شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس

زبانحال حضرت علی با حضرت زهرا در حال احتضار -(دوزدی کی عاشق و معشوق سوزی جار اولماز) * طائر اورنگی

624
1

زبانحال حضرت علی با حضرت زهرا در حال احتضار -(دوزدی کی عاشق و معشوق سوزی جار اولماز) دوزدی کی عاشق و معشوق سوزی جار اولماز

عاشقم من سنه سن تک منه دلدار اولماز

عشقیمیزدن گرک عالمده بیزیم درس آلالار

صفت عشقه بیله کیمسه وفادار اولماز

چوخ دارخمشدی علی فاطمه جان هجرینده

بو ترابین غمینه سن کیمی غمخوار اولماز

الامان جور فلکدن که نه چکدی باشیمیز

دلده نسگیل لریمز قابل گفتار اولماز

ائتمدیم من گله یاندیردیلا دشمن قاپیمی

اوتلی سینمده کی دللرده یانان نار اولماز

باخمیشام من نچه ایللر یخیلان مقتلوه

آیری بیر ائوده بو نوعی در و دیوار اولماز

آیریلیب ترک ائدنی غمله هم آغوش اولدوم

درد هجرون کیمی بیر درد دل آزار اولماز

سن گئدنن گوزومه جمله جهان اولدی قرا

نه قرا،دیده ی اعماده بیله تار اولماز

گئجه لر صبحه کیمین آهیله قان آغلامیشام

هانسی عاشقدی گوزی هجریده خونبار اولماز

بیرجه سن حیدرین حقینده هوادار اولدون

بیر غریب حقینه هیهات طرفدار اولماز

آخرین لحظه ده گوردوم یوزون قاره سینی

بئله بیر نیلی اولان ظلمیله رخسار اولماز

چوخلارین قلبی اولوب تیر مصیباته هدف

عالمون غملری چون محنت مسمار اولماز

پوزدی مسمار علی حالینی اولدوردی سنی

سن کیمی کیمسه شهید من کیمی بیمار اولماز

سینه وین یاره سی بیر عمرودی یاندیردی منی

ایله یاندیم منه تای غمده یانان یار اولماز

بیزه تقدیر بودور خاری باساخ باغریمزا

ولیکن خار مغیلانه چاتان خار اولماز

قورخولی چولده تیکانلیخدا حسینون بالاسی

تک گورونموب بیری بو طرز گرفتار اولماز

ظاهرا کوفه نین اهلی منه اولموشدولا یار

باطنا خائن اولوبلار بئله اغیار اولماز

ملجمین اوغلی وئروب باشیمه شمشیر یاراسی

ایله کاریدی که حیدر داخی هوشیار اولماز

مست ائدیب شوق وصالون راغبم اولماقیما

آیری شوقیله دلیم شوریله سرشار اولماز

من سنی بو یارالی باشیله دیدار ائلرم

بیله بیر عاشق و معشوق آرا دیدار اولماز

روزه ی عمریمی سیندیردیلا بیر ضربتیلن

(طائرا) کیمدی دیوب قانیله افطار اولماز


۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۹۶
ساعت ۳/۳۰ بامداد
موسی اورنگی (طائر)

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 00:40
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن راحت حق

مرثیه ی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام -(تیغی آمد بر سرم،بابِ رجا شکل گرفت) * محسن راحت حق

752

مرثیه ی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام  -(تیغی آمد بر سرم،بابِ رجا شکل گرفت) تیغی آمد بر سرم،بابِ رجا شکل گرفت
آخرش رفتنم از دارِ فنا شکل گرفت

سالها.‌.منتظرِ لحظه ی پرواز شدم..
سحرِنوزدهم..شکرِ خدا شکل گرفت

تیغِ بی رحم زد و فرقِ مرا منشق کرد
شوقِ بسیار در این حال و هوا شکل گرفت

موسمِ وصلِ منِ خسته ..مهےامے شد ..
موسمِ وصلِ من و خیرِ نسا شکل گرفت

سالها غصه ے صدیقه ے اطهر خوردم..
به. نظر آرزوے شیر خدا شکل گرفت..

نیست. در زانوے من تاب و توانے هرگز
ضعف و افتادگیِ محض ..چراشڪل. گرفت.

پُرشده کاسه ے چشمان تر از خونِ سرم
فاطمه گفتم و انگار کمے زمزمه ها شکل گرفت

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه سینه زنی شب شهادت امیرالمومنین(ع) * مرتضی محمودپور

992
1

زمزمه سینه زنی شب شهادت امیرالمومنین(ع) ◾زمزمه‌ی شبهای احیا
شهادت امیرالمومنین(ع)

◾بنداول
تو آسمون خسوفه
پرپر شده شکوفه
دختر قهرمانم
یکروز میای تو کوفه
ناقه بی جهاز و
دور و برت شلوغه
حرفایی که شنیدم
الهی که دروغه
زینب خدانگهدار
زینب خدا نگهدار

◾بنددوم
محله‌ی یهود و
حرفهای از کنیزی
غصه نخور عزیزم
پیش همه عزیزی
تو این مسیر اگر که
زخم زبان شنیدی
بروی نیزه بابا
سر حسین دیدی
لطمه مزن بصورت
نگاه به نیزه‌ها کن
دخترک عزیزم
فقط منو صدا کن
زینب خدانگهدار
زینب خدانگهدار

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

روضه شهادت امام علی علیه السلام -(کوچه ها سوت وکور و دلتنگ اند) * علی اکبر نازک کار

426

روضه شهادت امام علی علیه السلام -(کوچه ها سوت وکور و دلتنگ اند) کوچه ها سوت وکور و دلتنگ اند
شب لباس عزا به تن دارد
چشم های به خون نشسته ی چاه
مثل ابر بهار می بارد

کوچه خالی است از عبور کسی
که امید شب فقیران بود
چشم بر راهِ مرد کیسه به دوش
سفره ها نیز خیس باران بود

آنکه تا اوج بُرد دستانش
معنی واژه کرامت را
سوخت مانند شمع بیت المال
تا که برپا کند عدالت را

گرچه رفته ولی نخواهد ماند
بعد از او دیده ی یتیمان، تر
بعد از این دوش خسته حسن است
وارث کیسه های نانِ پدر

گاه شد میزبان مسکین و
گاه در بین عرش مهمان بود
مرد بی باک روزهای نبرد
نیمه شب مرکب یتیمان بود

گریه های شبانه او را
چشم پر اشک ماه می داند
راز خون گریه های هر شب را
دل پر خون چاه می داند

آنکه در فکر کوفیان بود و
بی وفایی ز کوفه دید فقط
آن غریبی که نان و خرما بُرد
در عوض ناسزا شنید فقط

در دلش مشعل هدایت داشت
کشته جهل آن جماعت شد
خار در چشم و استخوان به گلو
رفت و از هر چه بود راحت شد

کودکی ناله می زند که چرا
مرهم دردها نمی آید؟
پنج، شش شب گذشته مادرجان
پدرم پس چرا نمی آید؟

تا نبیند به چشم، بابا را
بر لبش خنده جا نمیگیرد
عادت کودک یتیم این است
نیمه شب ها بهانه میگیرد

نیمه ی شب، بهانه، دلتنگی
آه از غصه های طفل یتیم
گریه کن ها مقدمه کافیست
بر یتیم حسین گریه کنیم

بر یتیمی که غصه او را
غیر زینب کسی نمیداند
بعد از این بیت ،روضه را دیگر
روضه خوان خرابه میخواند

عمه آیا پدر خبر دارد
دیگر از زندگی دلم سیر است؟
این سفر کِی تمام خواهد شد
چقدَر انتظار دلگیر است

عمه ،شرمنده وقت خواب است و
خسته ای از سوالِ پشتِ همم
بعد از این،چند تا بخوام او
میرسد تا کند مرا بغلم

همه، انگشت های دستم را
تا به امشب شمرده ام عمه
تو بگو تا به چند بشمارم؟
تا بیاید که مُرده ام عمه

نه! ،ولی او اگر که بابایِ
مهربانِ من است می آید
دیدمش بین خواب، میدانم
دل من روشن است می آید

اگر آمد ز معجرم پرسید
میشود جای من جواب دهی؟
اگر از رنگ صورتم پرسید
تو به بابای من جواب دهی

اصلا عمه چگونه باید بافت
گیسویی را که سوخته دیگر
چه غم از اینکه غارتش کردند؟
چه نیازی دگر به آن گل سر؟

جلوی در سر و صدا شده است
نکند باز زجر آمده است
روی این گونه ام نخوابیدم
از شبی که به صورتم زده است

منکه حرف از غذا نیاوردم
چیست در آن طبق که می آرند
مثل تشت طلای مجلس صبح
شاید ایندفعه باز سر دارند

سر که آمد بروی دامانش
گره از مشکلات او وا شد
ضجه ای زد تمام شام گریست
روضه ای در خرابه برپا شد

آه بابا چقدر عوض شده ای
مثل من زیر دست و پا بودی؟؟!
بوی نان میدهی چرا اینقدر؟
صورتت سوخته، کجا بودی؟

نان و خرما عذابمان میداد
ما که خود اسوه کرم بودیم
سرِ بازار جای زنها نیست
تا عمو بود محترم بودیم

بدنت کو، کجاست دستانت؟
تا بگیری مرا تو در آغوش
رفت روضه به سمت گودال و
روضه خوان خرابه شد خاموش...

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

زمزمه شب قدر -(بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده) * محمد جواد پرچمی

759

زمزمه شب قدر  -(بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده) بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده
اومد اونيكه از تو محبت ديده

از شرم سرم پايينه
بار گنام سنگينه
اين بي وفا باز از تو وفا ميبينه

ببين آلودم /ببين سر گشتم
قبولم كن كه/ بازم برگشتم

بحق علي و بحق فاطمه
شب قدري يارب تو بگذر از همه

—————
توو سختي يارم بودى ، صبر و قرارم بودى
هربار صدات كردم من كنارم بودى

يارب دلم تاريكه ، مرگم بهم نزديكه
عمرم گذشت و فرصت ندارم ديگه

بگير دستم رو / نذار تنهاشم
ميخوام اونيكه / تو ميخواي باشم

بحق غريبيه صاحب الزمان
به ما بي پناها خودت بده امان

———————
احسانه لبريزى تو ، عشق دل انگيزى تو
پس آبروى من رو نميريزى تو
هستم غلام حيدر ، مستم ز جام حيدر
روز قيامت ميگم آقامه حيدر

علي مولامه / منم مجنونش
مقرب ميشم / دم ايوونش

بحق يدالله ، به غربت على
به ما رحم کن امشب ، به عزت علي

—————
گرچه برات سربارم ، زخمه دل بيمارم
شادم كه توو درگاهت حسينو دارم
با معرفت اربابه ، نيكو صفت اربابه
اونكه نجاتم ميده فقط اربابه

شب قدر من/ توي دستاشه
الهي رزقم زيارت باشه

بحق حسينو بحق زينبش
بحق تن مونده زير مركبش
بحق حسينو علي اكبرش
بحق گلوى علي اصغرش
بحق حسينو ساعت آخرش
به ساعات سخته بريدن سرش
بحق حسینو پیرهن حسین
چقد نیزه خورده به بدن حسین
بحق حسینو غارت دشمنش
پیش چشم زهرا برهنه شد تنش….

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی بستری شدن امیرالمومنین(ع) * مرتضی محمودپور

458

نوحه سینه زنی بستری شدن امیرالمومنین(ع) ◾نوحه شب بیستم ماه رمضان
◾بستری شدن مولا

◾بنداول
زینب ام‌المصائب شد ز غم مو پریشان
شد پرستار بابا با دو چشمان گریان
از جگر ناله دارد
اشک از دیده بارد(۲)
واعلیا علیا(۳)

◾بنددوم
با دو دستان‌خسته‌،رویش‌از خون بشوید
همچو لاله شبانه روی بابش ببوید
تا برادر بیاید
یاد مادر نماید(۲)
واعلیا علیا(۳)

◾بندسوم
نیم شب گرد بستر سر به زانو نهاده
فرق بشکسته را دید یاد مادر فتاده
گوید ای مادر من
شد شکسته پر من(۲)
واعلیا علیا(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه و شور شهادت امیرالمؤمنین(ع) * مرتضی محمودپور

552

نوحه زمزمه و شور شهادت امیرالمؤمنین(ع) ◾نوحه زمزمه
◾شهادت حضرت علی(ع)
◾سبک به سمت گودال

◾بنداول
به سوی مسجد من ز خانه‌ام دویدم
میان سجاده من سر شکسته دیدم
بخون شده غوطه‌ور فاتح بدر و حنین
حسن به اشک و ناله و آه گفته چنین با حسین
ای برادر ای برادر کشته شد باب غریبم
ای برادر ای برادر غصه و غم شد نصیبم

◾بنددوم
فتاده‌ام یاد مادر قد کمانم
یاس گل حیدری غنچه‌ی در خزانم
نفس نفس میزد به پشت در مادرم
به ناله میگفت وای کجایی ای همسرم
داغ من شد تازه امشب در غم باب غریبم
ای برادر ای برادر غصه و غم شد نصیبم

◾بندسوم
قدقتل المرتضی پیچیده در آسمان
هستی عالم شده ز غصه‌اش خونفشان
همه یتیمان کوفه آمدند اینجا
مقابل خانه عزا شده بر پا
داغ من شد تازه امشب در غم باب غریبم
ای برادر ای برادر غصه و غم شد نصیبم

◾بندچهارم
گریز روضه زنم بدشت کرببلا
به گودی قتلگاه به راس بر نیزه‌ها
به حنجر غرق خون به ناله‌های حسین
به کشته‌ی سر جدا حسین شه عالمین
بین گودال داد میزد من غریبم من غیبم
یکه و تنها شدم من غصه و غم شد نصیبم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

در مرثیه امام علی (ع) ماه مبارک رمضان شب قدر -(زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا) * داریوش جعفری

192

در مرثیه امام علی (ع) ماه مبارک رمضان شب قدر  -(زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا) زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا

بعد تو با غمت ای حضرت مولا چه کنم
با دل غم زدهء عترت طاها چه کنم

پسرانم به فدایِ پسرانِ زهرا
با غم بی کسیِ زینب کبری چه کنم

خانه بی روی تو غمخانهء من شد ، اما
با ردِ خونِ سرت کنج مصلّا چه کنم

بی تو درمانده ترین مادر تاریخ منم
بی تو در سیل بلا یک زن تنها چه کنم

سیر کی میشود این قوم به یک ضربت تیغ
جگر پارهء در طشت حسن را چه کنم

یادگاری دو کفن مانده ز زهرای بتول
با حسینت که شود کشته به صحرا چه کنم

گر سرت گشت دو تا بر سر تن باقی بود
با سرِ همسفرِ نیزهء اعدا چه کنم

  • یکشنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:55
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

واحد حضرت علی(ع) -(ای صفای این دل زارم علی) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

198

واحد حضرت علی(ع) -(ای صفای این دل زارم علی) ☑️بند اول
ای صفای این دل زارم علی
ای شهنشاهم خریدارم علی

مست رویت گشته ام ای قبله ام
کعبه را خواهم چه کار ای کعبه ام

مستم مست امیر المومنین
(((حیدر حیدر امیر المومنین)))

☑️بند دوم
من مرید شاه مردانم خدا
شد فدایش روحم و جانم خدا

عاشق مستانه ی حیدر منم
عمریه دیوانه ی حیدر منم

ای سلطان سماوات و زمین
(((حیدر حیدر امیر المومنین)))

☑️بند سوم
ای که نوری مظهر النوری علی
گشته عالم با وجودت منجلی

من نه گویم خالقی یا بنده ای
هرکه هستی یا علی زیبنده ای

ذکر نامت نوای دلنشین
(((حیدر حیدر امیر المومنین)))

☑️بند چهارم
ای که داری اقتدار بیکران
نام تو ورد لب پیغمبران

ذکر لبهای اباالفضلت آقا
یا علی حیدر مدد یا مرتضی

ای استاد یل ام البنین
(((حیدر حیدر امیر المومنین)))(ع)

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 21:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

واحد حضرت علی(ع) -(امیر المومنین اومدم دوباره) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

138

واحد حضرت علی(ع) -(امیر المومنین اومدم دوباره) ☑️بند اول
امیر المومنین اومدم دوباره
دلم شد هوایی مست و بیقراره
منم مبتلای ذکر حیدر مدد
منم نوکر تو از ازل تا ابد

حضرت شاه اسدالله
اشهدان علی ان ولی الله

(((حیدر حیدر / پادشاه و سرور)))

☑️بند دوم
منم کلب در درگه مرتضی
منم دیوانه ی پادشاه ولا
با دلی عاشق و پر شور و شعف
میرم تا مرقد و بارگاه نجف

بهترین راه قبلةُ الله
اشهد ان علی ان ولی الله

(((حیدر حیدر / پادشاه و سرور)))

☑️بند سوم
آند اولا آدیوا سنی تک قویمارام
جامه ی عشقیوی قبره جان سویمارام
سن امامیمسان ای آدی درده دوا
وئر بو عاشقلره وعده ی کربلا

عشقِ الله غیرتُ الله
اشهد ان علی ان ولی الله

(((حیدر حیدر / پادشاه و سرور)))

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

واحد حضرت علی(ع) -(ای قرارم علی دار و ندارم علی) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

200

واحد حضرت علی(ع) -(ای قرارم علی  دار و ندارم علی) ☑️بند اول
ای قرارم علی دار و ندارم علی
عشق و یارم علی ایل و تبارم علی

شه والا علی دلبر دلها علی
دیگه زدم به عشق تو دل به دریا علی

?علی حیدر مدد یا علی حیدر مدد

☑️بند دوم
مه زیبا علی شافع عقبی علی
دین و دنیای من همدم زهرا علی

رگ و خونم علی ورد زبونم علی
اونکه میگن دیونته من همونم علی

?علی حیدر مدد یا علی حیدر مدد

☑️بند سوم
من فداتم حیدر خاک زیر پاتم حیدر
تو امام منی من که گداتم حیدر

گشته ام در به در این نوا دارم به سر
منم غلام قنبرت شه والا گهر

?علی حیدر مدد یا علی حیدر مدد

☑️بند چهارم
افتخاریم علی عز و وقاریم علی
در نابیم علی باغ و بهاریم علی

مست مستم علی مست الستم علی
درگهیوین گداسی ام شه پرستم علی

?علی حیدر مدد یا علی حیدر مدد

☑️بند پنجم
ای شه ماسوا جانیوه جانم فدا
سائلم یا علی مرحمت ائيله آقا

روز و شب سسلرم عشقیوی من بسلرم
ایستیرم آقا بوگجه اذن بین الحرم

?علی حیدر مدد یا علی حیدر مدد

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 22:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه شهادت حضرت علی(ع9 -(شب آه و گریه و شب هق هق بارونه) * طاها تحقیقی

108

زمینه شهادت حضرت علی(ع9 -(شب آه و گریه و شب هق هق بارونه) ?بند اول:

شب آه و گریه و شب هق هق بارونه
سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه
رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و
جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه

امشب توی دل بچه ها شده غوغا?
افتاده توی بستر غریبونه مولا
میره با روی خونی زیارتِ زهرا

سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا
اما امشب، حیدر، شد حاجت روا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

?بند دوم:

حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ
غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ
بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ
قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ

يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء
مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء
وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء

ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ
ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

?بند سوم:

لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه
که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه
افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا
که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه

میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه
میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه
میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه

جسمش بی سر، روی، خاک کربلا
اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

شعر‌: #طاها_تحقیقی
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
سبک: #حسین_نوری

? #ترجمه:

غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحمله‌ور شد
خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم
بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست
به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت

حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند
مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را
و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را

قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد
اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد
بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

شور مولا علی(ع) -(با کی قیاس میکنن کننده در خیبر رو ) *کربلایی محسن پور جهانگیر

97

شور مولا علی(ع) -(با کی قیاس میکنن کننده در خیبر رو ) بند اول ؛

با کی قیاس میکنن کننده در خیبر رو
با کی قیاس میکنن جناب حضرت حیدر

اسدلله وجه الله باب الله علی
عین الله روح الله سر الله علی
نور الله ذکر الله فتح الله علی
اذن الله ولی الله و یدالله علی

علیه که بلده راه آسمون ها رو
علیه که میدونه سر آب دریارو
علیه که نفسش زنده کرده دنیا رو
علیه که می‌دونه لحظه لحظه عقبارو

بند دوم ؛

نبی فرمود در غدیر همه دین خدا علیه
جانشین نبی که هیچ جانشین خدا علیه

جانم به استاد هر سخن علی
بی حریف در جنگ تن به تن علی
اون سه تا خلیفه ی غاصب رو هم
بند نعلینت هم نمیشن علی

خدا به خاطر عشق تو می‌کنه رحمت
هر آنکسی که محب تو می‌ره به جنت
میگم با این که نمیاد به بعضیا هم خوش
به غاصبین ولایت تا به ابد لعنت

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت علی(ع) -(با اشک، به منه خسته شده نگید بمون) * عبدالله باقری

158

زمزمه شهادت حضرت علی(ع) -(با اشک، به منه خسته شده نگید بمون) با اشک، به منه خسته شده نگید بمون
با اشک، راهی‌ام امشب به سمت آسمون ۲
سی ساله که
صبح و شب چشام تره باید برم
سی ساله که
قلب من شعله‌وره باید برم
سی ساله که
فاطمه‌م منتظره باید برم
فداتون شم
که نگاه همه‌تون پریشونه
فداتون شم
اشک تون قلب منو میلرزونه
فداتون شم
باباتون دیگه نمیخواد بمونه
نگید بمون ، نگید بمون
هر جا قنفذ و دیدم بازوی من تیر کشید
تا مغیره رو دیدم پهلوی من تیر کشید ۲

زینب! ببینم با کوه غم چه میکنی
زینب! داغ ببینی پشت هم چه میکنی؟! ۲
گریه نکن
اگر امشب داری بی بابا می‌شی
گریه نکن
بعد من با غصه آشنا می‌شی
گریه نکن
تو یه روز راهی کربلا می‌شی
آماده شو
تن ارباً اربا باید ببینی
بین لشکر
کنار حسین اون روز بشینی
رو یک عبا
جگر حسینو باید بچینی
چه می‌کنی؟! ، چه می‌کنی؟!
سر هجده تا عزیزتو ببینی رو نی
خیزرونو روی لب ببینی توو بزم می ۲

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمزمه شام غریبان حضرت علی(ع) -(بازم زير بارون / يه شام غريبون) * رضا تاجیک

167

زمزمه شام غریبان حضرت علی(ع) -(بازم زير بارون / يه شام غريبون) بازم زير بارون / يه شام غريبون
بازم زينبى كه - پريشون شده
با درد يتيمى - دلش خون شده
حسن زار و خسته / يه فرق شكسته
ميگه اى حسين جان - ببين و بسوز
داره خون تازه - مى ريزه هنوز
اى داد بيداد
بازم داداش دلم به ياد مادر افتاد
اون وقتى كه غريبونه پشت در افتاد
اى داد بيداد
رنج و عذاب شد
نقش زمين زندگى ابوتراب شد
عباى حيدر برا فاطمه حجاب شد
رنج و عذاب شد
ای وای من ای وای من ۳

يه شام غريبون / توو يک دشت پر خون
مياد خواهر من - قيامت كنه
تن بى سرت رو - زيارت كنه
بريده گلويى / رو خاک پشت و رويى
يه پيرهن براتو - نذاشتن حسين
رو سينه ى تو پا - گذاشتن حسين
او مى كشيد و ...
اون خنجر كُند حنجر و نمى بريد و ...
زينب چه آهى از تو سينه مى كشيد و ...
او مى كشيد و ...
او مى بريد و ...
ناله ى زهرا مادرش رو مى شنيد و ...
اى واى من زينب به مقتل دير رسيد و ...
او مى بريد و ...
ای وای من ای وای من ۳

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

واحد شهادت حضرت علی(ع) -(دلم خاک پاشه / توو ايوون طلاشه ) * رضا تاجیک

174

واحد شهادت حضرت علی(ع) -(دلم خاک پاشه / توو ايوون طلاشه ) دلم خاک پاشه / توو ايوون طلاشه
دلم باز مى خونه - على يا على
نجف خونمونه - على يا على
چه گلدسته هايى / چه ايوون طلايى
بريم پايين پا - على يا على
بگيم مدح مولا - على يا على
كاش پر بگيرم
تو ايوون نجف من قرآن سر بگيرم
روزى يک سالم رو از حيدر بگيرم
كاش پر بگيرم
دل بى قرارم
وقتى كه سر رو ضريح حيدر ميذارم
انگار كه رو زانوى بابام سر ميذارم
دل بى قرارم
ای وای من ای وای من ۳

(وصيت امیرالمؤمنین به حضرت زينب(س))

يه روز برمى گردى / كه توو اوج دردى
يه روز كه توو قلبت - غم كربلاس
سر پاک عشقت - روى نيزه هاس
غبار اسارت / نشسته رو چهره ات
توى شعله سوخته - پر معجرت
با چوبه ى محمل - شكسته سرت
اين كار دنياس
زنجير به روى دستاى اولاد زهراس
توو دستاى مرداى كوفى نون و خرماس
اين كار دنياس
انگار نه انگار
دختر حيدر اومده ميون انظار
مى رقصن اينها پيش يک زن عزادار
انگار نه انگار
انگار نه انگار
به روى نيزه داره مى بينه علمدار
ناموس حق داره ميره توو كوچه بازار
انگار نه انگار
ای وای من ای وای من ۳

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(آسمان بود غرق دلشوره) * علی اکبر نازک کار

169

ضربت خوردن حضرت علی(ع) -(آسمان بود غرق دلشوره) آسمان بود غرق دلشوره
چرخ از گردشش پشیمان بود
حس و حالی غریب حاکم بود
گیسوی نخل ها پریشان بود

شب نمی خواست تا سحر بشود
شب شبیه غروب دلخون بود
در و دیوار ناله می کردند
دم هوهوی باد محزون بود

مقتل کوچه ها قدم به قدم
روضه می خواند و نوحه سر می‌داد
هق هق چاه کوفه هم آن شب
داشت از غصه ای خبر میداد

بانگ "حی علی الصلاة" آمد
پا شد از جای خویش "خیر العمل"
رفت تا صبح را کند بیدار
آنکه خود بود نور صبح ازل

در خانه ز شرم، ساکت بود
در دل ذوالفقار غصه نشست
"ارجعی" خواند و از سر شوقش
گریه کرد و عمامه اش را بست

داخل کیسه را نگاهی کرد
چند خرما و چند تا نان بود
وقت رفتن رسیده بود و غمش
غربت سفره ی یتیمان بود

به کمر شال سبز خود را بست
بود مشغول ذکر، لب هایش
دخترش در نگاه آخر خود
رفت قربان قد و بالایش

در طوافش پرنده ها گریان
آسمان ضجه می زند: برگرد
به سفر میروی و این دنیا
بی تو دیگر صفا ندارد، مرد!

شال او را گرفت حلقه ی در
گویی از قصه ای پریشان بود
در خانه به التماس افتاد
در خانه به فکر جبران بود

فکر جبران زخم سی ساله
زخم آن در که در مدینه شکست
آن دری که نداشت تاب لگد
سوخت و استخوان سینه شکست

وسط خطبه خواندن مادر
آتش افتاد بر دل حیدر
ناله ی "فضة خذینی"، آه ...
غنچه ای ناشکفته شد پرپر

مادری یک تنه به عشق علی
در مصاف چهل نفر کافر
لگد و تازیانه یک طرف و
یک طرف دست بسته ی حیدر

دست بسته، طناب، آتش و دود
روضه در بزم واژه ها برپا است
تازه این شد شروع غصه و غم
شیعه دلخون ز دست بستن هاست

آه از داغ عصر عاشورا
ترس و اندوه بی امان حرم
اضطراب امام سجاد و
داغ نامحرم و زنان حرم

بستنِ دستِ مرد می باشد
پیش همسر اگرچه سخت اما
باور من نمیشود دیگر
بستن دستهای زینب را

اهل بیت حسین را در راه
زیر باران سنگ آزردند
زینبی را که سایه اش را هم
کس ندیده، به شام می بردند

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شهادت امیرالمومنین علی ع-(من که مظلوم ترین رهبر دنیا هستم) *

4930
3

شهادت امیرالمومنین علی ع-(من که مظلوم ترین رهبر دنیا هستم) شهادت امیرالمومنین علی ع

من که مظلوم ترین رهبر دنیا هستم
بعد سی سال پی دیدن زهرا هستم

من همانم که کم آورد به پای غم او
که نرفت از نظرم صحنه ی قد خم او
من که مشهور به فتاحی خیبر هستم
من که در ارض و سما شهره به حیدر هستم
هرچه دیدم در و دیوار،به یادش بودم
چشمم افتاد به مسمار،به یادش بودم
من که سی سال ز هجران رخش خون خوردم
تازیانه به کف هرکه،که دیدم مُردم
شعله می­دیدم و با خاطره ی گیسویش
ناله کردم که چرا سوخت ز کینه رویش
من همانم که کشیدند مرا در کوچه
حرمتم را بدریدند خدا ! در کوچه
من همانم که خجالت زده از زهرایم
او زمین خورد و نشد من به کنارش آیم
نرود از نظرم ناله ی یا فضه ی او
دگر از غنچه ی نش

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1389
  • ساعت
  • 00:48
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شهادت امام علی(ع) -( از على بانگ اذان امشب به گوش ما نیامد ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3961
2

شعر شهادت امام علی(ع) -( از على بانگ اذان امشب به گوش ما نیامد  ) از على بانگ اذان امشب به گوش ما نیامد
مسجد کوفه پُر از جمعیت و مولا نیامد
نخل هاى کوفه مى گریند و مى گویند با هم
آنکه بود از اشک چشمش ‍ آبیار ما نیامد
پیر نابیناى مسکینى چنین مى گفت امشب
اى خدا یار من مسکین نابینا نیامد
کودکی با کودکی می گفت من بی شام خفتم
آنکه بر ما شام می آورد آمد یا نیامد
دامن مادر گرفته گوشه ى ویرانه طفلى
گوید اى مادر بگو امشب چرا بابا نیامد
با صدای پای او لب های مامی گشته خندان
چشم ما گریان شد و از او صدای پا نیامد
چاه گوید من از آن مولا هزاران راز دارم
رازدارِ در میان جامعه تنها نیامد
نام مولا گشته میثم شمع جمع درد مندان
گرچه شب بگذشت و آن ماه جهان آرا نیامد
رفته امشب جا

  • سه شنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

شعر وصف امام علی(ع) -( بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست ) *مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

2999
1

شعر وصف امام علی(ع) -( بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست      ) بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست
به یتیمان ستم دیده پدر کیست علیست
داشت ایزدبه صدف یک دُر یک گوهر ناب
دُر یکدانه نبی هست و گهر کیست علیست
آنکه بر دوش رسول مدنی پای نهاد
تا کند بتکده ها زیر و زبر کیست علیست
کس نگفته است سلونی بجهان بهر بشر
انکه فرمود و به ما داد خبر کیست علیست
آنکه بر جای نبی خفت که از راه وفا
کند از جان نبی دفع خطر کیست علیست
آنکه با دیدن رخسار غم آلود یتیم
اشک می ریخت به دامن چو گهر کیست علیست
آنکه می برد غذای فقرا بر سر دوش
نیمه شب بر سر هر کوی و گذر کیست علیست
آنکه در خانه حق آمد و از خانه حق
بست از دار جهان بار سفر کیست علیست
آنکه شق القمر از تیغ عدو گشت سرش
بر سر سجده بهن

  • یکشنبه
  • 23
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست) *

4722
9

اشعار شهادت امام علی (ع)،(من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست) من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست

این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست

این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است

به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست

منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او

پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست

آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است

بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست

لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد

که جهان، آینه در آینه حیران علی ست

کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است

تا بدانیم کلید در این خانه علی ست

از دم صبح ازل نام علی را می خواند

دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست

محمد حسین صفاریان

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی(ع)،(هيچ كس غربت خونيـن تورادرك نكرد) *

5154
9

اشعار شهادت امام علی(ع)،(هيچ كس غربت خونيـن تورادرك نكرد) هيچ كس غربت خونيـن تورادرك نكرد

عشق وآئيـن توودين تورادرك نكرد

گرچه برمـردم جاهل تو«سلوني» گفتي

يك نفرديـدة حق بين تورا درك نكرد

باربرداشتي از دوش همـه خلق وكسي

كوله بار غـم سنگيـن تورادرك نكرد

هـركـه دلــدادة ايمـان وولاي تونشد

معنـي مكتـب وآئيـن تورادرك نكرد

همه ديدند كه خون سـرت ازفرقت ريخت

يك نفرمحنت ديـرين تورادرك نكرد

جزتواي صبح سعـادت بخدا هيچ كسي

لـّذت رفتن شيــرين تورادرك نكرد

بعـد پـرپـرشـدنت اي گل ايثار، كسي

چمـن غـرق ريـاحين تورادرك نكرد

ره بـه سرچشمـة خورشيـد نيابدهرگز

هركسي مصحف زرّين تورادرك نكرد

جزتوكزحال «وفائي»همـه دم باخبـري

هيچ كس حالت مسكين تورادرك نكرد

ش

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام علی (ع)،(اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)) *

13822
82

اشعار شهادت امام علی (ع)،(اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)) اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
امشب یتیمان جملگی در انتظارند از هجر روی شاه مردان بی قرارند
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
امشب نمی آید دگر صوت مناجات گویند علی گردیده ممنوع الملاقات

اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
ماتم جانسوز امیرالمؤمنین است قتل وصیّ رحمة للعالمین است
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
از بس که خون از روی ماه او چکیده خاکم بسر رنگ از رخ ماهش پریده
از تیغ ابن ملجم شوم ستمگ شق القمر شد فرق نورانی حیدر
اهل سما دهند ندا – قَد قُتِلَ المرتضی (2)
شاه که می برد غذا بهر یتیمان امشب به کوفه گشته عمر او به پایان
رفت از جهان سوی جنان مرآت یزدان ن

  • دوشنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 11:15
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن روضه شهادت حضرت علی(ع),(فرمود:حسن جان برو ببین هركی جلو )حاج حسن خلج *

63832
141

متن روضه شهادت حضرت علی(ع),(فرمود:حسن جان برو ببین هركی جلو )حاج حسن خلج فرمود:حسن جان برو ببین هركی جلو در خونه هست،مردمی كه جمع شدن،همه بگو برن،كسی نمونه،امام حسن علیه السلام آمد گفت:همه برن،كسی نمونه،تشریف آوردن داخل منزل،دقیقه ای گذشت،آقا فرمودند دوباره،حسن جان برو ببین اگه كسی هست،مانده،بگو نمونند،بهشون بگو بابام گفته،كسی

اینجا جمع نشه همتون برین خونه هاتون،امام حسن علیه السلام دوباره تشریف آوردند،اعلام كردند كسی نمونه،بابام فرموده همه برید،اون تعدادی كه مونده بودن همه رفتند،دقیقه ای گذشت آقا فرمود حسن جان،برو ببین اگه كسی هست،دنبال یكی داره میگرده امیرالمؤمنین علیه السلام،هی حسن رو میفرسته،بلكه اونی كه میخواد پیدا كنه،حسن جان برو ببین اگه كسی هست،بگو نمونید،

  • چهارشنبه
  • 18
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 06:08
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( سلام ما به علی و نماز آخر او ) *استاد سید هاشم وفایی

10487
11

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( سلام ما به علی و نماز آخر او ) سلام ما به علی و نماز آخر او
به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او
سلام ما به علی و به عدل و ایمانش
سلام ما به رخ غرق خون و منبر او
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خون اطهر او
سلام ما به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل پُر ز آه دختر او
سلام ما به نفس های نفس پیغمبر
سلام ما به فروغ نگاه آخر او
سلام ما به غمی کز مدینه دارد او
سلام ما به ملاقات او و همسر او
چو خاک اوست سزای ابوذر و مقداد
فتاده است «وفائی» به خاک قنبر او

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حبیب الله چایچیان

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( ناله كن اى دل به عزاى على ) * حبیب الله چایچیان

4035
4

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( ناله كن اى دل به عزاى على ) ناله كن اى دل به عزاى على
گریه كن اى دیده براى على
كعبه ز كف داده چو مولود خویش
گشته سیه پوش عزاى على
عمر على عمرۀ مقبوله بود
هر قدمش سعى و صفاى على
دیدۀ زمزم كه پر از اشگ شد
یاد كند، زمزمه‏هاى على
تیغ شهادت سر او را شكافت
كوفه بُوَد، كوه مناى على
عالم امكان شده پر غلغله
چون شده خاموش صداى على
نیست هم آغوش صبا بعد از این
پیك ظفر بخش لواى على
منبر و محراب كشد انتظار
تا كه زند بوسه به پاى على
ماه دگر در دل شب نشنود
صوت مناجات و دعاى على
آه كه محروم شد امشب دگر
چشم یتمیان ز لقاى على
مانده تهى سفرۀ بیچارگان
منتظر نان و غذاى على
واى امیر دو سرا كشته شد
خانۀ غم گشته، سراى على
پیش حسین و حسن و زینبین

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
حاج علی انسانی

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( ای خواب به چشمی که نمی خفت بیا ) *حاج علی انسانی

4095
8

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( ای خواب به چشمی که نمی خفت بیا ) ای خواب به چشمی که نمی خفت بیا
ای خندۀ غنچه ای که نشکفت بیا
دیوار و در کوفه زبان شد که مرو
امّا چه کنم فاطمه می گفت بیا

شاعر : حاج علی انسانی

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

3421
6

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی ) لاله‌گون گشت ز خون روی دل‌آرای علی
می‌چکد اشک حسن بر رخ زیبای علی
مـرغ آمیـن بـه دعـای سحـرش پاسخ داد
از خداونـد همیـن بــود تمنـای علی
که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب
در دل خـاک رود قـامت رعنای علی
جای یک ضربـۀ شمشیر به پیشانی داشت
جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی
آسمـان شست مـه روی علـی را از خـون
عوض آن که نهد رو به کف پای علی
هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است
در غم فاطمـه و ماتـم عظمای علی
صـورت شیرخـدا سرخ شد از خـون جبین
نیلگون گشت ز سیلی رخ زیبای علی
از جنـان فاطمه آیـد بـه بیابـان نجف
تا کند خون جبین پاک ز سیمای علی
نـخل‌هـا منتظـر بانـگ الهــی العفـو
چاه‌ها منتظر نالـۀ شب‌هـای

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( سحر بود و غم و درد ) * محمد ناصری

8129
32

شعر ضربت خوردن امام علی(ع) -( سحر بود و غم و درد ) سحر بود و غم و درد
سحر بود و صدای نفس خسته ی یک مرد
که آرام در آن کوچه به روی لب خود زمزمه می کرد
غریب و تک و تنها
در آن شهر، در آن وادی غم ها
دلی خسته و پر از غم و شیدا
دلی زخم و ترک خورده پر از روضه ی زهرا
شبِ راحتیِ شیر خدا از همۀ مردمِ دنیا
عجب شام عجیبی ست
روان بود سوی مسجد کوفه
قدم می زد و با هر قدمش عرش به هم ریخت در آن شب
و لرزید به هر گام، دلِ حضرت زهرا
دلِ حضرت زینب
غریب و تک و تنها
نه دیگر رمقی مانده در آن پا
نه دیگر نفسی در بدن خسته ی مولا
به چشمان پر از اشک و قدی تا
پُر از وصله، عبایش
پُر از پینه دو دستان عطایش
رسید او به در مسجد و پیچید در آفاق نوایش
علی گرم اذانی ملکوتی و ملائک

  • شنبه
  • 5
  • مرداد
  • 1392
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک نوحه ضربت خوردن امام علی(ع) -( این سیـنه ی تنـگم از نـالـه افـتاده ) * محسن حافظی

2578
3

دانلود سبک نوحه ضربت خوردن امام علی(ع) -( این سیـنه ی تنـگم از نـالـه افـتاده  ) این سیـنه ی تنـگم از نـالـه افـتاده
بر حال من می گرید مهر و سجاده
واویلا واویلا واویلا ، واویلا
******
خون دل می ریزد از زخم سر من
دارد تـمــاشــا نـمـاز آخــر من
واویلا واویلا واویلا ، واویلا
******
ای مسجد کوفـه بـار سـفر بستم
چشم انتظار زهرای جوان هستم
واویلا واویلا واویلا ، واویلا
******
نیلی شده از آه من ماه کوفه
دیده براهم نشسته چاه کوفه
واویلا واویلا واویلا ، واویلا
******
زینب ببیند اگـر زخـم سـر من
ترسم پیش من بمیرد دختر من
واویلا واویلا واویلا ، واویلا
******
گریان به احوال من تیغ جفا شد
عـلی بـی فاطـمه حاجت روا شد
واویلا واویلا واویلا ، واویلا

شاعر : محسن حافظی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 8
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد