن عبدود -(ی اخمِ تو جهنم ، لبخندِ تو بهشتم) * محسن کاویانی

1837

شعر نبرد حضرت علی(ع)با عمر ابن عبدود -(ی اخمِ تو جهنم ، لبخندِ تو بهشتم) ای اخمِ تو جهنم ، لبخندِ تو بهشتم
عشقِ تورا خداوند آمیخت با سرشتم
خورده گره نگاهَت با کل سرنوشتم
مست از خُم تو بودم این بیت را نوشتم

حتیٰ اگر علی را از بُعدِ دین نبینی
مانند اوگُلی نیست در هیچ سرزمینی

آه ای دمَت مسیحا من خُشکی کویرم
صدبار زنده ام کن تا پای تو بمیرم
عمریست مستِ مستم ، مست از خُمِ غدیرم
حالا منم غلامت حالا تویی امیرم

پیش از ازل تویی تو ، بعد از ابَد تویی تو
اول کسی که در عرش ، میخانه زد تویی تو

اسلامِ بی تو یعنی : شهری که رویِ آب است
با فکرِ ابن ملجم ، قتل ِ علی ثواب است
در مذهبِ خوارج ، کشتار ، دین ناب است
لعنت به مذهبی که از بیخ وبن خراب است

نه عاشقِ علی نیست بی شک مرید غ

  • دوشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر جنگ خندق__حضرت علی(ع) -(هل من مبارز»... نعره دنیا را تکان می‌داد) * مهدی مردانی

6891
18

شعر جنگ خندق__حضرت علی(ع) -(هل من مبارز»... نعره دنیا را تکان می‌داد) «هل من مبارز»... نعره دنیا را تکان می‌داد
در خندقی خود کنده، شهر از ترس جان می‌داد

اینک سوار کفر، زیر رقص شمشیرش
لبخند شیطان را به پیغمبر نشان می‌داد

«یک مرد آیا نیست؟»... این را کفر می‌پرسید
آن روز ایمان مدینه امتحان می‌داد

هرکس قدم پس می‌کشید و با نگاه خود
بار امانت را به دوش دیگران می‌داد

با شانه خالی کردن مردان پوشالی
کم کم رجزها مزهٔ زخم زبان می‌داد

«رخصت به تیغم می‌دهی؟»... این را علی پرسید
مردی که خاک پاش بوی آسمان می‌داد

فرمود نه بنشین علی جان! تو جوان هستی
آری همیشه پاسخش را مهربان می‌داد

«هل من مبارز»... نعره گویا از جگر می‌زد
فریاد او بر قامت شهری تبر می‌زد

او می‌خروشید و رج

  • دوشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:44
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر در تنور رفتن هارون مکی -(کسی که وحی درآیینه کلامش بود) *استاد سید هاشم وفایی

733

شعر در تنور رفتن هارون مکی -(کسی که وحی درآیینه کلامش بود) کسی که وحی درآیینه کلامش بود
حدیث نور به لب ها علی الدوامش بود

نگین چمبرافلاکیان صداقت اوست
که صدق پرتوی از چلچراغ نامش بود

نیایش سحراو شمیم جنت داشت
سپیده چشمۀ نوری ز هر سلامش بود

به پاس رویش اندیشه های ناب بشر
قیام علمی او برترین قیامش بود

به راه شر مرو از روی جهل ونادانی
که راه خیربشر شیوه و مرامش بود

ولی شناس نگشتیم ورنه می دانیم
جواب ماهمه درحرکت غلامش بود1

چقدر زحمت مارا کشید و وقت وداع
نماز اول وقت آخرین پیامش بود

چه التفات به خاصان کند خدا داند
نسیم شعر«وفایی» زلطف عامش بود

  • دوشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار ضد آمریکایی -(آنقدَر ای گرگ آدم خوار خونخواری مکن) * هستی محرابی

645

اشعار ضد آمریکایی -(آنقدَر ای گرگ آدم خوار خونخواری مکن) ‍ #مرگ_بر_آمریکا_را_کسی_به_ملت_ایران #یاد_نداد_از_اعماق_جان_یکایک
#مردم_بر_آمد_که_مرگ_بر_آمریکا #مقام_معظم_رهبری

آنقدَر ای گرگِ آدمخوار خونخواری مکن
شرم بنما از خدا دیگر ستم کاری مکن
بی حیایی تا به کی؟ ای جاهلِ شیطان صفت
بس کن ای ابلیس دیگر مردم آزاری مکن

خونِ ما را می مکی با حیله ای بیدادگر
بهرِ کشتارِ ضعیفان تنگ می بندی کمر
لاف یاری میزنیّ و لیک از آن بی خبر
مثلِ افعی همچنان افتادی بر جانِ بشر

در عیان دینِ مسیحایی بوَد اظهارِ تو
در نهان تو یارِ شیطانی و شیطان یارِ تو
پیشه ی کودک کشی وحشی گری شد کارِ تو
هیچ رفتارت مطابق نیست با گفتارِ تو

شد فراگیرِ جهان ظلم و ستم بیداد تو
هر نفس در کام ما

  • شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

عصمت مقدس -( گرگوهری به نام تولاّ نداشتم) *استاد سید هاشم وفایی

465

عصمت مقدس -( گرگوهری به نام تولاّ  نداشتم) عصمت مقدس

گرگوهری به نام تولاّ نداشتم
رهتوشه بهرروز مبادا نداشتم

روزحساب ،دردوغمم بی حساب بود
دردل اگرمحبت زهرا نداشتم

دیروزاگرکه دست مرا اونمی گرفت
امروزمن امید به فردا نداشتم

گرمهراونبود دراین ظلمت حیات
راهی به سوی عرش معّلا نداشتم

هرگاه تامدینه ی اوپرگشوده ام
چشم طمع به جنّت اعلا نداشتم

ای عصمت مقّدس حق عمری از گناه
بال وپرم شکسته و پروا نداشتم

کردی هزارمرتبه لطف وکرم به من
غافل شدم که چشم تماشا نداشتم

شرمنده ازحضور تو هستم که دررهت
ایمان وعشق داشته، تقوا نداشتم

چیزی برای عرضه براین آستان نور
درحیرتم که داشته ام، یا نداشتم

اخلاص ومعرفت به «وفایی»بیاببخش
چیزی جزاین من از تو تمنا ند

  • پنج شنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شهیدان وطن(لعنت به وهابیت وتکفیریان باد) * اسماعیل تقوایی

438

شهیدان وطن(لعنت به وهابیت وتکفیریان باد) لعنت به وهابیت وتکفیریان باد
لعنت به آمریکا وصهیونهای جلاد

بار دگر آنها جنایت آفریدند
بادست نامردان جیش ظلم وبیداد

با یک ترور خون جوانان وطن ریخت
سرو قد این عاشقان بر خاک افتاد

اینها شهیدان دفاع مرز وبومند
اینها زبند دنیوی بودند آزاد

در جنت حق میهمانان حسینند
بادا گرامی یادشان وروحشان شاد

سخت است داغ این جوانان سپاهی
ایرانیان را این مصیبت تسلیت باد

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 02:01
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

آبروی آب -(ما را به حال خود بگذارید و بگذرید) * قیصر امین پور

1184

آبروی آب -(ما را به حال خود بگذارید و بگذرید) ما را به حال خود بگذارید و بگذرید
از خیل رفتگان بشمارید و بگذرید

اکنون که پا به روی دل ما گذاشتید
پس دست بر دلم مگذارید و بگذرید

تا داغ ما کویردلان تازه‌تر شود
چون ابری از سراب ببارید و بگذرید

پنهان در آستین شما برق خنجر است
دستی از آستین به در آرید و بگذرید

ما دل به دست هرچه که بادا سپرده‌ایم
ما را به دست دل بسپارید و بگذرید

با آبروی آب، چه باک از غبار باد!
نان‌پاره‌ای مگر به کف آرید و بگذرید

  • پنج شنبه
  • 5
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل امام خمینی قدس‌سره * کاووس حسنلی

410
1

شعر غزل امام خمینی قدس‌سره خدایا، تمام مرا می‌برند
کجا می‌برندم، کجا می‌برند؟

مرا غیر از این دل، نصیبی نبود
خدایا، خدایا، چرا می‌برند؟

دریغا، بهاران این باغ را
به گلزار آلاله‌ها می‌برند

کجا ای حقیقت، تو را بنگرم
از این پس که آیینه را می‌برند...

چه پیش آمده‌ست آفتاب مرا
که بر شانه‌های عزا می‌برند

شگفتا که دریایی از نور را
چنین بر سر دست‌ها می‌برند

چه کردی که خاک تو را ای عزیز
از این پس برای شفا می‌برند

اماما، ببین روشنان فلک
غبار تو را توتیا می‌برند

سزاواری ای گل، که بر موج نور
تو را تا به عرش خدا می‌برند

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

شعر قصیده‌واره پایداری -(دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم) * سید حمید رضا برقعی

1268
2

شعر قصیده‌واره پایداری -(دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم) دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم

کنارت چای می‌نوشم به قدر یک غزل خواندن
به قدری که نفس تازه کنم، خیلی نمی‌مانم

کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه یا شاید
درختی خسته در اعماق جنگل‌های گیلانم

رها، بی‌شیله پیله، روستایی، سادۀ ساده
دوبیتی‌های باباطاهرم عریان عریانم

شبی می‌خواستم شعری بگویم ناگهان در باد
صدای حملۀ چنگیزخان آمد؛ نمی‌دانم -

چه شد اما زمین خوردم میان خاک و خون؛ دیدم
در آتش خانه‌ام می‌سوخت، گفتم آه...دیوانم...

چنان با خاک یکسان کرد از تبریز تا بم را
زمان لرزید از بالای میز افتاد لیوانم...

فراوان داغ دیدن‌ها؛ به مسلخ سر بریدن‌ها
حجاب از سر کشیدن

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر رباعی ضد استکباری -(همواره نبرد حق و باطل برپاست) * یوسف رحیمی

912
1

شعر رباعی ضد استکباری -(همواره نبرد حق و باطل برپاست) همواره نبرد حق و باطل برپاست
هر روز برای مسلمین عاشوراست
مصداق صحیح «لَعَنَ اللّهُ یزید»
امروز شعار مرگ بر آمریکاست

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر قصیده توحیدی -(حاجیان آمدند با تعظیم) * ناصر خسرو قبادیانی

1815
1

شعر قصیده توحیدی -(حاجیان آمدند با تعظیم) حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم

آمده سوی مکه از عَرَفات
زده لبیک عمره از تعظیم

خسته از محنت و بلای حجاز
رسته از دوزخ و عذاب الیم

یافته حجّ و عمره کرده تمام
بازگشته به‌سوی خانه سلیم

من شدم ساعتی به استقبال
پای کردم برون ز حدِّ گلیم

مرمرا در میان قافله بود
دوستی مخلص و عزیز و کریم

گفتم او را بگوی چون رستی
زین سفر کردنِ به‌رنج و به‌بیم؟

تا ز تو بازمانده‌ام جاوید
فکرتم را ندامت است ندیم

شاد گشتم بدان که حج کردی
چون تو کس نیست اندر این اقلیم

باز گو تا چگونه داشته‌ای
حُرمتِ آن بزرگوارْ حریم

چون همی خواستی گرفت احرام
چه نیَت کردی اندر آن تحریم

جمله بر خود حرام کرده بُدی
هر چه

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر مثنوی نوحیدی -(به نام خداوند بالا و پست) * خواجوی کرمانی

5958

شعر مثنوی نوحیدی -(به نام خداوند بالا و پست) به نام خداوند بالا و پست
كه از هستی‌اَش هست شد، هر چه هست...

نه او را عدیل و نه او را علل
مُغیث‌الوری خالق لم یزل...

خبر داده بر وحدتش کائنات
روان از دم لطفش آب حیات...

از او قالب مرده جان یافته
تن خاکی، آب روان یافته...

جهان غرق دریای احسان اوست
نمیرد که مردن به فرمان اوست

به هستی او هست شد هر چه هست
فلک سرکش آمد، زمین زیردست

خدایا تویی خالق جزء و کل
که از گِل دمی خار و از خار، گل

نه‌ای در جهان و، جهان بی‌تو نیست
نداری مکان و مکان بی‌تو نیست...

نه‌ای از کسی و نمانی به کس
نماند کسی و تو مانی و بس...

یکی را دهی بال و خوانی به خویش
یکی را دهی مال و رانی ز پیش...

عطای تو بیش از خطای من

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(به لطف و عطا بی کرانی یا مولا) * امیر عباسی

1162
1

توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(به لطف و عطا بی کرانی یا مولا) یا سَیّد محمد یا سَیّد محمد...

به لطف و عطا بی کرانی یا مولا
عزیز اهل آسمانی یا مولا
عموی امامِ زمانی یا مولا
ای به رخسار تو نور حیّ سرمد
یا سَیّد محمد یا سَیّد محمد...

چه حاجت ها که در صَحْنَت روا شد
وَ دردِ عاشقان آنجا دوا شد
دلم از ازل با تو آشنا شد
در فضل و کرامت زِ خوبان سرآمد
یا سَیّد محمد یا سَیّد محمد...

سپهر معرفت را قرص قمر
امامِ هادی نازد بر تو پسر
ولیّ خدا را هستی برادر
ذریّه ی پاکِ مرتضی و احمد
یا سَیّد محمد یا سَیّد محمد...

دعا کن ما را ای ولیّ خدا
که شَویم سائلِ مُلکِ سامرا
وَ باشیم ما هم از اهلِ کربلا
عَجزِ ما بی حدّ و عطای تو بی حد
یا سَیّد محمد یا سَیّد محمد...

دعا کن به

  • دوشنبه
  • 31
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:49
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه سنتی توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(گل خیرالنسا سَیّد محمد) * امیر عباسی

613
-1

نوحه سنتی توسل به سید محمد، عموی امام عصر(عج) -(گل خیرالنسا سَیّد محمد) گل خیرالنسا سَیّد محمد
جانم فدایت یا سَیّد محمد
ای مردِ میدان
فرزندِ قرآن
عموی حضرتِ صاحبَ الزّمان
جانم یا سیدی مولا ادرکني...

به حقّ پدرت،هادیَ النّقی
دعا کن که شویمْ عَبدی مُتّقی
لطف و عطا کن
بر ما دعا کن
دلها را زائر کرببلا کن
جانم یا سیدی مولا ادرکني...

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر لعن دشمنان اهل بیت علیهم السلام(خولی ملعون) * امیر عباسی

751

شعر لعن دشمنان اهل بیت علیهم السلام(خولی ملعون) ای خولیِ ملعون سوزاندی حاصلم
چه کرده ای با سرِ عزیزِ دلم
ای بی حیا
این سر نور دلهاست،آبروی دنیاست،روح و جان زهراست
وا غربتا
واویلا واویلا...

بگو چگونه این سر را جدا کردند
چه سان پیش زینب به نیزه ها کردند
در قتلگاه
به زمین افتاده،لب تشنه جان داده،بر خدا دل داده
واغربتا
واویلا واویلا...

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

با مضمون ستایش رزق حلال وَ نِکوهِشِ رِباخواری -(ای سَروَرِ بُریده سر،ای کشتهٔ رضای حق) * امیر عباسی

382

با مضمون ستایش رزق حلال وَ نِکوهِشِ رِباخواری -(ای سَروَرِ بُریده سر،ای کشتهٔ رضای حق) ای سَروَرِ بُریده سر،ای کشتهٔ رضای حق
ای در طریقِ بندگی،جان داده از برای حق
ای نام تو،بر سینه حَک
یا لَیتنا،کنّا مَعَک
جانم حسین جانم حسین...

هر کَس که عاشق تو شد،ای عَبدِ حَیّ ذوالْجَلال
دوری نموده از حرام،بگرفته اُنس با حلال
آه از گناه،آه از خطا
وَز شُبهه و،مالِ رِبا
إغفِر لَنا إغفِر لَنا...

اهل رِبا به دینِ ما،از زانیان بدترند
طبق حدیث مصطفیٰ،لعنت شده زِ داورند
در نوکری،باشد مِدال
خُمس و زکات،رِزق حلال
إغفِر لَنا إغفِر لَنا...

من نوکرم به کوی تو،این نوکری سعادت است
این عزّتِ ولادتم،تا لحظهٔ شهادت است
بِنما دعا،گردد به خیر
کارَم چُنان،حرّ و زهیر
جانم حسین جانم حسین...

ای باطِنَت زِ عالَم

  • پنج شنبه
  • 10
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

فرزندان عبدالله جعفر علیه السلام -(شَها از عشق تو ببین جان بر لبیم ) * امیر عباسی

309

فرزندان عبدالله جعفر علیه السلام -(شَها از عشق تو ببین جان بر لبیم ) شَها از عشق تو ببین جان بر لبیم
فداییِ تو و غلام زینبیم
ما فانیِ تو ایم،قربانی تو ایم
سیّدی یا حسین ....

پیِ یاری تو اَلا ای مقتدا
بگو دشمن کند سر ما را جدا
پور عبداللهیم،عبدثارالهیم
سیّدی یا حسین ...

بُوَد آمال ما قسم بر جان تو
که گردیم یا حسین بلاگردان تو
ابناءِ جعفریم،فدای رهبریم
سیّدی یا حسین .....

  • شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر سرود عید مباهله -(مباهله عید سعید آل طاهاست) * امیر عباسی

3908
5

شعر سرود عید مباهله -(مباهله عید سعید آل طاهاست) مباهله عید سعید آل طاهاست
مباهله نشانِ برتری مولاست
مباهله فخر تشیّع به دو دنیاست
سُرور دلهاست
نوای اهل عرش اعلیٰ
ای مظهرِ حیّ تعالیٰ
علی علی یا علی مولا
علی علی یا علی مولا...

خَمسهٔ طیّبه به اذن حیّ داور
شدند ‌جلوهٔ حقیقتی مطهّر
وَ اهل نَجران شده اند پای تا سر
مَغلوب و مُضطَر
صورتشان ماهِ منیر است
دل به ولایشان اسیر است
مباهله مثل غدیر است

یا رب به حقّ پنج تن بر ما عطا کن
ما را مقیم کوی لطف اولیا کن
ما را محبّ اهل بیت مصطفیٰ کن
حاجتروا کن
با قلب زار و مبتلایی
مثل شهیدان خدایی
ما را نما کرببلایی
حسین حسین عزیز زهرا...

  • چهارشنبه
  • 20
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر زمزمه خداحافظی زائران از شهر مدینه النّبي -(ببین این چهره ی زردم ) * امیر عباسی

2743
1

شعر زمزمه خداحافظی زائران از شهر مدینه النّبي -(ببین این چهره ی زردم ) ببین این چهره ی زردم
پُر از آه و پر از دردم
مدینه جان پیغمبر
دعا کن تا که برگردم
خداحافظ مدینه ...

به دردِ دل تو درمان دِه
براتِ وصلِ جانان دِه
اگر چه می روم لیکن
دلم پیش تو جامانده
خداحافظ مدینه ...

تو کوی عاشقان بودی
به ما دارُالامان بودی
تو در این مدت کوتاه
بهشت زائران بودی
خداحافظ مدینه ...

چو من عزم سفر دارم
زِ غم ، چشمان تر دارم
دلیلش این بُوَد ای خاک
هوای تو به سر دارم
خداحافظ مدینه ...

مدینه با غم و آوا
شدم از گوهرت جویا
ولی آخر ندیدم من
نشان از تربت زهرا
خداحافظ مدینه ...

  • پنج شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:50
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد