مدايح حضرت زینب سلام الله علیها

مرتب سازی براساس
استاد سید هاشم وفایی

متن شعر زبانحال حضرت زینب (س)در غم دوری برادر -(بعد ازتو ای برادر ،تابی معین شدم من) *استاد سید هاشم وفایی

1483

متن شعر زبانحال  حضرت زینب (س)در غم دوری برادر -(بعد ازتو ای برادر ،تابی معین شدم من) بعد ازتو ای برادر ،تابی معین شدم من
توروی نیزه رفتی،محمل نشین شدم من
ای وای برادرمن
عزیز مادرمن

ای تشنه لب زخونت، ترشد گلوی نیزه
خون گلوی پاکت، ریزد به روی نیزه
ای وای برادرمن
عزیز مادرمن

نذر رخ کبودت ، اشک زلال زینب
کردی غروب ازچه، زودای هلال زینب
ای وای برادرمن
عزیز مادرمن

کن رفع تهمت ازما، با آن گلوی پاره
ای نفس مطمئنه، قرآن بخوان دوباره
ای وای برادرمن
عزیز مادرمن

دیدم جمال پاکت، درخاک وخون نشسته
سر را زدم به محمل ،پیشانیم شکسته
ای وای برادرمن
عزیز مادرمن

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

غزل مرثیه زبان حال نذرمصائب حضرت زینب سلام الله علیه -(حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه) * مرضیه عاطفی

474

غزل مرثیه زبان حال نذرمصائب حضرت زینب سلام الله علیه -(حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه) حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه
تحمل میکنم اما وداعِ آخرت را نه

لباست کهنه پیراهن، تحمل میکنم باشد
ولی ای عشق، غارت کردن انگشترت را نه

غریبی تو را شاید دهَم دست فراموشی
هجوم و ازدحام شمرها دور و برت را نه

فراموشم شود گاهی لبان تشنه ات اما
به روی خاک های داغِ صحرا پیکرت را نه

اسارت شاید از یادم رود! یک عمر باورکن؛
به دختر بچه ها طرز نگاه دخترت را نه

نبودی و به شهر شام بی انصاف ها بردند
زنان خویش را در پرده اما خواهرت را نه

بیادم هست گفتی: زینبم آسوده خاطر باش
سرم را میدهم اما نخی از معجرت را نه!

  • یکشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر مثنوی حضرت زینب سلام الله علیها -(باحديث عشق غوغا مي كنم) * مجتبی صمدی شهاب

1190
4

شعر مثنوی حضرت زینب سلام الله علیها -(باحديث عشق غوغا مي كنم) باحديث عشق غوغا مي كنم
عشق را باعشق معنا می کنم

صحبت از عشق است ونام زینب است
عشق معنای تمام زینب است

کیست زینب جز خدای عاشقی
صاحب صوت رسای عاشقی

عشق با زینب تجلّی یافته
تارو پود عشق را او بافته

عشق او اوج مقامات است و بس
عشق بی زینب خرافات است و بس

سازمان عشق را او رهبر است
بعد زهرا او به عالم مادر است

زن ولی مردآفرین است و دلیر
مردها دردام نطق او اسیر

اوخودش را شهره در آفاق کرد
کودتا در کشور عشاق کرد

فاتح کوه بلند عصمت است
نیش بیداری زخواب غفلت است

عالم هر علم بی تعلیم اوست
زاده ی شیر و جدا ازبیم اوست

زن ولی با غرّشی طوفانی است
صاحب فنّ خطابه خوانی است

تاجر سرمایه دار عشق اوست
با

  • سه شنبه
  • 2
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر حضرت زینب سلام الله علیها -(فکری بحال ما کن، یا رب بحق زینب) * ناشناس ؟؟؟

1402
1

شعر حضرت زینب سلام الله علیها -(فکری بحال ما کن، یا رب بحق زینب) فکری بحال ما کن، یا رب بحق زینب
در را بروم وا کن، یا رب بحق زینب

قلبم امانت توست خرجی دیگران شد
از این و آن جدا کن، یا رب بحق زینب

یک عمر گریه کردم بر آستان لطفت
رحمی براین گدا کن، یا رب بحق زینب

از بی محلی تو بی آبرو شدم من
شاهانه اعتنا کن، یا رب بحق زینب

حالا که بر تن من رخت عزای آقاست
با بنده خوب تا کن، یا رب بحق زینب

باشد بدم من امّا این رو سیاهِ بد را
راهی کربلا کن، یا رب بحق زینب

دردم یکی دو تا نیست امّا تمامشان را
با تربتش دوا کن، یا رب بحق زینب

زینب بِرُوی ناقست امشب بیا و من را
در ماتمش فدا کن، یا رب بحق زینب

  • یکشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:02
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر حضرت زینب سلام الله علیها -(پشتِ دروازه غرق ابهام است ) * محمود ژولیده

465

شعر حضرت زینب سلام الله علیها -(پشتِ دروازه غرق ابهام است ) پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است

کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است

به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است

سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است

جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است

بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است

اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است

شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!

بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند

کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها

آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها

دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی

  • سه شنبه
  • 16
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

متن شعر مدح حضرت زینب سلام الله علیها -(دخت زهرا ناقل امر ولایت زینب است ) * حاج اصغر فرشچی

963

متن شعر مدح حضرت زینب سلام الله علیها  -(دخت زهرا ناقل امر ولایت زینب است ) دخت زهرا ناقل امر ولایت زینب است
فاتح شام حافظ سرّ شهادت زینب است
.
نهضتی را گرحسین باخون خود آغاز کرد
آنکه تکمیلش نموده درحقیقت زینب است
.
آنکه درعصمت چو زهرا در شهامت مرتضاست
امتداد کوثر جوشان و رأفت زینب است
.
آنکه فریادش تلاطم بود و طوفان بود و شور
ضد استعمار و الحاد و جهالت زینب است
.
آنکه مسلک فکر و بینش هم مرامش چون علیست
صاحب نطق فصیح وهم بلاغت زینب است
.
آنکه الگوی حجاب و عصمت است بر بانوان
رهنمای کاروان عشق و همت زینب است
.
آنکه با عشقش صفا بخشید حریم عشق را
از تبار آفتاب تندیس عفّت زینب است
.
آنکه در عمرش نپوشید جامۀ ذلّت به تن
در اسارت کرد تضمین رسالت زینب است
.
آنکه شب غرق سجود و

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت زینب سلام الله علیها -(سرخوشان عشق سرخوش از سبوی زینب است ) *حاج رضا محمدی ولایی

406

مدح حضرت زینب سلام الله علیها  -(سرخوشان عشق سرخوش از سبوی زینب است ) سرخوشان عشق سرخوش از سبوی زینب است
آبروی دین ما از آبروی زینب است
.
هر کجا صحبت شود از قهرمان و فاتحی
زینت آن بزم بی شک گفتگوی زینب است
.
حضرت ایوب که شهره به صبرو طاقت است
قطره ای در پیش دریا روبروی زینب است
.
چهرۀ ماه حسین مرآت ذات کبریاست
بررخ ماه حسین مرآت روی زینب است
.
گشته حورا و ملائک خاکبوس درگهش
عرشیان و قدسیان مست از وضوی زینب است
.
آن حسینی که قیامش دین حق را زنده کرد
نهضتش مدیون آوای گلوی زینب است
.
با بیان آتشینش بر سر ظلام کوفت
چونکه سرکوبی ظلم از خلق و خوی زینب است
.
در مسیر کوفه وشام و به ویرانخانه دید
دیده اطفال غمدیده به سوی زینب است
.
خم به ابرویش نیاورد و به عالم شرح داد
ب

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی اسکندری

متن شعر در مدح زینب(س) -(اعتبار کربلا از اعتبار زینب است ) * مرتضی اسکندری

3350
2

متن شعر در مدح زینب(س) -(اعتبار کربلا از اعتبار زینب است ) اعتبار کربلا از اعتبار زینب است
قوّت بازوی دین از اقتدار زینب است
.
اولین مداح عاشورا اگر سجاد بود
پرچم سبز حسینی یادگار زینب است
.
حضرت زهرا که خود اسطوره ی حجب وحیاست
در کلاس عاشقی آموزگار زینب است
.
حیدر کرار اگر شمشیر آتشبار داشت
طفل زیبای سه ساله ، ذوالفقار زینب است
.
درشجاعت بی نظیر و در بلاغت بی بدیل
کاخ ظلمت واژگون از اقتدار زینب است
.
خطبه های آتشینش کربلا را زنده کرد
تاقیامت کربلا مدیون کار زینب است
.
از طفولیت شریک درد و رنج و غصه بود
دائماً باد خزان اندر بهار زینب است
.
چارده قرن از نخستین اربعین طی میشود
باز هم چشم حسین در انتظار زینب است

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر حضرت زینب(ع) -(نخ روی نخ آمد که حیا داشته باشد) * سید پوریا هاشمی

1505
2

متن شعر حضرت زینب(ع) -(نخ روی نخ آمد که حیا داشته باشد) نخ روی نخ آمد که حیا داشته باشد
باتیرگی اش نورخدا داشته باشد
معجر شدو میخواست بها داشته باشد
تابرسر خورشید نما داشته باشد

آمد بشود سایه روی سر زینب
میخواست که نامش بشود معجر زینب

با نور نماز شب او نور گرفته
تا ستر شده رتبه مستور گرفته
درخلوت بی بی شرف طور گرفته
به به به چنین قرب که اینجور گرفته

از عطر نفس های علی تافته باشد
این تافته باید که جدا بافته باشد

هرچند حجاب است به سنگر زده کارش
تا حشر وقارست بدهکار وقارش
تقوا و حیا ریخته در تاربه تارش
از طایفه ی چادر زهراست تبارش

یک پارچه اما زره محکم پیکار
نه اینکه زره،معجره اعظم پیکار

الحق و الانصاف مهیای خطر شد
در بحبوحه ی فاجعه مردانه سپر ش

  • دوشنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر در مدح حضرت زینب سلام الله علیها -(شکر خدا که جزو غلامان زینبم) * محمد حبیب زاده

607

متن شعر در مدح حضرت زینب سلام الله علیها -(شکر خدا که جزو غلامان زینبم) شکر خدا که جزو غلامان زینبم
خاک مسیر عرصه جولان زینبم

بر عرش عشق نعره کشم با صدای دل
ای اهل عشق عبد و مسلمان زینبم

سربازیم به زینبییه ختم میشود
دیوانه وار عاشق گردان زینبم

بعد از علی که حضرت فرمانروا بود
با هر نفس که گوش به فرمان زینبم

وقتی نوشته صبر و حیا را به خط عشق
با افتخار قاری قرآن زینبم

دل را به نام حضرت زینب نوشته ام
عبد و غلام حضرت زینب نوشته ام...

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 14:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

متن شعر مدح حضرت زینب سلام الله علیها -(با چه حالی ،چه زبانی ز شما دم بزنم ؟) * محسن راحت حق

364

متن شعر مدح حضرت زینب سلام الله علیها  -(با چه حالی ،چه زبانی ز شما دم بزنم ؟) با چه حالی ،چه زبانی ز شما دم بزنم ؟
کمکم کن کمی از صدق و صفا دم بزنم
شاملِ حالِ منِ زار شده لطفِ خدا..
که بیایم ز تو تندیسِ حیا دم بزنم
سینه را کرده سپر.. آمده ام بلکه ز تو..
افضل الناسِ پس از خیر نسا دم بزنم
مانده ام زینِ ابی یا که علی ؟دخترِ عشق
مدح تو گویم و از شیرِ خدا دم بزنم
آرزویم شده بین الحرمین آیم و بعد..
از کراماتِ تو در کرببلا دم بزنم

(وَ خدا بود تو را نورِ جلی خلق نمود)
(حق تو را زینِ ابیهایِ علی خلق نمود)

قاصرم ،عاجزم از مدح و ثنایت بخدا
مگر آنکه بنویسم ز عطایت بخدا
حرمت حصنِ امانی ست که یزدان گفته
عالم و آدم و افلاک فدایت بخدا
عزّت و جاه و جلالت همه مکشوف که نیست!
جملات هر چه

  • چهارشنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

متن شعر سربازان جبهه سلامت پرستاران با نوای سید رضا نریمانی -(دوتا نعمت به ما داده خدامون) * محسن ناصحی

2571
5

متن شعر سربازان جبهه سلامت پرستاران با نوای سید رضا نریمانی  -(دوتا نعمت به ما داده خدامون) دوتا نعمت به ما داده خدامون
ولی ما یادمون میره چی داریم
اون از امنیت و این از سلامت
برای هردوتاشون بی قراریم

لباس رزم خاکی یا سفیده
از این رنگا سفر آغاز میشه
تا سر وا می کنن زخما ، یکیمون
پرستار و یکی سرباز میشه

یکی تو سنگر علم ایستاده
یکی جبههَ ش حوالیِ دمشقه
دلامون قرصه با رزمنده هامون
خدا رو شکر کارا دستِ عشقه

یه صبح از خونه بیرون زد رفیقم
لباسای پرستاریش و پوشید
با لبخندی که رو لب داشت ، حالِ
مریضای گرفتارش رو پرسید

کنار تخت بیمارش همیشه
یه ذکرِ بی نشونی داشت رو لب
واسه تسکینِ دردای مریضش
مرتّب زیر لب می گفت؛ زینب

لباس رزمش و پوشیده حالا
پرستاری که دائم توی جنگه
تو درمونگاهه ، تو خطِّ

  • شنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 10:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

متن شعر مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها -(گرچه در قلبِ منی مشتاقِ دیدارم هنوز ) * محسن راحت حق

529

متن شعر مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها  -(گرچه در قلبِ منی مشتاقِ دیدارم هنوز ) گرچه در قلبِ منی مشتاقِ دیدارم هنوز
بهرِ دیدارِ رُخت حسرت به دل دارم هنوز

روضه خوانی می کنم در هر شرائط هر کجا
با نَفَسهایِ خودم.. رونق به بازارم هنوز

از وداعِ آخرت بدجور می سوزم حسین
از همان دم تاکنون سالارِمن.. زارم هنوز

بوسه هایی که زدم بر حنجرت.. یادش بخیر
جای زهرا مادرت خیلی عزادارم هنوز

از بریده حنجرت بوسیدم و قلبم گرفت
بعدِ مدّتها ز چشمم اشک می بارم هنوز

با سرِ بالایِ نیزه همسفر بودم غریب...
از تمامِ صحنه ها آشفته افکارم هنوز

چه بلایی بر سرم آمد میانِ شهرها..
خوب می دانی که من عاجز ز گفتارم هنوز

وای از بزمِ شراب و وای از الفاظِ بد
بعدِ مدّت هایِ بسیاری دل آزارم هنوز

کاش می شد تا

  • شنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 داود تیموری

متن شعر حضرت زینب(س) -(تو زینبی،به فاطمه دختر همین بس است) * داود تیموری

556

متن شعر حضرت زینب(س) -(تو زینبی،به فاطمه دختر همین بس است) تو زینبی،به فاطمه دختر همین بس است

زِینِ اَبی،تویی خودِ حیدرهمین بس است

وقت ولادتت همه خندان،تو دیده تَر

خنده زدی به روی برادر همین بس است

ایّوب وصبر او به جهان ضرب المثل شدند

صبرتو باایوب برابر همین بس است

دیگر تو را، بیشتر و، کمتر نخوانَمت

هستی زنّسل سوره ی کوثرهمین بس است

درکربلا که دیده ای داغ و غمِ فراق

سَرها بریده وبَر نیزه سَر همین بس است

مُردی و باز زنده شدی بین قتلگاه

آن دم که بوسه زدی به حنجرهمین بس است

تا دشمن آمد آوّرَد برکودکی هجوم

گشتی به کودک تشنه سپر همین بس است

در روز حَشر عاصیِ درمانده را ببین

بایک نگه عصیانِ او بخر همین بس است

  • دوشنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد مبشری

متن شعر حضرت زینب(س) -(نماز عشق را هر شب بخوانید) * محمد مبشری

654
1

متن شعر حضرت زینب(س) -(نماز عشق را هر شب بخوانید) نماز عشق را هر شب بخوانید
همیشه یا حسین بر لب بخوانید
بگفته یوسف زهرا به عشاق
برایم روضه ی زینب (س)بخوانید

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 10:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

متن شعر و غزل حضرت زینب سلام الله علیها -(جلوه‌ی مُشترک حیدر و زهرا ؛ زینب) * محمد قاسمی

733

متن شعر و غزل حضرت زینب سلام الله علیها -(جلوه‌ی مُشترک حیدر و زهرا ؛ زینب) غزل حضرت زینب سلام الله علیها
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
جلوه‌ی مُشترک حیدر و زهرا ؛ زینب
فیض جاری شده از عالم بالا ؛ زینب

نه‌‌ فقط‌ فخرِ تو؛فخرِ پدرت‌ هم بوده
به تو گفتند اگر زینت بابا ؛ زینب

نیمی‌از هیمنه‌ی‌تو به‌خدیجه‌‌‌رفته‌ست‌‌
نیمه‌ی‌ دیگر تو رفته به طاها؛ زینب

مادرت اُمِّ‌أَبیهاست از این رو باید
لقب تو بشود "سِرّ أَبیها" ؛ زینب

مادرت مرتبه‌‌ی عصمت کبری دارد
توازاین‌روشده‌ای‌عصمت‌ِصغری؛زینب

کعبه‌راضی‌ست؛اگرمَضجع‌ِتوسَمت‌خودش
بِکشد عقربه‌ی قبله نما را؛زینب
....
اشتباه است اگر فکر کنم در عالم
فاطمه نائبه‌ای داشته اِلّا زینب

مِنّت از هیچ‌طبیبی‌ نکشم چون که مرا
اشک‌ در داغ تو کرده‌ست مدا

  • پنج شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 10:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

رباعی حضرت زینب -(زینب به ادب درس ادب آموزد) * دانیال تقوی

568

رباعی حضرت زینب -(زینب به ادب درس ادب آموزد) زینب به ادب درس ادب آموزد
عفت ز طلوع عفتش میسوزد
در خطبه ی شامش همه دیدندکه او
لبهای حرامیان به هم میدوزد

  • دوشنبه
  • 30
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 10:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
کربلایی نوید آسال اردبیلی

مدح حضرت زینب(ع) -(دین حق مدیون نام و احتشام زینب است) *کربلایی نوید آسال اردبیلی

707
1

مدح حضرت زینب(ع) -(دین حق مدیون نام و احتشام زینب است) دین حق مدیون نام و احتشام زینب است
آسمان مفتون صبر ناتمام زینب است

تیغ بران گر شکافد سینه هر شیعه را
بیند عالم حک به قلب شیعه نام زینب است

گر علی یوم بلا فزت برب الکعبه گفت
مارایت إلا جمیلا هم کلام زینب است

او به هر صاحب مقام کج روش مولا نگفت
هرکه را فرمود حق گوید امام زینب است

السلام ای عمر زینب را طراوت السلام
بر حسین سر به نیزه این سلام زینب است

تاکنون گر زنده مانده نهضت مولا حسین
باعث ابقای آن نهضت قیام زینب است

زیر ضرب تازیانه گر بمیری حق بگو
بر تمام اهل عالم این پیام زینب است

گر علی دارد به کف شمشیر همچون ذوالفقار
نطق آتشبار تیغ انتقام زینب است

  • سه شنبه
  • 13
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 20:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 زعفر آزادمهر شیخ درآبادی

در مدح حضرت زینب(س) -(صاحب اوصاف شایان زینب است) * زعفر آزادمهر شیخ درآبادی

267

در مدح حضرت زینب(س) -(صاحب اوصاف شایان زینب است) صاحب اوصاف شایان زینب است

بعد زهرا فخر نسوان زینب است

آنکه گشته بی معلم عالمه

غیر زینب نیست،یاران زینب است

آنکه شد بی درس و مکتب فاضله

آنکه دارد نطق برّان زینب است

آنکه شد تندیس تقوا و عفاف

تا ابد در کون و امکان زینب است

آنکه نامش گشته تنها شیر زن

در مصائب های دوران زینب است

مام زهرا،اب علی،جدش نبی

کیست این مخلوق جانان؟زینب است

دخت زهرا و علی، اُخت الحسن

خواهر شاه شهیدان زینب است

با حسین در دفتر قالوبلی

هم شریک عهد و پیمان زینب است

با دو امضا بسته شد لوح الم

زینت امضای دیوان زینب است

«زعفرا» یک جمله گو ختم کلام

آیه آیه شرح قرآن زینب است

  • جمعه
  • 28
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 21:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح حضرت زینب(س) -(انتهای وقار یازینب) * محمد حبیب زاده

357

مدح حضرت زینب(س) -(انتهای وقار یازینب) انتهای وقار یا زینب
تا ابد استوار یا زینب

سوره های کتاب لم یزلی
آیه ی اقتدار یا زینب

ای شکوه و جلال بی همتا
خالق ابتکار یا زینب

همه ی پنج تن ز هر سویی
وجه ی افتخار یا زینب

آبروی حجاب و صبر و حیا
عشق والا تبار یا زینب

بهترین ذکر بعد ذکر علی
روی لبها شعار یا زینب

پا به سر فاطمه علی حسنین
ثروت روزگار یا زینب

خطبه خوان علی سرشت علی
غرش ذوالفقار یا زینب

آیت الله پنج نور همام
معدن اعتبار یا زینب

چه بگویم شبیه حیدری و
شبه پروردگار یا زینب

گنبدت شمس آسمان حرم
مقتدای مدافعان حرم...

  • شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 08:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

مدح حضرت زینب -(چه خوب شد که ذکر دل ، علی علی است روز و شب) * محمد حسین رحیمیان

320
1

مدح حضرت زینب  -(چه خوب شد که ذکر دل ، علی علی است روز و شب) چه خوب شد که ذکر دل ، علی علی است روز و شب
پناه اول آخرم ، فاطمه شد به لطف رب
چه خوب شد که گشته ام غلام قنبر کسی
که عالم از شجاعتش ، هنوز مانده در عجب
فراری اُحُد کجا ، دلاور احُد کجا
کجاست شان مصطفی ، نایب عافیت طلب
امان از آن که حُرمت ِ امین وحی را شکست
کشیده دین چه ها ازین ، خلیفه های بی ادب
به زیر دین ِ حضرت خدیجه ایم و فاطمه
اگر علی علی علی ، نشسته است روی لب
بناز شیعه تا ابد ، به دین آسمانی ات
سهم کدام مکتبی ، شده عقیله العرب

چه همتی ، چه غیرتی ،چه کرده است پای دین
فاطمه ی کرببلا ، زینب صبر آفرین

سلام ای عقیله ی ، تمامی زمانه ها
کسی نداشت مثل تو ، ز فاطمه نشانه ها
تو بی معلم عالمه ، فهیمه ای و فاضله
تو جاودنه گوهری ، در یم بی کرانه ها
نشانده کوه غیرتت ، وقار و صبر و هیبتت
حماسه ی حسین را ، به صدر جادوانه ها
تو دست بسته بسته ای ، دست بنی امیه را
حریف عزم راسخت ، نمی شود بهانه ها
چه گویم از کرامتت ، سرم فدای قدرتت
تو روضه ات بهشت را ، می آورد به خانه ها

سلام سایه ی سر و ، ملیکه ی حسینیان
سلام مطمئن ترین، پناه آخر الزمان

در آسمان عاشقی ، تو سرترین ستاره ای
سرآمد حسینیان ، میان هر زمانه ای
زمین و آسمان همه ، فدای آن خدای که
نکرد خلق غیر تو ، فاطمه ی دوباره ای
توسلی به حضرت ِ خطیبه ی فدک نما
بهم بریز کوفه را ، فقط به یک اشاره ای
علی حسین مجتبی ، فاطمه و محمدی
برای جمع پنج تن ، فقط تو استعاره ای
خطبه شام و کوفه ات ، شبیه خطبه فدک
نهیب زد سر ِ ستم :" هنوز هیچ کاره ای"

بت شکنی و دخترِ بت شکن مدینه ای
شیر زنی و دختر ِشیر زن مدینه ای

حماسه های حیدری، نشسته در کلام تو
به ظلم پشت پا زده ، فاطمه مرام تو
همیشه بهر یاورش ، امام می کند دعا
بود ولی ملتمس ِ دعای تو امام تو
به غیر چارده نفر ، خدا به کس نمی دهد
اجازه ورود را ، به کعبه ی مقام تو
تو قبله ی فضیلتی ،تو منتهای عزتی
بلند می شود حسین ، ز جا به احترام تو
گفته خدا تو زینت ِ شیر دلاور منی
مادر حیدری تو ، فخر کُنَد به نام تو

معجزه مانده عاجز از ، نام‌گره گشای تو
کار مسیح می کند ،بنده ی بنده های تو

تویی که حسرت همه ، ملائک است خدمتت
تهمت و سنگ و کعب نی ، نبود حق عصمتت
رواست کل سال ما ، محرم و صفر شود
گرفته جان شیعه را ، مصیبت اسارتت
مطهره ترین چرا ، تو را زدند با وضو
کاش نداشت نام دین ، قصه ی هتک حرمتت
کوری چشم حرمله ، فاتح شام و کوفه ای
معجر پاره پاره ات ،نکرد کم ز عزتت
تو در میان سلسله ، بخوان نشسته نافله
بخوان که باز هم خدا ، فخر کند به خلقتت
شکست پیش چشم تو ، غرور نازدانه ها
چه قدر داده غصه ی ، حرم تو را خجالتت
خدای صبر با دلت ، چه کرده اند شامیان
که بی رقیه روز و شب ، مرگ شده است حاجتت

تو از زمانه دیده ای ، چه غیر داغ پشت داغ
بگو که جز تو این همه ،کشیده است از فراق ؟!

  • شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:54
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مدح حضرت زینب -(فوق ادراک کل دنیایی) * محمد حبیب زاده

266

مدح حضرت زینب  -(فوق ادراک کل دنیایی) فوق ادراک کل دنیایی
گوهر لایق تماشایی

بین آغوش مادرت زهرا
در جمال علی هویدایی

ذوالفقار شجاعتی بانو
تو سراپا شبیه زهرایی

چه بگوییم لایقت باشد
ربنا آتنای لبهایی

عالمی محو خلقتت مانده
اسوه مادر مسیحایی

علت آفرینش عشقی
افتخار خدای یکتایی

وقت غُرش علی ترینی تو
نعره موج های دریایی

بهترین حرف واژگان هستی
مقتدای مدافعان هستی

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

مدح حضرت زینب(س) -(دل نیست هر آن دل که ولای تو ندارد) * سید تقی سیفی اردبیلی

371

مدح حضرت زینب(س) -(دل نیست هر آن دل که ولای تو ندارد) دل نیست هر آن دل که ولای تو ندارد
هاجر سر موئی ز وفایی تو ندارد

ای شیرزن کرب و بلا ، زینب کبری
خلقت زنِ نستوه سوایِ تو ندارد

صد مریم و سارا ، بجز از ام ابیها
در پیش خدا قدر و بهای تو ندارد

بیگانه و با بی خبر از مهجزِ عشق است
آنکس که امیدی به عطای تو ندارد

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 13:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

در مقام حضرت زینب(س) -(آنکه محبوب قلوب شیعیان شد زینب است) * حاج اصغر فرشچی

370

در مقام حضرت زینب(س) -(آنکه محبوب قلوب شیعیان شد زینب است) آنکه محبوب قلوب شیعیان شد زینب است
تا ابد نامش به عالم مستعان شد زینب است

آنکه وارث بوده بر شیرخدا شد شیر زن
فاتح دشت بلا و قهرمان شد زینب است

نهضت کرب و بلا را آن که تکمیلش نمود
بعد عاشورا دل آتشفشان شد زینب است

یوم عاشورا که دریای بلا طوفان گشت
نوح را سکان دار و باد بان شد زینب است

آن که از غم قدکمان و پیش دشمن دم نزد
وقت تنهائی سحاب آسمان شد زینب است

آن زمان که خیمه ها درآتش دشمن بسوخت
منجی شاه زمان اندر زمان شد زینب است

آنکه درگلزارعشق و قتلگاه کربلا
بارها از فوج غم اشگش روان شد زینب است

آنکه با الفاظ غم بزم عزا کردی بنا
درکنارجسم بی سرنوحه خوان شدزینب است

اشگ دیده روی زخمش بهرمرهم ریخت گفت
آنکه در شام غریبان قدکمان شد زینب است

سنگ سنجش در مقام صبرزینب عاجز است
با صبوری آنکه غالب کامران شد زینب است

در اسیری صبراسیر صبر او شد مرحبا
آنکه عالی نمره آورد امتحان شد زینب است

خانۀ ظلّام را بر باد داد با نطق خود
همچوحیدرنکته سنج ونکته دان شدزینب است

آنکه دائم بود عزادار حسین در هر مکان
داستان کربلا را خوش بیان شد زینب است

آنکه هنگام وفات در شهر غربت جان بداد
مثل زهرا مادرش قبرش نهان شد زینب است

آرزوی «عدلی» پیر است بیند بعد فوت
آنکه درمحشر شفیع عاصیان شدزینب است

  • جمعه
  • 12
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

در مدح حضرت زینب(س) -(دانش آموز کلاس درس زهرا زینب است) * محمدرضا محمدی (ناعم)

245

در مدح حضرت زینب(س) -(دانش آموز کلاس درس زهرا زینب است) ناعم

دانش آموز کلاس درس زهرا زینب است
وارث وارسته ی ام ابیها زینب است

دست بسته،موپریشان،نام حیدر ذکرلب
کوفیان را آن زنی که کرده رسوازینب است

"حافظی"خوش گفت درعشق حسین بن علی
"عاشقش دنیاومافیهاست،اولی زینب است"

روح هفتادودوعاشق مست از ایثار او
آنکه شد شورقیامش عالم آرا زینب است

دختری کزغیرت شیرخدا دارد نشان
المثنا بر صفات و ذات بابا زینب است

روی ناقه خیره بر رٵس حبیبش روی نی
آنکه دارد بوسه از یارش تمنازینب است

نطق آتشبار او همپایه ی صد ذوالفقار
زلف خونینش صلیب صدمسیحازینب است

سربه محمل زد،ره عشاق را هموارکرد
درطریقت آنکه کردهمواره غوغازینب است

اوحسین است وحسن،یاحیدرو زهراستی
آنکه شد ماهیتش الحق معما،زینب است

استاد مژده اردبیلی

قهرمان بى بديل دشت خونين بلا
چون شهيد جبهة اهل تجلا زينب است

رهنوردكوى حق و سالكى همچون حسين
نوحه خوان بزم اندوه و معزّا زينب است

عندليبان چمن.را. نكته اى كويم بحق
روز محشرياور و يارشماها زينب است

آتش افروزى دشمن بود و نطقى آتشين
زاده مرجانه ميكفتى خدايا زينب است ؟

حاج شایان اروموی

عاشقانش بی شمار و دوستانش بی عدد
آنکه مشکل وا کند از گبر و ترسا زینب است

عاشقانش بی شمار و دوستانش بی عدد
آنکه مشکل وا کند از گبر و ترسا زینب است

صبر را گر قطره ای کوچک تو آری در نظر
جان به قربان شکیبایش .که دریا زینب است

با دمی جانبخش و گویا فتح شام و کوفه کرد
انکه دین جد خود بنمود احیا زینب است

جان زین العابدین از دست جلاد زمان
او رهانید آری آن بانوی کبری زینب است

کربلایی امین قاسمی

کاخ شامی را ، که ترسیمش نموده «یحیوی»
با یکی نطق گهربار کرد امحا زینب است

جهان سلیمانی

موج ایثار و وفا از شط آل بوتراب
در شهامت دیگران چون قطره دریا زینب است

با یزید دون شعار او این چنین گفتی سخن
سرنگون کی میشود آل علی تا زینب است

آن چنان رعشه دل دشمن ز نطق او گرفت
پس ندا آمد که ناطق مرتضا یا زینب است؟

گرچه جزء پنج تن این بانوی والا نبود
خصلت هر پنج تن را لیک دارا زینب است

دفتری از جنس بال حور و جوهر خون نور
کلک دستان علمدار است و امضا زینب است

آن که در کاخ یزیدی با اسیران بلا
بهر نابودیِ دشمن کرد شورا زینب است

هر گروهی باشعاری میکند طی طریق
ذکر مادام گدایان حسین یا زینب است

منزوی خوش گفت این مصرع به دلها ریشه کرد
این حسین را عاشق مستانه تنها زینب است

ای (جهان) بگزارو بگذرهرکه هرچه گفت مفت
سر در جنت نوشته کارتو با زینب است

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -(اگر زار و پریشانی بگو لبیک یا زینب) * ناشناس ؟؟؟

361

حضرت زینب(س) -(اگر زار و پریشانی بگو لبیک یا زینب) اگر زار و پریشانی بگو لبیک یا زینب
اگر مشتاق جانانی بگو لبیک یا زینب

پی دارالشفا هستی بیا در مجلس روضه
اگر محتاج درمانی بگو لبیک یا زینب

بنام نامی زینب بزن بر سینه عاشق
اگر محزون وگریانی بگو لبیک یا زینب

شعار شاه عاشورا برای دین مشخص شد
اگر عبد مسلمانی بگو لبیک یا زینب

به جام مِی قسم عمری پِی دلدار میگردم
اگر در بزم رندانی بگو لبیک یا زینب

اگر در عالم مستی پی احساس میگردی
تو با احوال عرفانی بگو لبیک یا زینب

شبی لیلا به مجنون گفت ای دیوانه عاشق
اگر مجنون و حیرانی بگو لبیک یا زینب

چنین فرموده پیغمبر که ای سلمان آزاده
تو با هر اسم و عنوانی بگو لبیک یا زینب

شنیدم مادری تنها به فرزندش چنین گفتا
اگر لبریز ایمانی بگو لبیک یا زینب

تمام عمر مشغول گناه و معصیت هستی
اگر در فکر جبرانی بگو لبیک یا زینب

بدون زینب کبری ندارد ارزشی دنیا
به فکر حشر و میزانی بگو لبیک یا زینب

مشو همبازی دنیا که آخر طعمه گوری
اگر بی تاب رضوانی بگو لبیک یا زینب

  • شنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سینه زنی شور تقدیم به ساحت مقدس حضرت زینب(س)، کربلایی حسین طاهری -(عقیلة العربم من...) *

737
4

سینه زنی شور تقدیم به ساحت مقدس حضرت زینب(س)، کربلایی حسین طاهری -(عقیلة العربم من...) عقیله‌ُالعربم من، مرتضوی نسبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من ..

تو علمداریُ من ازتو علمدارترم یاعباس
تو جگر داریُ من ازتو جگر دارترم یاعباس
اذن میدان بدهد یار خودت می بینی یاعباس
وسط معرکه ها از همه کرارترم یاعباس
ذوالفقار پدرم را کمرم می بندم یاعباس
دستمالی که به سر بست سرم می بندم یاعباس
به خدا شیر زنم شیر خدا می داند یاعباس
راه این بی صفتان را به حرم می بندم یاعباس

بین معرکه ، تا قدم بزنم
میمنه حسین ، میسره حسنم
شیشه هستم ولی از الماسم
زینبم صف شکنِ خناسم
امتحان کن به حسینم گفتم
به خدا شیرتر از عباسم ..

عقیله‌ُالعربم من ، مرتضوی نسبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من ..

رجز آن است که آغاز کند محشر را یاحیدر
خطبه خواندم که ببینند دمی حیدر را یاحیدر
بشنود هرچه یهودی که در این دنیا هست یاحیدر
پدرم بود که انداخت در خِیبَر را یاحیدر
شب صفین که ماه از رُخ حیدر میریخت یاحیدر
یاعلی از دو لب مالک اشتر می ریخت یاحیدر
صبح فرداش همه غرق تماشا بودند یاحیدر
او قدم می زدُ پیش قدمش سر میریخت یاحیدر

یاعلی مدد، با دم علوی
زیر و رو کنم، مسجد اموی

هیچ کوهی نشود مانندم
حرز یا فاطمه بازوبندم
کوفه تا شام چهل منزل بود
من چهل تا دَرِ خیبر کندم

عقیله‌ُالعربم من ، مرتضوی نسبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من ..

مرتضی عشق به زهرا همه مقصودش بود یازهرا
مادرم فاطمه محبوبۀ معبودش بود یازهرا
همۀ جنگ به هر سو به زبانش ذکر یازهرا
زه و تیرُ زره و تاج و کلاه خودش بود یازهرا
کار او بود که نور از علمم بر خیزد یازهرا
میروم شام که خاک از قدمم برخیزد یازهرا
این حسین است که در گوش دلم می خواند
جریانی به دفاع از حرمم برخیزد یازهرا

پادگان من ، سرزمین حسین
وعدۀ قرار ، اربعین حسین

همه دم ذکر حسین جان بر لب
زنده باد این علم و این مکتب
بی قرارانِ فرج بسم الله
عجل الله بحق الزینب

عقیله‌ُالعربم من ، مرتضوی نسبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من ..

  • دوشنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح حضرت زینب(س) -(آسمان عشق را تابنده اختر زینب است) *سید ناصر ولائی زنجانی

271

در مدح حضرت زینب(س) -(آسمان عشق را تابنده اختر زینب است) آسمان عشق را تابنده اختر زینب است
بحر خلقت را بحق ارزنده گوهر زینب است

در شهامت بی بدیل و در رشادت بی نظیر
در شجاعت دختری همسنگ مادر زینب است

برتمام عاشقان و دوستداران حسین
شافعه در روز محشر دخت حیدر زینب است

با امامت بر رسالت شد علی یار ومعین
با اسارت حافظ دین پیمبر زینب است

گشت عاجز پیش نطق زینبی ابن زیاد
با قیامش آنکه برپا کرده محشر زینب است

حافظ دین خدا بعد از قیام کربلا
در اسارت عهده دار حفظ سنگر زینب است

بر شهیدان دختر و هم بر شهیدان مادر اوست
بر شهیدان عمّه و غمدیده خواهر زینب است

تخت بخت آل سفیان شد به دستش سر نگون
قهرمان قهرمانان آن دلاور زینب است

همره کلثومه خواهر همدم زین العباد
دین حق را تا به محشر یار ویاور زینب است

داغ هفتاد و دو تن را گرچه یکجا دیده بود
دست بسته در اسارت هم مظفّر زینب است

بر دوفرزندش برای حفظ دین با دست خود
روز عاشورا کفن پوشانده مادر زینب است

واقعأ زینب بود زینب که باشد زینِ اَب
دختر حیدر پدر را زیب وزیور زینب است

ای فدای همّت مردانة او مرد و زن
یاور مظلوم و خصم هر ستمگر زینب است

تا قیامت با قیامش دین حق شد پایدار
جاودانه یاد و نامش چون برادر زینب است

  • شنبه
  • 29
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:37
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

در وصف حضرت زینب(س) -(باغ رضوان است هر جا عطر و بوی زینب است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

280

در وصف حضرت زینب(س) -(باغ رضوان است هر جا عطر و بوی زینب است) باغ رضوان است هر جا عطر و بوی زینب است
منبع فیض است هر جا گفتگوی زینب است

طالبان عشق ثاراللّه را آگه کنید
این می وصلت فقط اندر سبوی زینب است

زینت نام علی نایب مناب فاطمه
رونق بزم حسین نام نکوی زینب است

آب کوثر را که در قرآن بود توصیف او
شرمگین از قطره ی آب وضوی زینب است

هر زنی در ستر ناموسش بود زهرا پسند
بی گمان او پاسدار خُلق و خوی زینب است

ای خوش آن بانو که دارد راه و رسم بندگی
در مسیر دین همیشه راه پوی زینب است

هر که می گوید که زینب سرگشاده شد اسیر
افترا گوید که این رسم عدوی زینب است

ماه در لیل دُجی خورشید در روز عیان
منتظر در حسرت دیدار روی زینب است

فارغ التحصیل دانشگاه ایمان و عمل
عصمت و شرم و ادب در آرزوی زینب است

ای زنان بد حجاب غافل از روز معاد
مشمئز از فعلتان هر تار موی زینب است

شرم از مهدی کن ای غافل حیا از فاطمه
لعن بر بی عفّتان داد گلوی زینب است

مهدی صاحب زمان ناظر به رفتار شماست
گر چه دائم اشکریزان رو به کوی زینب است

می رود در شام و کوفه گاه سوی کربلا
در میان خیمه ها در جستجوی زینب است

ای که داری ادّعای زینبی پاکیزه زی
آبروی ما همه از آبروی زینب است

گر چه من هم عارف عامل به گفتارم نیم
لیک اشعارم پر از سرّ مگوی زینب است

من اگر بی آبرویم پیش ذات کردگار
عزم و احساسم ولی دائم به سوی زینب است

ریزه خوار خوان لطفش کرده این شرمنده را
چون «صفا» عمری ثنا و مدح گوی زینب است

  • سه شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت زینب(س) -(کیست زینب؟ آنکه عالم واله و حیرانِ اوست) *دکتر قاسم رسا

441

در مدح حضرت زینب(س) -(کیست زینب؟ آنکه عالم واله و حیرانِ اوست) کیست زینب؟ آنکه عالم واله و حیرانِ اوست
نورِ عصمت جلوه گر از چهرهء تابانِ اوست

گوهرِ پاکی که از پستانِ عصمت خورده شیر
جان به قربانش که جانِ عالمی قربانِ اوست

آستانِ زینبِ کیری حریمِ کبریاست
بندگان را دستِ حاجت ، جمله بر دامانِ اوست

زُهره ای کاندر سپهرِ عزّت و جاه و جلال
روشنی بخشِ کواکب ، شمسهء ایوانِ اوست

بانوئی کاندر حریمِ عفت و شرم و وقار
مریمِ پاکیزه دامن ، حاجب و دربانِ اوست

رونقِ رضوان ، ز انفاسِ نسیمِ گلشنش
نکهتِ جنت ، ز گیسوی عبیر افشانِ اوست

سیلِ نطقِ آتشینش ، کَند کاخِ کفر را
کاخِ ایمان متّکی بر پایهء ایمانِ اوست

کیست این آشفته؟ کز او عالمی آشفته است
کیست این سرگشته ، کاینسان چرخ سرگردانِ اوست

میوهء بستان زهرا ، پارهء قلبِ علیست
آنکه عالم ، خوشه چینِ خرمنِ احسانِ اوست

آفتابِ برجِ عصمت ، آنکه اهلِ فضل را
دیده روشن از فروغِ دانش و عرفانِ اوست

جلوهء حق کرد روشن کوفهء تاریک را
گرمی بازارِ شام ، از خطبهء سوزانِ اوست

داستانی کاتش اندر دامنِ هستی فکند
داستانِ محنت و اندوهِ بی پایانِ اوست

همّت مردانه او نگسلد زنجیرِ عهد
خوشتر از پیوندِ هستی رشتهء پیمانِ اوست

ای (رسا) بر ماتمِ او تا قیامِ رستخیز
آسمان را گریه ها بر دیدهء گریانِ اوست

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد