مدايح حضرت زینب سلام الله علیها

مرتب سازی براساس
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

در وصف حضرت زینب(س) -(باغ رضوان است هر جا عطر و بوی زینب است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

331

در وصف حضرت زینب(س) -(باغ رضوان است هر جا عطر و بوی زینب است) باغ رضوان است هر جا عطر و بوی زینب است
منبع فیض است هر جا گفتگوی زینب است

طالبان عشق ثاراللّه را آگه کنید
این می وصلت فقط اندر سبوی زینب است

زینت نام علی نایب مناب فاطمه
رونق بزم حسین نام نکوی زینب است

آب کوثر را که در قرآن بود توصیف او
شرمگین از قطره ی آب وضوی زینب است

هر زنی در ستر ناموسش بود زهرا پسند
بی گمان او پاسدار خُلق و خوی زینب است

ای خوش آن بانو که دارد راه و رسم بندگی
در مسیر دین همیشه راه پوی زینب است

هر که می گوید که زینب سرگشاده شد اسیر
افترا گوید که این رسم عدوی زینب است

ماه در لیل دُجی خورشید در روز عیان
منتظر در حسرت دیدار روی زینب است

فارغ التحصیل دانشگاه ایمان و عمل
عصمت و شرم و ادب در آرزوی زینب است

ای زنان بد حجاب غافل از روز معاد
مشمئز از فعلتان هر تار موی زینب است

شرم از مهدی کن ای غافل حیا از فاطمه
لعن بر بی عفّتان داد گلوی زینب است

مهدی صاحب زمان ناظر به رفتار شماست
گر چه دائم اشکریزان رو به کوی زینب است

می رود در شام و کوفه گاه سوی کربلا
در میان خیمه ها در جستجوی زینب است

ای که داری ادّعای زینبی پاکیزه زی
آبروی ما همه از آبروی زینب است

گر چه من هم عارف عامل به گفتارم نیم
لیک اشعارم پر از سرّ مگوی زینب است

من اگر بی آبرویم پیش ذات کردگار
عزم و احساسم ولی دائم به سوی زینب است

ریزه خوار خوان لطفش کرده این شرمنده را
چون «صفا» عمری ثنا و مدح گوی زینب است

  • سه شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

در مدح حضرت زینب(س) -(کیست زینب؟ آنکه عالم واله و حیرانِ اوست) *دکتر قاسم رسا

519

در مدح حضرت زینب(س) -(کیست زینب؟ آنکه عالم واله و حیرانِ اوست) کیست زینب؟ آنکه عالم واله و حیرانِ اوست
نورِ عصمت جلوه گر از چهرهء تابانِ اوست

گوهرِ پاکی که از پستانِ عصمت خورده شیر
جان به قربانش که جانِ عالمی قربانِ اوست

آستانِ زینبِ کیری حریمِ کبریاست
بندگان را دستِ حاجت ، جمله بر دامانِ اوست

زُهره ای کاندر سپهرِ عزّت و جاه و جلال
روشنی بخشِ کواکب ، شمسهء ایوانِ اوست

بانوئی کاندر حریمِ عفت و شرم و وقار
مریمِ پاکیزه دامن ، حاجب و دربانِ اوست

رونقِ رضوان ، ز انفاسِ نسیمِ گلشنش
نکهتِ جنت ، ز گیسوی عبیر افشانِ اوست

سیلِ نطقِ آتشینش ، کَند کاخِ کفر را
کاخِ ایمان متّکی بر پایهء ایمانِ اوست

کیست این آشفته؟ کز او عالمی آشفته است
کیست این سرگشته ، کاینسان چرخ سرگردانِ اوست

میوهء بستان زهرا ، پارهء قلبِ علیست
آنکه عالم ، خوشه چینِ خرمنِ احسانِ اوست

آفتابِ برجِ عصمت ، آنکه اهلِ فضل را
دیده روشن از فروغِ دانش و عرفانِ اوست

جلوهء حق کرد روشن کوفهء تاریک را
گرمی بازارِ شام ، از خطبهء سوزانِ اوست

داستانی کاتش اندر دامنِ هستی فکند
داستانِ محنت و اندوهِ بی پایانِ اوست

همّت مردانه او نگسلد زنجیرِ عهد
خوشتر از پیوندِ هستی رشتهء پیمانِ اوست

ای (رسا) بر ماتمِ او تا قیامِ رستخیز
آسمان را گریه ها بر دیدهء گریانِ اوست

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت زینب(س) -(زینب آن گردون عصمت را قمر) * محمد عابد

512

در مدح حضرت زینب(س) -(زینب آن گردون عصمت را قمر) زینب آن گردون عصمت را قمر
از فروغش مهر رخشان جلوه گر

گوهر گنجینه زهد و عفاف
دل زنور حق چنان آئینه صاف

مام را در صورت و معنی نشان
فاطمه در هیئت زینب عیان

در شجاعت دخت شیر لافتی
در فصاحت بنت میر قل کفی

در وفا دریای پر جوش و خروش
در ندا آوای جانبخش سروش

اسوه عشق و وفا و شوق و شور
مظهر سلم و صفا و ذوق و نور

هیکل دلدادگی تندیس عشق
ذکر و تسبیحش همه تقدیس عشق

بانوی عصمت سرای هاشمی
چهره وحدت نمای هاشمی

ماه یثرب , سر زده از جیب شام
پاره از انوار او موج ظلام

برده با خود نور حق اندر دمشق
کرده آن بتخانه را محراب عشق

شور او در شام شور انگیخته
انتظام کفر درهم ریخته

آن لوائی را که شاه تشنه کام
زد به دشت کربلا او زد به شام

جذبه آن نهضت و شور و قیام
برد از دشت بلا با خود به شام

برد در ظلمت سرا مشکات را
کرد دشت کربلا شامات را

شد سمر نام علم در نشاتین
شام را پر کرد از ذکر حسین

هر چه مبهم بود یکسر فاش شد
مهر سر زد , تا نهان خفاش شد

سینه ها کانون عشق و شور گشت
دیده ها از دید حق پر نور گشت

  • سه شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت زینب(س) -( نام زینب را بزن بر سر در کاشانه ای) * محسن راحت حق

274

مدح حضرت زینب(س) -( نام زینب را  بزن بر سر در کاشانه ای) نام زینب را بزن بر سر در کاشانه ای
خود به خود بزم عزا آنجا فراهم می شود

روضه های سخت و جانفرسای او،زجرآور است
روضه خوان روضه بخوانددل پر از غم می شود

  • چهارشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 08:43
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

مدح حضرت زینب(س) -( شمس حجاب کبریا زینب است) * موسی علیمرادی

539

مدح حضرت زینب(س) -( شمس حجاب کبریا زینب است) شمس حجاب کبریا زینب است
تجلی شرم و حیا زینب است
روح مناجات و دعا زینب است
شان نزول انما زینب است
فاطمه کرببلا زینب است

دوای درد بی دوا زینب است

ای نفس حضرت ختمی مآب
دختر آسمانی بوتراب
در صدف بحر شرف درناب
روی تو حسرت دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتی به خواب

مصحف مستور خدا زینب است

بیا و جلوه ی پیمبر ببین
شیرزنی چون یل خیبر ببین
ادامه سوره کوثر ببین
حُسن حَسن نیز مکرر ببین
دوباره یک حسین دیگر ببین

پنج تن زیر کسا زینب است

شمس چراغ در این خانه ات
ماه غبار در کاشانه ات
ارض و سما گر شده پروانه ات
یافته این گونه شفاخانه ات
تهمت عقل است به دیوانه ات

دوای ما نعره ی یا زینب است

دانه تسبیح تو شمس ضحی
چادر تو، پرچم حجب و حیا
به زیر سایه تو عرش خدا
نه فلک از خاک رهت شد بنا
خانه تو مطاف ارض و سما

کعبه سیار خدا زینب است

هیبت روی تو سر ا پا علی
فاطمه ای به شکل مولا علی
نیست کسی مثل توالا علی
میوزد از نطق تو هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی

کوری چشم خصم با زینب است

کرببلا دیده که پیغمبری
فاطمه ای و یک تنه لشگری
فاتح هر رزم چنان حیدری
نیست اگر چه مثل تو خواهری
حسین را برادر دیگری

حسن به دشت کربلا زینب است

پلک بزن شام و سحر خلق کن
چشم بچرخان و قمر خلق کن
حماسه ای بار دگر خلق کن
به بانگ اسکوتو جگر خلق کن
خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن

آیینه دار مرتضی زینب است

گرمی عشق و هرم این تب یکی است
تا به سحر مسیر هر شب یکی است
هر چه نوشتیم مرکب یکی است
چنان که نام خالق و رب یکیس
نام حسین و نام زینب یکیست

جان میان هر دوتا زینب است

روز قیامت که جهان مضطر است
بی سر و سامان صف محشراست
عرصه حشر از نم گریه تر است
هر که خودش مانده و بی یاور است
غم نخورد آن که تورا نوکر است

سایه روی سر ما زینب است

در کف تو چرخ چو دستاس بود
با نفست دهر پر از یاس بود
خاک رهت گوهر و الماس بود
بس که به اکرام تو حساس بود
پله منبر تو عباس بود

ستون خیمه سما زینب است

سیل کرم لحظه باریدنت
گل بکشد منت گل چیدنت
یاس در آرزوی بوییدنت
هیچ گلی ندیده خندنت
مگر به لحظه حسین دیدنت

حسین را چهره گشا زینب است

ازنگهت نور خدا منجلی
هرچه خدا خواست تو گفتی بلی
هیبت تو قصه هر محفلی
خواست که غم دست تو بندد ولی
غم که بود در بر دخت علی

حیدر صحرای بلا زینب است

آمده بر جنگ تو غم از الست
کرببلا غم به بلا داد دست
جنگ تورا حق به تماشا نشست
قامت تو قامت غم را شکست
دخت علی را تنوان دست بست

فصل خطاب خطبه ها زینب است

  • چهارشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 08:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

مدح حضرت زینب(س) -( سرت را روی نیزه تا که دیدم) * رضا ترابی گیلده

444
1

مدح حضرت زینب(س) -( سرت را روی نیزه تا که دیدم) سرت را روی نیزه تا که دیدم
به دنبال سرت هی می دویدم

دو چشمانم به دنبال سر تو
قدم تا هر قدم آه می کشیدم

بمانَد در دلم جان برادر
که در راهِ اسارت چه شنیدم

اگرچه غم به سویم حمله ور شد
ولیکن با دل و جانم خریدم

دمی بنگر اخا بر حال و روزم
زاین داغ مصیبت قد خمیدم

تمنا می کنم جان رقیه
بیا برگرد اخا دیگر بریدم

  • چهارشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

روضه حضرت زینب(س) -( همه جا رفتم بدون تو حسین ) * ناشناس ؟؟؟

309

روضه حضرت زینب(س) -( همه جا رفتم بدون تو حسین ) همه جا رفتم بدون تو حسین
کاشکی به کربلا نمی امدیم حسین
کاشکی تو نمی رفتی به میدان
کاشکی با دشمنان تو ب اسارت نمی رفتم حسین
همه کس مرا خنده و تمسخر کردن
من دختر شیر خدایم حسین
مثل مادرم من هم فدای امام زمان
مادر که لگد خورد به من سنگ حسین

  • سه شنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( ببین گلفروشان چه ها میفروشند) * وحید عظیم پور

343

حضرت زینب(س) -( ببین گلفروشان چه ها میفروشند) ببین گلفروشان چه ها میفروشند
گل لاله را سر جدا میفروشند

خداناشناسان عزیز خدا را
برای رضای خدا میفروشند

لباس تو هم صاحب معجزاتیست
که کفار اینجا عبا میفروشند

ببین سنگ گودال هم قیمتی شد
ببین پیرها هم عصا میفروشند

غلامان شمر لعین خنجری را
که سر میبرد از قفا میفروشند

دو روز است ما گوشواره نداریم
چه فخری کنیزان به ما میفروشند

تو که از سر نیزه بازار دیدی
بگو معجرم را کجا میفروشند

تو از بچه های رسول خدایی
مگر بچه های تو را میفروشند

  • چهارشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان) * ناشناس ؟؟؟

316

حضرت زینب(س) -( شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان) شِکوِه دارم ای برادر از تمام مردمان
بر مصیبت های من خون گریه کرده آسمان

امنیت دارند اینجا هم مسلمان هم یهود
دختر حیدر چرا اینجا نبوده در امان؟!

کار دنیا را ببین! من سفره دار عالمم...
پیش من انداخته پیرزنی یک تکه نان

در مدینه سایه ام را هم ندیده هیچکس
می روم حالا میان خولی و شمر و سنان

وضع ما را دیده ای از روی نیزه تا به حال؟!
مسخره کردند ما را یک به یک، پیر و جوان

به اسیران، "خارجی" گفتند؛ "بَر خورده" به من
خواهشاً با صوت داوودی خود قرآن بخوان

بچه ها اینجا همیشه "سنگ بازی" می کنند
من که دیدم دستشان بوده فقط تیر و کمان...

...پس مراقب باش از نیزه نیفتی بر زمین
کاش با تو مهربان تر " تا کند " این ساربان

وضع لبهای تو بدجوری به هم خورده حسین
بس که بوسیده لبانت را، لبان خیزران

قدر یکصد سال غم دیدم در این شهر بلا
شد بهار عمر من در شام یکباره خزان

  • چهارشنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -( آنقدر پیش دوچشمم سر تو افتاده ) * ناشناس ؟؟؟

182

حضرت زینب(س) -( آنقدر پیش دوچشمم سر تو افتاده ) آنقدر پیش دوچشمم سر تو افتاده
بارها پشت سرت خواهر تو افتاده

زیر سنگینی بار غم عظمای رباب
خم به ابروی علی اصغر تو افتاده

میدهد بوی تو را چکمه شمر ملعون
بسکه با چکمه روی پیکر تو افتاده

هیچکس مثل رقیه بخدا زجر ندید
آنقدر زجر پی دختر تو افتاده

آب آزاد شد و هیچکسی آب نخورد
هر کسی یاد لب و حنجر تو افتاده

چه گذشته به تو در کنج تنور خولی
چه شده مژه چشم تر تو افتاده

ما دو تا مثل هم انگار که غارت شده ایم
گوشواره ز من انگشتر تو افتاده

پای هر نیزه و شمشیر و تنور و گودال
حرف از آمدن مادر تو افتاده

شاعر:ابراهیم میرزایی

  • شنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شور حماسی حضرت زینب (س) -(بانوی ارض نینوا) * محمد حسین مهدی پناه

322

شور حماسی حضرت زینب (س) -(بانوی ارض نینوا) بانوی ارض نینوا
(زینب عقیلة العرب)
خاتون دشت کربلا
(زینب عقیلة العرب)

آمده روز اربعین
(زینب عقیلة العرب)
سر مزار شهدا
(زینب عقیلة العرب)

دلدار و تربت دلبر/ خورشید و مرقد مهتاب
زهرا شد زائر مولا/ یا زینب زائر ارباب!

زینب عقیلة العرب

روح مُنزّهِ وفا
(زینب عقیلة العرب)
وجه مُنوّرِ حیا
(زینب عقیلة العرب)

نایبةٌ بفاطمه
(زینب عقیلة العرب)
بنتِ علی مرتضی
(زینب عقیلة العرب)

جان آمد در برِ جانان/کوه آمد محضر دریا
ذکر تسبیح ملائک/زینب سلام الله علیها

زینب عقیلة العرب

اصل و دلیلِ روضه ها
(زینب عقیلة العرب)
صبر جمیلِ هر بلا
(زینب عقیلة العرب)

سرّ نهانِ عصمت و
(زینب عقیلة العرب)
سَروِ ستبر کربلا
(زینب عقیلة العرب)

خسته آمده با آه و/روحش پر زده تا گودال
زینب آمده از راه و/عباس آمده استقبال

زینب عقیلة العرب

  • سه شنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب

در مدح حضرت زینب (ع) -(ساکنان نه فلک حیران ز کار زینب است) * سید حسن خوشزاد

430

در مدح حضرت زینب (ع) -(ساکنان نه فلک حیران ز کار زینب است) ساکنان نه فلک حیران ز کار زینب است
در سما فوج ملائک با شعار زینب است

ای سلیمان از چه می‌نازی به جاه و حشمتت
صد هزاران چون سلیمان ریزه‌خوار زینب است

نهضت سرخ حسینی پایدار از نام اوست
سکه صبر و متانت با عیار زینب است

عزت دخت علی بین همت زینب نگر
سیّد سجاد در هر جا کنار زینب است

داد قربانی دو کودک در منای کربلا
احسنت احسنت فاطمه آموزگار زینب است

زن بدین لحن و بلاغت زن بدان شرم و حیا
فتح شام و کوفه هر دو شاهکار زینب است

لحظه‌ای در شام بر غاصب‌گران فرصت نداد
انهدام کاخ ظلم از اقتدار زینب است

زن بدان عزم و صلابت زن بدان قلب قوی
بر ستمکاران شدن تسلیم عار زینب است

گر چه دور افتاده از قبر برادر قبر او
در عوض روح حسین شمع مزار زینب است

کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر
چون کلید کربلا در اختیار زینب است

نوحه‌خوانی گر کنی خوشزاد تقوی پیشه کن
نوحه‌خوانی در حقیقت یادگار زینب است

  • سه شنبه
  • 29
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 وحید محمدی

شعر مناجاتی -حضرت زینب (س) -(بیچاره‌ام، دل خسته‌ام، زارم، نزارم) * وحید محمدی

606

شعر مناجاتی -حضرت زینب (س) -(بیچاره‌ام، دل خسته‌ام، زارم، نزارم) بیچاره‌ام، دل خسته‌ام، زارم، نزارم
باز آمدم چون ابر بارانی ببارم

قلب سیاه و چشم خشک آورده‌ام من
اشکم نمی‌آید، گره خورده به کارم

غیر از گناه و معصیت انگار اصلاً_
کاری نمی‌آید از این چشمان تارم

حرف جدایی را نزن، دق می‌کنم من
من که به جز این خانه جایی را ندارم

چیزی به جز بار گنه بر شانه‌ام نیست
بار مرا بردار که افتاده بارم

هی قول توبه می‌دهم اما چه سودی
دیگر به قول خویش اطمینان ندارم

من را بسوزان اعتراضی که ندارم
نا اهلم و می‌دانم اصلاً اهل نارم

بد جور دلتنگ غروب کربلایم
ای کاش می‌شد سر بر آن تربت گذارم

این روزه‌ها، روضه به‌پا کردند در من
این روزها یاد لب خشک نگارم
**
قربان آن خواهر که پای نیزه می‌گفت:
حالا ببین بر ناقه‌ی عریان سوارم

یک روز عباسِ علی دور و برم بود
حالا به شمر و حرمله افتاده کارم

  • پنج شنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

حضرت زینب(س) -(چشم عالم مست و حیران از وفای زینب است) * رضا ماه پری زنجانی

257

حضرت زینب(س) -(چشم عالم مست و حیران از وفای زینب است) چشم عالم مست و حیران از وفای زینب است
عالم معنا پر از مهر و صفای زینب است

نام زینب زینت مولا امیر الموءمنین
زینت عرش خدا کرب و بلای زینب است

قبلهء عشاق عالم زادگاه مرتضاست
کربلا اما یقین ام القرای زینب است

تربت کرب وبلا بوی شهامت میدهد
هر وجب از تربتش چون جای پای زینب است

جزء به زیبایی به دشت کربلا چیزی ندید
ما رایت الا جمیلا ادعای زینب است

منطق زینب نگر حفظ حجاب و حفظ دین
معجرش از سر نیفتاد این حیای زینب است

کاخ استبداد را با خطبه اش درهم شکست
این همان نیروی غیبی، از خدای زینب است

پرچم سرخ شهادت را به دوش خود کشید
اینک آن پرچم به هر محفل لوای زینب است

دردمندی گر بیا از دامن زینب بگیر
دردمندان را دوا دولت سرای زینب است

تا نفس دارد زند دم (ماه پری) از نام او
چشم امیدش دمادم بر عطای زینب است

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 16:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

میلاد حضرت زینب س -(آنکه نامش در کرامت بوستانِ ادب است زینب است و زینب است و زینب است و زینب است) * هستی محرابی

140

میلاد حضرت زینب س -(آنکه نامش در کرامت بوستانِ ادب است زینب است و زینب است و زینب است و زینب است) #‌حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

آنکه نامش در کرامت بوستانِ ادب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

زینتِ آغوشِ بابا واژه ی زَین و أب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه زیبنده ترین تصویرِ نابِ مکتب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه در بزمِ ستم نطقِ علی را بر لب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه جانش از غم و داغِ برادر در تب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه نامش رُعب و ترسِ دشمنِ لامذهب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه در کرب و بلا وردِ زبانش یارب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه ذکرش در مدارِ چرخه ی روز و شب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه نورش در جهان رخشنده تر از کوکب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است

آنکه یادش در صلابت اقتدارِ مکتب است
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است!

#هستی_محرابی

(قسم به نامِ قشنگت که زینتِ باباست
تولد تو سعید و بشارتِ دنیاست

مسیرِ تو به بهشت و خوش آمدی بانو
تو بینِ این همه زنها زبانزدی بانو!)

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

میلاد حضرت زینب س -(مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده) * هستی محرابی

150

میلاد حضرت زینب س -(مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده) #الـسـلام_علیک_یـا_زینب_کبری

بر دخترِ دردانه ی مولا صلوات
بر گلشنِ سبزِ آلِ طاها صلوات

بر قامتِ صبر و بردباری و وفا
بر نورِ دلِ حضرتِ زهرا صلوات!

........................................

در شالِ حریرِ کهکشانی، امشب
قنداقه ی گلبرگِ تو را پیچیدند

از نورِ بهشتِ تنِ افلاکیِ تو
تا کرب و بلا عطرِ تو را پاشیدند

........................................

مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده
دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده

چشم های پاک و معصومش پُر از امواجِ عشق
گل بیفشان زینبِ کبری (س) به دنیا آمده

.............................................

امشب از دامنِ زهرا (س) متجلّی گشته
دختری که قدمش آینه ی معرفت است

زینت آن جانِ حسین، کوثرِ قرآن حسن(ع)
مظهرِ عاطفه بر هر دو جهان موهبت است

.........................................

گلی از باغِ رضوانِ خدا آمد مبارک باد
دلِ زهرا ز بوی او جلا آمد مبارکباد

بریزید لاله و سنبل که امشب از بطانِ عرش
سلامِ ویژه از سوی خدا آمد مبارکباد!

...................................

وَ خدا خواست که تو زینبِ کبری باشی
بهترین خوبترین خواهرِ دنیا باشی

جلوه ی روی مَهِ حضرتِ زهرا باشی
عفت و حجب و حیا را وَ تو معنا باشی!

#میلاد_نور_پیشاپیش_مبارکباد
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 امیر عباسی

مرثیه زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با امّ حبیبه در شهر کوفه -(بیا امّ حبیبه یاری ام کن) * امیر عباسی

56

مرثیه زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با امّ حبیبه در شهر کوفه -(بیا امّ حبیبه یاری ام کن) بیا امّ حبیبه یاری ام کن
منم زینب بیا غمخواری ام کن

ببین امّ حبیبه، حال و روزم
که لحظه لحظه چون شمعی بسوزم

زمانه گرچه ما را خونجگر کرد
مگو دخت علی تنها سفر کرد

ببین خورشید سرخِ عالمینم
به روی نِی سرِ پاک حسینم

شنیدم طعنه ها از صد غریبه
به حالم گریه کن امّ حبیبه

به حالم گریه کن، سویش دویدند
خودم دیدم، گُلَم را سر بریدند

میان آن همه غوغا و جنجال
خودم دیدم که شمر آمد به گودال

ببین امّ حبیبه، بی قرارم
منِ زینب زِ تو درخواست دارم

الا اِی در وجودت نورِ مَکتب
اگر خواهی کنی لطفی به زینب

ببین چشم زنان از غصه شد تر
برو از خانه ات معجر بیاور

برو که قلب من صد چاک باشد
نگاه کوفیان ناپاک با‌شد

  • یکشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 10:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مثنوی حضرت زینب(س) -( حالا تو از همیشه ی خود سر به زیرتر ) * لیلا صبوری زاده

2487
4

شعر مثنوی حضرت زینب(س) -( حالا تو از همیشه ی خود سر به زیرتر ) حالا تو از همیشه ی خود سر به زیرتر
از هر چه شعر، هر چه غزل بی نظیرتر
طوفان چندم ست مگر می توان شمرد؟
آه ای زنی که کوه به صبر تو سجده برد
در خیمه چلّه بستی و بیرون نمی زنی
آتش به داغ سینه ی مجنون نمی زنی
تنها نشسته ای که مبادا نگاه تو
آیینه ات غبار بگیرد ز آه تو
حالا کبوتران سپید تو پر زدند
عاشق تر از همیشه به قلب خطر زدند
بعد از هزار بار شکستن در انتظار -
دارند می رسند سر بهترین قرار
دارند می رسند به تعبیر خوابشان
یوسف شدند و هر چه زلیخا خرابشان
دارد صدای دلکش تکبیر می وزد
از چار سوی حادثه ها تیر می‌وزد
حالا درست لحظه ی از عشق گفتن ست
این ابتدای فصل بلند شکفتن ست
این رقص واژگون که سرآغاز ماجرا

  • پنج شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اسارت حضرت زینب(س) -( آن طرف لشکری که خندان است... ) * حسین محبی

3323
-1

اسارت حضرت زینب(س) -( آن طرف لشکری که خندان است... ) تیــغ و نیــزه به پیکـرش میخورد...
وایِ من سنگ بر سرش میخورد...
پیش چشمان خواهرش زینب (س)
تازیانه به دخترش میخورد...
***
آن طرف لشکری که خندان است...
این طرف خواهری پریشان است...
من بمیرم برادر زینب(س)
بدنش زیر سم اسبان است...
***
پیکری در میان آن گودال...
استخوانی که میشود پامال...
خیمه ایی باز میشود غارت...
دخترانی که میروند از حال...
***
جلوی چشم حضرت زهرا (س)
نیزه هایی که میرود بالا
دختری دید رأس بابایش
روی نیزه است ... آه و واویلا
***
وای من زینب است و مردم شام
هلهله ها و طعنه و دشنام
چه خبر گشته به گمانم باز
سنگ آورده اند بر سر بام
***
بیـــن پس کـــوچه ها و در بازار
دختران حرم شدند آزار

  • جمعه
  • 7
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

شعر مدح حضرت زینب(س) -( `همه ی عشق ، خلاصه بشود در زینب” ) * رضا قاسمی

2348
0

شعر مدح حضرت زینب(س) -( `همه ی عشق ، خلاصه بشود در زینب”  ) ناموس خدا
دختر شیرزنِ حضرت حیدر ... زینب

اشتباه است ، بگو `حیدرِ دیگر ... زینب”

هر چه که خواستم از عشق بگویم این شد

`همه ی عشق ، خلاصه بشود در زینب”

در دل زینب کبراست ، فقط عشق حسین

در مقابل شده معشوقِ برادر ... زینب

دم‌ِمان گرم که شد هر دَم ما ذکر `حسین”

و شود بازدم این همه نوکر زینب

در قیامت همه دور سر او می گردیم

می شود یک تنه خود ، محشرِ محشر زینب

اوج ناموس پرستی مرا جمع کنند ...

`رگ غیرت” شود و می دهمش بر زینب

جان خود را بگذارم وسط زینبیه

تا دوباره نشود بی کس و مضطر زینب

سر ما نذر دفاع از حرمش هست ، که هست

نقش سربندِ سرِ این همه لشکر `زینب”

قُرص باشد دل سربازِ حرم ، زیرا ک

  • دوشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

شعر غزل حضرت زینب علیهاالسلام -(کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست) * ابراهیم قبله آرباطان

551
1

شعر غزل حضرت زینب علیهاالسلام -(کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست) کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست

عشق، یعنی «کُلُّنا عَباسُکِ یا زینبا»
پشت جبهه اسم تو، خط مقدم اسم توست

از عراق و شام با دستار خونین می‌گذشت...
اسم تو؛ وقتی تمام لشکر غم اسم توست

حضرت محمل‌نشین! بانوی چادرسوخته!
با هزاران اسم شاید اسم اعظم اسم توست

آسیه، هاجر، رقیه، ساره، حوا اسم توست
ای که اسم توست زهرا، ای که مریم اسم توست

پرچم سرخت به دست و چادر سبزت به سر
ماه شعبان اسم تو، ماه محرم اسم توست

اسمت ای زن پرچم بالابلندی‌هاست تا،
عصمت زن با شکیباییش، هر دم اسم توست

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر مثنوی حضرت زینب علیهاالسلام اربعین -(باز آمدم، از آن سفر مشکل آمدم) * شهربانو طوسی

473

شعر مثنوی حضرت زینب علیهاالسلام اربعین -(باز آمدم، از آن سفر مشکل آمدم) باز آمدم، از آن سفر مشکل آمدم
از آن شترسواری بی‌محمل آمدم

با پای خود نرفتم اگر، با دل آمدم
موجی شدم که با کشش ساحل آمدم

باز آمدم، اگرچه پناهم نمی‌شود
سرشار از تو شوق نگاهم نمی‌شود

این سرزمین که جلوه‌ای از محنت من است
حس کرده‌ام خمیده‌تر از قامت من است

این دشت پاره پاره پر از بوی آشناست
تنها لباس یوسف این خاک بوریاست

یک روز میهمان همین سرزمین شدیم
هر یک برای حلقهٔ خاکی نگین شدیم

این سرزمین که حرمت مهمان نمی‌شناخت
این سرزمین که جمع عزیزان نمی‌شناخت

این سرزمین حکایت حالی غریب داشت
حال و هوای غمزده‌ای بی‌شکیب داشت

در باد وحشتی ابدی زوزه می‌کشید
گیسوی نخل‌ها همه آشفته می‌وزید

با بادهای اوج

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر حضرت زینب علیهاالسلام -(کلامش سنگ‌ها را نرم می‌کرد) * محمدرضا سهرابی‌نژاد

701

شعر حضرت زینب علیهاالسلام -(کلامش سنگ‌ها را نرم می‌کرد) کلامش سنگ‌ها را نرم می‌کرد
دلِ افسردگان را گرم می‌کرد
زنی در پیش مردی خطبه می‌خواند
که مرد از مرد بودن شرم می‌کرد

  • دوشنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:06
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدح حضرت زینب(س) -(انقدر عاشقیم که املا نمیشود...) * علی اکبر لطیفیان

1687
1

مدح حضرت زینب(س) -(انقدر عاشقیم که املا نمیشود...) آن قدر عاشقیم که املا نمی‌شود
مستی ما که در قلمی جا نمی‌شود

زلف مرا به پنجره‌های ضریح عشق
طوری گره زدند، دگر وا نمی‌شود

باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت
هر دختر قبیله که لیلا نمی‌شود

آن کس که خاک پای مریدان میکده است
محتاج معجزات مسیحا نمی‌شود

«تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند
حالا شراب می‌شود و یا نمی‌شود

ما مثل باده‌ایم شبی امتحان کنید
انگور زاده‌ایم شبی امتحان کنید

شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه سبز شما نوشت

شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت
نام مرا شریف‌ترین خاک پا نوشت

صبح ازل به خاک تو پیشانی‌ام رسید
این سجده را فرشته به پای خدا نوشت

از ما سؤال شد که اسیر تو می‌شویم؟
ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت

بالای سر در حرم کبریاییش
نام تو را به خط خودش با طلا نوشت

یعنی تمام جلوه آل عبا تویی
آیینه تمام نمای خدا تویی

اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت

ای بارش همیشه سجاده‌های نور
در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت

بانو اگر به آینه‌ها سر نمی‌زدید
تاریکی همیشه‌ی دنیا ادامه داشت

در آسمان چهارم افلاک جا زدیم
آیات رد پای تو اما ادامه داشت

تا زندگی‌ات را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت

ای آفتاب روشن شب‌های کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا

گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری

گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری

تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیواترین مفسر الله اکبری

تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می‌بری

بر شانه‌های سبز تو باز رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری

خورشید روی تو شرف مشرقین شد
یک نیمه‌ات حسن شد و نیمت حسین شد

ای ماورای حد تصور کمال تو
بالاتر از پریدن جبریل بال تو

از مادری چنین چنین دختری شود
هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو

غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم
در انعکاس آینه‌های زلال تو

نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو

از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد
محض رضای پای تو محمل درست شد

تو زینبی و شیر زن بعد کربلا
تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا

زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی
بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا

ای سایه بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت

عباس هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که سر به زیر بود در برابرت

شب زنده دار شام غریبان کربلا
دل بسته بر نماز شب تو برادرت

ای خطبه صدای تو نهج البلاغه‌ات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت

هجده سربریده به دنبال چشم تو
هجده سر بریده نگهبان معجرت

ای قله نجابت توحید، جای تو
عطر حضور فاطمه دارد حیای تو

اولیامخدره یازینب...

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:49
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

مدح حضرت زینب(س) -(تا خدا بر عشق قامت می کشید) * سید تقی سیفی اردبیلی

536
1

مدح حضرت زینب(س) -(تا خدا بر عشق قامت می کشید) تاخدابرعشق قامت می کشید
یک جهان گوئی وجاهت می کشید

آیه هاراروی مژگانهای او
سوره ای میکردوصورت می کشید

در سویدای دل خوش نقش او
لایه در لایه محبت می کشید

عشق را در پیکری جان میدمید
جلوه ی وجدان و غیرت می کشید

آنچنان پیکر تراشی کرده بود
آفتاب از او خجالت می کشید

گفت جبریل اش که ای جان آفرین
قامت است این یا قیامت می کشید؟

داد بر او خالق یکتا جواب
" آفتاب آمد دلیل آفتاب "

این که میبینی وجود یک زن است
شاهکار دست قهار من است

این نه خورشید است و نی ماه شب است
این همان آئینه ی من "زینب" است

او وفا را پایه ریزی می کند
بر دراَش مَریم کنیزی می کند

خوش تماشا کن زمان کم می شود
روزی این قامت ز غم خم می شود

باز زینب حق پرستی می کند
روی مَحمل نیز مستی می کند

خاک در دستان او زر میشود
غیرتش فاتح به خنجر می شود

سیفی ام گه شمع و گه پروانه ام
مست عشق زینبم دیوانه ام

  • یکشنبه
  • 7
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

میلاد حضرت زینب س -(امشب نشاطِ دل مهیاست چشمِ جهان غرقِ تماشاست) * هستی محرابی

210

میلاد حضرت زینب س -(امشب نشاطِ دل مهیاست چشمِ جهان غرقِ تماشاست) #ولادت_حضرت_زینب_کبری_س
#سبک_نوشته

امشب نشاطِ دل مهیاست
چشمِ جهان غرقِ تماشاست

گل میریزند از آسمان چون_
ولادتِ زینبِ کبراست

او نفسِ جانِ علی و _
نورِ دلِ حضرتِ زهراست

نامش تو آسمانِ معنا_
داناترین دخترِ دنیاست

عشق از نهان خانه ی قلبش
تا امتدادِ عرشِ اعلاست

نهالِ باغِ دین و عترت_
به یمنِ صبرِ او شکوفاست

دل بی قرارِ مقدمِ او
به دامنش دستِ تمناست

میلادِ مظهرِ نجابت
یا که همان بضعه ی طاهاست

او خواهرِ امام حسین و
کرامتش وسعتِ دریاست

آیینه ی حیدرِ کرار
فصاحتش به مثلِ باباست

خجسته شب، خجسته میلاد
شور و شعَف هر سو هویداست

زینب و یک جره ی صبرش_
به دردِ هر سینه مداواست

نامش نمادِ کربلاست وُ_
به زخمِ جانِ ما تسلاست!

#هستی_محرابی

( تلألوی شمعِ علی و زهرایی
طلوعِ خورشید تمام دنیایی

تو روحِ ایمان و ز معرفت سیراب
ز شوقِ روی تو جهان شده بی تاب

تجلیِ مِهر و لطافتِ یاسی
شکوفه ی عشق و شکوهِ احساسی

تو قامتِ سبز و سلاله ی عصمت
حقیقتِ محض و وجود تو رحمت)

#میلاد_نور_پیشاپیش_مبارکباد

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:53
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

حضرت زینب س -(ای ساغرِ کوثرِ نبوّت زینب (س) ای مربّیِ عفّت و عصمت زینب(س)) * هستی محرابی

189

حضرت زینب س -(ای ساغرِ کوثرِ نبوّت زینب (س) ای مربّیِ عفّت و عصمت زینب(س)) میلاد حضرت زینب(س)

ای ساغرِ کوثرِ نبوّت زینب (س)
ای مربّیِ عفّت و عصمت زینب(س)

بر عرش‌ِخدا نوشته جبریل‌ چنین_
ای زینتِ آغوشِ ولایت زینب(س)!

#میلاد_نور_مبارک_باد
#هستی_محرابی

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

میلاد حضرت زینب س -(مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده) * هستی محرابی

157

میلاد حضرت زینب س -(مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده) #الـسـلام_علیک_یـا_زینب_کبری

بر دخترِ دردانه ی مولا صلوات
بر گلشنِ سبزِ آلِ طاها صلوات

بر قامتِ صبر و بردباری و وفا
بر نورِ دلِ حضرتِ زهرا صلوات!

........................................

در شالِ حریرِ کهکشانی، امشب
قنداقه ی گلبرگِ تو را پیچیدند

از نورِ بهشتِ تنِ افلاکیِ تو
تا کرب و بلا عطرِ تو را پاشیدند

........................................

مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده
دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده

چشم های پاک و معصومش پُر از امواجِ عشق
گل بیفشان زینبِ کبری (س) به دنیا آمده

.............................................

امشب از دامنِ زهرا (س) متجلّی گشته
دختری که قدمش آینه ی معرفت است

زینت آن جانِ حسین، کوثرِ قرآن حسن(ع)
مظهرِ عاطفه بر هر دو جهان موهبت است

.........................................

گلی از باغِ رضوانِ خدا آمد مبارک باد
دلِ زهرا ز بوی او جلا آمد مبارکباد

بریزید لاله و سنبل که امشب از بطانِ عرش
سلامِ ویژه از سوی خدا آمد مبارکباد!

...................................

وَ خدا خواست که تو زینبِ کبری باشی
بهترین خوبترین خواهرِ دنیا باشی

جلوه ی روی مَهِ حضرتِ زهرا باشی
عفت و حجب و حیا را وَ تو معنا باشی!

#میلاد_نور_پیشاپیش_مبارکباد
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

میلاد حضرت زینب س -(مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده) * هستی محرابی

178

میلاد حضرت زینب س -(مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده) #الـسـلام_علیک_یـا_زینب_کبری

بر دخترِ دردانه ی مولا صلوات
بر گلشنِ سبزِ آلِ طاها صلوات

بر قامتِ صبر و بردباری و وفا
بر نورِ دلِ حضرتِ زهرا صلوات!

........................................

در شالِ حریرِ کهکشانی، امشب
قنداقه ی گلبرگِ تو را پیچیدند

از نورِ بهشتِ تنِ افلاکیِ تو
تا کرب و بلا عطرِ تو را پاشیدند

........................................

مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده
دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده

چشم های پاک و معصومش پُر از امواجِ عشق
گل بیفشان زینبِ کبری (س) به دنیا آمده

.............................................

امشب از دامنِ زهرا (س) متجلّی گشته
دختری که قدمش آینه ی معرفت است

زینت آن جانِ حسین، کوثرِ قرآن حسن(ع)
مظهرِ عاطفه بر هر دو جهان موهبت است

.........................................

گلی از باغِ رضوانِ خدا آمد مبارک باد
دلِ زهرا ز بوی او جلا آمد مبارکباد

بریزید لاله و سنبل که امشب از بطانِ عرش
سلامِ ویژه از سوی خدا آمد مبارکباد!

...................................

وَ خدا خواست که تو زینبِ کبری باشی
بهترین خوبترین خواهرِ دنیا باشی

جلوه ی روی مَهِ حضرتِ زهرا باشی
عفت و حجب و حیا را وَ تو معنا باشی!

#میلاد_نور_پیشاپیش_مبارکباد
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

غزل حضرت زینب(س) -( به شوق دم زدن از نام تو ز نام گذشتم ) * مظاهر کثیری نژاد

1970
2

غزل حضرت زینب(س) -( به شوق دم زدن از نام تو ز نام گذشتم ) به شوق دم زدن از نام تو ز نام گذشتم
به کوفه رفتم و از کوچه های شام گذشتم
برای ننگ ابد عمرِ ناتمام خریدند
وَ من به عشق تو از عمر ناتمام گذشتم
حیا فقط می فهمد که چشمها چه ندیدند
وَ من چگونه از این موج ازدحام گذشتم
سرم به زیر و تنم زخم سنگهای پیاپی
میان خیل تماشاچیان بام گذشتم
گذشتم از سرِ بازار و گر چه طعنه شنیدم
هزار مرتبه شکر خدا ز شام گذشتم

شاعر : مظاهر کثیری نژاد

  • پنج شنبه
  • 17
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد