شهادت امیرالمومنین علی (ع)

مرتب سازی براساس

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(تیغی که بین سجده شکسته سر مرا...) * عماد بهرامی

795
2

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(تیغی که بین سجده شکسته سر مرا...) تیغی که بین سجده شکسته سر مرا
قبلا غلاف آن کمرم را شکسته بود...

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 رضا قاسمی

واحد بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمود کریمی -(بغض بابا وسط سفره افطار شکست...) * رضا قاسمی

700

واحد بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمود کریمی -(بغض بابا وسط سفره افطار شکست...) بغض بابا وسط سفره افطار شکست

هی فرو خورد فرو خورد و به هر بار شکست

حفظ ظاهر به خدا سخت تر از هر کاریست

چهره پیر پدر پای همین کار شکست

اشک میریخت به یاد همه خاطره هاش

هق هقش زیر همین بارش رگبار شکست

استخوانی به گلو داشت ز داغ زهرا

بین چشمان ترش پیکر یک خار شکست

دخترش مستمع روضه مسکوتش شد

روضه خوان پای همین روضه اش انگار شکست

زیر لب گفت که فریاد از آن شهری که

دل من را وسط کوچه و بازار شکست

همسرم یک تنه شد حامی مظلومی من

وای از آن لحظه که بازوی طرفدار شکست

بدترین خلق خدا آمد و یک سیلی زد

آه از شدت ضربه در و دیوار شکست

داشت همراه خودش فاطمه بار شیشه

سنگ پرتاب شد و آخرش آن بار شکست

روضه فاطمه آمد به میان کوه خمید

زیر این بار قد حیدر کرار شکست

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمدرضا طاهری -(باور هیچکی نمیشه علی میون بستره..) *

980
0

روضه بسیار دلنشین شهادت امام علی(ع)، حاج محمدرضا طاهری -(باور هیچکی نمیشه علی میون بستره..) باور هیچ کسی نمیشه علی میون بستره

این شیرمرد بی رمق سردار بدر و خیبره

چقدر میلرزه دست و پاش این ناله های آخره

چشماشو بسته از دم میسوزه و میسازه

با اینکه رو به قبله است غرق راز و نیازه

از فرقش با نفس هاش، میریزه خون تازه

آقام آقام علی جان....

تو بستر افتاده علی، یاد مدینه میکنه

یاد یه دنیا خاطره تو شهر کینه میکنه

یاد همون لاله های رو زخم سینه میکنه...

افتاده یاد زهرا، وقتی تابوتشو ساخت

افتاده یاد کوچه تا خودش رو علی باخت

کی دیده که عباشو، به روی زهرا انداخت

آقام آقام علی جان....

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه جانسوز امیرالمؤمنین(ع)، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، حاج منصور ارضی -(نون و نمک بخور ولی...) *

2193

روضه جانسوز امیرالمؤمنین(ع)، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، حاج منصور ارضی -(نون و نمک بخور ولی...) ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر می گیری؟آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای معزنه قرار گرفت ، مناجات کرد ،بعد موقع اذان صبح شد ، الله اکبر ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شما ها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ، ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، عرضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛ وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد "فزت و رب الکعبه" قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ، صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقازاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ... ای علی علی علی ..."

نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن2
یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من
شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی
سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی
دل تو بی قرار زهراست ...
همش دلت کنار زهراست ...
چشام به چشمات گره خورده
چشات به انتظار زهراست
بابا بابا بابا بابایی ...
بابا بابا بابا بابای تنها ...
امون ازین رفتن تو ...
امون ز برگشتن تو ...
میخ در التماس می کرد ...
بابا ، به پیراهن تو ...
صحبت میخ در شدو
بازم دلم شد پر غم
بیا بیا ،به یاد مادرم
روضه بخونیم برا هم
( یادم نرفته مادر افتاد
شاخه ی یاس پرپر افتاد
دیدم که زانو هات میلرزید
تا روی مادرم ، در افتاد ) 2

با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد
تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد
گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده
زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ...
شمشیر تا میان دو ابروی صورتش
طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد
ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن
باید ازین به بعد جگر را فداش کرد
وقت وصال بود دوباره خضاب کرد
وقت خضاب خون سرش را حناش کرد
*عرضم و تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ... آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ... دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه ، میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... "
می گفت خواهرش دم گودال قتلگاه
این روبه قبله این همه نیزه زدن نداشت ...

  • یکشنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(با کوله بار نان، شب آخر قیام کرد...) * موسی علیمرادی

572

شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(با کوله بار نان، شب آخر قیام کرد...) با کوله بار نان , شبِ آخر قیام کرد
مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد

یک در میان جواب سلامش نمی رسید
آن که خدا به هر قدم او سلام کرد

هم جود کرد و هم به خودش ناسزا شنید
او باز هم مقا بلشان احترام کرد

از غربتش به قول خودش بس , که روزگار
با مرتضی معاویه را هم کلام کرد

بر دوش اوست چرخش دنیا ولی بر آن
طفلی نشست وحس نشستن به بام کرد

بعد از نماز نافله شب بلند شد
سمت مدینه فاطمه اش را سلام کرد

با این سلام روضه آخر شروع شد
با خاکهای چادر زهرا تمام کرد

غمگین ترین امیر , الهی که بشکند
دستی که خنده را به لب تو حرام کرد

هفت آسمان به جوش خروش آمده مرو
آن را علی به گوشه ای از چشم رام کرد

جای صلات ماذنه باصوت مرتضی
حی العزای علی را پیام کرد

بیدار کرد قاتل خود را که حاضرم…
با شوق خویش خون خودش را به جام کرد

تا ضربه خورد عالم آدم به سر زدند
در عرش و فرش گریه خواص و عوام کرد

تا ضربه خورد خنده به لبهای او نشست
گویا به زهر تیغ عسل را به کام کرد

دستی به روی دوش حسن تا به خانه اش
هر کوچه را به خون سرش سرخ فام کرد

درخانه زینب است رهایم دگر کنید
آری رعایت دل او را امام کرد

زهراست کعبه و حجرش زینب است و بس
روی جبین دختر خود استلام کرد

آری رعایت دل زینب سفارش است
وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد

ان دختری که سایه او هم ندیدنی است
چشمان بد به دور و برش ازدحام کرد

یک بی حیا که دید کنیزی نمی برد
ازآل مرتضی طلب یک غلام کرد

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

زمزمه حضرت زینب(س)، در فراق پدر -(ای پدر آرام جانم..) * اسماعیل تقوایی

4213
4

زمزمه حضرت زینب(س)، در فراق پدر -(ای پدر آرام جانم..) ای پدر آرام جانم
بعد تو من در فغانم
قامت زینب ز فراق توخمیده
دختر تو درد یتیمان چشیده
ای پدرم،ای پدرم،ای پدر جان۲
____________
شد برایم داغ مادر
تازه با داغ تو حیدر
ام مصائب شده ام بعد تو بابا
با غم هجران تو کردم مدارا
ای پدرم...
_________
ای تو بابای یتیمان
کودکانت زار وگریان
پشت در خانه ی تو جمله عزادار
باورشان نیست که رفتی سوی دادار
ای پدرم.....
______________
ترک کوفه می کنم من
چون نباشد جای ماندن
بعد تو این کوفه ندارد صفایی
از همه ی شهر رسد بوی جدایی
ای پدرم ای پدرم.....

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 02:30
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امیرالمؤمنین(ع)، مدح و شهادت -(ای غربت مجسم تاریخ یاعلی..!) * کمیل کاشانی

828

امیرالمؤمنین(ع)، مدح و شهادت -(ای غربت مجسم تاریخ یاعلی..!) ای غربت مجسم تاریخ یا علی
دلبسته ی ولای توام مرتضی علی

غیر از خدایی اش که نداده به کس تویی
آئینه ی تمام نمای خدا علی

چون اسم اعظم است ، گره باز می کند
هر وقت بشکفد به لبم ذکر یا علی

ساقی تویی و کوثر تو مهر فاطمه است
شد جرعه نوش جام تو آب بقا علی

تا از تو کسب نور کند در مدار چرخ
خورشید با تو گفته سخن بارها علی

خلقت به یمن مقدم تو آبرو گرفت
ای دست شسته از همه ی ماسوا علی

از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
مهتاب بر فروغ تو باشد گدا علی

کعبه طواف دور مقام تو می کند
دارد صفا به کوی تو سعی صفا علی

مدیون ذوالفقار تو باشد حیات دین
گل کرده در بهار تو باغ دعا علی

با ناله های نیمه شبت همنواست چاه
فهمیده طعم اشک تو را نخل ها علی

اشک تو طعم غربت دیرینه می دهد
دردی که غیر صبر ندارد دوا علی

سوگند بر تو مادر گیتی سترون است
تا آورد دوباره مثال تو را علی

در کوچه ها سلام تو مانده است بی جواب
دنیا نداشت با تو زمانی وفا علی

بیچاره روزگار که نشناخت قدر تو
فرق تو را شکافت به تیغ جفا علی

وقتی گشود فرق تو آغوش پیش تیغ
لبخند زد به روی تو خیر النسا علی

یعنی ببین که بی تو بهشت است بی صفا
پایان گرفت فرصت هجران بیا علی

عین اللهی و چشم زمان بیقرار توست
آیا شود کنی نظری سوی ما علی

همچون "کمیل" هرکه شود پایبست تو
با رمز و راز عشق شود آشنا علی

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک واحد سنگین شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(اول مظلوم عالم تو...) * طاها تحقیقی

655

سبک واحد سنگین شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(اول مظلوم عالم تو...) بند اول:

اول
مظلوم عالم تو
سرور آدم تو
حیدر تویی بالانشین

دادی
به شیعه تو عزت
وجود تو برکت
حیدر امیرالمومنین

ای که تویی مقتدای دلم
ای صفای دلم
شد نوای دلم
یا حیدر

از بچگی یاد داده مادرم
گفته ای پسرم
اسمتو ببرم
یا حیدر

ای شور و حالم علی
رازقِ سالم علی
بگیر آقاجون زیرِ پر و بالم علی

مولا علی یا علی

بند دوم:

دمِ
عیسی بنِ مریم تو
سپرِ خاتم تو
مولا علی یا مرتضی

شاهِ هر دو جهانی تو
نورِ جنانی تو
ای شاه و شیرِ لافتی

تو پناه و یاورِ یتیمی
خیلی تو کریمی
چه قَده رحیمی
یا حیدر

دریای لطف و جود و سخایی
منشاءِ عطایی
تو روحِ دعایی
یا حیدر

باب نجات یا علی
آب حیات یا علی
بخشنده و ساترِ سیئات یا علی

مولا علی یا علی

#یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک واحد شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(کو همسر تو...) * رضا ملایی

1176

سبک واحد شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(کو همسر تو...) بند اول:

کو همسرِ تو
کو کوثرِ تو
مرحم ببنده به دل و زخم سرِ تو

با یادِ زهرا
تنهای تنها
میسوزی و میسازی با دردای دنیا

سفید شده موهای تو عزیزم عزیزم
زیاد شده غمـای تو عزیزم عزیزم

اگه بری یتیما خون میبارن میبارن
طاقت دوریتو آقا ندارن ندارن

|یا مرتضی یا مرتضی یا حیدر یا حیدر| ‌۳

بند دوم:

فرقت شکسته
شدی تو خسته
انگار یه داغی رو دلت آقا نشسته

حالت خرابه
چشمات پر آبه
خونِ سرت با صورتت آقا خضابه

داری تو غم یک عالمه بمیرم بمیرم
غمگینی واسه فاطمه بمیرم بمیرم

میسوزی توی تاب و تب بمیرم بمیرم
مرگتو میگی زیرِ لب بمیرم بمیرم

|یا مرتضی یا مرتضی یا حیدر یا حیدر| ‌۳

بند سوم:

یادِ علمدار
با چشم خونبار
هستی یادِ لب حسین و یاد بازار

فکر اسیری
تو فکر تیری
که میخوره رو حنجرِ طفل صغیری

به یاد چوب خیزران واویلا واویلا
به یاد تحقیرِ زنان واویلا واویلا

آروم بگیر زینب توون نداره نداره
آروم بگیر زینب امون نداره نداره

|یا مرتضی یا مرتضی یا حیدر یا حیدر|۳

#رضا_ملایی
#یاحسین(طاها تحقیقی)

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

روضه شهادت امام علی(ع)، با نوای حاج میثم مطیعی -(ای به خون خفته...) *

710

روضه شهادت امام علی(ع)، با نوای حاج میثم مطیعی -(ای به خون خفته...) ای به خون خفته ولی عازمِ دیدار علی
مست هشیار علی، خفته‎ ی بیدار علی
شاه خوبان بگشا پلک و دگرباره بیا
از پس ابر برون، ماه شب تار علی
ماهتابی تو ولی مثل غروب خورشید
شده از خون شفق موی تو سرشار علی
آفتابی تو که با هرنفس تازه، رُخَت
زردتر می‎شود از زردی دستار علی
به فقیران و یتیمان و اسیران سوگند
بگذر از خیر سفر دست نگهدار علی
چشم بگشا، حسن است این که پس از رفتن تو
زهر نوشد ز کف دشمن غدار علی
این حسین است که بعد از تو به دست این قوم
می‎شود کشته‎ ی کین، تشنه و بی یار علی

  • سه شنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

حضرت علی(ع) -(هر لیل و هر نهار بگو یا علی مدد) * علومی تبریزی

900

حضرت علی(ع) -(هر لیل و هر نهار بگو یا علی مدد) هر لیل و هر نهار بگو یا علی مدد
پنهان و آشکار بگو یا علی مدد

اوقات خویش را به بطالت مکن تلف
بگذار پای بر سر افلاک از شرف
با نیّت خلوص بکن رو سوی نجف
با شوق بی شمار بگو یا علی مدد

ای طایر شکسته پر نیمه جان بیا
زندانی حصار زمین و زمان بیا
از شش جهت به تیر حوادث نشان بیا
در شدّت فشار بگو یا علی مدد

مشکل گشا به هر دو سرا مرتضی علی ست
با چشم دل ببین همه جا مرتضی علی ست
مالک رقاب ما بخدا مرتضی علی ست
در رنج و اضطرار بگو یا علی مدد

گر آگهی زِ قدرت حلّال مشکلات
باید که پشت پا بزنی بر تعلّقات
غیر از علی مسبّب اسباب بر نجات
کس نیست غمگسار بگو یا علی مدد

هرگز نیافریده بحقّ آفریدگار
مردی بمثل حیدر و تیغی چو ذوالفقار
آمد علی به دهر که حقّ گردد آشکار
آنرا بکن شعار بگو یا علی مدد

ذکر علی به شیعه کلید سعادت است
فکر علی به امّت مؤمن عبادت است
با فکر و ذکر او که به عُشّاق عادت است
در دشت و کوهسار بگو یا علی مدد

درویش را بهشت بُود کنج خانقاه
آبش بود سرشگ و چراغش زِ دود آه
ای وای بر کسی به حقارت کند نگاه
خواهی گر اعتبار بگو یا علی مدد

اجرام آسمان بتوان گر شمار کرد
بتوان مدیح حیدر دُلدُل سوار کرد
در خلقتش خدا به علی افتخار کرد
تو هم به افتخار بگو یا علی مدد

ای شیعه تکیه جز به شه لافتی مکن
خود را بسان قطره زِ دریا جدا مکن
محکم بگیر دامنش از کف رها مکن
با قلب داغدار بگو یا علی مدد

حرز مُجَرَّبی که بگویند نام اوست
بالاترین مقام به خلقت مقام اوست
گفته فَمَن یَمُت یَرَنی در کلام اوست
در حال احتضار بگو یا علی مدد

آمد خبر بِه اَحمد مختار بارها
خوارند بی ولای علی نا بکارها
از وی مدد گرفت هزاران هزارها
تا دامن مزار بگو یا علی مدد

بعد از نبی ولیِّ خدا میر اَمجد است
شیر خدا وَصی بلافصل اَحمد است
فرموده خود که عَبدِ عَبیدِ مُحمّد است
آگاه و هوشیار بگو یا علی مدد

دانی چرا گروه عجم تودۀ عَرب
دائم بدور کعبه بگردند روز و شَب
آنجاست زادگاه علی سیزده رَجب
رو کن به آن دیار بگو یا علی مدد

این نام را بشوق همه هوشیار گفت
یک یک پیمبران بزمان فشار گفت
موسی به طور، حضرت عیسی به دار گفت
تو هم مرو کنار بگو یا علی مدد

شیر خدا به ختم رُسُل غمگسار بود
در پیش او همیشه به کف ذوالفقار بود
بر جمله انبیا مَدَدَش آشکار بود
با جمع خویش و یار بگو یا علی مدد

اِکمال دین اَتَمّ نِعم گفته در غدیر
ابلاغ شد توسط جبریل بر بشیر
شد مرتضی علی به همه اِنس و جِن امیر
در شدّت فشار بگو یا علی مدد

گفتند در فضائل مولا بسی سخن
مانند این سخن نشود نقل انجمن
یادت کند (علومی) به تحسین اهل فن
بگذار یادگار بگو یا علی مدد

  • یکشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زبانحال حضرت علی با حضرت زهرا در حال احتضار -(دوزدی کی عاشق و معشوق سوزی جار اولماز) * طائر اورنگی

779
1

زبانحال حضرت علی با حضرت زهرا در حال احتضار -(دوزدی کی عاشق و معشوق سوزی جار اولماز) دوزدی کی عاشق و معشوق سوزی جار اولماز

عاشقم من سنه سن تک منه دلدار اولماز

عشقیمیزدن گرک عالمده بیزیم درس آلالار

صفت عشقه بیله کیمسه وفادار اولماز

چوخ دارخمشدی علی فاطمه جان هجرینده

بو ترابین غمینه سن کیمی غمخوار اولماز

الامان جور فلکدن که نه چکدی باشیمیز

دلده نسگیل لریمز قابل گفتار اولماز

ائتمدیم من گله یاندیردیلا دشمن قاپیمی

اوتلی سینمده کی دللرده یانان نار اولماز

باخمیشام من نچه ایللر یخیلان مقتلوه

آیری بیر ائوده بو نوعی در و دیوار اولماز

آیریلیب ترک ائدنی غمله هم آغوش اولدوم

درد هجرون کیمی بیر درد دل آزار اولماز

سن گئدنن گوزومه جمله جهان اولدی قرا

نه قرا،دیده ی اعماده بیله تار اولماز

گئجه لر صبحه کیمین آهیله قان آغلامیشام

هانسی عاشقدی گوزی هجریده خونبار اولماز

بیرجه سن حیدرین حقینده هوادار اولدون

بیر غریب حقینه هیهات طرفدار اولماز

آخرین لحظه ده گوردوم یوزون قاره سینی

بئله بیر نیلی اولان ظلمیله رخسار اولماز

چوخلارین قلبی اولوب تیر مصیباته هدف

عالمون غملری چون محنت مسمار اولماز

پوزدی مسمار علی حالینی اولدوردی سنی

سن کیمی کیمسه شهید من کیمی بیمار اولماز

سینه وین یاره سی بیر عمرودی یاندیردی منی

ایله یاندیم منه تای غمده یانان یار اولماز

بیزه تقدیر بودور خاری باساخ باغریمزا

ولیکن خار مغیلانه چاتان خار اولماز

قورخولی چولده تیکانلیخدا حسینون بالاسی

تک گورونموب بیری بو طرز گرفتار اولماز

ظاهرا کوفه نین اهلی منه اولموشدولا یار

باطنا خائن اولوبلار بئله اغیار اولماز

ملجمین اوغلی وئروب باشیمه شمشیر یاراسی

ایله کاریدی که حیدر داخی هوشیار اولماز

مست ائدیب شوق وصالون راغبم اولماقیما

آیری شوقیله دلیم شوریله سرشار اولماز

من سنی بو یارالی باشیله دیدار ائلرم

بیله بیر عاشق و معشوق آرا دیدار اولماز

روزه ی عمریمی سیندیردیلا بیر ضربتیلن

(طائرا) کیمدی دیوب قانیله افطار اولماز


۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۹۶
ساعت ۳/۳۰ بامداد
موسی اورنگی (طائر)

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 00:40
  • نوشته شده توسط
  • طائر اورنگی
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه ی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام -(تیغی آمد بر سرم،بابِ رجا شکل گرفت) * محسن راحت حق

1393

مرثیه ی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام  -(تیغی آمد بر سرم،بابِ رجا شکل گرفت) تیغی آمد بر سرم،بابِ رجا شکل گرفت
آخرش رفتنم از دارِ فنا شکل گرفت

سالها.‌.منتظرِ لحظه ی پرواز شدم..
سحرِنوزدهم..شکرِ خدا شکل گرفت

تیغِ بی رحم زد و فرقِ مرا منشق کرد
شوقِ بسیار در این حال و هوا شکل گرفت

موسمِ وصلِ منِ خسته ..مهےامے شد ..
موسمِ وصلِ من و خیرِ نسا شکل گرفت

سالها غصه ے صدیقه ے اطهر خوردم..
به. نظر آرزوے شیر خدا شکل گرفت..

نیست. در زانوے من تاب و توانے هرگز
ضعف و افتادگیِ محض ..چراشڪل. گرفت.

پُرشده کاسه ے چشمان تر از خونِ سرم
فاطمه گفتم و انگار کمے زمزمه ها شکل گرفت

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه سینه زنی شب شهادت امیرالمومنین(ع) * مرتضی محمودپور

1174
1

زمزمه سینه زنی شب شهادت امیرالمومنین(ع) ◾زمزمه‌ی شبهای احیا
شهادت امیرالمومنین(ع)

◾بنداول
تو آسمون خسوفه
پرپر شده شکوفه
دختر قهرمانم
یکروز میای تو کوفه
ناقه بی جهاز و
دور و برت شلوغه
حرفایی که شنیدم
الهی که دروغه
زینب خدانگهدار
زینب خدا نگهدار

◾بنددوم
محله‌ی یهود و
حرفهای از کنیزی
غصه نخور عزیزم
پیش همه عزیزی
تو این مسیر اگر که
زخم زبان شنیدی
بروی نیزه بابا
سر حسین دیدی
لطمه مزن بصورت
نگاه به نیزه‌ها کن
دخترک عزیزم
فقط منو صدا کن
زینب خدانگهدار
زینب خدانگهدار

  • چهارشنبه
  • 31
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(تا بیابان نجف، او را شبانه می برند) *استاد سید هاشم وفایی

839

-(تا بیابان نجف، او را شبانه می برند) تا بیابان نجف، او را شبانه می برند
مثل زهرا نیمه ی شب ، مخفیانه می برند

آن که عمری بارغم بر روی شانه می کشید
حال جسمش را غریبانه به شانه می برند

باز هم داغ مزار مخفیانه تازه شد
چون علی را هم به قبری بی نشانه می برند

بچه های داغدیده از کنار تربتش
بار سنگین غم او را به خانه می برند

کوفیان کشتند حیدر را، ولی در کربلا
اهل بیتش را چرا با تازیانه می برند

کودکان خسته ی او را به جرم بی کسی
بی بهانه می زنند و بی بهانه می برند

ای «وفایی» آل عصمت ،در ره احیای دین
حرف خود را بر در حی یگانه می برند

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(آرام درخـون خفتی و لب بـاز كردی) *استاد سید هاشم وفایی

615

-(آرام درخـون خفتی و لب بـاز كردی) آرام درخـون خفتی و لب بـاز كردی
فزت و رب الكعبــه را آغـاز كردی

توبـا نسيـم آه خـود، در آن شب قـدر
يك در به روی عرش اعلا باز كردی

خـون دلی كه خورده بودی از سرت ريخت
بر روی محرابی كز آن پـرواز كردی

گنجينــه ی راز الهـی بــودی و بــاز
محــراب را آئينـه دار راز كــردی

گاهی برای قاتلت كـردی سفـارش
گاهی يتيمـان را ز رأفت، نـاز كردی

وقتی كه بـرعبـاس گفتی ازحسينت
از كـربــلا يك راز را ابـراز كردی

دنبال تو عــدل وامـان بار سفر بست
آن شب كزين دنيا سفر آغاز كردی

رفتی ولی بـانگ رسـای معـدلت را
سرتاسر دنيـا طنيــن انداز كردی

بار دگـر با التفـاتی چــون هميشـه
طبع «وفایی» را سخن پردازكـردی

آرام درخـون خفتی و لب بـاز كردی
فزت و رب الكعبــه را آغـاز كردی

توبـا نسيـم آه خـود، در آن شب قـدر
يك در به روی عرش اعلا باز كردی

خـون دلی كه خورده بودی از سرت ريخت
بر روی محرابی كز آن پـرواز كردی

گنجينــه ی راز الهـی بــودی و بــاز
محــراب را آئينـه دار راز كــردی

گاهی برای قاتلت كـردی سفـارش
گاهی يتيمـان را ز رأفت، نـاز كردی

وقتی كه بـرعبـاس گفتی ازحسينت
از كـربــلا يك راز را ابـراز كردی

دنبال تو عــدل وامـان بار سفر بست
آن شب كزين دنيا سفر آغاز كردی

رفتی ولی بـانگ رسـای معـدلت را
سرتاسر دنيـا طنيــن انداز كردی

بار دگـر با التفـاتی چــون هميشـه
طبع «وفایی» را سخن پردازكـردی

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

دو بیتی شهادت حضرت علی -( زبس رنج و ملالی داشت حیدر) * رضا یعقوبیان

546

دو بیتی شهادت حضرت علی -( زبس رنج و ملالی داشت حیدر) زبس رنج و ملالی داشت حیدر
درون سینه حالی داشت حیدر
برای رفتنش سوی خداوند
به دل شوق وصالی داشت حیدر

  • چهارشنبه
  • 15
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل رئوف
ادامه مطلب
 علی اکبر نازک کار

روضه شهادت امام علی علیه السلام -(کوچه ها سوت وکور و دلتنگ اند) * علی اکبر نازک کار

529

روضه شهادت امام علی علیه السلام -(کوچه ها سوت وکور و دلتنگ اند) کوچه ها سوت وکور و دلتنگ اند
شب لباس عزا به تن دارد
چشم های به خون نشسته ی چاه
مثل ابر بهار می بارد

کوچه خالی است از عبور کسی
که امید شب فقیران بود
چشم بر راهِ مرد کیسه به دوش
سفره ها نیز خیس باران بود

آنکه تا اوج بُرد دستانش
معنی واژه کرامت را
سوخت مانند شمع بیت المال
تا که برپا کند عدالت را

گرچه رفته ولی نخواهد ماند
بعد از او دیده ی یتیمان، تر
بعد از این دوش خسته حسن است
وارث کیسه های نانِ پدر

گاه شد میزبان مسکین و
گاه در بین عرش مهمان بود
مرد بی باک روزهای نبرد
نیمه شب مرکب یتیمان بود

گریه های شبانه او را
چشم پر اشک ماه می داند
راز خون گریه های هر شب را
دل پر خون چاه می داند

آنکه در فکر کوفیان بود و
بی وفایی ز کوفه دید فقط
آن غریبی که نان و خرما بُرد
در عوض ناسزا شنید فقط

در دلش مشعل هدایت داشت
کشته جهل آن جماعت شد
خار در چشم و استخوان به گلو
رفت و از هر چه بود راحت شد

کودکی ناله می زند که چرا
مرهم دردها نمی آید؟
پنج، شش شب گذشته مادرجان
پدرم پس چرا نمی آید؟

تا نبیند به چشم، بابا را
بر لبش خنده جا نمیگیرد
عادت کودک یتیم این است
نیمه شب ها بهانه میگیرد

نیمه ی شب، بهانه، دلتنگی
آه از غصه های طفل یتیم
گریه کن ها مقدمه کافیست
بر یتیم حسین گریه کنیم

بر یتیمی که غصه او را
غیر زینب کسی نمیداند
بعد از این بیت ،روضه را دیگر
روضه خوان خرابه میخواند

عمه آیا پدر خبر دارد
دیگر از زندگی دلم سیر است؟
این سفر کِی تمام خواهد شد
چقدَر انتظار دلگیر است

عمه ،شرمنده وقت خواب است و
خسته ای از سوالِ پشتِ همم
بعد از این،چند تا بخوام او
میرسد تا کند مرا بغلم

همه، انگشت های دستم را
تا به امشب شمرده ام عمه
تو بگو تا به چند بشمارم؟
تا بیاید که مُرده ام عمه

نه! ،ولی او اگر که بابایِ
مهربانِ من است می آید
دیدمش بین خواب، میدانم
دل من روشن است می آید

اگر آمد ز معجرم پرسید
میشود جای من جواب دهی؟
اگر از رنگ صورتم پرسید
تو به بابای من جواب دهی

اصلا عمه چگونه باید بافت
گیسویی را که سوخته دیگر
چه غم از اینکه غارتش کردند؟
چه نیازی دگر به آن گل سر؟

جلوی در سر و صدا شده است
نکند باز زجر آمده است
روی این گونه ام نخوابیدم
از شبی که به صورتم زده است

منکه حرف از غذا نیاوردم
چیست در آن طبق که می آرند
مثل تشت طلای مجلس صبح
شاید ایندفعه باز سر دارند

سر که آمد بروی دامانش
گره از مشکلات او وا شد
ضجه ای زد تمام شام گریست
روضه ای در خرابه برپا شد

آه بابا چقدر عوض شده ای
مثل من زیر دست و پا بودی؟؟!
بوی نان میدهی چرا اینقدر؟
صورتت سوخته، کجا بودی؟

نان و خرما عذابمان میداد
ما که خود اسوه کرم بودیم
سرِ بازار جای زنها نیست
تا عمو بود محترم بودیم

بدنت کو، کجاست دستانت؟
تا بگیری مرا تو در آغوش
رفت روضه به سمت گودال و
روضه خوان خرابه شد خاموش...

  • دوشنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسین عزیزی
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

زمزمه شب قدر -(بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده) * محمد جواد پرچمی

966

زمزمه شب قدر  -(بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده) بارم زمين افتاده كارم بهم پيچيده
اومد اونيكه از تو محبت ديده

از شرم سرم پايينه
بار گنام سنگينه
اين بي وفا باز از تو وفا ميبينه

ببين آلودم /ببين سر گشتم
قبولم كن كه/ بازم برگشتم

بحق علي و بحق فاطمه
شب قدري يارب تو بگذر از همه

—————
توو سختي يارم بودى ، صبر و قرارم بودى
هربار صدات كردم من كنارم بودى

يارب دلم تاريكه ، مرگم بهم نزديكه
عمرم گذشت و فرصت ندارم ديگه

بگير دستم رو / نذار تنهاشم
ميخوام اونيكه / تو ميخواي باشم

بحق غريبيه صاحب الزمان
به ما بي پناها خودت بده امان

———————
احسانه لبريزى تو ، عشق دل انگيزى تو
پس آبروى من رو نميريزى تو
هستم غلام حيدر ، مستم ز جام حيدر
روز قيامت ميگم آقامه حيدر

علي مولامه / منم مجنونش
مقرب ميشم / دم ايوونش

بحق يدالله ، به غربت على
به ما رحم کن امشب ، به عزت علي

—————
گرچه برات سربارم ، زخمه دل بيمارم
شادم كه توو درگاهت حسينو دارم
با معرفت اربابه ، نيكو صفت اربابه
اونكه نجاتم ميده فقط اربابه

شب قدر من/ توي دستاشه
الهي رزقم زيارت باشه

بحق حسينو بحق زينبش
بحق تن مونده زير مركبش
بحق حسينو علي اكبرش
بحق گلوى علي اصغرش
بحق حسينو ساعت آخرش
به ساعات سخته بريدن سرش
بحق حسینو پیرهن حسین
چقد نیزه خورده به بدن حسین
بحق حسینو غارت دشمنش
پیش چشم زهرا برهنه شد تنش….

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی بستری شدن امیرالمومنین(ع) * مرتضی محمودپور

697

نوحه سینه زنی بستری شدن امیرالمومنین(ع) ◾نوحه شب بیستم ماه رمضان
◾بستری شدن مولا

◾بنداول
زینب ام‌المصائب شد ز غم مو پریشان
شد پرستار بابا با دو چشمان گریان
از جگر ناله دارد
اشک از دیده بارد(۲)
واعلیا علیا(۳)

◾بنددوم
با دو دستان‌خسته‌،رویش‌از خون بشوید
همچو لاله شبانه روی بابش ببوید
تا برادر بیاید
یاد مادر نماید(۲)
واعلیا علیا(۳)

◾بندسوم
نیم شب گرد بستر سر به زانو نهاده
فرق بشکسته را دید یاد مادر فتاده
گوید ای مادر من
شد شکسته پر من(۲)
واعلیا علیا(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه و شور شهادت امیرالمؤمنین(ع) * مرتضی محمودپور

821

نوحه زمزمه و شور شهادت امیرالمؤمنین(ع) ◾نوحه زمزمه
◾شهادت حضرت علی(ع)
◾سبک به سمت گودال

◾بنداول
به سوی مسجد من ز خانه‌ام دویدم
میان سجاده من سر شکسته دیدم
بخون شده غوطه‌ور فاتح بدر و حنین
حسن به اشک و ناله و آه گفته چنین با حسین
ای برادر ای برادر کشته شد باب غریبم
ای برادر ای برادر غصه و غم شد نصیبم

◾بنددوم
فتاده‌ام یاد مادر قد کمانم
یاس گل حیدری غنچه‌ی در خزانم
نفس نفس میزد به پشت در مادرم
به ناله میگفت وای کجایی ای همسرم
داغ من شد تازه امشب در غم باب غریبم
ای برادر ای برادر غصه و غم شد نصیبم

◾بندسوم
قدقتل المرتضی پیچیده در آسمان
هستی عالم شده ز غصه‌اش خونفشان
همه یتیمان کوفه آمدند اینجا
مقابل خانه عزا شده بر پا
داغ من شد تازه امشب در غم باب غریبم
ای برادر ای برادر غصه و غم شد نصیبم

◾بندچهارم
گریز روضه زنم بدشت کرببلا
به گودی قتلگاه به راس بر نیزه‌ها
به حنجر غرق خون به ناله‌های حسین
به کشته‌ی سر جدا حسین شه عالمین
بین گودال داد میزد من غریبم من غیبم
یکه و تنها شدم من غصه و غم شد نصیبم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشعار شهادت امام علی(ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان -(هفتم شهادت(حیدر گل ایمان است)۲) * رضا یعقوبیان

622

اشعار شهادت امام علی(ع) بیست هفتم ماه مبارک رمضان  -(هفتم شهادت(حیدر گل ایمان است)۲) هفتم شهادت(حیدر گل ایمان است)۲
از داغ علی امروز(هر دیده ای گریان است)۲
خون گریه می کند زین داغ و محن
همراه اباالفضل و حسین حسن
واویلا واویلا آه و واویلا۲

از بهر پدر امروز(خون گریه کند زینب)۲
با یاد غریبی ها(جان حسن است بر لب)۲
می سوزد می گرید زینب کبری
ذکر او گردیده آه و واویلا
واویلا واویلا آه و واویلا۲

خون گریه کند عباس(بهر پدرش امروز)۲
همراه حسین ریزد(اشک بصرش امروز)۲
خون گریه می کند نور دو عینش
در کنار قبر بابا حسینش
واویلا واویلا آه و واویلا۲

نالد ز غم بابا(نور بصر حیدر)۲
هم سوزد و هم گرید(شمس و قمر حیدر)۲
خانه ی مرتضی ماتمسرا شد
شهر کوفه زین غم بزم عزا شد
واویلا واویلا آه و واویلا۲

  • پنج شنبه
  • 24
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 15:23
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب

واحد حضرت علی(ع) -(امیر المومنین اومدم دوباره) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

278

واحد حضرت علی(ع) -(امیر المومنین اومدم دوباره) ☑️بند اول
امیر المومنین اومدم دوباره
دلم شد هوایی مست و بیقراره
منم مبتلای ذکر حیدر مدد
منم نوکر تو از ازل تا ابد

حضرت شاه اسدالله
اشهدان علی ان ولی الله

(((حیدر حیدر / پادشاه و سرور)))

☑️بند دوم
منم کلب در درگه مرتضی
منم دیوانه ی پادشاه ولا
با دلی عاشق و پر شور و شعف
میرم تا مرقد و بارگاه نجف

بهترین راه قبلةُ الله
اشهد ان علی ان ولی الله

(((حیدر حیدر / پادشاه و سرور)))

☑️بند سوم
آند اولا آدیوا سنی تک قویمارام
جامه ی عشقیوی قبره جان سویمارام
سن امامیمسان ای آدی درده دوا
وئر بو عاشقلره وعده ی کربلا

عشقِ الله غیرتُ الله
اشهد ان علی ان ولی الله

(((حیدر حیدر / پادشاه و سرور)))

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سینه زنی واحد حضرت علی(ع) -(حیدر تویی حبل المتین علی علی علی علی) *کربلایی امیر حسامی تبریزی

446

سینه زنی واحد حضرت علی(ع) -(حیدر تویی حبل المتین علی علی علی علی) ☑️بند اول
حیدر تویی حبل المتین علی علی علی علی
هم شاهی هم یعسوب دین علی علی علی علی
زیبنده ی نام شماست علی علی علی علی
سلطنت عرش و زمین علی علی علی علی

((( علی علی علی علی )))

☑️بند دوم
درد و دوای من تویی علی علی علی علی
شیر خدای من تویی علی علی علی علی
به کوری عدو میگم علی علی علی علی
میر و آقای من تویی علی علی علی علی

((( علی علی علی علی )))

☑️بند سوم
ای مقتدای عالیم علی علی علی علی
از درگهت نرانیم علی علی علی علی
شدم اسیر عشق تو علی علی علی علی
مجنونم و روانی ام علی علی علی علی

((( علی علی علی علی )))

☑️بند چهارم
دل شده غرق شور و شین علی علی علی علی
رهای بین الحرمین علی علی علی علی
اگه منو قبول کنی علی علی علی علی
میخوام بشم سگ حسین علی علی علی علی

((( علی علی علی علی )))(ع)

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 22:23
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه شهادت حضرت علی(ع9 -(شب آه و گریه و شب هق هق بارونه) * طاها تحقیقی

268

زمینه شهادت حضرت علی(ع9 -(شب آه و گریه و شب هق هق بارونه) ?بند اول:

شب آه و گریه و شب هق هق بارونه
سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه
رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و
جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه

امشب توی دل بچه ها شده غوغا?
افتاده توی بستر غریبونه مولا
میره با روی خونی زیارتِ زهرا

سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا
اما امشب، حیدر، شد حاجت روا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

?بند دوم:

حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ
غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ
بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ
قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ

يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء
مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء
وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء

ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ
ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

?بند سوم:

لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه
که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه
افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا
که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه

میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه
میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه
میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه

جسمش بی سر، روی، خاک کربلا
اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ

شعر‌: #طاها_تحقیقی
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
سبک: #حسین_نوری

? #ترجمه:

غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحمله‌ور شد
خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم
بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست
به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت

حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند
مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را
و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را

قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد
اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد
بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

زمینه شب نوزدهم رمضان -(بغض گلوشو نشنید هیچکسی به جز چاه ) *کربلایی محسن پور جهانگیر

255

زمینه شب نوزدهم رمضان -(بغض گلوشو نشنید هیچکسی به جز چاه ) بند اول؛

بغض گلوشو نشنید هیچکسی به جز چاه
غریبترین مرد تاریخ علی ولی الله

چقدر خون دل خورد علی از مردم اون زمونه
چه بلایی آوردن سرش آرزوش اینه نمونه
صدای ناله اش تا ابد هر دلی رو میسوزنه

ای وای که افتاد تو محراب نگین خاتم
تهدمت ولله ارکان الهدا از این غم

علی علی علی حیدر حیدر

بند دوم ؛

تازه از امشب کوفه میفهمه که شب ها
علی بود همون که میاورد بار نون و خرما

شب قدر حاجتش رو گرفت همونی که دل شکسته بود
تیغ ابن ملجم به کنار خود علی دیگه خسته بود
فزت ورب الکعبه یعنی منتظر مرگ نشسته بود

ای داد بیداد که جبرئیل گفت به عالم
تهدمت ولله ارکان الهدا از این غم

علی علی علی حیدر حیدر

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

شور مولا علی(ع) -(ابر مرد تاریخ یگانه حیدر ) * حسین رحمانی

339

شور مولا علی(ع) -(ابر مرد تاریخ یگانه حیدر ) ابر مرد تاریخ یگانه حیدر
خدا را در عالم ، نشانه حیدر
امیر هر عصر و زمانه ، حیدر
بدون مرز و بی کرانه حیدر
لطافت در شعر و ترانه حیدر
و آن یل که شد جاودانه حیدر
بخوانم هر جا بی بهانه حیدر
حیدر امیر عالمین ، حیدر عزیز نشاتین
حیدر ضربان دل ، زهرا ، تویی ابالحسین
حیدر امیر لو کشف ، حیدر تویی شاه نجف
حیدر ، نداره دشمنت ، والله ، یه ذره هم شرف
یاحیدر یاعلی مدد

تویی تو شعر عاشقانه حیدر
و ختم الذکر عارفانه حیدر
اذان من باشد اذان حیدر
و عمری هستم در امان حیدر
چه زیبا باشد این جهان حیدر
قسم دادم یارب به جان حیدر
که باشم عبد آستان حیدر
حیدر ، خدا از تو نوشت ، حیدر ، تویی اصل بهشت
حیدر ، خدا با گل تو ، خاکه ، دل ماها سرشت
حیدر ، علی شیر خدا ، حیدر ، علی مرتضا
حیدر ، همیشه تا ابد ، تنها ، تویی مشکل گشا
یاحیدر یاعلی مدد.

جهانم بی تو یک الف کم دارد
بهشتِ بی تو رنگ ماتم دارد
تو را دارم این خوش به حالم دارد
دل من بی عشقت فقط غم دارد
ونبضم ذکر تو دمادم دارد
تو را دارد هرکه خدا هم دارد
خوشا آنکه اسم تورا دم دارد
حیدر ، تویی صوم و صلات ، حیدر ، تویی راه نجات
حیدر ، الهی که بشم ، آخر ، فدای بچه هات
حیدر ، صاحب ذولفقار ، حیدر ، قرارِ بیقرار
حیدر ، نیومده دیگه ، مثلت ، امیرِ تکسوار

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

زمینه مناجاتی با امیر المومنین علیه السلام -(السلام علی دافعِ البلا السلام علی مُنزِلِ الشِّفا) * حسین رحمانی

373

زمینه مناجاتی با امیر المومنین علیه السلام -(السلام علی دافعِ البلا السلام علی مُنزِلِ الشِّفا) السلام علی دافعِ البلا
السلام علی مُنزِلِ الشِّفا
یاعلی یا امیرَ المومنین
حال و روز گداهاتو ببین

علی یاعلی یا مَنْ اِسمُکَ دَوا
علی یاعلی ای به درد ما شفا
بلا دور میشه با نگاه تو آقا

علی یا علی ای امیر لافتی
علی یاعلی ای شه گره گشا
دلم لک زده واسه ایوون طلا

علی یاعلی یا اباالحسن علی

السلام علی منتهَی الرَّجا
السلام علی سامعِ الدُّعا
یاعلی یا امیر المومنین
وعده مون بازم امسال اربعین

علی یاعلی یا امامَ العارفین
علی یا علی ، دلخوشیمونه همین
نجف ، کربلا ، پا پیاده اربعین

علی یاعلی دست خالیمو بگیر
علی یاعلی تو شهی و من فقیر
میخوام که باشم با تو آقا هم مسیر

علی یاعلی یاابالحسن علی

السلام علی رازقِ الوَری
السلام علی واسعِ العَطا
یاعلی یا امیر المومنین
دل بتو بستم ای حبل المتین

علی یاعلی ای عزیز فاطمه
علی یاعلی ذکر شاه علقمه
بده بر غم و در شیعه خاتمه

علی یاعلی احسنُ ندائِنا
علی یاعلی افضلُ دُّعائِنا
اخ المصطفی اعظمُ رَّجائِنا

علی یاعلی یا اباالحسن علی

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت علی(ع) -(با اشک، به منه خسته شده نگید بمون) * عبدالله باقری

334

زمزمه شهادت حضرت علی(ع) -(با اشک، به منه خسته شده نگید بمون) با اشک، به منه خسته شده نگید بمون
با اشک، راهی‌ام امشب به سمت آسمون ۲
سی ساله که
صبح و شب چشام تره باید برم
سی ساله که
قلب من شعله‌وره باید برم
سی ساله که
فاطمه‌م منتظره باید برم
فداتون شم
که نگاه همه‌تون پریشونه
فداتون شم
اشک تون قلب منو میلرزونه
فداتون شم
باباتون دیگه نمیخواد بمونه
نگید بمون ، نگید بمون
هر جا قنفذ و دیدم بازوی من تیر کشید
تا مغیره رو دیدم پهلوی من تیر کشید ۲

زینب! ببینم با کوه غم چه میکنی
زینب! داغ ببینی پشت هم چه میکنی؟! ۲
گریه نکن
اگر امشب داری بی بابا می‌شی
گریه نکن
بعد من با غصه آشنا می‌شی
گریه نکن
تو یه روز راهی کربلا می‌شی
آماده شو
تن ارباً اربا باید ببینی
بین لشکر
کنار حسین اون روز بشینی
رو یک عبا
جگر حسینو باید بچینی
چه می‌کنی؟! ، چه می‌کنی؟!
سر هجده تا عزیزتو ببینی رو نی
خیزرونو روی لب ببینی توو بزم می ۲

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

زمزمه شام غریبان حضرت علی(ع) -(بازم زير بارون / يه شام غريبون) * رضا تاجیک

429

زمزمه شام غریبان حضرت علی(ع) -(بازم زير بارون / يه شام غريبون) بازم زير بارون / يه شام غريبون
بازم زينبى كه - پريشون شده
با درد يتيمى - دلش خون شده
حسن زار و خسته / يه فرق شكسته
ميگه اى حسين جان - ببين و بسوز
داره خون تازه - مى ريزه هنوز
اى داد بيداد
بازم داداش دلم به ياد مادر افتاد
اون وقتى كه غريبونه پشت در افتاد
اى داد بيداد
رنج و عذاب شد
نقش زمين زندگى ابوتراب شد
عباى حيدر برا فاطمه حجاب شد
رنج و عذاب شد
ای وای من ای وای من ۳

يه شام غريبون / توو يک دشت پر خون
مياد خواهر من - قيامت كنه
تن بى سرت رو - زيارت كنه
بريده گلويى / رو خاک پشت و رويى
يه پيرهن براتو - نذاشتن حسين
رو سينه ى تو پا - گذاشتن حسين
او مى كشيد و ...
اون خنجر كُند حنجر و نمى بريد و ...
زينب چه آهى از تو سينه مى كشيد و ...
او مى كشيد و ...
او مى بريد و ...
ناله ى زهرا مادرش رو مى شنيد و ...
اى واى من زينب به مقتل دير رسيد و ...
او مى بريد و ...
ای وای من ای وای من ۳

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد